eitaa logo
به سوی سماء
959 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
487 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
روز نیکویی که پیر اندر فنا می‌سرود اسرار آیین بقا یک‌نفر پرسید: کِیْ عالی‌سرشت حق چرا احوال ما این‌سان نوشت؟! هر‌دمی کاییم نزد پیر خویش روشنی و پاکی و نورَست بیش چونکه باز آییم سوی شهر خویش می‌رود تاریکی و پستی به پیش گوشه چشمی به این‌سو کرد پیر گفت این لطف خدا را کم مگیر بسط اگر دایم شود بر آدمی چون سگ هاری زند کوس منی قبض آید تا بدانی فقر خود وحشت و تاریکی این قبر خود قبض از فقر خود آگاهت کند بسط با لطف خدا شادت کند تا مگر دانی که جمله لطف اوست تو شب قدری و صبحت روی هوست «ما همه شیران ولی شیر علم حمله‌مان از باد باشد دم‌به‌دم حمله‌مان از باد و ناپیداست باد جان فدای آن‌که ناپیداست باد» @sooyesama
الها فرمودی که ناامیدی گناه بزرگی است. پس بارقه امیدی بفرست تا دل سرد و سیاهم به نور امیدت روشن گردد. پروردگارا اکنون خاموش و تیره در سیاهی خویش غوطه می‌خورم و از خود می‌پرسم: آیا رهایم کرده‌ای تا زمین‌گیر شوم؟ یا زمینم می‌زنی تا بالاترم بری؟ خدایا کاش دوباره بلندم کنی و با گرمای محبتت حیاتم بخشی. اگر رهایم کنی توان بازگشت ندارم و بی‌تو به نابودی می‌گرایم. آه ای پناه من شرمنده‌ام که در راهت پای نفشردم. توان اندک من تا اینجا بود. اکنون نوبت توست که با اندکی از توان بی‌کران خویش، به اوج آسمان پرتابم کنی. @sooyesama
نقش تو در خیال و خیال از تو بی‌نصیب نام تو بر زبان و زبان از تو بی‌خبر... جویندگان جوهر دریای کنه تو در وادی یقین و گمان از تو بی‌خبر @sooyesama
انسان با فقدان شفاء و اشارات شیخ الرئیس و شرح اشارات خواجه طوسی و فتوحات و فصوص شیخ اکبر محیی‌ الدین و شرح علامه قیصری در فصوص الحکم و مصباح الانس ابن‌فناری و اسفار صدرالمتالهین، در بیان معارف الهی کتاب و سنت احساس غربت و خلأ می‌کند. (هزار و یک کلمه، ج۳، ص۱۸۴) @sooyesama
پیامبر خاتم (ع): ما قلت و لا قال القائلون قبلی مثل لا اله الاالله نه من و نه هیچ‌یک از گویندگان پیش از من، مانند «لا اله الا الله» نگفته‌اند (توحید صدوق، ص۱۸) @sooyesama
پیامبر خاتم (ع): خیر العبادة قول لا اله الاالله بهترین بندگی بیان «لا اله الا الله» است (توحید صدوق، ص۱۸) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
یکی از آفات سلوک، شتاب‌زدگی در فهم و استنباط معارف توحیدی است. افرادی که هوش بالا و ذهن تیزی دارند، در فهم معارف الهی توفیق بیشتری خواهند داشت. اما این قدرت ذهن، نباید سبب استغنای سالک از تحصیل گردد. ذهن قوی به ضمیمه پاکی نفس، جهش‌های علمی خوبی به ارمغان خواهد داشت، که از برکات ویژه الهی است. اما شیطان تلاش می‌کند همین عامل رشد، را به عامل سقوط مبدل سازد. چنان‌که نوعی اعتماد به نفسِ کاذب، در سالک ایجاد می‌کند و او به زودی خود را از استاد و تحصیل بی‌نیاز دیده، با مطالعه شخصی به استنباط معارف می‌پردازد. اندک اندک، این جربزه علمی، یک نفسانیت پنهانی در او ایجاد می‌کند. که تشدید آن خطرناک خواهد بود. لذا اساتید سلوک توصیه بسیار، به سیر علمی در نزد استاد نموده‌اند. و از مطالعات و استنباط‌های شخصی پرهیز داده‌اند؛ زیرا خطر جهل مرکب، بسیار جدی و کشنده است. نظیر این مطلب، در بحث مکاشفات نیز صادق است. برخی نفوس، بر اساس ساختار و استعدادی که دارند، با کمی ریاضت، به مکاشفه دست می‌یابند. این مکاشفات، سبب ذوق‌زدگی و اعتماد به نفس شده، اندک اندک، نوعی نفسانیت بسیار پنهان را ایجاد می‌کند. اعتماد به چنین مکاشفاتی، سبب استقلال از استاد، و بی‌توجهی به موازین شرع و عقل می‌گردد. اینگونه افراد، به سرعت دَعوي کمال سر داده، خلق را به خود می‌خوانند. و گاهی ادامه این مسیر تا مرز شرک و کفر پیش می‌رود. از این رو سالک آگاه، اگر هزاران هنر دارد، هرگز به انانیت تن نخواهد داد و خود را از استاد و کتاب بی‌نیاز نخواهد دید. حافظ نکته‌سنج چه زیبا سرود: «تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش» و سعدی شیرین سخن، چه زیبا فرمود: «ای مرغ سحر عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد این مدعیان در طلبش بی‌خبرانند کان را که خبر شد خبری باز نیامد». @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
به نام او یکی از آفات سلوک آن است که سالک گاه می‌انگارد روش‌ها و اساتید موجود، هر یکی دارای نواقصی است. آن‌گاه تلاش می‌کند روش نوینی کشف نماید که جامع کمالات روش‌های موجود و فاقد نواقص آن‌ها باشد. این انگاره، نوعی استقلال است که از نهان سالک سر بر آورده است و آرام آرام تعلق او را به استاد کمرنگ می‌کند. نوعی سپر دفاعی در برابر تعلیمات و دستورات استاد، در سالک ایجاد می‌شود و کوس استقلال به صدا در می‌آید. این سرآغاز سقوط و پیدایش «من» در برابر ولیّ خداست. باید دانست که استاد کامل مکمّل، به حقیقت معنای کلمه، حضرت بقیةالله (عج) است که برزخ کبری، جامع اسماء و معدّل بین آنهاست. از او که بگذریم، هر استادی در بعضی جنبه‌ها قوی‌تر است. اما این نکته نباید پندار استقلال از استاد را در سالک تقویت نماید؛ زیرا اگر امر دایر بین اشتباه استاد و شاگرد باشد، شاگرد أولی به اشتباه است. اصل اساسی در سلوک، گذار از خویشتن و تن دادن به امر ولیّ خداست. اینکه آن امر لزوماً مطابق واقع باشد، نکته دیگری است. مانند فتوای مرجع تقلید که احتمال خلاف دارد اما تبعیت آن لازم است. استقلال در مسائل سلوکی دمدمه شیطان است که اگر نفوذ کند، جهنمی از شک و تردید را فروزان می‌کند. لازم به ذکر است که آنچه درباره تبعیت از استاد گفته شد در جایی است، که استاد شرایط دست‌گیری را، که در منابع عرفانی ذکر شده، دارا باشد. تبیین بیشتر این نکته‌ها، نیازمند فرصت دیگری است که مبانی بحث به دقت روشن گردد. @sooyesama
رسول‌الله (صلّى الله عليه و آله و سلّم) با هر موجودى بوده است؛ يعنى تمام ماسوى الله از عالم مُلک و مَلَكوت، از عقول و ارواح و نفوس عِلويّه و سفليّه و موجودات عالم صورت و عالم طبع؛ با همه و همه بوده است؛ بلكه حقيقت آن موجودات اوّلًا و بالذّات بوده است و نسبتِ وجود به آن موجودات ثانياً و بالعرض است؛ و اين است مقام محمود. زيرا گفتيم اين مقام، مقامى است كه هر گونه حمدى، از هر حمد كننده‌اى، نسبت به هر حمد شده‌اى صورت گيرد، راجع به آنجاست؛ یعنى: گلى را كه ما می‌بوئيم و حمد مى‏‌كنيم، اين حقيقتِ حمد راجع به رسول‌الله است؛ يعنى: حقيقت وجود گل و زيبائى گل و بوى عطرآميز گل و طراوت گل، همه و همه رسول‌الله است، و حقيقت ما كه حامد هستيم و حقيقت حمد ما، همه و همه رسول‌الله است. همچنين بلبلى را كه می‌ستائيم، و ماه و خورشيد، و زيبائى‌‏هاى عالم را كه مملوّ از شادابى و طراوت و عشق و محبّت و علم و قدرت و حيات است، همه و همه رسول‌الله است. وجود و نفس واسع آن حضرت آن‏ قدر در عالم بقاء بالله وسيع و واسع است كه با هر موجودى از مَلَكوت و باطن، و از مُلک و ظاهرِ او همراه است؛ و اين است مقام ولايت كلّيّه كه ما درباره امامان‏ عليهم السّلام قائل هستيم‏. (معادشناسی، ج۹، ص۴۲۳) @sooyesama
امیرالمؤمنین (ع): من عرف نفسه فقد انتهی الی کل معرفة و علم. کسی‌که خود را شناخت، به هر شناخت و آگاهیی پایان بخشید. (غررالحکم، ص۲۳۲) @sooyesama