eitaa logo
شجر
1.1هزار دنبال‌کننده
780 عکس
38 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
پیمان خون در خیابان 🔶 شهدای حادثه خون‌بار کرمان را ضرب در دویست و پنجاه کنیم به رقم بیست‌ و پنج هزار شهید غزه می‌رسیم آن هم در غزه‌ای که یک چهلم ایران هشتاد میلیونی جمعیت دارد. به بیان گویای اعداد آنچه در این سه ماه غزه کشیده فاجعه‌ای به بزرگی ده‌هزار برابری واقعه تلخ و تکان‌دهنده کرمان است. 🔶 اسرائیلی که توانسته به مدد آمریکا حمام خون بیست‌وپنج‌هزار نفری در غزه راه بیاندازد چرا اگر دستش برسد نتواند بالغ بر یک صد زن و بچه و پیر و جوان را در کرمان به خاک خون بکشند و چرا این واقعه را در تهران و مشهد و قم تکرار نکند؟ دقیقا چه چیزی از نرم‌های بین‌المللی و قواعد جهانی و قطع‌نامه‌های کاغذی سد پیش روی ماشین کشتار صهیونیستی است؟ 🔶 ماجرای فاجعه کرمان به استناد فجایع این سه ماه نشان داد که غزه چطور به امنیت در خیابان‌های تهران و کرمان گره خورده است و چطور سرنوشت ملت‌های منطقه تنیده در هم است. 🔶 محور مقاومت اینک پیمانی از خون در خیابان‌ها بسته؛ خون در بغداد با خون در دمشق و خون در بیروت و خون در غزه و خون در صنعا و خون در تهران و کرمان و مشهد آمیخته است و خون‌شریکی این مردم می‌تواند معادله‌ی دیگری رقم بزند و قواعد حاکم بر دشمن صهیونیستی را برای همیشه تغییر دهد. 🔸 : آقای سرباز روح الله رضوی 🆔 @tahlil_shjr
«بلوغ‌گرایی» به جای «دست‌های نیابتی» 🔶 گاهی در برون‌داد گفتاری یا رسانه‌ای به‌گونه‌ای رفتار می‌کنیم‌ که گویا حماس، حزب‌الله، انصارالله، حشدالشعبی و... دست‌های نیابتی ایران‌اند در مکان و مسئله‌های خاص و متفاوت. اما اگر کمی عمیق‌تر به واقعیت و راهبرد شکل‌دهنده و معمار پر‌کننده دست‌های این جنبش‌ها نگاهی بیندازیم، اتفاقاً دلیل پویایی، ماندگاری و حتی تحقق عملیات «طوفان‌الاقصی» را می‌توان نتیجه راهبرد کلان شهید سلیمانی در واگذاری حق تصمیم‌گیری مستقلانه به هسته‌های مقاومت در منطقه و دوری از نگاه دست‌های نیابتی دانست. باور به مردم و رشد نگرش‌ها و فرصت‌دادن به جریان‌ها برای بلوغ و تصمیم‌گیری، نشأت‌گرفته از همان نوع نگاه امام خمینی (ره) به انقلاب اسلامی است. در نگاه انقلاب اسلامی، پیروزی و موفقیت نه فقط از مبارزات چریکی، یا قدرت‌سازی و قدرت‌نمایی برای دشمن بلکه از انقلاب مردم، بیداری مردم و همراه‌کردن همان مردم تحقق می‌یابد. 🔶 در سناریوی راهبرد دست‌های نیابتی؛ بافت هویتی جریان، منافع ملی و محظوریت و محدودیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی داخلی و بین‌المللی آن جریان قهراً از سوی مجری کنار خواهد رفت و پویایی را از آن جنبش یا جریان مورد حمایت خواهد گرفت. راهبرد دست‌های نیابتی، راهبردی غلط و کوتاه‌نظرانه آمریکایی‌ها در حمایت‌شان از برخی جریان‌ها در منطقه ماست.حمایت‌هایی که در‌نهایت به انزوا، منفوریت و حذف آن جریان‌ها از جامعه هدف منجر شده است. زیرا حمایت دست‌های نیابتی، بقای آن جریان مورد‌حمایت را منوط به برآورده کردن نیازهای مجری خواهد کرد و آن جریان را از واقعیت مکانی و اجتماعی و منافع اجتماعی‌اش دچار فاصله یا بی‌تفاوتی خواهد کرد. اما راهبرد بلوغ‌گرایی و استقلال، ضمن ممکن‌بودن بقا و حفظ آن جریان‌ها در مسیر مبارزه اصلی یعنی علیه صهیونیسم و آمریکا، محبوب و همراه با جامعه هدف خواهد ساخت. 🔶 همواره بین جریان‌های مقاومت به‌واسطه زیست‌بوم متفاوت‌شان در موضوعات مختلف منطقه‌ای، اختلاف‌نظر یا حتی شکاف تحلیلی وجود‌ داشته و خواهد داشت. اما سردار سلیمانی با سیاستی مثال‌زدنی و هوشمندانه به مدیریت این روابط پرداخت. راهبردی که نه تاکتیکی، بلکه ناشی از باور به ارتباط مستقل و بلوغ‌گرایانه جریان‌های منطقه‌ای از سوی ایشان بود. آیا فقط کمک‌های نظامی، آموزش و ارسال تسلیحات‌ مختلف طی چند دهه، شهید سلیمانی را تبدیل به شهید القدس کرد؟ به باور نگارنده پاسخ مثبت نخواهد بود. دلیل این مسئله، یک گام عقب‌تر و ریشه در نوع نگرش و نگاه دقیق سردار سلیمانی داشت و آن هم جایگزینی راهبرد بلوغ‌گرایی به جای دست‌های نیابتی بود. 🔶 سردار سلیمانی از نبوغ نظامی خاص و نگرش راهبردی و نظامی برخوردار بود. تسلط وی به موضوعات نظامی و کسب این دانش و مهارت دقیق و حساس به گونه‌ای کاربردی و نه صرفاً نظری، نتیجه حضور واقعی وی در میدان نبرد و حضور مستمرش بود. سردار سلیمانی دست‌کم، سه میدان عمده رزم را آزموده بود: میدان دفاع‌مقدس، میدان مبارزه با اشرار مسلح و سرانجام میدان مبارزه در عرصه فرامرزی و منطقه‌ای در عراق و سوریه. اما مهم‌ترین ویژگی وی، نه توان نظامی و درک میدان، بلکه راهبرد دقیق و اندیشه‌ای او در نوع مواجهه و گسترش محور مقاومت و هسته‌های اندیشه مقاومت بود. 🔶 یکی از اندیشه‌های مهم و راهبردی سردار سلیمانی که شکل‌دهنده منظومه فکری و شخصیتی این شهید بزرگ بود، نگاه راهبردی کلان در جهان اسلام و محور مقاومت بود؛ امری که امروزه آن را در گستردگی جریان‌ها، نگرش‌ها و تفکرات موجود در میان جریان‌ها و گروه‌های نظامی محور مقاومت شاهد هستیم. تفکری که با درک صحیح از جایگاه فلسطین و مسئله وحدت‌آفرین مسجدالاقصی گره خورده است. راهبردی که او را شهید القدس کرده است، بدون آنکه اتهام طایفه‌گرایی یا مالکیت‌خواهی قدس و جریان‌های فلسطینی بر این صفت زیبا بچسبد. 🔸 : آقای محمد‌محسن فایضی؛ کارشناس مسائل فلسطین 🆔 @tahlil_shjr
شجر
#انقلاب_اسلامی #پیشرفت #الگوی_سوم_زن #اسلام_ناب #استقلال_زن #هویت ✅ درباره مفهومِ استقلال زن 🔰 قس
درباره مفهومِ استقلال زن 🔰قسمت سوم: موانع و چالش‌های پیش‌رو 🔶 گفتیم که استقلال به معنای امکانِ اراده‌ورزی و انتخاب‌گری بوده و عاملیت صرفا متعلق به انسانِ مستقل است. لذا از آنجا که تاریخ انسانی حاکی از وجود جریانِ فرهنگیِ قدرتمندی تحت عنوان «مردسالاری» بوده و زنان استقلال هویتی برای تحقق عاملیت و اراده‌ی جمعیِ خود در جامعه را نداشتند، ما امروزه با سازه‌های اجتماعی تک‌رنگ، نامتعادل و زُمختی تحت تاثیر اراده‌ی انحصاریِ متراکمِ مردانه مواجه هستیم. تعدیل این وضعیت از رهگذر امتزاج نیروها و اراده زنانه با عاملیت مردانه ممکن می‌گردد. 🔶 پرواضح است که سخن ما درباره مردانگیِ سازه‌های اجتماعی دلالت بر مذمّت و تحقیرِ اراده مردانه ندارد. بلکه توجه و عنایت به ضرورت بازطراحی و تعدیل این ساختارها به حکم قاعده «زوجیت» دارد. همچنین بر این باوریم که اراده و کنش ولی خدا به مثابه «انسان کامل»، جامع نیروهای سازنده‌ی مردانه و زنانه برای پیشبرد حرکت جامعه بوده و اساسا هم‌افزاییِ مبتنی بر جنسیت در شرایط غیاب و فقدان دسترسی به انسان کامل معنادار است. قانون، ساختار و الگوهای روابط اجتماعی که مصدرِ آن انسانِ کامل است فی‌نفسه «متعادل» نیز هست. 🔶 اما برگردیم به پرسش اصلی متن یعنی موانع استقلال زن. در جامعه اکنون ما دو نیروی قدرتمند از دو پایگاه شرق و غرب در حال تحدید دایره استقلال و اراده‌ورزی زنان هستند. سنت و مدرنیته هر دو به نوبه‌ای در راستای سلب اراده و ممانعت از انتخاب‌گریِ مستقل زنان در حیات اجتماعی خود هستند. پایگاه زن شرقی از رهگذر تردید و تحقیر استعداد انسانیِ زن نسبت به مرد، اراده و استقلال او را طفیلیِ اراده مردانه قلمداد می‌کند. پایگاه زن غربی نیز با ارائه کالای فِیک با برند استقلال، اراده‌ورزی حقیقی زنان در حیات اجتماعی را منتفی می‌کند. 🔶 موانعی که از پایگاه تحجر و زن شرقی پیش‌روی زن قرار می‌گیرند از جنس «گفتمان» و ناظر به ساحت ذهن هستند. پایگاه زن شرقی گفتارهایی نظیر «زن نمی‌تواند...» و «زن نباید...» را خلق می‌کند و آنها به گفتمان غالب و دارای هژمونی در جامعه تبدیل می‌کند و از این مسیر به نفی استقلال و سلب اراده زن می‌پردازد. پایگاه الگوی سوم برای فائق آمدن بر این گفتارهای محدودکننده و رفع موانع ذهنیِ پیش‌روی استقلال زن راهکاری از جنس «بازسازی» جهان اجتماعی سنت و طرح مفاهیم جایگزین در ساحت گفتمانی دارد. 🔶 اما موانعی که پایگاه تجدد و زن غربی در مسیر اراده‌ورزی و انتخاب‌گریِ مستقل زنان قرار می‌دهد، از جنس «واقعیت» و ناظر به زیست‌جهان است. سازه‌های اجتماعیِ مدرن در حاق خود ضدزن بوده و فاقد کمترین امکان و زمینه برای زنان جهت پیگیریِ انتخاب‌ها و اراده‌های مستقل خود در زندگی اجتماعی هستند. حیات اجتماعی مدرن با محوریت عناصری چون پول، س.ک.س و سلطه، الهیاتی به‌غایت نرینه و مذکر یافته است و زیست‌جهان حاصل از آن برای میدان‌داریِ زن بسیار ضیق و محدود است. 🔶 پایگاه الگوی سوم زن برای تمهید حرکت در دل دنیای مدرن (که واقعیت امروز جامعه ایران است) ناگزیر از تکوینِ زیست‌جهان مختص به خود است. واقعیت این است که گفتارهای پیشرو و پویایی چون «استقلال زن»، «زیستن مجاهدانه»، «ولایت اجتماعی»، «ماموریت زن انقلابی» و... که همگی محصول نگاه انقلاب اسلامی به هویت زن هستند، برای تحقق، نیازمند خلق زیست‌جهانِ سازگار با تکوین زنانه و عناصر بومی جامعه ایرانی هستند تا زن مسلمان ایرانی، الگوی سوم را در بستر جمعِ عددیِ خانه و جامعه جستجو نکند. 🔶 حال بد نیست بپرسیم کدامیک از این موانع و چالش‌های پیش‌روی استقلال زن سفت و سخت‌تر و دارای تصلّب بیشتری است؟ «گفتمان» یا «زیست‌جهان». شاید بخش اعظمی از اختلاف نظرهای فعالان و اندیشه‌ورزان در پایگاه الگوی سوم دقیقا ناظر به ارزیابی و توصیف‌شان از این دو مانع است. براین اساس است که برخی معتقدند پروژه اصلی در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم، نفیِ تحجر و تخریب پایگاه زن شرقی‌ست و عده‌ای نیز تمرکزشان را بر طراحی الگوهای عینی مشارکت اجتماعی زنان معطوف کرده‌اند. 🔶 من معتقدم چالش اصلی ما در فرآیند احیای گفتمان الگوی سوم و تحقق آن در جامعه امروز ایران، فقدانِ زیست‌جهان است و بازسازیِ گفتمانی، بازنگری در مفاهیم پایه و بنیادین نظام معنایی سنت، چرخش‌های زبانی و... اگرچه بسیار مهم و موثر در این فرآیند هستند اما تصلّب آنها در مقایسه با زیست‌جهان مدرن و غوامضی که در برابر حرکتِ مستقل زن مسلمان قرار می‌دهد قابل قیاس نیست. 🔸 : آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده 🆔 @tahlil_shjr
مهمتر از انتقام 🔶 مطالبه انتقام حق است و مگر غیر این قابل تصور است؟ خون بهترین های این مردم را بر زمین ریختند. اما از انتقام مهمتر فهم درست از انتقام است؛ چه چیز را می خواهیم مطالبه کنیم؟ 🔶 دو اصل مهم برای مطالبه انتقام: 1⃣ میدان مبارزه: میدان مبارزه را گم نکنیم. جنگ ما جنگ در ساحت قدرت نرم است. قدرت سخت نیز در خدمت همان است. قدرت نرم یعنی قدرت مردم، یعنی قدرت ذهن ها و اراده ها. دشمن نیز همین را فهمیده است. لذا امروز نمادهای این قدرت را می زند. یعنی فراتر از خون های پاکی که بر زمین ریخته را هدف گرفته است. هدف نهایی تضعیف اراده یک ملت است. لذا نمادهای هویتی او را می زند تا تحقیرش کند... 🔶 ثمره بند اول چیست؟ مراقبت کنیم با طعنه و کنایه به نظام، هدف نهایی دشمن را محقق نکنیم. خون ها ریختند تا ملتی را تحقیر کنند. قرار نیست با خودتحقیری پروژه تحقیر ملی را تکمیل کنیم که این از ریختن خون شهید سهمگین تر است. انشالله روشن است. 2⃣ شناخت دشمن: دشمنی ما با دشمن برای امروز و دیروز نیست. دشمن یکباره بیدار نشده است تا تصمیم به ترور بگیرد. این دشمن تحقیر و ذلیل شده و رفتار او واکنشی است به آنچه از کف داده است. برای سایه انداختن بر بی حیثیتی اش عربده می کشد و جنون وار زن و کودک می کشد. همه حیثیت و هویت دشمن را هدف گرفته اید و او حیاتش به این اقدامات مذبوحانه است. اگر درست نبینیم باز هم به خودتحقیری میرسیم. شبیه همان ها که هنوز متوجه نشدند برنده نهایی غزه، حماس است یا رژیم صهیونیستی. 🔶 ثمره بند دوم چیست؟ ادعای اینکه انتقام منجر به بازدارندگی می شود حرف ناتمامی است. ما و دشمن همواره در جنگیم. اینطور نیست که اگر چه می کردیم ترور انجام نمی شد. این دشمنی ها هست تا جمهوری اسلامی هست. مهم برآیند این نزاع تاریخی است که کفه قدرتش به کدوم سمت است. در نهایت اینکه؛ انتقام یک اقدام قطعی است در تمام سطوح دشمنی. اما هدف نهائی اش پیش برد نقشه کلان جبهه حق است نه خنک کردن دل ها. لذا طبیعی است که بر مدار عقلانیت باشد نه هیجان. 🔸 : آقای محسن مهدیان؛ تحلیلگر 🆔 @tahlil_shjr
آداب و اقتضائات جنگ؛ درایت، سرعت، استقامت 🔶 جنگ و درگیری با دشمن، آداب و لوازم خود را دارد. از جنگ های ساده و مقطعی بگیرید، تا نبردهای طولانی و پیچیده (ترکیبی)؛ درست مانند رقابت های ورزشی. مسابقه سنگین کُشتی، فقط ۶ دقیقه طول می کشد. رقابت فوتبال ۹۰ تا ۱۲۰ دقیقه، مصاف والیبال بعضا بیش از دو ساعت، و رقابت تنیس حتی بیش از ۴ ساعت. بنابراین، حریفان در هر کدام از این مصاف ها باید به شکل متفاوت، توانمندی های خود را مدیریت و هزینه کنند. 🔶 دوی ماراتُن حتما آداب و لوازمش با دوی سرعت فرق می کند. رقابت دوی ۱۰۰ متر در کمتر از ده ثانیه انجام می شود و اگر فقط همین رقابت مبنای محاسبه باشد، دوی ماراتن ۱۰ هزار متری حداکثر باید ظرف هزار ثانیه (۱۶ دقیقه) به پایان برسد! اما آنها که سرآمد دوی اسقامت هستند، بیش از دو ساعت، آهسته و پیوسته می دوند، تا قبل از همه به خط پایان برسند. مبارزان ناشی، ابتدا با هیجان و سرعت می دوند و سپس در همان هزار متر اول نفس کم می آورند. 🔶 درگیری و جنگ، آداب و اقتضائات خود را دارد. از خط مقدم تا عمق جبهه و اتاق فرماندهی دشمن؛ از آفند تا پدافند؛ از طراحی تا اقدام؛ از عملیات ایذایی و فریب، تا عملیات اصلی. از کشاندن نبرد به میدان حریف، تا بازی اقتضایی در زمین او. جنگ، ساده اش هم پیچیده است، چه رسد به نبردهای چند وجهی. اهل فن قطعا می توانند مبتنی بر رفتار و گفتار امیر مومنان (ع) چند جلد کتاب مفصل درباره قواعد جنگ به نگارش در آورند. اینجا به اقتضای ضیق مجال و دانش، چند نمونه را یادآور می شویم. 🔶 حضرت به فرزند عزیزش امام حسن (ع) فرمود: "لَا تَدْعُوَنَّ إِلَى مُبَارَزَةٍ، وَ إِنْ دُعِيتَ إِلَيْهَا فَأَجِبْ؛ فَإِنَّ الدَّاعِيَ إِلَيْهَا بَاغٍ، وَ الْبَاغِيَ مَصْرُوعٌ. هرگز كسى را به رزم و مبارزه دعوت نكن (آغازگر جنگ نباش) اما اگر به مبارزه فرا خوانده شدی، اجابت كن (سستى نكن)، زيرا دعوت كننده، ستمكار است، و ستمكار، زمین خورده و مغلو". (حکمت ۲۳۳ نهج البلاغه). حساس بود که دشمن، نقشه داشته باشد، و جبهه خودی بی نقشه بماند: «تکادون و لا تکیدون... لا یُنام عنکم و انتم فی غفلهًْ ساهون... برای شما نقشه می‌کشند و شما نقشه نمی‌کشید» (خطبه ۳۴). 🔶 معتقد بود بهترین دفاع، پیشدستی بر دشمن است: "اُغْزُوهُمْ قَبْلَ أَنْ يَغْزُوكُمْ فَوَاللَّهِ مَا غُزِيَ قَوْمٌ قَطُّ فِي عُقْرِ دَارِهِمْ إِلَّا ذَلُّوا... با دشمنان بجنگید، پيش از آن كه با شما بجنگند. به خدا سوگند، با هيچ قومى در خانه شان نجنگیدند، مگر آنكه آنها را خوار ساختند". (خطبه ۲۷). در عین حال بارها (از جمله در خطبه های ۳۴ و ۱۹۲ نهج البلاغه)، نیروهای خود را از "تخاذل" و "تخاذل ایدی" (رفتار مبتنی بر تفرقه، دست از یاری هم کشیدن، و یکدیگر را خوار ساختن) بر حذر داشت: "غُلِبَ و الله المُتَخاذِلون. به خدا سوگند، آنها که یکدیگر را خوار کردند، مغلوب شدند". 🔶 پیوسته، به شکیبایی امر کرد و فرمود: "العمل العمل، ثم النهایهًْ النهایهًْ، و الاستقامهًْ الاستقامهًْ، ثم الصبر و الورع... پشتکار داشته باشید و به سرانجام برسانید و استقامت و مداومت به خرج دهید و آن را به چاشنی شکیبایی و پارسایی بیامیزید". (خطبه ۱۷۶). روز جنگ جمل، در حالی که پرچم را به دست محمّد حنفیّه می داد، امر کرد: "اَرْمِ بِبَصَرِکَ اَقْصَى الْقَوْمِ". یعنی در جنگ فقط پیاده‌ نظام را نبین، بلکه نگاهت را تا عمق فرماندهی دشمن و نقشه و تحرکاتش بیفکن. و از کم و کیف نقشه ها و محاسباتش آگاه باش". 🔶 جنگ ما با اسرائیل و آمریکا، جنگ ترکیبی و روندی است، نه موضعی و نقطه ای و مقطعی. در این مصاف، اهل تکلیف تا عمق جبهه دشمن پیش تاخته و ضربات راهبردی ترمیم ناپذیر زده اند؛ و اهل غفلت یا خیانت، برای نفوذ و ضربه زدن دشمن معبر و منفذ باقی گذاشته اند. در جنگ ترکیبی باید تمرکز حریف را بر هم زد و ابتکار عمل را به دست گرفت؛ و در عین حال، تحرکات میدانی او را از آنچه در عمق اتاق فرماندهی اش می گذرد، باز شناخت. شجاعت و سلحشوری و رزمندگی، هیچ منافاتی با درایت و تدبیر و طراحی ندارد. 🔶 به تعبیر شهید ابومهدی مهندس "در مواقع بحران، به عقلی سرد و قلبی گرم نیاز داریم...اگر جای این دو بر عکس شود، هرج و مرج می‌شود". قطعا، حتما و فورا باید سرانگشتان مزدوران پیاده‌ دشمن را زد؛ در عین حال باید اهتمام عمده بر رصد اتاق فرماندهی او و زدن ضربات راهبردی پیاپی باشد، چنان که به فضل الهی در مقاطع بسیاری طی چند دهه اخیر در عراق و سوریه و لبنان و یمن و فلسطین [و...] رخ داده است. 🔸 : آقای محمد ایمانی 🆔 @tahlil_shjr
راهبردِ «جنگ» در سیاست خارجیِ جمهوری اسلامی ایران 🔶 نظام در شرایط جنگی چه راهبردی را در حوزۀ سیاست خارجی پیش می‌گیرد؟ در مواجهه با تهدید و پاسخِ تهدید، در مواجهه با خرابکاریِ داخلی توسّط دشمن خارجی (مانند عملیات تروریستی در مسیر گلزار شهدای کرمان) و برای پاسخ به آن، چه راهبردی را پی میگیرد؟ آیا باید کاملاً علنی و پرسروصدا اقدام قاطع بکند تا افکار عمومی راضی شوند؟ «پیچیدگیِ ذاتیِ سیاست خارجی» چه اقتضائی دارد؟ 🔶 جمع پارادوکسیکال! مسلّماً اولویّت هیچ کشور و نظام و مردمی ورود سریع و بی‌مهابا به صحنۀ درگیریِ نظامی با دشمن خارجی نیست. چرا که تبَعات آن میتواند تا سال‌ها فرایند پیشرفت کشورها را دچار اخلال کند. بنابراین در صحنۀ سیاست خارجی باید طوری عمل کنیم که در عین اینکه احتمالِ ورود به درگیری مستقیم نظامی در کمترین حدّ ممکن است، بیشترین ضربه و آسیبِ ممکن را به دشمن وارد کند و این ضربه چنان دردآور باشد که او را پشیمان کرده و محاسباتش را برای آینده دستخوش تغییر کند. سؤال این است که این چگونه ممکن است؟ جمع بین این دو با چه راهبردی امکانپذیر است؟ 🔶 پاسخ را قاعدتاً باید در سخنان «معمارِ نوین امنیت‌ملّی ایران طی چهار دهۀ اخیر» جستجو کرد. یعنی کسیکه در عین اینکه توانسته در بحرانی‌ترین شرایط بین‌المللی (که کشور پیوسته از طرف مرزهایش تهدید میشد)، امنیّت ملّی کشور را در بالاترین سطح ممکن تأمین کند، در متن همین امنیّت داخلی، در بیرون مرزها هم در بالاترین سطح ممکن با دشمن خارجی درگیر شده و در میدان‌ها مختلف او را شکست داده است. (فقط دو قلم آن، شکست آمریکا در صحنۀ سوریه و شکست عربستان در صحنۀ یمن است) 🔶 کسی که توانسته در تجربه‌ای 35 ساله بین این دو امرِ به‌ظاهر متضادّ را جمع کند، قاعدتاً از هوشمندی و ذکاوت بالایی در حوزۀ امنیّت ملّی و سیاست خارجی برخوردار است. فعلاً در صدد تبیین و شرح این موضوع نیستیم؛ بلکه فقط میخواهیم نگاهی از دور، به آن «راهبرد کلان»ـی داشته باشیم که ایشان برای سیاست خارجی طی این سال‌ها پیش گرفته است. 🔶 «تقیّه» به‌مثابه یک راهبرد تمدّنی رهبر معظم انقلاب در اوّلین سال رهبری‌ یعنی تاریخ 1368/11/09 راهبرد و سیاست کلان جمهوری اسلامی ایران (آنچنانکه هم منافع ملّی را در این «نظام سلطه» تأمین کند و هم جهتگیری انقلابیِ نظام را بتواند حفظ کند) اینطور بیان کرده اند: 🔶 «سياست خارجى ما به سه اصل عزت و حكمت و رعايت تقيّه- در آن مواردى كه بايد تقيّه كرد- متكى باشد... وقتى از تقيّه صحبت مى‌كنيم، ممكن است بگوييد تقيّه متعلق به آن زمانى بود كه دولتِ مسلّطى بر سركار بود و ما هم مخفى بوديم و از ترس او چيزى نمى‌گفتيم. نه، همان وقت هم تقيّه مسئله‌ى تَرس نبود. 🔶 «التّقيّة تُرسُ المؤمن» تقيه سپر مؤمن است. سپر را كجا به كار مى‌برند؟ سپر در ميدان جنگ مورد استفاده قرار مى‌گيرد و به هنگام درگيرى به كار مى‌آيد. پس، تقيّه در زمينه‌ى درگيرى است؛ چونان تُرس و حرز و سنگر و سپر است. همان وقت هم اين‌گونه بود. وقتى تقيه مى‌كرديم، معنايش اين بود كه ضربه‌ى شمشير را بر پيكر نحس دشمن وارد مى‌كرديم؛ اما طورى كه او نه شمشير و نه دستى كه شمشير را گرفته و نه بلند كردن و نه فرود آمدن آن را ببيند و بفهمد، بلكه فقط دردش را احساس كند. تقيه، اين بود. 🔶 آن‌هايى كه در آن روز (مبارزاتِ انقلاب اسلامی) تقيه مى‌كردند، همين‌طور تقيه مى‌كردند. آن‌ها مخفيانه و دور از چشم دشمن، در خانه‌هاى پنهان، با هزار ملاحظه و مراقبت، مثلاً اعلاميه تنظيم مى‌كردند كه وقتى پخش مى‌شد، به‌كلى آبروى نظام طاغوتی را مى‌برد. 🔶 اين كار، مثل ضربه‌ى شمشير بود كه وقتى بلند مى‌شد، بر كمر و فرق دشمن مى‌خورد. بنابراين، تقيه مى‌كرديم؛ يعنى نمى‌گذاشتيم كه دشمن بفهمد چه كارى انجام مى‌گيرد. تقيه سپر بود و تقيه‌كننده پشت سپر مخفى مى‌شد. معناى تقيه اين است. الآن هم همين معنا را مى‌دهد.» 🔶 یکبار دیگر سیاست های جمهوری اسلامی ایران طی دهه‌های اخیر را مرور کنیم: اساساً ایجاد و تقویتِ جبهۀ مقاومت (چه عراق و سوریه، چه حزب‌الله لبنان و چه حماسِ فلسطین و چه الحوثیِ یمن) که امروز گلوی اسرائیل و آمریکا را در منطقه دارد می‌فشارد، بر اساس همین راهبرد پیش رفته است. پس نباید توقّع داشته باشیم نظام از این سیاستی که طی این سالها اینچنین «جواب داده» دست بردارد. 🔸 : آقای علی‌رضا ملااحمدی 🆔 @tahlil_shjr
حماس، ناشر فکر انقلابی در جهان اسلام 🔶 حماس محبوب است چون به نماد مقاومت و ایستادگی در برابر دیکتاتوری جهانی و استکبار سیاسی در مقابل تحقیر جهان اسلام بدل شده است. از طرف دیگر حماس صاحب اندیشه اسلام گرای اخوانی و در عمل نه از نوع مسامحه طلب و سازشکار که از مدل مقاوم و انقلابی است و حضور این جریان در هر کشوری منجر به توسعه این فکر در آنجا می‌شود. 🔶 چه فرصتی بالاتر از این برای ما؟! برای ما که هنوز نتوانستیم ادبیاتی خلق کنیم که در جهان اهل سنت بر اساس مشترکات، نگاه ظلم ستیز سازش ناپذیر که روح انقلاب اسلامی امام بوده را بیان و عرضه کنیم، چه چیزی بهتر از حماس که در واقع دارد هدفی که ما داریم را محقق می‌کند. حضور پررنگ حمساوی ها در برخی کشورها مثل ترکیه و مالزی و... می‌تواند نشانه مثبتی از آینده انقلابی تر برای مردم و جریانات فکری این کشورهای مهم و موثر باشد. 🔶 هر چه حماس در جهان پررنگ تر باشد گویی شعارهای امام پررنگ تر شده است چرا که آن مرد الهی برخلاف برخی، از دعواهای مذهبی عبور کرده بود و بجای دوگانه شیعه سنی، پیروی دوگانه اسلام ناب و اسلام آمریکایی بود که بر استضعاف و استکبار و همراهی یا مبارزه با طاغوت سوار است. 🔸 : آقای علیرضا کمیلی 🆔 @tahlil_shjr
✅ ورای سادگی 🔶 فقط کافیست نگاه کنیم صحنه چقدر پیچیده است؛ آن وقت دیگر بر سر راه حل ها یا تحلیل های ساده نزاع نخواهیم کرد. هر کسی یک تکه از داستان را می گوید غافل از اینکه فقط نسخه کامل داستان به درد تصمیم گیری می خورد. اسرائیل شکست بزرگی خورده اما این بدان معنا نیست که از درگیری بیشتر ناتوان است. هر ضربه ای که می زند پاسخش را پیشاپیش در نبرد طوفان الاقصی دریافت کرده اما اگر پاسخ معادل، پس از ضربه، دریافت نکند، طبیعی است که سراغ ضربه های بزرگ تر برای ترمیم زخمی که خورده خواهد رفت. 🔶 اسرائیل می خواهد آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند اما نه آمریکا و نه اسرائیل هیچ یک خود داوطلب جنگ با ایران نیستند و بیش از هر چیز از چنین رویارویی می ترسند. اگر آمریکا می خواست با ایران بجنگند، هیچ وقت بهانه ای بهتر از طوفان الاقصی پیدا نمی کرد. ضربات کنونی چند جبهه ای به آمریکا و اسرائیل بسیار ارزشمند است اما زیر آستانه ای قرار دارد که آنها را به تغییر محاسبه درباره تداوم کمپین ترور وادار کند. ضربات قوی تر لازم است و همزمان باید این پیش فرض را داشت که آمریکا و اسرائیل آستانه خود برای ورود به درگیری بزرگ را هم بسیار بالا برده اند و بنابراین تهدید به جنگ بزرگ فعلا فاقد ارزش راهبردی است و نباید آن را از هیچ طرفی جدی گرفت. 🔶 ضربه درون سرزمین های اشغالی از هر ضربه ای به اسرائیل کارآمدتر است اما اگر موازنه ضربات درون و بیرون سرزمین های اشغالی به هم بخورد، ضربات درونی به اسرائیل هم رو به افول خواهد رفت. قصد تطویل ندارم. خواستم بگویم مفاهیم حمله، دفاع، عملیات اطلاعاتی، عملیات نظامی، بازدارندگی و موازنه چنان تغییر ماهیت داده اند که به آسانی می توان با متغیرهای درست معادلات غلط ساخت. هوشیار باشیم. 🔸 : آقای مهدی محمدی 🆔 @tahlil_shjr
شهید حاج قاسم سلیمانی امتی‌ترین یا ملی‌ترین فرد؟ 🔶 ۲ سال پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی شهید قاسم سلیمانی را امتی‌ترین و ملی‌ترین فرد نامیدند. شخصیت امتی حاج قاسم را از رسانه‌ها و تریبون‌ها و مکتوبات زیاد دیده، شنیده و خوانده‌ایم، اما شخصیت ملّی حاج قاسم را چطور؟ اگر امروز از دانشجویان و دانش آموزان بپرسیم یک شخصیت ملی گرا را نام ببرند، آیا حاج قاسم هم در میان گزینه‌های آنها هست یا فقط دکتر مصدق و امثال او را نام خواهند برد، چرا؟ غیر از این است که در سریال‌ها، کتب تاریخی مدرسه و غیره همین را به آنها گفته ایم؟ 🔶 اگر ۱۰ سال بعد هم در دانشگاه و دبیرستان این سوال را تکرار کنید جواب همان است، چون ما از کارهایی که شهید سلیمانی برای امنیت ایران و منافع ملی کشورش انجام داده است چیزی نمی‌گوییم. لذا اگر تلویزیون‌های معاند بگویند امثال شهید سلیمانی و سید رضی و ...، سرداران ایرانی نیستند بلکه برای کشورهای دیگر جنگیده اند، نباید انتظار داشته باشیم نوجوانان و جوانان ما ۱۰ سال بعد شهید حاج قاسم سلیمانی را ملی‌ترین فرد بدانند. برای پردازش و تصویرگری صحیح و جامع شخصیت امتی‌ترین و ملی‌ترین فرد ایرانی یعنی شهید حاج قاسم سلیمانی باید از هم اکنون کار کرد هرچند ۴ سال دیر شده...! 🔸 : آقای دکتر قاسم حبیب زاده؛ کارشناس مسائل سیاسی 🆔 @tahlil_shjr
به‌سوی نهضتِ تکریم مادران؛ کلیشه‌زدایی از ذهنیت مردان درباره کار خانه 🔶 در یک ارزیابی کلان می‌توان گفت ذهنیت عمومی مردان درباره نقش‌های زنان در خانه این است که کار خانه یک فعالیت ساده، راحت، بسیط و بدون نیاز به صرف زمان طولانی است. براساس همین تصور نیز کار خانگی زنان را در مقایسه با فعالیت شغلی بیرون از خانه خود بی‌ارزش‌تر و کم‌اثر تلقی می‌کنند. اینجا سعی دارم با یادآوری برخی از صدها مشقتِ فعالیت‌های زنان در خانواده در حد چند یادداشت به تعدیل این ذهنیت در مردان و جامعه بپردازم. 🔶 زنان نقش‌های متعدد و متکثری در خانه دارند که یکی از آنها مادری‌ست. مادری در کنار شیرینی‌ها و رشدی که برای زن دارد، سختی‌ها و مشقت‌ها و استرس‌های بسیاری را نیز به آنها تحمیل می‌کند. یکی از کوچکترین مؤونه‌های مادری برای زنان، مختل شدن تمام لحظات شیرینی‌ست که سهم عادی تمام افراد از زندگی به شمار می‌رود. در ادامه به برخی از آنها اشاره می‌کنم. خوابِ شب ابتدایی‌ترین سهم یک انسان از زندگی‌ست که مادران (به‌ویژه مادران چند فرزند) از آن برخوردار نیستند. شب‌بیداری در دوران بارداری، شیردهی و بیماری فرزند که واقعیتِ روتین زندگی مادران است، در غیر این شرایط نیز رسیدگی‌های مادرانه مانند آب دادن نصف شب به بچه، کشیدن پتو روی بچه و... معمولا خواب راحت و بدون وقفه را از زنان سلب می‌کند. 🔶 غذا خوردنِ بدون مزاحم یکی دیگر از لحظاتی‌ست که همه افراد از آن برخوردارند به جز مادران. همه افراد دوست دارند لحظه‌ای سر سفره نشسته‌اند (مخصوصا وقتی غذای مورد علاقه‌شان در سفره است) بدون دغدغه و مزاحم با دل سر غذا بخورند. اما این خواسته برای مادران قفل است. زیرا همواره کسانی هستند که مادر مجبور به شِیر کردن لحظات سفره خود با آنهاست. 🔶 صرف نظر از زحمت آنها برای آماده‌سازی غذا، چیدمان سفره و جمع کردن آن پس از اتمام غذا، همین که در لحظه سرو غذا آنها باید یک قاشق به سمت دهان خود ببرند و یک قاشق به سمت دهان بچه، خودش به تنهایی برای سرد شدن غذا و ایجاد اختلال در فرآیندِ لذت‌بخشِ خوردنِ غذای مورد علاقه کافی‌ست. مادران حتی این وضعیت را موقعیت‌هایی چون رستوران، مهمانی و... نیز تجربه می‌کنند. 🔶 داشتن لحظات اختصاصی برای تجربه‌ی امر دینی و اتصال به عالم معنا که برای ما مذهبی‌ها در مراسمات مذهبی و هیات اتفاق می‌افتد برای مادران بسیار سخت و دور از دسترس است. لحظات حضور مادران در هیئات مذهبی عزا یا جشن غالبا معطوف به نگهداری یا رسیدگی به فرزندان است. برای مادرانی که فرزند زیر 2 سال دارند که حتی نماز خواندن‌شان نیز غالبا با استرس و مزاحمت کودک همراه است. 🔶 تفریح، مطالعه، همراهی با دوستان و رفقای سابق و بسیاری دیگر از اموری که به راحتی در زندگی اکثر مردان جای خاص خود را دارند در زیست مادران مفقودند. مادری تنها شغلِ بدون رخصت در جهان است که هیچ لحظه و ساعتی رهایی از وظایف و بایدهای آن امکان ندارد. در نظر داشته باشید که موارد ذکر شده در این یادداشت صرفا بخش کوچکی از مشقت‌های فعالیت زن در خانواده است که از منظر یک مرد به عنوان شاهد از دور و نه تجربه زیسته ذکر شدند. 🔶 در پایان باید گفت که تقدیر و تکریم مادران جز با شالوده‌شکنی و کلیشه‌زدایی از ذهنیت مردان درباره کم‌ارزشی فعالیت زن در خانه محقق نمی‌شود. باید به نهضتِ اجتماعیِ تقدیر و تکریم مادران از رهگذر تغییر فاهمه عمومی مردان اندیشید. ضمنا ماموریت این یادداشت، ذکر مشقت‌های مادری برای مردان بود وگرنه لیست مفصلی از لحظات شیرین تجربه مادری (که تجربه زیسته مردان فاقد آن است) و آثار و نتایج مادری برای رشد فردی زنان قابل ذکر است. 🔸 : آقای دکتر ابوالفضل اقبالی؛ پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده 🆔 @tahlil_shjr
✅ رسالت کشف حجاب در ایران 🔶 با به پایان رسیدن تاریخ مصرف استبداد سنتی قجری، ایران وارد فاز جدیدی از سلطنت به نام " استبداد مدرن" شد. برای رسیدن ایرانیان به این برهه زمانی، منورالفکران داخلی و استعمار خارجی به ویژه بریتانیا بیش از یک دهه با تبلیغات رسانه ای همان زمان از تلگراف و روزنامه تا سخنرانی ها و گردهمایی ها، اذهان ایرانیان را برای ورود به عرصه جدیدی از حاکمیت آماده کردند. طوری که تحمیل رضاخان به ایران با ممانعت اقشار مردم روبه رو نشود. 🔶 از مهمترین گزاره های استبداد مدرن، رشد و توسعه به سبک فرنگ، منهای هویت دینی و اسلامی و عرفی جامعه بود. طوری که تنها راه حل برون رفت کشور از بحران عقب ماندگی و جهل سیاسی، نوگرایی و غرب زدگی بود! بدون در نظر گرفتن هویت و تاریخ دینی ایرانیان. اما نکته حائز اهمیت اینجا بود که از مدرنیته و توسعه به سبک غرب بیش از آنکه اقتصاد و شاخص رشد و رفاه اجتماعی آن به ایرانیان برسد، ظواهر ضد دینی و تشریفات آن به ایران رسیده بود. به نوعی به جای غرب، غرب زدگی آن به ما رسیده بود! 🔶 رضاخان که در سیاست، لائیسیته و در فرهنگ، سراپا غرب زدگی را به نام "نوگرایی" به خرد ایرانیان داد، یکی از گزاره های توسعه و ترقی ایرانیان رامفهوم جدیدی از نگاه به زن می دانست که باید از پستوها بیرون آمده و مسیر ترقی را طی کنند و این مهم گویا میسر نبود جز با کشف حجاب زنان! با همه این اوصاف در همان برهه زمانی بر همگان معلوم شد رضاخان مهره انگلیس برای اسلام زدایی در ایران بود و این را خود نوگرایان ضد دین هم می‌دانستند که هیچ رابطه ای بین کشف حجاب زنان با ورود آنان به عرصه اجتماع وجود ندارد. 🔶 نتیجه آنکه بنا نبود کشف حجاب در خودش باقی بماند، هدف اساسی، حذف تدریجی اسلام بود که خوشایند انگلیسی ها نبود. انگلیسی ها هرجا با لو رفتن سیاست هایشان توسط علما، کینه ای به دل می گرفتند با یک مهره ایرانی آن را پاسخ می دادند. مقوله "کشف حجاب" نیز یک سیاست جدید بود که رسالت آن در کمرنگ کردن "عفاف و حیا" به عنوان بخش مهمی از هویت ایرانیان بود. خوش رقصی استبداد و غرب زدگان داخلی برای غرب، اجازه داد به ازای ابقاء تاج و تخت ملوکانه، غرب چندصد ساله برای ایران چندهزارساله نسخه فرهنگی بپیچد. 🆔 @tahlil_shjr
✅ بی‌بی‌سی: انصارالله می‌تواند اشک اقتصاد غرب را دربیاورد 🔶 شبکه دولتی انگلیس می‌گوید: در صورت انسداد تنگه باب‌المندب و دریای سرخ از سوی انصارالله یمن، اشک اقتصاد غرب درخواهد آمد. 🔶 وب‌سایت بی‌بی‌سی نوشت: آنچه در هفته‌های اخیر در دریای سرخ رخ داده، زورآزمایی کم‌سابقه و خطرآفرینی است که یک طرف آن «محور مقاومت» به رهبری ایران قرار گرفته و طرف دیگر، قدرت‌های غربی مثل آمریکا و بریتانیا هستند. هدف تهدیدهای بریتانیا، بازداشتن انصارالله از ادامه حملاتش است. اما این گروه می‌گوید که نه‌تنها به حملاتش ادامه می‌دهد، بلکه مشخصا به آمریکا نیز پاسخی سخت خواهد داد. 🔶 چرا این منطقه تا این حد حساسیت‌آفرین است؟ دریای سرخ، تنگه باب‌المندب را به کانال سوئز وصل می‌کند که یکی از مهم‌ترین شاهراه‌های تجارت بین‌المللی جهان است و حدود ۱۰درصد از کل تجارت جهانی و ۳۰درصد از کل حمل‌ونقل کانتینری دریایی جهان از این مسیر عبور می‌کند. در ۲۵ سال اخیر، ظرفیت کشتی‌های باربری کانتینری، چهار برابر شده. به همین دلیل، دشوار نیست که از اهمیت امنیت کشتیرانی در این منطقه برای اقتصاد اروپا و جهان سخن گفت. 🔶 در سال ۲۰۲۱، وقتی کانال سوئز به دلیل اشتباه یک کشتی باربری به مدت شش روز مسدود شد، گزارش‌هایی تکان‌دهنده‌ درباره میزان خسارت مالی مسدود ماندن این کانال منتشر شدند. شرکت بیمه «آلیانز» تخمین زد هر روز بسته بودن سوئز، ۶ تا ۱۰میلیارد دلار به اقتصاد جهانی ضرر زده است. همچنین رسانه‌های تخصصی تجارت جهانی به نام «لویدز لیست» تخمین زد که روزانه کالاهایی با ارزش نزدیک به ۱۰میلیارد دلار از کانال سوئز عبور می‌کنند. 🔶 همه کشتی‌ها، برای انتقال بارشان، ناچارند سراسر دریای سرخ را طی کنند و از تنگه باب‌المندب بگذرند؛ که یک طرف آن در کنترل یمن است. اخلال در این مسیر بدین معناست که کشتی‌های باربری به جای مسیر بسیار کوتاه‌تر موجود باید کل قاره عظیم آفریقا را در زمانی نزدیک به دو هفته دور بزنند؛ که می‌توند اشک اقتصاد جهان [غرب] را دربیاورد. 🔶 گروه حوثی‌ها که در ابتدای جنگ داخلی یمن با تسلیحاتی نه‌چندان مؤثر به برخی کشتی‌ها حمله می‌کردند، حالا به یک نیروی نظامی بسیار مجهز‌تر تبدیل شده‌اند. آنها این پیشرفت نظامی را به رقابت ایران و عربستان مدیونند که موجب شد تهران در حمایت از حوثی‌ها، امتیازهای بالایی ببیند. از دیرباز راه‌حل قدرت‌های بزرگ برای حفظ امنیت مسیر کشتیرانی دریای سرخ، حضور پررنگ نظامی بود. 🔶 تلاش غرب برای تسلط کامل بر منطقه به حدی جدی بود که وقتی در سال ۱۹۵۶، عبدالناصر رئیس‌جمهور مصر با الهام از نهضت ملی‌شدن نفت در ایران، کانال سوئز را ملی اعلام کرد، بریتانیا، فرانسه و اسرائیل به مصر حمله کردند وکانال به مدت پنج ماه بسته شود. اما اکنون، اهمیت سوئز و دریای سرخ به حدی است که بسته ماندن پنج ماهه آنه، اقتصاد جهانی را به زانو درمی‌آورد. 🔶 دریای سرخ دیگر یک حیاط‌خلوت دورافتاده برای امپراتوری‌های اروپایی محسوب نمی‌شود. وضعیت منطقه به شکلی است که می‌تواند شبیه به چند نقطه استراتژیک دیگر مانند دریای جنوبی چین، خلیج‌فارس و مدیترانه، به یکی از شلوغ‌ترین دریاها از نظر حضور نظامی تبدیل شود. 🆔 @tahlil_shjr