eitaa logo
سخن عرفان
1.2هزار دنبال‌کننده
310 عکس
41 ویدیو
67 فایل
🔹 آشنایی با عرفان و پاسخ به اشکالات مخالفان عرفان 🔹 سخنان اساتید و بزرگان عرفان سخن عرفان در تلگرام: @sokhanerfan 🔹 زیر نظر حجت الاسلام و المسلمين وحید واحدجوان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
مشاهده در ایتا
دانلود
غزل 78.amr
3.18M
🔷 یکشنبه 20 آبان 97 🔹شرح غزل: دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت 🆔 @sokhanerfan
🌺☘🌺 ☘آشنایی با عارفان 🌺حیدر آقا معجزه تهرانی استاد، آیت ‌الله رمضانی درباره مرحوم «حیدر آقا معجزه تهرانی» مطلبی نقل کرده‌ اند که برای آشنایی با شخصیت ایشان بسیار مفید است. @sokhanerfan استاد در کتاب عرفان علامه طباطبایی نقل کرده اند:‌ «روزی حضرت آیت‌ الله جوادی‌ آملی از بنده خواستند تا حیدر آقا معجزه را بیشتر به ایشان معرفی کنم که در پاسخ گفتم: خاطره‌ ای را نقل می‌ کنم که برای حضرتعالی از این خاطره خیلی از مسائل روشن می‌ شود: خاطره این بود که حیدر آقا معجزه (ره) می‌ فرمود: من با مرحوم آیت‌ الله شاه آبادی (استاد امام خمینی) ارتباط داشتم و از ایشان استفاده می‌ کردم و بهره می‌ بردم. آرزو داشتم یک سفر به مشهد مقدس داشته باشم که تا آن زمان، به علت مشکلات مالی و فقر، توفیق دست نداده بود. بر اثر عشق به حضرت رضا علیه‌ السلام به میدان خراسان می‌ رفتم که اتوبوس‌ های مشهد مقدس از آنجا حرکت می ‌کردند. به اتوبوس‌ ها نگاه می‌ کردم و گریه می‌ کردم و گاهی گرد و غبار آنها را دست می‌ کشیدم و به سر و صورت خود می‌ مالیدم و تبرک می‌ کردم. تا اینکه مقدمات تشرف ما به مشهد فراهم شد و یک نفر هزینه سفر ما را فراهم کرد. خدمت آیت الله شاه‌ آبادی رسیدم و با خوشحالی تمام عرض کردم آقا من می‌ خواهم مشهد بروم. فرمایش و سفارشی دارید، بفرمایید. @sokhanerfan مرحوم آیت الله شاه ‌آبادی فرموده بود: چون اولین بار است که با این عشق و علاقه به مشهد مشرف می‌ شوید یقیناً برای حضرت رضا علیه‌ السلام عزیزید. لذا هر چه می‌ خواهی بخواه منتها مواظب باش «چیز» بخواهی نه «ناچیز»! (مثلا امور دنیوی نخواه). حیدر آقا معجزه می گفت: به مشهد مشرف شدم و بالا سر حضرت رضا علیه‌ السلام که رسیدم یاد فرمایش آقای شاه‌ آبادی افتادم. به امام رضا عرض کردم آقا، آقای شاه‌ آبادی فرمودند از شما چیزی بخواهم که ارزش داشته باشد. ناچیز نخواهم. آقا من می‌ خواهم هر کتابی را که باز کردم بفهمم. این را از شما می‌ خواهم. @sokhanerfan سپس زیارت را شروع کردم و نماز زیارت را خوانده بودم و سر به سجده بودم که حالت خاصی به من دست داد؛ دیدم آقا تشریف می ‌آورند به طرف من و دو نفر خادم هم حضرت را همراهی می ‌کنند. جلو آمدند و آن دو خادم یک ظرف بزرگ پاتیل را آوردند و گذاشتند کنار من که صدایش مرا متوجه به خود کرد. نگاه کردم دیدم داخلش پر از کره است. از طرفی هم حضرت ایستادند و مرا نگاه می‌کنند. من هم اصلا نمی‌ توانستم حرف بزنم. حضرت دستشان را به جیب کردند و مقداری اسکناس در آوردند و شروع به ورق زدن کردند. وسط‌ آنها یک اسکناس مچاله شده و کهنه یک تومانی در آوردند و به من دادند و رفتند. من هم همانطور مانده بودم که این چه بود و چی شد و ... که از این حالت به حالت طبیعی برگشتم. سفر ما به انجام رسید و برگشتیم تهران و خدمت آیت الله شاه‌ آبادی رسیدم و واقعه را خدمت ایشان عرض کردم. آیت‌ الله شاه‌ آبادی فرمود: آن پول یک تومانی مچاله شده، حظّ تو از علم رسمی است. از علم رسمی قیل و قال، بهره‌ ات همان اندازه است. و اما آن کره که داخل ظرف بود لبّ علم است. لبّ علم توحید را به تو دادند». آیت الله رمضانی می فرمود: مسائل علمی عمیق توحیدی را که از ایشان می پرسیدیم چنان عالمانه حل می کرد و توضیح می داد که تعجب می کردیم. 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 السَلامُ عَلَیکَ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ 🏴 ◼️گزیده ای از سخنرانی حضرت آیت الله جوادی آملی به مناسبت شهادت امام حسن عسکری علیه السلام @sokhanerfan
🍀 ارزیابی روایتی منسوب به امام حسن عسکری (ع) درباره فلسفه و عرفان : 🔹 در برخی از کتب به علیه السلام نسبت داده اند که به ابوهاشم جعفری فرمود: ای اباهاشم! زمانی فرا می ‌رسد که... علمای آن زمان بدترین جنبندگان روی زمین ‌اند؛ از آن جهت که به و گرایش دارند. (علمائهم شرار خلق الله علی وجه الارض لانهم یمیلون الی الفلسفه و التصوف) به خدا سوگند که آنان جزو سرکشان و گمراهان ‌اند. به دوستی دشمنان ما اصرار می‌ ورزند و شیعیان و دوستان ما را گمراه می ‌کنند. اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه‌ خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می‌ آورند. اینان رهزنان مؤمنان و دعوتگران به مذهب بی ‌دینان ‌اند.... (اردبیلی، حدیقه الشیعه 785) 🔷 بررسی سندی: اولین کتابی که این روایت را نقل می‌ کند است. دیگران از او نقل کرده اند. بارها عرض شده که کتاب حدیقة الشیعه، سال ها پس از تنظیم شده و با توجه به نگارش کتاب کاشف الحق، در سال 1058 در هند و مبارزه جدی با صوفیه در 1060 به بعد توسط برخی علما، نتیجه می گیریم که این کتاب در فاصله سال های 1070 تا 1090 تنظیم و جعل شده و با تکثیر نسخه، به نام محقق اردبیلی شهرت یافته است. پس کتاب معتبری نیست. به فرض اگر حدیقه، معتبر باشد و مجعول نباشد، عرض می شود حدیقة الشیعة این روایت را به سید مرتضی بن‌ داعی رازی نسبت می ‌دهد و از او به شیخ مفید و از او به احمد بن‌محمد بن‌حسن بن‌ولید و از او به پدرش (محمد بن‌الحسن) و از او به سعد بن‌عبدالله و از او به محمد بن‌عبدالله و در نهایت به محمد بن‌عبدالجبار می‌رساند. از محمد بن‌عبدالله و از طريق محمد بن‌عبدالجبار تنها یک روایت در منابع ما ثبت شده است که مربوط به زکات فطره می‌شود. (شیخ صدوق، بي‌تا: 2/398). این بدین معنا است که محمد بن‌عبدالله هیچ روایتی از محمد بن‌عبدالجبار جز همین يك روایت نقل نکرده است. درباره افراد سلسله این روایت باید گفت در بین راویان آن محمد بن‌عبدالله (مسمعی) قرار دارد كه مجهول است و ابن ‌ولید وی را تضعیف کرده است (خويى، 1410: 16/259) نتیجه این که سند این روایت، معتبر نیست و به احتمال قوی، جعلی است. 🔷 بررسی دلالی: به فرض که سند، درست باشد (که نیست) این روایت ناظر به فلسفه های دروغین و غیر الهی و تصوف های انحرافی و عرفان های کاذب است؛ نه فلسفه و عرفان اسلامی که از متن دین و قرآن، استفاده می کند و ترازوی خود را برهان و قرآن می داند و علمای بزرگی مثل شیرازی، ، ، و پرچمدار آن هستند. 🔹 در عصر مغولان، و در عصر صفویه و در عصر حاضر نمونه‌ های کاملی از علما هستند که به منصب ‌های عالی دست یافته ‌اند؛ اما کسی اوصاف گفته شده در روایت را (مانند اگر به مقام و منصبی دست یابند از رشوه‌ خوری سیر نشوند. اگر تحقیر شوند، ریاکارانه به عبادت خدا روی می‌ آورند.) در آنان نه ‌تنها سراغ ندارد که تصور آن را هم به خود راه نمی ‌دهد. 🔶 قاعده: نقل روایت، خیلی مهم نیست، فهم و درایت روایت، خیلی مهم است. همچنانکه حفظ کردن ظاهر قرآن، خیلی مهم نیست، فهم درست قرآن و عمل به آن خیلی مهم است. اگر قرار بر نقل روایت باشد که برای تحریف قرآن هم روایت داریم اما آیا آن روایات را بررسی سندی و دلالی نمی کنیم؟ ⭕️استاد وحيد واحدجوان⭕️ ❌اختصاصي❌ 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
🌼 نصایح استاد، علامه حسن زاده آملی ذكر شريف «لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ» معروف به ذكر يونسى است كه حضرت ذو النون يونس عليه السّلام به اين ذكر از غم نجات يافت، و هر مؤمنى به ذكر آن از غم نجات مى يابد. امام صادق عليه السّلام فرمود: در شگفتم از كسى كه اندوهى به او دست دهد و غمى به او روى آرد و به اين كريمه (ذكر شريف يونسى) پناه نبرد. 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🌺 آیت‌الله‌ بهجت قدس‌سره: بدهکاری‌های خود را به خدا ادا نمی‌کنیم، می‌خواهیم طلبکاری‌های خود را از خدا وصول کنیم، اینکه نمی‌شود! 🔹در محضر بهجت، ج۱، ص۱۹۲ 💢کانال سخن عرفان @sokhanerfan
🌱🌱🌱🌱 🌿🌿🌿 🍀🍀 🌺 ✅ برنامه تكامل روحي انسان در بخش عمل ✳️چگونه آغاز کنیم ؟‌ از کجا آغاز کنیم ؟ انسان ها معمولاً محكوم طبيعت و غريزه ي خويش اند و كارهای خود را بر اساس كشش هاي طبيعي و غريزي انجام مي دهند. شخص سالك كه مي خواهد به كمال انساني خويش نايل آيد ، نخستين كاري كه بايد بدان تن دهد اين است كه خود را از اين محكوميت نجات بخشد و به اقتضاي «قل الله ثم ذرهم في خوضهم يلعبون» (انعام 91) پشت به همه و رو به دوست، ديگران را به طبيعتشان تنها گذارده و دست طبيعت خود را از حكومت و سلطنت بر عقل وساير قوا كوتاه كند و خواسته هاي او را تحت كنترل شرع و عقل در آورد. إنسان سالك ، جهت تحقق بخشيدن به امر ياد شده مي بايست برخي از كارها را كه به آنها ميل دارد ترك كرده و بر انجام برخي از كارها كه از ‌آنها كراهت دارد اصرار ورزد. البته بايد تأكيد كرد آنچه در اين ميان از اهمّيّت فوق العاده اي برخودار است ترك أمور مزاحم و دست كشيدن از أعمال منافي كمال است. رسول خدا ( صلي الله عليه و آله و سلّم ) خطاب به ابوذر ( عليه الرحمة ) فرمود : «يا اباذر كن بالتقوى أشدّ اهتماما منك بالعمل» (بحار الأنوار ج 74 ، ص 86) اي اباذر! بايد كوششي كه در مراعات تقوا إعمال مي كني از كوششي كه در انجام ساير أعمال به خرج مي دهي بيشتر باشد. نيز امير المؤمنين علي بن ابيطالب ( عليه اسلام ) فرمايد : «اجتناب السيئات أولي من اكتساب الحسنات» (غرر الحكم و درر الكلم ، حرف الف) ، دوري از بدي ها بر كسب خوبي ها مقدم است. شخص سالك، بدون مراعات تقوا و پرهيز از كارهاي منفي روي معرفت و سعادت را نخواهد ديد، هر چند پر مشقّت ترين و مشكل ترين اعمال را انجام دهد. از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلّم ) روايت شده كه آن جناب فرمودند : «إنّكم لو صلّيتم حتّي تكونوا كالحنايا و صمتم حتّي تكونوا كالأوتار ما ينفعكم ذلك إلّا بورع» (بحار الأنوار ، ج 74 ، ص 78 ) به درستي كه اگر از كثرت نمازگزاردن همچون كمان خميده و در اثر روزه داشتن چون زه كمان باريك گرديد آن نمازها و اين روزه ها به حالتان مفيد نخواهند بود جز آنكه تقوا پيشه سازيد و از محرّمات و بدي ها دوري كنيد. بنابراين در بُعد عمل، تقوا و پرهيز از ناپاكي ها ، دوري و اجتناب از بدي ها بر هر عملي مقدّم است و انسان سالك بيش از آن كه در انجام خوبي ها مي كوشد بايد بر دوري از بدي ها اهتمام ورزد. پس از آنكه سالك بر ترك محرمات و مكروهات همّت گماشت و با جدّيت تمام وجود خويش را از رذايل أخلاقي تخليه كرد و با به كار بستن شرعيّات و به جا آوردن واجبات و مستحبّات ظاهر و باطن خود را جلا بخشيد كم كم شجره طوباي وجودش به بار نشسته و به كمالات و فضايل انساني متحلّي مي شود. 🔹 استاد، آیت الله حسن رمضانی 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
🌸 رفع مشکل اشتغال و ازدواج سوال: چند سال است که در کارهایم دچار مشکل می‌شوم که راه‌ها به رویم بسته می‌شود، از جمله در زمینه اشتغال و ازدواج، و هرچه از خدا طلب یاری می‌کنم، راه مساعدی گشوده نمی‌شود؟ پاسخ: بسمه‌تعالی، زیاد از روی اعتقاد کامل بگویید: «أستغفرالله»، هیچ چیز شما را منصرف نکند غیر از ضروریات و واجبات تا کلیۀ ابتلائات رفع شود، بلکه بعد از رفع آنها هم بگویید، برای اینکه امثال آنها پیش نیاید. و اگر دیدید رفع نشد، بدانید یا ادامه نداده‌اید، یا آنکه با اعتقاد کامل نگفته‌اید. والله‌العالم. 🔹حضرت آیت الله بهجت (ره) 📚 به‌سوی محبوب، ص۸۳ @sokhanerfan
🍀🍀🍀 🌺🌺 🌱 ✳️ عالِم و دانشمند حقیقی کیست؟ گاهی گمان می کنیم هر کس، مدرک داشته باشد، یا کتاب زیادی بخواند یا بنویسد، شاگردان زیادی داشته باشد یا طرفداران کثیری داشته باشد، یا جایگاه برجسته ای داشته باشد عالِم و دانشمند است! در حالی که چنین نیست. ◀️ عالم و دانشمند حقیقی و واقعی کسی است که به دانسته هایش عمل کند. هر کس چنین باشد عالم است وگرنه عالم نیست. امام صادق علیه السلام درباره آیه شریفه «انما یخشی الله من عباده العلماء / تنها بندگان عالم و دانشمند از خداوند می ترسند و نسبت به او خاشع اند» فرمود: مراد از عالِم، کسی است که کردارش، گفتارش را تصدیق کند و کسی که فعل او قولش را تصدیق نکند، عالم نیست. (کلینی، کافی، ج1 ص 36، باب صفة العلماء) 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
آیت الله جوادی آملی: انسان بخواهد به جایی برسد باید از شب زنده داری شروع کند. 🆔 @sokhanerfan
🌷🌺🌺🌺 🔹نگاه عرفا به پیامبر اکرم (ص) 🔹بینش نادرست مخالفان عرفان درباره عرفا استاد حسن رمضانی می فرمود: درجه حساسيت علامه حسن زاده آملی با همه تخصص‌ هاي فلسفي، عرفاني و علوم مربوطه‌ اي كه دارند نسبت به وحي و تعالیم وحی بسیار بالاست و این را بيشتر براي افرادي عرض مي‌ كنم كه گمان مي‌ كنند كساني كه به طرف فلسفه و عرفان و تخصص‌ هاي مربوطه رفتند ديگر مسائل مربوط به وحي و شرع و مكتب ولايت و اين موارد در اينگونه افراد كمرنگ جلوه مي‌ كند. علامه مي‌فرمود اگر ما فرض كنيم تمام بني‌ نوع انسان بشوند فارابي، تمام بني‌ نوع انسان بشوند بوعلي، تمام بني‌ نوع انسان بشوند ملاصدرا و ميرداماد و انيشتين و افلاطون و سقراط، در اين فضا اگر پيامبر بيايد و مبعوث شود اين آيه باز صادق است كه «هو الذي بعث في الأميين رسولاً.» هر چه هستند و هر كه هستند در برابر آن كسي كه وحي مي ‌آورد امي و بي ‌سواد هستند. اين چه ارزيابي دقیق و حسّاس نسبت به وحی است که یک فيلسوف و يك عارف دارد؟! چقدر بي ‌معرفت هستند و چقدر كم ‌معرفت هستند كساني كه مي‌ گويند اگر شخص به طرف عرفان و فلسفه برود ديگر تعالیم وحی در ذهن‌شان ضعيف و كمرنگ جلوه مي‌ كند. اتفاقاً قضیه برعکس است چون حقایق برای چنین کسی روشن ‌تر مي‌ شود . حقايق را كه بر اساس حق و صدق به‌دست ما رسيده است بهتر مي‌ گيرند و بهتر مي‌ فهمند. اصلاً‌ اينگونه علوم براي تقويت هاضمه من و شما است. براي توسعه دين من و شما است. هر چه دين ما توسعه‌ اش بيشتر شود و هاضمه ما قوي‌ تر شود اين لقمه‌ هاي وحياني را بهتر مي‌ گيريم و بهتر هضم مي‌ كنيم و بهتر مي‌ فهميم. 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
✔️✔️✔️ @sokhanerfan ✅آشنایی با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از طریق صحیفه سجادیه 🔻امام زین العابدین علیه السلام در دعای دوم صحیفه سجادیه پیامبر اکرم را چنین معرفی می کند: ... بارالها، صلوات و درود فرست بر محمد كه امين وحى تو، و بزرگوارتر از تمام خلق تو، و بنده پسنديده در ميان بندگان تو است. آن پيشواى رحمت، و قافله سالار خوبى، و كليد بركت (است) چنان كه او جان خويش را براى اجراى فرمان تو به زحمت انداخت و در راه تو بدنش را هدف ناراحتى قرار داد @sokhanerfan و در دعوت به سوى تو با نزديكانش درافتاد و براى خشنودى تو با قبيله خود جنگيد و در راه احياء دينت رشته خويشاوندى خود را گسيخت و نزديكترين بستگان خود را به علّت انكار حق از خويش دور كرد و دورترين مردم را به خاطر قبول دين تو به خود نزديك فرمود @sokhanerfan و به خاطر تو با دورترين مردم دوستى كرد و با نزديكترين آنان دشمنى نمود و جانش را در رساندن پيام تو خسته كرد و به جهت فراخواندن مردم به آئين تو به زحمت افكند و به نصيحت نمودن پذيرندگان دعوتت مشغول ساخت، تا آنجا كه به ديار غربت و محل دور از اهل و عشيره و مركز سكونت و نشو و نما و تولّد و آرامگاه جانش هجرت نمود @sokhanerfan خواست او اين بود كه دين تو را عزيز كند، و بر عليه كافران يارى جويد، تا جايى كه هر چه درباره دشمنانت اراده كرده بود با پايدارى به دست آورد، و آنچه در مورد عاشقانت تدبير نموده بود انجام گرفت. پس در حالى كه از تو كمك مى خواست، و در ضعف خود از تو نيرو مى گرفت به جنگ كافران برخاست و تا پايان برنامه در پايگاه ديارشان مبارزه نمود و در ميان قرارگاهشان بر آنان هجوم برد، تا فرمانت آشكار، و كلمه ات برترى يافت گرچه مشركان را خوشايند نبود. @sokhanerfan بارالها، مرتبه او رابه سبب زحماتى كه در راه تو كشيد به بالاترين درجات بهشت بالا بر، تا اندازه اى كه هيچ كس در هيچ مقام و منزلت با او يكسان نباشد، و در هيچ مرتبه با حضرتش برابر نگردد و در آستانت هيچ ملك مقرب و پيامبر مرسل با او برابرى نكند، و قبول شفاعتش را در اهل بيت پاكيزه اش و مؤمنان از امّتش بيش از آنچه به او وعده فرموده اى به او اعلام فرما. 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
🌸 – 17 🔹 – 1 یکی از مهمترین مباحث دین شناسی، رابطه عقل و دین است. رابطه عقل و دين و نسبت بين آن‏ دو، از مشهورترين و عميق ‏ترين مباحث تاريخ تفكر انسان است. به رابطه عقل و دین، رابطه ، ، و گاهی رابطه گفته می شود. 1. آيا عقل در دين، ایمان و شريعت جايگاهی دارد يا ندارد؟ اگر جايگاهی دارد، در کجاست؟ 2. آيا عقل در کنار و همراه دين است؟ يا قبل از دین است؟ يا بعد از دين است؟ یا در عرض دین است؟ 3. آيا عقل در تبيين اعتقادات دينی نقشی دارد؟ 4. آيا عقل مقدّم بر ايمان است يا ايمان مقدم بر عقل است؟ 5. آیا عقل می تواند جزئیات امور دینی را بفهمد؟ یا خودش می فهمد که برخی امور را نمی تواند بدون ابزار (وحی و دین)، بفهمد؟ 🔹عقل و دين در تفكر اسلامی در تاريخ تفكر اسلامی در ارتباط با تبيين نسبت بين عقل و دين، سه گروه ظهور كرده ‏اند: 1⃣ظاهرگرايان؛ کسانی كه به عقل، اعتباری نمی دهند؛ آنها جمود بر ظواهر دينی را حتی در اصول اعتقادات دارند و هرگونه تفکر، تعمّق و تدبّر يا انديشه عقلی در معانی دينی را محكوم و مردود می‏ دانند. 2⃣عقل‏ گرايان محض؛ کسانی که معتقدند همه معارف دينی با عقل درك می شود. 3⃣عقل گرايان نقل ‏پذير؛ اين گروه با اعتقاد به هماهنگی بين عقل و دین، می ‏گويند: عقل، منبع و ابزار معرفت انسان است، وحی و دین نيز از منابع و ابزارهای معرفت و شناخت انسان است و هر دو از حقيقت عينی و خارجی گزارش می‏ كنند. از اين‏رو، گزارش آن‏ها هماهنگ با يك‏ديگر است. البته هر کدام محدوده ای دارند. عقل گاهی مستقیم و بدون واسطه، مطلبی را می فهمد و گاهی نیازمند ابزار (مانند حس و تجربه یا وحی و دین) است و باید با واسطه، مطلبی را بفهمد. در واقع، عقل، می فهمد که برخی امور را به تنهایی نمی تواند بفهمد و نیازمند دین است. ⭕️مباحث عقل و دین، در چندین شماره، تقدیم خواهد شد... ⚜استاد وحيد واحدجوان⚜ 🔸اختصاصي🔸 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
ماه فروماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت لیلهٔ اسری شب وصال محمد آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد وآنهمه پیرایه بسته جنت فردوس بو که قبولش کند بلال محمد همچو زمین خواهد آسمان که بیفتد تا بدهد بوسه بر نعال محمد شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد شاید اگر آفتاب و ماه نتابند پیش دو ابروی چون هلال محمد چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمی‌گیرد از خیال محمد سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد 🆔 @sokhanerfan
🌺 رفق و مدارا (حتی) با دشمن: از آموزه های اخلاقی اسلام، رفق و مدارا با دشمنان است، اگر چه آن دشمن، (قبلا) آزار و اذیت بسیاری بر مسلمانان وارد کرده باشد. البته این آموزه در جایی است که دشمن در حال فتنه گری و جنگ علیه مسلمانان نباشد. روز فتح مکه، سعد بن عباده می گفت: امروز روز کشتار و جنگ و انتقام است! کسی نزد (صلی الله علیه و آله) رفته، این مطلب را به ایشان عرض کرد. پیامبر، علی بن ابی طالب (علیه السلام) را مأمور کرد تا پرچم را از او بگیرد و فرمود: تو پرچم را وارد شهر کن. همچنین فرمود: الیوم یوم المرحمه، یعنی امروز روز رحمت و مهربانی است. پس از فتح مکه، همه چشمها به پیامبر (صلی الله علیه و آله) دوخته شده بود تا ببینند با مشرکان و دشمنان خود چه خواهد کرد و جواب آن همه آزار و اذیت و دشمنی را چگونه خواهد داد. پیامبر به آنها گفت: تصور می کنید با شما چه رفتاری انجام دهم؟ گفتند: نیکی! ... حضرت فرمود: اذهبوا انتم الطلقاء، یعنی بروید! شما آزادید. 📚وحید واحدجوان، اخلاق جنگ و صلح در اسلام، ص 154 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
🌺🌺🌺 ☘☘ 🌺 🌼درباره آیت الله انصاری شیرازی // حتما بخوانید ✅بخشهایی از گفتگوی خواندنی استاد احمد اسدی از شاگردان قدیمی آیت الله انصاری شیرازی درباره ایشان (این گفتگو قبل از وفات آیت الله انصاری بود) 🔹حاج آقای انصاری (شفاه الله تعالی) خصوصیات منحصر به فردی دارند؛ ما در این مدت بیست سال که خدمتشان بودیم هرچه به ایشان نزدیک‌‌ تر می‌ شدیم خوبی‌ ها و خصائل روحی اخلاقی ایشان را بیشتر می‌ فهمیدیم و چیزهای عجیبی از ایشان دیدیم. @sokhanerfan 🔹ایشان (آقای انصاری) واقعا سلمان زمان هستند. 🔷 ناراحتی آیت‌الله انصاری شیرازی از اینکه به فقیری نتوانستند کمک کاملی بکنند 🔹بیشتر درس ‌های آیت ‌الله انصاری در منزل خودشان برگزار می ‌شد گاهی فقیری می‌ آمد و در می‌ زد و استاد در برابر آن فقیر چنان تواضع به خرج می‌ دادند که ما واقعا متحیر می‌ شدیم. یادم هست که یکبار کسی در زد و ایشان برای باز کردن در رفتند اما وقتی که برگشتند حالشان بسیار منکسر شده و منقلب بود. سوال نکردیم ولی فهمیدیم که گویا استاد نتوانسته‌ اند آن طور که می‌ خواسته‌ اند آن سائل را راضی کنند، لذا خیلی ناراحت بوده و تاسف می‌ خوردند که چرا این‌طور شد. @sokhanerfan 🔷ماجرای اولین‌ باری که علامه طباطبایی به منزل آیت الله انصاری رفتند 🔹یکی از اساتید می‌ گفت: قدر این آقای آشیخ یحیی را بدانید، ایشان بسیار بسیار لطافت روح دارند. بنده خودم شنیدم در آن جلساتی که مرحوم علامه طباطبایی به صورت سیار در خانه شاگردانشان برگزار می‌ کردند زمانی که نوبت به آقای انصاری رسیده بود وقتی علامه وارد اتاق می ‌شوند و وضعیت زندگی ایشان را می ‌بینند خیلی لذت می ‌برند و خیره به منظره اتاق نگاه می ‌کنند، بعد رو می ‌کنند به سایرین و می ‌فرمایند: این آقای شیخ یحیی انصاری خیلی ذوق لطیفی دارند. @sokhanerfan 🔷صاحب‌نظر بودن آیت‌ الله انصاری شیرازی در علوم مختلف 🔹اگرچه که ایشان به حکمت و فلسفه و عرفان معروف هستند اما در سایر علوم حوزوی مانند فقه و اصول و تفسیر و... هم صاحب نظر هستند و از شاگردان نزدیک مرحوم امام در فقه و اصول هستند. 🔷بسیاری از بزرگان، شاگرد آیت الله انصاری بودند 🔹من خاطرم هست که در همان دورانی که ما کلاس خصوصی ایشان می‌ رفتیم تدریس عمومی شرح منظومه ایشان هم شروع شد و من از بسیاری از بزرگان شنیدم که می‌ فرمودند ما فلان قسمت شرح منظومه را در محضر آقای انصاری خواندیم. @sokhanerfan 🔷اعتبار آیت الله انصاری شیرازی نزد امام خمینی (ره) 🔹حاج احمد آقا خمینی در همان جلسه ای فرمودند: حاج آقای انصاری شما می‌ دانید که چقدر پیش امام محترم و ارجمند بودید؟ ایشان فرمودند: نه، ما ارادتمند و شاگرد امام بودیم. حاج احمد آقا گفت: شما آنقدر پیش امام اعتبار داشتید که وقتی آقایان برای دریافت اجازه نامه در امور حسبیه پیش امام می ‌آمدند امام امضای دو نفر از اساتید را از آنها طلب می‌ کرد مگر در مورد شما که می‌ فرمود: امضای آشیخ یحیی معادل دو امضا است. @sokhanerfan 🔷ماجرای دیدار امام و آیت الله انصاری شیرازی در قم 🔹آن زمانی که امام (ره) مدتی را از تهران به قم آمده بودند بر حسب عادت هر شب به دیدار یکی از آقایان می‌ رفتند. یک شب را هم اختصاص داده بودند به آقای انصاری که شب عجیبی بود و نمی‌ توان آن را وصف کرد. منزل آیت‌ الله انصاری در کوچه تنگی بود و چون امام با پیکان به آن جا آمده بودند از کوچه رد نمی‌ شد. همراهان امام مجبور شدند ژیانی جور کردند و امام را سوار کردند تا ادامه مسیر تا درب خانه را با ژیان ببرند. آیت‌ الله انصاری هم با پای برهنه تا وسط کوچه آمده بودند و زانوهایشان را خم کرده بودند. ای ‌کاش این صحنه ‌ها و تصاویر ضبط شده بود تا آیندگان این رابطه عاشق و معشوق را می ‌دیدند. 💢 کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
🍀🌺🍀🌺 🌺🍀 🍀 🌼 پاسخ های استاد، آیت الله حسن رمضانی درباره سوالاتی از مقام رسول الله صلی الله علیه و آله در عرفان اسلامی 👇👇👇👇
💠سوال شماره يک: 🌺🌼 به طور کلی حضرت رسول اکرم (ص) چه جایگاهی در عرفان اسلامی دارد؟ ـ جایگاه حضرت محمد(ص) در عرفان اسلامی، جایگاه بسیار رفیعی است. محیی الدین ابن عربی در فتوحات، باب ششم، وقتی که صحبت از اولین قابل (کسی که قابلیت دریافت فیض وجود را از حضرت حق تبارک و تعالی دارد) می‌کند حقیقت محمدیه را معرفی می‌کند. @sokhanerfan معنایش آن است که حقیقت رسول الله (ص) در انفعال از حضرت حق تبارک و تعالی تام بوده است، همان طور که حق تبارک و تعالی در فعل، تام است و در فیاضیت، متوقف بر چیزی نیست و بدون اینکه حیثیتی به او اضافه شود؛ چه حیثیت تعلیلی و چه حیثیت تقییدی، فیاض علی الاطلاق و فاعل تام است، حقیقت رسول الله(ص) نیز در انفعال و پذیرش فعل، تام است. @sokhanerfan وقتی که فاعل در فاعلیت تام باشد و منفعل هم در انفعال و قبول و پذیرش تام باشد، فعل بدون اینکه وقفه‌ای در آن بوده باشد، بدون اینکه محدودیتی بر آن حاکم بوده باشد و زمان خاصی را به خود اختصاص دهد و محدودیت خاصی بر او حاکم باشد از فیاض علی الاطلاق صادر می‌شود و قابل فعل هم آن فیض را می‌پذیرد. @sokhanerfan از این نکته ‌ای که عرض کردم استفاده می ‌شود که حقیقت محمدیه، حقیقت فرا زمانی و فرا مکانی است. اول ندارد، آخر ندارد، یعنی نمی‌توان برای او، اول و نهایتی در نظر گرفت. @sokhanerfan در عرفان اسلامی به این حقیقت، حقیقت محمدیه یا صادر نخستین یا عناوین دیگری مانند تعین اول، مرتبه احدیت، برزخیت اولی، و ... می‌گویند که برای هر کدام از این عناوین، عنایت خاصی وجود دارد که نیازمند توضیح و تبیین است. اجمالا اینکه حقیقت محمدیه همان حقیقتی است که به ازلیت و ابدیت حق تبارک و تعالی، ازلی و ابدی است. 🆔 @sokhanerfan
💠سوال شماره دو: 🍀🌼 نسبت شخص رسول الله حضرت محمد بن عبدالله (ص) با حقیقت محمدیه چیست؟ @sokhanerfan _ شخص رسول خدا، حضرت محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله در مقام عروج و ارتقا در قوس صعود با آن حقیقت، یگانه شده و اتحاد برقرار کرده است. @sokhanerfan همچنین می توان چنین گفت که مظهر تام و کامل آن حقیقت در نشئه دنیا، شخص حضرت محمد بن عبدالله (ص) است. 🆔 @sokhanerfan ادامه👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
💠ادامه سوال شماره دو: 🌺🍀 در اذهان جوانانی که دنبال حقایق و معارف هستند این سؤال بسیار پرسیده می ‌شود که از یک طرف می ‌بینیم که زمان تولد و وفات، نشو و نما، کودکی، جوانی و میانسالی رسول الله(ص) مشخص است و از طرف دیگر، روایات و اخباری که اعتبار بالایی در میان کتب روایی دارد به ما بیان می‌ کند که اول مخلوق، رسول الله است. اول صادر، رسول الله است. چطور می‌ توانیم اینها را با هم جمع کنیم؟ آیا اینها با همدیگر تهافت ندارند؟ آیا این دو با همدیگر تناقض ندارند؟ این سؤال و شبهه‌ ای است که امروزه مطرح است. @sokhanerfan پاسخ: معلوم است که وجود عنصری رسول الله حضرت محمد(ص)، محدود است و شکی در آن نیست، منتها چون این حقیقت در قوس صعود، در مقام قرب و در معراج کمالات آنقدر اوج می ‌گیرد که با آن حقیقت متحد و یگانه می‌شود، حکم آنرا پیدا می ‌کند. @sokhanerfan در عین اینکه بر حسب ظاهر، شخص رسول الله(ص) زمانی، مکانی و محدود به زمان و مکان خاصی است اما فرازمانی و فرامکانی است چون در عروج با آن حقیقت اتحاد برقرار کرده و متحد شده است. پس تهافتی نیست. بدن عنصری پیامبر، محدود و زمانمند است اما حقیقت برتر پیامبر، فرازمانی و فرامکانی است. 🆔 @sokhanerfan
💠سوال شماره سوم: 🌼🍀 چگونه است که حقیقت محمدیه نخستین صادر محسوب می ‌شود، مگر خودش مخلوق اول نیست؟ @sokhanerfan _ در فضای عرفان، یک مفهوم صادر نخستین و یک مفهوم خلق نخستین داریم. در برابر هر دوی اینها حق تبارک و تعالی قرار دارد که مصدر است، مصدر یعنی محل صدور. آنچه که در نخستین مرحله از مصدر صادر می ‌شود، صادر نخستین نامیده می ‌شود. در برابر این دو، خلق نخست قرار دارد. در فضای عرفان به این صورت است؛ گرچه در فضای فلسفه، صادر نخستین همان خلق نخستین محسوب می‌ شود و فرقی با همدیگر ندارند. @sokhanerfan در فضای فلسفه چه بگوئیم صادر نخستین و چه بگوئیم خلق نخستین فرقی بین آنها وجود ندارد. هر دوی آنها بر عقل منطبق می‌ شود که در روایات هم هست.«أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ الْعَقْلُ» اول حقیقتی که خدای تبارک و تعالی آنرا آفرید عقل است، لذا گفته می ‌شود عقل، مخلوق اول است و به تعبیر فلاسفه صادر نخستین است. @sokhanerfan در عرفان صادر نخستین غیر از عقل است. عقل اول، مخلوق اول یا خلق اول است اما هیچ گاه بر عقل اول، صادر نخستین اطلاق نمی ‌شود. صادر نخستین، حقیقت محمدیه(ص) است که فوق عقل اول است که اصلا تعبیر خلق و مخلوق برای او مناسب نیست و آنرا به کار نمی ‌گیرند بلکه تعبیر برزخیت را برایش قائل هستند. برزخیت یعنی واسطه و حد وسط، نه خلق است و نه حق. 🆔 @sokhanerfan
💠سوال چهارم: 🌺🌼 چرا خلق نیست؟ چون خلق با محدودیت هم آغوش است. مخلوق، محدود است و چون مخلوق، محدود است و خلق با محدودیت هم آغوش است، و حقیقت محمدیه محدود نیست ، به حقیقت محمدیه عنوان خلق را نمی ‌دهند. (دقت کنید حقیقت محمدیه نه شخص رسول الله در دنیا) @sokhanerfan 🌺🍀 چرا عنوان حق را نمی‌توانیم به او بدهیم؟ چون حق، مطلق است به اطلاق حقیقی (اطلاق مقسمی)، اما حقیقت محمدیه، چنین نیست. لذا به حقیقت محمدیه، تعین اول می ‌گوییم و از این جهت، به او، صادر نخستین می ‌گوئیم، نه حق می‌گوئیم و نه خلق. @sokhanerfan پس در عرفان نظری این دو عنوان از همدیگر جدا می ‌شود. خلق نخستین، مخصوص عقل می‌شود و صادر نخستین مخصوص حقیقت محمدیه که مرتبه ‌ای فوق عقل است. 🆔 @sokhanerfan
💠 سوال پنجم: 🌺🌼 در روایات هست که پیغمبر اکرم(ص) فرمودند که « أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ رُوحِی» یا «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ نُورِي»، یا در روایت دیگر آمده « أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ الْعَقْلُ»، یا در روایت دیگری هست «اول ما خلق اللّه الماء» یا در روایت دیگری آمده «أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ الْقَلَمُ». اینها را چگونه تفسیر می‌کنید؟ @sokhanerfan _ هر یک از اینها، به اعتباری، اشاره به یک حقیقت دارد. می‌دانید که حقیقت قلم در این خلاصه می‌شود که ابزاری در دست نویسنده است که آنچه را که اراده می‌کند با آن می‌نویسد. حقیقت رسول الله(ص) به منزله قلمی است در دست حق تبارک و تعالی که به وسیله این قلم، سایر کلمات وجودی را نوشته است، لذا می‌شود واسطه فیض، حقیقتی که اگر آن حقیقت باشد نوبت به بقیه می‌رسد تا از فیض حق تبارک و تعالی برخوردار شوند. @sokhanerfan از جهت اینکه مایه حیات است از ایشان به آب، تعبیر شده است. @sokhanerfan از جهت اینکه خود، باری و خالق خود و تمام معقولات عالم را تعقل می‌کند از او به عقل تعبیر می‌شود. از جهت اینکه مجرد است به نور تعبیر شده است و همین طور تعابیر گوناگون دیگری که برای آن حضرت وجود دارد. @sokhanerfan بالاتر از این، همان صادر نخستین است که ما به آن حقیقت محمدیه می‌گوئیم و همان طور که عرض کردم راز و رمز اینکه این حقیقت را حقیقت محمدیه می‌نامیم این است که شخص رسول الله(ص) در مقام عروج و مقام ترقی آنقدر اوج می‌گیرد که با آن حقیقت متحد می‌شود. در سوره النجم، این آیه اشاره به این مقام عروج رسول الله دارد که فرمود: «... دَنَا فَتَدَلَّى*فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى». 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
💠سوال ششم: 🌼🌺 تفسیر آیه «دنا فتدلی» چگونه می شود؟ ـ پیغمبر اکرم (ص) نزدیک شد «دَنَا»، «فَتَدَلَّى» پس تدلی پیدا کرد، یعنی آویزان شد یا چسبید. اینها کنایه است از شدت نزديكى که اهلش متوجه می‌ شوند. ظاهرش همین چیزی است که عرض می‌ کنم اما در ورای این تعابیر و ظواهر حقایقی را به ما تفهیم می‌ کنند. @sokhanerfan «فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى»، در مرتبه به جایی رسید که فاصله‌ ای بین او و حق تبارک و تعالی به اندازه دو قوس بود یا نزدیک‌ تر از دو قوس. @sokhanerfan در عرفان، دو قوس را تفسیر و تأویل می ‌کنند به قوس وجوب و امکان. یعنی مرتبه‌ ای که در آن قوس وجوب از امکان و قوس امکان از وجوب امتیاز پیدا می‌ کند. یعنی اسماء فواعل از اعیان قوابل جدا می‌ شوند. @sokhanerfan بعد می فرماید: «أَوْ أَدْنَى» یا نزدیک‌تر از این، که مقام «أَوْ أَدْنَى»، تعین اول است و این تعین اول مقام حضرت ختمی است. مرتبه انسانیت ختمی و مرتبه حقیقت محمدیه است و شخص رسول الله حضرت محمد(ص) در مقام عروج با آن یکی می ‌شود. تاکید می‌کنم باید بین صادر نخستین و شخص رسول الله(ص) فرق بگذاریم، شخص رسول الله(ص) غیر از آن حقیقت محمدیه است از جهتی و عین آن است از جهتی دیگر. @sokhanerfan از جهت اینکه در مقام عروج با آن حقیقت یکی می ‌شود و به آن مرتبه دست پیدا می ‌کند و صاحب آن مرتبه می ‌شود، عین اوست و اما قبل از اینکه عروج پیدا کند شخص رسول الله(ص) را باید جدا از آن مرتبه فرض کنیم. 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan
🔹گفته اند كه سحر، وقت مسافرت رهروان است، و نسيم آن چون دم عيسوى علاج بيماران. 🔹از قرآن كريم: حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ براى محفوظ بودن از بدان و از بيم و بدى آنان. 🔹از قرآن كريم: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، براى رهايى از اندوه. 🔹از قرآن كريم: أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ ، براى در امان بودن از فريب بيگانگان و ايمنى از مكر و حيلت دشمنان. 🔹از قرآن كريم: ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ ، براى زندگانى خوش داشتن و آسوده زيستن و در گشايش بسر بردن. 🔹 علامه حسن زاده آملی 💢کانال سخن عرفان 🆔 @sokhanerfan