eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تملق گویی» چه زیان هایی به بار می آورد؟ 🔹معناى ، مدح و ثناى بيش از حدّ و درباره فضايل افراد براى نزدیک شدن به آنها و استفاده از آنان است. حتى ذكر اوصاف برجسته واقعى يك شخص بدون اشاره به نقاط ضعف، آن هم نوعى محسوب مى شود و گاه از اين فراتر مى رود و نقاط ضعف را در لباس نقاط قوت بيان مى كنند. 🔹 بيشتر درباره است و خطر بسيار بزرگى براى و محسوب مى شود، زيرا نخستين شرط مديريت، آگاه بودن از مربوط به حوزه مديريت است، و بر روى واقعيّتها پرده مى افكنند و را از نظر و مى پوشانند و از اين طريق بى شمارى به بار مى آورند. 🔹عجيب‌اين‌است‌كه «زمامداران‌ و گمراه» نيز غالباً را تشويق مى كنند، از ناراحت مى شوند و از احساس آرامشى كاذب و دردآفرين می کنند. از این رو اميرمؤمنان (عليه السلام) را بدترين درد يا درد بى درمان شمرده ميفرمايد: «أَدْوَأُ الدَّاءِ الصَّلَف‏» [۱] (بدترين درد است). [يكى از معانى صلف تملّق گويى و ديگرى خودستايى است]. 🔹همچنین در سخن ديگرى مى فرمايد: «إنَّما يُحِبُّكَ مَنْ لايَتَمَلَّقَكَ» [۲] (دوستان واقعى تو كسانى هستند كه به تو نمیگويند). نيز می‌ فرمايد: «لَيْسَ الْمَلَقُ مِنْ خُلُقِ الاَْنْبِياءِ» [۳] ( از اخلاق انبياء نيست). اين سخن را نيز نبايد فراموش كرد كه گاهى به صورت مستقيم و گاه غير مستقيم، گاه با نثر و گاه با شعر و گاهى با عمل، اجرا مى شود که همه يكسان است. پی نوشت: [۱] غرر الحكم و درر الكلم‏، تميمى آمدى، دار الكتاب الإسلامی، چ۲، ص ۱۸۶، قصار ۲۹ [۲] همان، ص ۲۷۳، قصار ۱۷ [۳] همان، ص ۵۵۶، قصار ۳ 📕پيام امام امير المومنين(ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ۱، ج ۸، ص ۲۶۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چه رابطه اى بین «ایمان» و «بصیرت» وجود دارد؟ 🔹مسأله مهم در زندگى ، این است که: را آنچنان که هست درک کند، و در برابر آن موضع گیرى صریح داشته باشد. پندارها، پیش‌داورى ها، و تمایلات انحرافى، حب و بغض ها، مانع از درک و دید - آنچنان که هست - نگردد، و مهم‌ترین تعریفى که براى فلسفه شده است همین است، «درک حقایق اشیاء آنچنان که هست». به همین دلیل، یکى از مهم‌ترین تقاضاهایی که (علیهم السلام) از خدا داشتند این بود: «اللّهُمَّ أَرِنِى الأَشْیاءَ کَما هِىَ» (خداوندا، و موجودات را آن گونه که هست به من نشان ده)، تا ارزش ها را به درستى بشناسم و آن را ادا کنم. 🔹و این حالت بدون میسر نیست، چرا که هوا و هوس هاى سرکش، و ، بزرگترین و سدّ این راه است، و رفع این حجاب، جز در پرتو و ، امکان پذیر نیست. لذا در «آیه ۴ سوره نمل» می خوانیم: «إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ زَیَّنّا لَهُمْ أَعْمالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُون» (کسانى که به ایمان ندارند، را براى آنها مى دهیم، و سرگردان مى شوند). در نظر آنها پاکى، نزد آنها زیبا، افتخار، و و سیه روزى ها سعادت و پیروزى محسوب مى شود. آرى، چنین است حال کسانى که در گام مى نهند و آن را ادامه مى دهند. 🔹واضح است وقتى کار زشت و را انجام داد، تدریجاً و زشتیش در نظر او کم مى شود، و به آن مى کند، پس از مدتى که به آن خو گرفته، و توجیهاتى براى آن مى تراشد. کم کم به صورت زیبا و حتى به عنوان یک وظیفه در نظرش جلوه مى کند، و چه بسیارند و آلوده اى که به راستى به اعمال خود افتخار مى کنند و آن را نقطه مثبتى مى شمارند. این دگرگونى ارزشها، و به هم ریختن معیارها در نظر انسان، که نتیجه اش شدن در بیراهه هاى زندگى است، از بدترین حالاتى است که به یک دست مى دهد. 🔹جالب اینکه در آیه مورد بحث و یکى دیگر از آیات قرآن [۱] این به «خدا» نسبت داده شده است، در حالى که در هشت مورد به «شیطان»، و در ده مورد به صورت فعل مجهول (زُیِّنَ) آمده است، و اگر درست بیندیشیم، همه بیانگر یک واقعیت است. اما اینکه به نسبت داده شده است به خاطر آن است که او در عالم هستى است، و هر موجودى تأثیرى دارد که به خدا منتهى مى شود؛ آرى این خاصیت را در قرار داده که تدریجاً به آن خو مى گیرد، و او دگرگون مى شود، بى آنکه مسئولیت انسان از بین برود و یا براى خدا ایراد و نقصى باشد. (دقت کنید) 🔹و اگر به یا نسبت داده شود، به خاطر این است که و بدون واسطه، آنها هستند. و اگر گاه به صورت آمده، اشاره به این است که ، چنین اقتضا مى کند که بر اثر ، ایجاد حالت، ، عشق و مى کند. با توجه به آیه فوق، نمونه آشکار و عینى این معنى را در زندگى گروهى از خود به روشنى مى بینیم. آنها به مسائلى افتخار مى کنند، و جزو تمدنش مى شمارند که در واقع چیزى جز و آلودگى و نیست. 🔹آنها لجام گسیختگى و را نشانه «آزادى»، و آلودگى زنان را دلیل بر «تمدن»، مسابقه در را نشانه «شخصیت»، غرق شدن در انواع را، مظهر «حرّیت»، آدم کشى و و را دلیل بر «قدرت»، خرابکارى و سرمایه هاى دیگران را، «استعمار» (آباد سازى!)، به کار گرفتن وسائل ارتباط جمعى را در مسیر زننده ترین برنامه هاى ضد اخلاقى دلیل بر «احترام به خواست انسان ها»، زیر پا گذاردن حقوق محرومان را، نشانه «احترام به حقوق بشر»!، 🔹اسارت در چنگال ، ، ننگ ها و رسوايى ها را، «شکلى از آزادى»، و و به دست آوردن اموال و ثروت از هر طریقى که باشد دلیل بر «استعداد و لیاقت»!، رعایت اصول و داد و به حق دیگران نشانه «بى عرضگى و عدم لیاقت»، و دروغ و پیمان شکنى و و تزویر را نشان «سیاست» می شمارند. خلاصه و ننگین شان آنچنان در نظرشان داده شده است، که نه تنها از آن احساس نمى کنند، که به آن و مباهات نیز مى کنند، و پیدا است چهره چنین جهانى چگونه خواهد بود، و راهى را که به سوى آن مى رود کدام سو است؟! پی نوشت: [۱] سوره انعام، آیه ۱۰۸ 📕تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج۱۵، ص۴۲۶ و ۴۲۳ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چند نوع «علم» در جهان وجود دارد و کدام یک از آنها اصیل است؟ 🔹 را مى توانيم از يك نظر به دو بخش تقسيم كنيم: و . شكّى نيست كه «علوم تجربى» روشن ترين دانش هاى ما محسوب مى شوند؛ زيرا حقايق مربوط به آن را در آستانه مى بينيم؛ امّا اشتباه است اگر تصوّر كنيم و به تنهايى و بدون مى تواند، چهره را آنچنان كه هست به ما نشان دهد؛ 🔹چرا كه ـ بر خلاف تصوّر بعضى ـ قطعى ترين راه درك نيست. به عنوان مثال با اين كه قوى ترين و مثبت ترين حسّ ماست، باز گرفتار اشتباهات زيادى مى شود كه انواع مختلفى از آن امروز تحت عنوان براى ما روشن است. پى بردن به ، مفهومش به كمك طلبيدن در اين زمينه است. 🔹بعلاوه ، هم از نظر مكان و زمان، و هم محدود به ظواهر اشيا و موجودات اين جهان مى باشد؛ به همين دليل همه مسائل را نمى توان در آزمايشگاه ها به آزمايش گذاشت؛ مسائل مربوط به گذشته، به خصوص گذشته دور، مسائل مربوط به علّت و معلول جهان و انگيزه ها و مسائل ديگرى از اين قبيل، همه را بايد با كمك حل كرد. 🔹در ميان ، علومى داريم كه نظرى خالص نيستند، بلكه نظرى آميخته به تجربه اند، به اين معنا كه پايه هاى آن را از مشاهده يا تجربه مى گيريم و سپس روى آن بناهايى به كمك مى گذاريم. هم اكنون داريم كه در اين رده جاى مى گيرد. تاريخ بشرى، تاريخ طبيعى، علم هيئت، روانشناسى و روانكاوى و نيز ديرين شناسى، اينها علومى هستند كه پايه هايى از مشاهده و يا آزمايش داشته و بر اساس آن بناهاى عريض و طويلى ساخته اند. 📕پيدايش مذاهب، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه امام على بن ابى طالب(ع)، قم‏، ۱۳۸۴ش، چ اول‏، ص ۲۸۲ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel