eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
273 عکس
87 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
📌اسطوره و جهان اجتماعی 🔹نام «مصیبت نامه» ی عطار را فقط شنیده بودم، اما امروز در کتابخانه ای به آن برخوردم، نسخه ای که با مقدمه ی مفصل استاد شفیعی کدکنی غنی تر شده بود. ایشان در مقدمه اشاره کرده بودند که این کتاب در میان آثار عطار مهجور است، بدان علت که عموم گمان کرده اند که این کتاب درباره ی اندوه و خزن و غم مصیبت زدگان است، در حالیکه موضوع کتاب، مصیبت انسان دورافتاده از حقیقت خویش است و کتاب در حقیقت شرح سلوک سالک در بازگشت به خود حقیقی و رجوع به سوی خدای متعال است. این مطلب، با درونمایه ی اصلی منطق الطیر او نیز همخوانی دارد و در آثار ادبی سایرین از جمله حافظ و مولانا نیز به کرات آمده است. از همین جا ایشان نقبی می زند به اسطوره های کهن در تمام دنیا و سپس این نکته را بررسی می کند که اسطوره های کهن چگونه در شکل گیری فکر دورافتادن از حقیقت خویشتن در میان غالب ملل نقش داشته اند و سپس آنکه این فکر چگونه با زبان دین مجددا بازسازی شده و به صحنه آمده است. اشاراتی هم دارد به تاثیر اسطوره ها در شکل گیری نظریات علمی در باب سماء و عالم و فضای بین انها، یعنی همان مسئله ای که در آثار حکمای یونان مانند ارسطو و حکمای بعدی مانند بوعلی بازتکرار شده. در کتب روایی مفصل مانند بحارالانوار و.... نیز به انبوهی از روایات در همین باب بر می خوریم که در همین فضا عرضه شده اند. ممکن است اسطوره ها خیالات موهوم تلقی شود یا الهاماتی رسا و شفاف به انسانهای اولیه یا.... . هر چه باشد، اسطوره های جایی در اندیشه ی حیات فردی و اجتماعی ما لانه کرده اند و هنوز هم هستند. اخیرا به آثار یکی از جامعه شناسان معاصر برخوردم که مدل جامعه شناسی اش بیش از حس و تاریخ و فلسفه، بر شناخت نقش اسطوره ها در ساخت جهان اجتماعی متمرکز شده، درباره ی دیدگاه او بیشتر نوشتن خواهم کردن، اگر خدا بخواهد. @taamollat
📌 امام عقلانیت 🔸حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) مفسر عقل و تبیین‌گر عقلانیت اسلامی است و در کلامی مفصل، متکلم و حکیم شیعی، هشام بن حکم (۱) را از حقیقت عقل و عقلانیت آگاه کرده است. 🔹 امروزه ما به این کلام مفصل و معجزه آسا بسیار نیازمندیم و ای کاش محور سازماندهی و بارسازی حوزه و دانشگاه شود. ----------------++++---------------- ۱. «هشام‌بن حَکَم، ابومحمد، از اصحاب امام صادق و امام موسی کاظم«علیهما‌السلام» است. وی دارای آراء و اندیشه‌های کلامی منحصر به فرد و از متکلمین برجسته شیعه در قرن دوم می‌باشد. وی پرچمدار حق ائمه، مؤید صدق، مدافع ولایتِ اهل بیت و اثبات‌کننده بطلانِ دشمنانِ آنان است. هشام با قلب و زبان و دست یاور ائمه«علیهم‌السلام» بود» •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1602
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ( بخش سی و هفتم) 🔹جمع بندی و نتیجه گیری۲ ۳. استاد شهید م
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ،(بخش سی و هشتم). 🔹فرعیات ▪️📌جایگاه روش تاریخی در اندیشه ی اجتماعی شهید مطهری۱ ۱. بکارگیری تاریخ در علوم اجتماعی از دیرباز مورد مناقشه بوده است. غیر از آنکه برخی (مانند پوزیتیویست ها) اساسا منکر علمی بودن گزاره های تاریخی بودند، اشکال عمده در استخدام روش تاریخی تقابل آن با عینیت (بعنوان غایت اصلی علم) بوده است. بر همین منوال کسانی که درهای تحقیق اجتماعی را به روی تاریخ گشودند و از او استقبال کردند، بسیاری از لوازم آن -مانند نسبیت- را هم پذیرفتند و در نتیجه از علم بودن و کلی بودن علوم اجتماعی نیز تا حد زیادی دست کشیدند. (مانند جریانات تفسیری و هرمنوتیکی) اکنون نیز در فضاهای علمی، تاریخ همچنان جایگاه نااستواری دارد. بحث درباره ی علمی بودن یا نبودن تاریخ هنوز هم داغ و پر فایده است. ۲. یکی از نکات جالب توجه در روش شناسی اندیشه ی اجتماعی استاد شهید مطهری آنست که ایشان از سویی با اصرار بر بنیان‌های فلسفی علوم اجتماعی، در اثبات مبادی علوم اجتماعی، رشته ای از مسائل فلسفی را بکار می گیرد، اما همو در لایه های دیگر برای اثبات مدعیات اجتماعی، بطور گسترده از روش تاریخی بهره می گیرد. سوال بحث برانگیز آنست که علوم اجتماعی در نظر استاد شهید چه ماهیتی دارد که از سویی پذیرای قواعد فلسفی است، (که ذاتا ضروری و کلی است و هیچ گونه نسبیت و جزئیتی را بر نمی تابد) و از سوی دیگر بستری است برای عرضه ی گزاره های تاریخی(که مثار کثرت و نسبیت است) ؟ به عبارت دیگر چطور است که بکارگیری توامان فلسفه و تاریخ در علوم اجتماعی به تناقض و آشفتگی منجر نمی شود؟ آیا استاد شهید فلسفه را تاریخی می بیند یا تاریخ را فلسفی؟ 🤔🤔🤔🤔🤔 @taamollat
تأملات اجتماعی
📌گزارش ▪️جلسه ی شب گذشته ی درس اسفار استاد یزدان پناه (چهارشنبه،۱۸بهمن)، بمناسبت مرور مقدمه ی جلد ششم، بیشتر ناظر به روش علمی صدرالمتالهین ره در مطالعات دینی و نقد جریانهای دیگر بود. اول آنکه استاد تصریح داشتند که مقدمه ی جلد ششم در اصل باید مقدمه ی بخش دوم اسفار تلقی شود، چه اینکه تا قبل از آن یک فضاست و ازین پس فضایی دیگر. دو آنکه: استظهار پایه ی فهم متن دینی است. و اسنظهار از بسیاری از معارف قرآن و حدیث وابسته به حکمت است و بدون آن سر از ناکجاآباد در می اورد، چنانکه بسیاری از فقها و متکلمان را به زمین انداخته، یا به سکوت کشانده و یا به تناقض واداشته. این، مطلبی است که خود صدرالمتالهین در این مقدمه آن را اظهار می کند. نکته ی مهم در اینجا این است که بنابردیدگاه صدرا (کما قال به الاصولیون)، در برداشت از متن دینی گاهی ظواهر الفاظ کافی نیست و چنانکه الفاظ برای روح معنا وضع شده اند، برای فهم دقیق متن، باید به آن روح دست یافت و این جز از طریق حکمت حاصل نمی شود. سه آنکه بر همین اساس علاوه بر دانش حکمت، صفای باطن و قلب نیز در فهم حقایق تاثیر تام دارد و شخص متتبع «تا ریاضت باطنی نکشد، بعضی مسائل حل شدنی نیست». صفای باطن انسان را به لازمه ی دوم فهم می رساند، یعنی «اتصال به ماوراء». چنین روحانیتی لازمه ی حتمی درک متون دینی است و بدون اینها نمی توان از ظواهر فراتر رفت. پ.ن: استادبزرگوارمان حاج آقای عصاری، حین بحث های اصولی در قم تصریح داشتند که هدف غایی همه ی مباحث علم اصول همان استظهار است. و استظهار خود متوقف بر مقدماتی است. و فیه مطالب کثیرة لا مجال لذکرها (درباره ی روش اصولی استادناالاکرم، حاج آقای عصاری، گفتنی بسیار است، و امیدوارم فراغتی برای نوشتن) پ.ن: استاد شهید مطهری ره نیز در بخشی از کتاب خاتمیت، بمناسبت بحث از ویژگیهای عالمان عصر خاتمیت، با تمسک به عبارتی از نهج البلاغه تصریح دارند که عالم واقعی کسی است که به سطحی از الهام و ارتباط با ماوراء مجهز شده باشد، و فیه مطالب کثیرة، لا أطیل بذکرها، فعلی الطالب ان یراجع. 🔻فتحصل: نظام فکری حکمت متعالیه، فقط فلسفه نیست، بلکه پایه و مبنایی برای فهم دین است. والله اعلم بالصواب @taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌خاطره ی تلبس بدست سیدالقائد حفظه الله که بمناسبت تلبس جمعی از دوستان قلمی کردم، را در اینجا هم می گذارم:
ما نسیت، اذا حضرت محضر السید القائد فی شهر رمضان ۸۸، و کنت فریدا وحیدا عنده، قبل نماز ظهر چند دقیقه ای در همین سالن دیدارها منتظر بودم، خادم آقا کلی برایم صحبت و نصیحتم کرد. سپس مرا قبل از آقا به داخل حسینیه ی امام فرستادند، در میان شعارهای مردم (ای گل زهرا بیا، منتظر تو هستیم) وارد حسینیه شدم، در حالیکه قبا و عبا پوشیده و عمامه بر سر نداشتم و به گمانم کچل هم بودم. مردم از دیدن من کلی به وجد آمدند و بر شور شعارها افزودند 😂 جایی در صف اول ایستادم و پس از نماز زودتر از آقا صدایم کردند و دوباره رفتم داخل حیاط و منتظر سیدالقائد ایستادم. آقا که آمدند من تنها طلبه ی آن روز بودم و اطرافه جمع کثیر من المسئولین و وزرا و‌‌... آقا از داخل سینی عمامه را برداشتند و بر سرم گذاشتند و به گمانم چندبار گفتند ماژاالله 😂 در اغوششان رفتم و دست مجروحشان را بوسیدم، قدری صحبت شد که هیچ یادم نمانده. آقای حقانی پاکت هدیه ای دادند به مبلغ ۵۰ تومان، و قبل تشرفنا و بعدها حکایات و وقایع کثیرة، در فرصتی دیگر نوشتن خواهم کرد. کتبت هذالمقدار لکی تبقی فی التاریخ.😍 @taamollat
مقام معظم رهبری: بیست‌ودوّم بهمن، عید حقیقى براى ملّت ما است؛ بیست‌ودوّم بهمن براى ملّت ما در حکم عید فطرى است که ملّت در آن از یک دوران روزه‌ی سخت خارج شد، دورانى که محرومیّت از تغذیه‌ی معنوى و مادّى را بر ملّت ما تحمیل کرده بودند؛ بیست‌ودوّم بهمن در حکم عید قربان است زیرا در آن روز و به آن مناسبت بود که ملّت ما اسماعیل‌هاى خودش را قربانى کرد؛ بیست‌ودوّم بهمن در حکم عید غدیر است [زیرا] در آن روز بود که نعمت ولایت ‌-اتمام نعمت و تکمیل نعمت الهى- براى ملّت ایران صورت عملى و تحقّق خارجى گرفت؛ در حکم نوروز واقعى براى ملّت ما است زیرا که حقیقتاً از دوران سخت و سیاه یک زمستان تلخ، ملّت ما خارج شد؛ عید واقعى است. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم ١٣۶٨/١١/٠۴
امروز (۲۲بهمن۰۲) در کنار مبارز نستوه آقای عزت شاهی (مطهری). از آن نمونه های برجسته ی ایمان آگاهانه و ثبات قدم، همان چیزی که آقا در طرح کلی، بعنوان ویژگیهای «ایمان» واقعی مطرح می کنند. قدر و قیمت این آدم و امثال او در بین همه ی مبارزان را آدم وقتی می فهمد که کتاب های خاطرات آن دوره را دیده باشد. ببینید حتما کتاب خاطرات ایشان را و بخوانید. یادداشت زیر اثر قلم فرزندم علی است که این روزها دارد کتاب خاطرات عزت شاهی را می خواند و مدام از من درباره ی تاریخ ایران و کمونیسم و چپ و مجاهدین و.... سوال می پرسد. همانطور که حدس می زدم در فصل پنجم (مرز بندی های ایدئولوژیک) گیر افتاده و مدام می گوید نمی فهمم. این فصل مهمترین فصل کتاب است درباره ی اتفاقات سال ۵۴ و تغییرات فکری مجاهدین خلق و حوادث پس از آن. این فصل را که بخوانید می بینید بعضی حرف ها و افکار چقدر آشناست و جریانات فکری و سیاسی چقدر آرام و ناخودآگاه تغییر جهت می دهند. واقعا مایه ی عبرت و بصیرت است. @taamollat
تأملات اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم افتخار ملی: امروز ٢٢بهمن سال ١۴٠٢است من محمد علی کرباسچی در کنار اقای عزت مطهری (شاهی) هستم. هرچه درمورد این شخصیت خستگی نا پذیر بگوییم کم گفته ایم. اوسال های زیادی رنج دیده است ولی باعث نشد خم به ابرو بی اورد. من تاکنون کتاب های زیادی همچون: پایی که جاماند، نورالدین پسر ایران و دا و... اما شخصی به صبوری عزت مطهری ندیده ام. سرمایه واقعی این انقلاب همچین انسان هایی هستند. انقلابی که مفت و مجانی به دست ما نرسیده است. ما باید قدر این انقلاب را بدانیم. کشور های زیادی سعی کردند این انقلاب را از بین ببرند. نتوانسته اند که هیچ، ضربه هم خورده اند. کسانی هم تلاش کردن تا این انقلاب را بهانه بیچارگی و بدبختی و وضیعت اقتصادی بدانند اما باز هم زمین خوردند. خدایا سایه همچین انسان های مثل عزت شاهی و به ویژ رهبر معظم انقلاب اسلامی را بر سرمان نگه بدار. برای کسب اطلاعات بیشتر به کتاب خاطرات (عزت شاهی) مراجعه کنید. پی نوشت: عزت شاهی: عزت در سال ١٣٢۵در شهر خوانسار به دنیا امد. او در زمانی به دنیا امد که پر رنگترین چیزی که در کودکیش دیده می شد فقر بود. پدرش کارگاه ساخت قاشق های چوبی داشت واوضاع برای خانواده اش خوب پیش نمی رفت. او در کودکی شاهد بیماری پدر ومادرش بود. به همین دلیل مجبور شد در طویله و خانه های مردم شروع به نظافت کند و پول دعوا و درمان پدر ومادرش را بدهد. او درسش را در خوانسار شروع کرد و برای ادامه تحصیل به تهران روی نهاد. بعد ها در بازار مشغول کار شد. بخشی از کتاب خاطرات عزت شاهی، صفحه ٣٠، ورود به بازار سیاست، بودن در محیط بازار برای من خیلی مغتنم بود و هروز بیش از پیش بر سطح اگاهی های من نسبت به جامعه و حکومت و دنیای پیرامونم افزوده می شد. او سال های بعد وارد مؤتلفه شد. او در انجا مشغول چاب اعلامیه شد. به همین دلیل توسط ساواک به کمیته مشترک افتاد. با اینکه او بسیار شکنجه شد ولی حاضر نشد حتی اطلاعات کوچکی از اسرار رفیقانش بگوید. او توسط حسینی، ارش، محمدی و رسولی (که کار خود را با سیاست پیش می برد) بسیار شکنجه جسمی و روانی شد. بعد به زندان قصر رفت وبسیار در اوین ماند. با ارزوی موفقیت و سربلندی ایران. ٢٢بهمن مبارک باد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ،(بخش سی و هشتم). 🔹فرعیات ▪️📌جایگاه روش تاریخی در اندیشه ی
📌بعدالتحریربکارگیری تاریخ در علوم اجتماعی با چه اشکالی روبروست؟ 🔹 گزاره های تاریخی آنقدر جذاب هست که در تحلیل های تاریخی نتوان آنها را نادیده گرفت. تاریخ و گذشته ی پدیده ها معمولا فهم بهتری از وضع امروز آنها به دست می دهند. علاوه بر این با رجوع به تاریخ است که سیر تطورات یک پدیده روشن می شود. اما در دهه های اخیر و با غالب شدن نگاه علمی، اعتبار گزاره های تاریخی با اشکالاتی مواجه شد. اشکال اول که عمدتا از سوی پوزیتیویست ها مطرح می شد، عبارت بود از عدم آزمون پذیری گزاره های تاریخی. گزاره های تاریخی مربوط به گذشته اند و نمی توان صحت آنها را ارزیابی کرد، در نتیجه از اعتبار ساقط هستند. اشکال بزرگتر، جزیی بودن گزاره های تاریخی و در نتیجه عدم امکان تعمیم آنها بود. مثلاً اگر در یک جایی فلان قضیه علت وقوع انقلاب بود، این امکان وجود ندارد که در موارد مشابه هم همین قانون حاکم باشد، بلکه هر پدیده ی تاریخی علت خاص خود را دارد و با مشاهده ی موارد واقع شده در گذشته حوادث آینده را تبیین و پیش بینی نمود. در نتیجه تاریخ به درد همان فهم گذشته می خورد و در تحلیل وقایع روز کاری ازو بر نمی آید. نتیجه ی وارد کردن تاریخ به عرصه ی فهم اجتماعی نیز چیزی جز تحمیل پیش زمینه های تاریخی بر واقعیت اجتماعی موجود نیست. به عبارت دیگر ما پدیده ی موجود را بر اساس فهمی که از گذشته و بوسیله ی تاریخ به ما القا شده فهم می کنیم و در نتیجه از فهم حقیقت پدیده ی اجتماعی باز می مانیم. ما با کنار گذاشتن فهم تاریخی از جهت دار شدن فهم مان نسبت به پدیده ها جلوگیری می کنیم. گویا تفصیلات کارل پوپر در کتاب «فقر تاریخی گری» نیز ناظر به همین اشتباه روش شناختی در علوم اجتماعی است. ناگفته نماند در حالیکه پوزیتیویست ها به هیچ عنوان زیر بار پذیرش تاریخ در علوم اجتماعی نمی روند، جریانات هرمنوتیکی و تفسیری در علوم اجتماعی، با داعیه ی گذر از ظاهر پدیده ها و «فهم» نیات کنشگران، راه را بر ورود تاریخ در علوم اجتماعی هموار کرده و هدف اصلی علوم اجتماعی را نیز «تفهم» معرفی کرده اند. آنان مدعی هستند که با شناخت تاریخی و فرهنگی است که می توان به وضعیت کنونی پدیده ها پی‌برد. اما با اینهمه، مطهری چگونه تاریخ (بعنوان یک معرفت نسبی و جزیی) را در کنار فلسفه (بعنوان یک دانش قطعی) می نشاند و در دانش اجتماعی به کار می گیرد؟ @taamollat
📌 گفتنی های یک مهاجر 🔹امشب یکی از نمازگزاران سابق مسجد مان را برای اولین بار در مسجد دیدم. می گفت حدود پنج دهه است که از ایران رفته و اکنون ساکن فلوریدای آمریکاست و هر از گاهی به ایران می آید. مردی بسیار معنوی، گرم و خوش صحبت. در حرفهایش چند نکته وجود داشت: ۱. فضای عمومی غرب پس از حوادث اخیر فلسطین حقیقتا تکان خورده و گویی نوعی آگاهی و بیداری پدید آمده. هرچند نظام حاکم سخت برای خاموش کردن آن تلاش می کند و از همه ی ابزار ممکن استفاده می کند، اما فضای آمریکا حقیقتا به نفع رژیم صهیونسیتی نیست. ۲. غیر از این اتفاق، فضای زندگی روزمره بین بیشتر آمریکاییها واقعا سبک و مبتذل است. دغدغه ی عمومی سیرکردن شکم و بالا و پایین رفتن قیمت هاست و عملا حرکت در محور عمودی و توجه به معنویات در میان عموم جامعه تقریبا صفر است. یک زندگی ماشینی محض. ۳. در سالهای اخیر همگرایی بسیار خوبی بین شیعیان و اهل سنت رخ داده و این هر دو در خدمات اجتماعی و سایر امور به راحتی با هم تعامل دارند و حتی هر دو اغوششان نسبت به غیر مسلمانان باز است. انشالله در هفته ی آتی نیز دوباره ایشان را خواهم دید و نکات بیشتری از ایشان خواهم پرسید. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌بعدالتحریر ❓بکارگیری تاریخ در علوم اجتماعی با چه اشکالی روبروست؟ 🔹 گزاره های تاریخی آنقدر جذاب هس
📌بعدالتحریر۲ 🔻سرفصل های تاریخی اندیشه شهید مطهری قبلا درباره ی کاربرد فلسفه در علوم اجتماعی از نگاه مطهری اندکی گفته و به انتقادها هم پرداخته شد. اکنون به سراغ نقش تاریخ در اندیشه ی اجتماعی ایشان می رویم: استاد مطهری در آثار زیر به سراغ تاریخ رفته و از گزاره های تاریخی در اثبات مدعای خویش بهره برده: 👈تاریخ اسلام: سیری در سیره نبوی، جاذبه و دافعه ی علی ع، حماسه س حسینی، داستان راستان، سیری در سیره ی ائمه ی اطهار 👈اعتقادات: عدل الهی، انسان و سرنوشت، 👈تاریخ علم: سیر فلسفه در جهان اسلام تاریخ فلسفه ی غرب (جدید) مباحث پراکنده در شرح منظومه مقالات فلسفی(فلسفه ی صدرالمتالهین) و.... 👈تاریخ ایران: خدمات متقابل اینده ی انقلاب اسلامی 👈فلسفه ی تاریخ: فلسفه ی تاریخ جامعه و تاریخ جامعه و تاریخ در قرآن انحطاط و ترقی تمدنها چنانکه روشن است مطهری در بیشتر لایه های اندیشه س خویش به تحلیل تاریخی متکی است. ▪️تاریخ و اجتماع هدف اصلی مطهری از همه ی اینها به یک نقطه بر می گردد و آن عبارتست از شناخت وضعیت کنونی و آسیب شناسی حرکت تکاملی در امت اسلامی مطهری در بیشتر این موارد از تاریخ برای فهم چرایی توقف امت اسلامی بهره می‌برد. ▪️تاریخ علم: در تاریخ علم او نیز هدف عمده همین است. او در مواضع متعددی با رجوع به مطالب تاریخی فهم حاج ملاهادی سبزواری را زیر سوال می‌برد. استاد شهید بطور ویژه به تاریخ فلسفه و فیلسوفان عنایت خاص دارد و به اعتقاد ایشان توجه نداشتن به تاریخ علم، فهم آن را با بحران و اشتباه مواجه می کند. ▪️نگاه فلسفی به تاریخ به نظر می‌رسد که مطهری در بهره گیری از تاریخ در تحلیل پدیده های اجتماعی به چیزی بسیار فراتر از تفهم نظر دارد. البته تاریخ در فهم بهتر پدیده ها موثر است، اما به جهت فلسفی، تاریخ و زمان خود دارای قواعد و سنت هایی است که مدام تکرار می شوند. گویی مطهری در گستره ی وسیع و در حال حرکت زمان و تاریخ، به دنبال این ضرب آهنگ هایی است که بصورت مکرر بازآفریده می شوند. اساسا از نگاه ایشان این بخش از تاریخ است که ارزش علمی دارد و دست ما را برای پیش بینی حوادث بعدی پر می کند، و الا حوادث جزیی تاریخی بصورت جزیی، فاقد ارزش علمی به نظر می رسد‌‌. ▪️دستاوردهای شهید مطهری از رجوع به تاریخ حال جا دارد به این سؤال پرداخته شود که رهاورد این نگاه مطهری به تاریخ چه بوده است و چه قواعد کلی را از آن فراچنگ آورده است؟ مهمترین نکته در نگاه تاریخی مطهری آنست که به جهت قانونمند بودن زمان، حوادث تاریخی نیز قاعده مند و هدفمند است و هرگز امری تصادفی و کشکولی نیست. قلنونمندی زمان بدان معناست که قواعد برهانی فلسفی در تاریخ نیز راه دارد. در نتیجه می توان از علیت در تاریخ، سنخیت، حرکت، تکامل تاریخی و.... سخن گفت. از همین روست که ایشان به تمدن ها به عنوان پدیده هایی کاملا اجتماعی و تاریخی نگاه می کند که تحت قواعد مشخصی دچار انحطاط یا برخوردار از ترقی می شوند. (ر.ک: انحطاط و ترقی تمدن ها) @taamollat
. 🟢 بلوغ سیاسی با انتخابات 🔷 یک ملت زمانی به بلوغ می رسد که انتخاب کند ، حتی اگر غلط هم انتخاب کند ، باز هم بهتر از انتخاب نکردن است . در غیر این صورت آن ملت ، هیچگاه به بلوغ نمی رسد و همیشه در معرض سقوط است . ✍شهید مطهری (ره) 📚 مجموعه آثار شهید مطهری ، ج ۲۴ ، ص ۳۹۱ @taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌انتخابات و رشد اجتماعی 🔹انتخابات و مشارکت دادن مردم در تصمیمات سیاسی آرزوی دیرینه مردم ایران در طول قرن‌ها بوده است که اکنون به برکت جمهوری اسلامی بدست آمده است. انتخابات در کشور ما غیر از آنکه به معنای واقعی کلمه، موجب گردش مدیران تصمیم گیر شده، زمینه رشد سیاسی و اجتماعی جامعه را نیز فراهم کرده. فارغ از مواضع و دیدگاه ها، همینکه مردم از پیر و جوان و زن و مرد خود را در امور سیاسی صاحبنظر و دارای حق می دانند، قطعا یک دستاورد بزرگ است. انتخابات و مشارکت سیاسی در طول این چهل سال، دغدغه ی عمومی را از مسائل خرد و پیش پاافتاده به مسائل کلان و عمومی تر سوق داده و از این طریق زندگی اجتماعی را بهبود بخشیده است. ما در جامعه ی خودمان هنوز با انبوهی از مسائل ریز و درشت مواجهیم و در آینده نیز همینگونه خواهد بود، اما خوشحالیم که به برکت انتخابات و مشارکت سیاسی مردم، سطح عمومی جامعه برای مواجهه با بحرانها قطعا بالا رفته و توده های مردم قطعا در حل بحرانهای آینده مشارکت جدی و اثرگذار خواهند داشت، چنانکه تا به امروز نیز همینگونه بوده است. 🔹ساخت تمدن اسلامی، یک فرایند دستوری و بخشنامه ای نیست و یکی از لوازم حتمی آن حضور آگاهانه و موثر مردم است. انتخابات با دخالت دادن مردم در امور سیاسی و کمک به افزایش درک عمومی، قطعا بخشی از فرایند ساخت تمدن اسلامی خواهد بود. سلام و صلوات خدا به روح مطهر امام عزیز و شهدای انقلاب اسلامی که بعد از سده ها انتظار راه را بر ورود مردم به عرصه ی سیاست باز و بر ورود مردم در این عرصه ها اصرار کردند. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌انتخابات و رشد اجتماعی 🔹انتخابات و مشارکت دادن مردم در تصمیمات سیاسی آرزوی دیرینه مردم ایران در ط
📌بعدالتحریر 🔹 چند دقیقه قبل از مسجد برگشتم، مردم هنوز داشتند می آمدند. الحمدلله الحمدلله الحمدلله
📌 سنت گردش ایام و از جاکندگی معرفتی در جبهه فکری انقلاب اسلامی ✍ سید مهدی موسوی 🔹یکی از سنن الهی، چرخش روزگار و دست به دست شدن آن میان مردمان مختلف و احزاب رنگارنگ است که از یک سو، موجب آشکار شدن حقایق و بهتر شناخته شدن وقایع می‌شود و از سوی دیگر، موجب امتحان و ابتلای افراد می‌شود تا هم جواهر رجال شناخته شود، هم افراد غربال بشوند و هم جبهه‌ی حق گزیده‌تر و قدرتمندتر و چابک‌تر بشود و مراحل تکامل تاریخی و تعالی وجودی را بپیماید. 🔸 در حوادث تاریخی و وقایع اجتماعی این سنت وجود دارد و امکان تغییر بطی و تدریجی جامعه و تحول فرهنگی و ساختاری آن وجود دارد. در این سیر و حرکت تکاملی، گروه‌ها و احزاب رنگارنگ سیاسی و اجتماعی با افکار و فلسفه‌های مختلف عرض اندام می‌کنند و به تبلیغ و یارگیری می‌پردازند و درصد تصاحب قدرت و کنترل مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی هستند. 🔹 آنچه موجب قدرت گرفتن یک جریان فکری و سیاسی می‌شود تغییری است که در نوع نگاه و بینش مردم ایجاد می‌کند. تغییری که محصول ارائه یک روایت جدید از گذشته، حال و آینده است. هر چقدر این روایت با خیال بخشی از مردم (افکار عمومی) پیوند بخورد بهتر می‌تواند بر اریکه‌ی قدرت تکیه زند. از این‌رو، جریانات به سمت تبلیغ و ترویج روایت خود هستند. این تبلیغ و ترویج گاه با رشد عقل و عقلانیت همراه است و گاه با اغواگری و تفاهم برآمده از قدرت رسانه و دست کاری احساسات. 🔸 مشکل اصلی در جبهه‌ی انقلاب اسلامی، ورود جریانات فکری و سیاسی متنوع و متکثری است که علی‌رغم عدم اعتقاد به مبانی فکری و فلسفی رهبران و متفکران اصیل انقلاب، درصدد تغییر ذائقه‌ی انسان ایرانی از طریق ارائه‌ی روایتی متفاوت و در عین حال جذاب و جنجالی از انقلاب هستند که از این طریق بتوانند به دستگاه محاسباتی مسئولان کشور نفوذ کنند و راهبردهای کشور را تغییر دهند. 🔹جریان‌هایی باشعارهای جذابی چون «عصر اضطرار»، «عصر عسرت»، «عصر حیرت»، و مدعیاتی چون عدالت خواهی و دکترینال و مانند اینها، هرکدام آگاهانه یا ناآگاهانه تغییری است در راهبردهای انقلاب اسلامی و گریزی است از مبانی فلسفی و فقاهتی امام خمینی وسایر متفکران اسلامی باارائه روایتی متفاوت از انقلاب اسلامی و مبانی فکری و فرهنگی آن.جریان‌هایی که توانسته‌اند در عرصه‌ی عمومی خودرا به عنوان روایت اصیل از انقلاب معرفی کنند و غیر خود را به حاشیه برانند. توانسته‌اند بخشی ازبنده‌ی نیروهای انقلابی را جذب خود کنند وبه ورطه‌ی غرب‌ستیزی و حتی علم‌ستیزی بکشانند ودرعوض، جمع کثیری از مردم وجوانان تحصیل کرده رانگران سرنوشت خود وآینده کشور ساخته است. چرا که بواسطه اقتدار و گسترش این روایت‌ها، انقلاب اسلامی درتقابل باعلم، نوآوری وپیشرفت وتمدن است. هرچند در زبان به این مفاهیم اشاره می‌شود اما بیشتر شعار است تا واقعیت. (پدیده مهاجرت وبی‌اقبالی درمشارکت را از این منظرهم باید مطالعه شود) 🔸 شاید این نکته بر خیلی از خوانندگان سنگین آید و آن را حمل بر بدبینی و غرض‌ورزی کنند اما این واقعیتی است که نمی‌توان آن را پنهان کرد و غفلت از آن محصول، روایت‌های ناموجه و محرّف از انقلاب اسلامی است که در دو دهه‌ی اخیر رواج یافته است و با منطق اغوا و تفاهم در تریبون‌های رسمی و غیررسمی و منابر مذهبی به خورد جامعه داده‌اند. به نحوی که امروز، غیر این روایت‌ها را بر نمی‌تابیم و به راحتی حمل بر غیر انقلابی بودن می‌کنیم. 🔹 امروز در نبود افکار و اندیشه‌های متفکران اصیل انقلاب اسلامی و جایگزینی افراد و جریانهای دیگر، جامعه‌ی ما در معرض یک امتحان بزرگ و گسست فکری هستیم و یک دگردیسی نرم و گردش زیربنایی در میانی فلسفی و فقاهتی انقلاب اسلامی در حال رقم خوردن است (حتی شاید بتوان گفت رقم خورده است و بخش زیادی از کنشگران مدعی انقلاب را جذب خود کرده است) اما کمتر کسی به این تغییر و تحول بطی، تدریجی و کاملا نامحسوس توجه دارد و بدان متذکر است بلکه عموم دلسوزان آن را انکار می‌کنند و از این انذار و تذکار گله‌مندند. بارها برخی از بزرگان و دوستان علی‌رغم پذیرش این تحلیل و احساس این وضعیت از جاکندگی معرفتی در جبهه انقلاب اسلامی، به دلایل مختلف سکوت در برابر آن را به مصلحت شخص نویسنده دانسته‌اند و به سکوت و احتیاط و مصلحت اندیشی دعوت کرده‌اند. 🔸 اما نکته مهم این است که مطالعه‌ی تاریخ از صدر اسلام تا حوادث دوران معاصر از قدرت گرفتن اخباریان و ظهور باطنی‌گری شیخی و فرقه‌ی بابییه و بهائیه، تا شکست مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد، از انحرافات فکری مجاهدین خلق تا فتنه انقلابیون دهه شصت در سال ۸۸ همه این مطلب را تذکر می‌دهند که اگر از مبانی فلسفی و فقاهتی اصیل انقلاب مراقبت نشود و نوبه‌نو در فرهنگ عمومی تزریق نشود و در گفتمان مسلط تثبیت نشود همواره امکان انحراف و تحریف وجود دارد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1630
آیت‌الله امامی کاشانی درگذشت 🔹آیت‌الله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران ساعتی پیش در منزل به علت ایست قلبی دار فانی را وداع گفت. 🔸وی متولد ۱۰ مهر ۱۳۱۰ بود و ریاست مدرسه عالی شهید مطهری را نیز بر عهده داشت. @TasnimNews
تأملات اجتماعی
آیت‌الله امامی کاشانی درگذشت 🔹آیت‌الله محمد امامی کاشانی نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت
خدا رحمت کند ایشان را. بخشی از تراث علمی جهان اسلام، خصوصا آثار فیض، به اهتمام ایشان زنده شد و در دسترس قرار گرفت. بعلاوه اهتمام ایشان به موضوع امام عصر ع در قالب هایی علمی از اقدامات ماندگار و مهم ایشان است. ما حدود بیست سال قبل در مدرسه ی عالی شهید مطهری گاهی محضر ایشان را درک می کردیم، خصوصا نماز ایشان نماز با معنویتی بود. نمازهای جمعه و سخنرانی های محرم ایشان در مدرسه نیز خاطرات خوش کودکی و نوجوانی ما از ایشان است. خدایش رحمت کند و در جنان جای دهد. @taamollat
📌تحقیق در ریشه های فرهنگ عمومی در علم اصول 🔹مرحوم مظفر ره در میانه ی بحث از ملازمات عقلیه در جلد اول کتاب اصول فقه، در خلال بحث از حسن و قبح ذاتی به معانی مختلف حسن و قبح می پردازد. سومین معنایی که ایشان طرح می کند عبارتست از جاییکه عقلا و عرف چیزی را حسن یا قبیح بدانند. (اگر چه ممکن است آن مطلب دارای حسن یا قبح ذاتی نباشد) . در فصل پنجم بحث حسن و قبح ایشان به ریشه های این معنا از حسن و قبح می پردازد که این بحث همان قرائت اصولی از ریشه های شکل گیری فرهنگ و ارزش در جوامع انسانی است. ایشان در اینجا پنج مولفه را به عنوان عوامل شکل گیری حسن و قبح های عرفی یا همان ارزش ها و ضد ارزشهای اجتماعی بر می شمرد: -کمال و نقص نفس انسانی - درک ملائمت یا منافرت با نفس - خلقیات انسانی - انفعالات نفسانی -عادات انسانی مرحوم مظفر عوامل فوق را عمده ترین عوامل حکم عقل عملی به حسن یا قبح افعال می داند. پس از تشریح هرکدام به این بحث می پردازد که آیا احکام عقل عملی دارای دلالت شرعی نیز می باشد یا خیر. ▪️نکاتی پیرامون حسن و قبح ذاتی افعال و مقوله ی فرهنگ ۱. بحث مرحوم مظفر با یکی از بخش های مهم مباحث فلسفه ی فرهنگ مرتبط است. ایشان در اینجا در حال کندوکاو این پرسش است که ریشه ی ارزش های اجتماعی و عرفی و عقلایی کجاست و آیا این ارزش ها ریشه در واقعیت دارند یا خیر؟ ۲. به نظر می رسد که عوامل ایجاد ارزشهای فرهنگی از عوامل بیشتری متاثر است. جهان بینی و فضای زیست (از جمله محیط طبیعی و آب و هوا و....)، زبان و..... همگی از عوامل مهم اثرگذار بر ارزش های اجتماعی هستند. ۳. یکی دیگر از بخش های مهم مباحث «فلسفه ی فرهنگ»، بحث از تاثیر جهان بینی در احکام عقل عملی است. این مسئله، قطعا مهمترین عامل اثرگذار بر فرهنگ عمومی است. خدا، قیامت، عالم غیب، ظاهر و باطن، نبوت، وحی، فطرت و..... همگی از عواملی هستند که پذیرش یا عدم پذیرش آنها جهان بینی متفاوت و نهایتا فرهنگ متفاوتی را شکل خواهد داد. به نظر می رسد که قرآن کریم نیز برای تغییر فرهنگ عمومی، به سراغ همین مفاهیم عام و کلی رفته است. ۴. مهمترین پیامد بحث از ریشه های فرهنگ عمومی، اثبات امکان مدیریت فرهنگ است. به عبارت دیگر بر خلاف گمان اولیه، فرهنگ امری رها و سرگردان نیست، بلکه از جهان بینی و فرهنگ مستقر تاثیر می پذیرد و اگر جامعه ای دارای جهان بینی خاصی است باید تلاش کن. تا فرهنگ متناسب با آن را تولید کند. اگر جامعه ای چنین نکند، جامعه فرهنگ عاریتی متناسب با جوامع دیگر را اخذ خواهد نمود. پیامد چنین وضعیتی از خودبیگانگی فرهنگی است. علاوه بر این، این نتیجه حاصل می شود که فرهنگ نیز بمانند مرز جغرافیایی نیازمند حفاظت و حراست است. ۵. پذیرش مراتب مختلف واقعیت خارجی و امکان شناخت آن (که از مدعیات بنیانی حکمت اسلامی است) و همچنین تفکیک میان حقایق و اعتباریات از مهمترین عوامل هستی شناختی موثر بر فرهنگ عمومی است. پذیرش ارزش های اخلاقی و ثبات و جاودانگی آنها نتیجه ی پذیرش واقعیت خارجی آن حقایق، و حواله دادن آنها به عرف و تاریخ و جغرافیا، نتیجه ی نفی واقعیت داشتن آنهاست. ۶. این همان تقابل تاریخی حکمت شیعی و کلام اشعری است که در عصر ما با ادبیاتی دیگر ظاهر شده است و ریشه ی اصلی آن پذیرش یا انکار دامنه ی واقعیت است. بحث کاملا زنده است. @taamollat
روش مطالعه آثار شهید مطهری، مرحله اول.mp3
13.78M
📌 روش مطالعه آثار استاد مطهری مرحله اول: سبک زندگی ایمانی با رویکرد نظام جامع اندیشه اسلامی ❇️ کتابها: ✍استاد: سید مهدی موسوی ۱۳ بهمن ۱۴۰۲ https://eitaa.com/usul121/1023
تأملات اجتماعی
📌تحقیق در ریشه های فرهنگ عمومی در علم اصول 🔹مرحوم مظفر ره در میانه ی بحث از ملازمات عقلیه در جلد او
📌بعد التحریر 🔹دانش اصول موجود با مباحث گوناگون خود می تواند پشتوانه ی خوبی برای دانش اجتماعی باشد؛ باضافه ی اینکه تدوین بخش هایی از دانش اجتماعی اسلامی، به داشتن مبانی اصولی مشخص وابسته است. این نکته هم گفتنی است که معتقدیم تدوین بخش هایی از دانش اجتماعی وابسته به علم اصول است، منظور علم اصول موجود نیست! بلکه منظور تفکر اصولی است. و تفکر اصولیست که منتج به تولد اصول فقه اجتماعی می گردد. تعبیر «تفکر اصولی» را اول بار در کلاسهای کفایه از استاد بزرگوارم حاج آقای عصاری شنیدم و آموختم و این نگاه به اصول، در همه ی این سالها بر فهم اینجانب از دانش های. اسلامی سایه گستر بوده است. امیدوارم بتوانم بزودی پرونده ای درین رابطه گشودن کنم. @taamollat
📌ایت الله یزدان پناه در جلسه ی چهارشنبه ۱۶ اسفند در خلال توضیح مقدمه ی جلد ششم اسفار و در بیان اهمیت توحید نظری فرمودند: «تا توحید نظری بدرستی فهم نشود، سلوک بجایی نمی رسد» و سپس درباره اهمیت بحث توحید در نظام اندیشه ی اسلامی نکاتی فرمودند. آیه ی ۱۹ سوره ی مبارکه ی حشر بگونه ای اشاره به همین معنا دارد که اگر خدا فراموش شود یا نادیده گرفته شود، نتیجه اش خودفراموشی است و اگر کسی خود حقیقی اش را فراموش کند اساسا سلوک درباره ی او بی معناست. گویی توحید مقدمه ی خودشناسی و خودشناسی هم مقدمه ی سیر معنوی است. @taamollat
📌 تهران در این روزها بمناسبتی، رفت و آمد بیشتری در مرکز تهران و مکانهایی مانند مترو و بیمارستان و مسجد دارم. نکاتی که قلمی می کنم، چیزهایی است که از مشاهده ی شهر و مردمانش، در این روزهای شلوغ و پرتراکم شب عید دستگیرم شده، که از کنار هم چیدن آنها شاید بتوان به نگاه جامعی درباره ی وضعیت تهران، زندگی شهری و.... رسید. تحلیل وضعیت تهران از اینجهت مهم است که همه ی تولیدات فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی و.... آن به شهرهای دیگر سرریز می کند. ▪️سرفصل هایی که طی چند یادداشت بدانها خواهم پرداخت: ۱. وضعیت حجاب در بالا و پایین شهر و مکانهای دولتی و خصوصی ۲. ظهور طبقه ی جدید بیکار و سربار ۳. تراکم جمعیت شهری و منافع و مضرات آن ۴. وضعیت خدمات بهداشتی و درمانی و بیمه ۵. وضعیت حمل و نقل عمومی ۶. فضای روحی و فکری جامعه پس از حوادث ۰۱ @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 تهران در این روزها بمناسبتی، رفت و آمد بیشتری در مرکز تهران و مکانهایی مانند مترو و بیمارستان و
1⃣حجاب ▪️این یادداشت صرفا در پی «توصیف» پدیده ی بی حجابی به عنوان یک کنش خلاف قانون و عرف مستقر در ایران است. «تبیین» و «تجویز» درباره ی آن را به یادداشتی دیگر واگذار می کنم. 🔹 وضعیت حجاب در مناطق جنوب و مرکز شهر با شمال شهر هم از جهت کمیت و هم کیفیت متفاوت است. در مجموع به نظر نمی رسد که بیش از ۱۰-۱۵ درصد جامعه درگیر این این مسئله باشند و حتی با نگاه چشمی و غیر دقیق به نظر می رسد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است. (البته این مسئله ممکن است بدلیل برودت هوا یا علل متعدد دیگری باشد و الزاما به معنای بازگشت بی حجاب ها نیست) در جنوب و مرکز غیر از آنکه بی حجابی شیوع کمتری دارد، از لحاظ کیفیت نیز به نظر می رسد از پشتوانه ی اعتقادی کمتری برخوردار است. غالب بی حجاب ها از جوانان و نوجوانان هستند و در میان افراد مسن و میانسال به طرز آشکاری کمتر است. 🔹بر خلاف آنچه تبلیغ می شود، بی حجابی ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی ندارد، بلکه بیشتر تحت تأثیر فضای عمومی و خصوصا رسانه هاست. فلذا اگر فضای عمومی برگردد یا رسانه ها به سمت دیگری بروند، فضا کاملا تغییر پذیر است. 🔹 در حالیکه عملا مانعی برای کشف حجاب وجود ندارد و کسی تذکر نمی دهد، بی حجابی در فضاهای اداری و رسمی دولتی نسبت به فضاهای مشابه خصوصی بسیار متفاوت است. و این نشان دهنده ی نقش حاکمیت در فرهنگ و رفتارهاست. 🔹برخی از مدل های بی‌حجابی کاملا معنادار است. برخی از بی حجاب ها عملا با استایل مردانه در خیابانها تردد می کنند. این ممکن است ناشی از نوعی بحران هویت جنسی هم نشأت بگیرد. اگر اینگونه باشد، شناخت و تحلیل جدی لازم دارد. مسئله ی بحران هویت جنسی از مسائلی است که ما کمتر بدان پرداخته ایم و در عوض غربی ها آن را بر اساس مبانی خود جهت داده و این طبقه ی جامعه ی ما را هم درون برنامه ی خود تعریف کرده اند. متقابلا مبتلایان هم آن را پذیرفته اند. 🔹به نظر نمی رسد که وضعیت بی حجابی بی این صورت بتواند مدت زیادی دوام بیاورد، با اینحال علی رغم خشم و ناراحتی بی وصف متدینین، به نظر می رسد که نوعی همسازی و حتی همدلی عمومی بین محجبه ها و بی حجاب ها بوجود آمده است و متدینین خواه ناخواه «دارند کنار می آیند.» 🔹امر بمعروف و نهی از منکر اگرچه یکی از فروغ و واجبات دینی است، اما به جهت عدم ارائه ی ساز و کار اجرایی مشخص، عملا معطل مانده است. به نظر می رسد که این فریضه باید با نگاه جامعه شناختی و روانشناختی مجددا باز تعریف و بر اساس آن راهکار عملی طراحی شود. تقریبا برای همگان روشن شده است که امربمعروف و نهی از منکر بدون اقناع فکری و بدون حمایت اجتماعی، بیفایده و عملا موجب تقویت جبهه ی مقابل خواهد گردید. 🔹- به نظر می رسد پدیده ی بی حجابی در شرایط کنونی را باید بیشتر در قالب آشفتگی اجتماعی پدیدآمده پس از حوادث ۰۱ تحلیل کرد. بی حجابی ها غالبا از پشتوانه های فکری و اعتقادی خالی است، و بیشتر بحران هویتی و اجتماعی است که آن را پیش می‌برد. شاهد آنکه به موازات شیوع بی حجابی وضعیت رانندگی و رعایت حقوق عمومی نیز به شدت متغیر شده و این بیشتر نشان دهنده ی نوعی آشفتگی روانی و اجتماعی است. @taamollat