eitaa logo
یه حبه قند / کوتاه نوشت های معرفتی
211 دنبال‌کننده
136 عکس
30 ویدیو
1 فایل
طاهررحیمی هستم، دکترای فلسفه اسلامی مدرس دانشگاه دغدغه ام فرهنگ، دین، خانواده ؛ هنر و سیاست است و به یاری حق در این کانال آنها را با شما به اشتراک خواهم گذاشت. آیدی: @yaser6424 صفحه اینستاگرام: s.y.taherrahimi
مشاهده در ایتا
دانلود
ما یک منِ مرکزی داریم که منشأ و مصدر همه افعال ما نیت های ما اهداف ما غم ها و شادی های ماست آدم های کوچک اهدافشان هم کوچک است نیت هایشان هم کوچک است افعالشان هم، غم ها و شادی هایشان هم آدم های بزرگ اهدافشان هم بزرگ است نیت هایشان هم غم ها و شادی هایشان هم کار اصلی دین هم با همین من مرکزی ماست چون این من، اصلی ترین مبدا کشف در انسان است و حقیقتی است که جهان و به تعبیر دقیق تر«عالم» هر انسانی را به نسبت ظرفیتش و میزان درکش از حقیقت می سازد. همه انواع ادراکات کار همین است امانکته اینجاست که برای اتصال وجودی ما به عالم ماوراء ماده، تنها یک بستر وجود دارد و آن بستر نفس ماست. هر نوری بخواهد به عالم انسان ورود کند از همینجاست. جانکاه ترین درد بشر امروز هم بیگانه شدن با همین من معنادار و گم کردن آن است.‌ از نشانه های مهم این از خودبیگانگی، ترس انسان امروز از «خلوت» با خود است. حقیقتا هم خلوت با پدیده غریبه ای که دائما بی معنایی و میان تهی بودن هویت انسان را به او یادآوری می‌کند ترسناک است. وقتی انسان در درون، معنا و هویتی برای خود پیدا نکند این هویت را در بیرون از خود و در نسبت خود با افراد، اشیاء، پول و غیره به شکلی موهوم می آفریند. اینجاست که فرم، سرگرمی، مُد، تکثّر و تَن در زندگی انسان نقشی حیاتی و اصیل پیدا میکند هم برای معنابخشی خارجی به یک بی معنایی درونی، هم برای فرار پی در پی از مواجهه باآن من ترسناک، هم به این دلیل که اگر تنها چشم ناظردر زندگی ما چشم انسان های دیگر فرض شود لاجرم همه همت انسان باید معطوف به کسب رضایت ازهمین چشمها شود. اینگونه است که انسان، زمین خالی وجود خود را با دیگری «من مجازی» و دیگران پر می‌کند و درواقع به ایشان واگذار می‌کند. از ریشه های تکیه زیاد به قانون نیز همین گم شدن من اصیل و نقش آن در حیات بشر است چه می‌کند؟همه این مسیر را برعکس می رود. یعنی تلاش می‌کند انسان را به خلوت عمیق با این من معنادار بکشاند تا آدمی با فهم جوهر الهی نفس، دریچه اتصال به ملکوت را به روی خود بگشاید این من مرکزی که به ماوراء متصل شد به غنای حق غنی؛ به عزت او عزیز و به رحمت او رحیم می شود. نفس که نورانی شد این در تمام افعال، نیت ها؛ هدف ها و ارتباطات خارجی انسان نیز جاری می شود و تمام ابعاد او را دربر می‌گیرد و می‌کند این یک جهت شدن، هماهنگ شدن، یک رنگ شدن و یکی شدن ابعاد مختلف وجود انسان، همان توحید عملی است. اینگونه حتی عادی ترین و غریزی ترین کارهای انسان هم برایش نورانیت می آفریند خلوت، و خداخواهی با هم نسبت مستقیم دارند https://eitaa.com/taherrahimi
یه حبه قند یک نفس عمیق زیر باران! می گفت: آقا اصلا بهترین شعر دنیا... اگه همین بهترین شعر رو مجبور باشی روزی سه بار بخونی، تکراری نمیشه؟ ازش دلزده نمیشی؟ خب نماز هم همین طوریه دیگه! گفتم: سوال خوبی است اما 🔺اولا باید توجه کرد که آن تکراری ملال آور و مذموم است که فقط تکرار باشد و خاصیت دیگری بر آن مترتب نباشد یعنی اگر تکرار یک کار مشخص، هربار نتیجه جدیدی عاید انسان کند آن تکرار، مطلوب خواهد بود در واقع اصلا تکرار رخ نداده مثل بیل زدن که ظاهرش تکرار است اما هر بار انسان را به هدف نزدیک تر می کند 🔺ثانیا زیبایی برخی پدیده ها در تکرار آنهاست مثلا زیبایی باران به تکرار پی در پی نزول قطرات آب است و همین تکرار، باران را به وجود می آورد 🔺ثالثا تکرار برخی کارها به دلیل تکرار نیاز ما به آنهاست مثلا ادامه حیات آدمی وابسته به تکرار تنفس است دوستی به شوخی می گفت هر غذایی را انسان سه چهار روز پشت سر هم بخورد زده می شود اما نمی دانم این چایی شیرین صبحانه با این که هر روز می خوریم چرا هیچ وقت تکراری نمی شود! درواقع چایی شیرین نوعی پاسخ به نیاز طبیعی بدن و ذائقه ماست و این نیاز و ذائقه مداوم است. 🔺رابعا بعضی کارها فقط با تکرار، رشدآفرین است مثل تمرین درس؛ در تحصیل، برخی تکرارها برای یادآوری است، برخی برای تثبیت و تسلط و برخی برای تعمیق و اما نماز اگر از روی اخلاص و با توجه باشد: هم مانند باران است که تکرارش زیباست و از این جهت مانند تکرار نام لیلی است توسط مجنون هم برای روح مانند تنفس است چراکه انسان با نماز به اصل و مبدا خود متوجه و متصل می شود. به قول مولوی هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش هم «یادآوری کننده» جایگاه بنده نسبت به خدا و نیز یادآوری کننده وضعیت باطن انسان به خود اوست. هم موجب تثبیت حقایق توحیدی و اعتقادی در قلب است و مثل تکرار یک ذکر عمل کرده و اطمینان قلبی ایجاد می کند هم باعث تعمیق روحی و فکری بیشتر است چون هم نوعی خلوت با خود است و هم سبب اتصال به مبدا حقیقت است و همین خلوت با خود و خدا می تواند هر بار پنجره «جدیدی» از و معرفت [عرفان] را نسبت به خود، خدا و عالم به روی قلب آدمی بگشاید مانند بیل زدن که ظاهرش یک‌ کار تکراری است اما هر بار حالت جدیدی در زمین خلق می کند ثمره نماز آرامش است و آرامش هرگز تکراری نمی شود. پ ن : اگرچه صورت افعال و برخی اذکار نماز تکراری است اما به لحاظ فقهی بعد از گفتن اذکار واجبِ محدود، می توان هر ذکر یا دعا یا مناجات مستحبی دلخواه را بیان کرد کوتاه یا بلند، چه در رکوع چه سجده چه دعای دست. انتخاب سوره بعد از حمد نیز انتخابی است. https://eitaa.com/taherrahimi