تعلیقات
#دکتر_آقاتهرانی #خاطره9 📌 مهربان با مردم... ☘ برای زیارت مقبره عارف برجسته مرحوم آیتالله #شیخ_م
#دکتر_آقاتهرانی
#خاطره10
☘ حاج آقا خیلی غبطه میخوردند که دیر با مرحوم آیتالله سعادت پرور (#پهلوانی) آشنا شدند. اما از همین جلسات محدود خاطرات جالبی نقل میکردند.
☘ در یکی از دیدارها مرحوم آیتالله #سعادت_پرور یک بیت شعر را بهعنوان توصیه و توشه به ایشان هدیه داده بودند و حاج آقا خیلی اوقات برای توصیه به ما همین بیت را میخواندند:
🌱 پیوند عمر بسته به مویی است، هوش دار...
🌱 غمخوار خویش باش، غمِ روزگار چیست...
#دکتر_آقاتهرانی
#آیتالله_پهلوانی
#توصیه
🆔 @taalighat
☘ توصیه مرحوم آیتالله سعادت پرور:
🌱 پیوند عمر بسته به مویی است، هوش دار...
🌱 غمخوار خویش باش، غمِ روزگار چیست...
🆔 @taalighat
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#اولین_سالگرد
❇️ به مناسبت اولین سالگرد رحلت حضرت آیتالله #مصباح_یزدی، برای دسترسی آسان به مطالبی که طی این مدت در #کانال درباره ایشان نوشته شد، به لینک های زیر مراجعه بفرمایید 🔻🔻🔻
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔹 #خاطره1: تندیس عمار: بخش اول
https://eitaa.com/taalighat/273
🔸 #خاطره1: تندیس عمار: بخش دوم
https://eitaa.com/taalighat/275
🔹 #خاطره2
https://eitaa.com/taalighat/294
🔸 #خاطره3: اسم من، محمد تقی
https://eitaa.com/taalighat/296
🔹 #خاطره4: تواضع در محضر ولی...
https://eitaa.com/taalighat/299
🔸 #خاطره5: علمدار بصیرت
https://eitaa.com/taalighat/300
🔹 #خاطره6: برای تقی دعا کنید
https://eitaa.com/taalighat/345
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
📌 متن حجت الاسلام #حجتی_کرمانی درباره شخصیت آیت الله #مصباح
https://eitaa.com/taalighat/302
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 1
https://eitaa.com/taalighat/307
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 2
https://eitaa.com/taalighat/308
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 3
https://eitaa.com/taalighat/309
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 4
https://eitaa.com/taalighat/314
📌 ناگفته های ابوالحسن #نواب از آیت الله #مصباح _ بخش 5
https://eitaa.com/taalighat/315
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🆔 @taalighat
تعلیقات
#آیت_الله_مصباح_یزدی #اولین_سالگرد ❇️ به مناسبت اولین سالگرد رحلت حضرت آیتالله #مصباح_یزدی، برای
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#خاطره7
🔻 #مرد_میدان_اندیشه
🔹 حوالی سالهای 1379 بود. دوران #اصلاحات و اوج حملات سیاسی و فکری و اجتماعی #اصلاحطلبان. روزی نبود که در کشور مشکلی پیش نیاید. تا جایی که معروف شده بود هر 9 روز یک #بحران! همهجا پر بود از #شبهه و درگیری فکری! اینجا بود که نیاز به یک #تکیهگاه_فکری خودنمايي میکرد.
🔹 در میانهی این تلاطم #امواج_شبهات، آیتالله #مصباح یزدی یک تنه به میدان آمده بود و از این شهر به آن شهر سفر میکرد و بین طیفهای مختلف حاضر میشد و با حوصله جوابگوی ذهن آسیب دیده و پر از شبهه جامعه بود.
🔹 در همین ایام بود که آیتالله #مصباح به همدان آمدند. سفری 3 یا 5 روزه بود. عصرها در #مهدیه همدان سخنرانی عمومی داشتند و در پايان جلسه به خلاف روال منابر عادی، مدت قابل توجهی به پرسش و پاسخ میگذشت. هر کسی هر سؤالی داشت میپرسید و ایشام با لبخند همیشگی که بر لب داشت پاسخ میداد. هنوز برخی سؤالها در خاطرم هست. عالمی در آن تراز در میانه مردم و متصل به ذهن پرشبهه جامعه ایستاده بود.
🔹 شبها در #دانشگاه بین دانشجویان برنامه سخنرانی و پرسش و پاسخ داشت. در بین #دانشجویان خیلی صمیمی و مهربان مینشست و میگفت و میشنید. ما هم نوجوان بودیم و دوستدار آقای #مصباح، از این جلسه به آن جلسه خودمان را به او میرساندیم و بماند که چه لذتی داشت.
🔹 در طول روز هم جلسات و دیدارهای متعدد دیگر. جالبتر اینکه به شهرهای کوچک و کم جمعیت استان هم به سادگی سفر میکرد. شهرهایی که شاید یک منبری معروف را هم بهسختی در خود دیده باشند، اما #احساس_تکلیف اجازه نمیداد یکجا بنشیند.
🔹 از این شهر به آن شهر و از این جمع به آن جمع و از این جلسه به آن جلسه، #مردانه در میانهی #میدان ایستاده بود. گفتند طی آن 8 سال اصلاحات، قریب به چند هزار سخنرانی و مناظره داشت... یک عالم و #متفکر و فقیه و #فیلسوف اینچنین بی تکلف در وسط #میدان...
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#مرد_میدان
#تکیهگاه_فکری
#تکلیف_گرایی
🆔 @taalighat
تعلیقات
#آیت_الله_مصباح_یزدی #خاطره7 🔻 #مرد_میدان_اندیشه 🔹 حوالی سالهای 1379 بود. دوران #اصلاحات و اوج ح
#آیت_الله_مصباح_یزدی
#خاطره8
🔻 اولین دیدار: صمیمانه با جوانان
☘ همان سال 79 که #آیتالله_مصباح همدان بودند، خیلی دنبال دیدار #خصوصی با ایشان بودیم تا راحتتر سؤالات مان را مطرح کنیم.
☘ یک روز وقت گرفتیم و به محل اقامت ایشان رفتیم. سه نوجوان دبیرستانی با ذهنی مملو از سؤال. در اتاق سادهای وارد شدیم و آیتالله #مصباح تشریف آوردند.
☘ روی زمین مقابل ما نشستند. یکی از محافظ ها، یک پشتی برداشت و خواست ایشان بهجای تکیه به دیوار، به آن پشتی تکیه دهند. همینکه پشتی را آورد، آیتالله مصباح فرمودند:
دیگه #تشریفاتی شد ...
☘ میخواستند احساس #صمیمت بین چند جوان و ایشان حفظ شود و هیچ تفاوتی حتی در نوع نشستن نباشد. بعد شروع کردیم سوال پرسیدن. یکی از بچهها که متأثر از #اصلاحات هم بود با لحن بسیار تندی سوالی پرسید و ایشان را نقد کرد.
🔹 اما آیتالله مصباح با کمال #آرامش و بدون کوچکترین تکدر خاطری، با #لبخندی که همیشه بر لب داشت آرام و مهربانانه پاسخش را داد. کاملا #پدرانه...
🔻 برای من این نکته مهم بود، یک عالم برجسته حوزه و یک #اندیشمند در سنین پیری، چقدر با حوصله و صمیمی چند #نوجوان که اطلاعات خاصی دارند و نه جایگاهی، خلوت کرده، برای آنها #وقت گذاشته و با آنها گپ و گفت میکند تا گرهای از ذهن آنها باز شود.
🔻 آن روز آنقدر با حوصله ما را پذیرفتد که اصلاً دچار احساس بدی نشدیم. اینکه حس کنیم با اکراه در جلسه نشستهاند، یا عجله دارند، یا حوصله چندجوان بی تجربه را ندارند... اصلاً و ابداً. با فراغ بال و صمیمیتی که کاملاً قابل ادراک و احساس بود از ما استقبال کردند.
🔻 از این جنس رفتارها و تعاملات چند نمونه سراغ داریم؟؟؟
🆔 @taalighat
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔻 مثل اربعین...
☘ شب تشییع پیکر مطهر #حاج_قاسم در قم، بهسمت بلوار پیامبر اعظم حرکت کردیم. محلههای منتهی به بلوار همه مملو از جمعیت بود. ماشینها در فاصلههای بسیار دور از محل تشييع پارک شده بودند و خانوادهها پیاده راهی مراسم بودند.
☘ از کوچه پس کوچههای محلهها که رد میشدیم دیدم خیلی از مردم درب منازل شان را باز کردند و دم در ایستاده بودند مردم را دعوت میکردند داخل منزل.
یکی وسط حیات فرش انداخته بود برای نشستن و استراحت. جمعیت زیاد بود و زمان رسیدن پیکر شهید دقیقاً روشن نبود. امکانات رفاهی هم در حد آن جمعیت وجود نداشت. ولی مردم مثل همیشه وسط صحنه بودند.
یکی آب میداد.
یکی نذری و غذا.
یکی میگفت بچهها اگر خسته شدند، بیایید خستگی بگیرید...
تنها چیزی که در ذهنم تداعی شد #خاطرات_اربعین بود. مردم خودجوش همه امکاناتی که داشتند را برای #حاج_قاسم بذل میکردند.
☘ مردم از هر رنگ و طیف و سلیقهای آمده بودند سردارشان را بدرقه کنند. این حجم از جمعیت را در شبهای #اربعین و در شب نیمه شعبان دیده بودم. موج جمعیت وسط بلوار پیامبر اعظم و اشکهای روان پیر و جوان و کوچک و بزرگ از هر رنگ و سلیقه میگفت حاج قاسم #قهرمان_ملی این مرز و بوم است.
#حاج_قاسم_سلیمانی
#قهرمان_ملی
#مرد_میدان
#مثل_اربعین
🆔 @taalighat
#شعر
#پارههای_دل
شکر خدا که سایهی تان هست بر سرم
حالم خراب بود ولی با تو بهترم...
شکر خدا که #سنگ_صبور دلم شدی
بانوی من، عزیز خدا، ناز مادرم...
پیش تو میشود ز غم و غصهها نوشت
از خستگی قلب و دل و روح و پیکرم...
روزی کبوتر #حرمت بودهام ولی...
بالم شکسته است و به جایی نمیپرم
دردم نهفته به ز #رفیقان_مدعی
دردم برای غیر تو بانو نمیبرم
امروز را نبین که تهیدست و مفلسم
من از موالیان قدیمی حیدرم
یا أیها العزیز تصدق علی الفقیر
کاری بکن برای دلم #صاحب_کرم
➖➖➖➖➖
ای آنکه خاک را به نظر کیمیا کنی...
آیا شود که حال مرا رو به را کنی...؟
🆔 @taalighat
تعلیقات
#قدیمیها _ 17 ⌛️ بین بازاریهای قدیمی مرسوم بود قبل از اینکه شروع به کسب و کار کنند، ابتدا شش ماه
#قدیمیها _ 19
🔻 احتیاط در معامله...
☘ مرحوم سید جواد برقعی، پدر شهید سید احمد برقعی از افراد محترم و بازاریهای معتمد همدان بودند. حاج شیخ حسین #انصاریان معمولا وقتی به همدان میآمدند در منزل ایشان اقامت داشتند.
☘ روزی طبق روال عادی کسب و کار یک بار #انگور بسیار مرغوب به یک مشتری فروختند. حجم معامله بسیار زیاد بود و طبیعتاً سود خوبی هم نصیب ایشان شد. مشتری هم بار انگور را برای شهر دیگری میخواست و انگورها را جعبه جعبه داخل ماشین سنگین بار زدند و طرف رفت.
☘ مدتی گذشت به مرحوم #برقعی خبر رسید این فرد انگورها را برای تهیه #مشروب خریداری کرده است. ناگهان ایشان برآشفته شد و با خودروی شخصیاش حرکت کرد در جاده بهدنبال مشتری.
☘ بالاخره او را وسط جاده زنجان پیدا کرد و فرمود: من ثمن معامله و همه هزینههایی که متقبل شدی را میدهم ولی انگورها را پس بده، نمیخوام در تولید #مشروب شریک باشم.
🔻🔻🔻🔻
📌 پینوشت:
بهلحاظ فقهی این معامله اشکالی نداشته ولی قدیمیها چنان اهل احتیاط بودند که حتی حاضر به مشارکت در مقدمات امر حرام هم نبودند. نتیجه همین لقمه حلال با احتیاط میشود شهید بزگواری چون #شهید_سیداحمد_برقعی و استاد مهذب، عزیز و گمنامی چون حجتالاسلام والمسلمین #سیدجعفر_برقعی...
🔳 سالگذشته پدر شهید برقعی از دنیا رفتند و چند روز قبل هم مادر شهید برقعی، نثار روح مطهرشان #صلوات 🔳
🆔 @taalighat
تعلیقات
#قدیمیها _ 19 🔻 احتیاط در معامله... ☘ مرحوم سید جواد برقعی، پدر شهید سید احمد برقعی از افراد محت
#قدرشناسی
🔻 مثل شهدا...
☘ حاج حمید آقای #ملکی (مدیر سابق #معصومیه) را همیشه به عنوان کسی که زندگیاش با #شهدا است، میشناختم. ذهن و فکرش همیشه یاد شهدا بود و حتی معیار ارزشگذاری اش، شهدا بودند. میگفت فلانی مثل فلان #شهید است یا...
☘ یک روز از حاج آقا پرسیدند شما که اینقدر با حرارت و حسرت از #خاطرات_شهدا یاد میکنید، ناراحت نیستید که دیگر کنار شهدا نیستید و تنها ماندید؟
☘ حاج آقا در پاسخی غیرمنتظره گفتند: نه!
☘ در توضیح ادامه دادند: من الان هم کنار شهدا زندگی میکنم. خیلی از افرادی که کنارم هستند، #مثل_شهدا هستند از جمله حاج سید جعفر آقای #برقعی. اخلاق و رفتار و منش و افکارشان همان مشی و منش شهداست.
☘ حاج آقای #برقعی یک #شهید گمنام کنار ماست، تا هست قدرش را بدانیم.
🆔 @taalighat