هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🌺 🌺 🌺 ولادت پر نور و سرور حضرت صاحبالزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف مبارک باد 🌺 🌺 🌺
🎥 کلیپ تصویری: «منظور از فرج شخصی و عمومی و استغفار صادقانه در بیان حضرت آیتالله بهجت قدسسره»
🔸 [فرج، دو نوع است]: فرج عمومی یا فرج خصوصی.
ممکن است کسی مبتلا [به بیماری یا گرفتاری] است [و به حضرت متوسل شود]؛ حضرت حجت از اینکه در قضای حاجت [مؤمن]، و نجات او از بلیات[و بلاها] سعی کند [از سوی خدا] ممنوع نیست.
✨ إلی ماشاالله (بسیار) دیده شده که [امام زمان(ع)] شیعه را وقتی که راه دیگری نبوده است، نجات دادهاند.
🍃 این [فرج]، ظاهرا شخصی و خصوصی است، و إلا [فرج] عمومی همان است که برای همه ظاهر [خواهد شد، إنشاءاللّه]. [١]
🔸 بله! یک چیزی هست که انسان باید ملتفت باشد که [امام زمان(ع)] همیشه حاضر است.
☘️ او ما را میبیند، ما او را نمیبینیم. نعوذبالله نعوذبالله [مثل این که] شیطان ما را میبیند [ولی] ما او را نمیبینیم.
🌟 این که [امام زمان عجلالله فرجه الشریف] «عین الله الناظره و اذنه الواعیه و یده الباسطه؛ چشم بینای خدا و گوش شنوای الهی و دست توانمند خدا» است، [یعنی] قطعا این صحبتی که ما میکنیم او جلوتر از ما میشنود؛ این مسافت بین سامع(شنونده) و متکلم(گوینده) فرق دارد، [اما] ایشان [برای شنیدن کلام] قطع مسافت نمیکند، [بلکه] کلام ما را جلوتر از همه ما میشنود، چه [از سوی] متکلم باشد چه مستمع. جلوتر از مستمعین میشنود[٢]. اگر ما این را بدانیم حیاء میکنیم از معصیت، حیاء میکنیم از غفلت!
⚠️ اگر [به بلایی] مبتلا هستیم باید بدانیم استغفار برای همه بلیات [نافع] است، اما بهشرطی که استغفار صادقانه باشد، قلبی باشد، نه اینکه فقط کلمه «استغفرالله» باشد. اگر صادق باشد باید نگاه کند که کجای کار او خلل دارد.
🔻 استغفارِ صادق با استغفارِ غیرصادق الی ماشاالله [تفاوت دارد]. [این] روایت، مُسلَّم است که استغفار، تمام بلیّات را رفع میکند، ولو [به این نحو] که در خواب به من بفرمایند تا یک سال باید صبر کنی، این [بلا]، اَمَد (پایان) دارد.
🔸 ملاحظه فرمودید! بالاخره چیزی که هست در اینجا کذب خریدار ندارد، استغفار هر بلایی را [دفع میکند]، مگر [آنکه] استغفار کاذب باشد.
🔹استغفرالله را قلبا بگویید نه به دروغ، اگر قلبا بگویید همهاش در فکر این هستید که پیدا کنید [مانع] کجاست؟ کجای [کار] من خلل دارد، که استغفار من دروغ است؟!»
📚 درس خارج فقه، کتاب حج، ١٢ خرداد ١٣٨٧
🔻پینوشت:
[١]. بنابه روایات متعدد و فرمایشات بزرگان، امام زمان علیهالسلام اگر چه در عصر غیبت مأمور به غیبت از عموم هستند، اما غیبت از خواص ندارند. لذا در جایی که مؤمنان نیاز به کمک دارند و به ایشان متوسل گردند، حضرت برای رفع گرفتاری آنان به طور ویژه ای عنایت و گره گشایی می کنند و حتی در موارد خاص، دیدار و تشرف حاصل می شود.
بنابراین در دوران غیبت راه تشرف خصوصی خدمت حضرت باز است، و موارد آن در طول تاریخ به حدی است که قابل انکار نیست.
این تشرف انواع گوناگونی دارد و در مواردی دیداری، شنیداری، یا حتی صرفا به صورت رفع حاجت بوده است.
حضرت آیتالله بهجت قدسسره در موارد متعددی ضمن بیان حکایات و خاطرات، به انواع این تشرفات اشاره مینمودند.
[٢]. انسانهای عادی برای شنیدن کلام دیگران، محدودیتهایی دارند که امام معصوم بنابر اراده الهی آن محدودیتها را ندارد. به طوریکه اهل بیت علیهمالسلام علم حضوری به مسائل دارند و این علم ورای زمان است. لذا امام معصوم علیهالسلام میتواند سخن هر گویندهای را قبل از شنیدن دیگران و حتی همین فاصله و زمان بسیار کمی که خود گوینده، مطلب خود را متوجه بشود، بشنوند.
💻 مشاهده فیلم این مطلب از طریق لینک زیر در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیتالله بهجت(ره):🔻
http://bahjat.ir/fa/content/10688
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از یک آیه در روز
➖دو طرف ابتلاء: ریاستطلبی و تبعیتطلبی
☀️۱۶) ابوحمزه ثمالی میگوید:
امام صادق ع به من فرمود:
بپرهیز از طلب ریاست؛ و بپرهیز از اینکه پشت سر بزرگان قدم برداری!
گفتم: فدایت شوم! درباره ریاست، مقصودتان را فهمیدم؛ اما درباره اینکه پشت سر بزرگان قدم بردارم، حقیقت این است که دو سوم آنچه در دست دارم، نیست مگر به خاطر اینکه پشت سر بزرگان قدم برداشتهام!
فرمود: مقصودم آنچه تو گمان کردی نبود؛ بلکه بپرهیز از اینکه شخص بزرگی را - غیر از حجت خدا [= امام معصوم ع]- پیش روی خود برافراشته بداری و وی را در هر آنچه که میگوید تصدیق کنی.
📚الكافي، ج2، ص298
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ أَبِي عَقِيلَةَ الصَّيْرَفِيِّ قَالَ حَدَّثَنَا كَرَّامٌ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ:
قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع: إِيَّاكَ وَ الرِّئَاسَةَ وَ إِيَّاكَ أَنْ تَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ!
قَالَ قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاكَ أَمَّا الرِّئَاسَةُ فَقَدْ عَرَفْتُهَا وَ أَمَّا أَنْ أَطَأَ أَعْقَابَ الرِّجَالِ فَمَا ثُلُثَا مَا فِي يَدِي إِلَّا مِمَّا وَطِئْتُ أَعْقَابَ الرِّجَالِ!
فَقَالَ لِي: لَيْسَ حَيْثُ تَذْهَبُ إِيَّاكَ أَنْ تَنْصِبَ رَجُلًا دُونَ الْحُجَّةِ فَتُصَدِّقَهُ فِي كُلِّ مَا قَالَ.
@yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5️⃣ «إِنَّ الَّذینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ»
از اینکه فعل مضارع (یغضون) که دلالت بر استمرار دارد به کار برد میتوان نتیجه گرفت:
🔹الف. ادبهای مقطعی و لحظهای، نشاندهنده عمق تقوا نیست
📚(تفسیر نور، ج۹، ص۱۶۴).
🔹ب. این استمرار در احترام به پیامبر ص است که دلالت بر تخلق به تقوای الهی و سربلند شدن در امتحان الهی دارد
📚(الميزان، ج18، ص310 )
یعنی کسانی که گاه در محضر پیامبر ص رعایت فروکاستن صدای خود را کرده باشند، اما در موقعیتی دیگر صدایشان را بر ایشان بلند کرده باشند مشمول این آیه نمیشوند.
📝نکته #تاریخی: عدم اشتمال این آیه بر ابوبکر و عمر
در کتب اهل سنت هم از ابوبکر و هم از عمر نقل قولهایی شده است که ما بعد از نزول این آیه رعایت میکردیم که صدایمان از پیامبر ص بلندتر نشود؛
تا حدی در بسیاری از تفاسیر اهل سنت، این را که این دو نفر گفتهاند که ما در برابر پیامبر ص صدایمان را بلند نکردیم، به عنوان شأن نزول آیه ذکر شده است!
اما هم در قسمت شأن نزول آیه اول این سوره نشان دادیم که بر اساس احادیث متواتر در منابع اهل سنت، بلند کردن صدا توسط این دو نفر در محضر پیامبر ص بود که موجب نزول این آیه شد (یعنی تا پیش از این آیات، این دو نفر این مساله را رعایت نمیکردند، تا حدی که خداوند مجبور شد آیهای بفرستد و به آنها هشدار دهد)؛
و هم در قسمت احادیث ذیل آیه دوم (بویژه ذیل حدیث شماره ۵) نشان دادیم که باز بر اساس احادیث فروانی در منابع اهل سنت، این دو نفر در آخرین ساعات عمر پیامبر اکرم ص با بلند کردن صدای خود بر صدای پیامبر ص مانع نوشتن مهمترین وصیت ایشان شدند.
💢پس حتی اگر طبق ادعای خودشان گاهی هم رعایت این را کرده باشند که صدایشان از صدای پیامبر ص بلندتر نشود باز چون این آیه دلالت بر استمرار دارد این دو نفر مشمول این آیه نمیشوند.
@yekaye
#حجرات_3
هدایت شده از یک آیه در روز
.
8️⃣ «إِنَّ الَّذینَ یغُضُّونَ أَصْواتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولئِكَ الَّذینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظیمٌ»
💢کسانی که این رویه را در زندگیشان دارند که در پیشگاه رسول خدا ص صدایشان را فرومیکاهند، مدال افتخار عظیمی دارند:
➖قلوب چنین کسانی برای اینکه واقعا تقواپیشه باشد امتحان شده و سرافراز بیرون آمده است،
➖آن هم در امتحانی که امتحانگیرندهای که نمره قبولی به اینها داده، خود خداوند است (الميزان، ج18، ص310 )،
➖و بقدری موفقیت در این امتحان عظیم است که مشمول مغفرت الهی میشوند، یعنی اگر در زندگیشان گناه و خطایی مرتکب شده باشند بخشیده میشود،
➖و علاوه بر همه اینها پاداشی عظیم نیز در انتظارشان است.
🤔اگر توجه کنیم که هدف اصلی آفرینش انسان در زمین (انعام/۱۶۵ ؛ ملک/۲)، و بلکه آفرینش آسمانها و زمین (هود/۷)، امتحان و ابتلای انسان بوده است، آنگاه معلوم میشود شود تعبیر «امتحن الله قلوبهم» از عالیترین تعابیری است که در مدح انسان مومن در ادبیات دینی میتوان مشاهده کرد؛ هم در قرآن کریم و هم در احادیث:
🔹در قرآن کریم:
با اینکه تعبیر امتحان و ابتلاء و تمحیص و ... در آیات فراوانی به کار رفته است؛ اما اینکه فاعل این کار خود خداوند، و محل این امتحان، قلب (یعنی عمیقترین لایه وجودی انسان) معرفی گردد، تنها و تنها در این آیه دیده میشود.
شاید تنها تعبیری که در قرآن بتواند با این تعبیر رقابت کند آیه «وَ لِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ما في صُدُورِكُمْ وَ لِيُمَحِّصَ ما في قُلُوبِكُمْ: تا خداوند آنچه در سینههای شماست را ابتلا نماید و آنچه در دلهای شماست را محض و خالص کند» (آل عمران/154) است؛ که باز هم ظاهرا شدت آن، به گرد آیه محل بحث نمیرسد؛ زیرا اولا در آنجا تعبیر «ابتلا» درباره «آنچه در سینهها» است نه قلوب؛ ثانیا تمحیص هم در خصوص «ما فی القلوب» است نه خود قلوب؛ و ثالثا و مهمتر از همه اینکه صرفا میفرماید که خداوند با آن کار میخواست آنچه را درون قلوب شماست خالص کند، اما از متن آیه معلوم نمیشود که بالاخره آیا آنها خالص شدند یا خیر؛ در حالی که در آیه محل بحث، با آوردن فعل ماضی از سویی، و آوردن تعبیر «اجر عظیم» از سوی دیگر، بوضوح از حصول ثمربخش این امتحان خبر میدهد.
🔹اما در احادیث،
این تعبیر در خصوص برترین انسانها به کار رفته است:
از سویی این مقام خاصی است که به حضرت علی ع اعطا شد، با کارهای بسیار ویژهای همانند فداکاریهای آنچنانی ایشان، از جمله خوابیدن در بستر پیامبر ص برای حفظ جان ایشان (احادیث ۳و ۴)؛
و از سوی دیگر در وصف کسانی مطرح شد که در ردیف فرشتگان مقرب و انبیای مرسل (و بالاتر از سایر فرشتگان و سایر انبیاء) هستند (احادیث۱۰ تا ۱۲)، همه جنود عقل را در خود حاصل نمودهاند (حدیث۷)، و تا اوج پیری ذرهای دلبستگی به دنیا در وجودشان رخنه نکرده است (حدیث۵)، و در یک کلام شیعیان حقیقی قرآن و اهل بیت ع (احادیث۸ تا ۱۶) هستند.
📝ضرورت انحصاری تسلیم محض بودن در برابر معصومان
اگر از سویی به کاربرد انحصاری این تعبیر قرآنی در این آیه،
و از سوی دیگر به کاربرد آن در احادیث در خصوص چنان مقاماتی توجه کنیم،
چهبسا بتوان گفت فروکاستن صدا در محضر رسول الله ص برترین عملی است که یک انسان میتواند انجام دهد و این عمل است که انسان را به اوج جایگاهی که برای یک انسان ممکن است میرساند.🤔
از این رو، این فروکاستن صدا نمیتواند منحصر در عملی فیزیکی باشد که تنها در زمان حیات دنیوی رسول الله ص فرض داشت
(وگرنه هم این آیه بعد از شهادت ایشان لغو و بیخاصیت میشد؛ و هم در قرآن کریم آموزهای برای یافتن راه ممتحن القلب شدن باقی نمیماند)؛
بلکه علیالقاعده (بویژه با توضیحی که در تدبر ۶ بیان شد) به معنای آن است که انسان، عمیقترین لایه وجودی خود (قلب) را تسلیم محض در برابر سخنان رسول الله ص قرار دهد؛ آن هم تسلیم بودنی که هیچ چیز همعرض و همتای آن قرار نگیرد.
واضح است که این تسلیم بودن محض در برابر پیامبر ص، شامل قرآن و اهل بیت ع هم میشود؛
قرآن، از این جهت که اساسا تسلیم محض در برابر «رسول» خدا بودن، همان تسلیم محض در برابر «سخن» خدا بودن است؛ و
اهل بیت ع هم از این جهت که همچون خود پیامبر ص، به نص قرآن کریم، برخوردار از مقام عصمتاند (احزاب/۳۳)، ونیز بر اساس احادیث متواتری از رسول الله ص (بویژه حدیث ثقلین)، آنان همعرض قرآن و تنها معلمان حقیقی قرآناند که پیام قرآن را بدون کمترین خطا و اشتباهی بیان میکنند و اطاعت از آنان عین اطاعت از رسول الله ص است.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر ۸ (ضرورت انحصاری تسلیم محض بودن در برابر معصومان)
اما غیر اینان، هیچکس، حتی فقیهان و عالمان دینی نیز چنین جایگاهی ندارند که انسان تسلیم محض آنها بشود؛
و اگرچه انسان غیرمجتهد - هنگام عدم دسترسی به امام معصوم ع و بر اساس توصیه خود امامان معصوم ع - وظیفه دارد به سراغ راویان حدیث (كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص484) و فقهایی که مواظب نفس خویش و حافظ دین و مخالف هوای نفس و مطیع امر مولای خویشاند (الإحتجاج، ج2، ص458) برود، و در مسائل دینی "هرچه را نمیداند" بر اساس تعلیم آنان عمل کند؛
اما حتی در پیروی از ایشان هم کسی حق ندارد که انسانی غیرمعصوم را جلوی خود بگذارد و هرچه گفتند چشم و گوش بسته بپذیرد (حدیث۱۶) .
📜یکی از اساتید ما میفرمودند:
اوایلی که قم مشرف شده بودم جملهای از #آیتاللهـبهجت (قده) شنیدم خیلی جامع، فرمودند: «از الطاف خدا در حق شیعه این بود که در ابتدای غیبت کبری دو بزرگ شیعه که بچههای شیعه هم بزرگی آنها را میدانند، هر دو اشتباهی کردند که بچههای شیعه هم میدانند که اشتباه است! شیخ صدوق «سهو النبی» قائل شد و شیخ مفید «عالم ذر» را منکر شد! این برای این بود که در ابتدای کار به شیعه بگویند معصوم را با غیر معصوم فرق بگذارید.» (قریب به این مضمون، ر.ک: در محضر بهجت، ج۲، ص۲۶۳)
✅تبصره
سخنان فوق نباید بهانهای شود که در عرصههایی که واقعا دانش کافی نداریم و میدانیم فقهای دین تلاش خود برای کشف حکم خدا را انجام دادهاند، صرفا به خاطر اینکه از نظر آنها خوشمان نمیآید نظر خود را بر ایشان ترجیح دهیم؛
بلکه مساله این است که نباید چشم و گوش بسته هرچه گفتند قبول کنیم؛
یعنی در جاهایی که در حد درک متعارف انسانی تشخیص دادیم که مرتکب گناه و خطا شدهاند، وظیفه تحقیق از ما ساقط نمیشود و اگر تحقیق کردیم و مطمئن شدیم که آنان نابجا یا جانبدارانه موضع گرفتهاند حق پیروی از ایشان را نداریم.
📘برای اینکه مطلب بهتر معلوم شود این سخنان شهید #مطهری را با هم مرور کنیم:
... پس معلوم میشود که تقلیدِ ممدوح و مشروع، «سرسپردن» و چشم بستن نیست، چشم باز کردن و مراقب بودن است و اگر نه مسئولیت و شرکت در جرم است...
داستان موسی و عبد صالح که در قرآن کریم آمده داستان عجیبی است. یک نکته بزرگ که از این داستان استفاده میشود این است که تابع و پیرو تا آنجا تسلیم متبوع و پیشواست که اصول و مبادی و قانون نشکند و خراب نشود. اگر دید آن متبوع کاری برخلاف اصول و مبانی انجام میدهد نمیتواند سکوت کند. گو اینکه در این داستان عملی که عبد صالح کرد از نظر خود او که افق وسیعتری را میدید و به باطن موضوع توجه داشت برخلاف اصول نبود بلکه عین وظیفه و تکلیف بود، ولی سخن در این است که چرا موسی ع صبر نمیکرد و زبان به انتقاد میگشود؟ با اینکه وعده میداد و به خود تلقین میکرد که اعتراض نکند، باز هم اعتراض و انتقاد میکرد. نقص کار موسی در اعتراض و انتقاد نبود، در این بود که به رمز مطلب و باطن کار آگاه نبود. البته اگر به رمز مطلب آگاه میشد اعتراض نمیکرد؛ و مایل بود که برسد به رمز مطلب، ولی مادامی که از نظر او عملی برخلاف اصول و قانون الهی است، ایمان او به او اجازه نمیدهد سکوت کند...
به هر حال خواستم عرض کرده باشم که تقلید جاهل از عالم سرسپردگی نیست. تقلیدِ ممنوع جاهل از عالم همان است که شکل سرسپردگی پیدا کند و به صورت «جاهل را بر عالم بحثی نیست، ما دیگر نمیفهمیم، شاید تکلیف شرعی چنین و چنان اقتضا کرده باشد» و امثال اینها ادا میشود...
البته این نکته واضح است که مخالفت یک عالِم روحانی با هوای نفس، فرق دارد با مخالفت یک نفر از عوام؛ زیرا هوای نفس هرکسی در امور معینی است. هوای نفس جوان یک چیز است و هوای نفس پیر یک چیز دیگر. هرکسی در هر مقام و هر درجه و هر طبقه و هر سنی که هست یک نوع هوای نفس دارد. مقیاس هواپرستی یک عالِم روحانی این نیست که ببینیم مثلاً شراب میخورد یا نمیخورد؟ قمار میکند یا نمیکند؟ نماز و روزه را ترک میکند یا ترک نمیکند؟ مقیاس هواپرستی او در جاه و مقام و میل به دستبوسی و شهرت و محبوبیت و علاقه به اینکه مردم دنبال سرش حرکت کنند و در مصرف بیتالمال در راه آقایی خود و یا باز گذاشتن دست کسان و خویشان و مخصوصاً آقازادگان گرام در بیت المال و امثال اینهاست.
بعد امام علیه السلام فرمود: وَ هُمْ بَعْضُ فُقَهاءِ الشّیعَةِ لا جَمیعُهُم. یعنی کسانی که دارای این فضائل و ملکات عالیه باشند بعضی از فقهای شیعه هستند نه همه آنها.
📚ده گفتار، ص۱۲۱-۱۲۶
@yekaye
#استفتاء از حضرت آیتالله بهجت قدسسره
❓سؤال: این جانب تصمیم دارم به خداوند، قرب پیدا کنم و سیروسلوک داشته باشم، راه آن چیست؟
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸چنانچه طالب، صادق باشد، «ترک معصیت» کافی و وافی است برای تمام عمر، اگرچه هزار سال باشد.
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
🗓 جمعه 5 فروردین ماه 1401
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
هر معصیت و ظلمی که در دیگران بالفعل موجود است، در ما نیز بالقوه وجود دارد. خدا کند شرایط آنها برای ما تحقق پیدا نکند و به آزمایش آنها مبتلا نشویم! خدا به ما توفیق و تنبه دهد که اگر در ابتلا و آزمایش قرار گرفتیم، بد را خوب، و خوب را بد نبینیم!
📚 در محضر بهجت، ج۱، ص۱۲۱
🔻مناسبتها:
🔹 درگذشت محمدبنعلیبنشهرآشوب، مؤلف «المناقب»؛ 588ق.
🔹 درگذشت مفسر قرآن کریم، شیخ محمدجواد بلاغی؛ 1352ق.
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
Imam-Alis-Name-In-Holy-Quran.pdf
501.1K
اسم #امام_علی_در_قرآن کریم
اوایل رمضان سال 1393 دوستی گفت نام حضرت علی (ع) در قرآن کریم آمده است. شب ۱۹ رمضان در این زمینه تحقیقی کردم و حاصل را در روز ۱۹ رمضان سال جاری در مسجد دانشگاه بوعلیسینای همدان ارائه کردم. شب ۲۱ رمضان مطلب را مقداری تکمیل کرده و در سایتم نوشتم. نقدهایی بر آن شد که با توجه به آن نقدها همان موقع مطلب اصلاحشده در سایتم به آدرس زیر بارگذاری شد.
https://www.souzanchi.ir/imam-alis-name-in-holy-quran-2/
خلاصه ادعای مقاله حاضر این است که اگرچه در موارد متعددی کلمه «علی» در قرآن کریم به معنای «عالی و بلندمرتبه» به کار رفته، اما میتوان گفت که لااقل در دوجای قرآن کریم (یعنی آیه ۵۰ سوره مریم و آیه ۴ سوره زخرف)، مراد از کلمه «علی»، حضرت علی علیه السلام است.
اخیرا یکی از سایتها اقدام به بازنشر نسخه اولیه کرده؛ که چون - چنانکه گفتم- اشکالاتی داشت خودم نسخه اصلاحیه را مجددا در فایل ضمیمه بازنشر میدهم
@souzanchi
موسسه امام هادی «علیه السلام»
نشست علمی
▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟
تبیین دیدگاه سازگاری تعدد قرائات با نزول قرآن بر حرف واحد
🎙ارائه دهنده: حجت الاسلام و المسلمین دکتر سوزنچی
🎙ناقد: دکتر حمید رضا مستفید
دبیر جلسه: جناب آقای محمدرضا معینی
📌 ۹ ماه مبارک رمضان
🕰 ساعت ۱۸ الی ۲۲:۳۰
🗓 ۲۲ فروردین ۱۴۰۱
مهلت ثبت نام تا ۲۰ فروردین۱۴۰۱
👇👇 لینک ثبت نام 👇👇
https://survey.porsline.ir/s/Tw8xH7k
👇 راه های ارتباطی 👇
02537725225-7
@emamhadi_qom
@souzanchi
حسین سوزنچی
موسسه امام هادی «علیه السلام» نشست علمی ▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟ تبیین دیدگاه سا
لینک ورود مجازی به نشست علمی
▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟
تبیین دیدگاه سازگاری تعدد قرائات با نزول قرآن بر حرف واحد
🕰 ساعت ۱۸ الی ۲۲:۳۰
🗓 ۹ ماه مبارک رمضان / ۲۲ فروردین ۱۴۰۱
https://www.skyroom.online/ch/imamhadi/qeraat
هدایت شده از یک آیه در روز
.
7️⃣«وَ لَوْ أَنَّهُمْ صَبَرُوا حَتَّی تَخْرُجَ إِلَیهِمْ لَكانَ خَیراً لَهُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ»
از ابتدای تاریخ بشر، جز مقاطع بسیار محدودی (همچون دوره حکومت ذوالقرنین و معدودی از پیامبران بنیاسرائیل مانند داوود و سلیمان، و دوره بسیار محدود حکومت رسول الله ص در مدینه)، همواره آنچه مشاهده میشده غلبه قدرت اهل باطل و ضلالت اکثریت مردم بوده است.
حتی در همین دورهها نیز اگر نیک بنگریم معلوم نیست که بتوان براحتی از غلبه قدرت اهل حق و هدایت اکثر مردم سخن گفت؛
زیرا
نهتنها این بزرگواران – غیر از ذوالقرنین- در همان زمان خویش هم در محدوده بسیار مختصری از کل کره زمین چنین قدرتی داشتند،
بلکه همگی در همان محدوده حکومت خود نیز با انحرافات و ضلالتهای فراوانی مواجه بودند؛
بارزترینش دوره خود رسول الله ص است که به محض اینکه سر بر بالین خاک نهاد آن انحرافات عظیم رقم خورد؛ که این نشان میدهد حق در متن جامعه آن طور که باید و شاید غالب نشده بود.
📛این مساله گاه شبهه مهمی را در ذهن بسیاری از افراد رقم میزند که:
اگر واقعا دین الهی و پیامبران حقاند، چرا غالبا نه تنها غلبه ظاهری از آنِ آنان نیست؛ بلکه اغلب مردم در زمان آنها از آنها بیخبرند و از هدایت آنها ظاهرا بیبهره میمانند؟!
شاید از بهترین تقریرهای این شبهه، همان باشد که فرعون در برابر حضرت موسی ع گفت:
وقتی حضرت موسی ع پروردگار را با این ویژگی معرفی کرد که او کسی است که هر موجودی را آفرید و سپس هدایت کرد: «قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (طه/5۰) بلافاصله فرعون اشکال کرد که: پس تکلیف نسلهای گذشته چه میشود: «قالَ فَما بالُ الْقُرُونِ الْأُولى» (طه/۵۱)؟
یعنی چگونه ادعا میکنی که خدا بنا بر هدایت انسانها و برقراری عدالت و ... دارد در حالی که دیدهایم بسیاری از نسلهای گذشته از هدایت محروم بودهاند: آمدند و چند صباحی مشرکانه و در میان ظلمها زیستند و رفتند و خبری هم نشد.
حضرت موسی ع پاسخ را به علم الهی به همه امور برمیگرداند؛ گویی می خواهد بگوید این مسالهای نیست که پاسخش بدین سادگی قابل فهم باشد؛ و اگر خدا خداست چیزی را فروگذار نکرده است؛
و به نظر میرسد این آیه سوره حجرات را هم اگر در افق کلان انتظار (که از بنیادهای معارف شیعی است) ببینیم، پاسخی به همین شبهه است در عمیقترین لایههای معرفتی.
📝تحلیل عقیدتی: جایگاه #انتظار در #تاریخ_بشریت
ابتدا باید مقدمهای قرآنی را در ذهن حاضر نمود که:
نظام آفرینش برپا شده و انسان در دنیا آمده است تا اساسا انسان امتحان شود (هود/۷) تا نشان دهد که برتر از اغلب مخلوقات (اسراء/۷۰) و سزاوار مقام خلیفةاللهی (بقره/۳۰) است. از این رو، خداوند همگان را هر ساله در فتنهها و آزمایشهای سخت میافکند (توبه/۱۲۶) و هرلحظه که هرکس ادعای ایمان کند به انواع فتنهها و بلاها آزمایش میشود (عنکبوت/۲)، و البته به محض استقامت ورزیدن و قبولی در هر امتحانی، فتنه و امتحان دیگری در پیش خواهد داشت (جن/۱۶-۱۷)، ولذا بسیار اندکند کسانی که در این امتحانات به خلوص کامل برسند و از همه این امتحانات سربلند بیرون آیند و به مقام مخلَصین – که شیطان هیچ راهی برای اغوای آنان ندارد (ص/۸۲-۸۳) - نائل شوند.
از این رو، بسیاری از مردم افق زندگی را در راحت زیستن- یا کسانی که دغدغهمندترند: حصول عدالت اقتصادی و اجتماعی و ظلم نشدن- میبینند، و برای آن تلاش میکنند؛
آنان میخواهند وضعیت آرمانی مورد نظر خویش را در متن جامعه محقق سازند، در حالی که آرمانهایی همچون #عدالت و #آزادی_اجتماعی هم تنها با تحقق آن افق والای انسانی (#آزادی_معنوی) قابل وصول است؛
لذا حتی اگر آرمانشان به لحاظ ذهنی درست هم باشد، مقدمات کار مهیا نیست، زیرا هنوز بر نفس خویش غلبه نکردهاند:
بسیاری از اینان وقتی قدرت در اختیار ظالمان است با جدیت و فداکاری با ظالمان میجنگند؛
اما همین که آن ظالمان سرنگون شدند، کمکم قدرت، اینان را شبیه قبلیها میکند:
حتی وقتی عثمان را به خاطر ظلمهایی که روا داشته کنار میزنند، از علی ع هم انتظار دارند دست آنان در عرصه اعمال قدرت باز بگذارد❗️
🤔 و این جامعهای که آماده نیست، عملا حکومت علی ع را هم چند صباحی بیشتر تحمل نخواهد کرد؛ جنگها بر او تحمیل میکنند و نهایتا از یاریش دست میکشند؛ تا معاویه بیاید و دوباره حسرت روزگار علی ع را بخورند.
مساله یک چیز است:
انسانی که به فکر جهاد اکبر نیست یا در آن ناکام مانده، اگر در جهاد اصغر هم بر ظالمان پیروز شود، عملا تغییر خاصی در نظام اجتماعی رخ نخواهد داد؛ و ظلم در لباسی دیگر همچنان غلبه خواهد داشت. از این روست که مکرر به صبر و انتظار دعوت شدهایم.
👇ادامه مطلب👈
https://eitaa.com/yekaye/9405
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 7️⃣ (جایگاه #انتظار در #تاریخ_بشریت)
بله، درست است که انتظار، آماده شدن است، نه دست روی دست گذاشتن و کاری نکردن؛
اما آمادگیای که اساسا در پیوند برقرار کردن با فرستاده مخلَص (خالصشده) خدا (= امام معصوم ع که حکومت حق تنها با او ویا به اذن اوست) معنی دارد؛
از این رو، انتظار پیشدستی کردن هم نیست؛
منتظر با جهاد اکبر خود را آماده ظهور کرده و همواره دست به شمشیر است؛ اما شمشیرش در نیام است و میداند که کاری که امام باید انجام دهد را فقط او میتواند انجام دهد.
و این مساله است که از ابتدای تاریخ تا امروز هنوز برای انسانها حل نشده است:
افراد یا دست روی دست میگذارند و عملا با ظالم همکاری میکنند،
یا در حالی که شرایطش (بویژه جهاد اکبر و اتصال به امام ع) را مهیا نکردهاند میخواهند خودشان ریشه ظلم را برکنند.
اینجاست که ائمه اطهار ع شیعیان خود را از همراهی با کسانی که میخواستند چنان قیامی علیه ظلم رقم بزنند برحذر میداشتند؛
میگفتند درست است که اینان علیه ظلم قیام کرده و سختیها را به جان میخرند،
اما ما میدانیم که هوای نفس در کارشان است (حدیث۵) و اگر واقعا کارشان درست بود بر ما سبقت نمیجستند (حدیث۶)؛
یعنی همین که ما اقدام نکردهایم بدانید که موقعیت قیام مهیا نشده است؛
و حتی در مورد کسانی که بعد از اشاره به قیامشان، تایید میکنند که کشتگانشان شهیدند، میفرمایند ما اگر باشیم باز خودمان را برای صاحب این امر نگه میداریم (حدیث۷).
این گونه بود که ایشان شیعیان را از هرگونه عجله کردن پیش از ظهور برحذر میداشتند؛ علائم قطعی ظهور را معرفی میکردند، تا کسی آن قیام اصلی را با نسخههای بدل اشتباه نگیرد (حدیث۸ و۹) و جانش را بیهوده هدر ندهد (حدیث۴).
به تعبیر دیگر، پاسخ آن #شبهه_فرعون شاید این است:
مردم به هر اندازه آماده شوند همان قدر هم هدایت میشوند؛
مردمان در زمان ۱۲۴۰۰۰ پیامبر بسیار ادعا کردند اما هیچگاه آن طور که باید و شاید آماده نشدند؛ و لذا اگرچه همواره مردم را به اطاعت پیامبران (قبول حکومت ایشان) فراخواند؛ و اگرچه در مقاطعی هم معدودی از پیامبران حکومت را به دست گرفتند، اما همان هم دیری نپایید که از دست رفت.
نهایتا خداوند برترین مخلوق خود، پیامبر خاتم ص را هم فرستاد تا حجت را بر همگان تمام کند؛
اما باز نشان دادند که آماده نیستند؛ همه دلشان میخواهد امور دست خودشان باشد نه دست امام حق؛ و لذا با شهادت ایشان، باز همان آش و همان کاسه.
اگر غیر امامی به نام زید هم قیام کرد و ائمه ع - علیرغم اینکه وی را برحذر میداشتند، اما - شخصیت وی را تخطئه نکردند، به خاطر این است که این اندازه بر نفس خویش غلبه کرده بود که اگر به حکومت برسد آن را یکسر به امام ع واگذارد و خودش کاملا کنار بکشد؛ اما حتی در اینجا هم، صرف نظر از اینکه هیچیک از یارانشان را به شرکت جستن در رکاب زید تشویق نکردند (حدیث۴)، گفتند کو کسی که همچو زید باشد؟! (حدیث۵)
💢این گونه است که انسانها چون عجله دارند، نمیتوانند حقیقت غیبت را درک کنند (حدیث۱۰)؛
و چون حقیقت غیبت را درک نمیکنند نمیفهمند که «اگر صبر کنند تا تو بر آنان بیرون آیی برایشان بهتر است» (حجرات/۵)،
بلکه عجله میکنند که خودشان عدالت را علیرغم نواقص معنوی خویش و آن هم در حد فهم خود محقق کنند؛
و این گونه است که تحقق عدالت همواره فدای قدرتطلبیها یا کجفهمیهای مدعیانش میشود.
💢در چنین شرایطی اینکه کسی که پیامبر و امامش را ندیده، بتواند با سیاههای بر روی صفحهای سفید، ایمانش را نگه دارد بسیار عجیب و ستودنی است. (حدیث۱۱)
✅تبصره
این سخنان به هیچ عنوان به معنای شانه خالی کردن از وظایف و مسئولیتهای اجتماعی نیست.
کسی که به بهانه جهاد اکبر در انجام وظیفه اجتماعیاش سستی بورزد، در این جهاد از همان ابتدا شکست خورده است. اگر مسلمانی صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد مسلمان نیست؛ اگر صدای مظلومی را بشنود و بتواند یاریش کند و کاری نکند دین ندارد.
قطعا در اسلام سیاستورزی جزیی از دیانت است؛
اما سخن این است که مواظب باشیم که مبادا شعار #سیاست_ما_عین_دیانت_ماست سر دهیم اما در حقیقت #دیانت_ما_عین_سیاست_ما_باشد❗️و در حالی که خود را نساختهایم ویا عدالت را آن گونه که باید و شاید نمیشناسیم، وارد میدان قدرت شویم و عدالت را آن طور که فهم ناقصمان اقتضا میکند پیگیری کنیم؛ که خروجیاش آن نیست که قرار بود باشد.
💢همه سخن این است که قدر و اندازه خود را بدانیم:
اگر واقعا خود را برای کاری نساختهایم، به بهانه احساس تکلیف، وارد آن نشویم؛
و آنجا که باید صبر کنیم تا او خروج نماید، نخواهیم که پیشدستی کنیم!
@yekaye
#حجرات_5
حسین سوزنچی
موسسه امام هادی «علیه السلام» نشست علمی ▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟ تبیین دیدگاه سا
۱. ارائه.mp3
27.1M
📼فایل صوتی نشست علمی
▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟
قسمت اول (ارائه اصل مدعا: تبیین دیدگاه سازگاری تعدد قرائات با نزول قرآن بر حرف واحد)
تذکر: متاسفانه چون به علت ضیق وقت، مطالب با سرعت زیاد و غالبا از حافظه بیان میشد اشتباهاتی رخ داده است؛ مشخصا:
- به جای ابوالعباس مهدوی (متوفی ۴۳۰) گفته شد ابوالفضل مهدوی
-به جای تعبیر «فی ان علیا مولی المومنین» که در تفسیر ابن مردویه آمده، گفته شد «فی ان علیا امیرالمومنین»
- در حدیث مربوط به امام زمان که تعبیر «کتاب جدید» آمده است، گفته شد «قرآن جدید»
- «ابوحیان اندلسی» یکبار گفته شد «ابوحیان توحیدی»
در جلسه مکرر به فایل مکتوبی اشاره شد که در اختیار حضار قرار گرفته بود، این فایل در ادامه تقدیم میشود؛ تا در صورتی که خواستید هریک از این مستندات ارائه شده را در جایی نقل کنید مستندات را به صورت دقیق و خالی از سهو اللسانهای مذکور در اختیار داشته باشید.
@souzanchi
۲. پرسش و پاسخ.mp3
41.92M
📼فایل صوتی نشست علمی (۲)
▫️تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟
قسمت دوم (پرسش و پاسخ)
پس از بیان برخی از پرسشها از جانب مجری، ابتدا دکتر مستفید که مخالف این نظریه و معتقد به وحدت قرائت نازل شده از جانب پیامبر ص بود حدود نیم ساعت به بیان موضع خویش پرداخت؛ سپس مجری در حدود ده دقیقه جمعبندی کرد و ادامه جلسه در قالب گفتگوهای ده دقیقهای ادامه یافت
در جلسه مکرر به فایل مکتوبی اشاره شد که در اختیار حضار قرار گرفته بود، این فایل در ادامه تقدیم میشود.
@souzanchi
تعدد قراءات، عاملی مهم برای صیانت قرآن کریم از تحریف.pdf
3.26M
متن ضمیمه که نسبتا با عجله برای نشست علمی «تعدد قرائات، منشأ الهی یا خطای انسانی؟» (۹ رمضان المبارک ۱۴۴۳) آماده شده، برگرفته از بحثها (و نیز تلفیقی از یادداشتهایی) است که یکی از اساتید حوزه علمیه قم در حدود ۶ سال ارائه فرمودهاند؛ و نه حاوی همه بحثها و نه حاوی همه یادداشتهای مربوطه است و نه هنوز در یک انسجام کامل نگارش شده است؛ بلکه یک ساختار اولیهای تنظیم شد که آن بحثها و یادداشتها تا حد امکان در آن قرار داده شود و البته هم به لحاظ مواد (و هم تاحدود کمتری به لحاظ صورت و ساختار کلی) همچنان در حال تکمیل میباشد؛ و نحوه عبارتپردازی و حتی ارتباط بحثها در بسیاری از موارد باید بازبینی شود و مستندات بحث در بسیاری از موارد باید تکمیل گردد. از این رو، فعلا قابل استناد نیست؛ بلکه صرفا از جهت آگاهی علاقمندان به سیر بحثها و شواهد مهمی که ارائه میشود در اختیار شما قرار میگیرد. خواهشمند است این متن را بدون این مقدمه در اختیار کسی قرار ندهید
@souzanchi
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
✅حضرت آیت الله بهجت قدس سره:
🔴وای به حال کسی که قرآن را کوچک بشمارد! وای به حال کسانی که عدیل قرآن (اهلبیت علیهمالسلام) را نشناسند و نسبت به آنها کورباطن باشند، که قطعاً نسبت به قرآن هم کورباطن خواهند بود؛
⚠️زیرا کسی که عدیل قرآن را نشناسد، قرآن را نیز نشناخته است.
▪️گفته شده است: شیعه قرآن را کنار گذاشته و سنیها عترت را، ولی باید گفته شود: انسان هر کدام را ضایع کند، دیگری را هم باطناً ضایع کرده است، هر چند صورتاً ضایع نکند.
📚 در محضر بهجت، ج٢، ص٢٨۴
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت #آیت_الله_بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
⚠️ تشخیص تکلیف و عمل به آن!!
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸در هر واقعه و در هر حرکت و سکون، مشکل اصلی، تشخیص تکلیف است و بعد مشکلتر از آن، عمل به آن تکلیف.
🔸سلمان رضواناللّهتعالیعلیه، در اثر شناخت تکلیف و عمل به آن و پیروی از شرع با سراج عقل، «عَلِمَ عِلْمَ الأَوَّلِ وَ الآخِرِ؛ علم اول و آخر را میدانست».
🔹مقامات علما نیز این گونه است!
📚 در محضر بهجت، ج١، ص٢۴۴
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از مرکز نشر آثار آیتالله بهجت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شهادت مَولی المُوحّدین، امیرالمؤمنین، سیّدالاوصیاء، بابُ مدینةُ الْعلم، قَسیمُ الجَنَّة و النَّار، نَفْسُ الرّسول، صالح المؤمنین، سِدْرَةُ المُنْتَهی، حَبلُالله المَتین، أسدُاللّهِ الغالب، علیّبنابیطالب علیهالسلام تسلیت باد 🏴
🎥 کلیپ تصویری: «مظلومیت امیرالمؤمنین علیهالسلام، مظلومیت بشر است تا روز قیامت!»
✅حضرت آیتالله بهجت قدسسره:
🔸 سؤال کردند از ابنحنبل(از فقهای چهارگانه اهل سنت) افضل صحابه کیست؟
یک کسی را گفت ـ نمیدانم چه کسی را ـ گفتند: چرا علی علیهالسلام را نگفتی؟ تو که به علی اخلاص داشتی!
[ابنحنبل] گفت: شما از «صحابه» سؤال کردی! [اما] علی از صحابه نیست؛ علی علیهالسلام نفس پیغمبر است؛ جان پیغمبر است؛ روح پیغمبر است!
او از صحابه است [تا] حکمی که برای صحابه است، برای [حضرت] علی میکنید؟!
🔸 [مانند] این مجالس عزاداری برای سیدالشهدا علیهالسلام، مناسب هست که مجلس عزاداری برای خود حضرت امیر علیهالسلام، منعقد بکنند. اگر آنجا غصب نمیشد، اینجا هم عاشورا پیدا نمیشد!
🔸 خدا رحمتش کند [علامه] امینی را، میگفتند در منبر نوبت میرسید به...، امینی صاحب «الغدیر»؛ میگفت:
همان بالای منبر گریه میکرد از مظلومیت امیرالمؤمنین علیهالسلام.
« مظلومیت او(امیرالمؤمنین علیهالسلام)، مظلومیت بشر تا روز قیامت است.»
💻 مشاهده این مطلب و مطالب مشابه از طریق لینک زیر در سایت رسمی مؤسسه نشر آثار حضرت آیتالله بهجت(ره):🔻
http://bahjat.ir/fa/content/10641
☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیتالله بهجت قدسسره
✅ @bahjat_ir
هدایت شده از یک آیه در روز
.
5️⃣ «إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا...»
آوردن کلمه «فتبینوا» نشان میدهد که گاهی فاسق راست میگوید و نباید همه جا سخن او را تکذیب کرد!
📚 (تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۱).
به تعبیر دیگر،
💢«فاسق» بودن صرفا هشداری برای تتبع جدیتر سخن وی است؛ نه دلیلی برای تکذیب وی❗️
📝نکته تخصصی #حدیثشناسی
از نکته فوق فهمیده میشود که روند نگارش برخی از کتابهایی که با عناوینی همچون «احادیث موضوعه» [= احادیث جعلی] نوشته شده و مواردی را که راوی مجهول بوده به عنوان حدیث جعلی معرفی کردهاند! قطعا روند ناروایی است؛
زیرا از مجهول بودن راوی (= نمیدانیم فاسق است یا خیر)، فاسق بودن وی؛ و از فسق وی (که حداکثر دلالت بر ضرورت بررسی سخن وی دارد، نه لزوما انکار سخن وی)، کذب سخن وی را نتیجه گرفتهاند❗️
یعنی حتی اگر «فاسق» و «غیرقابل اعتماد» بودن یک راوی اثبات شود؛ منطقا نمیتوان نتیجه گرفت که حدیثی که از وی نقل شده حتما جعلی است؛بویژه اگر توجه کنیم دروغگوی حرفهای، دروغگویی است که دروغ خود را در میان صدها سخن راست مخفی کند.
❌از همینجا معلوم میشود که چرا شیعیان در بحثهای خود گاه به برخی از راویانی که در شیعه غیرمعتبر محسوب میشوند استناد میکنند؛ و این استناد لزوما دلیل بر اعتبار آن شخص نیست.
مثلا بر اساس قاعده «الفضلُ ما شَهِدتْ به الاعداءُ: فضیلت آن است که دشمن بر آن شهادت دهد» یا «اقرار العقلاء علی انفسهم جایز» اگر کسی که فهمیدهایم فاسق ویا دروغگو است در مورد دشمن خود فضیلتی را ذکر کرد؛ یا در مورد بدیای در حق خویش اقرار نمود، قرینه میشود که به احتمال زیاد اینجا دروغ نگفته است.
@yekaye
#حجرات_6
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6️⃣ «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَینُوا»
فرمود اگر فاسقی خبر مهمی آورد بررسی کنید و سریع نپذیرید. در مورد غیرفاسق چطور؟
قدر متیقن آیه این است که به خبر فردی که «عادل» و « مورد اعتماد» (ثقه) است میتوان اعتماد کرد؛ اما در مورد فرد مشکوک چطور؟
📝بحث کاربردی #حدیثشناسی (حجیت #خبر_واحد)
از بحثهایی که در علم اصول مطرح میشود حجیت خبر واحد است؛ و از شواهد بر حجیت مذکور را همین آیه دانستهاند؛ یعنی بیان داشتهاند که این یک سیره عقلایی بوده که اتفاقا مورد امضای شارع هم قرار گرفته است؛ و از این رو به احادیثی که از جانب افراد غیرفاسق (= عادل) نقل میشود میتوان اعتماد کرد و دستورات شریعت را با واسطه آنها گرفت. همین مساله موجب شکلگیری علمی به اسم #علم_رجال شده است؛ که هدف آن شناسایی افراد معتبر و قابل وثوق و تمایز آنان از افراد غیرقابل اعتماد است.
🤔اما آیا شخص قابل اعتماد (= غیرفاسق)، کسی است که حتما بدانیم «عادل» و «مورد اعتماد» (ثقه) است؛ یا این آیه صرفا از ما میخواهد که اگر در مورد فاسق بودن کسی مطمئن بودیم، اعتماد نکنیم؛ وگرنه (یعنی در خصوص افرادی که نمیدانیم فاسقند یا خیر) میتوانیم به خبرشان اعتماد کنیم؟
ظهور اولیه آیه معنای دوم است (تا حدی که برخی از این آیه برداشت کردهاند که: «اصل در اسلام، اعتماد به مردم است، اما حساب کسی که فسق او بر همگان روشن شد از افراد عادی جداست؛ تفسیر نور، ج۹، ص۱۷۱)؛
در حالی که مبنای علمای رجال و اصول در اعتبار «خبر واحد» این است که راویان حدیث حتما باید مورد اعتماد باشند؛و از این رو، خبر شخص مجهول (کسی که اطلاع و توثیقی درباره وی ندارند) را اصطلاحا «خبر ضعیف» و غیرقابل اعتماد میدانند.
از این رو، برخی این آیه را به عنوان دلیلی برای مدعای علمای رجال (که حتما راوی باید معتبر باشد) قابل قبول ندانستهاند (مفاد آیه اخص از مدعاست).🤔
اما شاید چیزی که بتواند نشان دهد که این آیه هم بر همان مدعا دلالت دارد این است که درهر دو شأن نزولی که برای آیه ذکر شده، «فسقِ» آن افرادی که خبر را آوردند برای مخاطبان واضح نبوده است؛ و اتفاقا خود آیه را شاهدی دانستهاند برای فسق این دو نفر.
علاوه بر این، میتوان چنین پاسخ داد که اگر به کلمه «نبأ» و نیز ادامه آیه (فتصیبوا ...) توجه کنیم میبینیم که اتفاقا عقلا در اخباری که مهم باشد و بخواهد مبنای یک تصمیم جدی باشد (که این تصمیم چهبسا موجب آسیب دیدن عدهای شود) حتما در اعتبار منبع خبر دقت میکنند و به صرف اینکه شهرت به دروغگویی نداشته، بسنده نمیکنند؛ و چون قرار است از احادیث معصومان ع، به شریعت (احکام تنظیمکننده زندگی فردی و اجتماعی) برسیم، پس آنها اخباری مهم در تصمیمگیری هستند و باید اعتبار منبع خبر تایید شود.
📝ثمره اجتماعی
وجود دو کلمه «نبأ» و «فاسق» در این آیه که در مقام امضای یک سیره عقلایی است بسیار مهم است. یعنی اگر آیه به آن سیره عقلا قید میزند (که چهبسا تقیید هم نیست؛ بلکه شرح حوزهای است که واقعا سیره عقلا هم آن را شامل نمیشود؛ یعنی عقلا در اخبار مهم، قابل اعتماد بودن راوی برایشان مهم است) نشان میدهد که در مواردی که قید نخورده به همان سیره میتوان عمل کرد.
🤔اگر این مساله را جدی بگیریم میتوان نوع مواجهه سختگیرانهای که در میان متاخران در مواجهه با احادیث رواج یافته، مناقشه کرد؛ سختگیری ای که موجب شده بسیاری از مؤمنان جرات خواندن کتب حدیثی را – از ترس از اینکه مبادا حدیث نادرستی در آنها باشد- نداشته باشند؛
در حالی که اولا بسیاری از این کتب را کسانی گردآوری کردهاند که از علمای بزرگ و مسلط به معارف دین بودهاند (و طبیعی است که هرجا احساس کنند که انحرافی در کار است و احتمال جعلی بودن بدهند، ذیل آن تذکری میدهند) و
ثانیا بسیاری از این احادیث ناظر به حکم فقهی شرعی نیستند که نیاز به تخصص فقهی برای استنباط داشته باشد، بلکه ناظر به ابعاد عادی زندگی اند. بله، این سخن نباید بهانهای شود که افراد بدون تخصص لازم و صرفا با دیدن یکی دو حدیث، شخصا دست به صدور فتوا بزنند.
👇ادامه مطلب👈
https://eitaa.com/yekaye/9451