هدایت شده از آیات غمزه
نگذار در چشم جهان ویرانه باشی
اعظم سعادتمند
از زیر تلّ وحشی آوار برخیز
ای خانهی بیسقف ِ بیدیوار برخیز
باید بگیری عاشقانت را در آغوش
با اشتیاق لحظهی دیدار برخیز
تا پر درآرد کودکت از شادمانی
با بادبادکهاش، شاهینوار برخیز
تا کِی کبوترهای تو بیلانه باشند
ای ساقهی مجروح زیتونزار برخیز
نگذار در چشم جهان ویرانه باشی
با هرچه داری در توان اینبار برخیز
با دشمنان خونیات تا کی مدارا؟!
امشب به عزم آخرین پیکار برخیز
#اعظم_سعادتمند
#غزل
#ضد_صهیونیستی
پرونده ی طوفان الاقصی در آیات غمزه
@azam_saadatmand
@ayateghamze
خبر این است: سپیدار، کبوتر شده است
در شب پر زدنش باغچه پرپر شده است
... خبر این است که تابوت تو ای سبزِ رشید
رود سرخیست که در شهر شناور شده است
وطن آنگونه در آغوش گرفتهاست تو را
گوییا بار نخست است که مادر شده است
گفته بودی که به چشمان خدا نزدیکی
به همان لحظه که دیدار مقدّر شده است
خاک از ریشه تکاندی و تکانی دادی
به جهانی که برای تو محقّر شده است
در شب تیرهی دی رفتی و با ما گفتی
دیدن چشمهی خورشید میسّر شده است
از غبار تن در باد رهایت ای سرو
میرسد عطر بهاری که تناور شده است
#اعظم_سعادتمند
#تازه_شهید
#شهید_سید_رضی_موسوی
از مردمان بیسلاح کوچه و بازار
از هر کسی که دوستت دارد هراساناند
#کرمان
#اعظم_سعادتمند
هدایت شده از گنجشکهای پاییز
به همان اندازه که آدمهای قابلمه به دست ایستاده در صف نذری محرمهای محلهی قدیمیمان در آذر برایم قابل درک و قابل احترام اند،آدمهای کتاب به دست ایستاده در صف طویل گرفتن امضا از یک آدم مشهور در نمایشگاه کتاب به نظرم رقتانگیزند.
#اعظم_سعادتمند
#از_چهار_ساعت_در_نمایشگاه_کتاب_قدم_زدن
@azam_saadatmand
هدایت شده از گنجشکهای پاییز
به جریان آدمها در راهروها نگاه میکردم از کنار آدمهای آشنایی با سلام و علیک یا بی سلام و علیک میگذشتیم به دوستم گفتم من آدم شلوغی نیستم دوست دارم زودتر از سرگیجهی میان راهروها خودم را نجات بدهم اما دوستم میگفت ببین! چقدر شور زندگی! اما من جز سکونت تصنع و تقلای نافرجام یک ماهی برای بیرون پریدن از تُنگ چیزی نمیدیدم
و اذان ظهر بود که مرا نجات داد.
#اعظم_سعادتمند
#از_چهار_ساعت_در_نمایشگاه_کتاب_قدم_زدن
@azam_saadatmand
هدایت شده از شعر هیأت
🌷تقدیم به شهید والامقام
#سیدحسن_نصرالله
در پیش روی ما خیابانی که باریک است
پر میزنی اما جهان پشت ترافیک است
اخبار صبح شنبه از خون تو میگوید
خون تو یعنی جمعۀ دیدار نزدیک است
اخبار میگوید تو را کشتند و در گوشم
این جمله مثل آخرین دستور شلیک است
خون تو چون انبار باروت است، خواهد زد
آتش به سر تا پای دنیایی که تاریک است
آری، شهادت عین آزادیست مرد، ای مرد!
این بیتها تنها برای عرض تبریک است
📝 #اعظم_سعادتمند
✅ @ShereHeyat
آرام از سواحل بیروت رد شدی
بیاختیار باعث این جزر و مد شدی
دریا نداشت طاقت دیدار با تو را
رودی که رو به سوی فلک میرود، شدی
آنسان در انفجار شکفتی، که گفتهاند
خورشیدهای شعلهور بیعدد شدی
سرخوش میان خیل شهیدان نشستهای
اما دلیل این غم بیحصر و حد شدی
از ما هم ای طنین گل سرخ! یاد کن
در نزد او که عاشقیاش را بلد شدی
#اعظم_سعادتمند
#شعر_پایداری
#مقاومت_اسلامی
#سیدحسن_نصرالله
هدایت شده از شعر انقلاب
صید مروارید
از غمی که کرده گیسوی تو را گریان بگو
موج موج ای بندر زیبای هرمزگان! بگو...
تکیه کن بر شانههای «ناخدا خورشید» و باز
از غروب کوسهها در تور صیادان بگو
با همین بازوی زخمی سعی کن، پارو بزن
از طلوعی تازه با مردان قایقران بگو
محض دلداری به جاشوها، به دریا خیره شو
قصهای از صید مروارید در عمان بگو
نفت کن فانوسها را، راه را گم کردهاند
رمز شب را سو به سو با هرچه کشتیبان بگو
با شکوهِ پرچم دریانوردانِ کهن
از سرِ پا ایستادن در دل طوفان بگو
گریه کن بندر به روی دامنی که آشناست
هرچه غم داری برای مادرت ایران بگو
✍🏻 #اعظم_سعادتمند
🏷 #حادثه_بندرعباس
🇮🇷 @Shere_Enghelab