﷽
📌. احتیاط شدید اولیاء الهی در حفظ خون و جان مسلمین!
📚 عالم ربانے و حڪیم متالہ مرحوم آیةاللہ سید محمدمحسن حسینے طهــرانے رضوان اللہ علیہ در " اسرارملکوت، ج۲، ص ۳۸۶ " میفرمایند:
✍🏻. روزی در محضر حضرت حدّاد ـ رضوان اللَه علیه ـ بودم، سخن از جریانات و وقایع مصیبتبار و فاجعۀ کشتار مسجد گوهرشاد در زمان رضاشاه ملعون به میان آمد، و فردی که به واسطۀ سخنرانی او و تحریک حکومت جبّار پهلوی این فاجعه به وقوع پیوست؛ ایشان در حالیکه آثار تألّم و تأثّر شدید از وجنات و چهرۀ منوّرشان هویدا بود فرمودند:
۞. " این شخص به چه جرأتی آن منبر کذایی و آن سخنرانی را در آن موقعیّت بسیار خطرناک و تحریکآمیز انجام داد که باعث هلاکت و قتل عام بیش از چهار هزار نفر انسان بیگناه و مؤمن گردید، و جواب خدا را چگونه خواهد داد؟! و چگونه است که خود از معرکه جان سالم بهدر ببرد و بقیّۀ مردم را به دست گلولهها و مسلسلها بسپارد؟ آیا این روش روا و انسانی است؟ اگر سخن حق است و عمل صحیح، بسیار خوب خود شما هم همراه و همگام با مردم تا آخرین نفر و آخرین نفس در صحنه و معرکه حضور داشته باش، و همان نتیجه و مآلی را که برای سایر افراد پیشبینی مینمودی برای خود نیز اختیار نما؛ و اگر این عمل خلاف و به دور از موازین شرعی و عقلی است، چرا مردم باید تاوان او را بپردازند؟! سخن گفتن آسان است و مردم را راهی دیار عدم کردن چندان دشوار نیست؛ آنچه که دشوار و بسی خطیر است پذیرش مسئولیّت امّت و تقبّل آن در قبال حضرت حق است. آنچه که اهمّیت حیاتی و ملزمه دارد تحفّظ دماء و اعراض مردم است و حراست از جان و مال و ناموس ملّت است. "
۞. روزی مرحوم والد [ علامه طهرانی] رضوان اللَه علیه به یکی از اعاظم از بستگان و ارحام میفرمودند: " ما تا جایی میتوانیم امور را امضا و صحّه بگذاریم و خود همراه و همگام با جریانات و مسائل اجتماعی قرار گیریم که خون از بینی فردی نیاید؛ و اگر کار به اینجا رسید، ما دیگر نمیتوانیم مسئولیّت امور را به عهده بگیریم و این مسأله از قدرت و تحمّل ما خارج است. "
┄┄┄┄┄┄┅⊱⊰𖣐⊱⊰┅┄┄┄┄┄┄
#آیت_الله_طهرانی #علامه_طهرانی #سیره_صالحان
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان
﷽
📌. حقیقت جویی و حرّیت نسل جوان امروز
📚 عالم ربانے و حڪیم متالہ مرحوم آیةاللہ سید محمدمحسن حسینے طهــرانے رضوان اللہ علیہ در کتاب " فقاهت در تشیع ، ص ۳۵ " میفرمایند:
✍🏻. پدیدههای تکنولوژی جدید و فناوری شگرف امروز گرچه دارای معایب و نواقصی است، ولی این ارمغان مبارک و هدیۀ خجسته را برای نسل امروز مهیّا نموده است که پردههای ظلم و عصبیّت و کتمان و هویٰ و هوس که همچون سدّی محکم در دهانۀ جریان رودخانه و مسیل آب گوارا برای سیراب نمودن دلها و نفوس مستعدّه قرار گرفته بودند، دیگر اثر خود را از دست دادهاند و چشمۀ خروشان و زلال معرفت بر بستر نفوس و قلوب جویندگان و پویندگان حق و حقیقت، ساری و جاری میگردد.
۞. جوان امروز بیش از آنکه به سخنان ما گوش فرا دهد، به عملکرد و رفتار ما میاندیشد و آن را با موازین فطری و عقلانی خویش به محک و سنجش میگذارد. تألیف کتابهای فقهی و فلسفی و اخلاقی در برابر یک دروغ و یک تزویر و یک خلاف، پشیزی بهحساب نمیآید؛ و برگزاری مجالس وعظ و خطابه در برابر رویکرد خلافِ اخلاق، سودی نخواهد بخشید.
۞. امروزه دیگر سخن از طهارات و نجاسات با نسل جوان ثمری ندارد، و رسالههای عملیّه که متکفّل احکام و تکالیف ظاهری میباشند، در فضای فرهنگ و باورهای نسل جدید چندان مشکلی را حل نخواهند کرد. تکلیف به نماز و روزه و خمس و زکات بدون ارائۀ مبانی اخلاق و اعتقادات رصین و قابل هضم و قبول، مثمر ثمر نخواهد بود.
┄┄┄┄┄┄┅⊱⊰𖣐⊱⊰┅┄┄┄┄┄┄
#آیت_الله_طهرانی #فقاهت_در_تشیع
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان
هدایت شده از مکتب وحی
27.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞| #سخنرانی_تصویری
💎 بر سر تربت ما چون گذری همّت خواه!
💠 جايگاه معنوی «حافظ شیرازی» در بیان علامه طهرانی قدّساللهسرّه
🎙حضرت آیتالله سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی قدّساللهسرّه
📚 شرح دعای ابوحمزۀ ثمالی، رمضان ۱۴۳۴ ه.ق، جلسۀ ٤
📌 #حافظ علیه الرحمه
@Maktabe_Vahy
﷽
📌. ما حتی با مخالفان خود هم باید صادق باشیم!
📚 عالم ربانے و حڪیم متالہ مرحوم آیةاللہ سید محمدمحسن حسینے طهــرانے رضوان اللہ علیہ در کتاب " فقاهت در تشیع ، ص ۳۵ " میفرمایند:
✍🏻. مرحوم والد معظّم، علاّمه طهرانی ـ قدّس الله سرّه روزی به بنده فرمودند: در آن دوران که با مرحوم آیةالله خمینی (سالهای قبل از سنۀ ٤٢) دربارۀ مسائل انقلاب و مبانی و کیفیّت رفتار و منش متصدّیان امر صحبت میکردیم، روزی به ایشان گفتم: اصل اوّل و محور اساسی در این انقلاب و حرکت، صداقت است. ما حتّی با شاه و رئیس جمهور امریکا نیز باید صداقت داشته باشیم و با آنها رو راست باشیم، و آنها نباید از ما دروغ و تزویر و نفاق و دو رویی را احساس نمایند!
۞. و این مسئله به چند دلیل است: اوّل اینکه: این افراد با وسایل و امکاناتی که در اختیار دارند بالأخره دروغ ما را کشف خواهند کرد و پی به تزویر و نفاق ما خواهند برد، و دیگر اعتماد و اعتباری برای ما به جای نخواهند گذارد، و به سخنان حق و صحیح ما، وقعی نمیگذارند.
۞. ثانیاً: ما در این نهضت و انقلاب، داعیۀ تبلیغ و رسالت رسول خدا را داریم و خود را مبلّغ آن مکتب و آن مرام به جامعه و دنیا معرّفی نمودهایم، و مردم از آن منظر و دیدگاه به ما مینگرند. ما که مبلّغ فلان شخص و یا فلان حزب و یا فلان حکومت نیستیم؛ مبلّغ کسی هستیم که شراشر وجودش صدق مطلق و حقّ مطلق و صفای مطلق و انسانیّت مطلق و تجرّد و توحید محض بوده است، و مبلّغ معصومین هستیم که یک ناصواب در تمام مدّت حیات، کسی از آنان مشاهده ننمود و موافق و مخالفْ آنان را به طهارت و صفا و پاکی میستودند و بر این نکته اعتراف مینمودند. و همۀ دنیا از روش و سنّت آن بزرگواران اطّلاع دارند، آنوقت چگونه ما میتوانیم مردم را به سمت و سوی آن مکتب و مسیر آن معصومین علیهم السّلام دعوت و تشویق نماییم درحالیکه خود بر خلاف مبانی و مدرسۀ آنان رفتار کنیم؟!
۞. ثالثاً (این مطلب بسیار مهمتر و با تأمّلتر از دو نکتۀ قبل است): ما باید ببینیم که هدف و نتیجۀ این نهضت و انقلاب چه میباشد؟ آیا هدف و غایت این حرکت، صرف سقوط سلطنت و حکومت ظلم و جور است و در پی آن حکومتی شبیه و همسان با آن، و آنچه در اینجا تغیّر و تحوّل مییابد، رفتن افرادی معدود و آمدن افرادی بهجای آنها با همان روش و همان ظلم و همان انحراف و همان تضییع حقوق ملّت و همان سرقت و همان تقلّب و دروغ و همان کتمان حقایق، ولی با رنگ و لعابی متفاوت و در قالب و صورت دین و شریعت و فقه و ولایت؛ یا اینکه هدف و غایت از این نهضت، از بین بردن دروغ و جایگزینی صدق در همۀ احوال و همۀ ظروف، از بین بردن سرقت و چپاول و جلوگیری از غارت اموال و حقوق ملّت و جایگزینی عدل و داد و احقاق حقوق مردم و دستگیری از ضعیف و بیچارگانی که جز خدای متعال، فریادرسی ندارند و رابطه و پناهگاهی در این دنیا برای احقاق حقوق خویش نیافتهاند، میباشد؟!
۞. بنابراین مگر امکان دارد مقدّمۀ خلاف و حرام، آدمی را به نتیجه و هدفی الهی و ربوبی برساند؟! مگر ممکن است با دروغ و تزویر و نفاق، به صفا و نورانیّت و حقیقت راه یافت؟! تئوری و قاعدۀ باطل: «جواز اقدام به هر عمل و رفتاری جهت حفظ نظام» جز همان توجیه وسیله بهواسطۀ هدف است؟! علاوه بر این، مگر قضیّه با یک دروغ و یکی و دو تزویر حل میشود؟! نتیجه و پیامد دروغ و تزویر، دروغ دیگر و تزویر دیگر، و همینطور إلی ما شاءالله جریان امور و مسائل اجتماعی دربست و صد درصد در چهارچوب کذب و نفاق و تزویر و خدعه قرار خواهد گرفت، و برای حفظ نظام موجود دائماً متوسّل به دروغ و غیره خواهیم شد. روی این معادله و محاسبه، خودِ نظام و حکومتْ دیگر نظام و حکومت اسلام نخواهد بود؛ زیرا در تمام امور، متّکی به امر خلاف خواهد شد. و این نکتهای است که بهطور کلّی ما از آن غافل شدهایم و بدون توجه به معنا و مفهوم این جمله، خود ملتزم به تحقّق یک نظام غیر اسلامی و غیر الهی گشتهایم!
┄┄┄┄┄┄┅⊱⊰𖣐⊱⊰┅┄┄┄┄┄┄
#آیت_الله_طهرانی #فقاهت_در_تشیع
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان
هدایت شده از مکتب وحی
🔸به جلال حق، که نبُرده پی، اَحَدی به حقِ جلال او
ملکوتیان، جبروتیان شده محو و ماتِ جمال او
🔸چو ورای عقلِ بشر بُوَد، درجاتِ عقل و کمال او
منِ بی زبان چه بیان کنم، حَسَناتِ خُلق و خصال او
🌸 درخششِ بی منتهایِ اوّل تجلّیِ خداوندگار، رحمت جاریِ پروردگار، یگانه حاکمِ ارض و سَما، حضرت محمّد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) و خجسته میلاد هشتمین قرآنِ ناطق، حضرت امام جعفر صادق (علیهالسلام) بر جمیع آزاد مردان عرصۀ گیتی و پاکبازان پهنۀ هستی میمون و مبارک باد.
#رسول_خدا صلیاللهعلیهوآله #اخلاق #تهذیب_نفس #رحمت #فطرت
@maktabe_vahy
🌸.🌺.🌸.🌺.🌸
هدایت شده از مکتب وحی
💎 آیا به پیامبرمان شباهت داریم؟
📝 حضرت علامه طهرانی قدّساللهسرّه
📚 مبانی اخلاق در آیات و روایات، ج ۱ مجلس ۴؛ مطلع انوار، ج ۱۲ مجلس ۱۲؛ آیین رستگاری، ص ۱۱۷
📌 #رسول_اکرم #پیامبر_رحمت
@Maktabe_Vahy
🌺🌸🌺🌸🌺🌸
هدایت شده از مکتب وحی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞| #سخنرانی_تصویری
💎ما از تو به غیر تو نداریم تمنا!
🎙حضرت آیتالله سیدمحمدمحسن حسینی طهرانی قدّساللهسرّه
📚 شرح دعای ابوحمزۀ ثمالی، رمضان ۱۴۳۴ ه.ق، جلسۀ ۱۲
📌 #طلب #سیروسلوک #رحمت_الهی #دعا #ذات_الهی
@Maktabe_Vahy
🌺🌸🌺🌸🌺
هدایت شده از مکتب وحی
💎 معنای #ثواب و #گناه چیست؟
📝حضرت علامه طهرانی قدّساللهسرّه
📚کتاب #رساله_مودت، ص ۲۲۴
@Maktabe_Vahy
🌷🌷🌷🌷
۰۰۰۷
┄━⊹༅۞ ؋ـصوص ۞༅⊹━┄
۞. هر عملی که در راه خدا ایجاد محبت کند، آن عمل ممضا است؛ و هر عملی که انسان را از محبت دور کند ولو اینکه ظاهر و پیکره اش خیلی چشم گیر و بزرگ باشد، ممضا نیست و قیمت ندارد!
↫ مبانی اخلاق، ج۲، ص ۱۷۴
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان
┄┄┅⊱⊰𖣐 مــــِـنــــهــآج 𖣐⊱⊰┅┄┄┄
۩. منهج اول: امام حق
نگاهی اجمالی به تفسیر آیه مبارکه ﴿ أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴾ و اثبات ولایت و امامت حضرت امیرالمومنین علیه السلام، برگرفته از کتاب شریف امام شناسی تالیف علامه طهرانی قدس سره
↫ به مناسبت ایام فاطمیه 🏴
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان
May 11
┄┄┅⊱⊰𖣐 مــــِـنــــهــآج 𖣐⊱⊰┅┄┄┄
◈› منــهــج اول: امام حق
◈› درس اول: لزوم پیروی از حق
◈› مولف: علامه طهرانی قدس سره
◈› منبع: امام شناسی، ج۱، درس ۱۲
┄⊰𖣐⊱┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
۞. قال اللَه الحکیم فی کتابه الکریم: ﴿أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾ |❶
۞. یکی از احکام فطری و عقل انسان، لزوم متابعت از حق است، این حکم یک قانون کلی است که همیشه انسان باو متکی است، و اگر احیانا در اعمال یا گفتار خود از آن منحرف شود، و به غیر حق مایل گردد، به علت هوای نفس یا شبهه و غلطی که احیانا برای او رخ دهد، باز بهجهت گمانی است که او را حق میپندارد، و به جهت اشتباه و التباس امر، از غیر حق پیروی میکند؛ و لذا در مقام اعتذار برآمده و گمان خود را بهاینکه حق می پنداشتم، عذر خود قرار میدهد.
۞. بنابراین حق بدون هیچ قید و شرطی لازم الاتباعست و بر همین اصل متفرع میگردد قاعده دیگری؛ و آن اینکه کسی که هدایت به حق کند متابعت او واجب است، چون با او حق است، و دلالت به حق میکند؛ بنابراین لازم، باید او را در پیروی نمودن؛ بر شخص دیگری که یا به حق دلالت نمیکند و یا آنکه به غیر حق دلالت میکند مقدم داشت؛ چون پیروی هدایت کننده به حق پیروی از حق است که با او موجود است. و قبلا گفتیم که پیروی از نفس حق، حکم ضروری فطری و عقلی است.
۞. بر این اساس، قرآن مجید در این آیه مبارکه استدلال خود را بر علیه مشرکین پایه گذاری میکند، بدین منوال که اولا از آنها به عنوان استفهام سؤالی میکند: ﴿قُلْ هَلْ مِنْ شُرَكائِكُمْ مَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِ﴾ - بگو ای پیغمبر! آیا از شریک هائی که با خدا قرار دادهاید کسی هست که هدایت به حق کند؟ معلوم است که مشرکین در این زمینه پاسخ مثبتی ندارند؛ چون شرکائی که برای خدا قرار میدهند یا از جمادات هستند، مثل بتها، و یا از زندگان مانند ملائکه، و ارباب انواع، و جن و طواغیت زمان، و فراعنه، و حکام جور که از آنها پیروی میکنند؛ و معلوم است که هیچ یک از آنها چون از خود، نفع و ضرر، و حیات، و موت و نشوری ندارند؛ هدایت به حق نمیکنند.
۞. و چون جواب مثبتی ندارند، خدا به زبان پیغمبرش گذارده، که فوراً جواب آنها را از پیش خود ابداع نموده، و بگوید: ﴿قُلِ اللَهُ يَهْدِي لِلْحَقِ﴾، خداوند است که بهسوی حق هدایت میفرماید، و هر موجودی را در مقاصد تکوینیه خود به آنچه محتاج است هدایت فرموده، و ما یحتاج او را بدو میرساند، کما فی قوله تعالی: ﴿رَبُّنَا الَّذِي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى﴾ ❷ - چون فرعون از هارون و موسی سؤال کرد که پروردگارتان کیست؟ گفتند پروردگار ما کسی است که به هر موجودی در عالم آفرینش، نیازمندی های وجودی او را داده، و تامّ الخلقه آفریده، و سپس او را به سوی کمال خود رهبری نموده است.
۞. و مثل قوله تعالی: ﴿الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّى وَ الَّذِي قَدَّرَ فَهَدى﴾ ❸ - خداوند، کسی است که خلقت فرموده، و سپس در آفرینش تعادل و تناسب را من جمیع الجهات ملحوظ داشته است؛ کسی است هر موجودی را در عالم، بهاندازه و حدّ معین آفریده، و سپس او را در راه کمال سیر داده است. و بنابراین خداوند است که انسان را به سعادت زندگی هدایت نموده، و او را به بهشت و سعادت مطلق با فرستادن انبیاء و کتب سماوی و احکام آسمانی دعوت فرموده است.
۞. باری چون رسول خدا در مقام احتجاج، از آنها دو اعتراف گرفت: یکی آن که شرکاء آنها هدایت به حق نمیکنند، دیگر آنکه تنها خداوند به حق هدایت میفرماید؛ در این حال این سؤال را لازم و واجب میبیند: ﴿أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى﴾ - آیا آن کسی که هدایت به حق میکند، سزاوارتر به پیروی و تبعیت است، یا کسی که هدایت به حق نمیکند؟
۞. و معلوم است که پاسخ این گفتار آن است که بگویند: خدا که هدایت به حق میکند سزاوارتر به پیروی است؛ ولی چون کفار و مشرکین عملا به این منطق پایبند نیستند، و عبادت شرکاء که به حق هدایت نمیکنند، نموده، و از عبادت خدای لا شریک له که هدایت به حق میکند اعراض نمودهاند، و بنابراین روی قوای فطری و احکام عقلی سرپوش گذارده، بر خلاف ناموس فطرت و عقل رفتار مینمایند؛ لذا پیغمبر از باب توبیخ و ملامت میفرماید: ﴿فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾ چه در نظر دارید در این باره؟ چگونه حکم میکنید؟
|↫ #ادامه_دارد
|↫ مطالعه قسمت بعدی ⇲
|↫ فهرست مطالب ❏
┄⊰𖣐⊱┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
۩. مصادر:
❶. سوره یونس، آیه ۳۵
❷.سوره طه، آیه ۵۰
❸. سوره اعلی، آیه ٢ و ٣
#منهاج #علامه_طهرانی #امام_شناسی
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان
┄┄┅⊱⊰𖣐 مــــِـنــــهــآج 𖣐⊱⊰┅┄┄┄
◈› منــهــج اول: امام حق
◈› درس دوم: لزوم پیروی از امام حق
◈› مولف: علامه طهرانی قدس سره
◈› منبع: امام شناسی، ج۱، درس ۱۲
┄⊰𖣐⊱┄┄┄┄┄┄┄┄┄
۞. قال الله الحکیم فی کتابه الکریم: ﴿أَ فَمَن يَهدِي إِلَى الحَق أَحَقُّ أَن يُتبَعَ أَمَّن لا يَهِدِّي إِلَّا أَن يُهدى فَما لَكُم كَيفَ تَحكُمون﴾ |❶
۞. در این آیه کیفیت احتجاج با مشرکین را خداوند به پیغمبرش تعلیم میکند، که چگونه بر آنها اثبات نماید، که شرکا خدا قابل ستایش و پیروی نیستند؛ و اساس این احتجاج مبتنی بر لزوم پیروی از صدق و اعراض از غیرحق میباشد. این احتجاج عقلی است، چون بریک اصل کلی مبتنی است، که آن اصل لزوم تبعیت همیشگی از حق میباشد؛ لذا برای استدلال به لزوم تبعیت و پیروی از امام معصوم بهترین دلیل خواهد بود
۞. در اینجا لازماست که در مقابله بین جمله ﴿أَ فَمَن يَهدِي إِلَى الحَق﴾ و جمله ﴿أَمَّن لا يَهِدي إِلا أَن يُهدى﴾ دقت نظر شود تا ببینیم چگونه این دو جمله مقابل و عِدْل یکدیگر قرار گرفتهاند
۞. چون معلوم است که سؤال کننده به طریق استفهام همیشه باید یک طرف جمله را نفی قرار دهد، مثل آنکه میگوید: زید را دیدی یا ندیدی؟ حسن درس خواند یا درس نخواند؟ واما اگر مثلا سؤال شود حسن درس میخواند یامغرور به خود است، حتما برای آنکه این معادله استفهامیه صحیح باشد، باید گفت کسی که مغرور به خود باشد درس نمیخواند. بنابراین در جمله «مغرور بهخود است»، یک جمله منطوی و مختفی است وآن اینکه:«درس نمیخواند»، و همچنین از این طرف «مغرور بهخود است» عِدلش «مغرور به خود نیست» خواهد بود وچون در جمله استفهامیه فوق به جای مغرور به خود نیست، جمله «درس میخواند» قرار گرفته است، لذا باید گفت دراین جمله، جمله «مغرور بهخود نیست» منطوی است، وحاصل چنین میشود حسن مغرور بهخود نیست و درس میخواند یا مغرور به خود است و درس نمیخواند
۞. در آیه نیز طرفین جمله استفهامیه نفی و اثبات نیست، تا احتیاج به جمله منطوی و مختفی دیگر نباشد (چون یهدی در اصل یهتدی بوده و قاعده در باب افتعال جواز ادغام تاء افتعال است در عین الفعل، بعد از آنکه او را قلب بعین الفعل نمایند) و حاصل معنی چنین میشود آیاکسی که هدایت به حق میکند سزاوارتر به پیروی است یا کسی که خودش هدایت نیافته است مگر بههدایت غیر
۞. چون جمله «هدایت به حق میکند» عِدلش «هدایت به حق نمیکند» خواهد بود، بنابراین استفاده میشود که کسی که هدایت نیافته است مگر به هدایت غیر، هدایت به حق نمیکند. و نیز چون جمله «کسی که خودش هدایت نیافته است مگر به هدایت غیر» عِدلش جمله «هدایت ذاتی یافته است» خواهد بود لذا استفاده میشود که کسی که به حق هدایت کند کسی است که ذاتا هدایت یافته است،نه به هدایت غیر
۞. بنابراین از این آیه خوب استفاده میشود که انسان سزاوارتر است از فردی تبعیت کند که هدایت به حق میکند، و البته او کسی است که ذاتا هدایت یافته باشد، نه آنکه دیگری او را هدایت نموده باشد؛ و او امام معصوم است که در هیچ لحظه غیر از خدا را نپرستیده و از او معصیتی سر نزده باشد. چنین کسی بدون دخالت واسطهای، بدست خود خدا که حق است هدایت یافته است، و اما شخصی که مدتی غیر از خدا را پرستیده، یا معصیتی از او صادر شده،گرچه فعلا به دست غیر متنبه شده و خدا پرست و عادل گردیده است،لکن لایق برای مقام امامت و پیروی نیست
۞. و البته باید دانست که کلمه «احق» در آیه که افعل التفضیل است، و دلالت بر رجحان متابعت از حق میکند نه لزوم آن، مبنی بر قواعد فن مناظره و مباحثه است، که عصبیت طرف مقابل به حرکت درآید، و الا معلوم است که تبعیت از غیر حق بطور کلی جایز نیست، و پیروی ازحق در هر حال لازم و واجب است. بنابراین پیروی از امام معصوم واجب است واز امام غیر معصوم حرام است
۞. این یکی از طرق استدلالی است که بزرگان شیعه برای لزوم پیروی از امام نمودهاند. و طبق روایات متواتری از رسول خداوند نقل کردهاند: أمیرالمؤمنین یک آن بت نپرستید، ویک لحظه معصیتی نکرد، و هیچ جای شبهه نیست که در دامان رسول اکرم پرورش یافت، و اول کس بود که ایمان آورد، و هنوز بهسن بلوغ نرسیده بود
۞. از امالی شیخ طوسی مسندا نقل شده، و همچنین از مناقب ابن المغازلی مرفوعا از ابن مسعود از حضرت رسول که فرمودند: «خداوند به حضرت ابراهیم خطاب کرد: کسی که به بت سجده کرده باشد، من هیچگاه او را امام قرار نمیدهم. سپس حضرت رسول فرمودند: تا اینکه دعوت رسالت و امامت به من و به برادرم علی منتهی شد، هیچ یک از ما دو نفر به بتی سجده نکردیم در هیچ زمان.» |❷
|↫ #ادامه_دارد
|↫ مطالعه قسمت قبلی ⇱
|↫ مطالعه قسمت بعدی ⇲
|↫ فهرست مطالب ❏
┄⊰𖣐⊱┄┄┄┄┄┄┄┄┄
۩. مصادر:
❶. یونس، آیه۳۵
❷. المیزان،ج١،ص٢٨٢؛ المناقب لابن المغازلی، ص۲۷۶،ح۳۲۲؛ الامالی طوسی، ص۳۷۹، ح۸۱۱
#منهاج #علامه_طهرانی #امام_شناسی
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان
┄┄┅⊱⊰𖣐 مــــِـنــــهــآج 𖣐⊱⊰┅┄┄┄
◈› منــهــج اول: امام حق
◈› درس سوم: منظور از هدایت به حق
◈› مولف: علامه طهرانی قدس سره
◈› منبع: امام شناسی، ج۱، درس ۱۳
┄⊰𖣐⊱┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
۞. قال اللَه الحکیم فی کتابه الکریم﴿أَ فَمَنْ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ﴾ | ❶
۞. در دروس قبل پیرامون این آیه مبارکه مفصلا بحث شد، و نتیجه آن شد که هدایت کننده بهسوی حق حتما باید هدایتش بنفسه باشد نه بغیر، و کسی که اهل شرک، یا گناه بوده و بالغیر هدایت یافته است، او امام نبوده، و نمیتواند مردم را بهحق هدایت کند. چند نکته در اینجا ذکرش لازم است:
۞. اوّل آنکه مراد از حقّ در این آیه شریفه همان معنی حقیقی است، نه معنی حقّی که به نحوی از انحاء، مبنی بر تساهلات عرفیه در السنه مردم رایج است، کما آنکه دیده میشود هدایت به حقّ را بهر کس که تکلّم به حقّ کند نسبت میدهند، گرچه معتقد نباشد، یا معتقد باشد، و عمل نکند، یا عمل کند و لیکن نفسش به آن متحقّق نشده باشد، و چه اینکه ذاتاً اهتداء نیافته باشد، و هدایت او بغیر باشد. اینها هیچکدام هدایت به حقّ نیست و از باب مسامحات عرفیه بر او هدایت به حقّ گفته میشود، بلکه هدایت به متن حقّ، همان ایصال به متن واقع است و فقط برای خدا و راه یافتگان به خدا، بدون واسطه و تخلّلِ غیر میباشد.
۞. دوّم آنکه مراد از هدایت به حقّ در این آیه ایصال به مطلوب است؛ نه به معنی ارائه طریق بهسوی خدا؛ چون بدیهی است که ارائه طریق از دست هر کس ساخته است، چه اینکه امام باشد یا نه، و چه اینکه ذاتاً خود راه یافته باشد، یا هدایت به غیر پیدا کرده باشد، یا آنکه اصلًا هدایت نیافته باشد، و خود گمراه باشد؛ در هر حال هدایت به معنای ارائه طریق از آنها ممکن است، ولی ایصال به متن واقع و حقّ و کمال هر موجود، اختصاص به هدایت شدگان بنفسه و هادیان الی الحق دارد.
۞. سوّم مراد از جمله ﴿لا يَهِدِّي إِلَّا أَنْ يُهْدى﴾ آن است که هدایت به خود نیافته باشد، و این اعمّ است از آنکه اصلًا هدایت نیافته باشد و یا هدایت بالغیر یافته باشد؛ و دلیل بر عمومیت آنست که جمله ﴿إِلَّا أَنْ يُهْدى﴾ که استثناء از جمله ﴿لا يَهْدِي﴾ است با «انِ مصدریه» آمده، و این جمله دلالت بر تحقق وقوع ندارد، به خلاف مصدر مضاف. فرق است بین آنکه بگوئیم: اعجبنی ضربک یا آنکه بگوئیم: اعجبنی ان تضرب، در صورت اوّل اعجاب از نفس ضرب متحقّق در خارج است، و در صورت دوّم اعجاب از امکان تحقق ضرب است؛ و بر این مطلب شیخ عبدالقاهر در دلائل الاعجاز تنصیص نموده است. و بنابراین چون جمله ﴿ إِلَّا أَنْ يُهْدى﴾ نمیفهماند این را که فعلًا هدایت به غیر شده است، بلکه میفهماند که گرچه بعداً ممکن باشد هدایت از ناحیه غیر به او برسد؛ و معلوم است که هدایت از ناحیه غیر در صورت قبول هدایت خواهد بود؛ و امّا اگر طبعاً قابل هدایت نباشد هدایت از غیر به او نخواهد رسید؛
۞ بنابراین جمله ﴿لا يَهْدِي﴾ به عموم خود باقی بوده و معنایش چنین میشود: که هدایت بنفسه نشده باشد، چه آنکه اصلا هدایت نیافته باشد یا قابل هدایت بوده و هدایت بالغیر یافته باشد. و بالجمله امام کسی است که ذاتاً هدایت بهحقّ یافته باشد، نه هیچ یک از دو دسته دیگر! ❷
|↫ #ادامه_دارد
|↫ مطالعه قسمت قبلی ⇱
|↫ مطالعه قسمت بعدی ⇲
|↫ فهرست مطالب ❏
┄⊰𖣐⊱┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
۩. مصادر:
❶. سوره یونس، آیه ۳۵
❷. جهت اطلاع بیشتر رجوع شود به تفسیر شریف المیزان، ج۱۰، ص ۷۹
#منهاج #علامه_طهرانی #امام_شناسی
⇶ @sire_salehan | #سیره_صالحان