بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 536
1* بدتر از گمراهى، تكذیب كردن است وگرنه بسیارى از گمراهان، توفیق هدایت مىیابند. «الضالّون المكذّبون»
2* استدلالهاى قرآن، فراتر از زمان و مكان است و تاریخ مصرف ندارد و به مقطعى از زمان و مكانى خاص تعلق ندارد. نطفه در رحم و بذر در زمین، در هر زمان و مكان و براى همه واضح و روشن است.
3* مخفى بودن زمان مرگ حكیمانه است و فوایدى را به دنبال دارد، از یك سوى آماده باش انسان كه هر لحظه ممكن است مرگ فرا رسد و از سوى دیگر جریان عادى زندگى، زیرا منتظر زمان معیّنى براى مرگ نیست وگرنه زندگى براى او تلخ مىشد.
4*قدرت الهى مطلقه است و هیچ شخص یا قدرتى نمىتواند از مرگ فرار كرده و بر این تقدیر الهى غالب شده و بر آن پیشى بگیرد. «ما نحن بمسبوقین»
5* دنیا عبورگاه است نه توقّفگاه. «نبدّل أمثالكم»
6* اگر كمى دقّت كنیم، زمین، بدن انسان را به خاك تبدیل مىكند ولى بذر را به خاك تبدیل نمىكند. دانه درون زمین دو حركت متضاد دارد، ساقه به سوى بالا و ریشه به سوى پایین مىرود. ریشه، مواد غذایى را جذب و ساقه، موانع خود را حتى اگر سفت باشد دفع مىكند. یك دانه به چند خوشه تبدیل مىشود و تولید مثل مىكند.
7* هر نوع تغییر و تحوّلى در طبیعت، براى خداوند یكسان است. حیات یا مرگ موجودات، شیرینى یا تلخى آب، همه در نزد قدرت خداوند یكسان است. «خلقناكم... قدّرنا بینكم الموت»، «نحن الزارعون... لجعلناه حطاماً»، «تشربون... جعلناه اجاجاً»
8* همان قدرتى كه از یك دانه بذر، خوشهها پدید مىآورد، مىتواند از تك سلّول انسان مردهاى دوباره او را زنده كند. «أفرأیتم ما تحرثون»
9* توجّه به نقش آب در رفع تشنگى «تشربون»، چگونگى پیدایش آب «من المزن»، فروآمدن باران «نحن المنزلون»، و مزه و طعم آن «لو نشاء لجعلناه اجاجاً»، انسان را به شكرگذارى وامىدارد. «فلولا تشكرون»
10* توجّه به نعمتها، هم اعتقاد توحیدى انسان را بالا مىبرد، «نحن الزارعون... نحن المنزلون» هم روحیه تشكر را در انسان زنده مىكند و هم استبعاد زنده شدن دوباره و معاد را برطرف مىكند.
11* استدلالهاى قرآن، فراگیر، ساده و در عین حال عمیق است. نگاهى به آب، براى توجّه انسان به مبدأ و معاد كافى است. «أفرأیتم الماء الّذى تشربون»
12* آفرینش، كلاس تدبّر، «أفرأیتم...» تذكّر، «أفلا تذكّرون» و زمینهساز تشكّر است. «فلولا تشكرون»
13* در این آیات، عناصر چهارگانه آب، خاك، باد و آتش، مطرح شده است كه همه تحت فرمان الهى و وسیلهاى براى شناخت خداوند و پى بردن به قدرت او هستند.
14* هیچ چیز و هیچ كس بدون اراده خداوند نمىتواند در جهان تأثیر گذارد. بنابراین، اعتقاد به تأثیر ستارگان در زندگى انسان خرافهاى بیش نیست و هیچ كس ستارهى بختى در آسمان ندارد كه موجب خوش بختى یا بد بختى او شود.
15* خداوند، گاهى به چیزهاى كوچكى مانند انجیر سوگند یاد مىكند، «و التین و الزیتون» و گاهى به كهكشان و مسیر ستارگان. آرى براى خداوند كوچك و بزرگ، كاه و كوه یكى است. «فلا اقسم بمواقع النجوم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_536
#بدتر_از_گمراهی
#استدلال_های_قرآن
#مرگ
#دنیا
#آب
#توجه_به_نعمت_ها
#آفرینش
#عناصر_چهارگانه
#اراده_خداوند
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 537
1* تلاوت الفاظ و فهم لغات قرآن، براى همه ممكن است، امّا تماس با روح قرآن، طهارتى مخصوص مىخواهد. «لیذهب عنكم الرّجس اهل البیت و یُطهّركم تطهیرا»(احزاب، 33)
2* قرآن، كلید كرامت و عزّتِ فرد و جامعه است. نگاه به آن، تلاوت آن، تدبّر در آن، حفظ آن، استدلال به آن و پندگیرى از آن مایهى رشد و كرامت انسان است. «انّه لقرآن كریم»
3* قرآن، در مسائل فردى، خانوادگى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسى، عبادى، نظامى، اخلاقى، اعتقادى، تربیتى و فرهنگى، به انسان نور و روشنایى مىدهد. «انّه لقرآن كریم»
4* در قرآن، حرف سست، زشت، ناموزون و دور از منطق نیامده است. «انّه لقرآن كریم»
5* بهرهبردن از قرآن آدابى دارد. افراد بىوضو حق دست زدن به آن را ندارند.( تفسیر نورالثقلین) «لا یمسّه الا المطهرون»
6* حقایق بلند قرآن را افراد آلوده به شرك و كفر و نفاق و عناد درك نمىكنند. «لا یمسّه الا المطهرون»
7* قرآن، جلوهاى از ربوبیّت خداوند و برنامهاى جامع براى رشد و تربیت انسان است. «تنزیل من ربّ العالمین»
8* هر چه قداست و عظمت بیشتر باشد، سهل انگارى خطرناكتر و توبیخ بیشتر است. «أفبهذا الحدیث انتم مدهنون»
9* مداهنه و سازشكارى در برابر اصول مسلّم دین، پذیرفته نیست. «انّه لقرآن كریم... أفبهذا الحدیث انتم مدهنون»
10* خداوند، به همه بندگان، خوب یا بد، نزدیك است. «نحن اقرب الیه» آنچه مهم و ارزشمند است اینكه ما با ایمان و عمل صالح به خدا نزدیك شویم.
11* خداوند، از نزدیكترین افراد به انسان، نزدیكتر است. نزدیكى دیگران جسمى است و نزدیكى او ناشى از احاطه كامل به مخلوق است. «نحن اقرب الیه منكم»
12* مقرّبان، پس از جان دادن، بلافاصله به راحت و رفاه مىرسند. «فروح و ریحان» (حرف «ف» دلالت بر گذشت زمانى اندك مىكند.)
13* مرگ براى مقرّبان، زمینهساز سه رحمت است: رهایى از غصّهها و سختىهاى دنیا «فروحٌ»، رسیدن به الطاف الهى «ریحان» و رسیدن به كامیابى ابدى. «جنّة نعیم»
14* خدایى كه صاحب عزّت، حكمت، حاكمیّت و قدرت و مرگ و زندگى موجودات به دست اوست، سزاوار تسبیح و تقدیس است. «العزیز الحكیم، له ملك، قدیر یحیى و یمیت»
15* مهمتر از خلقت حكیمانه و مالكیت مقتدرانه، علم ونظارت دائمى خداوند است. «و هو بكلّ شىء علیم»، (با توجه به دو آیه قبل)
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_537
#قرآن
#قداست
#سازشکاری
#نزدیک
#مقربان
#مالکیت
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 538
1* ایمان به علم و حضور خداوند، بهترین و قوىترین وسیله تربیت است. اگر انسان بداند هر لحظه خداوند با اوست و تمام كارهایش زیر نظر اوست، هرگز اجازه این همه تجاوز و قانونشكنى به خود نمىدهد.
2* با اینكه قدرت او بىنهایت است ومىتواند در یك لحظه همه چیز را بیافریند، ولى حكمت او اقتضا دارد كه آفرینش تدریجى باشد. «خلق... فى ستّة ایّام»
3* خداوند بر تمام هستى و آفریدههاى خود سلطه كامل دارد. «خلق... ثمّ استوى على العرش»
4* خداوند به تمام جزئیات هستى، علم دارد. «یعلم ما یلج فى الارض و ما یخرج منها و ما ینزل... و ما یعرج...»
5* همه در محضر خداییم. «و هو معكم»
6* خداوند به تمام جزئیات كار ما آگاه است. «و اللّه بما تعملون بصیر»
7* خداوند، هم آفریننده هستى است، هم مدیر و مدبّر امور هستى. «خلق السّموات و الارض... له ملك السّموات و الارض»
8* خداوند، نه در آفریدن شریك دارد، «هو الّذى خلق...»، نه در اداره كردن نیازمند شریك است. «له ملك السّموات»
9* خداوند هم به كردار ما آگاه است، «بما تعملون بصیر» و هم به افكار و نیّات ما. «علیم بذات الصّدور»
10* ایمانى ارزشمند است كه همراه با كمك به فقرا باشد. «آمِنوا... أنفِقوا»
11* هر چه انسان دارد، عاریه و امانت است، مالك اصلى فقط خداست. «جعلكم مستخلفین فیه»
12* تمام برنامههاى الهى بر اساس حكمت و دلیل است، گرچه تنها گوشهاى از آنها براى ما بیان شده است
13* بندگى خالصانه، زمینه ساز نزول الطاف الهى است. «ینزّل على عبده»
14* مُبلّغ باید به استدلال روشن مجهز باشد. «و الرسول یدعوكم... آیاتٍ بینات»
15* راه روشن، تنها راه خداست و غیر آن هر چه باشد، تاریكى است. «الظّلمات... النّور» (كلمه «الظّلمات» به صورت جمع آمده، ولى كلمه «النّور» در سراسر قرآن به صورت مفرد آمده است.)
16* در قرآن كریم، صدها آیه درباره كمك به محرومان، در قالب زكات، خمس، صدقه، انفاق، قرض الحسنه، اطعام، ایثار و... مطرح شده است.
17* سبقت و سابقه در كارهاى نیك، یكى از ملاكهاى ارزشیابى است. انفاق در شرایط سخت قبل از فتح مكّه، با انفاق در شرایط عادّى بعد از آن یكسان نیست.
18* همان گونه كه بىایمانى توبیخ دارد، «و ما لكم لاتؤمنون» ترك انفاق نیز توبیخ دارد. «ما لكم الاّ تنفقوا»
19* اخلاص، شرط قبولى اعمال است. «فى سبیل اللّه»
20* گذشت از مال و جان در راه خدا، هر دو لازم است. «انفق... و قاتل»
21* انفاق، پشتوانه رزمندگان در جبهه جهاد است. «انفق... و قاتل»
22* مجاهدانِ از جان و مال گذشته، باید برترین جایگاه را در جامعه اسلامى دارا باشند. «اولئك اعظم درجة»
23* قرض به خدا، انفاقى است كه با چند برابر در قیامت پس داده مىشود. قرض در قرآن همراه با كلمه «حَسَن» آمده است، یعنى فورى پرداخت شود، بىمنّت باشد، قبل از سؤالِ سائل باشد، در حدّ وفور باشد، براى كارهاى مفید و لازم باشد.
قرض الحسنه بركاتى دارد: كاهش كدورت و افزایش محبّت، حفظ آبروى مردم و جلوگیرى از ورشكستگى آنان، اصلاح ساختار اقتصادى جامعه، جلوگیرى از رواج ربا، كنترل حرص و بخل، تعدیل ثروت، رشد فرهنگ تعاون.
خداوندى كه میراث آسمانها و زمین براى اوست و در آیات قبل دو بار فرمود: «له ملك السّموات و الارض» در این آیه براى تشویق مردم و اهمیت قرضالحسنه از مردم قرض مىخواهد. «من ذا الّذى یقرض اللّه...»
24* قرض دادن كاهش مال نیست، افزایش آن است. «فیضاعفه»
25* قرض دادن، نشانه كرامت است و خداوند براى انسان كریم، اجر كریم قرار داده است. «و له أجر كریم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_538
#حضور_خداوند
#محضر_خدا
#کردار
#افکار
#کمک_به_فقرا
#مالک_اصلی
#حکمت
#بندگی_خالصانه
#مُبلغ
#راه_روشن
#سبقت
#کارهای_نیک
#ترک_انفاق
#مال_و_جان
#انفاق
#قرض_به_خدا
#قرض_الحسنه
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 539
1* زن ومرد در دریافت پاداش الهى وتكامل معنوى یكسانند. «المؤمنین والمؤمنات»
2* منافق در دنیا، در ظاهر با مؤمنان است و در باطن با كافران. در قیامت نیز، تا پاى بهشت با مؤمنان مىآید، امّا همراه كافران به دوزخ وارد مىشود. «فضرب بینهم بسور... باطنه فیه الرحمة و ظاهره من قبله العذاب»
3* مؤمن، بدخواه كسى نیست. «لاتجعل فى قلوبنا غلاً للذین آمنوا»(حشر، 10) ولى منافق منتظر حادثه بد براى دیگران است. «تربّصتم»
مؤمن، اهل یقین است، ولى منافق غرق در تردید. «ارتبتم»
مؤمن، واقعبین است و منافق خیال پرداز. «غرّتكم الامانىّ»
مؤمن، همین كه با شیطان و وسوسه او روبرو شود، متذكّر مىشود. «اذا مسّهم طائف من الشّیطان تذكّروا»(اعراف، 201) ولى منافق فریب مىخورد. «غرّكم باللّه الغَرور»
4* همراهى فیزیكى و ظاهرى مهم نیست، همراهى فكرى و عملى لازم است. «ألم نكن معكم قالوا بلى»
5* خطر آنجاست كه انسان خود را فریب دهد و زشتها را با آنكه مىفهمد زشت است، زیبا ببیند. «فتنتم انفسكم»
6* در این آیه (16)، هم سبب خشوع مطرح شده كه یاد خداست، «تخشع قلوبهم لذكر اللّه» و هم سبب سنگدلى كه دور شدن از كتاب خدا در دوره طولانى است. «فطال علیهم الامد فقست قلوبهم». در روایات نیز مىخوانیم: دوران غیبت حضرت مهدىعلیه السلام به قدرى طولانى مىشود كه گروه گروه مردم دین خود را از دست مىدهند.(تفسیر نورالثقلین)
7* ذكر خدا و تلاوت آیات قرآنى، زمینهساز خشوع قلب است. «تخشع قلوبهم لذكر اللّه و ما نزل من الحقّ»
8* تداوم غفلت، سبب سنگدلى مىشود. «فطال علیهم الامد فقست قلوبهم»
9* سنّتهاى الهى براى همه امّتها یكسان است. «و لایكونوا كالّذین... من قبل»
10* سنگدلى، زمینه فسق و گناه است. «فقست قلوبهم و كثیر منهم فاسقون»
11* ابزار هدایت به تنهایى كافى نیست، آمادگى روحى لازم است. «اوتوا الكتاب... فقست قلوبهم..»
12* پدیدههاى طبیعى، كلاس رشد انسان است. «یحیى الارض... لعلّكم تعقلون»
13* براى دریافت الطاف الهى، هم صدقه و كمكهاى بلاعوض لازم است و هم قرض الحسنه و كمكهایى كه برگشت دارد. «المصّدقین... اقرضوا اللّه»
14* وام به بندگان خدا، به منزله وام دادن به خداوند است. «اقرضوا اللّه» به جاى «اقرضوا النّاس»
15* مهم نجات فقرا، از فقر است، خواه از طریق انفاق باشد از طریق قرض. «المصّدقین... اقرضوا...»
16* قرض وانفاق، در ظاهر كمشدن و كندن مال است، و در واقع رشد است. «یضاعف»
17* انفاق و وام، نشانه كرم است، و پاداش كریم، اجر كریم است. «المصدقین... أقرضوا... لهم اجر كریم»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_539
#تکامل_معنوی
#منافق
#مومن
#همراهی
#خشوع
#ذکر_خدا
#تلاوت_آیات_قرآنی
#تداوم_غفلت
#سنت_های_الهی
#سنگدلی
#ابزار_هدایت
#وام
#قرض_الحسنه
#انفاق
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 540
1* شاید از جمع بندى آیات قرآن در مورد دنیا بتوان این گونه استفاده كرد كه هرگاه دنیا را به عنوان هدف و مقصد بنگریم، دنیا وسیله اغفال و غرور خواهد بود ولى اگر دنیا را مزرعه آخرت، مقدّمه و وسیله رسیدن به كمال بنگریم، دنیا و نعمتهاى آن ارزشمند و سازنده خواهند بود؛ بنابر این از همین زندگانى دنیا، گروهى آن گونه بهره مىگیرند كه مغفرت و رضوان الهى را دریافت مىنمایند و گروهى آن گونه كه گرفتار عذاب شدید مىشوند.
2* این آیه (20)به دوران مختلف زندگى انسان(كودكى و نوجوانى، جوانى و بزرگسالى) اشاره داشته و بیان مىكند كه در هر دورهاى از عمر، یكى از جلوههاى دنیا، انسان را مشغول مىكند؛ دوران كودكى و نوجوانى، مشغول لهو و لعب است، دوره جوانى، در فكر زینت و زیبایى و دوره میانسالى و پیرى، گرفتار تفاخر و تكاثر است.
3*زیبایىهاى دنیا زودگذر است. «و زینة... تراه مصفرّاً»
4* زینتهاى دنیا مثل زیورهاى شخصى وخانه وماشین، اگر موجب فخرفروشى و تفاخر گردد، انسان را به دوزخ مىكشاند. «زینة وتفاخر... فى الآخرة عذاب شدید»
5* هنگام طرد یك امر ناپسند، باید جایگزین مناسبى ارائه داد. «متاع الغرور... سابقوا الى مغفرة...» به جاى اینكه به سوى تفاخر و تكاثر (كه در آیه قبل بود) سبقت بگیرید به سوى مغفرت و بهشت سبقت بگیرید.
6* آنچه به كارهاى خیر ارزش مىدهد، سرعت و سبقت است. «سابقوا...»
7* نسبت به بهشتى یا جهنّمى بودن افراد داورى نكنیم كه خداوند در قیامت، با فضلش رفتار مىكند و چه بسا دوزخیان نزد ما، بهشتیان نزد خداوند باشند. «یؤتیه من یشاء و اللّه ذو الفضل العظیم»
8* در حدیث مىخوانیم: بلاها براى ظالم وسیله ادب و هشدار است، ولى براى مؤمنان وسیله آزمایش و رشد و براى انبیا وسیله دریافت درجات و براى اولیاى خدا وسیلهى دریافت كرامت است. «البلاء للظالم أدب و للمؤمن امتحان و للانبیاء درجة و للاولیاء كرامة»(تفسیرنمونه و بحار، ج64، ص235.)
9* تمام حوادث تلخ و شیرین، همچون پلّههایى از سنگهاى سیاه و سفید، براى بالا رفتن و به كمال رسیدن است و باید بدون توجّه به رنگِ پلّهها، به سرعت از آن گذشت.
10* اگر حوادث را براساس علم و حكمت خدا بدانیم نه اتفاقى و بىدلیل و اگر حكمت بروز حوادث را بدانیم، حسد نمىورزیم، حرص نمىزنیم، دشمنى نمىكنیم و عصبانى نمىشویم زیرا مىدانیم كه صحنهها از قبل طراحى حكیمانه شده است. اگر بدانیم عطاى نعمت، مسئولیّت و وظیفه به دنبال مىآورد، از داشتن آن شاد نمىشویم و اگر بدانیم گرفتن نعمت، جبرانش در قیامت است، از فوت شدهها غمناك نمىشویم.
11* حضرت علىعلیه السلام فرمودند: تمام زهد در دو كلمه قرآن است، سپس این آیه را تلاوت كرده و فرمودند: و آنچه از دست دادید تأسف نخورید و بر آنچه به شما داده مىشود، دلخوش نباشید وكسى كه چنین باشد، زاهدى جامع الاطراف است.(نهجالبلاغه، حكمت 439)
12* غم و شادى طبیعى بد نیست، اندوه خوردن بر گذشتهها و یا سرمست شدن به داشتهها مذموم است. «لكیلا تأسوا... و لاتفرحوا»
13* كسى كه از مقدّرات الهى غافل است، گمان مىكند فضیلتى دارد كه خداوند به خاطر آن به او نعمت داده و لذا بر دیگران فخر مىفروشد. «مختال فخور»
14* بخیل، محبوب خدا نیست. «و اللّه لایحبّ كلّ مختال فخور الّذین یبخلون»
15* چون بخیل مىداند كه اگر دیگران بخشش كنند، بخل او هویدا و سبب رسوایى او مىشود، به دیگران دستور بخل مىدهد. «یأمرون الناس بالبخل»
16* بخل، اعراض و رویگردانى از فرمان خداست. «و من یتولّ»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_540
#دنیا
#زینت
#تفاخر
#داوری_نکنیم
#بلاها
#حکمت_خدا
#تمام_زهد
#بخیل
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)
بسم الله الرحمن الرحیم
ان شاء الله نکته هایی از قرآن کریم صفحه 541
1* در مدیریّت به هر كس مسئولیّت مىدهیم باید ابزار كار او را در اختیارش قرار دهیم. «أرسلنا رسلنا بالبیّنات و... الكتاب و المیزان»
2* عدالت واقعى در سایه قانون و رهبر الهى است. «رسلنا... الكتاب... لیقوم النّاس بالقسط»
3* فلسفه نبوّت، ایجاد عدالت است. «أرسلنا رسلنا... لیقوم النّاس بالقسط»
4* بعد از اتمام حجّت از طرف خداوند، مسئولیّت با مردم است كه براى عمل و اجرا بپاخیزند. «أرسلنا... أنزلنا... لیقوم النّاس بالقسط»
5* اول كار فرهنگى و تربیتى، بعد اعمال قدرت و تنبیه. «أنزلنا... الكتاب و المیزان... و أنزلنا الحدید»
6* با موانع گسترش عدالت، باید برخورد شدید كرد. «لیقوم النّاس بالقسط و أنزلنا الحدید فیه بأس شدید»
7* حمایت از دین و اولیاى خدا، زمانى ارزش دارد كه از باطن دل و طیب نفس باشد. «من ینصره و رسله بالغیب»
8* خداوند، امامت را نیز در نسل و ذریّه پیامبر اسلام قرار داد و این به معناى آن نیست كه نظام نبوّت یا امامت، همانند نظام پادشاهى موروثى است، بلكه به معناى آن است كه طهارت باطن و توان و استعداد لازم، به فرزندان و نسل منتقل مىشود و در صورتى كه دیگر شرایط فراهم باشد، او به مقام نبوّت یا امامت مىرسد. لذا هنگامى كه حضرت ابراهیم مقام امامت را براى فرزندانش طلب كرد و فرمود: «و من ذرّیتى» خداوند پاسخ داد:
«لا ینال عهدى الظالمین»(بقره، 124) عهد امامت من به نااهلان از نسل تو نمىرسد. پس معیار اصلى براى انتصاب پیامبر یا امام، اهلیّت و صلاحیّت است، نه وراثت.
9* در امور اعتقادى و اخلاقى، اكثریّت، نشانه حقانیّت نیست. «كثیر منهم فاسقون»
10* از نسل و ذریّه پاكان بودن، دلیل پاكى نیست. «كثیر منهم فاسقون»
11* «بدعت» به معناى نوآورى است. در امور علمى و صنعتى، ابداع و اختراع، امرى پسندیده است ولى در امور دینى كه پایهى آن قوانین الهى است، وارد كردن هرگونه عقیده و سلیقه شخصى، بدعت محسوب شده و قابل پذیرش نیست.
12* از صفات و ویژگىهاى خوب پیروان هریك از ادیان و مكاتب، باید یاد كرد. «جعلنا فى قلوب الّذین اتّبعوه رأفةً و رحمةً»
13* هم باید موانع صمیمیّت را برطرف كرد، «رأفة» و هم باید عوامل محبّت را بوجود آورد. «رحمةً»
14* نوآورىهاى سلیقهاى و بدعت در دین، مورد پذیرش خداوند نیست. «رهبانیّة ابتدعوها ما كتبناها علیهم»
15* همواره باید ایمان خود را عمیقتر كنیم. «آمَنوا... آمِنوا»
16* مؤمن متّقى، هرگز در بنبست قرار نمىگیرد. «آمنوا اتّقوا... یجعل لكم نوراً...»
17* مؤمن، معصوم از گناه نیست، ولى متّقى است و با سپر تقوا به میدان مىآید. لذا خداوند خطاهاى او را مىبخشد. «اتّقوا اللّه... یغفر لكم و اللّه غفور رحیم»
18* با صراحت، جلوى توهّمات و توقّعات و انحرافات را بگیرید. «لئلا یعلم أهل الكتاب»
19* تفضّل الهى وابسته به اراده حكیمانه است، نه تصوّرات ما. «انّ الفضل بید اللّه»
#تفسیر_آسان_قرآن
#صفحه_541
#مدیریت
#عدالت
#فلسفه_نبوت
#کار_فرهنگی
#امامت
#بدعت
#ایمان_خود
#مومن
#صراحت
#انحرافات
#کانال تفسیر آسان قرآن
https (https://eitaa.com/tafser_asan_quran)