eitaa logo
تحقیقی پیرامون فلسفه،عرفان و تصوف
701 دنبال‌کننده
240 عکس
60 ویدیو
55 فایل
✅مکتب اهل بیت علیهم السلام=مکتب تفکر و تدبر ارتباط با ادمین(لطفا فقط پیشنهادات و انتقادات): https://harfeto.timefriend.net/16750254869358 کانال تلگرام: t.me/sonnat_voice
مشاهده در ایتا
دانلود
صوفیه و تقدیس ابلیس ۹-فخرالدین عراقی یکی دیگر از شاعران صوفی سده هفتم هجری است که در دیوان خود نسبت به تقدیس ابلیس می گوید: خود کرده رهنمایی آدم به سوی گندم ابلیس بهر تادیب اندر میان نهاده خود کرده هرچه کرده وانگه به این بهانه هر لحظه جرم و عصیان بر این و آن نهاده کس را در این میانه چون و چرا نزيد هر کس نصيب او را هم غیب دان نهاده 📚منبع: کلیات عراقی ص۲۶۷/شیخ فخرالدین ابراهیم همدانی(عراقی)/مصحح:سعید نفیسی/ناشر:کتابخانه سنایی/تهران۱۳۶۳ @sonnat_voice
‍‍ ✅ تنها راه شناخت خدای تعالی،صراط اهل بیت علیهم السلام است آقا امیرالمومنین علیه السلام: بدرستی که خداوند تبارک و تعالی اگر بخواهد خودش را به بندگان می شناساند اما ما را درها و مسیرها و راه خودش و جهتی قرار داده است که از آن طریق (معرفت خداوند) گرفته شود. پس کسی که از ولایت ما سرپیچی کند یا غير ما را بر ما برتری دهد، بدرستی که از راه درست فرو غلطیده است پس کسانی که مردم به آنان متمسک می شوند با هم برابر نیستند. و برابر نیست آن گاه که مردم به سوی چشمه های گل آلودی که در هم آمیخته می روند و کسی که به سوی ما می آید به سوی چشمه سارانی زلال و پاک می آید که به امر پرودگارشان جاری هستند و هرگز نابودی و پایانی ندارند. 📚منابع: 1️⃣البرهان فی تفسیر القرآن ج۲ ص۵۴۷/سید هاشم بحرانی/ناشر:موسسة البعثة-قسم للدراسات الاسلامیة/قم 2️⃣الکافی ج۱ ص۱۸۴/مرحوم‌کلینی/مصحح:علی اکبر غفاری/ناشر:دارالکتب الاسلامیة/تهران۱۴۰۷ @sonnat_voice
صوفیه و تقدیس ابلیس ۱۰-جنید بغدادی که صوفیه او را شیخ الطائفه و تاج العارفین می خوانند و تقریبا تمام فرق صوفیه، خرقه ی خود را به او می رسانند در رابطه با علت سجده نکردن ابلیس به آدم چنین می گوید: نقل است خواستم تا ابلیس را ببینم. در مسجد ایستاده بودم. پیرى را دیدم كه از دور مى آمد. چون او را بدیدم، وحشتى در من پیدا شد. گفتم: «تو كیستى؟». گفت: «من، آرزوى تو». گفتم: «اى ملعون! چه چیز تو را از سجده آدم بازداشت؟».گفت: «یا جنید! تو را چه صورت بندد كه من غیر او را سجده كنم؟». جنید گفت: «من متحیّر ماندم در سخن او. به سّر من ندا آمد كه بگوى كه: دروغ مى گویى، كه اگر تو بنده بودى، امر او را منقاد بودى و از امر او بیرون نیامدى و به نهى او تقّرب نكردى». ابلیس چون این بشنید، بانگى كرد و گفت: «باّلله كه مرا سوختى» وناپدید شد. 📚منبع: تذکرة الاولیاء ج۲ ص۱۴/عطار نیشابوری/مصحح:رینولد نیکلسون/ناشر: مطبعه بریل/هلند @sonnat_voice
ابن عربی شیعه خالص یا سنی متعصب.pdf
1.58M
⁉️ابن عربی شیعه خالص یا سنی متعصب 📚فایل پی دی اف نقد و بررسی سخنان آقای محمد حسن وکیلی راجع به مذهب محی الدین ابن عربی آقای وکيلی که از طرفی شيعه ی خالص بودن محی الدين را بعنوان يک پيش فرض ذهنی پذيرفته و از سوی ديگر با تناقضات و نصوصی مغاير با مدعای خود در کلام او مواجه است ، ناگزير برای رهايی خود از تنگی قافيه ، معمولا محكمات سخنان ابن عربی که عند التحقيق دال بر سنی بودن او است را با تشبث به مغالطه لفظی و معنوی و بالاخص تمسک به سخنان متشابه و دو پهلوی وی،توجيه می کند. @sonnat_voice
صوفیه و تقدیس ابلیس ۱۱-ابوالحسن نوری صوفی معاصر حلاج که عاقبت در حال سماع از دنيا رفت، در رابطه با داستان فداکاری ابلیس برای معشوق خود (خدا) چنین می گوید: «نقل است که نوری با یکی نشسته بود و هر دو زار می گریستند. چون آن کس برفت، نوری روی به یاران کرد و گفت: «دانستید که این شخص که بود؟». گفتند: «نه». گفت: «ابلیس بود و حكایت خدمات خود می کرد و افسانه روزگار خود می گفت و از درد فراق مینالید و چنین که دیدید می گریست؛ و من نیز می گریستم» 📚منبع: تذکرة الاولیاء ج۲ ص۵۱/عطار نیشابوری/مصحح:رینولد نیکلسون/ناشر: مطبعه بریل/هلند @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅افضلیت مولی الموحدین علیه السلام بر همه سئل الخلیل‌بن‌احمد الفراهیدی: «مَا الدلیلُ عَلَی أَفْضَلیةِ عَلِی؟ «قال:إِحْتیاج الْکل إِلَیهِ فِی الْکل، وَ اسْتِغْناؤُهُ مِنَ الْکل فِی الْکل، دَلیلٌ عَلی أَنهُ أَفْضَلُ مِنَ الْکل؛ ترجمه: از خلیل بن احمد فراهیدی(عالم مشهور نحوی و صاحب کتاب العین)سوال شد: دلیل افضل بودن علی علیه‌السلام چیست؟» پاسخ داد: احتیاج همه‌ [صحابه] به او در تمام امور، و بی‌نیاز بودن او از همه در تمام امور، دلیل بر آن است که او از همه افضل و برتر است». 📚منبع: تنقیح المقال فی علم الرجال ج۱ ص۳۱۱/عبدالله مامقانی/ناشر:مطبعة المرتضویة/نجف اشرف @sonnat_voice
✅صدیق اکبر و فاروق اعظم(شکافتده حق و باطل) لقب کیست؟ براستي كه این ادعا و لقب فاروق اعظم برای عمر ابن خطاب به قدری مضحک و مسخره است که ارزش جواب دادن را هم ندارد با این حال ما به این سوال جواب میدهیم و قضاوت را به عهده خوانندگان میگذاریم تا آنها خود تعیین نمایند که واقعا این لقب مستحق کیست علی علیه السلام (باب علم نبی و حلال مشکلات خلفا) یا عمر بن خطاب؟! ۱-برخی از علمای اهل سنت نظیر محمد بن سعد در الطبقات الكبري ، ابن عساكر در تاريخ مدينة دمشق ، ابن اثير در اسد الغابة و محمد بن جرير طبري در تاريخش مي‌نويسند : قال بن شهاب بلغنا أن أهل الكتاب كانوا أول من قال لعمر الفاروق وكان المسلمون يأثرون ذلك من قولهم ولم يبلغنا أن رسول الله(ص) ذكر من ذلك شيئا.!!!1️⃣ يعني ابن شهاب ميگويد : اين گونه به ما رسيده است كه اهل كتاب نخستين كساني بودند كه به عمر لقب فاروق دادند و مسلمانان از سخن آن‌ها متأثر شدند و اين لقب را درباره عمر استعمال كردند و از پيامبر اسلام هيچ مطلبي در اين باره به ما نرسيده است.!!! عمر بسيار كُند ذهن و ديرفهم بود، و تنها سوره بقره را طى دوازده سال تلاش فرا گرفت و به شكرانه اين پيروزى، يك شتر قربانى كرد. ۲-امام ذهبى مى گويد: «قال ابن عمر: تعلّم عمر البقرة في اثنتي عشرة سنة، فلمّا تعلّمها نحر جزوراً»و همچنين درباره آيه كلالة، انرا درك نمى كرد و طبق نقل جصاص و سيوطى: كان عمر لم يفهم...2️⃣ ۳-امام نسائى چنين روايت مى كند: «كنا عند عمر فأتاه رجل، فقال: يا أمير رُبّما نمكُثُ الشهر والشهرين ولا نجد الماء؟ فقال عمر: أمّا أنا فاذا لم أجد الماء لم أكن لأُصلي حتى أجدَ الماء...3️⃣ عمر حتی در دوران خلافتش حكم تيمم را نمى دانست و اگر كسى از او مى پرسيد در صورت جنابت و نبودن آب تكليف چيست؟ در جواب مى گفت: نماز را ترك كن تا آب پيدا شود! و اگر تا دو ماه هم آب نمى يافت نماز نمى خواند. و در همه مشکلات ، این ابوالحسن علی علیه السلام باب علم نبی بود که به فریادش میرسید ومشکلش را حل میکرد چنانکه خود او بیش از هفتاد بار اعتراف کرد: اگر علی نبود من هلاک میشدم.!حال خوانندگان عزیز با در نظر گرفتن احاديث ذيل خود قضاوت کنند که لقب فاروق اعظم برای کیست؟ ✅حدیث آقا رسول الله(علیه و آله السلام) در مورد فاروق اعظم و صدیق اکبر بودن امیرالمومنین علیه السلام: به سند از بزرگان اهل سنت: محمد بن طلحه شافعی در مطالب السؤل، طبری در کبیر، بیهقی در سنن و ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ابن عباس، سلمان، ابیذر و حذیفه نقل می‏نمایند که رسول اکرم صلی ‏الله ‏علیه ‏و‏آله با دست، اشاره به علی بن ابی طالب نمود و فرمود: «ان هذا اول من آمن بی و اول من یصافحنی یوم القیامة و هذا الصدیق الاکبر و هذا فاروق هذه الامة یفرق بین الحق و الباطل»4️⃣ همانا علی نخستین کسی است که به من ایمان آورد و اول کسی بود که در روز قیامت با من مصافحه می کند علی، صدیق اکبر و فاروق این امّت و جداکننده حق از باطل است. 📚منابع: 1️⃣تاریخ طبری ج۱۱ ص۵۰۴/محمد بن جریر طبری/ناشر:روائع التراث العربی/بیروت 2️⃣تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ج۳ ص۲۶۷/محمد بن احمد ذهبی/ناشر:دارالکتب العربی/بیروت 3️⃣السنن الکبری ج۱ ص۱۳۳/احمد بن علی نسایی/ناشر:دارالکتب العلمیة/بیروت 4️⃣الاصابة فی تمییز الصحابة ج۷ ص۲۹۴/ابن حجر عسقلانی/ناشر:دارالکتب العلمیة/بیروت۱۴۲۱ @sonnat_voice
ابن عربی میگوید: امیرالمؤمنين (عليه السلام) دروغگو و مقامش پایین تر از عمر و ابوبکر است!!! و ابن عربی باز می گوید که:به معراج که رفتم دیدم که مقام و درجه امیرالمؤمنين [عليه السلام]از ابوبکر و عمر و عثمان پایین تر می باشد، و ابوبکر را در عرش دیدم، و آن موقعی که برگشتم، و به پایین آمدم به امیرالمؤمنين [عليه السلام]گفتم که چگونه تو در دنیا ادعای دروغ میکردی که از اینها برتری در حالیکه من دیدم مقام تو پایین تر هست. 📚منبع: منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة ج۱۳ ص۳۷۹/میرزا حبیب الله هاشمی خویی/مصحح:ابراهیم میانجی/ناشر:دارالکتب السلامیة/تهران۱۴۰۰ @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅هیچ کس با خاندان اهل بیت علیهم السلام قابل مقایسه نیست ۱-آقا رسول الله صلی الله علیه و آله: مبادا کسی را با علی (علیه السلام) همپایه و هم شان قرار دهید که کافر و گمراه می شوید، و کسی را بر او فضیلت و برتری ندهید که مرتد و از دین خارج می شوید1️⃣2️⃣ ۲-حضرت امير المؤمنین علیه السلام: مخالفان حق (خلفای غاصب یعنی ابوبکر و عمر و عثمان) بذر نافرمانى و انحراف پاشيدند، و آب فريب پاى آن ريختند، و بدبختى و سقوط درو كردند. با آل محمّد -درود خدا بر او و آل او باد- احدى از اين امت را نمى‌توان مقايسه كرد، و هيچ گاه آنان را كه نعمت آل محمّد به طور دائم بر آنان جارى است نمى‏‌شود همپايه آنان دانست. آنان پايه دين و ستون يقين‌‏اند. افراط گرايان به آنان باز گردند، و عقب مانده‌ها به ايشان رسند [تا هدايت شوند]، ويژگی‌هاى حقّ ولايت مخصوص آنان، و وصيت و ارث پيامبر خاص ايشان است. اكنون [با قبول ولايت من] حق‏ به حق‌دار رسيده، و خلافت به جايگاه خودش باز گشته است.3️⃣ ⛔️ولی آقای سید محمد حسین لاله زاری (طهرانی)شاگرد مکتب ابن عربی خود را با امیرالمومنین علیه السلام قیاس می کند : پسر وی(محمد صادق) به نقل از پدرش می گوید:تسلط من بر نفوس مثل تسلط امیرالمومنین علیه السلام است و از خیر و شر نفوس مطلع و آگاهم!! به همین منوال یکبار می فرموند:من در خودم صفات امیرالمومنین علیه السلام را به نحو اضعف میبینم.4️⃣ ✅نکته:قبلا در کانال از بی تقوایی سرشار مریدان آقای طهرانی گفته شد حال به خاطر رسوایی مطلب فوق(به نحو اضعف) دست به رسوایی دیگر(تحریف)زده اند. چنانچه در کانال گذشت در چاپ اول کتاب نور مجرد جناب آقای محمد حسین طهرانی به صراحت و بی پروا خودش را همطراز امیرالمومنین علیه السلام قرار داده و مقایسه می کند ولی مریدان همچنان بی سواد این ایشان با جمع آوری نسخه اول و تحریف در آن به زعم خود خواستند کمی از فضاحت گفتار قطب خویش کم کنند،در حالی که غافل بودند که یه زودی رسوا خواهند شد. https://t.me/sonnat_voice/2723 📚منابع: 1️⃣الامالی ج۱ ص۳۳۲/شیخ طوسی/ناشر:اندیشه هادی/قم۱۳۸۸ 2️⃣بشارة المصطفی لشیعة المرتضی ص۴۳/عمادالدین طبری/ناشر:المطبعة الحیدریة/نجف اشرف۱۳۸۳ 3️⃣منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه ج۲ ص۳۲۳/میرزا حبیب الله هاشمی خویی/شارح:حسن حسن زاده آملی/ناشر:المکتبة الاسلامیة/تهران۱۴۰۰ 4️⃣نور مجرد ج۱ ص۳۲۹/محمد صادق طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد۱۴۳۳ @sonnat_voice
⛔️توهین عبدالرحمن جامی به شیعیان عبدالرحمن جامی، صوفی نقشبندی، شیعیان را آشکار مذمت و طعن می نمود لذا شاه اسماعیل صفوی دستور داد قبر او را شکافته و جنازه اش را به آتش بکشند. 📚منبع: جامی: متضمن تحقیقات در تاریخ احوال و آثار منظوم و منثور خاتم الشعرا نورالدین عبدالرحمن جامی ص۱۳۵/علی اصغر حکمت/ناشر:انتشارات توس/تهران۱۳۲۰ @sonnat_voice
صوفیه و تقدیس ابلیس ۱۲-حلاج (متوفی ۳۰۹) اثر گذار ترین صوفی است که بی پرده در باب تقدیس و تمجید از ابليس سخن گفته است و دیگر مشایخ تصوف، در ابلیس شناسی همگی راه حلاج را پیموده اند. تاریخ تقدیس ابلیس به طور رسمی، صریح و بی پروا از حسین بن منصور حلاج آغاز می شود. حلاج که به عنوان قهرمان دفاع از ابليس شناخته می شود فصلی از کتاب طواسين خود را به موضوع ابليس و تمجید از او اختصاص داده است.حلاج که با اطمینان می توان گفت شیطان پرستی بزرگ در میان جماعت صوفیه بود، کار را به جایی رساند که ابلیس یگانه مظهر شرارت در عالم هستی را هم ردیف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یگانه مظهر بندگی و رحمت قلمداد کرد و اینگونه رسالت حسن بصری را در پیش گرفت.(رجوع شود به کتاب مصائب حلاج نوشته لویی ماسینیون) شاید این سخن امام هادی علیه السلام در وصف صوفیه که آنها را هم پیمان شیطان (حلفاء الشياطين) معرفی می فرماید ، اشاره به همین مبنای آنها در تقدیس ابلیس داشته باشد.1️⃣ حلاج می گوید : صاحب من و استاد من ابليس و فرعون است. به آتشش بترسانیدند ابليس را، از دعوی بازنگشت. فرعون را بدریا غرق کردند، و از پی دعوی باز نگشت.2️⃣ حلاج معتقد بود که تنها دو جوانمرد در عالم وجود دارد : ابلیس و پیامبر اکرم[صلی الله علیه و آله]3️⃣ این سخنان از حلاج و حلاجیان غربی همچون لویی ماسينيون و هنری کربن که کمر بر انهدام اسلام و تشیع بسته اند تعجب ندارد، تعجب از کسانی است که امروزه او را شهید راه الهی می دانند و تمام همت خود را صرف طرفداری از تصوفی کرده اند که ستون و قواعد آن بر پایه تقدیس ابلیس پایه گذاری شده است ! اما کار به اینجا خلاصه نمی شود و تخریب چهره ی پیامبران در مورد پیامبر مکرم اسلام صلی الله علیه و آله خلاصه نمی شود همچنانکه حلاج در رابطه با دیدار ابلیس و حضرت موسی علیه السلام می گوید : موسی با ابليس در عقبه طور به هم رسیدند. موسی گفت: چه منع کرد تو را از سجود؟ ابليس گفت: دعوى من معبود واحد را و اگر سجده کردمی آدم را مثل تو بودمی؛ زیرا که تو را ندا کردند و یکبار گفتند: أنظر الى الجبل بنگریدی (فوری برگشتی) و مرا ندا کردند هزار بار «اسجد لأدم» و سجده نکردم.4️⃣ دعوی تو گر تمام بودی برگه نظرت حرام بودی صد بار ندا بر آمد آن دم مایل نشدم به سوی آدم همچنین می گوید : درباره احوال عزازیل (همان ابليس) سخنانی است یکی از آن سخنان این است که او در آسمان داعی است و در زمین داعی است. در آسمان فرشتگان را دعوت می کرد و نیکی را به آنان نشان می داد . و در زمین انسانها را دعوت می کرد و زشتیها را به آنان نشان می داد. بدین ترتیب حسین بن منصور حلاج با تابو شکنی و خرق اجماع بی سابقه در جامعه اسلامی، راه را برای مشایخ خود یعنی احمد غزالی و عین القضات همدانی هموار ساخت تا با ریخته شدن خون او، دیگران بتوانند به راهش ادامه دهند و این دیدگاه را هر چه بیشتر در جامعه بسط و نشر دهند.5️⃣ 📚منابع: 1️⃣سفینة البحار و مدینة الحکم ج۵ ص۱۹۹/شیخ عباس قمی/ناشر:اسوه/قم 2️⃣مجموعه آثار حلاج ص۲۳۲/حسین منصور حلاج/محقق:قاسم میرآخوری/ناشر:انتشارات شفیعی/تهران۱۳۸۶ 3️⃣تمهیدات ص۲۲۳/عین القضات همدانی/ناشر:انتشارات منوچهری/تهران۱۳۷۳ 4️⃣مجموعه آثار حلاج ص۵۲/حسین منصور حلاج/محقق:قاسم میرآخوری/ناشر:انتشارات شفیعی/تهران۱۳۸۶ 5️⃣همان ص۵۴ @sonnat_voice
صوفیه و تقدیس ابلیس ۱۳-تقدیس ابلیس در اشعار(سنایی) اما بعد از قتل حلاج، صوفیه که عقائد و میزان انحراف آنها برای تمام مردم جامعه هویدا شده بود، دیگر نمی توانستند به صورت علنی به بیان چنین سخنانی دامن بزنند زیرا می دانستند چنین کاری به قیمت جان آنها و خاموشی نهضتشان تمام می شود لذا تصمیم گرفتند تا وقتی که به قدرت برسند و حامی دولتی داشته باشند، عقائدشان را در لفافه شعر و زبان رمز به خورد جامعه بدهند، آن هم شعر فارسی که حتی قبیح ترین واژه ها مانند می و شراب را می توان به عشق الهی و بارقه نورالله توجیه و تاویل کرد. سنائی اولین شاعری بود که عهده دار این مسئولیت شد و موضوع تقدیس ابلیس را وارد شعر فارسی کرد و بدون اینکه مورد تعرض کسی واقع شود عقائد منحرف و باطل خود را در جامعه اسلامی گسترانید. سنایی با تلفیقی از سه مبنای موجود در توجیه عمل ابلیس یعنی عشق او به خدا و مجبور بودنش و همچنین فریبخوردن توسط خدا، با اشاره به خلقت نوری ابلیس چنین می سراید :(📷توضیح در تصویر)1️⃣ 📝نکته:نباید پنداشت که موضوع تقدیس ابلیس تنها مخصوص مکتب سکر بوده و جزء شطحیات این طایفه است، چراکه بسیاری از معتقدین به این دیدگاه در مکتب عراق که صحو می باشد رشد و نمو کرده بودند و بعضا با شطحیات هم مخالف بودند. خواجه عبدالله انصاری هروی از مشایخ بزرگ تصوف در قرن پنجم هجری سخنانی در جریان جبرگرایی در دفاع از ابلیس دارد. همچنین به سخنان رئیس مکتب صحو عراق یعنی جنید بغدادی در دفاع از ابلیس اشاره شد، در حالیکه خود یکی از صوفیانی بود که فتوا به قتل حسین بن منصور حلاج داده بود.2️⃣ https://eitaa.com/sonnat_voice/275 📚منابع: 1️⃣دیوان سنایی غزنوی ص۸۷۱-۸۷۲/مقدمه:محمد تقی مدرس/ناشر:انتشارات سنایی/تهران۱۳۸۸ 2️⃣مناجات نامه ص۵/خواجه عبدالله انصاری/ناشر:خدمات فرهنگی کرمان/کرمان۱۳۸۲ @sonnat_voice
صوفیه و تقدیس ابلیس ۱۴-ابن عربی بزرگترین تئوریسین و نظریه پرداز صوفیه در قرن هفتم هجری پا به عرصه میدانگذاشت و با در آمیختن تصوف در فلسفه توانست عقائد و آراء مشایخ صوفیه را لباس عقلانیت بپوشاند. لذا جهان بینی که ارائه داد دیگر به بی گناه و عاشق جلوه دادن ابلیس ختم نمی شدبلکه تمام لشکریان شیاطین انس و جن مهره های خدا دانسته می شدند از قضای روزگار باید نقش خود را در طول زندگی ایفا می کردند. ابن عربی با مطرح کردن موضوع اعیان ثابته و استعداد های آنها، قدمی تازه در نحوه مجبور بودن مخلوقات برداشت. همچنین با طرح دیدگاه وحدت شخصیه وجود مدعی شد که در عالم، یک وجود و موجود بیشتر نیست و آن هم خدا میباشد و خدا هم خیر محض است. هرچه در عالم قرار داد تجلیات و ظهورات خدا می باشد و این ظهورات و تجلیات نیز عین ذات حضرت حق است. این آموزه شر را از سراسر نظام هستی طرد می کند و همه موجودات را دارای شرافت، طهارت و علو ذاتی می گرداند. بر اساس این آموزه تفاضل و تقابل به هیچ وجه در نظام هستی راه ندارد چه برسد به اینکه شر وجود داشته باشد. ابلیس نیز تجلی صفت قهر و جلال خدا و خیر محض است.طبق این جهان بینی، صراط غیر مستقیم سالبه به انتفاء موضوع است و تمام شرایع حق می باشند. وی می گوید : «و كانوا في السعي في أعمالهم على صراط الرب المستقیم لأن نواصیهم كانت بید َمن له هذه الصفة»1️⃣ یعنی:پس مجرمین (که سعی آنها انجام کار زشت است) بر صراط مستقیم الهی اند چون سرنوشت آنان به دست کسی است که او بر این صفت (صراط مستقیم) می باشد. همچنین می گوید:«فكل ماش فعلى صراط الرب المستقیم. فهو غیر مغضوب علیهم من هذا الوجه و لا ضالون.هر رونده ای بر صراط مستقیم خدایی است»2️⃣ سعادت و کمال هر موجودی متناسب با عین ثابته اوست یعنی ابلیس با اغوای مردم و ابن ملجم با کشتن امیرالمؤمنین علیه السلام و شمر با بریدن سر مبارک سیدالشهدا علیه السلام به کمال خود دست می یابند. ملاصدرا مروج تفکر ابن عربی در میان شیعیان چنین می گوید : «لکل نوع کمال یختص به و سعادته ... و للشیطان فی اغوائه و اضلاله لاقرانه و اعوانه»3️⃣ یعنی:برای هر نوع از موجودات کمال و سعادتی مخصوص به اوست.... و کمال و سعادت شیطان دراغوا و اضلال یارانش است. ممکن است برای خواننده تعجب بر انگیز باشد و بپرسد که طبق این دیدگاه پس عقاب و عذاب موجودات شرور در جهنم چه می شود ؟ پاسخ ابن عربی و هم اعتقادات او در این رابطه چنین است :«و أما أهل النار فمآلهم إلى النعیم، و لكن في النار إذ لا بد لصورة النار بعد انتهاء مدة العقاب أن تكون برداً و سلاماً على من فیها. و هذا نعیمهم»4️⃣ یعنی:اما اهل آتش که عاقبتشان به نعیم است لکن در آتش، زیرا صورت نار بعد از انتهای مدت عقاب بر هر کس که در آن است برد و سلام می شود و این نعیمشان است. ملاصدرا می گوید :«فهم یتلذذون بما هم فیه من نار و زمهریر و ما فیها من لَدغ الحیّات و العقارب کما یلتذ اهل الجنة بالاظلال والنور و لثم الحسان من الحور»5️⃣ یعنی:جهنمیان در جهنم از آتش و زمهریر و نیش مارها و عقرب ها لذت می برندهمانگونه که اهل بهشت از سایه ها و نور و همسران بهشتی لذت می برند! 📚منابع: 1️⃣فصوص الحکم ج۱ ص۱۰۸/محی الدین ابن عربی/ناشر:دار احیاء الکتب العربیة/قاهره۱۳۶۵ 2️⃣همان ص۱۰۶ 3️⃣شرح اصول الکافی ج۱ ص۱۶۵/صدرالمتالهین شیرازی/ناشر:وزارت فرهنگ و آموزش عالی/تهران۱۳۶۶ 4️⃣فصوص الحکم ج۱ ص۱۶۹/محی الدین ابن عربی/ناشر:دار احیاء الکتب العربیة/قاهره۱۳۶۵ 5️⃣الحکمة المتعالیة فی الاسفار الاربعة ج۹ ص۳۴۹/صدرالمتالهین شیرازی/ناشر:المکتبة المصطفوی/قم @sonnat_voice
نگاهي_به_ادّعاهاي_سید_محمد_حسین_طهرانی.pdf
2.06M
فایل پی دی اف «نگاهی به ادعاهای آقای سید محمد حسین طهرانی» شامل مباحث: 👈🏻علامه خودخوانده 👈🏻انسان کامل یا مقام خدایی 👈🏻نتیجه مریدپروری 👈🏻اجتهاد در طی هفت سال 👈🏻و.. @sonnat_voice
صوفیه و تقدیس ابلیس ۱۵-آقای سید محمد حسین طهرانی(لاله زاری)نیز از قافله تقدیس ابلیس عقب نیفتاده است و می گوید: «شیطان یک مامور مطیع و فرمانبر خداست که وظیفه وی جدا کردن خبیث از طیب است، مانند زنبور عسل گماشته بر در کندو؛ تا زنبور ها را تفتیش کند و به آنان که از گیاه بدبو و عفن خورده اند راه ندهد و آنها را با نیشخود دو نیم کند. شیطان در افعال خود استقلال ندارد»1️⃣ 📝پ ن: قید "مطیع" در معرفی اعمال ابلیس یک دنیا حرف دارد. مطیع یعنی تمام خباثت ها و شرارت هایی که در ذهن سراغ دارید (از به شهادت رساندن صدیقه طاهره علیها سلام الله علیها گرفته تا بریدن سر مبارک امام حسین علیه السلام از قفا و همه و همه و همه) اجرای دستورات و منویات خداوند بوده است که توسط شیاطین جن به شیاطین انس القا گردید. حال آنکه قرآن کریم استکبار و نافرمانی ابلیس را موجب کفر و لعنت پروردگار تا روز قیامت می داند. «فسجد الملائکة کلّهم اجمعون الاّ ابليس استکبر و کان من الکافرين قال يا ابليس ما منعک أن تسجد لما خلقت بيدي استکبرت ام کنت من العالين قال أنا خیر منه خلقتنی من نار و خلقتنی من طين قال فاخرج منها فانّک رجيم و انّ عليک لعنتي الي يوم الدّين»2️⃣ کسی که شیطان را مطیع خدا می داند را باید چگونه معرفی کنیم؟ چگونه می توان تصور کرد که یک مسلمان شیعه، ابلیس را مطیع خدا بداند؟ باید پناه به خدا برد از کتابی که به اسم الله شناسی، ابلیس را نماینده مطیع و کارگزار خدا معرفی کرده است. باید پناه برد به خدا از شیعه ای که ابلیس را عامل وجود بهشت و جهنم و سعادت و شقاوت می داند (و نه اهل بیت علیهم السلام که خدا فرمود لَوْ لَا عَلِيٌّ مَا خَلَقْتُ الْجَنَّةَ ) 📚منبع: 1️⃣الله شناسی ج۳ ص۱۲۰/محمد حسین طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد۱۴۲۶ 2️⃣ص آیة۷۳-۷۸ الله شناسی @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅مردم او را به باب الحوائج بودن می شناسند احمد بن يوسف القرمانی از علمای اهل تسنن: او [ حضرت امام کاظم علیه‌السلام ] بزرگ‌مرتبه، یگانه، حجّت، اهل عبادت شب و روزه‌ی روز بود که به واسطه‌ی فراوانی حلم و گذشت از تجاوزکاران به نام کاظم نامیده شد. نزد مردم عراق به باب‌الحوائج شناخته می‌شود چون هرگز کسی‌که برای حاجت خود به او متوسل شد، ناکام نماند. «اللهم عجل لولیک الفرج» 📚منبع: أخبار الدول و آثار الأول ج۱ ص۳۳۷/احمد بن یوسف قرمانی/ناشر:عالم الکتب/بیروت @sonnat_voice
‍ ✅رد قول صوفیه(جبرگرایی)در کلام امام کاظم علیه السلام امام کاظم علیه السلام در پاسخ به اینکه معصیت از جانب کیست فرمودند: «از سه حالت خارج نیست : یا از جانب خداست و این دور از مولای کریم است که بنده را به خاطر گناهی که مرتکب نشده است عذاب نماید. و اگر این گناه به شراکت خداوند و بنده صورت پذیرد، باز هم پسندیده نیست که شریک قوی به شریک ضعیف ظلم کند؛ بنابراین گناه فقط از جانب عبد می باشد و خود اوست که بدون دخالت خداوند گناه می کند. حال اگر خداوند او را عذاب کند به خاطر گناه اوست و اگر او را عفو کند به بخشش و کرم عمل نموده است.»1️⃣2️⃣ ❌ابن عربی می نویسد: فما فی الوجود طاعة و لا عصیان ولا ربح ولاخسران..الا و هو مراد للحق تعالی و کیف لا یکون مرادا له،و هو اوجده
3️⃣

❌آقای محمد حسین طهرانی می نویسد:
به بیان متالهین فعل روح القدس بلکه فعل هر فاعلی عین فعل الهی است4️⃣

کلام آقای طهرانی بر طبق مبناي وحدت شخصي وجود مي باشد يعني بنابر مبناي ايشان – وحدت شخصي وجود – ديگر اختيار در افعال براي انسان بي معنا مي شود. ❌ آقای جوادي آملي مي گويند: «قرار دادن توحيد افعالي در عرض اقوال اشاعره مجبره و معتزله مفوضه و حکماي اماميه که معتقد به امر بين الامرين اند، بي تناسب است زيرا همه ممکنات اعم از انسان و غير آن بنابر سه مبناي اول حقيقتا موجود خارجي اند اگر چه وجودي ضعيف و فقير داشته باشند، يا فقر و ربط محض باشد که هيچ ذاتي و حقيقتي براي آن جز ربط به واجب و غني محض نباشند. امّا بنابر مشرب چهارم که همان توحيد افعالي مورد بحث در عرفان نظري و مورد شهود در عرفان عملي است، ممکن را وجودي جز وجود مجازي نيست يعني اسناد وجود به ممکن اسناد حقيقي نيست بلکه مانند اسناد جريان به ناودان است که گفته مي شود «ناودان جاري شد» زيرا بر اساس مشرب عرفاني، موجود امکاني مرآتي است که در خارج هيچ وجودي براي آن نيست ولي اين موجود امکاني با اين شرايط به راستي از صاحب صورت حکايت مي کند پس در اين صورت معناي نفي جبر و تفويض از اين صورت مرآتي از باب سالبه بانتفاء موضوع است و اثبات امري متوسط بين افراط و تفريط براي اين صورت مرآتي از باب مجاز در اسناد است، زيرا قول به نفي جبر و تفويض نسبت به صورت مرآتي که وجودي براي آن در خارج نيست، قضيه ي سالبه اي است که سالبه بودن آن به انتفاي موضوعش است و قول به مختار بودن اين صورت مرآتي درافعالش با اعتقاد به عدم وجود خارجي براي آن قضيه اي است که اسناد محمول آن به موضوعش مجاز عقلي است.5️⃣ 📚منابع: 1️⃣عیون اخبار الرضا ج۱ ص۱۳۸/محمد بن علی بابویه(صدوق)/مصحح:مهدی لاجوردی/ناشر:جهان/تهران 2️⃣الاحتجاج(طبع جدید)ج۲ ص۳۳۲/احمد بن علی طبرسی/محقق:ابراهیم بهادری/ناشر:اسوه/قم۱۴۱۳ 3️⃣فتوحات المکیه ج۱ ص۳۷/ابن عربی اندلسی/ناشر:دار صادر/بیروت 4️⃣توحید علمی و عینی ص۱۷۳/محمد حسین طهرانی/ناشر:علامه طباطبایی/مشهد 5️⃣علی بن موسی الرضا علیه السلام والفلسفة الالهیة ص۸۴/عبدالله جوادی آملی/ناشر:اسراء/قم @sonnat_voice
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا