eitaa logo
تفسیر تسنیم
5.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
17 ویدیو
8 فایل
۱. صوت و خلاصه تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (از ابتدای سوره مبارکه حمد) ۲. مرور سریع آیات تمدن ساز و نظام ساز قرآن کریم پیشنهادات و انتقادات: @j_akbari
مشاهده در ایتا
دانلود
✅خلاصه تفسیر سوره مبارکه حمد 📆 جلسه: ۳۰ ♦️مفسر: علامه جوادی آملی ♦️موضوع: اهدنا الصراط المستقیم - صراط الذین انعمت علیهم 1⃣ دین چیست؟ شامل ۳ چیز است: ۱. عقیده (اصول دین) ۲. اخلاق (متوسطات دین) ۳. عمل (فروع دین) قرآن صراط مستقیم را همان دین میداند. پس سفر بر روی این صراط (دین)، در اصل سفر درونی نفس انسان است به سمت معتقد شدن، متخلق شدن و عامل شدن. پس سالک کسی است که نفسش معتقد، متخلق و عامل به عمل صالح باشد. 2⃣ دین دو مصداق در آیات و روایات دارد: ۱. احکام الهی که در قرآن و روایات است (چیستی دین) ۲. پیامبر و معصومین (کیستی دین) 3⃣ کفر نیز همان عقیده بد، خلق بد و عمل بد است. حال اگر این سه با نفس انسان گره خورد و نفس به آنها عادت کرد در نفس مستقر شده و نفس با آن سه میشود و در اینجا انسان، خود تبدیل به کفر میشود همانطور که معصومین تبدیل به دین شدند. 4⃣ قرآن گوید: ای مومنان، نفس و جانتان را رها نکنید زیرا سفرتان در همین جانتان است. (یا ایها الذین آمنوا علیکم انفسکم) یعنی حواستان به بیرون از خودتان و زرق و برق دنیا نباشد. (، ویژگیِ_بارزِ_مدرنیته است.) 5⃣ زبان اهل جنت، عربیست و لذا مسلمانان پس از مرگ، تلقین را که به عربیست کاملا میفهمند اگرچه عرب نباشند چون در آن دنیا سیرت و حقیقت دین، با صورت دین یعنی عبارات قرآن می آید. 6⃣ دکترین خط مشی: طبق آیه سوره مبارکه ملک که میفرماید: «افمن یمشی مُکِبّاً علی وجهه اَمَّن یمشی سویّاً علی صراط مستقیم» یمشی (میرود) و رفتن یعنی معتقد شدن، متخلق شدن و عمل کردن. این رفتن، نه با پای فیزیکی که با پای نفس است و لذا بیرون از جان انسان هیچ چیزی که ارزشمند باشد نیست. آیه گوید خط مشی مومن، راست قامت رفتن و خط مشی غیر مومن، افتان و خیزان رفتن است. ( ) 7⃣ همانطور که صراط در قیامت از سنگ و چون نیست و عینیت یافته اعتقاد و خلق و عمل انسان است، آتش جهنم نیز از چوب و سنگ دنیایی نیست بلکه همان و و انسان است که عینیت یافته و به تصویر کشیده شده است. قرآن گوید این آتش نه تنها از بیرون که از درون و و روح انسان زبانه میکشد و روح را میسوزاند پس این آتش معمولی نیست و نتیجه حرکت نفس انسان در دنیاست. 8⃣ ما اصلا نمیدانیم جهنم چیست! قرآن در سوره فجر گوید «و جیءَ یومئذٍ بجهنّم» یعنی جهنم را می آورند! این چیست که می آورندش؟ در روایات آمده هزار نفر دهنه آنرا میگیرند و می آورند اما جهنم چیست و کیست و کجاست نمیدانیم. ♻️ پند: اگر یک عقیده و اخلاق و عمل در انسان مستقر و محکم نباشد در فشار قبر به راحتی فراموش میشود و تنها آن عقیده که بواسطه خلق و عمل مکرر در دنیا، در نفس انسان استحکام و استقرار یافته در یاد او میماند و او را نجات می دهد. 💠 کانال تفسیر تسنیم ✅ @tafsire_tasnim1
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 46 🔖 آیه: ۱۹ و ۲۰ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه 19 بقره: 《اَو کصیّبٍ من السماء فیه ظلماتٌ و رعدٌ و برقٌ یجعلون اصابعهم فی آذانهم من الصّواعق حذر الموتِ و الله محیطٌ بالکافرین》 سرگذشت آنان مانند سرگذشت {دچارشدگان به} رگباری شدید از آسمان است که در آن تاریکی ها و رعد و برقی است، آنها انگشتهایشان را از صدای مهیب صاعقه به خاطر بیم از مرگ در گوشهایشان می گذارند و خدا بر کافران احاطه دارد. ✅آیه 20 بقره: 《یکاد البرق یخطَف ابصارهم کلّما اضاء لهم مّشَوا فیه و اذا اضلَم علیهم قاموا و لو شاء الله لذهب بسمعهم و ابصارهم ان الله علی کلّ شیءٍ قدیر》 نزدیک است که آن برق چشمهای آنها را ربوده {کور سازد} هر زمان که به آنها روشنی دهد در آن روشنی {چند قدمی} راه می روند و چون محیط را بر آنان تاریک کند می ایستند و اگر خدا می خواست گوش و چشمشان را نابود نمی کرد لذا خدا بر هر کاری تواناست. 🔹🔹🔹🔹 💠قران پس از استدلال بر عدم هدایت اهل نفاق دو مثال مطرح کرد که اولی راجع به عدم و دومی مربوط به عدم است. در مقابل برای موحدانی چون ابراهیم و یعقوب فرمود آنها هم عمل درست دارند و هم بینش درست «اولی الایدی و الابصار». در مثال اول مشخص شد که منافق بینش و شناخت ندارد که راه را بفهمد پس حرکت نمی کند و است. در مثال دوم هم نشان داده که اینها قدرت رفتن هم ندارند «و اذا اظلم علیهم قاموا» مثال دوم گوید اگر تمام آسمان نیز برای منافق باران ببارد او جز ظلمت و تاریکی، و رعد و برق خطرناک نفعی نمی برد. 🔹🔹🔹🔹 ❌حال سه سوال مطرح است: منافق با این رعد چه میکند؟با برق چه میکند؟ با ظلمت و تاریکی چطور؟ 🔰قران در پاسخ به این سه سوال سه مبحث مطرح می کند: 1⃣جریان : قران گوید منافقین از شدت رعد، دستهایشان (اصابعهم) را در گوش می گذارند. زمخشری گوید این عبارت که آنها دستهایشان را بجای انگشتهایشان در گوششان می گذارند مبالغه است و نیز به این خاطر است که سبب میشود سعی می کند از هر کلمه ای که در آن حرف بد باشد اجتناب کند. ⭕️حال چون غالبا انسان انگشت را در گوش می گذارد و سب به معنای دشنام بوده و آن انگشت برای دشنام استفاده می شد، قران بجای آن از «دست» استفاده کرده است. البته باید دانست که پس از غلبه اسلام، انگشت سبابه موقعیتی عالی پیدا کرد و حالا علامت تسبیح خداست. ♻️قران در ادامه گوید: تشرِ خداوند همه گیر است و بر احاطه دارد «و الله محیط بالکافرین» با اینکه بحث از منافقین بود اما در اینجا از کافرین استفاده کرده چون کافر، منافق را نیز شامل می شود اما برعکسش درست نیست. 2⃣جریان : گوید برق برای منافق در این مسیر، بجای اینکه راه را نشان دهد، باعث آنها می شود. «یکاد البرق یخطف ابصارهم» هر وقت که این برق تابید آنها چند قدمی جلو میروند «کلّما اضاء له مشوا فیه» تا اینکه دوباره ظلمت همه جا را فرا میگیرد. 3⃣جریان : تا برق تمام می شود منافقین از حرکت باز می ایستند این بدان جهت است که اینها در اسلامی و در کافرند و این ظاهر اسلامیشان برایشان ایجاد می کند که راه به جایی نمی برند بلکه باعث کوریند. «و اذا اظلم علیهم قاموا». ‼️قاموا دو معنی دارد. در مورد مومنان معنای و قیام داده «اَن تقوموا لله مثنی و فرادی» و در مورد منافقان معنای و توقف. قیام مومنان، ایستادگی است و قیام منافقین، ایستایی. 💢در ادامه گوید اگر ما به برق و رعد دستور سرعت و قدرت می دادیم گوش و چشم منافقین را در اولین بار کر و کور می کردند اما برای آنان، این رعد و برق را با شدت کمتر و به دفعات فرستادیم شاید بازگردند اما اینطور نکردند. پس خدا هر جور بخواهد می تواند جان اینها را بگیرد. «ان الله علی کل شیء قدیر» 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 71 🔖 آیه: ۲۵ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۵ بقره: «وبشر الذین آمنوا وعملوا الصالحات ان لهم جنات تجری من تحتها الانهار کلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذی رزقنا من قبل واتوا به متشابها ولهم فیها ازواج مطهرة وهم فیها خالدون» به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود. 🔰جهنم مخصوص کافران نیست بلکه مشرکان و مسلمانان عاصی نیز وارد آن میشوند اما همیشه در جهنمند و متقین همیشه در بهشت. مسلط بر کافران است و آنهارا محاصره کرده است(حصیراً) جهنم در کمین کافران است(کانت مرصاداً). 🔴پس: ۱. عمل از بین نمیرود ۲. عمل به غیر عامل ارتباط ندارد. ۳. به عامل وابسته است. ✅قرآن، بشیر و نذیر است. پس از توضیح توحید، نبوت و جدا کردن انسانها به سه قسم و آنگاه انذار به جهنم، حالا به بشارت میدهد. در قرآن، بهشت برای کسیست که و را با هم داشته باشد(ایمان و عمل صالح) یعنی هم و مومن باشد و هم به فروع و کار خوب کند ❌لذا اگر فقط مومن بود یا فقط کار خوب انجام داد اما نه برای و بلکه برای شهرت یا نوع دوستی بود، به بهشت نمیرود چون را قبول ندارد و کارش جز تا انتهای همین زندگی دنیوی نیست. (انعام_۱۵۸) لذا از نظر قرآن تنها عملی صالح است که مطابق باشد. 🔰روایتی عجیب وجود دارد. گوید چون اصول دین و ۴ تاست(تسبیحات اربعه) پس تعداد خدا هم چهار تاست، هم چهار دایه دارد و تعداد هم چهار تاست! () ✅ممکن است کسی مکه برود و فقط همین ۴ ضلعی کعبه را ببیند دیگری تا بیت المعمور، دیگری به زیارت عرش خدا برسد و دیگری بدون رفتن به مکه به کلمات و اصول دین برسد! ♦️، عرش خداست و فرشتگان خدمه مومنین اما مصالح این خانه های بهشتی، «اعمال انسان» است که این را در معراج به پیامبر گفتند. 💠در بهشت فقط حاکم است زیرا در آنجا، انسانها به نفس و وجود خود پی برده اند. لذا برای اینکه چیزی بخواهند فقط خدا میکنند و آن چیز فراهم میشود و در آخر نیز حمد خدا میکنند و دعوایی هم با هم ندارند چون تعارضی نیست. (دعواهم فیه سبحانک الله) تسبیح بر بهشت حاکم است. 🔰در بهشت همه چیز از است. نور از مومن است وگرنه خورشید و ماهی نیست! زیرِ آن کلاً آب است (من تحتها الانهار) نه اینکه آب از جایی بیاید یا تنها زیر درختان باشد. عقل در مقابل است. آن چیزی است که خداوند بوسیله آن عبادت شود (العقل ما یعبد به الرحمان) لذا خداوند را مجنون دانست البته فقط مخصوص رباخواران نیست، این یک مثال از سوی قرآن است. مجنون در دنیا معذب نیست چون فقط آشنایانش میفهمند که او مجنون است! اما در قیامت دیوانگان میفهمند که دیوانه اند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 75 🔖 آیه: ۲۵ و ۲۶ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۵ بقره: «وبشر الذین آمنوا وعملوا الصالحات ان لهم جنات تجری من تحتها الانهار کلما رزقوا منها من ثمرة رزقا قالوا هذا الذی رزقنا من قبل واتوا به متشابها ولهم فیها ازواج مطهرة وهم فیها خالدون» 🔰ممکن است گفته شود که منظور از کلمه قبل در جمله «هر آنچه از میوه ها در بهشت به آنها داده می شود می گویند قبلا از این خورده ایم» همان باشد. باید گفت اولا هر ای که در بهشت می خورند در برزخ به آنها داده نمی‌شود و ثانیاً اینکه بهشتیان گویند ما این میوه ها را در دنیا خورده بودیم اما بخاطر حجابمان، از آن لذت نمی بردیم و حالا همان و و را بصورت میوه می بینیم و از خوردنش لذت می بریم پس مشخص می شود که منظور دنیاست نه برزخ. ♦️خداوند گوید جزای شما جز همان شما چیزی نیست «ما تجزون الا ما کنتم تعملون» و نیز فرمود «وقودها الناس و الحجارة» که نشان می دهد آتش از خود انسان نشات می گیرد و چوب و آتشزنه و آتش همگی خود انسان است. بهشت نیز خود انسان است نه چیزی جدای از او. حجاب دنیا نیز عمل خود انسان است نه جدای از او. لذا عارفان اصلا حاضر نیستند از نماز خارج شوند زیرا از آن لذت می برند مانند میوه ای که می خورند. 💠انسان در دنیا چون به دنیاست نمی فهمد که کار خوب یا بدی انجام داده است مانند صاحب خانه ای که مهمان دارد و میخ پایش را زخم کرده اما چون سرگرم رسیدگی به مهمانهاست نمی فهمد و در آخر شب که همگی رفتند می فهمد که خون آمده بوده است. ✅خداوند مثلهایی در قران آورده است. اصل مثال زدن برای آن است که انسان سطح مطالب را تنزل دهد تا در سطح درک انسانهای دیگر قرار بگیرد. مثلا روح را به ناخدای کشتی یا سلطان شهر تشبیه می زنند که بدن انسان را (همچون تدبیر کشتی و شهر) در دست دارد اما در کشتی یا شهر فرو نرفته است و جدای از کشتی اما سوار بر کشتی است. 🔰خدا نیز باید طوری سخن بگوید که احدی نگوید من نمی فهمم لذا باید همه بفهمند پس سعی قران بر آن است که هر موضوعی که بر آن استدلال می کند برایش نیز می زند تا همه بفهمند. در اینجا خداوند گوید نپرسید که چرا خدا به پشه ای کوچک مثال می زند بلکه ممثل و مثل را ببینید که چه چیزی را میخواهد با مثال نشان دهد. اگر این موضوع عظیم بود با مثالی عظیم نشان می دهد و اگر حقیر بود با مثالی حقیر نشان می دهد و میگوید توکل به غیر خدا مانند تکیه کردن به است. ♦️خداوند در سوره عنکبوت گوید اگر کسی داشت وسیله استفاده از مثلها را دارد اما اگر کسی داشت از این مثلها استفاده می کند «و ما یعقلها الّا العالمون» زیرا علم ذاتاً مطلوب نیست بلکه نردبانی است برای عاقل کردن انسان. اگر هم به علم بهایی می دهند بخاطر نردبان بودنش است نه ارزش ذاتی علم زیرا علم می تواند انسان را به ته چاه نیز بکشاند. پس جز عالم نمی تواند عاقل شود و اگر علم نداشت طبیعتاً سفیه می شود. قران به زبان فطرت سخن گفت که زبان مشترکی است تا همه بفهمند و مخصوص گروهی نباشد لذا با اصطلاحات سخن نگفت. مثل باعث فهم عوام مردم و فهم بهتر عاقلان و عالمان است. قران گوید ما نمی خواهیم شما باسواد شوید بلکه می خواهیم شما شوید (فهل من مدّکر) و یادتان بیاید از کجا آمده اید و چه باید بکنید. 🔰هر حرف صحیحی در دنیا مطرح شد از انبیا است؛ نیز شاگرد یکی از انبیا بوده و لذا هر چه آورده اند از انبیا بوده نه از خودشان. ، «علم حق طلبی و خداخواهی» است و همان «علوم تجربی» همچون طب و نجوم و غیره است که باید با صاحبخانه هماهنگ باشد نه اینکه صاحبخانه را بیرون کند! ♦️انسان نباید از خدا بخواهد که یک چیز معین را به او بدهد که اگر نداد در خدایی او شک کند! این خلاف اخلاص و است بلکه باید بگوید هر آنچه که به مصلحت ماست و خیر ماست را به ما بده. اگر دعا کرد که به من آنچه خیر است بده در اینجا خداوند یا آن را می دهد و یا اگر نداد گناهش را می آمرزد و اگر گناهی نیز نداشت و معصوم بود درجه ای بر درجاتش می افزاید. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 94 🔖 آیه: ۳۰ - ۳۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣شبیه سوال فرشتگان از خدا را می توان در سوالات حضرت موسی از خضر دید که برای استخبار است نه اعتراض چنان که موسی از خضر پرسید چرا کشتی این ضعیفان و فقیران را سوراخ کردی و غیره؛ لذا شبیه سوالی که در مورد پادشاه شدن تالوت از خدا کردند نیست که برای اعتراض باشد. 2⃣فرشتگان پس از پاسخ خدا در باب بودن به چیزی که فرشتگان نمی دانستند دیگر ساکت شدند. 3⃣آن چه است و چگونه است که انسان می تواند علم خاصی بیاموزد اما فرشته نمی تواند؟ دلیل این است که فرشتگان تنها «عقل» دارند اما انسان «حس» نیز دارد و این ابزار فهم است و در حوزه نیز انسان دارای شهوت و غضب است که فرشته ندارد. 4⃣پس «محور مساله خلافت» و فرق انسان کامل و فرشته، در است که انسان چیزهایی بیشتر می داند لذا قران حرف از قدرت بیشتر و غیره نزد. 5⃣کدام علم محور خلافت است؟ علمی که باعث شناخت باشد. کسی که موحد نیست اگرچه عالم باشد، به اسماء خدا عالم نیست پس هیچ سهمی از خلافت الهی ندارد. این همچون طب و هندسه اگر راهی به اسماء خدا نداشتند چنانکه امروز ندارند مورد مذمت قرآنند اگرچه آسمان و زمین را بشناساند پس این علم محور خلافت نیست. 6⃣زمین و آسمان اسماء خدا هستند اما کسی که علم مادی به اشیاء دارد آنها را اسماء خدا نمی داند پس علم به اسماء خدا ندارد. اگر همه چیز را اسماء خدا دانستیم خواهیم بود و آنگاه به اندازه علممان، «خلیفه خدا» هستیم. انسان کامل چون به همه اسرار جهان آگاه است پس می تواند بگوید من خلیفه خدا هستم چون به هر چه نگاه می کنم خدا و اسماء او را می بینم. 7⃣علمی که موجودات جهان را به عنوان اسماء الهی به ما نشان ندهد نه تنها انسان را بالا نمی برد بلکه طبق قران، این علوم مادی بدون دین، انسان را از خدا دور می کند و تنها باعث اینهاست. قران گوید سبک گرفتن پیام انبیا توسط دانشمندان نهایتاً اینها را غرق خواهد کرد. او را گمراه کرد و گفت خودم زحمت کشیدم و بدست آوردم چون این شرک خفی است. 8⃣گفتیم که قاعده ایجاد جهان، توحید و تسبیح و تحمید و غیره است. پایان سوره یوسف گوید اکثر مومنین مشرکند زیرا مراقب حرفهای خودشان نیستند و در حرفهایشان دقت نمی کنند که کننده همه کارها را خدا بدانند نه چیز و کس دیگری. 9⃣در امتحان عمومی و سنگین، که ممکن است حتی در زندگی یکبار رخ دهد، نیز اثرش را می گذارد و ممکن است انسان رد شود. 0⃣1⃣خلافت نیز درجه بندی است و هر درجه، خلیفه درجه بالایی است لذا عالمان دین، خلیفه پیامبرانند و پیامبران، خلیفه خدا، زیرا علم عالمان کمتر از پیامبران است. خلیفه کسی است که جای اصل بنشیند لذا علما، خلیفه پیامبران و امامانند زیرا وارث آنها هستند و کوشش می کنند تا بجای آنها بنشینند لذا علم اینها بوده و با مرگ از بین نمی رود و پس از مرگ آنها را نجات می دهد. 1⃣1⃣اواب و انابه یعنی اینها دائماً به درگاه ما انابه می کنند و از غیر حق بریده اند و این وصف پیامبران است. 2⃣1⃣علمی که انسان را از یاد خدا بازدارد فقط او را در دنیا شاد کرده است اما در حقیقت با عدم علم فرقی نمی کند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 140 🔖 آیات: ۵۰ تا ۵۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۵۰ سوره مبارکه بقره: «واذ فرقنا بکم البحر فانجیناکم واغرقنا آل فرعون وانتم تنظرون» و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که دریا را برای شما شکافتیم؛ و شما را نجات دادیم؛ و فرعونیان را غرق ساختیم؛ در حالی که شما تماشا می‌کردید. ✅آیه ۵۱ سوره بقره: «واذ واعدنا موسی اربعین لیلة ثم اتخذتم العجل من بعده وانتم ظالمون» و (به یاد آورید) هنگامی را که با موسی چهل شب وعده گذاردیم؛ (و او، برای گرفتن فرمانهای الهی، به میعادگاه آمد؛) سپس شما گوساله را بعد از او (معبود خود) انتخاب نمودید؛ در حالی که ستمکار بودید. ✅ آیه ۵۲ بقره: «ثم عفونا عنکم من بعد ذلک لعلکم تشکرون» سپس شما را بعد از آن بخشیدیم؛ شاید شکر (این نعمت عفو را) بجا آورید. ✅ آیه ۵۳ بقره: «واذ آتینا موسی الکتاب والفرقان لعلکم تهتدون» و (نیز به خاطر آورید) هنگامی را که به موسی، کتاب و وسیله تشخیص (حق از باطل) را دادیم؛ تا هدایت شوید. 🔹🔹🔹🔹 1⃣شمارش نعمتهای الهی بر بنی اسراییل بیشتر بدین خاطر است که آنها را به وادار کند زیرا اگر آنها اهل تدبر بودند بعد از آن همه اعجاز، تن به پرستش نمی دادند. 2⃣معجزه از دو راه قابل شناخت است: و . اگر انسان معجزه را با این دو شناخت هیچوقت از حق رو بر نمی‌گرداند اما اگر معجزه را با شناخت چون حس توان فرق گذاشتن(فرقان) بین «حق و باطل» را ندارد ممکن است انسان در برابر «شبیه معجزه» نیز خضوع کند و آن را معجزه بپندارد. 3⃣بنی اسراییل بر همین اساس چند گروه بودند: کسانی که با یا به موسی ایمان آوردند در زمان سامری به وی خضوع نکردند اما آن گروهی که با به معجزات موسی ایمان آوردند به گوساله سامری نیز ایمان آوردند و پس از دیدن معجزات موسی، به وی گفتند خدا را به ما نشان بده و خدایی دیدنی برای ما بیاور تا ببینیم چون معیار شناختمان است! اینها خطر حس گرایی است. 4⃣ «عقل» است که (حق و باطل) و (معجزه و سحر) را از هم باز می شناسد. اگر کسی نه با مشاهدات درونی ایمان آورد(مانند اویس قرنی) و نه با تفکر عقلی(مثل علما) با هم دنبال موسی میرود هم سامری. لذا قرآن گوید انسان یا باید راه را بپیماید را راه . 5⃣خدا گوید: (فرقنا بکم البحر) یعنی ما برای شما، دریا را شکافتیم نه به توسط شما. همچنین خدا گوید فرعون را ما از شهر خارج کردیم(فاخرجناهم من کنوز و کریم) و به او گفتیم از شهر خارج شو نه اینکه خودش خواسته باشد. لذا گاهی انسان سبب هلاکت وی است و اگر خدا بخواهد کسی را بگیرد با اش میگیرد نه با اجبار فیزیکی. زیرا فکر انسان هم «سرباز» خداست(لله جنود السماوات والارض) پس کسی امکان ایستادن در برابر خدا را ندارد. 6⃣توضیح بیشتر در آیه ۵۲ شعراء است. فرموده: به موسی گفتیم از شهر خارج شو اما بدان افرادی دنبال شما خواهد آمد. لذا وقتی فرعون فهمید موسی و یارانش از شهر خارج شده دستور داد تمام نظامیان تحت امرش جمع شوند تا با تمام توان به سراغ موسی بروند. فرعون گفت اینها در برابر ما، «گروه اندکی» هستند اگر چه بخودی خود زیاد باشند(لشرذمة قلیلون) اما با همین کمی ما را عصبانی کرده اند. 7⃣عدد #۴۰ آثار خاصی دارد. انسان حسنه را باید طوری انجام دهد که بین راه و در فشار قبر از دستش نیفتد! لذا حدیث است که کسی که ۴۰ روایت که برای جامعه اسلام نافع است را برای امت اسلامی حفظ کند و آنها را در جامعه و پیاده کند (نه اینکه ذهناً حفظ کند) در قیامت فقیه محشور شده و حق شفاعت دارد نه اینکه هر کس در دنیا فقیه بود آنجا هم فقیه محشور میشود! عمل خیر از کسی قبول میشود و پاداش ده برابر میگیرد که بتواند آن را تا قیامت بالا بیاورد (من جاء بالحسنة فله عشر امثالها) نه اینکه فقط در دنیا آن را انجام دهد(من فعل بالحسنه!) و بعدا از دستش بدهد. 8⃣مهم است نه درس! کار خیر باید برای شخص «ملکه» شده باشد تا بالا برود. چنانکه شخص بعد از یک بیماری علومی را فراموش کند. شاید شخص با سالها تدریس، مدرس خوبی باشد اما چون به علمش عمل نکرده، در همه را فراموش کند. 9⃣روایت معروف دیگری از پیامبر است که گوید (من اخلص لله اربعین صباحاً تنفجر ینابیع الحکمة من قلبه الی لسانه) اگر کسی #۴۰_صبح با اخلاص بسر برد چشمه های حکمت بر قلب و زبانش جاری میشود که نشانه شب زنده داری و محاسبات شبانه وی است. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
💎 ( برتر از است) 🔺 «وَ النِّیةُ أَفْضَلُ‏ مِنَ‏ الْعَمَلِ‏»؛ نیت از کار بهتر است، چون نیت اگر خالص و قوی بود انسان را به کار وادار می کند. نیت مشکل تر از کار است. 🔺اینکه گفتند «نِیةُ الْمُؤْمِنِ‏ خَیرٌ مِنْ‏ عَمَلِهِ‏»؛ نیت انسان مومن از عمل او بالاتر است و با اینکه گفتند «أفْضَلُ الاْعْمالِ أحْمَزُها»؛ هر عملی که دشوارتر باشد ثوابش بیشتر است، این نه برای آن است که نیت با اینکه آسان است از عمل ثوابش بیشتر است، این دو اصل دینی را که وقتی کنار هم بررسی می کنید می بینید نتیجه اش آن است که بسیار مشکل است. 🔺یک اصل این است که «أفْضَلُ الاْعْمالِ أحْمَزُها»؛ یعنی همهٴ اعمال حسنه که دارای فضیلت هست هرکدام که دشوارتر باشد فضیلت و ثوابش بیشتر است، این یک اصل؛ اصل دیگر اینکه «نِیةُ الْمُؤْمِنِ‏ خَیرٌ مِنْ‏ عَمَلِهِ‏» در تعبیرات دینی معصومین (علیهم السلام) فرمودند که مومن از عمل او بهتر است. 🔻خب اگر بهترین عمل آن است که دشوارترین عمل باشد، نیت چگونه بهتر از عمل هست؟! مگر نیت آسان نیست؟ می فرمایند نه، نیت «أَحْمَزُ الأَعْمالِ»است. از عمل سنگین تر است. انسان ممکن است در جبهه ها شرکت بکند و کشته هم بشود، کشته شدن خیلی سخت نیست آن «إِخْلَاصُ‏ الْعَمَلِ‏ لِلَّهِ‏» سخت است! 🔺مگر خلوص ضمیر و نیت طاهر تهیه کردن مثل کشتن است که آسان باشد؟! کشته شدن آسان است اما آن زیر نفس و شیطان را رها کردن سخت است، آن از هر عملی سخت تر است؛ لذا در این روایت حضرت فرمود: «وَ النِّیةُ أَفْضَلُ‏ مِنَ‏ الْعَمَلِ‏»، چون نیت جان عمل است. 🔸 اینکه می گویند در «هنگام عبادت» نیت کنید، نه یعنی هنگام نماز مثلاً این معنا را در ذهن ترسیم کنید که چهار رکعت نماز ظهر بجا می آورم «قُرْبَةٌ إِلَى‏ اللَّهِ‏»، این به تعبیر اهل معنا نیت است به حمل اولی و غفلت است به حمل شایع! اینکه نیت نیست! نیت آن انبعاث و است، آن را نیت می گویند. اگر انسان از طبیعت پر کشید و بالا آمد می گویند نیت کرده، چون به حمل شایع است. 🔺این برای همین حداقل عبادت ماست که واجب انجام بشود و اعاده و قضا نخواهد، همین! اما آن نیتی که به او بسته است و از عمل بالاتر است، آن «انبعاث روحی» است که روح پرواز کند، آن را می گویند نیتی که افضل از عمل است، با این نیت گفتند از خدای سبحان مسئلت کنید. 📚سخنرانی ماه مبارک رمضان، جلسه ۱۱ 📆 تاریخ: سال ۱۳۶۳ ✅ @tafsire_tasnim1