کانال vip رمان هستی ام باش افتتاح شد😍✨
برای خرید vip رمان هستی ام باش با بیش از ۵۰پارت جلوتر به آیدی زیر مراجعه کنید🙂
@Fh1082
💭مزایای vip💭
❣بدون پیام ها و تبلیغات آزار دهنده
❣پارت ها خیلی جلوتر از چنل اصلی
❣داشتن پارت های سورپرایز در اعیاد
حق عضویت Vip مبلغ فقط ۲۵ هزار تومنه
کافیه به این آیدی پیام بدید:
@Fh1082
#هســــــــــــــتـــۍ_ام_بـــــــــــــــاش♥️
وی آی پی چه خبره😱
به جاهای خیلی خیلی حساسی رسیدیم😍
اگه دوست دارید زودتر بخونید وقت رو از دست ندید و سریع برای عضو شدن اقدام کنید👌
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ⌋
± اشتباه شما اینه ك↓
معمولا دیر متوجه میشید اینکه از خودتون و وجودتون واسه دیگران مایه نذارید ، به دیگران کمک کردن خوبه دستگیری و همدلی خوبه ، ولی به نظرم نباید آدم تیکه تیکه از خودش بکنه بهخاطر دیگران اونا هم نمیگن این مهربونه ملاحظهش رو بکنیم پارهپورهت میکنن ککشون هم نمیگزه : )!
⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ⌋
معمولا دیر متوجه میشید اینکه از خودتون و وجودتون واسه دیگران مایه نذارید ، به دیگران کمک کردن خوبه
نیکی از حد بگذرد
نادان خیال بد کند...
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾
🍁🌾
🌾
♡بِسْمِرَّبِالـ؏ِـشْـقْ♡
★الـٰهہبـانو★
♡#پـارت110♡
آبی به صورتم زدم و سرم رو بالا آوردم .نگاهم صاف نشست توی آینه ی دستشویی . به چهره ام خیره شدم .این من نبودم ! همون دختر شیطونی که روزی از دیوار صاف بالا می رفت و حالا با اون چشمای غم گرفته شبیه آدمای روانی و افسرده شده بود؟!
صدای مادر رو همونطور که نگاهم توی آینه بود ، شنیدم :
_الهه ... می گم ...
بیا بریم یه آزمایش بدیم .
-دیگه آزمایش چی بدیم ؟
دکتر گفت معده ام عصبیه . همین.
-نه ... آزمایش واسه ...
بارداری.
چوب شدم . خشک و بی حرکت .
"وااای ... نکنه ... باردار باشم ؟"
این فکر مثل سرمای سیبری تموم رگ های تنم رو خشک و منجمد کرد . ناچار بودم .
شاید باردار بودم .
بچه ای بدون پدر!
چشمام رو به زور روی دنیای نامرد بستم و بابغض گفتم :
_باشه .
رفتیم . بادلشوره رفتیم .
هم من هم مادر دلشوره داشتیم .
یعنی اگر بچه ای در راه بود ، بدترین اوضاع و شرایط ممکن پیش میومد.
من خودم رو هم نمی تونستم تحمل کنم حالا چطور باید وجود بچه ی آرش رو تحمل می کردم .
بچه ای از یک مرد کلاهبردار !! از یک نامرد عوضی ! آه کشیدن ، تنها شیوه ی نفس کشیدنم شده بود .
آه کشیدم و باز صبر کردن سخت ترین کار دنیا شد ، برای دانستن اینکه چه بلایی قراره سر من بیاد؟
🍁🌾🍁🌾🌾🍁🌾
🍁@Tafrihgaah🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
لینڪپـارتاول↯↯
https://eitaa.com/tafrihgaah/52205
✍🏻بـہقـلم: "بـانـو مـࢪضـیہ یـگـانہ"
#ڪپۍممـنۅع(حࢪام)❌
#امـانٺداࢪبـاشیـم‼️
🌾
🍁🌾
🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾
🍁🌾
🌾
♡بِسْمِرَّبِالـ؏ِـشْـقْ♡
★الـٰهہبـانو★
♡#پـارت111♡
طاقت نیاوردم .
انتظار سخت بود.اما سخت تر از اون ، اضطرابی بود که از سروصدای محیط آزمایشگاه به جونم می نشست .
از روی صندلی برخاستم و به مادرگفتم :
_من میرم خونه ...
اینجا اعصابم بیشتر بهم می ریزه .
مادر فقط نگاهم کرد و من از آزمایشگاه بیرون اومدم .
قدم هام کوتاه بود و دو تا خیابان تاخانه راه . نگاهم بین مردم و مغازه ها ، عبور ماشین ها ، سروصدای راننده های تاکسی برای سوار کردن مسافران ، می چرخید .
دلم می خواست هرکسی بودم جز همین الهه ی شکست خورده .
دلم می خواست یکی از همین آدم ها می شدم .
همین هایی که با موبایلشان حرف می زدند یا اون خانمی که سوار تاکسی شد .
یا دختر جوانی که از یک مغازه آبمیوه فروشی یه لیوان آب هویج خرید .
هرکسی بودم جز الهه . چرا من؟
چرا من باید اینقدر بدبخت باشم ؟چرا عشق من باید اینقدر نامرد باشه؟
آه کشیدم تا غصه هایم که از مرز غصه گذشته بودند و به درد رسیده بودند ، سنگینی شان روی قلبم سبک شود.
خدا رو شکر پدرخونه نبود تا حال پریشونم رو ببینه .
تا در خونه رو باز کردم و نشستم روی یکی از مبل ها ، نگاه سردم ، در سکوت خونه به در و دیوار دوختم .
نگاهم رسید به قاب عکس روی دیوار . همان تک بیت خطاطی شده ی دست حسام .
من سوختم وسوختم وسوختم ازعشق
حاشا که دل غمزده ای سوخته باشه
🍁🌾🍁🌾🌾🍁🌾
🍁@Tafrihgaah🍁
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
لینڪپـارتاول↯↯
https://eitaa.com/tafrihgaah/52205
✍🏻بـہقـلم: "بـانـو مـࢪضـیہ یـگـانہ"
#ڪپۍممـنۅع(حࢪام)❌
#امـانٺداࢪبـاشیـم‼️
🌾
🍁🌾
🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
هدایت شده از ⌈ࡅߺ߳ܦ߭ܝࡅ࡙ߺܟߺࡏަߊܘ⌋
‹بسـماللّٰهالرحمـٰنالرحیـم🖐🏻🌿!'›
• آدم ها همه می پندارند که زنده اند ؛
برای آنها تنها نشانه ى حیات، بخار گرم نفس هایشان است!
کسی از کسی نمی پرسد:
"آهای فلانی! از خانه دلت چه خبر؟ گرم است؟ چراغش نوری دارد هنوز؟".. 🍃
- احمد شاملو ؛
• حال خوب می خواهی؟!
یاد بگیر روی پای خودت بایستی ،
به خودت تکیه کنی ،
و همه کاره ی دنیای خودت باشی .
دلت که گرفت ،
دنبال گوشی برای شنیدن
و دستی برای نوازش نگردی ؛
و خودت درمان دردها و بی کسی خودت باشی ..
از هیچ کس توقعی نداشته باش!
توقع داشتن از آدم ها ،
جز اینکه باعث رنجش
و مانع ابتکار و خودباوری ات باشد ،
نتیجه ی دیگری ندارد ..
سعی کن فقط روی خودت
و توانمندی های خودت ،
حساب کنی ..]