eitaa logo
🏴سرای شعر محتشم🏴
365 دنبال‌کننده
4 عکس
1 ویدیو
11 فایل
📍کانال شعر حضرات معصومین علیهم صلوات الله ❤️امام صادق علیه السلام:❤️ ✍️ من قال فینا بیت شعر بنی الله له بیتا فی الجنه هر کس در راه ما و برای ما یک بیت شعر بسراید، خداوند برای او خانه ای در بهشت، بنا می کند. @stayashura99 📔وسائل الشیعه ۱۴۰۲/۰۳/۲۳
مشاهده در ایتا
دانلود
دوبیتی حضرت زهرا دعوا نکن بلوا نکن مادرم افتاده زمین نکاه نکن لگد نزن بی حد نزن دختر پیغمبره حرف بد نزن @stayashura313
شکر خدا که نام علی در اذان ماست ما شیعه ایم و عشق علی هم از آن ماست ذکر علی عبادت مختص شیعه است این اسم اعظم است که ورد زبان ماست با هر نفس علی شده ذکر لبم مدام این "یا علی" همیشه رفیق لبان ماست از "یا علی" زبان و دهان خسته کی شود؟ اصلاً زبان برای همین در دهان ماست دنیا و آخرت بخدا نیست جز علی بغض علی جهنم و حبّش جنان ماست ما را گمان کنم ز علی آفریده اند عشقش سرشته در گل ما، بند جان ماست ما شیعه زاده ایم، خدا را هزار شکر این شیعه زادگی شرف خاندان ماست ما عاشق علی شده ایم و بدون شک این هم ز پاکدامنی مادران ماست ما را چکار غیر علی را؟ فقط علی آری علی علی بخدا آب و نان ماست پیرم که سایه اش همه دم مستدام گفت: عشق علی همیشه و هرجا نشان ماست محمد هاشم مصطفوی @stayashura313
ذلیل شد امیری‌اش، صغیر شد کبیری‌اش شکسته شد توهّمِ شکست‌ناپذیری‌اش صفوفشان دو دسته شد، عنانشان گسسته شد فسونشان فسانه شد، طلسمشان شکسته شد تمام شد دوبار در زمین فساد کردنش لَتُفسِدَنَّ مَرَّتَینِ فِی البِلاد کردنش تو سرزمین قبله‌ای، اقامه کن نماز را بی‌آبرو کن این جماعت قمارباز را تمام آیه‌های سرخ فتح را مرور کن زمین به ارث می‌رسد، نگاه در زبور کن تو نقطۀ تلاقی چهارسوی عالمی و جُرم تو همین‌که ایستاده‌ای و محکمی چه نقشه‌ها برای تو کشیده‌اند گرگ‌ها چه خواب‌ها، چه خواب‌ها که دیده‌اند گرگ‌ها چه شاخه‌ها تبر شود، چه زیرها زبَر شود که سازمان بی‌ملل حقوق بی‌بشر شود! دوباره از خیانت سران خودفروخته هزار سرو لِه شد و هزار غنچه سوخته سکوت‌های بی‌شرف، قنوت‌های بی‌هدف منافقان میان حقّ و باطل‌اند بی‌طرف درنگ شو! به سوز سینه اهلُ بَیت را بخوان شتاب کن، وَ ما رَمَیتَ إذ رَمَیت را بخوان قیام آدمیّت و خروش دینی است این صدای پای زئران اربعینی است این ورای این حصارها و سیمِ خاردارها طلوع می‌رسد، شکوفه می‌کند بهارها به دوست خنده می‌زند، به دشمن اخم می‌کند طبیبمان می‌آید و علاج زخم می‌کند یگانه راز رَستن و نجات چیست عاقبت؟ به عصر کربلا قسم، مقاومت مقاومت ✍ @stayashura313
گفتم بسته‌ست دلم گفت منم قفل‌گشا ...!
  از دوری نگار فقط آه می کشیم ما از فراق ناله ی جانکاه می کشیم جمعه روی جمعه تلنبار می شود گاهی عتاب تو به صلاح دوام ماست ما انتظار سیلی گه گاه می کشیم ما از تب وصال توان کسب می کنیم یک کوه را به قدر پر کاه می کشیم باید به زور، گریه از این چشم ها گرفت با دست خویش آب از این چاه می کشیم شرط عروج بنده به بغض پگاه اوست آمد نماز صبح و نیامد نگار من شرط عروج بنده به بغض پگاه اوست خود را به سمت اشک سحرگاه می کشیم هر کس دلیل قد خمم را سوال کرد گفتیم بار نوکری شاه می کشیم این اعتقاد ماست که دلخواه فاطمه است در روضه هر چه ناله ی دلخواه میکشیم آقا قسم به عمر کم مادر شما ناز تو را به این دم کوتاه میکشیم در کوچه گوشواره ی مادر شکسته شد ما هر چه میکشیم از آن راه میکشیم @stayashura313
برای دردِ دلم همسُخن نمی آید کسی به کلبه ی احزان من نمی آید هنوز با پر پروانه کار دارد شمع هنوز بوی خوشِ سوختن نمی آید میان قبر شبی که شدم تک و تنها کسی به غیر همین "پنج تن" نمی آید اگر علی پدر خاک نام دارد پس به شیعه کُنیه ی "دور از وطن"نمی آید به روضه آمدن ما عنایت زهراست بدون دعوت او سینه زن نمی آید به غیر پیرهن مشکیِ عزای حسین لباس دیگری اصلاً به من نمی آید دم "حسین" گرفتیم و گریه راه افتاد که "اشک"،بی مددش مطلقاً نمی آید چه خوب می شد اگر روضه خوانمان می گفت: صدای چکمه ی یک بددهن نمی آید نَکِش،نَبَر،به خدا کهنه‌پیرُهَن،پاره است به کار هیچکس این پیرهن نمی آید حصیر مندرسِ روستا تن "شاه" است قبول کن که به "نوکر" کفن نمی آید @stayashura313
دلم خوش است که عمری به پای گل، زارم مباد آنکه برون افکنی ز گلزارم چگونه یار بخوانم ترا که می بینم تو خوب تر ز گل و من کم از خارم دو قطره اشک خجالت، هزار کوه گناه کرامتی که همین است جنس بازارم محبت تو نیاید ز سینه ام بیرون اگر کشند به تیغ و کِشند بر دارم به چشم پادشهان ناز می کند پایم که خاک راه غلامان حضرت یارم به حشر هم که برانی مرا ز خویش، هنوز از اینکه نام تو بردم به تو بدهکارم پر از توام به تهی دستی ام نگاه مکن مگو هیچ ندارم، ببین ترا دارم من و محبت تو حیف حیف حیف از تو من و زیارت تو، خواب یا که بیدارم؟ شراره ای بزن از سوز خویش بر جگرم کز این شراره بسوزد تمام آتارم به نام عشق تو یک عمر سوختم، مگذار دوباره روز قیامت برند در نارم منم غلام غلام سیاه تو میثم که بر سرشک بود سبز، نخل پر بارم @stayashura313
خوشم که شاه رئوفم مرا صدا کرده میان این همه مردم مرا سوا کرده مرا کشانده به اینجا دگر عوض بشوم به بی پناهِ گنهکار اعتنا کرده ز گوشه ی حرمش تا به عرش راهی نیست مرا امام رضا عاشق خدا کرده اگر گره به دلم خورده چاره اش اینجاست گره ز کار دلم با نگاه وا کرده یقین کنید که سلطان نگفته می بخشد همین که زائر اویی به تو عطا کرده زمان جلوه ی یا ایهاالرضایی خویش ز بس که لطف نموده همه رضا کرده به زیر سایه ی ایوان باصفای رضا دلم هوای نجف ؛ صحن مرتضی کرده بلند بلند به پیری گریه می کنم امشب شبیه طفل که دست پدر رها کرده صدای پای محرم به گوش می آید چه آتشی به جگر روضه ها به پا کرده قسم به ناله ی شب های جمعه ی زهرا دلم هوای سحرهای کربلا کرده صدا زند پسر من ؛ کدام بی انصاف تنت بدون کفن بر زمین رها کرده ؟ @stayashura313
خونه اواره ها، مقصد بیچاره ها روضه امام حسینه دوای درمونده ها، امید جامونده ها روضه امام حسینه حسین میدونی ندیده عاشقت شدم من حسین دلمو به ضریحت گره زدم من حسین با تموم بدی ها باز اومدم من سنگین تر از همیشه، بار گناه آوردم تو اوج بی پناهی، به تو پناه اوردم یا اباعبدالله اقای من نگار شوریده ها مرحم غمدیده ها روضه امام حسینه پناه گاه دل مصیبت کشیده ها روضه امام حسینه حسین سرمو میخوام رو شونه هات بزارم‌ حسین میدونی غیر خودت کسی ندارم حسین تا نبینم حرمو دل بیقرارم حال منو عوض کن، میخوام که سر به راه شم کافیه از همین‌جا زائر کربلا شم یا ابا عبدالله آقای من @stayashura313
ابر بهارم یابن زهرا تا کی ببارم یابن زهرا ای آخرین مسافر دنیا کجایی ای یوسف صحرایی زهرا کجایی شاها نظر به ما کن لطفی بر این گدا کن در یک قنوت وترت آقا ما ر ُ دعا کن (یابن الحسن کجایی) دلم هوای دیدنت کرد یا طلعة الرشیده برگرد ای روشنی بخش دلم تو آفتابی کی میشود بیپرده بر دنیا بتابی یه سر اگه شد آقا بیا به روضۀ ما تا از شرار آهت آتش بگیرد اینجا (یابن الحسن کجایی) همراه خود ای بیقرینه یه شب ما رُ ببر مدینه شاید مرا یک شب کنار خود نشانی بالای قبر مادرت روضه بخوانی روضه از آن جوانی که شد قدش کمانی هم شد مویش سپید و هم رویش ارغوانی (یابن الحسن کجایی) @stayashura313
سر ِ تورا به رويِ نيزه آشيان دادند مرا به مجلس نامحرمان مكان دادند جماعتي كه نمك خورده يِ علي بودند به خواهرت سر ِ بازار ِ كوفه نان دادند @stayashura313
بده در راهِ خدا ، من به خدا محتاجم  من به بخشندگیِ آل عبا محتاجم از قنوت سحرِ مادرتان جا ماندم  پسرحضرت زهرا به دعا محتاجم مهربان، كاش زهيریِ بغلم می كردی  من به آغوش پُراز مِهر شما محتاجم فطرس نفس مرا گوشه چشمت کافیست  با پروبالِ شكسته به شفا محتاجم شوق پرواز بده روح زمينگير مرا  به جنونِ سرِ ايوان طلا محتاجم دودِ اين شهر مرا از نفس انداخته است  به هوایِ حرم كرببلا محتاجم چقدر گريه كنم تا نبری از يادم!؟ در سراشیبیِ قبرم به شما محتاجم وحید قاسمی @stayashura313
مستی از جام تو سر منزل هوشیاری ماست بیدل از عشق شدن شیوۀ دلداری ماست مبتلای تبِ عشقیم و تجلی داریم درد بیچارۀ این، لذت بیماری ماست بیدلی اول راه است خدا را عشق است دل ز ما دلبری از یار ز همکاری ماست هو کشان قد علم اندر صفِ رندان کردیم چوبۀ دار فقط مسند سرداریِ ماست هرکجا جلوۀ یاراست همانجا عرش است نمک خانه اش اسباب گرفتاری ماست دل ما میکده و صاحبِ میخانه حسین می حسین باده حسین ساغر و پیمانه حسین هنرِ عشق به تصویر کشیده آهی دلِ ما را به حریم تو نموده راهی نوکر خانۀ تو عارفِ بالله شود علی اکبر بشود «جُونِ» سیاهی گاهی نوکرت پیر که شد دلبری اش بیشتراست ماجرایی شده این قصۀ خاطرخواهی زلفِ خود پهن نمودی و شکارم کردی به هدایت برسد صید تو از گمراهی خاطرم نیست چه شد دل به تو دادم آقا بی سر و پا چو منی در ره تو شد راهی دردل کردنِ با تو چقَدَر می چسبد چون کریمی و زاحوال گدا آگاهی خون من نذر نگاهت لک لبیک حسین شاهِ عاشق کُشی و حضرت ثارالهی چه کسی فکر غلام است به غیر از ارباب پسرِ فاطمه این سائل خود را دریاب اثر بارش باران به چمن می ماند عشق بازی که سر افتاد ،سخن می ماند از گل تربت تو بوی حرم می آید عطر سجاده سحرگاه به تن می ماند خواب دیدم سحری پای ضریحت هستم چه کنم حسرت آن بر دل من می ماند چه جوان ها که به پای غم تو پیر شدن بشود دوستی آن دم که کهن می ماند با گنهکاری من دیدن تو ممکن نیست بر ترانی دلم پاسخ لن می ماند بوی سیب از همه ی کرببلا می آید اشک مادر اثرش روی بدن می ماند هر چه مردست اگر پای تو بی سر بشود پرچم عشق تو بر شانه ی زن می ماند صدهزاران چو اویس ،خاک ره زینب نیست عاشق از یار جدا شهر قرن می ماند؟؟ گر بنا شد که وصیت بنمایند عشاق چه بدن هاست که بی غسل و کفن می ماند یاد پیراهن تو بال و پرم درد گرفت بوریا گفتم و دیدم جگرم درد گرفت گریه دار است عجب نام اباعبدالله جان فدای عطش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشم ما شد ز ازل جام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شهادت به سرانجام اباعبدالله غیر ارباب به هر بی سر و پا رو نزنیم ما که جلدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کرببلا ، پیرهن مشکی من می شود حوله ی احرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب ناله ی آرام اباعبدالله مادرش گوشه ی گودال تماشا میکرد غرق خون شد به خدا کام اباعبدالله قاسم نعمتی @stayashura313
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سايه اين خيمه کرده ايم اقامت شفيع گريه کنانش ائمه اند يکايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه ندارد چه سود آه خجالت کسى که اشک ندارد چه سود اشک ندامت چه نعمتی است نشستن میان مجلس روضه که جبرییل در آنجا فکنده رحل اقامت کسى که بارعلم را به شانه اش نکشيده ست بعيد نيست بميرد به زير بار ملامت کسى که در پى کار حسين نيست, محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت ""کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی زشیعگی چه علامت کسی که در کفنش تربت حسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت زدنیا به نزد فاطمه ریزد زدیده اشک ندامت"" به روزحشر که جمله فقير وکاسه بدستند خدا به زائر تو ميدهد مقام زعامت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد برابرش نکنم با هزار تاج کرامت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زده ست به نامت علی اکبر لطیفیان @stayashura313
این راز پُر از عذاب پیشت باشد تصویر من ِ خراب پیشت باشد   شاید که محرّمت نبودم آقا! این اشک، علی الحساب پیشت باشد @stayashura313
من تو گرفتاری هام من کنار تو میمونم زندگیمو من آقا جون به تو مدیونم ۲ تو همیشه حواست به منه روزی ما با امام حسنه محرما زمین و آسمون برا غم تو سینه میزنه آشوبه زمانه دنیا نگرانه زیر علمت امن ترین جای جهانه یا عبرة کل مومن می‌نویسم من عاشقتم نشونشم چشمای خیسم ابی عبدالله الحسین ۴ هر کسی به تو دل داد از ته دلش باور کرد زندگیشو هر لحظه تو روضه ها سر کرد بانی روضه تو مادره اینجا اگه بمیریم بهتره کرببلاتو روز اربعین برای ما امید آخره قید نون شبو میزنم اربعین میام شده قرض بکنم میکنم اربعین میام آشوبه زمانه دنیا نگرانه زیر علمت امن ترین جای جهانه @stayashura313
جمعه ها را همه از بس که شمردم بی تو بغض خود را وسط سینه فشردم بی تو بس که هر جمعه غروب آمد و دلگیرم کرد دل به دریای غم و غصه سپردم بی تو تا به این جا که به درد تو نخوردم آقا هیچ وقت از ته دل غصه نخوردم بی تو چاره ای کن، گره افتاده به کار دل من راهی از کار دلم پیش نبردم بی تو سال ها می شود از خویش سؤالی دارم من اگر منتظرم از چه نمردم بی تو با حساب دل خود هر چه نوشتم دیدم من از این زندگیم سود نبردم بی تو گذری کن به مزارم به خدا محتاجم من اگر سر به دل خاک سپردم بی تو @stayashura313
پروانه شدم تا که بسوزم اما هر سوختنی سوختن شمع نشد ما جمع شدیم دور هم گریه کنیم برآن بدنی که عاقبت جمع نشد @stayashura313
ماه شب های همه خورشید ناپیدا حسین هرکسی تنهاست ذکرش میشود تنها حسین دستگیری میکند از عاشق بی دست و پا می نشاند نوکر آلوده را بالا حسین بر کسی دلبسته ام که دل نبسته بر کسی از همه دل کنده ام از این جهان الا حسین کار من گریه است از بدو تولد تا ابد خیر دیگر که ندیدم من ازین دنیا حسین بارها گفتم نمی بخشد ولی بخشید و گفت: بار آفت خورده ات را میخرد یکجا حسین سیزده نور خدا را دوست دارم مثل هم چون که میدانم در آنها هست استثناء حسین چونکه محتاج خدا بودم میان روضه ها وقت یا الله آمد بر زبانم یا حسین --------+ من فدای دختری که در خرابه بود و گفت با همان لکنت به سختی چندتا بابا حسین @stayashura313
دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد دل شکسته ام را اسیر و مبتلا کرد زسر گذشته اشکم به لب رسیده جانم که هر چه کرد با من فراق کربلا کرد شود تمام هستی فدای آن دو دستی که غرق بوسه با اشک علّی مرتضی کرد نگشت آنی آن دست جدا زدامن دوست اگر چه تیغ دشمن زپیکرش جدا کرد جز از برای داور دو تا نگشت اکبر چه شد که خصم کافر جبین او دو تا کرد سزد همه جوانان حنا زخون ببندند که جا به حجله خون یتیم مجتبی کرد فدای آن جوانی که در نماز ایثار زخون وضو گرفت و به اکبر اقتدا کرد فدای شیر خواری که وقت جان نثاری دو چشم خود ببست و دو لب به خنده وا کرد فدای آن شهیدی که زیر تیغ قاتل سرش بریده گشت و به شیعیان دعا کرد فدای جسم پاکی که قطعه قطعه گردید زقطره قطره خونش حسین را صدا کرد فدای آن شهیدی که در کنار سنگر به گریه یا حسین گفت به خنده جان فدا کرد برات کربلا را کسی گرفت (میثم) که رو برای ایثار به سوی جبهه ها رفت شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار @stayashura313