💥☄💥☄💥☄💥☄💥
☄
⭕️چه عواملی سبب شد که #امام_حسن (ع) #پیشنهاد_صلح معاویه را بپذیرد؟ (بخش سوم)
🔷نکته دیگری که #دلیل_صلح را از دید امام (ع) روشن می کند، آن است که اساسا #برپایی_جنگ در شرایط عادی، منوط به #حضور_مردم بوده، و حاکم در حد خاصی می تواند، آنان را به حضور در جنگ وادار کند. در واقع دو نکته را باید از یکدیگر جدا کرد، یکی آن که آیا حاکم مسلمانان می تواند به هر صورت و حتی در شرایط مخالفت آشکار اکثریت مردم، جنگ را آغاز کند؟ اگر چنین کاری را می تواند انجام دهد، در چه شرایطی؟ نکته دوم آنکه به فرض، حاکم بتواند چنین کند، آیا چنین کاری به #مصلحت_مسلمانان است یا نه؟ اصولا سیره رسول خدا (ص) آن بود که در امر جنگ با مسلمانان مشورت می کرد. این در حالی بود که اولاً رسول خدا (ص) از ابتدا با مردم بیعت کرده بود، و ثانیاً آنکه جهاد در شمار فروعات اسلام بوده و اصولاً وظیفه مسلمانان است که همانند نماز به این دستور نیز عمل کنند.
🔷پس چرا آن حضرت، علیرغم این دو نکته، در امر جنگ با مردم مشورت می کرد؟ دلیل نخست آن این بود که بار #جنگ #بسیار_سنگین بوده و این #مردم بودند که این بار را بر دوش می کشیدند. نماز خواندن عبادتی است که تنها وقت محدودی را از یک مسلمان می گیرد؛ اما #جنگ سبب از بین رفتن جان و مال مسلمان ها و گاه آوارگی و خانه به دوشی است. با وجود #چنین_تبعاتی برای #جنگ که با شهادت یک نفر، طایفه ای نگران و ناراحت می شوند، طبیعی است که مردم خود در جریان آن قرار گرفته و با مشورت در این زمینه، قدری از بار این خسارت را بر دوش گیرند. رسول خدا (ص) - علیرغم آنکه جهاد از فروعات اسلام بود - در جنگ های پیش از بدر از انصار که تعهد شرکت در جنگ های آن حضرت را نداشتند استفاده نکرد. در بدر نیز، تنها پس از اعلام آمادگی رهبران آنها، از ایشان بهره گرفت. بعدها در احد و احزاب نیز مشورت هایی داریم.
🔷اما درباره این نکته که آیا #درزمینهجنگ می توان کاری را بر #مردم تحمیل کرد یا نه؟ سیره امیرالمؤمنین (ع) بر آن بود که تنها با نصیحت و احیاناً در دست گرفتن درّه (شلاق) به تربیت مردم بپردازد؛ اما #امام (ع) حاضر نبود تا برای وادار کردن مردم برای شرکت در #جنگ از شکنجه و شمشیر استفاده کند. [۱] آنحضرت به طور صریح می فرمود: «من دیروز فرمان می دادم و امروز فرمانم می دهند. دیروز باز می داشتم و امروز بازم می دارند. شما زنده ماندن را دوست دارید و «لَیْسَ لِی أَنْ أَحْمِلَکُمْ مَا تَکْرَهُونَ؛ نرسد به من تا چیزی وا دارمتان که #ناخوش می انگارید». [۲]
🔷 #امام_مجتبی (ع) نیز به همین سیره پایبند بود. زمانی که می دید #مردم خود مایل به داشتن چونان امامی نیستند و حاضر به حفظ موقعیت خویش در برابر شام نیستند، طبیعی بود که او بعد از #نصایح_لازم که بخش عمده را پدرش پیشاپیش کرده بود، #عراق را رها کرده و به مدینه برود. #امام_علی (ع) #مردم_عراق را از #آینده_سختی که در انتظارشان است آگاه می کرد: بدانید که بعد از من به سه بلا گرفتار خواهید آمد. خواری و ذلتی همه گیر، شمشیری کشنده و استبداد و خودکامگی ستمکاران. در آن حالات مرا یاد خواهید و آرزو کنید که کاش مرا می دیدید و یاریم می کردید و خون های خود برای دفاع از من بر خاک می ریختند. [۳]
#ادامهدارد...
پینوشتها
[۱] الغارات، ثقفى، ابراهيم بن محمد بن سعيد بن هلال، مترجم: آيتى، عبد المحمد، وزارت ارشاد، چ ۲، ص ۱۷۳
[۲] نهج البلاغة، صبحي صالح، هجرت، قم، چ اول، ص ۳۲۴، (خطبه ۲۰۸)
[۳] الغارات، همان، ص ۱۸۵
برگرفته از کتاب حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (ع)، جعفریان، رسول، موسسه انصاریان، قم، چ ۶، ص ۱۴۹
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
#اسلام #حفظ_اسلام #امام_حسن #امام_حسن_مجتبی #صلح_امام_حسن #صلح #جنگ #معاویه
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد