eitaa logo
حسین سوزنچی
2.7هزار دنبال‌کننده
157 عکس
52 ویدیو
89 فایل
این کانال شخصی حسین سوزنچی است. کانال دیگری با نام یک آیه در روز دارم که تدبرهای روزانه‌ام را در آن می‌گذارم، به آدرس: @yekaye آدرس سایت souzanchi.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️ : استاد مفاهیم و تعلیم استعاره❗️ 🔹یتیم: جناب استاد، سؤالی برایمان پیش آمده، خواهش می‌کنیم جواب بفرمایید. 🔸استاد: چه سؤالی؟ 🔹-: سؤال این است که چرا خداوند در وحی آسمانی قرآن، چیزی بسیار واضح که همه از کوچک و بزرگ می‌دانند، به پیامبرش وحی کرده است؟! آخر چه نیازی به این وحی بوده است؟! 🔸-: مثلا کجا⁉️ 🔹-: مثلا آیه «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏» و آیه «و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور‏»❗️ 🙂 (لبخند استاد!) 🔹-: جناب استاد! چرا می‌خندید؟! 🔸-: آخر عزیزم! در اینجا مقصود خداوند این مطلب واضح که می‌گویی نیست! خداوند متعال از یک مطلب واضح که همه می‌دانند کمک می‌گیرد تا یک مطلب غیر واضح را بیان کند. اگر قبل و بعد این آیات را نگاه کنید، مثل خورشید تابان، می‌فهمید که منظور قرآن از مرده، اشخاص کافر هستند، نه مرده در قبر❗️ 🔹-: ممکن است قبل و بعدش را بفرمایید. 🔸-: مثلا در آیه اول در ادامه می‌فرماید: تو فقط و فقط کسانی را که به آیات ما ایمان دارند می‌توانی بشنوانی، و در آیه دوم فورا در ادامه می‌گوید: تو نیستی مگر بیم دهنده! چه ارتباطی دارد؟! اگر نمی‌توانی به کسانی که در قبر آرمیدند چیزی بشنوانی، پس چگونه می‌خواهی بیم دهنده باشي؟! آیا به مرده می‌توان بیم داد؟! 🔹-: خیلی ممنون، برایم واضح شد! مقصود قرآن از مرده، انسانِ قلبْ مرده است، درست است؟ 🔸-: بلی عزیزم، این را علماء به نام اصطلاح کردند، یعنی کافر که قلبش مرده است و گوش قلبش نمی‌شنود، تشبیه شده است به مرده که گوش جسدش نمی‌شنود. 🔹-: اما استاد گرامی! باز یک سؤال مهم برایم مطرح است. اگر مقصود قرآن از مرده، شخص کافر است، پس دیگر نیازی نبود که تصریح کند: تو به کسانی که در قبر هستند نمی‌توانی چیزی بشنوانی! در آیه اول مشکلی ندارم، إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏، اما آیه دوم تصریح می‌کند: و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور‏، و همه می‌دانیم که شخص کافر در قبر نیست، او زنده است و هنوز در قبر نرفته است، هر چند که قلبش مرده است، اما هرگز جزء کسانی که در قبر هستند نیست❗️ جناب استاد! چرا قرآن تصریح می‌کند که به کسانی که در قبر هستند نمی‌توانی چیزی بشنوانی؟ 😓استاد سر به زیر می‌اندازد‼️ 🔸-: سؤال خوبی است، من استادی در علم بلاغت می‌شناسم، بیایید با هم برویم پیش او و این سؤال را بپرسیم. ✅ @Yekaye 👇 پرده سوم 👇
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️ : استاد بلاغت و تعلیم ❗️ 🔸استاد مفاهیم: سؤالی مطرح شده که نزد شما آمدیم تا جواب بفرمایید. ▪️استاد بلاغت: چه سؤالی؟ 🔸-: می‌دانیم که کلمه موتی (مردگان) در بعض آیات قرآن، استعاره است، و مقصود از آن، مرده نیست، بلکه شخص کافر است؛ اما سؤال در یک آیه خاص است که چرا تصریح می‌کند: تو نمی‌توانی کسانی را که در قبر آرمیدند چیزی بشنوانی؟ کافر در قبر نیارمیده، و در بین مردم زندگی می‌کند، چگونه می‌توان گفت که او در قبر آرمیده است؟! ▪️-: به نکته بسیار زیبای ادبی، رهنمون شدید. علمای بلاغت اسم این نوع را یا می‌گذارند، وقتی صاحب سخن، تشبیه مستقیم کند، مثلا بگوید: 🔺کافر که قلبش مرده است شبیه مرده است که جسدش مرده است، این یک است، اما اگر تشبیه را بردارد، و اصلا مشبه را ذکر نکند، و تشبیه را پشت صحنه نگه دارد، و فقط مشبه‌به را ذکر کند، اینجا است، می‌گوید: 🔺سراغ مرده نرو که نمی‌توانی به او چیری بشنوانی، ببینید اصلا ذکری از کافر که مشبه است نکرده، و فقط اسم مرده را برده، اما مقصودش از کلمه مرده همان کافر است. 🔸-: ولی ما جواب سؤالمان را نگرفتیم! چون به هر حال کافر در قبر نیارمیده! ▪️-: صبر کنید، مطلب اصلی مانده، این چیزی که توضیح دادم، بود، و نامش را می‌گذارند، اما انواع لطیف دیگری هم دارد، مثل ، یعنی وقتی که صاحب سخن، تشبیه پشت صحنه را بسیار قوی کند، آنگاه مشبه را به صحنه می‌اورد در حالی که اوصاف و بلکه اعضا و جوارح مشبه‌به را برای او ذکر می‌کند، مثلا در پشت صحنه، مرگ را به یک درنده که به شخص حمله می‌کند، تشبیه می‌کند، اما اسمی از درنده نمی‌برد، و فقط می‌گوید: آنگاه که مرگ چنگالش را در تو فرو برد! همه می‌دانیم که مرگ، چنگال ندارد، و حیوان درنده است که چنگال دارد، ولی تشبیه پشت صحنه مرگ به درنده، به صاحب سخن اجازه می‌دهد تا برای مرگ هم چنگال قرار دهد، و وقتی مرگ شخص فرا می‌رسد، این چنگال مرگ است که در بدن شخص فرو می‌رود! 📝اما آیه شریفة «و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» است، یعنی تشبیه پشت صحنه صورت گرفته، و با ظرافت خاصی، مشبه (تماما) از صحنه حذف می‌شود، و آنچه در صحنه می‌ماند تنها و تنها مشبه‌به است با اوصاف خاص خودش! اما قرینه آشکار در کلام وجود دارد که تمام مقصود گوینده، مشبه است، نه مشبه‌به. 📖در این آیه، از آیه ۱۸ تا ۲۶ را اگر نگاه کنید، مقصود قرآن کریم واضح است، و بعد از تعبیر مردگان در قبور هم فوراً می‌گوید: تو تنها و تنها بیم دهنده هستی! که واضح است بیم دادن به مرده‌های در قبور، معنایی ندارد، و این را قرینه_صارفه می‌گویند، و در اینجا مثل آن مثال قبلی که مرگ، چنگال نداشت، اما چون تشبیه به درنده شده بود، عضو درنده که چنگال بود، برای او هم قرار داده شده بود، پس گویا مرگ همان درنده‌ای است که چنگال دارد، در این آیه هم چون کافر به مرده تشبیه شده، و از واصاف مردگان، آرمیدن در قبور است، همین صفت با زیبایی خاص، برای کافر هم اثبات شده است: ای پیامبر ما! تو نمی‌توانی به این مرده در قبر چیزی بشنوانی! یعنی نمی‌توانی به کافری که گویا همان مرده در قبر خوابیده است، چیزی بشنوانی. 🔹یتیم: فهمیدم! خواب من اصلا منافاتی با مقصود قرآن کریم ندارد، چون کافر، به جسد مرده خوابیده در قبر تشبیه شده، نه به روح پدر من که در عالم ارواح زندگانی مناسب آن عالم دارد، یعنی اصلا این آیات قران، زبطی به حرف من نداشت تا من به مخالفت با آنها، کافر بشوم‼️ ✅ @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
1⃣ «ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» آیا حدیث فوق https://eitaa.com/yekaye/248 که در کتب شیعه و سنی روایت شده، با این آیه ناسازگار است⁉️ آیا از این جمله می‌توان منکر حیات برزخی شد⁉️ ❇️ در یکی از سالن‌های مجازی گفتگو، شخصی منکر حیات بعد از مرگ شده بود و با استناد به این آیه، حدیث مذکور را دروغ می‌شمرد و گمان می‌کرد که انسان بعد از مرگ کاملا نابود می‌شود تا در قیامت دوباره زنده شود. ظریفی پاسخ وی را در قالب داده است که چون، علاوه بر پاسخ به اشکال فوق، در فهم عمیق این آیه و نظایر آن به ما کمک می‌کند، آن پاسخ در ادامه 👇 تقدیم می‌شود. ✅ اصل مطلب را در لینک زیر می‌توانید مطالعه کنید: 🔖 http://www.iranclubs.org/forums/showthread.php?p=2355060#post2355060@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️ : مناظره با یک یتیم❗️ 🔹یتیم: دیشب پدرم را در خواب دیدم و با او صحبت کردم و خیلی لذت بردم. 🔸دخیل: عزیزم! یعنی می‌گویی پدرت که مرده است، در خواب سخن تو را شنید؟ 🔹-: بلی، حتما شنید، و اتفاقا جواب خیلی دلنشین و مناسبی هم به من داد! 🔸-: متاسفانه عزیزم تو کافر شدی❗️ 🔹-: چرا کافر شدم؟! 🔸-: چون مطلبی را بر خلاف قرآن، معتقد شدی❗️ 🔹-: مگر قرآن چه می‌گوید؟ 🔸-: قرآن می‌گوید: إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏، یعنی پیامبر ما! تو نمی‌توانی به مرده چیزی بشنوانی، و همچنین می‌گوید: و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور‏، یعنی ای پیامبر ما! تو نمی‌توانی به کسانی که در قبر آرمیده‌اند چیزی بشنوانی! عزیزم! مگر پدر تو در قبر نخوابیده است؟ پس چرا می‌گویی به او چیزی شنواندی و او پاسخ تو را داد؟ تو بر خلاف قرآن حرف زدی‼️ 🔹-: من با اینکه پدرم که در قبر آرمیده صدای من را نمی‌شنود که مشکلی ندارم! پدرم وقتی روی تخت بیمارستان مرد، در آن وقت هم گوشش دیگر صدای من را نمی‌شنوید، اصلا پرده صماخ گوش پدر من (که معلم در دبستان به ما آموزش داده) دیگر تکان نمی‌خورد تا صوت را منتقل به گوش میانی و درونی و قسمت حلزونی گوش او کند! عصب بینایی و سلولها و نرونهای عصبی مغز پدر من هم مرده بودند، ممکن نبود پدر من چیزی بشنود! من چگونه کافر شدم و با قرآن مخالفت کردم که می‌دانم الآن پدرم از تخت بیمارستان رفته زیر یک خروار خاک! اگر قبلا گوشش نزدیک دهان من بود و نمی‌شنید اکنون با اینهمه خاک و سنگ چگونه بشنود‼️ 🔸-: ولی آیه قرآن را چه کار می‌کنی؟ آیه می‌گوید: تو نمی‌توانی به مرده چیزی بشنوانی، اما تو گفتی که خواب پدر دیدی، و معتقد هستی خودش بوده، و در خواب، سخن تو را شنیده و جواب مناسب داده است؟! 🔹-: گمان نمی‌کنم مقصود قرآن این باشد، ولی الآن یک سؤال مهم برایم پیش آمد! 🔸-: چه سؤالي؟ 🔹-: آخر آیه می‌گوید تو نمی‌توانی به کسانی که در قبرها هستند چیزی بشنوانی، و این خیلی مطلب واضحی هست❗️ 🔺سؤالم این است که آیا خدا پیامبر فرستاده تا چیزهایی که هر بچه و بزرگ می‌فهمند دوباره به عنوان وحی به آنها بگوید؟! 🔺 مثلا آیا خدا پیامبر می‌فرستد که به او وحی کند که وقتی تشنه شدید آب بخورید‼️ یا جمع دو و دو می‌شود چهار‼️ 🤔آخر چه نیازی بوده که به پیامبر وحی کند که تو نمی‌توانی به مرده‌ها چیزی بشنوانی؟! 🔸-: خوب، برای همین که وقتی تو خواب پدر دیدی هرگز نگویی که من در خواب با خود پدرم تماس گرفتم و او سخن من را شنید و جواب داد❗️ 🔹-: آخر قرآن می‌گوید به مرده که در قبر خوابیده نمی‌توانی چیزی بشنوانی، و من وقتی که پدرم را در خواب دیدم، مرده نبود، زنده بود، گوش داشت، صدای من را می‌شنید، و کاملا با هم ارتباط برقرار می‌کردیم. من با حرف قرآن که مشکلی ندارم "من به کسی که در قبر است نمی‌توانم چیزی بشنوانم" اما می‌توانم با روح پدرم که نمرده و در قبر زیر خاک نرفته، صحبت کنم. من جواب سؤالم را نگرفتم! 🔺 چرا قرآن این مطلب واضح را که همه می‌دانند که نمی‌توان به کسانی که در قبر خوابیدند چیزی شنوانید را به عنوان وحی آسمانی بر پیامبرش نازل کرده است؟! چه نیازی به این وحي آسمانی بوده؟!🔺 🔸-: بیا با هم برویم نزد استاد رشته مفاهیم قرآنی تا از او سؤال کنیم. ✅ @Yekaye 👇 پرده دوم 👇
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️ : استاد مفاهیم و تعلیم استعاره❗️ 🔹یتیم: جناب استاد، سؤالی برایمان پیش آمده، خواهش می‌کنیم جواب بفرمایید. 🔸استاد: چه سؤالی؟ 🔹-: سؤال این است که چرا خداوند در وحی آسمانی قرآن، چیزی بسیار واضح که همه از کوچک و بزرگ می‌دانند، به پیامبرش وحی کرده است؟! آخر چه نیازی به این وحی بوده است؟! 🔸-: مثلا کجا⁉️ 🔹-: مثلا آیه «إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏» و آیه «و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور‏»❗️ 🙂 (لبخند استاد!) 🔹-: جناب استاد! چرا می‌خندید؟! 🔸-: آخر عزیزم! در اینجا مقصود خداوند این مطلب واضح که می‌گویی نیست! خداوند متعال از یک مطلب واضح که همه می‌دانند کمک می‌گیرد تا یک مطلب غیر واضح را بیان کند. اگر قبل و بعد این آیات را نگاه کنید، مثل خورشید تابان، می‌فهمید که منظور قرآن از مرده، اشخاص کافر هستند، نه مرده در قبر❗️ 🔹-: ممکن است قبل و بعدش را بفرمایید. 🔸-: مثلا در آیه اول در ادامه می‌فرماید: تو فقط و فقط کسانی را که به آیات ما ایمان دارند می‌توانی بشنوانی، و در آیه دوم فورا در ادامه می‌گوید: تو نیستی مگر بیم دهنده! چه ارتباطی دارد؟! اگر نمی‌توانی به کسانی که در قبر آرمیدند چیزی بشنوانی، پس چگونه می‌خواهی بیم دهنده باشي؟! آیا به مرده می‌توان بیم داد؟! 🔹-: خیلی ممنون، برایم واضح شد! مقصود قرآن از مرده، انسانِ قلبْ مرده است، درست است؟ 🔸-: بلی عزیزم، این را علماء به نام اصطلاح کردند، یعنی کافر که قلبش مرده است و گوش قلبش نمی‌شنود، تشبیه شده است به مرده که گوش جسدش نمی‌شنود. 🔹-: اما استاد گرامی! باز یک سؤال مهم برایم مطرح است. اگر مقصود قرآن از مرده، شخص کافر است، پس دیگر نیازی نبود که تصریح کند: تو به کسانی که در قبر هستند نمی‌توانی چیزی بشنوانی! در آیه اول مشکلی ندارم، إِنَّكَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى‏، اما آیه دوم تصریح می‌کند: و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور‏، و همه می‌دانیم که شخص کافر در قبر نیست، او زنده است و هنوز در قبر نرفته است، هر چند که قلبش مرده است، اما هرگز جزء کسانی که در قبر هستند نیست❗️ جناب استاد! چرا قرآن تصریح می‌کند که به کسانی که در قبر هستند نمی‌توانی چیزی بشنوانی؟ 😓استاد سر به زیر می‌اندازد‼️ 🔸-: سؤال خوبی است، من استادی در علم بلاغت می‌شناسم، بیایید با هم برویم پیش او و این سؤال را بپرسیم. ✅ @Yekaye 👇 پرده سوم 👇
هدایت شده از یک آیه در روز
✳️ : استاد بلاغت و تعلیم ❗️ 🔸استاد مفاهیم: سؤالی مطرح شده که نزد شما آمدیم تا جواب بفرمایید. ▪️استاد بلاغت: چه سؤالی؟ 🔸-: می‌دانیم که کلمه موتی (مردگان) در بعض آیات قرآن، استعاره است، و مقصود از آن، مرده نیست، بلکه شخص کافر است؛ اما سؤال در یک آیه خاص است که چرا تصریح می‌کند: تو نمی‌توانی کسانی را که در قبر آرمیدند چیزی بشنوانی؟ کافر در قبر نیارمیده، و در بین مردم زندگی می‌کند، چگونه می‌توان گفت که او در قبر آرمیده است؟! ▪️-: به نکته بسیار زیبای ادبی، رهنمون شدید. علمای بلاغت اسم این نوع را یا می‌گذارند، وقتی صاحب سخن، تشبیه مستقیم کند، مثلا بگوید: 🔺کافر که قلبش مرده است شبیه مرده است که جسدش مرده است، این یک است، اما اگر تشبیه را بردارد، و اصلا مشبه را ذکر نکند، و تشبیه را پشت صحنه نگه دارد، و فقط مشبه‌به را ذکر کند، اینجا است، می‌گوید: 🔺سراغ مرده نرو که نمی‌توانی به او چیری بشنوانی، ببینید اصلا ذکری از کافر که مشبه است نکرده، و فقط اسم مرده را برده، اما مقصودش از کلمه مرده همان کافر است. 🔸-: ولی ما جواب سؤالمان را نگرفتیم! چون به هر حال کافر در قبر نیارمیده! ▪️-: صبر کنید، مطلب اصلی مانده، این چیزی که توضیح دادم، بود، و نامش را می‌گذارند، اما انواع لطیف دیگری هم دارد، مثل ، یعنی وقتی که صاحب سخن، تشبیه پشت صحنه را بسیار قوی کند، آنگاه مشبه را به صحنه می‌اورد در حالی که اوصاف و بلکه اعضا و جوارح مشبه‌به را برای او ذکر می‌کند، مثلا در پشت صحنه، مرگ را به یک درنده که به شخص حمله می‌کند، تشبیه می‌کند، اما اسمی از درنده نمی‌برد، و فقط می‌گوید: آنگاه که مرگ چنگالش را در تو فرو برد! همه می‌دانیم که مرگ، چنگال ندارد، و حیوان درنده است که چنگال دارد، ولی تشبیه پشت صحنه مرگ به درنده، به صاحب سخن اجازه می‌دهد تا برای مرگ هم چنگال قرار دهد، و وقتی مرگ شخص فرا می‌رسد، این چنگال مرگ است که در بدن شخص فرو می‌رود! 📝اما آیه شریفة «و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور» است، یعنی تشبیه پشت صحنه صورت گرفته، و با ظرافت خاصی، مشبه (تماما) از صحنه حذف می‌شود، و آنچه در صحنه می‌ماند تنها و تنها مشبه‌به است با اوصاف خاص خودش! اما قرینه آشکار در کلام وجود دارد که تمام مقصود گوینده، مشبه است، نه مشبه‌به. 📖در این آیه، از آیه ۱۸ تا ۲۶ را اگر نگاه کنید، مقصود قرآن کریم واضح است، و بعد از تعبیر مردگان در قبور هم فوراً می‌گوید: تو تنها و تنها بیم دهنده هستی! که واضح است بیم دادن به مرده‌های در قبور، معنایی ندارد، و این را قرینه_صارفه می‌گویند، و در اینجا مثل آن مثال قبلی که مرگ، چنگال نداشت، اما چون تشبیه به درنده شده بود، عضو درنده که چنگال بود، برای او هم قرار داده شده بود، پس گویا مرگ همان درنده‌ای است که چنگال دارد، در این آیه هم چون کافر به مرده تشبیه شده، و از واصاف مردگان، آرمیدن در قبور است، همین صفت با زیبایی خاص، برای کافر هم اثبات شده است: ای پیامبر ما! تو نمی‌توانی به این مرده در قبر چیزی بشنوانی! یعنی نمی‌توانی به کافری که گویا همان مرده در قبر خوابیده است، چیزی بشنوانی. 🔹یتیم: فهمیدم! خواب من اصلا منافاتی با مقصود قرآن کریم ندارد، چون کافر، به جسد مرده خوابیده در قبر تشبیه شده، نه به روح پدر من که در عالم ارواح زندگانی مناسب آن عالم دارد، یعنی اصلا این آیات قران، زبطی به حرف من نداشت تا من به مخالفت با آنها، کافر بشوم‼️ ✅ @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ» 💠سوال آیا از این تعبیر که «تو انذاردهنده‌ای بیش نیستی» و دلالت بر حصر دارد، نتیجه نمی‌شود که پیامبر وظیفه حکومت کردن و مداخله در سیاست ندارد؟ 💠پاسخ هر حصری متناسب با فضاهای خود و برای بیرون کردن برخی از انتظارات نارواست؛ و از هر حصری نمی‌توان خارج شدن هر مطلب متفاوتی را نتیجه گرفت. مثلا وقتی یک معلم سر کلاس خود می‌گوید «من فقط از دانش‌آموزان درس‌خوان خوشم می‌آید» آیا می‌توان نتیجه گرفت که از پدر و مادر و همسرش خوشش نمی‌آید‼️ 🔹بهترین شاهد بر اینکه این حصر، همه موارد دیگر را خارج نمی‌کند این است که بلافاصله در آیه بعد علاوه بر نذیر»، پیامبر را «بشیر» هم دانست؛ یعنی این گونه نیست که او فقط و فقط نذیر باشد و نه دارای هیچ مسئولیت دیگری❗️ اما تاکید آیه بر اینکه پیامبر فقط نذیر است، درصدد است انتظار چه اموری را در مورد پیامبر ص منتفی سازد؟ سیاق آیات قبل و بعد، این است که مسئولیت ایمان آوردن یا نیاوردن مردم را از ایشان سلب کند. مروری بر آیات مشابه (که در آنها هم بر اینکه «تو فقط انذاردهنده ای» تاکید شده، نیز موید این برداشت است. در آیات مشابه با حصر پیامبر در انذارگر بودن، این انتظارات از ایشان منتفی می‌شود: 🔸 خودش هر وقت و هرگونه دلش خواست آیه و معجره بیاورد (وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذيرٌ مُبين؛ عنکبوت/50) 🔸 بتواند برای خودش هرگونه مال و ثروتی جمع کند و هیچ مریضی و مشکلی متوجه وی نشود (قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ اعراف/188) 🔸 حتما گنجهایی در اختیار داشته باشد و فرشته‌ای در مقابل دیدگان مردم همراهش باشد (فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنْتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ؛ هود/12) 🔸 اینکه کسانی که به وی ایمان می‌آورند حتما آدمهای خوب و بدون هرگونه مشکلی باشند (قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ؛ قالَ وَ ما عِلْمي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ؛ إِنْ حِسابُهُمْ إِلاَّ عَلى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ؛ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنينَ؛ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ؛ شعراء/111-115) 🔸 اینکه او درباره آینده خودش و دیگران همه چیز را معلوم کند (قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبين؛ احقاف/9) 🔸 اینکه موعد قیامت را دقیقا معلوم کند (وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين؛ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذيرٌ مُبينٌ؛ ملک/26) ✅ @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «إِنْ أَنْتَ إِلاَّ نَذيرٌ» 💠سوال آیا از این تعبیر که «تو انذاردهنده‌ای بیش نیستی» و دلالت بر حصر دارد، نتیجه نمی‌شود که پیامبر وظیفه حکومت کردن و مداخله در سیاست ندارد؟ 💠پاسخ هر حصری متناسب با فضاهای خود و برای بیرون کردن برخی از انتظارات نارواست؛ و از هر حصری نمی‌توان خارج شدن هر مطلب متفاوتی را نتیجه گرفت. مثلا وقتی یک معلم سر کلاس خود می‌گوید «من فقط از دانش‌آموزان درس‌خوان خوشم می‌آید» آیا می‌توان نتیجه گرفت که از پدر و مادر و همسرش خوشش نمی‌آید‼️ 🔹بهترین شاهد بر اینکه این حصر، همه موارد دیگر را خارج نمی‌کند این است که بلافاصله در آیه بعد علاوه بر نذیر»، پیامبر را «بشیر» هم دانست؛ یعنی این گونه نیست که او فقط و فقط نذیر باشد و نه دارای هیچ مسئولیت دیگری❗️ اما تاکید آیه بر اینکه پیامبر فقط نذیر است، درصدد است انتظار چه اموری را در مورد پیامبر ص منتفی سازد؟ سیاق آیات قبل و بعد، این است که مسئولیت ایمان آوردن یا نیاوردن مردم را از ایشان سلب کند. مروری بر آیات مشابه (که در آنها هم بر اینکه «تو فقط انذاردهنده ای» تاکید شده، نیز موید این برداشت است. در آیات مشابه با حصر پیامبر در انذارگر بودن، این انتظارات از ایشان منتفی می‌شود: 🔸 خودش هر وقت و هرگونه دلش خواست آیه و معجره بیاورد (وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آياتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآياتُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذيرٌ مُبين؛ عنکبوت/50) 🔸 بتواند برای خودش هرگونه مال و ثروتی جمع کند و هیچ مریضی و مشکلی متوجه وی نشود (قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ؛ اعراف/188) 🔸 حتما گنجهایی در اختیار داشته باشد و فرشته‌ای در مقابل دیدگان مردم همراهش باشد (فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنْتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ وَكيلٌ؛ هود/12) 🔸 اینکه کسانی که به وی ایمان می‌آورند حتما آدمهای خوب و بدون هرگونه مشکلی باشند (قالُوا أَ نُؤْمِنُ لَكَ وَ اتَّبَعَكَ الْأَرْذَلُونَ؛ قالَ وَ ما عِلْمي بِما كانُوا يَعْمَلُونَ ؛ إِنْ حِسابُهُمْ إِلاَّ عَلى رَبِّي لَوْ تَشْعُرُونَ؛ وَ ما أَنَا بِطارِدِ الْمُؤْمِنينَ؛ إِنْ أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبينٌ؛ شعراء/111-115) 🔸 اینکه او درباره آینده خودش و دیگران همه چیز را معلوم کند (قُلْ ما كُنْتُ بِدْعاً مِنَ الرُّسُلِ وَ ما أَدْري ما يُفْعَلُ بي وَ لا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ ما يُوحى إِلَيَّ وَ ما أَنَا إِلاَّ نَذيرٌ مُبين؛ احقاف/9) 🔸 اینکه موعد قیامت را دقیقا معلوم کند (وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين؛ قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذيرٌ مُبينٌ؛ ملک/26) ✅ @Yekaye
🌹میلاد سراسر نور سالار و سرور شهیدان مبارک باد🌷
هدایت شده از اندیشکده سدید
✅ کاوشی در زیست جنسی جامعه 👨👩👧👧 گفتگوهای چالشی پیرامون نیاز #جنسی جوانان #بخش_اول جلسات #درس_گفتگو ورود برای عموم آزاد است🗣 🆔 @sadid_BTUMS
بسم الله الرحمن الرحیم ✅اطلاعیه از پنج‌شنبه 30 فروردین 1397 دوره فشرده آثار شهید مطهری در دانشگاه قم برای عده‌ای از طلاب و دانشجویان با هدف تربیت مدرس آثار شهید مطهری راه اندازی شد که حقیر نیز قرار شد فعلا در دوره اول در خدمت دوستان باشم و ان شاء الله فایلهایش در همینجا تقدیم می‌شود @souzanchi
1. آزادی انسان 970130.mp3
25.51M
جلسه اول تدریس کتابهای شهید مطهری بر اساس سیر کتابهای بینش مطهر (کتاب آزادی انسان،‌قسمت اول)
نمودار کتاب آزادی انسان
هدایت شده از اندیشکده سدید
✅ کاوشی در زیست جنسی جامعه 👨👩👧👧 گفتگوهای چالشی پیرامون نیاز #جنسی جوانان #بخش_اول جلسات #درس_گفتگو ورود برای عموم آزاد است🗣 🆔 @sadid_BTUMS
سدید.1.mp3
23.86M
✅ کاوشی در زیست جنسی جامعه 🎶 صوت جلسه اول دکتر 🆔 @sadid_BTUMS @souzanchi
بسم الله الرحمن الرحیم چندی پیش دوره مطالعاتی شهید مطهری بر اساس آثار منتشر شده توسط بینش مطهر در قم آغاز شد که بنده هم قرار شد پنج‌شنبه‌ها برخی از بحثها را ارائه کنم. تاکنون دو جلسه آن در شرح کتاب (آزادی انسان) برگزار شده است که فایلهای صوتی آن در ادامه تقدیم می‌شود @souzanchi
1. آزادی انسان 970130.mp3
25.51M
آزادی انسان،‌قسمت اول گفتارهای آزادی معنوی و نهضت آزادیبخش اسلام و آزادی فکر یا عقیده @souzanchi
2. آزادی انسان (هجرت، جهاد) 970206.mp3
28.69M
آزادی انسان، قسمت دوم، گفتارهای هجرت و جهاد، جهاد @souzanchi
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» 🔺همانا خداوند عالم به غیبِ آسمانها و زمین است؛ قطعا او به درون سینه‌ها داناست.🔺 چه ارتباطی هست بین این دو جمله؟ 🍃الف. می‌خواهد بفرماید که خداوند هم به عالم بیرون از انسان کاملا علم و احاطه دارد و هم به عالم درون انسان؛ و این دو، اشاره به همان دوگانه آفاق و انفس است که در آیه «سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق» (فصلت/53) بدان اشاره شده است. 🍃ب. نه آنچه در آسمانها و زمین بر شما مخفی است از او مخفی می‌ماند و نه آنچه شما در سینه خود مخفی می کنید 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص642) 🍃ج. وقتی هیچ امر نهانی در آسمانها و زمین بر خداوند مخفی نیست، پس آنچه شما در سینه‌هایتان مخفی می‌کنید هم بر او مخفی نمی‌ماند. در واقع جمله اول دلیلی است برای پذیرش جمله دوم. 📚(تفسير كنز الدقائق، ج10، ص579) 🍃د. در آیات قبل از بهشت و جهنم و بهشتیان و جهنمیان سخن گفت؛ شاید می‌خواهد اشاره کند اینکه خداوند بهشتیان را در بهشت و جهنمیان را در جهنم جای داد ناشی از این است که هم غیب آسمانها و زمین را می‌داند و هم نهانی‌ترین عرصه وجود آدمیان را؛ و از این روست که می‌داند که وجود چه کسی با چه جایگاهی در عالم تناسب دارد؛ و این قرار گرفتن بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم عین عدل است. 🍃ه. غیب آسمانها و زمین، روی دیگر سکه وجود انسان و حقایق عظیم و مخفی‌ای که در درون انسانهاست؛ چنانکه در آیه‌ای دیگر، تفکر در خویشتن را راهی به سوی فهم حقانیت آفرینش آسمانها و زمین دانسته است: «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق: آیا پس در نفس خویش نمی‌اندیشند؟ خداوند آسمانها و زمین و آنچه بین این دو است را جز به حق نیافرید» (روم/8) موید این برداشت، شعر منسوب به امیرالمومنین ع است که می‌فرماید: وَ تَحْسَبُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ وَ أَنْتَ الْكِتَابُ الْمُبِينُ الَّذِي بِأَحْرُفِهِ يَظْهَرُ الْمُضْمَر 📚(ديوان أمير المؤمنين عليه السلام، ص175) ترجمه: آیا می‌پنداری که تو جسمی کوچک هستی؟ در حالی که در تو عالم بزرگتر درهم‌پیچیده شده است؛ و تو همان «کتاب مبین»ی هستی که با حرفهای آن امور مخفی آشکار می گردد. 🍃و. ... https://eitaa.com/yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2⃣ «إِنَّ اللَّهَ عالِمُ غَيْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» 🔺همانا خداوند عالم به غیبِ آسمانها و زمین است؛ قطعا او به درون سینه‌ها داناست.🔺 چه ارتباطی هست بین این دو جمله؟ 🍃الف. می‌خواهد بفرماید که خداوند هم به عالم بیرون از انسان کاملا علم و احاطه دارد و هم به عالم درون انسان؛ و این دو، اشاره به همان دوگانه آفاق و انفس است که در آیه «سَنُريهِمْ آياتِنا فِي الْآفاقِ وَ في أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَق» (فصلت/53) بدان اشاره شده است. 🍃ب. نه آنچه در آسمانها و زمین بر شما مخفی است از او مخفی می‌ماند و نه آنچه شما در سینه خود مخفی می کنید 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص642) 🍃ج. وقتی هیچ امر نهانی در آسمانها و زمین بر خداوند مخفی نیست، پس آنچه شما در سینه‌هایتان مخفی می‌کنید هم بر او مخفی نمی‌ماند. در واقع جمله اول دلیلی است برای پذیرش جمله دوم. 📚(تفسير كنز الدقائق، ج10، ص579) 🍃د. در آیات قبل از بهشت و جهنم و بهشتیان و جهنمیان سخن گفت؛ شاید می‌خواهد اشاره کند اینکه خداوند بهشتیان را در بهشت و جهنمیان را در جهنم جای داد ناشی از این است که هم غیب آسمانها و زمین را می‌داند و هم نهانی‌ترین عرصه وجود آدمیان را؛ و از این روست که می‌داند که وجود چه کسی با چه جایگاهی در عالم تناسب دارد؛ و این قرار گرفتن بهشتیان در بهشت و جهنمیان در جهنم عین عدل است. 🍃ه. غیب آسمانها و زمین، روی دیگر سکه وجود انسان و حقایق عظیم و مخفی‌ای که در درون انسانهاست؛ چنانکه در آیه‌ای دیگر، تفکر در خویشتن را راهی به سوی فهم حقانیت آفرینش آسمانها و زمین دانسته است: «أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق: آیا پس در نفس خویش نمی‌اندیشند؟ خداوند آسمانها و زمین و آنچه بین این دو است را جز به حق نیافرید» (روم/8) موید این برداشت، شعر منسوب به امیرالمومنین ع است که می‌فرماید: وَ تَحْسَبُ أَنَّكَ جِرْمٌ صَغِيرٌ وَ فِيكَ انْطَوَى الْعَالَمُ الْأَكْبَرُ وَ أَنْتَ الْكِتَابُ الْمُبِينُ الَّذِي بِأَحْرُفِهِ يَظْهَرُ الْمُضْمَر 📚(ديوان أمير المؤمنين عليه السلام، ص175) ترجمه: آیا می‌پنداری که تو جسمی کوچک هستی؟ در حالی که در تو عالم بزرگتر درهم‌پیچیده شده است؛ و تو همان «کتاب مبین»ی هستی که با حرفهای آن امور مخفی آشکار می گردد. 🍃و. ... https://eitaa.com/yekaye
مراسم جشن میلاد امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در اراک @souzanchi
970211 مهدویت در افق فطرت. پرسش و پاسخ.mp3
9.17M
پرسش و پاسخ پایانی جلسه مهدویت در افق فطرت @souzanchi