🔰کرونا و عصیان علم بنیاد
✍️ دکتر مجید امامی
🔸هر چند در صد سال اخیر #بتوارگی #علم_مدرن تا حد زیادی مورد خدشه قرار گرفته است ولی همچنان، مخصوصاً کشورهای در حال توسعه مثل ما فکر میکنند «علم، مطلق تطابق با واقع و به روز بودگی انسان است». ما به لحاظ تاریخ علم و فناوری میتوانیم دورههای مختلفی را در تاریخ ببینیم که عقب بودن از قانون طبیعت یا #خشم_طبیعت یا حتی واکنش طبیعت اتفاق افتاده است و باعث تحول در تاریخ علم شده است.
🔹مهم است که ما این موضوع را متوجه بشویم و درک بکنیم. پس درک کلی از مسئله امروز، درک عدم به روز بودن علم ما و عصیان علمبنیاد انسان است. در دورههای قبل این طور بوده است که جریان علمی، #عصیان_علمبنیاد نداشته است؛ یعنی همواره فرضش بر این بوده است که ناشناختههایش بیشتر از شناختههایش است.
🔸درست است #علم_جدید هم میگوید ما هنوز چیزهایی را نشناختیم ولی نحوه مواجههاش با جهان ناشی از این است که چنین غروری دارد و مدعی است من جهان را در تسلط گرفتهام. این امر نشان دهنده این است که تسخیر طبیعت اتفاق نیفتاده است. درست است که ما طبیعت را اذیت و تخریب میکنیم ولی سلطه ای بر طبیعت نداریم. به خاطر همین در اوایل قرن بیستم این سوال مطرح شد آیا انسان میتواند بر عارضه مرگ فائق شود یا خیر؟ برخی میگفتند بله، میتوانیم جلوی مرگ را بگیریم. واقعیت این است در این ماجرا ما مسخّر طبیعت هستیم و طبیعت مسخّر ما نیست.
🔹پس یا علم راهش را ناقص پیش آمده است یا ما هنوز در اوایل الفبای علم هستیم. این حرفی است که ادیان هم میزنند و میگویند تا قبل از زمان ظهور حقیقت در عالم، فقط دو حرف از ۲۷ حرف علم برای ما آشکار میشود. ثمره عملی این حرف، کرنش بیشتر به عالم امر است که مسلط بر #عالم_خلق است. ثمره دیگر آن کمک گرفتن بیشتر از #عالم_امر برای مدیریت عالم خلق است.
🔸وقتی #هابرماس و #ژیژک و… مصاحبه میکنند اصلا به این موضوع اشاره نمیکنند. آنها در این شرایط چه پاسخ میدهند؟ برخی از آنها مشکلات ساختاری جهان را بر میشمارند، برخی هم سعی میکنند به بحران حقیقت احاله بدهند؛ یعنی همان حالت آویزانبودگی و درماندگی انسان. ما باید اینجا مطالبه گری داشته باشیم. البته باید بگویم #انتقادیها، #پست_مدرنها و #پست_پوزیتیویستها در این مسئله با ما همراه هستند و معتقدند که علم زیاد گندهگویی کرده است.
⚜️ @taammolat74
🔰پریشانی شهرهای جدید
✍️ رضا داوری اردکانی
🔸#شهر_جدید، شهر بشر جدید است. اما این شهر در عین حال شهر ملال است. و به اعتباری میتوان گفت که بشر جدید #شهر و #خانه ندارد. شهر و خانه جدید پر از ابزار و وسایل زندگی و کالای مصرفی است و حتی ساکنان آن هم به کالا مبدل شده اند. اساسا هر چیزی و هرجایی از جمله شهر و خانه و مکانهای قدسی صرفا با اراده ما صفت و #شأن_قدسی یا غیرقدسی پیدا نمیکند، بلکه ما در اتصال با عالم قدس با امر قدسی آشنا میشویم.
🔹در این بریدگی اماکنی که در گذشتهْ تقدسی داشته و هنوز بقایایشان باقی مانده است، صرفا مورد تماشای جهانگردان قرار میگیرد معنابخش مکانها و اشیا آزاد شده از عالم مدرن میشود، و ساخت بهترین اماکن عبادی هم در جهت قوام بخشیدن به عالم کنونی قرار میگیرد. شهرهای کنونی دیار غربتند. هیچکس اهل هیچ شهری نیست و همهْ همهجایی یعنی هیچجایی اند و از این رو #بشر_آواره و #بی وطن دنیای غرب به جهانگردی روی آورده و حق دارد اماکن گذشته را ببیند، تا قدری تسلی پیدا کند. حال آنکه آن اماکن را برای جهانگردان نساخته بودند.
🔸هیچجایی بشر کنونی سبب شده که شهرها و خانه هایی که ما میسازیم، بیشتر به ایوانچهی کاروانسراها شبیه باشد، با این تفاوت که کاروانیان کنونی میان خود پرده کشیده اند. شهر در عالم کنونی و به خصوص در جاهایی که مردم از تاریخ خود رانده و از #غرب مانده اند، وطن هیچکس نیست. مردم این شهرها غریبند و اگر چیزی به نام خانه دارند بهتر است آن را خوابگاه و مخزن اشیایی دانست که هر چند حقیقتا مورد نیاز نیستند زندگی به آنها وابسته است.
⚜️ @taammolat74
🔰 رهیافت جدید از انقلابی هویتی
✍️سید مجید امامی
🔸پس از مواجهه با #بحران_هویتی، جامعهی ایران خودش دنبال نسخه افتاده است. از میان آنها طرح #حکومت_اسلامی یا اندیشهی #ولایت_فقیه، اساس گذار و میثاق هویتی ایرانیان شد. #انقلاب_اسلامی بزرگترین مقاومت یا به عبارتی نقطهی عطف مقاومت، در برابر انحطاط هویتی است. این که بعد از انقلاب اسلامی در نظریههای انقلاب آشوب درمیگیرد و تأثیرات بسیار مهمی بر نظریههای انقلاب گذاشته میشود به این خاطر است که این انقلاب ذاتش اقتصادی و سیاسی و به تعبیری علمی و ساختاری نیست.
🔹این است که برای مطالعهی این انقلاب یک رهیافت جدیدی باید باز شود و این تحولی است که انقلاب اسلامی بر نظریههای انقلاب در حوزهی #جامعهشناسی_سیاسی میگذارد؛ این انقلاب هم اجتماعی است، هم رهبری خاص دارد و هم ویژگیهای انقلابهای قبلی را ندارد.
🔸تأثیر انقلاب اسلامی نشان میدهد که انقلاب اسلامی یک انقلاب فرهنگی هویتی است. حتی انقلاب فرهنگی هم نبوده است. یعنی عمیقتر از یک انقلاب فرهنگی بوده است. #انقلاب_هویتی بوده است.
🔹هر چند در لایههایی به برکت وجود حوزه و دیگر نهادها و وجود اقشار اجتماعی خاص مثل بازار، مثل خانوادههای سنتی که در بعضی از شهرها وجود داشتند، یک امکانی و کورسویی از فرهنگ سنتی ایرانی توان باز تولید خودش را داشته است؛ چون فرهنگ پویاست و نمیتواند مثل یک باتلاق ایستا و درجا باشد، اما چیزی که باعث فراگیری انقلاب اسلامی در سپهر اجتماعی ایران میشود؛ هویتی بودن آن است.
💢ما بحران در هویتمان را تحمل نکردیم، چون تاریخ ایران زنده بوده است.
⚜️ @taammolat74
♨️ #پرونده_ویژه
«ژورنالیسم و اندیشه»[بخش نخست]📍 🔰 ژورنال به چه کار میآید؟! ✍️ حجت الاسلام احمد رهدار 🔸برای تأمل عمیقتر بر روی موضوع ژورنالیسم اندیشهای میتوان قیاسی از جنس کاری که جریان روحانیت در طول تاریخ انجام داده است. با این موضوع داشت. روحانیت یک لایهی تخصصی دارد مانند فقه، اصول، تفسیر، اخلاق، فلسفه و... که معمولا در شرایط قبض و خفقان سیاسی حکومتها، بیشتر در آن لایه میرفتند و درس میخواندند و به ادبیات کاملا تخصصی در این زمینه میپرداختند. 🔹اما روحانیت چون داعیهی رهبری اجتماع را داشت، حتی در همان موقعیتها ناگزیر بودند که یک بستر یا تریبونی برای ارتباط بین خود و لایهی عمومیتر فراهم کنند که این بستر سنتی، کار منبر بوده است. منبر جای حرفهای تخصصی نبود؛ بلکه این حرفها را با حوزهی نیازمندیهای روزمرهی مردم تطبیق میدادند. 🔸تقریبا از اوایل حکومت قاجاریه همین منبر هم تقریبا جوابگو نبود جواب ندادن نه به این معنا که باید حذف میشد، بلکه میبایست کارهای دیگری هم صورت میگرفت؛ زیرا در آن زمان به علت ایجاد بستری مانند روزنامه، پخش و انتشارِ شبهات در جامعه طبیعی بود. البته باید به این نکته هم توجه کرد که منبر با رسانه تفاوت ماهوی دارد و برای دو عالمی متفاوتند.رسانه شأنیت هدایت ندارد؛ از این حیث تفاوت ماهویست. 🔹ما ما اکنون در عصر جدید به سر میبریم و فرار از آن بیمعناست. پس یکی از کارهایی که روحانیت در این مقطع انجام داد و از قضا سر سفره دیگران صورت گرفت، به این معنا که خودش مبدع آن نبود، بلکه اتفاقی افتاده بود و روحانیت از آن خوب استفاده کرد؛ هم فضای سبک نگارش جدید بود 🔸از آن اتفاقی که در بنیانیترین لایههای فکری روحانیت رخ میدهد تا تبدیل آن به فرهنگِ ساری و جاری مردم، اندیشه باید مقاطعی را طی کند؛ زیرا نفس آن اندیشه، به مردم جوابی نمیدهد و حتی گوشی برایش نیست؛ زیرا سنگین میباشد. بنابراین همان کسانی که کارشان بحثهای کاملا تخصصی بود، توانستهاند با جامعه یک نحو ارتباطی بگیرند که سرِ گردنههای تاریخی، جامعه را هدایت کنند و نهضتهای تاریخی ایجاد کنند و نقش مردم را در جامعه به آنان نشان دهند. 🔹همچنین دیگر متفکرانی هستند که میخواهند در بستر رسانههایی مثل روزنامه و مجله تریبونی داشته باشند که بتوانند با عموم مردم تفکرشان را به اشتراک بگذارند. آن چیزی که سریع به ذهن انسان خطور میکند، این است که خود این بستر باید قابلیت حمل آن اندیشه را داشته باشد؛ آیا رسانههای مدرن اعم از روزنامه، مجله و تلویزیون این قابلیت را دارا هستند؟ بنده تردید جدی دارم. 💢به همین علت فکر میکنم کارکرد ویژه رسانههایی مثل روزنامه و مجله، پاسخ دادن به سؤالات عمومی نیست، بلکه طرح پرسشهاییست که میتواند زمینهسازیکند برای اینکه در جای دیگر و به شکل دیگری پاسخ داده شود و این کار کمی نیست. یعنی مطبوعات بستری است تا یک متفکری پرسشهای خود را با عقلانیت جمعی به اشتراک بگذارد. 🔗ادامه مطلب را در لینک ذیل بخوانید: 🌐 https://vrgl.ir/Cy3s3 ⚜️ @taammolat74
🔰دوران تفکر شریعتی تمام شده است!
✍️ قاسم پورحسن
🔸#شریعتی هم درد دین داشت و هم متفکری در حوزه دین بود، اما جامعهشناسانه. شریعتی در رهیافت #جامعهشناسانه دست به مطالعهای ایدئولوژیک زد که نه واقعگرایانه بود و نه عینیتگرایانه، به همین علت در فهم دین، سنت اسلامی، علل انحطاط و زوال و فراز و صعود #تمدن_اسلامی دچار اشتباهاتی اساسی شد.
🔹گرچه رویکرد جامعهشناسانه او در دین تازه و بدیع و مشتمل بر رویکرد پراقبالی بود، اما خردنگرانه و در نهایت تقلیلگرایانه بود. شاید بتوان گفت که شریعتی پایهگذار رویکرد مطالعه جامعهشناسانه در حوزه دینداری بود، اما نمیتوان رویکرد او را حتی جامعهشناسی دین نامید، چراکه در این منظر باید بی طرفانه دست به مطالعه زد، در حالیکه شریعتی جانبدارانه و گاه منکرانه دست به داوری میزند.
🔸درک جامعهشناسانه شریعتی برخلاف بسیاری از تحقیقات انجام شده در ایران و حتی دیدگاه مسلط، درکی جامع نیست، بلکه از جزئینگری و ناتمامیت رنج میبرد. وی به سبب سیطره رویکرد خردنگرانه نتوانست نسبت آزاد با دین و سنت اسلامی داشته باشد. درک آزاد با تفکر عقلانی در پیوند است، در حالیکه درک جامعهشناسانه او به توجیهسازی نزدیک است، نه معقول ساختن مطالعه. (البته مرادم توجیه ایدئولوژیک است نه توجیه معرفتی).
🔹شریعتی تنها به مطالعه #دین_نهادی دست زد. رویکرد جامعهشناسانه به دلیل خصلت تقلیلگرایانه توجهی به مطالعه پدیدارشناسانه دین ندارد، از این رو ماهیت دین و حیث وجودی دین را نمیکاود. شریعتی خود تاکید دارد که رویکردش در دین جامعهشناسانه است، لذا مرادش از توحید، توحید در تاریخ و جامعه است.
🔸رویکرد جامعهشناسانه شریعتی، رویکردی تقلیلگرایانه می باشد که فهمی نحیف و لاغر و تکساحتی از دین و سنت اسلامی ارائه داده و صرفا به کارکرد انضمامی دین (آن هم اجتماعی محض) التفات نشان داده است. سنخ مطالعه شریعتی از دین، #معرفتشناسانه نیست.
🔹به عقیده من دوران تفکر شریعتی تمام شده است البته نه به این معنا که او آدم بزرگی نبود اما دوران نگاه جامعه شناسانه دیندارانه دین تمام شده است. دیدگاهی که شریعتی عرضه کرد دیدگاه جامعه شناسی دین نیست و معتقدم که شریعتی جامعه شناس نیست و بیشتر به تاریخ شناسی تمایل دارد.
💢توجه داشته باشید که تلقی من از تمام شدن دوران تفکر شریعتی الزاما تلقی منفی نیست بلکه فکر می کنم که برای شریعتی نظریه انحطاط از هرچیز دیگری مهم تر بوده است. او نگاه حداکثرگرایانه به دین دارد که به نظر من این دوران به سرآمده و تمام شده است. ما می توانیم برگردیم شریعتی را بخوانیم اما فکر نمی کنم دیدگاه او به عنوان یک رهیافت و نه یک سنت قابل استفاده باشد.
⚜️ @taammolat74
📮 «درواقع مرگ یک سیاهپوست توسط پلیس سفیدپوست، کبریت زدن به یک انبار باروت بوده است. محرک ماجرا اعتراض به خشونت و تبعیضِ نهادینهشده در پلیس آمریکا علیه سیاهپوستهاست، اما تداوم آن، موجب ورود به مرحله دوم و اعتراض مردم به شرایط دشوار اقتصادی و اجتماعی جامعه آمریکا خواهد انجامید.
روندی که با سکته سال 2008 بهتدریج شروع شد و زیگزاگی عمل کرد و منجر به اختلال در گسترش سطحی و عمقی بازتولید سرمایه گردید و در ادامه مدت کوتاهی در دو سه سال اخیر با برخی تغییراتی که ترامپ ایجاد کرده بود موقتاً این روند اختلال، شیب نزولی پیدا کرده بود اما در پی فشار ناشی از شیوع ویروس کرونا بر #اقتصاد_آمریکا دوباره این روند اختلالی شدت گرفته و فشار اقتصادی روی لایههای میانی و پایینی طبقه متوسط و بخشی از طبقه فرودست و محرومین گسترش پیدا کرده و منجر به آثار اعتراضی شده که بهانه آن اقدام پلیس علیه یک سیاهپوست است.
یکی از پیامهای این اعتراض، نه گفتن به مناسبات اقتصادی #سرمایهداری_نئولیبرال در جامعه آمریکاست. همچنین این حادثه نشان میدهد سیستم سرمایهداری نئولیبرالی در روند حرکت خود دچار اختلال شده است.»
✍️شهریار زرشناس در تحلیلی از وقایع آمریکا
⚜️ @taammolat74
🔰 من بت پرستم
✍️ رفیعالدین اسماعیلی
🔸کجایند سنگهای نتراشیده نازیبایی که پرستیده میشدند در دورانی دور! کجایند مجسمههای چوبی، خدایگان آدمیان در زمانه قارون و فرعون و نمرود ! کجاست فرعونی که، با قصری کوچک و غذایی کم لذیذ و بندگانی کم، ندای انا ربکم الاعلی سر می داد؟! بیایید و الهگان مرا بنگرید ...
🔹خدایان من با اندام هایی به غایت زیبا، چهرههایی فرشته سان در نهایت کمال. الهگانی آراسته با بهترین زینت ها! خدایگان مدرن من...
چهرههای بینقصی که با چشم جهانبین خود مرا به دنبال خود میکشند. گاهی بهترین غذایی که میخورند را تصویر میکنند، گاهی بهترین لباسی که به تن میکنند را نمایش میدهند و گاهی برایم میخوانند و میرقصند!
من آن ها را می پرستم!
#الهگان_مدرن را و من نه مثل گذشته که گاه بر بُتی سجده میکردند، که هر لحظه در حال سجدهام. من دیگر در مقام «نگاه» مقیم شدهام و دائما در حال پرستشم. پرستش هر چه او دارد و من ندارم ! در خیال، خود را به او شبیه میکنم. در فقر، ادای او را در میآورم، در اوج زیبایی، باز او را زیباتر میبینم !
🔸من الهگان مدرن را می پرستم. من مدونا، رونالدو، جنیفر و آنجلینا را با عشق میپرستم. ما بردگانی اجیر شدهایم برای پرستش الهگان جدید و حتی نمیفهمیم که چقدر و مچاله شده ایم!
و حال! کجاست موسایی که نیل اسارت بشکافد و بردگان مدرنیته را به آن سوی دریای شک و شرک رهنمون سازد؟ کجاست آن رسولخاتم که با قرآنی، انسان را لبریز از حکمت کند؟ لبریز از بیزاری از شیطانهای تزیین شده مدرن!
ما خسته از پرستش های پوچیم
کجاست آن آخرین منجی؟
#سلبریتی
⚜️ @taammolat74
♨️ مهم ترین و پربازدیدترین عناوین مطالب کانال تاملات در #خرداد_99
🔘 بخش نخست
✍️ علوم انسانی ایرانی، مصرفِ بحران یا ایدهای برای عبور از بحران؟ / محمدعلی بیگی / بخش نخست ، بخش دوم ، بخش سوم
✍️افسانهزدایی از فلسطین / محمد اصغری
✍️یهودیان و حیات اقتصادی مدرن / محمدعلی روزبهانی
✍️فراستی مردی از جنس نقد
✍️صدرا، ما و معاصراندیشی / میلاد نوری
✍️چرا شبکه چهار از شبکه یک پیشی گرفت؟ / محمد عبداللهی
✍️ واقعاً هیچ چارهای نیست؟ / حمید حسینی
✍️فقه حکومتی و معضل رویت هلال / رسول لطفی
✍️باز هم اختلاف! / سیدعلی میرموسوی
✍️ عصر حیرت و اختلاف فقها بر سر تعیین عید فطر / مهدی نصیری
✍️ آری اینچنین بود برادر! / صادق فرامرزی
✍️انقلاب اسلامی و بازسازی هویتی / حسین کچوئیان
✍️تعریف سیستماتیک از تهدید امنیت ملی / امید رامز
✍️اینهمه هزینه و آخرش هم هیچ، کمی عجیب نیست؟
✍️رومینا نام مستعار دخترانی است که هر روز میکُشیم؟/ احسان محمدی
✍️همه حساب و کتابم بهم ریختهاست! / عطیه همتی
✍️قاتل رومینا فقط پدرش نبود! / علیرضا زادبر
✍️رومینا و یک پرسش / امیررضا مافی
✍️ابواب جمعی اسلام هراسی و داستان تلخ رومینا /محمدرضا کائینی
✍️غم رومینا و غم های بزرگتر / میکاییل دیانی
✍️مجلس انقلابی به چه معناست؟ / جعفر برزگر
✍️چرا باید از سبک زندگی سخن گفت؟! / عطالله بیگدلی
📩 نظرات و پیشنهادات و مطالب خود را برای ما ارسال کنید.
🔶🔸 با کانال ما همراه باشید🔸🔶
⚜️ https://eitaa.com/joinchat/2648178709C2169abb994
🔰علوم انسانی ناکارآمدی و احساس بیهودگی
✍️ حجت الاسلام داود مهدویزادگان
🔸چالش بزرگ کرونا،آشکارسازی مساله «جدینگرفتن علومانسانی و اجتماعی در ایران» و احساس سرخوردگی و بیهودگی در میان پارهای از اصحاب این رشتههاست. تمام سخن در این است که بپذیریم کروناویروس، چالش بزرگی فراروی علومانسانی نهاده است. نمیتوان وجود چنین چالشی را انکار کرد.
🔹بهنظر چنین میآید که بخش عمدهای از اصحاب علومانسانی، این چالش بزرگ را متوجه جای دیگری دانسته، علومانسانی را بهدور از آن میدانند. بهندرت میتوان نویسندهای را یافت که علومانسانی را متهم کند و بگوید مشکل از ماست که نتوانستیم علومانسانی را خوب بفهمیم و بفهمانیم. اینان از همهنوع عاملیتها سخن میگویند بهغیر از عاملیت علومانسانی. غالبا تقصیرها را بر عهده دیگری میاندازند.
🔸باید به این نکته توجه کرد که هرقدر هم جدیگرفتن تحقیقات هشداردهنده و پیشگیرانه در علوم انسانی را بپذیریم، باز نمیتوان گفت علومانسانی توانایی مدیریت وضعیتهای بحرانی مانند کرونا را دارد. زیرا اساسا علوم انسانی تاکنون با چنین تجربهای مواجه نبوده است. کرونا ویروس، بحرانی عالمگیر است، درحالیکه جامعه آماری علوم انسانی بهمقیاس جهانی نبوده است.
🔹موقعیتهای بحرانی مانند کروناویروس، مسائل فرهنگی و اجتماعی بیشماری دارند که نیازمند پروتکلهای فرهنگی است که تاکنون چیزی درباره آن گفته نشده است. این پرسش اهمیت زیادی پیدا میکند که در شرایطی که علم انسانی و اجتماعی در پیشگیری و کنترل بحران کرونا ناتوان است، چگونه میتواند درباره وضعیت «پساکرونا» سخن بگوید!
⚜️ @taammolat74
♨️ #پرونده_ویژه
«ژورنالیسم و اندیشه»[بخش دوم]📍 بخش نخست 🔰 اندیشه ژورنالیستی ✍️ علی نجات غلامی 🔸بی حاشیه میگوییم که «درگیر بودگیِ» دو عنصر، یعنی «#زیستجهان» و «#سیاست» را میتوان در فرایندی که خاصه در دهههای اخیر روی داد و به شکلی از نشریات همچون #مهرنامه و #سوره در روزگار جاری کشیده شد را مشاهده کرد. از یک سو، تغییرات سریع و گشایش برخی امکانات از جمله اینترنت و دسترسی آسانتر به منابع برای محققان گوناگون و بعضاً عدم توان آکادمی و نشریات تخصصی علمی در هماهنگسازی و همگامسازی خود با تغییرات در روح زمان، منتهی به گونهای گسست شد. گسستی که میتوان آن را گسست فضای #اسکولار یا تحقیقی از فضای #پاپیولار یا عمومی دانست. 🔹آنچه اینجا بینهایت مهم و کلیدی است، انتقال و یا ماندن «#پرسشهای_زیسته» در فضای عمومی و صوری شدن فضای اسکولار ذیل روندی از «#تکنیسینیسم» است که بین تجارب زیسته و مفاهیم پالودهی فلسفی شکاف ایجاد کرد؛ چرا که نه تنها عموم بلکه اسکولارها و محققان نیز به عبارتی «حرف دلشان» را دربارهی اوضاع هستی، بیشتر یا بگوییم صریحتر در مهرنامهها و سوره اندیشهها میزنند تا در کتب کاملاً فنیشان و تحقیقیشان. 🔸اما این در عین حال مزیتی خطرخیز برای چنین نشریاتی است؛ چرا که به شدت مستعد مشوب شدن به عناصر فراعلمی و هیجانی خواهند بود؛ زیرا گزیده و همهفهم نوشتن، منتهی به نادیده گرفتن نکات به اصطلاح ملانقطی میشود. در عین حال همین ملانقطیها از سوی اسکولارها به مثابه ایراداتی در واکنشهای مجادلهای، در همین فضای پاپیولار یا پاپیولاتر، در مقام ضعف یکدیگر ابراز میشوند! علاوه بر اینکه به ناگزیر پرسش از تجربهی زیسته مقید به ارزش است، به ندرت میتوان مرام و #ایدئولوژی را از این مجلات زدود. 🔹شاید #افق_تاریخی را از خود مشروطه بازشکاف و دریافت که تاریخ نشر برای شکل گرفتن هویت اصلی فکری ما و نحوهی معناگیری خود معنا برای ما چه نقشی را در مسیر تکوینیاش ایفاء کرده است که اکنون ما را از پنجرهای خاص مشرف به جهان کرده است. گاه تاریخ به پرسشهای بسیاری پاسخ میدهد که گویا قرار نبوده است اصلاً تاریخی باشند. 🔗ادامه مطلب را در لینک ذیل بخوانید: 🌐 https://vrgl.ir/jYa9D ⚜️ @taammolat74
🔰 آب را گل آلود میکنند تا عمیق به نظر آید!
🔸برخی از تریبون داران، تمامیِ مشکلات و مسائل را ساده و حل شده می پندارند (که البته کلید حلش هم نزد خودشان است و بس) و با هر کنش و هر حرکتی هم مخالفت ورزیده و ناسزا می گویند!
🔹 اینان که تمامِ هنر و تخصصشان در مغلق گویی است و مبهم نویسی و نقلِ عباراتِ انگلیسی و فرانسوی-آلمانی، از بودن در میان جمع و دسترسیِ مخاطب به آنان در رفته و همواره در «ادا» به سر می برند! به تعبیرِ فیلسوفِ آلمانی "آب را گل آلود می کنند تا عمیق به نظر آید"!
🔸غافل از اینکه «اصالت» با در رفتن و در دسترس نبودن (استاد وقت ندارند شما را ببینند سرِ استاد شلوغ است نمی توانند پاسخ دهند و ...) و مبهم سخن گفتن و مغلق نوشتن به دست نمی آید، اصالت در «خودبودگی» و «خودفرمانفرمایی» است که بروز و ظهوری پیدا می کند.
🔹البته به تعبیرِ لکان؛ این نقابی که «اَدا-داران» یعنی همانان که صرفا مشغول ادا در آوردن برای بر هم نخوردنِ کلاسِشان هستند، زده اند، عینِ حقیقتِشان است یعنی اینها چیزی نیستند جز همین نقاب و ادا، یک قشر و پوسته ای بی چیز و بی مایه! حتی اظهارِ همدردی در غمِ و مصیبت مردم و حتی فحش ها و ناسزاهایشان به حکومت و سیاست و... نیز ادا-یی بیش نیست! لذا هیچگاه هیچ آبی از این فحش ها و ناسزا ها و تسلیت های فله ای و دل سوزاندن های کذایی برای داغ-داران گرم نشده و نمی شود چرا که این همه، هیچ نیست جز فعالیتی کاذب و قلابی.
🔸و به همین جهت هم بود که نیچه می گفت:
"آن کس که خود را عمیق می داند تلاش می کند که واضح و شفاف باشد. (اما) آن کس که می خواهد به نظرِ توده ی مردم عمیق بیاید، تلاش می کند که مبهم و کِدِر باشد، عموم مردم، کفِ هر جایی که نتوانند ببینند، عمیق می پندارند و از غرق شدن واهمه دارند"
⚜️ @taammolat74
📑 دوهفته نامه مجازی دیدهبان اندیشه
✴️ شماره پنجم/ پانزدهم خرداد ۱۳۹۹
💢 موسسه فرهنگی ـ رسانهای شناخت/ گروه فلسفه و اندیشه
🔸رصد روشنفکران، اندیشمندان و ژورنالیستهای علمی در فضای مجازی
🔹دیدهبان اندیشه عرصهای است تا بازتاب و پژواک اندیشههای اصحاب علوم انسانی باشد. بازتاب اندیشههایی که در فضای مجازی به صورت پراکنده وجود دارد. اینجا فرصتی است تا بیشتر با اندیشمندان و روشنفکران و ژورنالیستهای اندیشه، آشنا شده و پای گفتارها و یادداشتهای تحلیلیشان باشیم و عالمانه و منصفانه برخی نکات آنها را تحلیل و ارزیابی علمی کنیم.
🖇 پنجمین شماره این دوهفتهنامه را در پست ذیل دانلود کنید👇👇👇
⚜️ @fekrat_net
⚜️ @taammolat74
دیده بان 5 نهایی.pdf
12.97M
📑 دوهفته نامه مجازی #دیده_بان_اندیشه
✴️ شماره پنجم | پانزدهم خرداد ۱۳۹۹
💢 موسسه فرهنگی ـ رسانهای شناخت/ گروه فلسفه و اندیشه
🔹اکنون که به شماره پنجم نشریه رسیدیم، تصمیم بر این شد که تغییرات مختصری در سبک فرم ارائه کار صورت بگیرد که امیدواریم مورد پسند واقع شود.
🔸در این شماره بخشهای جدیدی با عنوان (ویژه)، (پرسش)، (بازتاب) و (چالش) در نظر گرفته شد که چینش و خوانش مباحث مطرح شده در بستر بهتر و مناسبتری در اختیار مخاطبین قرار بگیرد.
✅ در این بخشها محور خاصی را پوشش میدهند و سعی شده گلچین مسائل مختلف ذیل آن محور قرار داده شود و به صورت کلیتر نیز تحلیل گردد.
🔗برای مطالعه شماره قبلی اینجا کلیک کنید.
⚜️ @taammolat74
♨️بخشی از وصیت امام خمینی(ره) به علماء
📮شما از قول من به آقایان بگویید که جلساتشان بهطور منظم ادامه داشته باشد. ولو جمع شوند و یک چایی بخورند و متفرق شوند. وقتی مردم و دستگاه ببینند علما اجتماع دارند این خیلی مهم و مؤثر است!!
⚜ @taammolat74
🔰 شهید مطهری و مساله زنان
✍️ سیدعلی هاشمی
🔸اندیشه وقتی با زبانی آغشته به اصطلاح پرورده شود، دشوار میشود. با وجود چنین سنتی ذر گپیرامون فرهنگ ایرانی ـ اسلامی، دشواری کار اندیشمندانی که کوشیده اند از دریچه سنت عقلی محض به قوم خود بنگرند و در ضمن با زبان زمان سخن گویند، معلوم میشود. شهید مطهری از کسانی است که در عصر ما این دشواری را دریافته و با بهره گیری از مواد فلسفی و دینیاش این سنت را دستمایه کارزار با بحرانهای معرفتی زمانه ساخت.
🔹اصلی ترین پرسش زمانه ما که هم در میدان نظریه پردازی و هم در حوزه شریعت(فقه) خود را طرح کرده و مصرانه پاسخ میطلبد، موضوع زن است! نگاه شهید مطهری به این موضوع از این جهت جالب توجه است که مد و ادا و اصولهای جهان سومی فراتر می رود و اسیر کلیشههای رایج نمی شود و در عین حال اقتضائات بومی را نیز نادیده نمی گیرد.
🔸اصول گرایان پس از انقلاب اسلامی، در برابر رسالت فکری بزرگی قرار گرفتند، اداره وضعیت زنان در یک کشور اسلامی، نیازمند اصلاحات بنیادین و تولید مفاهیم چدید در عرصه نظریه پردازی است. در تجارب اسلامی دیگر هم که به مرحله اداره جامعه و دولت نرسیدهاند، اسلام گرایان در پی تجربه انقلاب اسلامی، از مرحله ارتکازات پنهانی درباره زنان و برخورد با واقعیتهای زنانه روی آوردند.
🔹در تجربه ایرانی نظریه پردازی درباره حقوق بشر زنانه دینی، شهید مطهری هنوز یکه تاز و تنهاست. دو کتاب «مساله حجاب» ـ که به راستی هنوز مساله ماست ـ و «نظام حقوق زن در اسلام» و مقالات دیگر ایشان، سالهای سال پس از نگارششان هنوز جانشین مناسبی پیدا نکردهاند.
⚜️ @taammolat74
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید بهشتی: تا وقتی خیلی سیرها و خیلی گرسنه ها با هم دیده میشوند، جامعه ما اسلامی نیست.
🔻کارگردان مستند #یک_ملت گفته این بخش از سخنان #شهید _بهشتی در پخش از تلویزیون حذف شده است. به نظرم باید آنقدر پخش بشه که بیشتر از اصل مستند دیده بشه. تا یادمون نره برای چی انقلاب شد.
تا یادمون نره انقلاب چطور باید استمرار داشته باشه. راحتی خیلی ها در اینه که از اصل آرمان ها دور بشویم و مشغول روزمرگی
⚜ @taammolat74
🔰انسان خودبنیاد، ایدئولوژی سلطه
✍️اسحاق سلطانی
🔸از زمانی که رنسانس در مغربزمین شروع به طلوع کرد، با قطع کردن رابطه زمین و آسمان بهآرامی ارزشهای خود را شکل داده و در بستر تجربه انسانی آن را متعین میکند. طرح شدن اموری مانند #تساهل و #آزادی از قبیل ارزشهایی است که در این دوران بهآرامی طرح شده و رفتهرفته تبدیل به اولویتدارترین ارزشهای انسانی میشوند.
🔹در این میان آن ارزش اساسی که منشأ سایر ارزشهای این ایدئولوژی است، درک انسان بهمثابه موجودی مستقل است که بر هستی سلطه دارد. چنین تصوری از انسان، که از ابتدای #رنسانس بهواسطه اکتشافات و رشد صنعتی آغاز شد، در #عصر_روشنگری به اوج خودش میرسد. در این زمان است که انسان حس میکند با تکیه بهعقل و توان خود میتواند بر سراسر هستی سلطه یابد.
🔸اعتمادبهنفس پدیدآمده برای انسان غربی، بهواسطه ارتقای بسیار سریع توان بهرهگیری بیشتر از طبیعت،این اعتقاد را در او ایجاد میکند که برای برطرف کردن تمامی مشکلات کافی است تنها بهخود اعتماد کند. لذا #انسان در این مسیر هرروز خود را مستقلتر و دارای سلطهای بیشتر و بیشتر بر هستی درک میکند.
🔹درک از انسان بهمثابه #موجودی_خودبنیاد که قرار است هستی را آنگونه که میخواهد بنا به اراده خود آزادانه بیافریند، سبب میشود تا آزادی بهمثابه ارزشی محوری در میان ارزشهای مختلف برای ایدئولوژی #لیبرال_سرمایهداری اولویت یابد. در مسیر تحقق سلطه انسان در #تمدن_غرب، اگر #تکنولوژی مهمترین ابزار تحقق سلطه بر طبیعت است، #طب_مدرن نیز یکی دیگر از قطعات گمشده این پازل را تدارک میبیند.
⚜️ @taammolat74
🔰 آیت الله بهشتی؛ از «فقه شیعی» تا «حقوق اساسی»
✍️ ابراهیم فیاض
🔘 بخش 1 از 2
🔸مرحوم #شهید_بهشتی تنها کسی است که بعد از #مشروطه با وجود بحرانها و کشت و کشتاری که پیرامون قانون اساسی صورت گرفت، دست به انقلابی قانونی زد.
🔹توانست #فقه را به #قانون_اساسی بیاورد که این مهم در مجلس #خبرگان_رهبری حتی آیت الله منتظری نیز در به سرانجام رساندن این مهم به توفیق نرسید اما آیت الله بهشتی موفق به تحقق این مهم شد.
🔸 آیتالله منتظری با وجود تمام #فقاهت و #روشنفکری و #نوآوری که در فقه و اسلام داشت و نوآورترین فقیه بود از عهده این کار برنیامد و ناچار شد در جلسات مجلس خبرگان از کرسی ریاست کنار بایستد تا آیت الله بهشتی در صحن مجلس خبرگان بر این کرسی بنشیند و این مهم را به انجام برساند.
🔹اما اینکه آیت الله بهشتی چگونه موفق به انجام و تحقق این مهم شد شاید به این واسطه بود که ایشان علاوه بر دانشی که در فقه اسلامی داشت در حوزه حقوق و قانون نیز تسلطی چشمگیر داشت و به واسطه حدود یک دهه زندگی و تحصیل در آلمان و مطالعه حقوق در اروپا چنانکه خود نیز به این مهم اشاره کرده، موفق به تبدیل فقه به قانون شد. به بیان دیگر آیت الله بهشتی در مدتی که در آلمان زندگی می کرد، موفق شد که علم کلام را که علم ارتباطی دین با جهان خارج - چه جهان ذهنی و چه جهان عینی بود- فعال کند.
🔸همزمان با توجه به تسلطی که علاوه بر زبان عربی و فارسی به زبان های انگلیسی و آلمانی داشت، موفق به این شد که کلام و زبانی به وجود بیاورد که وقتی حدود ۵ تا ۶ سال پس از حضورش در آلمان، انقلاب اسلامی در ایران به پیروزی رسید و مجلس خبرگان رهبری دست به کار تدوین قانون اساسی جدید زد، این مهم را به انجام رسانده و فقه را به قانون تبدیل کند.
⚜️ @taammolat74
🔰 آیت الله بهشتی؛ از «فقه شیعی» تا «حقوق اساسی»
✍️ ابراهیم فیاض
🔘 بخش 2 از 2
🔸به این اعتبار اگر آیت الله بهشتی موفق به آن شد که فقه را به قانون اساسی یا به تعبیر خودشان حقوق اساسی تبدیل کند، ناشی از تجربیاتی بود که طی یک دهه پیش از آن اندوخته بود. نکته حائز اهمیت دیگر آن است که آیت الله بهشتی در مواجهه با تدوین قانون اساسی بر «حق» تاکید داشت نه «تکلیف» و به همین دلیل است که از تعبیر «حقوق اساسی» به جای «قانون اساسی» استفاده می کند.
🔹چراکه فقه تشیع نیز بر مبنای «حق» استوار است نه «تکلیف»؛ چنانکه وقتی امام سجاد(ع) پس از شهادت امام حسین(ع) در «رساله حقوق» بر این مهم تاکید می فرمایند و آیت الله بهشتی نیز با چنین رویکردی به بحث تدوین قانون ورود می کند.
🔸نکته مهم در این بحث آن است که این موضع و رویکرد آیت الله بهشتی در تمرکز بر «حق» به جای «تکلیف» برگرفته از «فطرت» و «حکمت» است؛ چراکه در هر دو، مبنا بر «حق» است نه «تکلیف». پیش از این قصه، امام موسی صدر که هم مباحثه ای آیت الله بهشتی و وارث مکتب قم بود همین اقدام را در لبنان انجام داده بود.
🔹به عبارت دیگر مثلثی که یک ضلع آن آیت الله بهشتی است، ضلع دیگر امام موسی صدر و ضلع سوم آیت الله شبیری زنجانی. به عبارت دیگر همه آنچه آیت الله بهشتی نیز به خاطر محوریت آیت الله علامه طباطبایی همچنین امام(ره) انجام داد و اقدامات دو ضلع دیگر مثلثی که اشاره شد، میراث فقهی آیت الله بروجردی است.
🔸بر این اساس مبنای کلامی که آیت الله برجرودی برای فقه ایجاد کرد، آیت الله شبیری زنجانی که هم اکنون نیز ادامه دهنده راه آیت الله بروجردی است به همراهی مرحوم شهید بهشتی در «کلام میان فرهنگی» و امام موسی صدر در «فقه میان فرهنگی» در لبنان این مسیر را ادامه دادند. فقه آیت الله برجرودی در این مثلثی که اشاره شد در دو شعبه ادامه یافت و مشخصا آنچه آیت الله بهشتی در بحث حقوق اساسی موفق به تحقق آن شد این بود که فقه را تبدیل به «قانون» و در ادامه «حقوق» کرد، حال آنکه فقها از زمان مشروطه تا آن زمان اغلب ضد قانون بودند اما آیت الله بهشتی رویکردی مبتنی بر قانون، آن هم مبتنی بر «حقوق» داشت.
⚜️ @taammolat74
♨️ #پرونده_ویژه
«ژورنالیسم و اندیشه»[بخش سوم]📍بخش دوم 🔰 سیاستگذاری امر ژورنالیسم ✍️ سیدمنیرالدین الهاشمی 🔸اینكه «باید اخبار راست به مردم گفته شود»، «اطمینان آنها جلب شود»، «اعتماد عمومی، اصل و اساس حركت است» و یا سخنان دیگری از این دست، از نظر كمپانیهای خبری دنیا، «داستانهایی» بیش نیستند كه تنها باید به «مردم» القا شوند. 🔹اگر ابزار ارتباط جمعی را (كه همان ابزار هماهنگسازی است)، به معنی «حضور منطق در عینیتِ فرهنگ» بدانیم، در مقابل، «حضور منطق در عینیتِ سیاست» را نیز میتوان تصور كرد. بنابراین اگر «حضور منطق در عینیت فرهنگ»، به معنای «ساختار بانك اطلاعات» باشد تا چرخش اطلاعات را اداره كند، باید «حضور منطق در عینیت سیاست»، «صدا و سیما» باشد و دیگر ابزارهای ارتباط جمعی كه جزء اقماری آن محسوب میشود، نیز از آن پیروی کنند. 🔸در كل باید بررسی كرد كه نقش كلام در ادارهی جامعه چیست؟ یك نمونهی بسیار والایش، قرآن معجزه پیامبر اكرم(ص) است كه خود به صورت «كلامی و گفتاری» نازل شده است و بیش از هزار و چهارصد سال است كه ادارهی فردی و جمعی مسلمانان را در دست دارد. در قرآن میتوان تمامی ویژگیهای یك كلام تأثیرگذار را یافت؛ تخفیف، تحذیر، تبشیر و در یك كلام بیم و امید. 🔹اما دربارهی اینكه چه نحوه برخوردی باید با مطبوعات و رسانهها داشته باشیم تا بتوانیم از پتانسیل آنها به شکل مثبت استفاده كنیم، باید ابتدا مطبوعات را شناخته، سپس آنها را به كار بگیریم كه در غیر این صورت ـ وقت برای شناخت مطبوعات نگذاریم ـ بعدها از عوارض خطرناك آنها بینصیب نخواهیم ماند 🔸البته مطبوعات بیشتر به كار سیاسی میپردازند تا یك كار فكری و اقتصادی؛ یعنی ابزاری سیاسی برای جریانات مختلف سیاسی هستند تا مردم را به سمت جریان مورد نظر خود جذب كنند و اگر كار فكری هم كنند، بیشتر صبغهی سیاسی دارد 🔹مطبوعات فرمایشی و آزاد به گونهای است كه در آن مردم فکر میکنند آزادند؛ در حالی كه درونشان (منظور درون رسانههاست) كاملا فرمایشی است. این همان كاری است كه امریكا با كمك چهار بنگاه خبری بزرگ در کل دنیا در حال انجام آن است. فرمایشی بودن درون رسانهها به معنای داشتن «مدل» برای هر مسئله، «تعریف» برای وسایل ارتباط جمعی و نحوهی بهكارگیری آنهاست. 💢آزاد بودن ظاهری آنها هم به معنی ایجاد این باور در مردم ـ البته به وسیلهی خود مطبوعات ـ است كه هیچگونه فشاری بر رسانهها، توسط ردههای مختلف حكومت وارد نیست. که البته فرمایشیبودن و آزادبودن به این معنا در سرپرستی مطبوعات به وسیلهی افراد آگاه و متعهد وجود ندارد. 🔗ادامه مطلب را در لینک ذیل بخوانید: 🌐 https://vrgl.ir/JlZ0J ⚜️ @taammolat74
تاملات
📑 دوهفته نامه مجازی دیدهبان اندیشه ✴️ شماره پنجم/ پانزدهم خرداد ۱۳۹۹ 💢 موسسه فرهنگی ـ رسانهای ش
🔰 توضیحات مختصری در باب شماره جدید نشریه دیدهبان اندیشه
🔶ویژه این شماره
در بخش ویژه این شماره، به پرونده امام خمینی(ره) پرداخته شده است. بازتاب نشست علمی «مکتب فکری ـ سیاسی امام خمینی(ره)»، سخنرانی حجتالاسلام خسروپناه درباره اصول اساسی مکتب امام خمینی(ره) و یکسری یادداشتها در ذیل این بخش ویژه قرار دارد. رضا پاینده دانشآموخته رشته سیاستگذاری عمومی در یادداشتی مبتنی بر سخنرانی اخیر آیتالله خامنهای به مفهومشناسی و خصوصیات اصلی مفهوم نوآوری در ذیل مکتب امام خمینی(ره) میپردازد
🔶 پرسش این شماره
کشور آمریکا به عنوان سردمدار نظام جهانی چند سالی است که با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند.افت اقتصادی، تغییر ترکیب جمعیتی، کاهش قدرت نظامی و... از جمله مسائلی است که موجب تضعیف قدرت هژمونیک آمریکا شده است. کرونا نیز عامل جدی دیگر بود که انگاره قدرت پوشالی آمریکا را برملا نمود و ضعف مدیریتی آمریکا را نشان داد. فارغ از این موجب ایجاد شکاف و مشکلات اقتصادی مضاعف بر این کشور شد. اما اینک اتفاق تلخ دیگری در این کشور رقم خورد که نشان از بحران هویتی در این کشور بود. کشته شدن سیاهپوست آمریکایی به دست پلیس این کشور جرقهای در انبار باروت بوده است و موجب اعتراضات گسترده مردم این کشور شد. خشونت و تبعیض و ناعدالتی نهفته و انباشته شده در این کشور امروز عیان شده و موجب به خیابان آمدن مردم شده است. این اتفاق، دوباره این پرسش را زنده کرد که آیا واقعا آمریکا رو به افول است؟! تحلیلها و نظرات مختلف اساتید در اینباره را در این بخش میتوانید دنبال کنید.
🔶بازتاب این شماره
بعد از شکست اصلاحطلبان در انتخابات مجلس سال98، متفکران و سیاستمداران جریان اصلاحات به دنبال اصلاحات و نقد درون گفتمانی خود شدند، و هر کس از منظر خود به تحلیل میپردازد. در این شماره در بخش بازتاب، به سراغ بررسی آراء و نظریات برخی از این چهرهها رفته و نظریات آنها را با یک تحلیل کلان نشر دادهایم. در این شماره محمدرضا تاجیک از مرگ اصلاحات میگوید و معتقد است اصلاحات راهی برای تداوم نخواهد داشت. از سوی دیگر اما بسیاری دیگر مانند جلائیپور، محسن آرمین و مهدی تدینی به دنبال مشکل کار گشته تا با اصلاح آن، جریان اصلاحات را نجات دهند.
🔸چالش این شماره
در این بازه زمانی اما با قتل فجیع رومینا، دختر ۱۳ ساله تالشی به دست پدرش چالشی را در فضای مجازی شکل داد و جریانها مختلف فکری و سیاسی را به کنش در این امر پرداخت. به اختصار اما در این شماره به این مساله میپردازیم. از سویی جریانهای زاویهدار با سیاستهای انقلاب اسلامی سعی داشتند تا از این مساله بهرهوری سیاسی به عمل آورده و در فضای مجازی به موجسواری بپزدازند.
🔗 هم اکنون این شماره را در سایتهای ذیل دانلود کنید:
🔻سایت فکرت
🌐 http://fekrat.net/?p=1495
🔻خبرگزاری مهر
🌐 mehrnews.com/xS9Hp
⚠️ دوستان و مخاطبین عزیز، نقدها و ملاحظات خود را برای ما بفرستید، تا در نسخههای آینده آنها را اصلاح کنیم. همچنین نسبت به مطالبی که در این شماره از روشنفکران آمده، نقد یا تحلیلی دارید برای ما بفرستید تا با اسم خودتان در شمارههای آتی درج شود. 🌷
⚜️ @taammolat74
🔰دردهای انسان امروز برای اندیشیدن شایسته نیست؟
✍️ حسین فلسفی
🔘 بخش 1 از 2
🔸با نگاهی به فهرست نوشتههای سقراطی –افلاطونی میتوان پی برد که آنان در پی گرهگشایی از دشواریهای پیش روی انسان آن روزگار بودهاند و درست همان را #فلسفه خواندهاند: مسائلی مانند دینداری چیست؟ زیبایی چیست؟ داد چیست؟ دلیری چیست؟ وجود چیست؟ شعر چیست و شاعر کیست؟ فضیلت چیست؟ دوستی چیست؟ سیاست چیست و سیاستمدار کیست؟ فلسفه چیست و فیلسوف کیست؟ لذت چیست؟ نفس چیست قانون چیست؟ وجود چیست؟ دولتشهر چیست؟ و ….
🔹ارسطو با دشواریهایی رودرروست که با آنها دست پنجه نرم کرده است و در حل آنها سخت کوشیده است. بخشی از این مسائل همین فیلسوفان طرح کردهاند و سبب سرگشتگی اندیشمندان شدهاند.
🔸از ارسطو به اینسو، دیگر نه از طرح مسئله خبری هست و نه از حل مسئله و کار فلسفه شرحی است بر مسائلی که از آن دیروز بوده است؛ بر شرحها شرح نوشته میشود و همچنان انگشت دردهان جوهر و عرض و ماده و صورت و عالم اشباح مجرده و… است فلسفه. دهها هزار برگه شرح بر شرحِ شرحِ شرحِ فلان از بهمان کتاب که مسائل آن اندیشه را افسرده و جان را پژمرده میکند.
🔹آیا امروز فلسفه چیزی برای طرح کردن ندارد؟ آیا دردهای انسان امروزی برای اندیشیدن شایسته نیست؟ آیا محیطزیست نمیتواند اندیشه برانگیز باشد؟ آیا وجود انسان (اگزیستانس) همان بوده است یا درگذر زمان دگرگونشده است؟ آیا خشکیدن یا خشکاندن یک درخت برای تأمل بسنده نیست؟
🔸از فلسفه انتظار میرود که #بحران بیافریند و خود برای آن راهحل پیشنهاد کند و با چنین کاری اندیشه را در خروش آورد، ولی امروز فلسفه چنان ترسو شده است و خود را نهان کرده است، درمانده ای است که باید درمان شود تا درمان کند. اگر این پیر فرتوت یاوه گو توان آفریدن بحران ندارد، دستکم باید بتواند در بحرانها خود را شریک کند و دستی بر آتش آن بگذارد.
✔️[ادامه دارد...]
⚜️ @taammolat74
🔰دردهای انسان امروز برای اندیشیدن شایسته نیست؟
✍️ حسین فلسفی
🔘 بخش 2 از 2
🔸فلسفه در رویارویی با #مسئله_کرونا باید این باشد که زندگی و معنای آن را بازاندیشی کند. زندگی چیست و چه معنایی دارد و معنا چه معنایی دارد؟ آیا زندگی برنامهریزی شدنی است یا ویروسی هم میتواند آن را از راه به در کند؟ زندگی با وجود چنین رخدادهایی تا چه اندازه ارزش زیستن دارد؟ و….
🔹یکی از کارهای دیگر فلسفه در رویارویی با مسئله کرونا باید آن باشد که فلسفه بحث از «دیگری» را برجسته کند و درباره آن تأمل نماید. دیگری چیست و چه نسبتی با من دارد؟ حضور دیگری برای من و من برای دیگری از چه ارزشی برخوردار است؟ آیا میتوان بی دیگری زیست؟ حضور دیگری چه معنایی به معنا میدهد؟ مرز حضور دیگری در زندگی تا کجاست؟ نقش احساسات، عواطف و عقل در برقراری ارتباط با دیگران کدام است؟
🔸کار دیگر فلسفه در این مسئله باید #تأمل_در_تنهایی باشد؛ تنهایی چیست و تنها کیست؟ آیا میشود تنها زیست و چه معنایی میتواند داشته باشد؟ تنهایی چه نقش مهمی در پرورش آدمی دارد؟ آیا تنهایی به پوچی، بیمعنایی و بیهودگی زندگی میانجامد؟
🔹کار دیگر تبیین #مرگ است. در چنین شرایطی که مرگ همچون سایه در کنار زندگی است، تبیین آن بیش و پیش از هر چیزی بایستهتر مینماید. مرگ چیست؟ آیا میشود از آن گریخت؟ علت ترس از مرگ چیست؟ مرگاندیشی چیست و چه نتایجی دارد؟ و….
🔸کار دیگر تبیین #دین_و_شر است. از یکسوی خداوند خیر و قادر و عالم است و از سوی دیگر پدیده هایی مانند ویروس کرونا شر پنداشته میشوند چگونه میتوان این دو را باهم سازگار کرد؟ و….
💢از آنچه کوتاه گفته شد انتظار میرود فلسفه در چنین رخدادهایی با مشاوره دادن و تبیین پدیدهها پای در میدان بنهد و نقش تاریخی خود را بازی کند نه اینکه در گوشهای بخزد و چشمبهراه دیگر علوم باشد.
⚜️ @taammolat74
🔰 تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان
✍️موسی نجفی
🔸بحث تکوین و تکون هویت ملی ایرانیان، بحثی کلیدی و کلان است که ابعاد مختلف را دربر میگیرد. این مقوله از نظر مفهومشناسی و روششناسی حوزه وسیع بین رشتهای شامل تاریخ، علوم سیاسی و فلسفه را دربردارد.
🔹به نظر میرسد ایرانیها در طول حیات خود با چهار بحران بزرگ روبرو بودند: بحران هلنی، عربی، ترکی ـ مغولی و غربی. برخلاف بحران هلنی و بحران ترکی و مغولی، بحران عربی و بحران غربی دارای «ابزار هویتسازی» بوده اند و برخورد ایرانیها با هر کدام متفاوت بوده است. در بحران عربی، ایرانی ها به هرحال اسلام را پذیرفتند و این آیین را به هسته مرکزی و ذات وجودی خود راه دادند، ولی در مسئله بحران غربی، پس از گذشت 150 تا 200 سال، ایرانی ها هنوز مفاهیم غربی را به منزله هسته و ذات خود نپذیرفتهاند.
🔸به نظر می رسد این موضوع به بحث نظریه ذات برمی گردد؛ یعنی هر ملتی برای خود ذاتی دارد که حقیقتی را بیان میکند و این حقیقت روح ملی یک ملت را نشان دهد. اسلام برای ایرانیها مساوی و هماهنگ با این ذات شده است. این ذات برای ایرانیها نوعی «حقیقتخواهی و دینداری» است که با عنصر «تعالیخواهی» در اسلام هماهنگ است.
🔹بنابراین نه تنها اجزای این حقیقت ذاتی با هم تنافری ندارد، بلکه یک نوع جذبه بین این اجزای ذاتی وجود دارد. هرچند رشد سیاسی و نظامی اسلام در ایران از رشد فرهنگی آن سریعتر اتفاق افتاده بود و یکی دو قرن طول کشید تا ایرانیها مسلمان شدند، ولی هرچه گذشت گرایش آنها به طرف اسلام بیشتر شد و این هویت بیشتر شکل گرفت.
⚜️ @taammolat74
🔰 قبض و بسط آدمی
✍️ امیررضا مافی
🔸آدمی سرشار از تجربههای گوناگون است. تجربهی درد که یکباره پیش میآید و از بین میرود و و به دلیل خرقعادت، در خاطره میماند تا رنج که دردی است مدام و منقطع؛ همچنین تجربهی فرح، خوشی و نشاط.
🔹آدمی ضمن تجربهی هر روزهی زیستاش گاهی دچار بسط است و گاهی دچار قبض. قبض و بسط در هر بستری، معنایی خاص را به ذهن متبادر میکند، اما آنچه ما اینجا از آن مراد میکنیم، رخدادش در تجربهی روزمرهی مشترک آدمی است.
🔸ما گاهی انگار حالمان خوب است و گشاده ضمیر، هر چه هستی در برابرمان میگذارد، میفهمیم و تحلیل میکنیم و این حال خوب سرشار از حیرت و اندیشه است، سرشار از حرکت و تکاپو. گاهی اما چنان در خود پیچیدهایم و بدحال که اصلا حالی نمییابیم و معنایی درک نمیکنیم و اصلا مجال اندیشه باقی نمیماند. حالِ اول را باید لحظهی وقوع بسط بدانیم و احوال دوم را آنِ وقوع قبض.
🔹احوال بسط که همواره نیکوست و انسان مدام در پی بسط بیشتر است و این انبساط، حیوانیت ما را کمرنگ و انسانیت ما را افزون میکند، اما تا قبض نباشد درک بسط میسر نیست و البته قبض دلایلی دارد که فهم آن لازم است.
🔸قبض گاهی از جانب حضرت حق است و گاهی در پی جدال اندیشه عارض میشود، یعنی در مسیر فراگرفتن معنا چنان آدمی خسته میشود که کاری از پیش نخواهد برد. قبض لحظهی انزوا و بیچارگی است، لحظهی ندانستن و نفهمیدن، لحظهی اعتیاد و صرفا پیشبرد زیستن که آن هم چنگی به دل نمیزند. قبض آن اوقاتی است که امری در آن شکوفا نمیشود و معنایی منکشف نمیگردد. قبض، چونان گرفتگی فکر است و دردی است که با هیچ مسکنی درمان نخواهد شد.
🔹اول دلیل قبض اگر از جانب خدا و معلول جدال فکر نباشد، قطعا تن است. تنانگی و تنمحوری به معنای آمیختگی با دنیا و هر چه در دنیا ارزش دارد، یعنی آمیختگی با هیچ و انفکاک از امکان دریافت معنای اصیل. دیگر دلیل قبض عادت است: ما به هر معنایی عادت کنیم قبض پدیدار میشود، مثل همین روزهای پایانی ماه مبارک رمضان که دیگر خیلی از ما شوق و ذوق ابتدایی ماه را نداریم و در حال شمردن روزها برای پایان لحظات صیامایم. مانند مهمانی که با ذوق آمده و حالا خسته در انتظار پایان مجلس نشسته است.
🔸قبض و بسط برای انسان است، باید آن را بشناسیم، لحظات انبساط را گسترش دهیم و دلایل قبض را از بین ببریم. این روزها، مجالی است اندک برای اندیشیدن به احوال خود که بسط در دریافت معنا، همواره در گرو خلوت گزیدن و التفات بیپایان به نفس، میسر خواهد شد و امان از لحظهای که به قبض عادت کنیم و حیوانیت خویش را کافی بدانیم.
⚜️ @taammolat74