eitaa logo
اسناد
92 دنبال‌کننده
75 عکس
27 ویدیو
91 فایل
💠 این کانال جهت بایگانی اسناد و به صورت مکمل کانال ملاحظات و محاکمات راه اندازی شده است. ⭕️لینک کانال اصلی: @sm_javaheri ⭕️لینک کانال مکمل: @sm_javaheri2
مشاهده در ایتا
دانلود
فلسفه چگونه پشتوانه منطق است؟.pdf
709.3K
♦️فلسفه چگونه پشتوانه منطق است؟ (مجموعه مقالات فلسفی برگرفته از آثار استاد علی فرحانی- قسمت سوم) 🔰سید مجتبی جواهری @almorsalat
💢 بازخوانی بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در کانال #المرسلات #تعطیلات_تعطیل_نیست @almorsalat
🔵 بالاخره گام دوم انقلاب چه بود؟ 🔰سید مجتبی جواهری 🔸در همان ساعات اولیه انتشار ، آن را دانلود کردم و با دقت خواندم. با زمینه های فکری که داشتم، طبیعتاً به وَجد آمدم و البته سوالات زیادی در ذهنم نقش بست. یکی از سوالاتی که باعث شد چندین بار متن را مرور کنم این بود که؛ در آخر گام دوم انقلاب چه بود؟ گام اول چه بود و گام دوم انقلاب قرار است چه باشد؟ البته احساسی در ناخودآگاه انسان پس از خواندن بیانیه ایجاد می شود که اشاره به مرحله ای دیگر از انقلاب اسلامی دارد ولی این احساس برای پاسخ به سوالم کافی نبود. 🔸در این نوشته کوتاه قصد دارم کمی این حس ناخودآگاهِ متن بیانیه را به کمک دلالت های لفظی و لُبی بیانیه، به خودآگاهِ ذهن تبدیل کرده و مجال تأمل بر آن را بیش از پیش فراهم کنم. قبل از آن که سراغ متن بیانیه برای پاسخ به سوال فوق برویم، ضروری است بدانیم که این بیانیه ویژگی های فرامتنی زیادی دارد که گاهی تأثیرگذاری آن را از سطح الفاظ عمیق تر می کند. از این رو بیانیه گام دوم انقلاب سند محکمی در پژوهش های تاریخی ایران اسلامی محسوب می شود. @almorsalat 🔸اگر بخواهیم صرفاً به سند پیش رو تمسک کنیم، دو محور کلی در توضیحِ چیستیِ گام دوم انقلاب به چشم می خورد که نویسنده با زیرکی در طلیعه متنِ خود به آن اشاره می کند: 👈«... اما انقلاب پرشکوه ملت ایران که بزرگ ترین و مردمی ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّه ی پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش پست سر نهاده و در برابر همه ی وسوسه هایی که غیرقابل مقاومت به نظر می رسیدند، از کرامت تخود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دومین مرحله ی خودسازی و جامعه پردازی و تمدن سازی شده است. درودی از اعماق دل بر این ملت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم می شود.»👉 🔸این متن به دو محور در چیستی گام دوم انقلاب اشاره می کند: ✅محور اول: خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی ✅محور دوم: ورود نسل جدید به عرصه انقلاب در چهل ساله دوم ♦️ماهیت گام دوم انقلاب در محور اول خودسازی، جامعه پردازی و در ادامه تمدن سازی همه به یک عنصر باز می گردد و آن است. هویت همان مشخصه های اساسی یک فرد و جامعه است که آن را از دیگران متمایز کرده و به او عینیت می بخشد. نگرش انسان به خویش، نشان گر توشه هویتیِ اوست. تصور کنید فرد ثروتمندی در فصل تابستان از محل کار خود به خانه باز می گردد و قصد استراحت دارد. گرمای تابستان او را ناراحت می کند ولی او در خانه خود از کولرهای برقی استفاده نمی کند چون آن ها را مضر به محیط زیست و مدیریت انرژی در کشورش می داند. این فرد مصالح عمومی را قسمتی از می داند از این رو رنج رسیدن به آن را به جان می خرد. «هویت» همان است که فرد از طریق آن خود و هستی را نظاره می کند. حال اگر این فرد علاوه بر دغدغه های محیط زیستی، نوعی کمال معنوی و پیشرفت مادی در بستر دین را تعقل کند و این گفتمان را مصلحت عمومی و مطلوب جامعه بداند، در این صورت از مال و جان خود برای رسیدن به آن می گذرد. 🔸انقلاب اسلامی نگاه ایران را به گذشته، حال و آینده خود تغییر داد. پس از انقلاب، تاریخ معنای دیگری پیدا کرد و آینده از آرزو به هدف تبدیل شد. ایرانیان گفتمان انقلاب اسلامی را قسمتی از هویت خویش دیده و خود را در یک حرکت اجتماعی عمیق یافتند که نقش اصلی را در آن ایفا می کنند. کنش های اجتماعی پس از انقلاب با پیش از آن قابل مقایسه نیست. 🔸تفاوت هویت یابی در گام دوم انقلاب با چهل ساله اول چیست؟ در چهل ساله اول، ایران مشغول نظام سازی بود. از قانون اساسی تا خرد ترین نهاد های حکومتی یا مدنی تأسیس شد. از اسناد بالادستی مثل سند چشم انداز و سیاست های کلان تا آیین نامه های اجرایی و برنامه های کوتاه مدت، همگی در امتداد همان نگاه انقلابی در حال حرکت بود و همچنان ادامه دارد ولی امروز در گام دوم، انقلابی گری پس از نظام سازی وارد توشه هویتی ایرانیان می شود: 👈«انقلاب اسلامی پس از نظام سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی شود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی بیند بلکه از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع می کند.»👉 @almorsalat 📌 ادامه👇
📌 ادامه از👆 🔸آدم ها زمانی که تازه از عینک استفاده می کنند و هنوز عادت ندارند، وجود او را حس می کنند و ملتفتند که پیرامونِ خود را با آن عینک نگاه می کنند. با عینک خود را در آینه ارزیابی می کنند. گاهی آن را از چشمان خود برداشته جای آن را نوازش می کنند. اگرچه با آن عینک دیدِ بهتری پیدا کرده اند ولی همچنان حس بیگانه ای به او دارند تا این که پس از یک دوره طولانی «عینک» قسمتی از وجود آن ها می شود. بدون عینک، چهره آن ها به کلی تغییر می کند و بصیرت خود را از دست می دهند. در این دوره اگرچه همه چیز را با عینک می بینند ولی به وجود آن التفاتی ندارند. 🔸ایران پس از انقلاب اسلامی در گام اول مشغول تجربه زیستِ انقلابی بود. دائماً به نگرش انقلابیِ خود ملتفت بود و آن را می آزمود ولی امروز آن نگاه انقلابی دیگر یک حس جدید و در حال کشف نیست بلکه یکی از ارکان هویتیِ اوست. آن را مفروض گرفته و به سمت تحقق اهداف انقلاب در حال حرکت است. انقلاب اسلامی ایران در آغاز، باورهای ایرانیان را تغییر داد و در گام دوم آن را به عنوان قسمتی از هویت و نگرش بر خویشتن تثبیت کرد. طعم زندگی در این 40 سال با چهل سال های پیشین کاملاً متفاوت است و این تجربه الهام بخش آینده خواهد بود. 🔸«هویت شناسی» پرونده طویل و عریضی می طلبد که از عهده من خارج است تنها به این نکته اکتفا می کنم که یکی از ویژگی های فرامتنی بیانیه گام دوم، تثبیت همین نگرش است. این که رهبر یک جامعه خطاب به مردمش گام های آتی را با تکیه بر گام نخست تشریح کند، به نوعی بازیابی هویت اجتماعی آنهاست. با خواندن این بیانیه خود را در دلِ یک رود جاری و ساری می بینیم و این منجر به تثبیت نگرش انقلابی در خویشتن است. این نکته را در خط به خط بیانیه می توانیم حس کنیم. ♦️ماهیت گام دوم انقلاب در محور دوم یکی دیگر از ابعاد گام دوم انقلاب، تغییر نسل هاست. نسلی که در هوای انقلاب اسلامی تنفس کرده، وارد عرصه اجرا می شود و با سلیقه خود کارها را ادامه می دهد. گام دوم را می توان نقطه تغییر نسل ها دانست: 👈«درودی از اعماق دل بر این ملت؛ بر نسلی که آغاز کرد و ادامه داد و بر نسلی که اینک وارد فرایند بزرگ و جهانیِ چهل سال دوّم می شود.» «... اینک در آغاز فصل جدیدی از زندگی جمهوری اسلامی، این بنده ناچیز مایلم با جوانان عزیزم، نسلی که پا به میدان عمل می گذارد تا بخش دیگری از جهاد بزرگ برای ساختن ایران اسلامی بزرگ را آغاز کند، سخن بگویم...» «.... جوانان عزیز! این ها بخشی محدود از سرفصل های عمده در سرگذشت چهل ساله انقلاب اسلامی است، انقلاب عظیم و پایدار و درخشانی که شما به توفیق الهی باید گام بزرگ دوم را در پیشبرد آن بردارید...»👉 🔸مدتی است که رهبری تغییراتی در آرایش نیروهای سیاسی و مدیریتی کشور اعمال کردند تا نیروهای جوان و پرانرژی به بدنه مسئولین و مدیران کشور تزریق شده و آرام آرام بار اصلی حرکت انقلاب را بر عهده آن ها بگذارند. همین سیاست در مصوبات مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت به چشم می خورد و این جریان را تبدیل به یک تحول ملی فارغ از جناح یا گرایش های خاص سیاسی کرده است. @almorsalat
💢 مقدماتی متفاوت در شناخت 🔰حجت الاسلام سیدمجتبی جواهری 💠 سخنرانی در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه ولیعصر (عج) کرمان- اردوی تشکیلاتی شهید بهشتی 🔅جمعه، 5بهمن97 🔅اردوگاه سیدالشهداء آبعلی تهران ✅فهرست موضوعات👇👇 🔸شروع متفاوت در آغاز بحث از ولایت فقیه 🔸تفاوت جهان بینی اسلامی از منظر شیعه و مذاهب اهل سنت 🔸مقصد انسان از منظر قرآن 🔸خلافت الهی و حقیقت ولایت در قرآن 🔸نفی نهیلیسم شیعی در رسیدن به مقصد 🔸ضرورت قصد تقرب در همه آنات زندگی برای رسیدن به مقصد 🔸باطن ولایت فقیه، ساختاری برای توسعه قصد تقرب 🔸شرط مراقبه و محاسبه نفس در تأثیر قصد تقرب ذیل ساختار ولایت @almorsalat 📌 صوت این جلسه را 👇👇👇👇👇
velayatefaghih-aabali-971105(1).mp3
10.56M
💢 مقدماتی متفاوت در شناخت #ولایت_فقیه 👈 جلسه اول 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری #دانشجویی #در_مدرسه_امام_خمینی @almorsalat
velayatefaghih-aabali-971105(2).mp3
16.74M
💢 مقدماتی متفاوت در شناخت #ولایت_فقیه 👈 جلسه دوم 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری #دانشجویی #در_مدرسه_امام_خمینی @almorsalat
♦️سه گام منطقی در پاسخ به شبهات ملاامین استرآبادی (مجموعه مقالات فلسفی برگرفته از آثار استاد علی فرحانی- قسمت دوم) 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری @almorsalat 📌 چکیده و متن کامل را #بخوانید 👇👇👇👇👇👇👇
♦️سه گام منطقی در پاسخ به شبهات ملاامین استرآبادی (مجموعه مقالات فلسفی برگرفته از آثار استاد علی فرحانی- قسمت دوم) 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری 🔻چکیده: 🔸 از اندیشمندانِ مهم و دقیق عالم تشیع محسوب می شود و آنچه موسوم به جریان اخباری گری در جهان اسلام ایجاد شد، همگی بواسطه ی دقت های عمیقِ ایشان بود و متفکرینِ اخباری پس از ایشان، همه تحت تأثیرِ کلام او بودند و نتوانستند بهتر از او به نقد و بررسی علوم عقلی بپردازند. 👈 در این مقاله، اشکالات ملاامین استرآبادی به علم منطق را در قالب سه گام مختلف مورد نقد و بررسی قرار می دهیم. 🚫 در گام اول او معقتد است: که علم منطق توان جلوگیری از خطا در تفکر را ندارد چون خود دارای مقدمات متعددی است که این مقدمات مورد اختلاف و خطای متفکرین و حکما واقع شده است. 🚫در گام دوم او معتقد است: ادراکات انسان یا قریب به حس هستند یا بعید از حس. ادراکات بعید از حس چون تحت تصرف نفس هستند احتمال خطای فراوانی دارند. بنابراین علوم عقلی که مبدأ حسی مشخصی ندارند و نفس به انحاء مختلف در آن ها تصرف می کند، هیچ ملاکی برای جلوگیری از خطا نخواهند داشت. 🚫در گام سوم او معتقد است: تا زمانی که منطق از قواعد و ضوابط ذهنی سخن می گوید، چون از بدیهیات درون نفسانی بهره می برد مشکلی ندارد، ولی در منطقِ مادی، نمی تواند ضابطه ای برون نفسانی برای صحت نتایجِ قیاس منطقی ارائه دهد. علم منطق جز دسته بندیِ مواد قیاس، هیچ ضابطه و ضمانتی برای صحت نتیجة قیاس در موادِّ استدلال ارائه نمی دهد. چون در علم منطق، «بدیهیات» فاقد ملاک برون نفسانی برای ضمانتِ مطابقت ماده ی قیاس با خارج است. ✅ پاسخ به اشکالات فوق با توجه به دروس استاد علی فرحانی در قالب سه تقسیم مختلف از علم در مقدمه منطق تقریر می گردد. ⭕️تقسیم اول: تقسم علم به حصولی و حضوری ⭕️تقسیم دوم: تقسیم علم به تصور و تصدیق ⭕️تقسیم سوم: تقسیم علم به بدیهی و نظری @almorsalat 📕 متن کامل این مقاله را 👇👇👇👇👇👇👇👇
سه گام منطقی.pdf
1.26M
♦️سه گام منطقی در پاسخ به شبهات ملاامین استرآبادی (مجموعه مقالات فلسفی برگرفته از آثار استاد علی فرحانی- قسمت دوم) 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری @almorsalat
♦️سرنوشت تقسیمات حکمت در فلسفه اسلامی 🔰نویسنده: سید مجتبی جواهری @almorsalat 📌 #بخوانید 👇 👇 👇
♦️سرنوشت تقسیمات حکمت در فلسفه اسلامی 🔰سید مجتبی جواهری 🔻چکیده ی مقاله: 🔹حکما از زمان ارسطو تا عصر حاضر، حکمت را به نظری و عملی تقسیم می کنند و حکمت نظری را به الهیات و ریاضیات و طبیعیات و حکمت عملی را به اخلاق و تدبیر منزل (خانواده) و سیاست مدن (جامعه) تقسیم می کنند. 🔹در همه ی کتب فلسفی، اولین بحثی که مطرح می شود، تقسیمات حکمت است. آنچه تقریبا همه ی فلاسفه بر آن متفقند، بیان تقسیمات حکمت در مقدمه ی فلسفه است.گویی بحث تقسیمات حکمت در ذهن غالب حکما، مفروض گرفته شده و آن را پذیرفتند. 🔹برخلاف آن ها، مرحوم علامه طباطبایی دیدگاه خاصی نسبت به تقسیمات حکمت دارند. ایشان به عنوان یکی از بزرگترین فلاسفه قرون اخیر، هیچ اشاره ای به تقسیمات حکمت در کتب فلسفی خود نمی کنند. 🔹سرِّ سکوت مرحوم علامه طباطبایی پیرامون این مسأله در آغاز فلسفه چیست؟ ✅ در این مقاله، بحث تقسیمات حکمت با توجه به نظام عرض ذاتی تبیین می شود و به صورت خلاصه، آراء بعضی از دانشمندان اسلامی در دسته بندی های مختلف ارائه می شود. ✅ این مقاله برگرفته از دروس فلسفه استاد علی فرحانی است. @almorsalat 📌 متن کامل مقاله را 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سرنوشت تقسیمات حکمت.pdf
665.9K
♦️سرنوشت تقسیمات حمکت در فلسفه اسلامی 🔰سید مجتبی جواهری 📌 دیدگاهتان را در مورد این نوشته به @smojtabaamin بفرستید. @almorsalat
💠چند نکته در باب علوم انسانی 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری 🔴نکته اول: رویکرد ما به منابع دین در فضای اندیشه اسلامی ما باید منابع دینی را اولا تجزیه کنیم به گزاره های حقیقی و گزاره های اعتباری و چون رابطه ی ما با آن منابع از طریق نقل و زبان است، هر کدام احتیاج به نوعی زبان شناسی دارد تا به خوبی تحلیل شوند. زبان شناسی علوم اعتباری مربوط به علم اصول فقه است و زبان شناسی علوم حقیقی را شاید بتوان وظیفه مطلق علم اصول دانست نه علم اصول فقه، که در حال حاضر کار کمتری روی آن شده و از این جنبه نقص هایی دارد. 🔴نکته دوم: خواستگاه علوم انسانی و معنای بومی شدن آن علوم انسانی و موضوعات مربوط به آن نیز باید با این رویکرد تجزیه شود ولی توجه به این نکته ضروری است که علوم انسانی بر محور مسائل عینی ایجاد می شود و پس از آن، با تحلیل علمی، تبدیل به شاخه ها یا گرایشات و یا حتی نظریات مختلف می شود. پس چون خواستگاه علوم انسانی مسئله ی عینی فرد یا جامعه است بنابراین معنای بومی شدن آن واضح می شود. چون مسئله به حوزه ی تمدنی مختص خود مرتبط است از این رو علوم انسانی در صورتی اغراضش را تأمین می کند که خواستگاه آن، مسئله ی بومیِ حوزه ی تمدنی خود باشد. 🔴نکته سوم: رویکرد ما به علوم انسانی در تحلیل علوم انسانی همان رویکرد تحلیل مسائل آن به گزاره های حقیقی و اعتباری وجود دارد. برای حل مسائل علوم انسانی قطعا احتیاج به شناخت مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی و به معنای دقیق تر انسان شناسی هستیم در این تردیدی نیست ولی آیا این مبانی توان ایجاد راه حل دارد؟ خیر. هستی شناسی تا ابد هستی شناسی خواهد بود و توان تولید "باید" نخواهد داشت. چون از منظر منطقی هیچ گزاره ی حقیقی با هیچ گزاره ی اعتباری، رابطه ی تولیدی ندارد. (اصول فلسفه و روش رئالیسم مقاله ششم ادراکات حقیقی و اعتباری) 🔴نکته چهارم: نسبت منابع دینی با علوم انسانی برای جمع بندی باید مشخص کنیم که منابع دینی ما چگونه می تواند ما را به حل مسائل علوم انسانی بومی برساند. برای رسیدن به راه حل، علاوه بر شناخت مبانی انسان شناسی و هستی شناسی، نیاز به عناوین کلی در فضای اعتباریات داریم. این عناوین نقش بدیهیات اولی را در علوم برهانی ایفا می کنند. خواستگاه علمی این عناوین کلی، شناخت عقل عملی و بهره گیری از انسان شناسی دقیق است. پس جایگاه انسان شناسی و هستی شناسی تا حدودی مشخص شد ولی ادامه ی این مسیر همان نقطه ی ابهامی است که تا امروز دانشمندان ما نتوانستند آن را تبیین کنند. این مسیر را علامه طباطبایی در اصول فلسفه و روش رئالیسم به خوبی تبیین کردند. این عناوین کلی مثل اصل تفهیم و تفهم یا اصل حیات و بقای نوع انسان و ... عناوینی هستند که ماهیتا اعتباری اند و می توانند خوانش ما از منابع اعتباری دین را دگرگون کنند. چطور در علوم برهانی هر اصل و قاعده ای که خلاف علیت باشد یا کنار گذاشته می شود و یا خوانشی موافق علیت از آن ارائه می شود؟ دقیقا در وادی اعتباریات نیز اصولی باید استنباط شود که این اصول، ریل اصلی باید ها و نباید های دین را تشکیل می دهند. توجه به این اصول، تحول جدی در فقه ایجاد می کند و فقه فرد محور شیعه را به اوج کارآمدی می رساند. در نگاه اول شاید بتوان گفت که برای رسیدن به این نقطه ی مطلوب نیاز به تأسیس علم جدیدی داریم در حالی که امام خمینی در علم اصول فقه و پیاده کردن آن در مکاسب باب بیع با کمک گرفتن از همین عناوین بازخوانی منابع دینی را آغاز می کنند و نتایجی را در دلالت روایات به دست می آورند که می تواند فقه را در مرتبه ی اداره ی جامعه و فرد در همه ی شئون قرار دهد. این متد و این روش باید در همه ی باید ها و نباید ها سریان پیدا کند. مسئله ی تشکیل حکومت از منظر امام خمینی یک مسئله ی چند بعدی است که یک پای آن در علم کلام و نوع نگاه ایشان به هستی و انسان و مقوله ی حکمت الهی است و یک پای آن در روش تحلیل منابع دینی است و پای دیگر آن در متن فقه است. با این نگاه، فلسفه (هستی شناسی و انسان شناسی)، اصول (زبان شناسی حقیقت و اعتبار) و فقه (بایدهای فردی و اجتماعی) ترکیبی بی نظیر پیدا می کنند. و مسیر پیش روی ما را مشخص می کنند. اینجاست که دلالت کلام اهل بیت تأثیر ویژه ای در استنباط باید ها پیدا می کند و اهمیت آن از تحلیل سندی بیشتر می شود. مشکل فقه امروز ما عدم شناخت سند روایات یا علم رجال نیست. علم رجال قسمتی از این ترکیب است.
🔴نکته پنجم: جریان شناسی فعلی نخبگان جریانات فعلی دو دسته اند دسته اول به دنبال رسیدن به راه حل مسائل علوم انسانی بومی از طریق علم فلسفه هستند که به هیچ ثمره ای نخواهند رسید و جز در حد بیان کلیات حرف دیگری نخواهند داشت. دسته دوم دارای متد زبانشناسی ناکارآمد و منجمد هستند که به تبع آن هرچه در آیات و روایات و عقل دست و پا بزنند توان پاسخ دهی به مسائل بومی علوم انسانی امروز نخواهند بود. چون دستشان از عناوین کلی خالی است و توان رسیدن به حجیت در کلام اهل بیت را نخواهند داشت. این همان انسداد است که به معنای عام آن شامل قاطبه ی فقهای امروز ما می شود. (بخصوص مکتب نجف) امام خمینی و علامه طباطبایی این مسیر را باز کردند. علامه از منظر فلسفی و انسان شناسی با تحلیل عقل عملی و تفکیک این دو حوزه ورود کردند و امام از طریق طراحی نظام زبانشناسی متخذ از همان شناخت اصیل از عقل عملی و پیاده کردن آن در فقه. 🔅در این زمینه همچنان مباحث زیادی هست که باید مورد توجه قرار گیرد که فکر کنم به اندازه کافی طولانی هم شد. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @almorsalat
💠توحید قرآنی (1) استاد علی فرحانی پس از تدریس اصالت وجود کتاب بدایه الحکمه، جلساتی را به بیان توحید قرآنی اختصاص می دهند. منشأ این بحث به اشاره مرحوم علامه طباطبایی(ره) به قول مرحوم دوانی باز می گردد. مرحوم دوانی از عرفا و حکمای بزرگ شیعه است که تلاش زیادی برای مستدل ساختن قول عرفا در وحدت وجود و رسیدن به توحید قرآنی انجام داد. استاد در خلال تدریس کتاب، به دغدغه ی مهم عرفا، حکما و مفسرین قرآن در طول تاریخ تشیع اشاره می فرمایند که منشأ آن، آیات و روایات متعدد است که تا زمان ملاصدرا، توجیه فلسفی و مبرهن نداشت ولی اصل پرسش و دغدغه ی ذهنی را در تفکر حکما و عرفای اسلامی ایجاد کرد. ایشان مجموعی از آیات و روایاتی که با نظام فکری غیر اصالت وجود قابل توجیه نبوده، بیان کرده و به تاریخچه ی این پرسش مهم اشاره می کنند. دغدغه ی عمومی این بوده که چگونه تصریحات آیات قرآن بر توحید، با وجود کثرات ممکنات در عالم، جمع می شود؟ به عبارت واضح تر، راه حل جمع وحدت و کثرت از دیدگاه قرآن چیست؟ استاد به تبع مرحوم علامه طباطبایی(ره) نتیجه منطقی اصالت وجود را نفی عنصر ثانی در هستی شناسی فلسفه ی اسلامی می دانند. از این رو نقطه ی تلاقی قول عرفا در وحدت وجود و توحید قرآنی را در شناخت لوازم فلسفی اصالت وجود می خوانند. ایشان به عبارتی از شهید استاد مطهری استناد می کنند که در کتاب جهان بینی توحیدی می فرماید: «جهان بینی اسلامی، جهان بینی توحیدی است. توحید در اسلام به خالص ترین شکل و پاک ترین طرز بیان شده است» صوت زیر، قسمت اول و آغازین توضیحات استاد پیرامون توحید قرآنی است که بنده از خلال دروس بدایه الحکمه ایشان برای مخاطبین کانال المرسلات، تقطیع کردم. ان شاء الله در آینده قسمت های بعدی نیز در کانال منتشر می شود. 🔰 سید مجتبی جواهری @almorsalat 👇👇👇
📚مجموعه کتاب هایی که تاکنون تحت اشراف استاد علی فرحانی، تالیف شده اند: 1⃣شرح کتاب الموجز فی اصول الفقه 🔰حجت الاسلام مهدی مقدسی 2⃣شرح کتاب بدایه الحکمه 🔰حجج الاسلام سید مجتبی جواهری و سید محمد هاشمی 3⃣ شرح کتاب مناهج الوصول امام خمینی 🔰 حجت الاسلام سجاد انتظار 4⃣ شرح کتاب کفایه الاصول 🔰حجج اسلام سید مجتبی جواهری و حامد سامی 5⃣ مولفه های تعلیم و تربیت ( مبانی، اهداف، اصول، روش ها، ساحات، مراحل، عوامل و موانع) در 8 جلد 🔰 جمعی از نویسندگان 6⃣ الگوی تولید علوم انسانی اسلامی 🔰 محسن ابراهیمی 7⃣ تحقیق و بررسی مصادر بحارالانوار 🔰محسن ابراهیمی 8⃣ گام های طی شده در تولید علم تعلیم و تربیت 🔰محسن ابراهیمی 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻 💢 همه کتاب های فوق در مرحله ویراستاری و چاپ هستند و هنوز انتشار کثیر نشده اند. انشالله بزودی بتوانیم آنها را در اختیار شما قرار دهیم. 💢 سایر کتاب های شرح دروس حوزوی و کتاب های معارف اسلامی و علوم انسانی در دست نگارش هستند. ✅ از همه شاگردان و علاقه مندان استاد که میتوانند ما را در زمینه پیاده سازی صوت، تالیف کتاب، ویراستاری و چاپ کتاب، یاری کنند، دعوت به عمل می آید. در صورت تمایل به @ebrahimi845 پیام دهید. 🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻 کانال ، بازتاب اندیشه های استاد علی فرحانی @almorsalat
✅راه آموختن علوم استدلالی چیست؟ چرا نمی توانیم از مطالبی که با شرکت در درس یا استماع صوت می آموزیم، به خوبی استفاده کنیم؟ چرا نمی توانیم بین گزاره ها یا علومی که آموختیم، ارتباطی برقرار کنیم؟ ✅یکی از عناصر مهم روش تدریسی استاد علی فرحانی، برگزاری جلسات مشاوره علمی است. منظور از مشاوره چیست؟ آن چه من در چند سال گذشته با شرکت در دروس و جلسات علمی ایشان آموختم این بود که؛ «مشاوره» زمانی معنای حقیقی خود را پیدا می کند که روش علم آموزی طلبه ها مبتنی بر ضوابط رشد علمی ذهن باشد. ✅ایشان در صوت زیر که قسمتی از جلسات درس فلسفه است، کلید واژه ی مهمی را در کیفیت رشد علمی بیان می کنند. با وجود آن کلید واژه، جلسات مشاوره مفید خواهد بود و الا برگزاری جلسات پرسش و پاسخ پس از کلاس درس یا توضیح و تکرار بیشتر مطالب و ... غرض مدنظر از جلسه مشاوره را حاصل نمی کند. ✅سوالات ما زمانی ارزش علمی دارد که به لوازم آن اشراف داشته باشیم، بنابراین جلسه مشاوره برای بنای نظام فکری مبتنی بر پرسش های طلبه است. این نظام فکری در ارتباط بین گزاره های علمی با یک دیگر و حتی گزاره های علوم مختلف با یکدیگر حاصل می شود.... ✅صوت زیر از جمله مواردی است که استاد، این سبک از تدریس خود را برای شاگردان درس فلسفه توضیح می دهند. 🔰سید مجتبی جواهری @almorsalat 👇👇👇
✳️ جایگاه انسان در هرم هستی 💠استاد علی فرحانی در جلسه 60 تدریس کتاب بدایه الحکمه، پس از بیان نکاتی پیرامون امتناع اعاده معدوم و سرآغاز بحث وجود ذهنی، مطالب مهمی را درباره جایگاه انسان در هستی و ظرفیت ادراک او بیان می کنند. 🔺صوت زیر قسمت های تقطیع شده از همان جلسه است. 🔺من متن زیر را که برگرفته از تدریس ایشان است نوشته ام تا پیش از شنیدن صوت، مقدماتی را برای استفاده ی هرچه بیشتر از کلام استاد، مرور کنیم. 🔺برای تصور راحت تر مطالب زیر، تصویری را که در حکم تخته کلاس است، برای شما مخاطبین محترم کانال المرسلات کشیده ام. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 🔸انسان، دارای تمام مراتب وجودی عالم است. 🔸عوالم وجودی نزد فلاسفه، سه مرتبه دارد. عالم ماده، عالم مثال و عالم عقل. 🔸جسم انسان، حیث مادی اوست و خیال انسان، بُعد مثالی انسان است و عقل انسان نیز حیث مرتبه عقل اوست. حقیقت انسان هر سه مرتبه از عوالم وجودی را داراست. 🔸در هرکدام از این عوالم، موجودات دیگری نیز هستند که انسان در بعضی از مراتب می تواند با آن ها مرتبط شود. مثلا انسان علاوه بر جسم خود (که حیث مادی اوست) می تواند با دیگر موجودات عالم ماده ارتباط برقرار کند و در آن ها تصرف کند ولی در مراتب بالاتر مثل عالم مثال و عالم عقل، دارای محدودیت است و امکان ارتباط با موجودات دیگر در این دو عالم را ندارد. انسان نمی تواند از حیث مثالی خود (یعنی خیال)، فراتر رفته و با موجودات دیگر عالم مثال ارتباط برقرار کند. همین طور در عالم عقل نیز این امکان وجود ندارد. 🔸البته در اوحدی از عرفا در بعضی از مکاشفات آن ها، ممکن است عارف سالک، حقایقی از موجودات عوالم بالاتر را درک کند و حتی در آن ها تصرف کرده و مسلط بر عوالم مثال یا عقل شود. ولی در حالت عادی، این توانایی برای انسان وجود ندارد. برخلاف ادراک، تصرف و تسلط در عالم ماده. 🔸راه ارتباط انسان با موجودات عالم ماده، حواس پنجگانه است. بنابراین شناخت جزئی این موجودات برای او میسر است. ولی چون در حالت متعارف دسترسی به موجودات عالم مثال و عالم عقل ندارد، شناخت او از آن ها جزئی و شخصی نیست. 🔸علم انسان به موجودات عالم مثال و عقل، کلی است. یعنی از طریق شناخت خواص موجودیت آنها، امکان شناخت آن ها فراهم می شود. 🔸این نکته در عبارات شهید مطهری با عنوان جهان بینی کل گرا مطرح شده است و غرض اصلی از علم فلسفه نیز، شناخت همین خواص موجودیت موجودات عالم است. چون فلسفه بر محور علم حصولی حرکت می کند و علم حصولی ذاتا کل نگر است و موجودات را با تشخص خارجی آن ها درک نمی کند. 🔸فیلسوف در عوالم بالاتر همچون نابینایی است که با عصای برهان، هستی موجودات و خصوصیات کلی آن ها را کشف می کند و با لوازم منطقی آن، به تکثیر علم خود می پردازد و هستی را توصیف می کند. 🔸به همین خاطر مختصات و جزئیات عوالم بالاتر، از منابع نقلی برای ما حاصل شده است چرا که عقل، به آن ها دسترسی ندارد. مثلا خصوصیات جزئی که مربوط به بهشت و جهنم است از طریق آیات قرآن به دست ما رسیده است. 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری @almorsalat
تخته کلاس @almorsalat
جایگاه انسان در هرم هستی.mp3
6.56M
✅جایگاه انسان در هرم هستی 🔰استاد علی فرحانی @almorsalat
💢مشکل علم کلام در چیست؟ 💢چرا تفسیر کلامی از معارف دین، منجر به تنزل اندیشه های اسلامی می شود؟ 💢مقصود از کلام جدید چیست؟ 💢فلسفه، چه اثری بر انسان می گذارد که علم کلام فاقد آن است؟ 🔰حجت الاسلام سید مجتبی جواهری ✳️استاد علی فرحانی بارها درباره ظرفیت علوم مختلف برای اثبات گزاره های دینی، نکاتی را در خلال دروسشان فرموده اند. ✳️من در فایل صوتی زیر، 8 دقیقه از صوت جلسه دوازدهم تدریس بدایه الحکمه ایشان را برای مخاطبین محترم کانال "المرسلات" تقطیع کردم تا پاسخ پرسش های فوق را در آن بشنویم. 💠ایشان در اواسط نوار به فرمایشی از رهبری استناد می کنند که هدف اصلی از فراگیری معارف اسلامی است. آنچه مسلم است با آموختن علم کلام مصطلح، این غرض حاصل نمی شود. 💠مقام معظم رهبری تصریح می کنند که اهل فلسفه در گذشته از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی با خداوند از بقیه افرادی که در زمینه های علمی حوزه کار می کردند بهتر، زبده تر و شفافتر بودند و این اثر را مدیون فلسفه ملاصدرا و حکمت متعالیه بوده اند. 💠در ادامه می توانید، همان عبارتی را که استاد در تدریس خود از مقام معظم رهبری، نقل می کنند مطالعه فرمایید: 🔺فلسفه‌ی اسلامی، پایه و دستگاهی بوده که انسان را به دین، خدا و معرفت دینی نزدیک میکرده است. فلسفه برای نزدیک شدن به خدا و پیدا کردن یک معرفتِ درست از حقایق عالم وجود است؛ لذا بهترین فلاسفه‌ی ما - مثل ابن‌سینا و ملاّ صدرا - عارف هم بوده‌اند. 🔺اصلاً آمیزش عرفان با فلسفه در فلسفه‌ی جدید - یعنی فلسفه‌ی ملاّ صدرا - به‌خاطر این است که فلسفه وسیله و نردبانی است که انسان را به معرفت الهی و خدا میرساند؛ پالایش میکند و در انسان اخلاق به‌وجود میآورد. 🔺ما نباید بگذاریم فلسفه به یک سلسله ذهنیّات مجرّد از معنویت و خدا و عرفان تبدیل شود. راهش هم تقویت فلسفه‌ی ملاّ صدراست؛ یعنی راهی که ملاّ صدرا آمده، راه درستی است. 🔺آن فلسفه است که انسان را وادار میکند هفت سفر پیاده به حج برود و به همه‌ی زخارف دنیوی بیاعتنایی کند. 🔺البته نمیخواهیم بگوییم هرکس در این دستگاه فلسفی قرار نداشته باشد، اهل دنیاست؛ نه، اما این راه خوبی است. 🔺راه فلسفه باید راه تدیّن و افزایش ارتباط و اتّصال انسان به خدا باشد؛ این را باید در آموزش فلسفه، در تدوین کتاب فلسفی، در درس فلسفی و در انجمن فلسفه - همین که به آن اشاره شد - رعایت کرد. 🔺اهل فلسفه‌ای که ما قبلاً دیده بودیم، همه همین‌طور بودند؛ کسانی بودند که از لحاظ معنوی و الهی و ارتباطات قلبی و روحی با خداوند، از بقیه‌ی افرادی که در زمینه‌های علمىِ حوزه کار میکردند، بهتر و زبده‌تر و شفّافتر بودند. 📚(بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ۱۳۸۲/۱۰/۲۹) @almorsalat بشنوید 👇👇👇👇
مشکل علم کلام @almorsalat.mp3
2.11M
✳️مقصود از علم کلام / مشکل علم کلام 🔰استاد علی فرحانی @almorsalat