از مردمان بیسلاح کوچه و بازار
از هر کسی که دوستت دارد هراساناند
#کرمان
#اعظم_سعادتمند
هم از تو، هم از زائرانت میهراسند
از عکس و، از نام و نشانت میهراسند
صدها ستاره در سپاهت میدرخشد
خورشیدی و از کهکشانت میهراسند
در سایهی دستان تو، ما قد کشیدیم
از دستهای پر توانت میهراسند
هرچند پشت ابری، اما شبپرستان
از نور خورشید نهانت میهراسند
اینجا مزارت نیست، باغی از بهشت است
از آن بهشت جاودانت میهراسند
◾◾◾
تو زندهای در خاطرات روشن شهر
ای خاک من! از قهرمانت میهراسند
#کرمان
#عاطفه_خرّمی
با عشق تو برسر مزار آمده بود
او با پدرش سر قرار آمده بود
غلتید به خون و لالهی پر پر شد
از کودکیاش شهید بار آمده بود
#صدیقه_سادات_علوی
#کرمان
هدایت شده از شعر انقلاب
شوق وصال
از خانۀ عاشقان خبر آوردند
با شوق وصال چشم تر آوردند
در راه مزار حاج قاسم بودند
ناگاه سر از بهشت در آوردند
✍🏻 #سیدروحالله_مؤید
🏷 #شهدای_کرمان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
با معجزهای به درد، پایان بدهیم
مردانه به کار عشق، سامان بدهیم
پروانهشدن مسیر آسانی نیست
باید که به رسم عاشقان، جان بدهیم
#صدیقه_سادات_علوی
#کرمان
هدایت شده از شعر انقلاب
شهید آوردند
آیینه و قرآن مجید آوردند
آغشته به خونِ رو سفید آوردند
هر بار به گلزار سپردند شهید
اینبار ز گلزار شهید آوردند
✍🏻 #محمد_کاظمینیا
🏷 #شهدای_کرمان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
با اذن حماسه، داغها سنگین است
با شور و شکوه عشق، غم، شیرین است
دیدید چگونه خون به دل شد کرمان
هر لحظهی غزّه، ای جماعت این است
#زهرا_سپهکار
#کرمان
#طوفان_الاقصی
@zahra_sepahkar
هدایت شده از شعر انقلاب
یک جمعۀ نزدیک...
ماییم و شکوهِ نصر انشاءالله
قدس است و شکستِ حصر انشاءالله
یک جمعۀ نزدیک، نُصَلّی فِی القدس
همراه امام عصر انشاءالله
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #شعر_انتظار | #فلسطین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در مرام عاشقان،
زندگی،
فرصت دفاع از حق است،
و بظاهر غوغای مبارزه،
(هدم دشمن و کشتهشدن).
رقابت بر سر عبودیت است
و
زیر شمشیر غمش رقصکنان رفتن؛
از معشوق دم زدن
و به او پیوستن.
مهم این است کجای این مبارزهای؟
حماسه را میشناسی یا نه؟
شروع حماسه،
شناخت طاغوت است؛
اوج مبارزه،
هدف گرفتن دشمن
و پایانش پیروزی است.
چه شهادت باشد، چه نباشد!
آری،
در مرام عاشقان،
میدان رزم،
عرصه مرگ نیست؛ فرصت دفاع از حق است.
مهم این است که در کهکشان «حیات طیبه» سیر کنی....
شهادت یکی از هنرهای مردان خداست
و عاشقان، گاه در جنگ رویاروی شهید میشوند
و گاه در تب «یالیتنا معکم» به «فوزا عظیما» میرسند...
چه بیچارهاند،
آنان که در لابلای پیله تردید زیستند
و از پروانگی جا ماندند.
کل ارض کربلا...
کرمان این روزها کربلاست
و ما
برای چندمین بار دیدیم
و باور نکردیم،
همهجا قرارگاه شهادت و میقات وصال است؛
مهم این است،
مسیر کربلایی شدن را یافته باشیم
و خود را به کربلا برسانیم
دریغا
که بجای عبور از خیابانهای منتهی به گلزار شهدا،
در مهآلود جادهها و تونلهای تاریک،
سردرگم ماندیم
و نپرسیدیم:
راه بهشت از کدام سوست؟
جنگ حق و باطل است
و باطل
با علمهای خوشنقش یهود و کافر و منافق
به میدان آمده است.
شباهت منافق با مؤمن تو را گمراه نکند!
کربلا و کربلاها سرزمین خاطرهاند و
کرمان، امروز کربلاست
و سرزمینی شده است پر از خاطرات کربلاییشدنها.
کربلا، مقصد عاشقان است
و باید همه سوی دیار عاشقان به کربلا برویم.
اما کدام کربلا موعد شهادت ماست؟
مسیر کربلاییشدن را گم نکنیم.
#دل_نوشته
#کرمان
#حلقه_شعر_ولایی_فرات
نقدتخصصیشعرولایی
#جلسه ٢٣٢
باحضور
#سیدمهدیحسینیرکنآبادی
زمان:
دوشنبه هجدهم دیماه ۱۴۰۲
ساعت ۱۸ الی ۲۰:۳۰
مکان:
تهران
خیابان وحدت اسلامی
کوچه خندان
حسينيه سادات
#ویژه_برادران
✨
#کرمان 🥀
مردن چه معنی میدهد؟ ما زنده یادیم
در مرگباد دشمنان، ما زندهبادیم
خورشید و ترس از ابرهای تیره؟ هیهات!
در ظلمت شب آیههای بامدادیم
در مرگ ما شور و نشور زندگانیاست
بر روی خاک مرده، نقشی از معادیم
با شاخههای سبز فروردین شکفتیم
هرگز به هرزاندوه برگی دل ندادیم
مثل نسیمی دور مشتاقان بگردیم
در معرض خار و خسکها گردبادیم
در مکتب «کم من فئه» خیر کثیریم
چون غزه بسیاریم و در کرمان زیادیم
بستیم مثل لاله سربند شهادت
مثل شقایقهای عاشق، داغزادیم
راز شهادت را همه فهمیدهایم و
ما فاطمهزهرای سلطانینژادیم
| #الهه_سلطانی |
تقدیم به شهیده #فاطمه_زهرا_سلطانی_نژاد
و همه شهدای حادثه کرمان
↪️ @elahesoltani 🖤
هدایت شده از شعر هیأت
#امام_باقر علیهالسلام
#قصیده
🔹باقر العلوم🔹
آن مقتدا که هستی دارد قوام از او
خورشيد و ماه نور گرفتند وام از او
آن پنجمين امام که معصوم هفتم است
دارد حريم کعبۀ دين احترام از او
دريا شکافِ علم و يقين «باقرالعلوم»
ماهی که شرمگين شده بدر تمام از او
او باغبان علم و فضيلت شد و به جاست
آن گلشنی که يافته فيض مدام از او
گلهای باغ معرفت و بوستان علم
دارند رنگ و جلوهگری هر کدام از او
روشن چراغ دانش و بينش ز نور اوست
دارد حياتِ علم و فضیلت دوام از او
بطحا شدهست باغ بهشت از ولادتش
يثرب شدهست روضۀ دارالسلام از او
در گردش مدار، فروغ اميد را
منظومههای عشق گرفتند وام از او
تا رهنمای خلق شود در ره نجات
اول گرفته بود خدا التزام از او
قولش هماره قول رسول کريم بود
شد جلوۀ حديث نبی مستدام از او
اين آفتاب عشق که سوی دمشق رفت
گفتی گرفت روشنی روز، شام از او
بزم هشام بود به شام و گمان نبود
دعوت کند به «سَبق رِمايه» هشام از او
هرچند عذر خواست ز پرتاب تير و خواست
تا حکم انصراف بگيرد امام از او
اما هشام بر سخن خود فشرد پای
تير و کمان گرفت امام همام از او
تير و کمان گرفت و هدف را نشانه رفت
تا ضرب شست بنگرد و اهتمام از او
فضل و بزرگواری آن مظهر گذشت
راضی نشد که خصم شود تلخکام از او
تير نخست چون به هدف کارگر فتاد
پروانه يافتند يکايک سهام از او
میدوخت تير را به دل تير در هدف
بود از خدای نصرت و سعی تمام از او
آماج تير شد چو هدف شد بر آسمان
تجليل بیمبالغۀ خاص و عام از او
اين است رهبری که به هر لحظه قدسيان
در عرش میبرند به تقديس نام از او
همراه اوست عطر شهيدان کربلا
خيزد هنوز رايحۀ آن قيام از او
«جابر» سلام ختم رُسل را به او رساند
با گوش جان شنيد جواب سلام از او
از سعی او گرفته صفا، مروه و صفا
بر جای مانده حرمت بيتالحرام از او
از صد هزار بوسۀ خورشيد خوشتر است
خال سياه کعبه و يک استلام از او
اصحاب معرفت به ادب گرد آمدند
باشد که بشنوند حديث و پيام از او
گوهرفشان به خدمت او طبع «حِميَری» است
شعر «کميت» يافته قدر و مقام از او
در ساحل غدير ولايت نشستهاند
آنان که چون «فُضيل» گرفتند جام از او
رو تشنگی بجوی «شفق» گر اميد توست
جامی ز حوض کوثر و شرب مدام از او
📝 #محمدجواد_غفورزاده
🌐 shereheyat.ir/node/186
✅ @ShereHeyat