eitaa logo
تفسیر آموزشی و احادیث کافی- راسل
173 دنبال‌کننده
76 عکس
28 ویدیو
84 فایل
سلام بر شما از ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ تفسیر آموزشی جلد ۱ و درس حدیث(برگزیده فضل قرآن کافی) در حال تدریس است. این کانال پل ارتباطی ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
درس امشب 1.در کلمه ، الوسیط کم کاری کرده است و معنای مهمی را نیاورده است. یوم معنای وقت هم می دهد به معنای عام مثلا در مفردات ص 894 داریم: الْيَوْمُ‏ ... و قد يعبّر به عن مدّة من الزمان أيّ مدّة كانت، 2.گاهی با تغییر فعل جر معنای فعل به ضد خود تبدیل می شود که این ها را افعال ضد می گفتند. مثل رغب فیه که یعنی میل کرد و رغب عنه یعنی معنای ضد میل کردن یعنی پشت کردن. 3.این کلمه تشخص محل ارتباط علم بلاغت با لغت است. زیرا در الوسیط گفته شخص فلانٌ بصرَه، بعد برای این مثال آورده که تشخص فیه الابصارُ. اینجا الوسیط چرا این را مثال آورده است؟ اینجا نکته بلاغی دارد که به جای گفتن یشخص فیه هولاء الضالمون الابصارَ، این طور گفته شده است که به الضالمون، «الابصار» گفته شده و می خواهد بگوید که از شدت ترس اینها سراپا چشم شدند و این از ترس اینهاست لذا گویا تمام وجودشان مثل چشم خیره شده می شود و تکان نمی خورد. 4. : الجمل بعد النکرات صفات و بعد المعارف حال 5. برای ترجمه: قبل از جملاتی که وصف هستند بهتر است گفته شود که "این چنین صفت دارد" 6. در اعراب، هر کجا بدون قید ذکر شود مراد است مگر با قرینه.
برنامه فردا شنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۹ که قبل از شروع کلاس توسط شما انجام می شود: ۱. قرائت نیمه اول جزء ۱۶: صفحه ۳۰۲ تا ۳۱۱ مصحف ۲. مرور حفظ موضوعی ۲۳ تا ۳۲ و حفظ موضوعی شماره ۳۳ و انجام مراحل هفتگانه فهم ادبی این آیه 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 در مرحله ۳ یعنی فقط ۳ واژه را از شما مطالبه داریم: 🕋 تعجب 🕋 لیعذب 🕋 تزهق👇
وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فيهِ الْأَبْصارُ آیه 42 ابراهیم ع (به زعم و پندار نگارنده) حاصل تمام بحث های امشب است: [گفتنی زیاد است، این مقدار می گویم که:] مؤکدا و حتماً مپندار ای رسول ما [و مراد آن است که مؤمنان مپندارند] که «الله» تعالی حتی به سبب سهو و غفلت، دور کننده باشد عقوبت را از کردار کسانی که ستمگرند؛ [چراکه] «الله» تعالی عقب می اندازد زمان عقوبت آنها را برای روزی(: زمانی)[: مراد قیامت است] که عموم انسان ها سراپا چشمانی می شوند که [از ترس و هول] بهت زده و خیره می شوند[یعنی هیچ کجای بدنشان تکان نمی خورد].
(به خیال نگارنده) ✅ [گفتنی زیاد است، این مقدار می گویم که:] حقیقت واو استیناف عطف بر مقدر است. ✅ مؤکدا و حتماً: ترجمه نون ثقیله(دو تأکید دارد). ✅ [و مراد آن است که مؤمنان مپندارند] از رسول خدا ص به دور است که حتی چنین گمانی ببرد که خدای متعال -العیاذ بالله- غافل اند. لذا خطاب به مؤمنان است از باب «ایاکِ اَعنی و اسمَعی یا جارَة». ✅ حتی به سبب سهو: در بحث از واژه «غفل» گذشت که اگر مفعول به خود را با واسطه «عن» بگیرد، به معنای «سهو» است ولی اگر مفعول به آن بی واسطه باشد مرتبه ای بالاتر است: اِهمال نه از سر نسیان. ✅ دور کننده باشد عقوبت را از: تنها معنای «عَن» مجاوزه است و آن طور که «صبّان» به درستی معنای مجاوزه را گفته، مجاوزه عبارت است از اینکه: به سبب متعَلَّقِ «عن» یک چیزی از مدخول «عن» دور شود و این «چیز» می تواند مذکور یا محذوف باشد که در این آیه «محذوف» است(: عقوبت). ✅ کسانی که ستمگرند: «ال» در «الظالمین» موصوله است لذا به «کسانی که» ترجمه شد. ✅ [چراکه]: بیانگر این است که «انّما یؤخرهم ...» استیناف بیانی است. ✅ روزی(: زمانی)[: مراد قیامت است]: مراد از «یوم» زمان است ولی از این حیث به قیامت «روز» گفته شده که در آن همه چیز «روشنِ روشن» است. ضمناً مراد از این «یوم» همان قیامت است به قرینه آیه 97 انبیا که تعبیر مشابه این آیه را دارد: «وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ ...». ✅ عموم انسان ها: «عموم» ترجمه «ال» جنس در «الابصار» است. ✅ انسان ها سراپا چشمانی می شوند ...: در بحث از لغت الوسیط گذشت که این آیه را مصداق معنای «تشخصُ فلانٌ بصرَه» می داند لذا تقدیر آیه چنین بوده: «یَشخَصُ الناسُ الابصارَ» ولی به جای «الناس» کلمه «الابصارُ» نشسته تا برساند که گویی انسان ها در آن روز «سراپا چشم» هستند، گویی فقط چشمانشان خیره و بهت زده و بی حرکت نیست بلکه همه وجودشان بی حرکت است. و الله تعالی هو العالم بحقائق کلامه ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراحل هفتگانه ادبی بر روی آیه حفظ موضوعی ۳۳ یعنی آیه ۵۵ توبه در ۶۴ دقیقه تمام مراحل انجام شد. شنبه ۱۳ اردیبهشت ۹۹👇
درس امشب 1. جمع مکسر کافرة، کوافر می باشد. در آیه 9 ممتحنه آمده است. جمع مکسر کافِر: کُفّار(آیات متعدد)، کَفَرَة(42 عبس) 2. انفس و نفوس هر دو جمع نفس است و تبعا واژه انفس جمع قله و نفوس جمع کثره است. شعر الفیه: اَفعِلَةٌ اَفعُلُ ثمَّ فِعلَة ثُمَّةَ اَفعال جموعُ قِلَّة البته شرط جمع قله آن است که آن کلمه جمع کثرة هم داشته باشد وگرنه کلمه «ایّام» که تنها جمع مکسر «یوم» است نه قله است و نه کثرة. 3. اسم های غیر منصرف وقتی ال می گیرند منصرف میشوند. در نتیجه اعراب "الدنیا" در «فی الحیاة الدنیا» می شود تقدیری اصلی. 4. "ن" در کافرون، عوض تنوین می باشد. شعر الفیه: نوناً تَلِی الاعرابَ أو تَنویناً مِمّا تُضیفُ احذِف کَطورِ سینا 5. «لا» : در علم اصول خواهید خواند که کلام در افاده معنای خود ممکن است یا یا باشد. : قطعی، 100درصد : نزدیک قطع ولی احتمال خلاف هم دارد (در عرف، قرآن کریم و روایات، ظهورات حجت هستند) : نامعلوم(پنجاه پنجاه) وقتی گفته می شود: ما جاء زیدٌ و عمرٌو: ظاهر است در اینکه هر دو نیامده اند ولی احتمال خلاف هم هست: «ما جاء زیدٌ و عمرٌو بل عمرٌو فقط» ولی وقتی گفته می شود: «ما جاء زیدٌ و لا عمرٌو» نصّ است در اینکه هیچیک نیامده اند.
برنامه فردا یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۹ که قبل از شروع کلاس توسط شما انجام می شود: ۱. قرائت نیمه دوم جزء ۱۶: صفحه ۳۱۲ تا ۳۲۱ مصحف ۲. مرور حفظ موضوعی ۲۴ تا ۳۳ و حفظ موضوعی شماره ۳۴ و انجام مراحل هفتگانه فهم ادبی این آیه 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 در مرحله ۳ یعنی فقط ۳ واژه را از شما مطالبه داریم: 🕋 لا تمدنّ 🕋 متعنا 🕋 زهره👇
تفسیر آموزشی و احادیث کافی- راسل
ترجمه دقیق آیه 55 توبه(درس شب گذشته)[به خیال نگارنده] فَلا تُعْجِبْكَ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ بـِها فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ تَزْهَقَ أَنْفُسُهُمْ وَ هُمْ كافِرُونَ [هنگامی که کفار را ببینی] پس نه [فزونی] ثروت و دارایی شان و نه [زیادی] فرزندانشان تو را به شگفتی نیاورد[که البته دنیا در نزد تو ای رسول ما چیزی نیست که از فزونی آن به شگفتی آیی، لذا مخاطب ما امت توست]. [آری ای مؤمنان! از فراوانی قوای اقتصادی و نیروی انسانی کفار به شگفتی نیایید؛ چراکه] الله عزّ و جلّ این «اشیاء»[و نظائر آن مثل صنعت و تجارت چشمگیر و آمد و شد کفار به شهرها(تقلُّبهم فی البلاد)] را برای آنها خواسته است تا به سبب همین «اشیاء» آنها را در همین زندگی نزدیک تر [از آخرت به شما] شکنجه کند و جانشان در حالیکه آنها بی اعتقاد [به خدا] هستند به درآید.
نکات ترجمه دقیق ✅ [هنگامی که کفار را ببینی]: «فاء» در صدر آیه فصیحه است(از نوع فاء رابطه) و حاکی است از شرط مقدر: اذا رأیتَهم. ✅ [فزونی] ... [زیادی]: طبعاً آنچه مایه شگفتی است «فزونی و زیادی» این امور است وگرنه مقدار کم آنها، چشم اهل دنیا را پر نمی کند. ✅ [که البته دنیا در نزد تو ای رسول ما چیزی نیست که از فزونی آن به شگفتی آیی، لذا مخاطب ما امت توست]: درست است که «رسول خدا» در قرآن «بشرٌ مثلُکم» معرفی شده است ولی بلافاصله پس از این جمله «فارق عظیم» برای ایشان ذکر شد: «یوحَی اِلَیّ»(110 کهف) و رسولی که معراج دیده(1 اسرا) تمام دنیا و فزونی هایش آنقدر در چشمش حقیر است که هیچگاه از این امور خوار، به شگفتی نمی آید. ✅ [آری ای مؤمنان! از فراوانی قوای اقتصادی و نیروی انسانی کفار به شگفتی نیایید؛ چراکه]: توضیح تکمیلی بر عبارت قبل است و «چراکه» نشان می دهد که «انّما ...» استیناف بیانی است. ✅ این «اشیاء»[و نظائر آن مثل صنعت و تجارت چشمگیر و آمد و شد کفار به شهرها(تقلُّبهم فی البلاد)] را: مفعول به «یریدُ» در تقدیر است و طبعاً کلمه «اشیاء» است تا ضمیر «بِها» به آن برگردد نه کلمه «اموال و اولاد» که در این صورت به آن «بهما» بر می گردد(مگر با زحمت). ضمن آنکه مراد از «اشیاء» در اینجا فقط «اموال و اولاد» نیست چراکه نه تنها اموال و اولاد که مراد آیه آن است که اساساً هیچ چیزِ آمریکا و غرب شما را به شگفت نیاورد. ✅ زندگی نزدیک تر [از آخرت به شما]: دُنیا، افعل تفضیلی است که در مقایسه با «آخرت» است. ✅ بی اعتقاد [به خدا]: ظاهر آن است که «متعلِّق» کافرون در این آیه عبارت است از: «باللهِ أو بالوحدانیة أو بالدّین ...». ✅ به در آید: معجم الوسیط گفت که اصل در «زهقَ» عبارت است از «خروج به صُعوبَت». و الله هو العالم بحقائق کلامه ...
26.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقا محمدصادق راسل قرائت سوره طارق(به سبک استاد منشاوی) در ۳ دقیقه ۹رمضان/۱۴ اردیبهشت ۹۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مراحل هفتگانه ادبی بر روی آیه حفظ موضوعی ۳۴ یعنی آیه ۱۳۱ طه در ۶۷ دقیقه تمام مراحل انجام شد. یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ۹۹👇
هدایت شده از روح الله راسل
درس امشب 1. اسلوب بیان ویژگی های فعل فعل، زمان، مجرد/مزید، صیغه، معلوم/مجهول، خصوصیات دیگر: مؤکد به نون ... 2. الگوریتم تشخیص غیرمنصرف" 1. یک سببی یا دو سببی(الف تأنیث/ منتهی الجموع) 2. علم است یا وصف؟ اگر هست با چه چیز جمع شده؟(علم+یکی از 6 چیز/ وصف+یکی از 3 چیز) 3. یکی از معانی "زوج" اختلاف افکنی است(مصدر ثلاثی مجرد) در قرآن کریم، "زوجة" نداریم. تمام اشارات به زن و شوهر "زوج" است مثل آیه 1 نساء[و خلقَ منها زَوجَها]. 4. لنفتنهم: معنای «رماه فی شدة لیختبره» در الوسیط انتخاب شد با آنکه سخن از «شدت» در آیه نیست بلکه سخن از «خوشی های دنیا» است لذا باید گفت که قید «شدّة» در این معنای الوسیط، قید غالبی است چراکه غالب آزمون ها در سختی ها رخ می دهد. 5. [مرتبط با نکته قبل]: علامه جوادی حفظه الله می فرماید: ما عادت کردیم بگوییم فلانی مبتلا به فقر است و هیچ گاه نمی گیم فلانی مبتلا به ثروت است در حالیکه بنابر آیه 15 و 16 سوره فجر باید این را هم گفت که فلانی مبتلا به غنا و سلامتی و استعداد و ... است. 6. حقیقت واو استیناف عطف بر مقدر است. وگرنه معنی ندارد که جمله ابتدائیه را با واو شروع کنیم. در حقیقت اینها عطف بر مقدر هستند. آیه 75 انعام برای فهم این می توان کمک گرفت که چرا ما حقیقت واو استیناف را عطف بر مقدر گرفته ایم. 7. جوامد در و می توانند حال واقع شوند. این نکته را الجدول ذیل در پاورقی گفته است و در الفیه ابن مالک هم خواهید خواند. : 1. معنای "عین" را بررسی کنید. صفحات 640 و 641 الوسیط 2. "ازواج" در الوسیط، 436 را نیز بررسی کنید 3. مراجعه به آیه 87 و 88 سوره حجر شود که به این آیه شریفه خیلی مرتبط است.
برنامه فردا دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۹ که قبل از شروع کلاس توسط شما انجام می شود: ۱. قرائت نیمه اول جزء ۱۷: صفحه ۳۲۲ تا ۳۳۱ مصحف ۲. مرور حفظ موضوعی ۲۵ تا ۳۴ و حفظ موضوعی شماره ۳۵ و انجام مراحل هفتگانه فهم ادبی این آیه 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 در مرحله ۳ یعنی فقط ۳ واژه را از شما مطالبه داریم: 🕋 مبشرین 🕋 منذرین 🕋 حجّه👇
تفسیر آموزشی و احادیث کافی- راسل
آیه 131 طه(به پندار نگارنده): ✅ وَ لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَياةِ الدُّنْيا لِنَفْتِنَهُمْ فيهِ وَ رِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ [ای رسول ما صبر کن] و دو چشم خود را مدوز به سوی آنچه که محقّقاً بهره مند کرده ایم، اصناف و گروه های معدودی از مردم را به آن چیز، در حالی که آن چیز(: بهره مندی های دنیوی) [در دلربایی و ناپایداری همانند] شکوفه همین زندگانی نزدیک تر [به آخرت] است؛ [آری بهره مندشان کرده ایم] تا اینکه آنها(: این اصناف) را در آن(: بهره مندی ها) بیازماییم. [آری ای رسول ما! تو که دنیا در نظرت حقیر است و چشم نمی دوزی؛ لذا ای مؤمنان خطاب به شماست؛ پس چشم مدوزید؛ چراکه «دنیا» حقیقتاً حقیر است و همه بهره مندی هایش به هیچ نمی ارزد] و روزیِ پروردگارت [: همان روزی آخرت] بهتر و پایدارتر است.
✅ [ای رسول ما صبر کن]: واو در صدر این آیه «لا تمدَّن» را عطف کرده بر «اصبِر» در آیه قبل. ✅ محقّقاً بهره مند کرده ایم: تأکید در «متَّعنا» از آنجا به دست آمد که در وسیط به «اَمتَعنا» معنا شده لذا همان معنای باب افعال را با مبالغه و تأکید می رساند به علت وجود «تشدید». ✅ گروه های معدودی: معدود و بی مقدار بودن از دو جا کشف می شود: 1. «ازواج» جمع قلّه است به خلاف «زِوَجَة» که جمع کثرة برای «زوج» است. 2. تنوین «ازواج» در مقام تحقیر است. ✅ [در دلربایی و ناپایداری همانند]: وجه تشبیه «ما متّعنا» به «زهرة» است. علت بیانش هم این است که روشن باشد که اگر «زهرة» به عنوان واژه جامد توانسته «حال» واقع شود به جهت این است که در مقام تشبیه است[بیت 4 الفیه در بحث حال مثال آورد به «کرَّ زیدٌ اسَداً» أی «کَاَسَدٍ»]. ✅ همین زندگانی نزدیک تر [به آخرت]: «همین» می رساند که «ال» در «الحیاة الدنیا» عهد حضوری است و «دنیا» مؤنث «ادنی» یعنی نزدیک تر، که در مقام مقایسه با آخرت است. ✅ [آری بهره مندشان کرده ایم]: این جمله تکرار شد تا متعلَّقِ «لنفتِنَهم فیه» روشن باشد. اگر نمی آمد، به دلیل طول کلام، واضح نبود. ✅ [آری ای رسول ما! تو که دنیا در نظرت حقیر است و چشم نمی دوزی؛ لذا ای مؤمنان خطاب به شماست؛ پس چشم مدوزید؛ چراکه «دنیا» حقیقتاً حقیر است و همه بهره مندی هایش به هیچ نمی ارزد]: رسول الله ص که به معراج می رفتند، دنیا در چشمشان هیچ ارزشی نداشت، لذا این فریفتگی ها برای او نیست بلکه برای مؤمنین است لذا خطاب آیه به مؤمنان است. ✅ [یعنی همان روزی آخرت]: مراد از «رزق ربّک» همان روزی آخرت است به قرینه مقابله(که در مقابل «زهرة الحیاة الدنیا» است)(تفسیر المیزان). و الله هو العالم بحقائق کلامه العظیم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بر همه عزیزان با عرض پوزش امشب توان تدریس ندارم
یکی از اساتید اهل دقت و قلم که در معصومیه قم تدریس دارند حافظ محترم کل قرآن کریم جناب استاد هستند. کانالی دارند که در راستای و و مفید است ان شاء الله @TheInterpretation
پست اخیر ایشان👇
📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖📖 در زمینه معناشناسی واژه‌های قرآن، خصوصاً برای ما که واژگان زبان عربی در زبان مادری‌مان وارد شده، یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها، اعتماد به پیش‌دانسته‌ها و احساس نیاز نداشتن نسبت به پژوهش درباره معانی واژگان است. با مطالبی که درباره مطرح خواهد شد، احتمالاً متقاعد خواهیم شد که هرگز برای درک معنای هیچ واژه‌ای، به ذهن خود اعتماد نکنیم. پیش از این در تفسیر سوره ، یکی از این ساده‌انگاری‌ها را در برداشت از واژه دیدیم. امروز واژه دیگری را بررسی می‌کنیم؛ واژه‌ای که حتی در زبان عربی، آن هم در دو قرن نخست تغییر معنایی پیدا کرده و ذهن ما، آیات را با همان معنای دوم تحلیل می‌کند. 🖌🖌🖌🖌🖌🖌🖌🖌🖌🖌🖌🖌 محراب در زبان فارسی امروز به معنای محل ایستادن امام جماعت در مسجد است. البته در زبان عربی نیز به همین معنا به‌کار رفته است؛ ولی این کاربرد، کاربردی است که پس از صدر اسلام رایج شده است. در العین آمده: 📗«و المِحْرَاب عند العامة اليوم: مقام الإمام في المسجد.» دو قید عند العامة و الیوم نشان می‌دهد این لفظ در این معنا به اصطلاح مولد است. ابن‌عاشور نیز به این مطلب تصریح کرده است: 📕و أما إطلاق المحراب على الموضع من المسجد الذي يقف فيه الإمام الذي يؤمّ الناس، ... فتسمية ذلك محرابا تسمية حديثة و لم أقف على تعيين الزمن الذي ابتدئ فيه إطلاق اسم المحراب على هذا الموقف. و اتخاذ المحاريب في المساجد حدث في المائة الثانية، و المظنون أنه (ساخت محراب به شکل امروزی) حدث في أولها في حياة أنس بن مالك لأنه روي عنه أنه تنزه عن الجلوس في المحاريب و كانوا يسمونه الطاق أو الطاقة، و ربما سموه المذبح، و لم أر أنهم سموه أيامئذ محرابا، و إنما كانوا يسمون بالمحراب موضع ذبح القربان في الكنيسة، .... (التحریر و التنویر:22/30) اما در زبان عربی اصیل و در زمان نزول قرآن این واژه معانی دیگری داشته است که برخی از این معانی، نامی برای یک مکان است: ◀️ قصر: و قال الأصمعيّ: العرب تسمي القَصْرَ محْرَاباً لِشَرفه... و قال الأصمعيّ: عن أَبي عَمْرِو بنِ العلاء دخلتُ مِحْرَاباً من مَحَارِيبِ حِمْيَر فَنَفَخ في وجهي رِيحُ المسك أراد قَصْرَاً أو ما يشبه القصرَ، (التهذیب) ◀️ اتاق: و المِحْرَاب: الغرفة (العین) ◀️معابد بنی اسرائیل که در آنها برای عبادت اجتماع می‌کرده‌اند: و كانت مَحَارِيب بني إسرائيل مساجدهم التي يجتمعون فيها للصلاة (العین) ◀️محل اجتماع مردم: و قال ابنُ الأعرابيِّ: المحرابُ: مَجْلِسُ الناسِ و مُجْتَمَعُهُم. (التهذیب) ◀️بالاترین و بهترین اتاق در خانه: و قال الزجاج في قول اللَّه جلّ و عزّ: (وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا الْمِحْرابَ) قال: المحراب أَرْفَعُ بيتٍ في الدار، و أَرْفَعُ مَكانٍ في المسْجِد. قال و المِحْرَابُ ههنا كالغُرْفة و أنشد: رَبَّةُ مِحْرَابٍ إذا جِئْتُها لم أَلْقَهَا أَوْ أَرْتَقِي سُلَّما. (التهذیب) و البته ظاهرا این اتاق معمولا بالاتر از اتاق های دیگر بوده است: في الحديث أنّ النبي صلى اللَّه عليه و سلّم بعث عُرْوَةَ بن مسعودٍ إلى قومه بالطائف فَأَتاهُمْ و دَخَل محراباً لَهُ فأشرف عليهم عند الفجر، ثم أذَّن للصلاة. و هذا يَدُلُّ على أنه غرفة يُرْتَقَى إليها. (همان) تحلیل لغوی ابن‌عاشور نیز چنین است: و المحراب بناء يتّخذه أحد ليخلو فيه بتعبده و صلاته، و أكثر ما يتخذ في علوّ يرتقي إليه بسلّم أو درج، و هو غير المسجد... (التحرير و التنوير:3/89) البته وی این واژه را در سبأ:13 به معنای قصر می‌داند: و المحاريب: جمع محراب، و هو الحصن الذي يحارب منه العدوّ و المهاجم للمدينة، أو لأنه يرمى من شرفاته بالحراب، ثم أطلق على القصر الحصين. و قد سمّوا قصور غمدان في اليمن محاريب غمدان. و هذا المعنى هو المراد في هذه الآية. (التحریر و التنویر:22/29) 📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝📝 این واژه 5 بار در قرآن به‌کار رفته که همگی مربوط به داستان‌های بنی اسرائیل است؛ داستان مریم، زکریا، داود و سلیمان: 1️⃣ فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً وَ كَفَّلَها زَكَرِيَّا كُلَّما دَخَلَ عَلَيْها زَكَرِيَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ يا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ (آل عمران:37) 2️⃣ فَنادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى‏ مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ سَيِّداً وَ حَصُوراً وَ نَبِيًّا مِنَ الصَّالِحينَ (آل عمران:39) 3️⃣ فَخَرَجَ عَلى‏ قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى‏ إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا (مریم:11) 4️⃣ وَ هَلْ أَتاكَ نَبَأُ الْخَصْمِ إِذْ تَسَوَّرُوا