🔰 ما عاشق آفریده شده ایم.
✍️ استاد علی صفایی حائری
🔸 مشتاقهايى هستند كه مىسوزند و با صميميت و درد و رنج مىپرسند :
چه كنيم كه براى خدا باشيم...؟
چگونه در خودمان عشق و ايمان بسازيم...؟
از كجا و با چه وسيلهاى مىتوانيم حركتها را و محركها را كنترل كنيم...؟
و از راه نزديك به مقصد برسيم...؟
🔹 اينها خيال مىكنند كه بايد در خودشان عشقى بسازند و يا حركتى ايجاد كنند، غافل از اينكه اين همه را دارند.
تمامى وجودشان سوز و شور است. تمامى وجودشان حركت است. مگر از صبح تا شام بيكار هستند؟ و مگر اين همه رنج و كار، بدون عشق و نيرويى جوشنده امكان دارد...؟
💢 ما عاشق آفريده شدهايم و نه تنها عشق، كه حركت را، كه فعاليت را با خود داريم. ما عاشق آفريده شدهايم. عشق را داريم ولى معشوقهامان را انتخاب مىكنيم. عشق هميشه هست، آنچه كه جابه جامىشود معشوقها و محبوبها هستند.
🔸 در فاصله تولد تا مرگ، عشق هميشه جارى است و حركت هميشه برپاست. ما نمىتوانيم از آنها جدا شويم كه اينها در ساخت ما، در تركيب ما حضور دارند. ما تنها مىتوانيم خودمان را با معشوقهامان مقايسه كنيم و ما مىتوانيم معشوقهامان را با يكديگر مقايسه كنيم و با اين دو مقايسه عشقهامان را رهبرى كنيم و معشوقهامان را انتخاب نماييم.
🔹 ما گذشته از عشق و سوزمان، با فكر و شعور و با سنجش و مقايسه هم همراه هستيم تا هنگامى كه فقط از همان عشق و همان حركتمان استفاده مىكنيم و تسليم عشق و شورمان هستيم و دنبال هوسمان مىگرديم، ناچار به بحرانها و درگيرىهاى درونى مبتلا مىشويم.
📚 کتاب صراط صفحه ۹
⚜️ @taammolat74
🔰 راه بیبازگشتِ اندیشیدن
✍️ میلاد نوری
🔘 بخش 1 از 2
🔸فراز و فرود تاریخی، ساختارها را بر افراد تحمیل نمیكند چراكه خود ایشان بخشی از این فراز و فرودند. #ساختار را همین كسانی میسازند كه در میان آن گرفتار شدهاند. نسبتی دوسویه میان جزء و كل برقرار است. بسیاری از مردمان نمیدانند كه چرا #زندگی میكنند و شایسته كدام مسیر و غایتند؛ اینها رنجكشانیاند كه حاصل دسترنجشان نانی است كه بر سفره دیگران است؛ دیگرانی كه بر اسب نادانی ایشان میتازند. كسی را یارای آن نیست تا این اسب را به زیر كشد زیرا اگر لب گشاید و از جایگاه پر از رنج آنان سخن گوید، اول كسی كه بر او خواهد آشفت همین رنجورانند كه نادانی خود را میپرستند. ایشان دشمن هر كسیاند كه بیچارگیشان را گوشزد میكند.
🔹ساختارها «اندیشه» را به انزوا میرانند؛ كسانی به دشمنی با آن برمیخیزند، #اندیشه را به سُخره میگیرند و هرگونه تلاش برای «فهمیدن» را رنج بیحاصل میدانند، حال آنكه رنج «نادانی» را انكار میكنند. اگر روزی فروغ اندیشهای در ذهن كسی بدرخشد كه به هزار جان كندن، ارمغانی برای جانهای آگاه آورده است، پاسبانِ باورهای مألوف بر آن میشود تا این شمع را فروكشد. آن رنجوران و این پاسبانان برای كشتن اندیشه همداستانند. آن یكی از خوابگردی خود آسایشی ساخته و این یكی از پاسبانی خود منزلتی فراچنگ آورده است.
🔸كسانی نیز نظارهگر خویشند. هر روز هزار بار از آنچه داشتهاند، میگسلند و راه نو میجویند. #اندیشمندان در افق اندیشههای نو سیر میكنند؛ افقی سوی بینشهای مألوف است. ایشان را یارای سخن نیست اما قدرت سكوت نیز ندارند؛ اگر دم دركشند با وجدان خویش دست به گریبانند و اگر سر بر كنند، گرفتار طعن كسانی كه نیندیشدن را پیشه كردهاند؛ كار ایشان ستیزه كردن با #عادتها و فراخواندن به راه بیبازگشت «اندیشیدن» است.
✔️ [ادامه دارد...]
⚜️ @taammolat74
🔰 راه بیبازگشتِ اندیشیدن
✍️ میلاد نوری
🔘 بخش 2 از 2
🔸اندیشه راه بیبازگشتی است زیرا از سنخ «شدن» است. آن كس كه میاندیشد، آرام نمیگیرد و باز نمیایستد؛ از این روست كه به سخنان مشهور و مقبول دل خوش نمیكند و چیزی را مسلم نمیانگارد. پیروان باورهای مألوف اینان را دشمن میدارند. «دوستداران دانایی» اگر بهراستی شایسته این عنوان باشند، دوستداران سلوكی ناتمامند؛ آنان در هیچ مقامی سكنی نمیگزینند و مردمان را نیز از سكونت بر حذر میدارند. اما مردمان، چه آنان كه به نادانی خود خرسندند و چه آنان كه از این نادانی جایگاهی یافتهاند، خواهان سكوت و سكونتند. ساختاری كه فروغ اندیشه را میكشد، زاده این همداستانی است.
🔹كسانی كه در باورهای مألوف قراری یافتهاند در عمارتی منزل دارند كه هر روز بیسامانتر میشود؛ اما چنان سر در گریبان خویش دارند كه فرسودگی آن عمارت را درنمییابند. آنكه میاندیشد، دلنگران روزی است كه آن عمارت تبدیل به ویرانهای شود و سكونتیافتگان را دفن كند. «دوستدار دانایی» همسفر خستگیناپذیر «وجود» است. چنین مسافری، خودش را در تاریخ باز میخواند و به تاریخِ خودش میاندیشد؛ غایت چنین مسافری، جز آن نیست كه «#خودآگاه» باشد و در ساحت «خودآگاهی» نسبت عقلانی با هستی، جهان و انسان برقراركند.
🔸«دوستدار دانایی» هر روز عمارتی میسازد تا از فرو ریختن عمارتهای فرسوده ایمن باشد. او به «#هستی» میاندیشد و هر دم در #زمانه و زمینهای كه دارد نسبتی نو با آن برقرار میكند؛ او دیگران را نیز به بازاندیشی در خویش و بازسازی عمارتهای فرسوده فرا میخواند. همین تلاش است كه او را وادار به نقد ساختارها میكند. او رنجوری رنجكشان و بیچارگی ایشان را درمییابد و همو است كه ایشان را تشویق میكند تا نسبتهای نو بسازند و ساختارها را از نو برنهند. صدای چنین كسی، ندای «خودآگاهی» است.
🔹ساختارها و نهادها را آدمیان میسازند و خود در میان اینها گرفتار میشوند؛ هیچ چیز فریبندهتر از باورهای مألوف نیست و هیچكس فریفتهتر از كسی نیست كه با جهل خویش آرام گرفته است و هیچكس فریبكارتر از آن كس نیست كه از نردبام این جهل بالا میرود تا برای خود منزلتی به ارمغان آورد. سقراط كه ندای جاودانه «خودآگاهی» در گوش تاریخ است، جانش را در ستیزه با این فریب و فریبندگی و فریفتگی داد؛ او را پاسداران باورهای مألوف و الفتگرفتگان نادانی كشتند؛ دعوت به اندیشیدن، دعوت به واسازی عمارتی است كه آدمیان ساخته و میسازند، عمارتی كه با آسوده خاطری و فراموشی روی به ویرانی مینهد.
⚜️ @taammolat74
📑 دوهفته نامه مجازی دیدهبان اندیشه
✴️ شماره ششم/ اول تیر ۱۳۹۹
💢 موسسه فرهنگی ـ رسانهای شناخت/ گروه فلسفه و اندیشه
🔸رصد روشنفکران، اندیشمندان و ژورنالیستهای علمی در فضای مجازی
🔹دیدهبان اندیشه عرصهای است تا بازتاب و پژواک اندیشههای اصحاب علوم انسانی باشد. بازتاب اندیشههایی که در فضای مجازی به صورت پراکنده وجود دارد. اینجا فرصتی است تا بیشتر با اندیشمندان و روشنفکران و ژورنالیستهای اندیشه، آشنا شده و پای گفتارها و یادداشتهای تحلیلیشان باشیم و عالمانه و منصفانه برخی نکات آنها را تحلیل و ارزیابی علمی کنیم.
🖇 ششمین شماره این دوهفتهنامه را در پست ذیل دانلود کنید👇👇👇
⚜️ @fekrat_net
⚜️ @taammolat74
دیدهبان شماره 6-موسسه شناخت.pdf
7.72M
📑 دوهفته نامه مجازی #دیده_بان_اندیشه
✴️ شماره ششم | اول تیر ۱۳۹۹
💢 موسسه فرهنگی ـ رسانهای شناخت/ گروه فلسفه و اندیشه
🔹این شماره از دیدهبان به پروندهی ویژهای در حوزه آرای شریعتی پرداخته است و به پرسشی در باب نژادپرستی و علت اعتراضات اخیر #آمریکا پاسخ میدهد.از سوی دیگر با پرداختن به مساله قتل رومینا، چالشهای موجود در جامعه را تحلیل میکند.
🔸در بخش دیگری از این شماره، مساله نقد درون گفتمانی اصلاحات مورد بررسی قرار گرفته است. کرونا و اندیشه دینی نیز به رسم سابق، در این شماره جدید نیز مطرح شده است.
✅دیدهبان، این سعی را دارد تا مسائل و حوادث را با عینک اندیشه، عمیقتر ببیند و با تضارب آراء متفکران و نقد عالمانه و منصفانه، دریچهای بر حقیقت بگشاید. سعی ما بر این است تا محفلی برای تبادل اندیشهها باشیم و قدمی برای رشد و ارتقاء بینش نخبگان و علوم انسانی برداریم.
🔗برای مطالعه شماره قبلی اینجا کلیک کنید.
⚜️ @taammolat74
🔰 سلطه رسانههای عصر جدید
✍️ ناصر فکوهی
🔸به دلیل آنکه ذات رسانههای عصر جدید اطلاعاتی بر اساس پیشرفتی در نظامِ شناختی تداوم اندامهای انسانی (مغز)، و نه بر تداوم فیزیکی این اندامها قرار دارد، از این قابلیت استثنایی و همینطور خطرناک و مؤثر برخوردارند که دیگر در سطح «ابزار» در معنای کلاسیک، یعنی «وسیله»ای در دست انسان که از انسان دستور میگیرد، باقی نمانند.
🔹 این رسانهها، تبدیل به موجودیتهایی مستقل و یا نیمهمستقل میشوند که قوانین و روابط خود را به کنشگران انسانیشان تحمیل میکنند. لذا این سیستمهای مطبوعاتی هستند که شکل و محتوای یکدیگر را تعیین میکنند و نه کنشگران انسانی! امروز یک رسانه در فرم و محتوای خود ناچار به تبعیت از موقعیتهای مادی و غیرمادیای است که رسانههای رقیبش به کار میبرند.
🔸آنها که خود را #استراتژ_رسانهای مینامند، اغلب کاری نمیکنند جز بازتولید ابزاری افسار گسیخته و اندیشمندشده و تحمیل آن به انسانها با تمام خطراتی که این امر در بر دارد. ما هرچه بیشتر به سوی سیستمهای خود دستکاریکننده ابزاریشده میرویم که کنترل آنها را هرچه کمتر به دست داریم و این خطری بزرگ است.
🔹در واقع امروز سرمایهداری متأخر با ساختاریشدن بحرانهای خودویرانگرش چارهای ندارد که یا جنگ را جهانی و ساختاری کند و یا پذیرای انقلابهایی باشد که دیر یا زود از راه میرسند و یا در بهترین حالت شاهد انباشت روزافزون انفعال اجتماعی در کنشگران باشد که دیر یا زود بهصورتی متمرکز یا به صورتهایی غیرمتمرکز و پراکنده اما با هزینههایی هر چه بیشتر منفجر خواهند شد.
⚜️ @taammolat74
May 11
تاملات
♨️ سخنان مهم رهبری در مورد تعامل قوا 🔸روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤا
🔰پیرامون بیانات رهبر معظم انقلاب درباره استیضاح یا عدم استیضاح
✍️ داوود حیدری
🔸نکته اول | آیا عقل و فهم عرفی حکم می کند که رهبری در مورد استیضاح صحبت نمایند؟ یعنی آیا انتظار دارید رهبری به صورت صریح بگویند که با استیضاح موافقم؟ با توجه به ساختار و مبانی حکومت ولایی و سیره امامین انقلاب، انتظار اینکه رهبری به صورت صریح یا حتی ضمنی تشویق به استیضاح نمایند غیرعقلانی می باشد، آنهم از سوی رهبری که در صدد مدیریت جریان های مختلف حاضر در انقلاب هستند.
🔹دومین نکته|
اولا": رهبری مجلس را به حقوق قانونی خویش فرا خواندند که یکی از آنها استیضاح است.
ثانیاً: به نظر حقیر این حقوق را که از جمله آن استیضاح باشد آن را منوط به یک امر اساسی کردند که به نظر بنده مغفول ماند و آن امر اساسی عبارت بود از👇
👈مدیریت و اقناع مردم و ناظران بیرونی .
💢به عبارتی اگر بخواهد این کار به صورت احساسی و تند و زننده صورت گیرد _ مانند اتفاقی که در جریان سوال از آقای ظریف رخ داد و امام جامعه آنرا نکوهش فرمودند _ که افکار عمومی آن را بر نتابد قطعا استیضاح فایده که هیچ ضررهم خواهد داشت و استیضاح در قالب جناح بازی های حزبی تفسیر خواهد شد.
اما اگر به صورت منطقی ومستدل درراستای حفظ منافع ملی و با حفظ شئون مسولیت، صورت بگیرد به طوری که نتیجه آن اقناع افکار عمومی باشد حتماً کار به جا و منطقی خواهد بود
✅در هر صورت مسئله جواز یا عدم جواز سوال و استیضاح نیست. مسئله این است که:
1️⃣ آیا مجلس یازدهم به این قوام و بلوغ رسیده یا خود نیازمند زمانیست تا با حمایت دایهای به رشد لازم برسد؟
2️⃣ آیا روش هوشمندانه سوال و استیضاح، به دور از سیاسی کاری و اهانت و توهین را میداند؟
3️⃣ آیا مجلسیان همچون برخی عوام سطحی نگر بدون توجه به عقبه اندیشهای _ علمی و نهادها و افراد صحنه گردان، تنها مشکل کشور را شخص حسن روحانی میدانند؟
4️⃣ برنامهها و طرحهای اجرایی جهت برون رفت از وضعیت نامناسب فعلی در عرصه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، ملی و بین المللی چیست؟ آیا چنین طرح و برنامهای وجود دارد یا قرار است صرفا با تغییر یک نفر، در بر همان پاشنه بچرخد؟!
⚜️ @taammolat74
تاملات
♨️ سخنان مهم رهبری در مورد تعامل قوا 🔸روابط مجلس با دولتمردان باید مطابق قانون و شرع باشد، یعنی سؤا
🔰آیا نظر مقام معظم رهبری ضرورت ادامه کار دولت تا پایان به هر قیمتی است و با هر گونه استیضاح و اعمال قانون تا پایان دولت مخالفند؟
🔸متن سخنان رهبری در دیدار با مجلس:
▪️«نقش نظارتی مجلس یک نقش اساسی و حیاتی است و هیچ نبایستی به این نقش نظارتی بیتوجّهی بشود، لکن معتقدم که این نقش را با متانت ایفا بکنید؛ خردمندانه و با متانت و بدون حاشیه ایفا بشود»
▪️«یک نکتهای هم، هم خطاب به شما عرض میکنم، هم به دولتیها؛ مجموعاً توجّه کنید».
▪️«سال چهارم دولتها، بخصوص اگر [سالِ] چهارمِ دوّم باشد، سال بسیار حسّاسی است و معمولاً در این سال اگر 👈چنانچه مراقبت نشود، کارها سست خواهد شد»
▪️«اوّلا همهی دولتها موظّفند تا روز آخر تلاش کنند و کار کنند؛ تا لحظهی آخر». «بنده اعتقاد راسخ دارم که دولتها بایستی تا آخرین روز مسئولیّتشان تلاش کنند و کار کنند و وظایف خودشان را انجام بدهند، بعد امانت را به دولت بعدی تسلیم کنند»
▪️«البتّه عقیدهام این است که 👈با صورتوضعیّت؛ مثل مهندسی که وسط کار، بنا را به یک مهندس دیگری تحویل میدهد و صورتوضعیّت میدهد»
▪️«در این شرایطِ حسّاسِ سالِ آخریِ دولت که سال اوّل شروع کار شما و فعالیّت شما است، بایستی هر دو -هم دولت، هم مجلس- سعی کنند فضا را به نحوی مدیریّت کنند که به کار لطمه نخورد».
🔻پ.ن: بیشترین تاکید آقا ضرورت مراقبت برای سست نشدن کارها و لطمه نخوردن به کار مهم کشور است. اگر نفس حضور و عملکردهای سست و بی قانون دولت سبب لطمه خوردن به کار کشور شود، راهی جز برخورد قانونی یا استیضاح برای جلوگیری از ضرر بیشتر به مردم و کشور وجود دارد؟
⚜️ @taammolat74
📮با عزل #بنیصدر، پیروزیها در جنگ تحمیل شروع شد، در #جنگ_اقتصادی مدتهاست بخاطر عدم کفایت فرماندهی، در حال عقبنشینی هستیم. دیگر خود دانید...
✍️ سید امیر سیاح
⚜️ @taammolat74
🔰 هنرمندان چگونه ذهنها را تغییر میدهند؟!
(از منظر شناختی)
🔸ملموسترین حضور هنر در زندگی انسان وجود آثار هنری است و رابطهی ما با آن؛ اینکه ما چگونه از آنها استفاده میکنیم و چه تأثیری بر زندگی ما میگذارند و اینکه افراد با تعلقات متفاوت چه نسبتی با خیال هنرمند هنگام پدیدآوردن آثارش دارند، مسئلهی قابل تأملی است. اما به راستی چگونه هنرمندان با خلق این آثار ذهنهای ما را تغییر میدهند و درک جدیدی از زمانه فراهم میآورند؟! #هوارد_گاردنر در کتاب #تغییر_ذهنها به این مساله پاسخ میدهد. بخشی ازاین پاسخ او را در متن ذیل بخوانید👇👇👇
⚜️ @taammolat74
🔰 هنرمندان چگونه ذهنها را تغییر میدهند؟!
🔸خلاقان عرصه هنر عمدتا با عرضه ایدهها، مهارتها و کارهای نو ذهنها را تغییر میدهند. آنها از نظریهها، ایدهها و مفاهیم مورد استفاده دانشمندان و متفکران یا داستانهای مورد استفاده رهبران، ملتها یا گروههای همگنتر برای ایجاد تغییرات بزرگ به ندرت استفاده میکنند. به همین ترتیب، هنرمندان به جای اینکه عمدتا با هوش زبان شناختی کار کنند از اشکال مختلف بازنمودهای ذهنی که در انواع نظامهای نمادین سنتی و ابتکاری وجود دارد، بهره میبرند.
🔹به طور کلی آغاز قرن بیستم نقطه عطفی برای هنر تلقی میشود که در نهایت بسیاری از ذهنها و حساسیتها را تغییر داده است. در هریک از اشکال هنری، تعداد کمی از افراد به دلیل نقش هدایتگر در دنیای نوگرا شهرهاند. هنرمندان با استفاده از رسانه یا حرفه خود عمل میکنند و بر اساس نحوه انتقال دیدگاه شخصی خود با استفاده از نور و رنگ، صوت و سجع، استعاره وقافیه، حرکات بدنی و بیان صورت، به خوبی درک میشوند.
💢به نظر من استادان هنر از سه طریق ذهنها را تغییر میدهند:
1️⃣ اول: آنها فکر ما را درباره اینکه در رسانه هنری چه چیزی ممکن است تغییر میدهند. این افراد مهارت جدیدی را در یک رسانه به وجود میآورند و از مخاطبین خود میخواهند که مجموعهای کامل از مهارتهای ادراکی را در خود رشد دهند.
2️⃣دوم: با استفاده از مضامینی که به ندرت موضوع هنر بودهاند، اساسا ذهنها را تغییر میدهند.
3️⃣سوم: هنرمندان به ما کمک میکنند تا روح عصری را درک یا در واقع آنرا تعریف کنیم. به نحوی که میتوان ادعا کرد در غیاب نقشها و اشکالی که در قالب آثار دورانساز مذکور تجسم یافتهاند، درک ما در فهم آن عصر ناقص خواهد بود.
⚜️ @taammolat74