eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امام خمینی و ✍امام خمینی پرچمدار قیام لله در عصر اخیر و یکی از مبانی آن سلوک معنوی ایشان بود. سلوک امام در مکتب عرفانی آیت‌الله شاه‌آبادی، ایشان را به انقلابی همه جانبه در اجتماع مسلمین پیوند داد و مبارزه سیاسی نه تنها این سلوک معنوی را تضعیف نکرد که خود برخاسته از روح عرفانی امام بود. مکتب عرفانی تهران مولفه‌هایی دارد و پرچمدارانی، که امام خمینی از طریق آیت الله شاه‌آبادی منتسب به آن است. مکتب عرفانی تهران نیز گویا ریشه در مکتب سامرا دارد که در جای خود به آن پرداخته‌ایم. علاوه بر این، امام خمینی در دوران تحصیل و تدریس در قم، پیوسته با حوزه تهران و بدنه اجتماعی آن در ارتباط بود و نمونه‌های متعددی از آن در دست است‌. امام با دختر یکی از علمای تهران ازدواج کردند، با آیت‌الله کاشانی ارتباطی مستمر داشتند، ایام تعطیل را در تهران به سر می‌بردند و بعدها نیز یکی از مهمترین حلقه‌های درسی ایشان در حوزه علمیه قم متشکل از طلاب تهرانی بود. طلابی که بعدها در خط مقدم مبارزه با طاغوت قرارگرفتند. حتی نمونه‌هایی یافت میشود که نشان دهنده اهتمام ایشان به لزوم حفظ و هدایت خط مبارزه در تهران به عنوان خط مقدم این حرکت بزرگ است. از این‌رو برخی از برجسته‌ترین شاگردان امام از همان آغاز به تهران هجرت می‌کنند تا ضمن برانگیختن حوزویان تهران در مسیر نهضت، پیوند مردم با نهضت را عمیق‌تر کنند و چه خون دلها که در این راه متحمل نشدند. گرچه انقلاب از قم آغاز شد، اما در تمام سالهایی که پیشوای نهضت در تبعید به‌سر می‌برد، خط انقلاب در تهران ادامه یافت، رهبران روحانی نهضت در خط مقدم تهران به مبارزه ادامه دادند تا به پیروزی نهایی منجر شد و پیشوای نهضت به تهران بازگشت. گمان اینکه پس از پیروزی انقلاب، نقش حوزه و روحانیت در حفظ انقلاب در شهر قم تبلور می‌یابد، یک خطای راهبردی بود که موجب تضعیف خط مقدم مبارزه یعنی تهران از حضور علمای اثرگذار شد. همه چیز در تهران تقویت شد و نهاد روحانیت که نقش تربیتی و هدایتی در اجتماع دارد عمدتا منحصر در قم به فعالیت خود ادامه داد و به این ترتیب، ارتباط میان حوزه و مردم، حوزه و دانشگاه و حوزه و حاکمیت دچار ضعف شد. حوزه‌ای که با لحاظ کلیت آن، در تهران باید به صورت فعال و اثرگذار و پاسخگو ادامه می‌یافت، در قم به نهادی مطالبه گر و نه پاسخگو تبدیل شد! 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍امروز ۱۵ خرداد در شهر کاشان توفیق یافتم، همراه با آقای افشین عاطفی نوه آیت‌الله حاج شیخ محمد غروی کاشانی چند دقیقه‌ای به گفتگو بنشینم و بعد از بازدید از خانه پدری آیت‌الله غروی، بر مزار ایشان فاتحه‌ای بخوانم. 🔸آیت‌الله غروی کاشانی از شاگردان آخوند ملا حبیب الله شریف، آخوند کاشی، میرزای نائینی، آقا سید ابوالحسن اصفهانی، و آقا ضیاءالدین عراقی، در سال ۱۳۲۸ پس از ماجرای فتوا علیه سلیمان برجیس یهودی بهائی شده که به قتل او توسط فدائیان اسلام انجامید از کاشان به تهران آمد. در جلسه استقبال، مرحوم آیت‌الله شیخ محمدرضا تنکابنی خطاب به آیت‌الله غروی گفت: بحمدالله با ورود جنابعالی تهران از فقر علمی به در آمد! 🔹در سال ۱۳۴۱ ش که روحانیون و مراجع قم به مخالفت با رژیم شاه در رابطه با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی برخاستند، روحانیون تهران نیز به‌منظور مخالفت با رفراندوم شاه و پشتیبانی از مراجع قم در منزل آیت‌الله غروی اجتماع کردند که همگی دستگیر و در زندان قزل‌قلعه زندانی شدند. در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، آیت‌الله غروی اولین روحانی بزرگ تهران بود که طی اعلامیه‌هایی، مردم را به تبعیت از امام خمینی تشویق کرد و همین موضعگیری شجاعانه نیز باعث دستگیری و گرفتاری زیاد وی شد. حتی شاه شخصاً دستور داد تلفن منزل او را قطع کرده و نام وی را از دفتر تلفن حذف کنند و کسی حق ملاقات با او را نداشته باشد. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله سید محمدصادق لواسانی در کنار مرحوم حجت الاسلام والمسلمین فلسفی، آیت الله وحید خراسانی و برخی از اهل منبر تهران 🔹گزارشی خواندنی از اقدامات علمای تهران در روزهای نیمه خرداد ۴۲ 👇 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠گزارشی خواندنی از اقدامات علمای تهران در روزهای نیمه خرداد ۴۲ ✍ صبح روز ۱۵ خرداد (۱۳۴۲) جمعی از علمای مشهور تهران راهی منزل حجت‌الاسلام آقای میشوند که راجع به دستگیری آقای و سایر وعاظ و آزادی آنها مذاکره کنند... علما از منزل آقای لواسانی به منزل مرحوم آقا سید احمد نخجوانی میروند که در بین راه مواجه با سیل جمعیت و تظاهرات مردم و تیراندازی می‌شوند. آقای و چهارتن از آقایان مرحوم حاج آقا باقر قمی، حاج ، آقای و آقای سید محمدحسین از آنجا به منزل آقای حاج رفته و یک شبانه روز در آنجا می‌مانند و درباره نحوه اقدامی که باید انجام گیرد گفتگو میکنند. این عده سپس به منزل آقای سید علینقی تهرانی میروند و چون اطلاع می‌یابند که را به تهران آورده و بازداشت کرده‌اند تصمیم میگیرند آنها نیز دستجمعی خود را به شهربانی معرفی کنند تا مانند آیت‌الله خمینی بازداشت شوند. 🔹صبح جمعه ۱۷ خرداد حدود ۵۰ نفر از علمای زبده تهران در منزل آقای حضور یافته و خود را آماده می‌کنند که راهی شهربانی گردند. در همین موقع گویا سرهنگ طاهری و نفرات او می‌رسند و همه آقایان را به شهربانی جلب نموده و به همان اتاقی که آقای فلسفی و سایر وعاظ تهران را نگه داشته بودند می‌برند. یکصد نفر از علما و اهل منبر را در همان یک اتاق جا می‌دهند به طوری که شب هنگام از تنگی جا ناچار همه متصل به هم می‌خوابند. ولی چون دستگیری علما که هر کدام امام جماعت با نفوذ یک محله و نقطه تهران بودند علاوه بر بازداشت وعاظ ممکن بود هیجان عمومی بیشتری را از جانب مردم در پی داشته باشد. مضافاً که علما گفته بودند ما خود آماده بودیم که به شهربانی بیاییم، علما را آزاد میکنند ولی آنها از رفتن امتناع می‌ورزند. بعضی را مجبور به رفتن میکنند اما آقای فلسفی و بقیه اهل منبر و چند تن از ائمه جماعت را نگاه می‌دارند. 🔸پس از آزادی علمای تهران و اجتماع مراجع قم و مشهد و علمای بزرگ شهرستانها، حضرت آیت‌الله گلپایگانی به علمای تهران پیغام میدهند که اگر صلاح هست من هم بیایم. ولی علمای تهران در جواب می‌گویند صلاح نیست شما بیایید. در قم بمانید تا سنگر خالی نماند؛ مبادا دشمن به آن دستبرد بزند. 📚نهضت روحانیون ایران ج۴ ص۸۵ و ۸۶ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷تصویری از فقیه و عارف عظیم الشأن حاج آقا بزرگ ساوجی که به تازگی در کتاب مسیحای شهر منتشر شده است. ▫️حاج آقا بزرگ ساوجی از شاگردان سلوکی آخوند ملا فتحعلی سلطان آبادی و آخوند ملاحسینقلی همدانی، در سامرا با حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی هم‌حجره بود‌ و با یکدیگر حشر و نشر داشتند. هر دو نیز پس از وصول به مراتب بالای علمی، به ایران بازگشتند؛ شیخ عبدالکریم در قم سکونت یافت و حاج آقابزرگ ساوجی تهران را برای سکونت و افاضات علمی خود برگزید و در مدرسۀ سپهسالار جدید، مدرسۀ حکیم هاشم و مدرسۀ مروی به تدریس مشغول شد. ▫️آقا سید مهدی قوام و آقا سید رضا دربندی از شاگردان سلوکی حاج آقا بزرگ ساوجی بودند. ▫️یکی از فرزندان ایشان چنین حکایت می‌کند: یک روز تابستان که به اتفاق ایشان به حمام رفته بودم، در مراجعت، سائلی از ایشان تقاضاى کمک کرد و آقا مبلغى جزئى به ایشان دادند؛ ولى سائل نرفت و گفت: آقا من لباس ندارم. گفتند: تا منزل همراه من بیا. همین‏که به منزل رسیدند، در راهرو، لباس سفید خود را درآورده و به سائل دادند. مادرم خیلى ناراحت شد و گفت: شما که لباس دیگری ندارید؛ آقا فرمودند: چند روزى از خانه خارج نمى‏شوم تا لباس تهیه شود. ▫️مرحوم حاج سید مهدی قوام از فرزند آن بزرگوار نقل می‌کرد: هنگامی که پیکر مطهر پدرم را از خانه می‌بردند، مادرم به من گفت: این جنازۀ پدر شما نیست که می‌برند، بلکه اینها مَلَکی را با خود می‌برند. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍روزهایی که گذشت سالروز درگذشت آیت‌الله نقوی قائنی مفسر و شارح نهج‌البلاغه بود. 🔹ایشان در سال ۱۳۲۹ش وقتی به منظور عزیمت به حوزه نجف به تهران آمده بود، در مدرسه رضائیه نزد دایی خود آیت‌الله سید محمد سعادت مصطفوی (پدر آیات سید حسن و سید حسین مصطفوی) به تحصیل فلسفه پرداخت و در مدرسه سپهسالار جدید از محضر آیت‌الله شیخ عبدالحسین ابن الدین استفاده کرد. آیت‌الله نقوی بعد از تکمیل تحصیلات خود در حوزه علمیه قم و نجف، در سال ۱۳۴۸ به تهران آمد و در حدود ۵۰ سال تا هنگام وفات در حوزه تهران به تدریس پرداخت. 🔹آیت‌الله نقوی درباره تدریس خود در حوزه تهران می‌فرمود: «وقتی هم آمدم تهران در ابتدا سه چهار سال در [مدرسه علمیه] سپهسالار... جنب مدرسۀ مروی، اشارات و منظومه و فلسفه را درس میدادم. آقا مهدی حائری پسر مرحوم حاج شیخ، در فلسفه وارد بود و آنجا درس میگفت. سال ۱۳۴۸ که به تهران آمدم ایشان رفته بودند؛ تدریس فلسفه را به من واگذار کردند... سه- چهار سالی که مروی بودم فلسفه درس دادم، دو سه مرتبه شرح منظومه گفتم، اشارات و اسفار گفتم. از دانشگاه هم خیلی می‌آمدند. بعد از آن، تدریس فلسفه را رها کردم، مدرسه را هم ترک کردم. فقط یکی دو نفر خصوصی در خانه، پیش من فلسفه می‌خواندند. بعد از آن به مدرسه چهلستون رفتم. در آنجا یک چند سالی شرح لمعه درس دادم... حدود دو سال هم، در مدرسه شیخ عبدالحسین، مدرسه آقای خسروشاهی بودم... مکاسب را من میگفتم و بعد آقای مجتهدی دعوت کرد که برای تدریس بروم مدرسه ایشان. حدود هفت سال آخر حیات ایشان، در همان مدرسه حضور داشتم.» 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
▪️به مناسبت شهادت آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ در زندان قزل قلعه ▫️آیت‌الله سعیدی در سال ۱۳۴۵ به درخواست اهالی محله غیاثی از قم به تهران آمد و در مسجد موسی بن جعفر علیه السلام به اقامه جماعت، تبلیغ، تدریس و مبارزه مشغول شد. 📃امام خمینی در تاریخ ۱۵ بهمن ۱۳۴۴ نامه‌ای از نجف برای آیت‌الله سعیدی فرستادند: «از اینکه به تهران تشریف برده‌اید از جهتی خوشوقت شدم. چون از هرجا بیشتر احتیاج به علمای عاملین دارد. مساعی جمیله جنابعالی مورد تقدیر و تشکر است.» 📚شهید آیت‌الله سید محمدرضا سعیدی به روایت اسناد ص۳۹ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓۲۷ خرداد سالروز رحلت آیت‌الله سید مصطفی کاشانی پدر آیت‌الله سید ابوالقاسم کاشانی ✍این خانواده در سه نسل، در بخشی از حیات پاک خود، همگی از علمای بزرگ تهران بودند. پدر سید مصطفی، آیت الله سیّد حسین کاشانى (متوفای ۱۲۹۷قمری)، از شاگردان «صاحب فصول» و «صاحب ضوابط» بود. آخوند ملا حبیب الله شریف کاشانی از کودکی تا اجتهاد نزد او تربیت یافت. وی سالهای پایانی زندگی خود را در تهران بسر برد. در کتاب «المآثر و الآثار»، درباره ایشان آمده است: «سیّد حسین حسینى کاشانى، ساکن تهران فقیهى زاهد و پارسا، عالمى عابد بود که سالیان زیادى در تهران قضاوت داشت و فصل خصومات مى کرد و هرگز از او لغزش و انحرافى دیده نشد.» (المآثر و الآثار ص۱۶۰) آیت‌الله سید مصطفی کاشانی در حوزه علمیه اصفهان از محضر ملا محمد کاشى و میرزا جهانگیرخان قشقائى و آیت الله شیخ محمدتقى اصفهانى و آیت الله محمدباقر اصفهانى استفاده کرد و پس از وصول به مقام اجتهاد به تهران بازگشت و چندین سال در کنار پدر بزرگوارش به تدریس و ارشاد و برپایى نماز جماعت و قضاوت پرداخت و سپس به نجف رفت. او یکی از مراجع بزرگ عراق بود که در عرصه جهاد با انگلیسیها به میدان آمد. سید ابوالقاسم کاشانی هم در عراق در کنار پدر بزرگوارش پرورش یافت و در جهاد با استعمار مجاهدت کرد و سپس به تهران آمد و نقشی کم‌نظیر در تاریخ معاصر ایران ایفا کرد. آیت‌الله سید مصطفی کاشانی در شب ۱۹ ماه رمضان ۱۳۳۷ ق برابر با ۲۷ خرداد در جوار مرقد مطهر حضرت موسی بن جعفر و امام محمدتقی (علیهماالسلام) وفات کرد. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📆 سال‌روز وفات مرحوم آیت الله حاج شیخ جواد کربلایی؛ ( ۲۸ ۱۴۳۲ = ۱۳۹۰/۸/۴) 💠 مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی: 🔺 مرحوم آقا سید رضا در مورد یکی از علمای به نام مرحوم حاج شیخ می‌گفت: ایشان در یزد از حمالی تا آیت‌اللهی همه کاری انجام می‌دهد. حالا این آقای آشیخ جواد هم این‌جوری بود. این از حمالی تا آیت‌اللهی را من در آشیخ جواد دیدم؛ مشرّف شدیم با خانواده‌مان . یک جایی گرفتیم، منتهی چیزی نداشتیم، سرما بود. زمستان بود. یک‌وقت در زدند. من رفتم در را باز کردم، دیدم آقای آشیخ جواد، یک رخت‌خواب روی سرش گذاشته، آمده!؛ یک لاحافی به قدر این فرش تمام، لاحاف کرسی می‌گویند. بله. خدا همه‌شان را رحمت کند. این‌جور درس‌ها تو باید به طور رویت، مشاهده بشود تا انسان‌ها، ، حوزوی‌ها، امثال بنده بدانند که عناوین و این‌ها انسان را از آنی که هست بالاتر نبرد! منبع: @seyedololama 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
📷جمعی از در حال کلنگ زدن بیمارستان در عودلاجان، در سال ۱۳۲۱ از دیرباز کلیمیان تهران در محله عودلاجان در کنار مسلمانان به صورت مسالمت آمیز زندگی می‌کردند. در نقشه‌های تهران قدیم نام مرحله یهودیها در حوالی پامنار دیده می‌شود و حداقل دو کنیسه مشهور و قدیمی به نام کنیسه ملاحنینا و عزرا یعقوب داشتند. این ارتباط و پیوند، گاه منجر به مسلمان شدن علمای یهود و تابعان آنها از جمله ملا آقا بابا مشهور به جدید الاسلام شد. با شکل‌گیری روند مهاجرت یهودیان به فلسطین، ساکن تهران که «مجمع مرکزی تشکیلات صهیونیست ایران» را راه‌اندازی کرده بودند، جهت متقاعد ساختن اقلیت یهودی به اینکه دست از خانه و کاشانه و زندگی آسوده خود در تهران کشیده و به فلسطین مهاجرت کنند، در ۲۰ فروردین ۱۳۰۱ش توطئه‌ای ترتیب دادند که نتیجه آن ایجاد حس ناامنی برای یهودیان و لزوم مهاجرت باشد. از این‌رو نقشه‌ای کشیدند که با مجروح ساختن یکی از اعضای بیت مجتهد پایتخت آیت‌الله حاج که در همان سکونت داشت، بین یهودیان و مسلمانان درگیری و ناامنی ایجاد کنند. این حادثه اتفاق افتاد و درگیری‌ها تا اواسط سال ۱۳۰۱ش ادامه یافت و سرانجام نمایندگی‌های مهم خارجی به نفع تشنج‌آفرینان حکم صادر کرده و در نتیجه ابتدا ۵۶ نفر و چند هفته بعد ۱۳۰۰ نفر عازم بیت المقدس شدند. 📚ر.ک: یهود و‌ صهیونیسم در ایران ص۴۷۰ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠درباره سید احمد از شاگردان که مرثیه‌ای به عربی در سوگ بر دار شدن شیخ فضل الله نوری سرود. ✍به قلم استاد علی ابوالحسنی منذر: «ادیب در سال ۱۳۰۰ قمری هجری به تهران هجرت کرد و بنا به توصیه میرزا سعید خان وزیر امور خارجه که در آن وقت در مشهد به تولیت آستان مقدس مشرف بود و با وی طرف انس و محبت، به منزل میرزا محمدعلی خان قوام الدوله ورود نمود. وی قدوم ادیب را سخت محترم داشت و در اعزاز و اکرام او تا آخر عمر [محرم ۱۳۳۰ ق] دقیقه‌ای فرو نگذاشت و طبقه فضلا و ادبا درک صحبتش را مایه مزیت دانستند و به معاشرتش رغبت تمام جستند. در این ایام گاهی بر سبیل تفنن در انجمن شعرا که هفته‌ای یک بار در خانه ... انعقاد می‌یافت حاضر می‌شد. قاجار چون ثبت فضائل وی بشنید به ملاقاتش رغبت جست و او را به حضور خود خواند؛ به اتفاق سید بقا به حضور شاه رفت و مورد الطاف واقع شد.» تهران نقطه پایان سیر آفاقی انسان‌واره، اما آزاده‌ای بود که در نقطه کمال سن، نفسی مهذب، نگاهی عمیق، قلبی دردمند و کوله‌باری پر از علم و تجربه داشت... ادیب در پایتخت ایران اسلامی منزل گزید و تا پایان عمر، به رغم حوادث سخت بسیار در همین شهر باقی ماند. ذکاء الملک فروغی اول در دیباچه‌ای که به سال ۱۳۰۷ق بر تاریخ بیهقی نگاشته، ادیب را «جناب سید الحکماء و سند العلماء، استاد الادباء،... مرجع الاشیاخ و الافاضل، مدقق زمان، محقق دوران، قبله اهل معرفت... و کعبه زائرین دل» شمرده است. 📚 آینه‌دار طلعت یار، زندگینامه و اشعار ادیب پیشاوری، ص۴۰ و ۴۱ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍در سالهای پیش از انقلاب، نماز عید فطر و قربان در مساجد تهران برگزار می‌شد اما نماز عید قربان از استقبال کمتری برخوردار بود. یکی از مساجدی که در روز به اقامه نماز و برگزاری جشن می‌پرداخت، به امامت طالقانی بود. صبح حدود ساعت ۹ نماز عید با حضور حدودا ۱۰۰ نفر و به امامت آیت‌الله_طالقانی برگزار می‌شد و سپس ایشان به سخنرانی می‌پرداخت. از جمله در تاریخ ۲۸ بهمن ۴۸ آیت‌الله طالقانی پس از اقامه نماز عید قربان، مطالب زیر را بیان داشتند: «عید فطر جشن ارتباط بشر از طریق روزه و اجتماع و هماهنگی با خدا و مقدمه‌ای است برای عید قربان یعنی آخرین مرحله تسلیم که تا اینجا انسان گاهی در راه حق و عقیده از شهوات عادیش می‌گذرد و گاهی ممکن است از جانش بگذرد. ابراهیم که می خواست پسرش را بکشد در آخرین و مهمترین مرحله تسلیم قرار داشت آیا خدا واقعا حقی داشت؟ از کشتار منظوری داشت؟ از این منظره هولناک خوشش می آمد؟ ولی این راه تسلیم است من مسلمم. من مسلمم حالا بیا امتحان بده که آیا در مقابل خدا و دستورش تسلیم هستی یا تا آنجا که آسایش و تفریحی داری می‌گویی من مسلمم؟... این عید اسلام، عید قربان یعنی نترسیدن قلب... اگر بشر به این مقام رسید باقی قضیه تمام است مقصود از کشتن گوسفند و غیره هم باید همین باشد که فلان حاجی به خدا بگوید من در اینجا و روی همین سنگها یعنی محلی که ابراهیم می خواست فرزندش را بکشد به تو تسلیم هستم و وقتی وظیفه مقتضی شد باید سر همین طور باشد...» 📚کتاب آیت‌الله سید محمود طالقانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه ۶۵۰ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فیلم کمتر دیده شده از مرحوم استاد عبدالحسین حائری کتاب‌شناس، نسخه پژوه و رئیس اسبق کتابخانه مجلس 📚موضوع: قسمت اول 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠خاطرات آیت‌الله حاج آقا متوفای ۱۸ تیر ۱۳۷۸ « را که ساختمانش برای مرحوم فیلسوف معروف در زمان ساخته شده بود و در وقفنامه آن تصریح شده که بایستی مدرسش ماهر در معقول یعنی در فلسفه و ناظر در منقول باشد به اینجانب واگذار کردند. قبل از من مرحوم آقا که استاد فلسفه من بود و من کتاب شفا را پیش ایشان خواندم متصدی تدریس آنجا بودند بعد از مرحوم آقا علی مدرس. بعد از اینکه آقا میرزا مهدی آشتیانی هم فوت کرد آن مدرسه به مناسبتی بنده را تشخیص دادند که هم ماهر در معقول هستم و هم ناظر در منقول هستم من به جای مرحوم آقا میرزا مهدی آشتیانی مدرس مدرسه سپهسالار قدیم شدم و همه مدرسه سپهسالار به سرپرستی من واگذار شد... این همزمان با دانشکده رفتن بود البته (۱۳۳۱_۱۳۳۲). به این مناسبت چون سوابق علمی من آنجا مشخص بود دیگر دانشگاه تهران مرحله استادیاری از من نخواست و یکسره ما را به دانشیاری ارتقا داد... در زمان مرحوم یک اختلافی راجع به برنامه‌های شرعیات بین دولت و مرحوم آقای بروجردی پیش آمده بود... بنده به معرفی مرحوم آقای بروجردی و به انتصاب مرحوم دکتر مصدق به عنوان مجتهد جامع الشرایط شورای عالی فرهنگ منصوب شدم تا به این اختلاف رسیدگی کنم.» 📚خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی ص۲۶_۲۴ 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
💠 صفحه برنامۀ تلویزیونی «ماجرا» را دنبال کنید. 🔺با موضوعات تخصصی تاریخ اسلام و تاریخ معاصر شبکه ۴ سیما مجری: حمید سبحانی‌صدر سردبیر: سعید طاووسی @majara_tv4
▪️درگذشت حاجیه خانم فخری فلسفی تنکابنی صبیه آیت‌الله حاج شیخ محمدرضا تنکابنی و همسر آیت‌الله حاج شیخ مصطفی مسجدجامعی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🛑 نشست علمی "میراث محاکم شرع" 👈 آیین رونمایی از کتاب جدید استاد علی ابوالحسنی مُنذِر (ره) با طرح اندیشه‌های وی 💥 با نظریه‌پردازی🔻 1⃣ آیت الله شيخ ابوالقاسم علیدوست موضوع: محاکم شرع در ترازوی فقه القضاء و فلسفه فقه 2⃣ دکتر موسی حقانی موضوع: دستاوردهای تاریخی علمای شیعه در محاکم شرع 3⃣ حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی موضوع: جایگاه قضایی محاکم شرع از منظر فلسفه سیاسی 🔹زمان: یکشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۲ | ٩:٣٠-١٢ 🔹مکان: پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، تهران، پاسداران، خ شهید مومن نژاد، ش ۱۲۴ ╭────────────╮ 🆔 کانال اسرار تاریخ http://eitaa.com/monzer_ir ╰────────────╯
✍ از صبح روز یکشنبه ۲۱ تیر ۱۳۱۴ چند ساعت پس از گذشت حماسه خونین گوهرشاد بازداشت روحانیون شروع می‌شود عده زیادی گرفتار می‌شوند و عده‌ای دیگر مخفی شده و سپس ایران را ترک می‌کنند. در منابع نام ۳۱ نفر از این بزرگان ذکر شده که از جمله ایشان عالمانی هستند که در تصویر بالا حضور دارند. این عده به تهران تبعید و حبس شدند. تصویر بالا پس از آزادی در خانه یکی از روحانیون تهران برداشته شده است. ▪️ردیف بالا به ترتیب از راست عبارتند از: ۱- آیت الله سید زین العابدین سیستانی عموی پدر حضرت آیت‌الله‌العظمی سیستانی. ۲- آیت الله پدر مرحوم آیت الله العظمی . ۳- آیت الله سید یونس اردبیلی. ۴- آیت الله نجف آبادی پدر بزرگ مادری . ۵- مرحوم سید محمد سیستانی. ▫️شخصیت های نشسته نیز از راست به چپ عبارتند از: ۱- واعظ معروف وقت مشهد ؛ ۲- آیت الله ۳- آیت الله ۴- مرحوم عنایت که میزبان علمای تبعیدی مشهد در تهران بوده است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
✍ مرحوم حاج محقّق خراسانی در قیام مسجد گوهرشاد، بر منبر علیه حکومت پهلوی، سخنرانی تند و آتشینی ایراد نمود که در نهایت دستگیر شد. در یکی از اوراق باقی مانده از ایشان، به ادعیه‌ای که از لحظه گرفتاری هر روز برای خلاصی از زندان و حفظ همسر و اولاد خود می‌خوانده، اشاره کرده است که در ادامه خواهد آمد👇 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
ادعیه خلاصی از زندان 👈مرحوم پدر آقای در قیام ، بر منبر علیه حکومت پهلوی، سخنرانی تند و آتشینی ایراد نمود که در نهایت دستگیر شد. در یکی از اوراق باقی مانده از ایشان، به ادعیه‌ای که از لحظه گرفتاری هر روز برای خلاصی از زندان و حفظ همسر و اولاد خود می‌خوانده، اشاره کرده است. شاید به دلیل عنایات خداوند و ائمّه اطهار (ع) و تأثیر این ادعیه، حکمِ اعدامِ ایشان به حبس ابد و سپس به دو سال حبس تقلیل یافت و در این مدّت با وجود تهدیدهای فراوان از جانب عمّال پلید رضاخان، آسیب و ضرری متوجّه خانواده وی نشد. 🔹مکتوبِ مرحوم حاج محقّق از این قرار است: بسم الله الرحمن الرحیم در سنه هزار و سیصد و پنجاه و چهار در شب یکشنبه 12 ربیع الثاني قضیه مشهد واقع شد و از صبح یکشنبه 12 ربیع الثاني اوّل ابتلای بنده بود که تا هفتم جمادي الثانیة، پنجاه و پنج روز مخفی در منزل بودم. روز هفتم جمادي الثانیة به شهربانی آمده و محبوس شدم. بعد از سه روز، اعزام به طهران شدم و محبوس بودم تا روز دوشنبه بیستم ربیع الثاني 1357 مستخلص شدم. مدت حبس دو سال و ده ماه و سیزده روز بود که از اوّل گرفتاری و خفا تا استخلاص، سه سال و نه روز بود. و از اوّل کتاب شریف مهج الدعواتِ ابن طاوس قدّس سرّه همراه این عاصی بود. ادعیه‌ای که هر روز تلاوت می‌کردم: یکی دعای احتجابات پیغمبر و ائمّه علیهم السلام(مهج الدعوات، ص296 إلی 302). دیگری دعای عبرات: اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ يَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ وَيَا كَاشِفَ الْكُرُبَاتِ أَنْتَ الَّذِي تَقْشَعُ سَحَابَ الْمِحَن‏ الخ(همان، ص339 إلی 342) و دیگری دعای مختصر سابغ النعم الّذي علّمه النبي (ص) لموسی بن جعفر (ع) في السجن: يَا سَابِغَ النِّعَمِ يَا دَافِعَ النِّقَم‏ (همان، ص247). و دعای دیگر دعای تعویذ حضرت رضا علیه السلام که بعد از ارتحال آن حضرت نسخه آن دعا از جیب آن حضرت بیرون آمد: اللَّهُمَّ بِكَ أَسْتَفْتِحُ وَبِكَ أَسْتَنْجِح‏، تا آخرِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالْعَيْنِ الَّتِي لَا تَنَامُ وَبِالْعِزِّ الَّذِي لَا يُرَام‏ که باید خواننده ذکر کند پس از اتمام دعاء و اسماء در مقام حاجات. (همان، ص247 و ص248). این کلمات را همیشه می‌خواندم: اللّهمّ إن کان هذا الحبس والمضیقة والسجن من غضبك وسخطك وانتقامك وعقوبتك فاغفر لي إنّك أنت الغفور الرحیم وتب عليّ إنّك أنت التوّاب الرحیم واصفح عنّي وتجاوز عن خطیئاتي ونجّني من السجن وخلّصني من الکرب. وإن کان هذا الحبس من لطفك وامتنانك وتفضّلك وامتیازك فربّط قلبي بالصبر ورضّني بهذا العیش بما قسمت لي وأصلح أمر عیالي وأولادي وربّهم بأحسن التربیة وأدّبهم بأحسن التأدیب واکفلهم بأحسن الکفالة واکفهم بأحسن الکفایة واحفظهم بأحسن الحفظ وسوّغ إلیهم معایشهم ووسّع في أرزاقهم. اللّهمّ أنا الغائب عنهم وأنت الشاهد علیهم علی کلّ حال فاحفظهم من الآفات والخطرات والبلیّات والأمراض والأعراض والآلام والأسقام والأوجاع. اللّهمّ إنّي أودعتك دیني ونفسي وأهلي وأولادي وأموالي وأنت خیر مستودع وأمرتنا بحفظ الودایع فاحفظ ودایعي وطوّل في أعمارهم واحفظ دینهم ودنیاهم ووفّقهم لما تحبّ وترضی وارزقهم خیر الدنیا والآخرة وجنّبهم عن جلیس السوء وقرین السوء ورفیق السوء وجار السوء ومجالس السوء وزیّنهم بمکارم الأخلاق ومحاسن الأعمال. منبع: https://ble.ir/aljonnah 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓به مناسبت سالروز ترور آیت‌الله حاج آقا رضی شیرازی گزارش ساواک به امضای ارتشبد نصیری درباره آیت الله / تاریخ ۲۲ مرداد ۱۳۵۴ 📃 حضرت حجت‌الاسلام آقای سید رضی شیرازی، ساکن تهران، مدرسه مروی روحانی نامبرده بالا در محافل مذهبی از علمای طراز اول شناخته می‌شود و لیکن از لحاظ ملی و سیاسی فرد مورد اعتمادی نیست. خاطرات و اسناد فعالیت سیاسی آیت‌الله سید رضی شیرازی در کتاب از همین قلم منتشر شده است. 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۲۹ ذی الحجّة سنه ۱۴۴۴ ه قمری مصادف است با یکصد و سـی و پنجمین سالروزِ ارتحـــالِ ســیّدالفقهاء و المجتهدین ، عالِـم ربّـانی مرحـوم حضرت آیت اللّه العظمیٰ علّامه حاجی سـیّد ابراهیم الحسینیّ اللّواسـٰانی "نوّراللّٰه مَضجعه و مَرقده" از بزرگان و محترمینِ علماء و فقهاءِ معتبرِ دارالخلافهٔ طهران در قرن ۱۳ هجـرى قمری. ایشان پس از سالها تحصیل و تدریس در عتبات عالیات ، به طهران بازگشت و ضمن اقامهٔ محضر شرع و امامت مسجد سرپولک در مدرسهٔ علمیّهٔ صدر به تدریس پرداخت. صاحبِ المآثر و الآثار دربارهٔ وی مینویسد : از معمّرین علماء و عظماءِ ائمهٔ دارالخلافه است. در مسجدِ سَــرپـولک نماز میگذارد و مردم به عدالَت و جلالَت وی اعتقـادِ راسِـخ دارند. به قلم: محمّدمجتبی طلوع شریفی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حضرت علی اصغر علیه السلام در کلام مرحوم آیت‌الله شیخ احمد مجتهدی تهرانی 🕌https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran
آیت الله سید عبدالله ضیائی‌نیا، در قم از شاگردان آیت‌الله بروجردی، امام خمینی و علامه طباطبایی بود و پس از هجرت به تهران در به تحصیل خود ادامه داد. 🔸وى در این باره مى نویسد: «من نیز دروس آیات عظام: خوانسارى، غروى رشتى - که شاید در علم اصول بى نظیر بود -، آقا میرزا هاشم آملى و آقا باقر آشتیانى را فراگرفته و در سمت مدرسى داشتم و نیز به دعوت آیت الله خوانسارى در جلسه استفتاى معظم له حضور مى‌یافتم». دکتر ضیائی‌نیا از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ ش، به امامت جماعت نازى آباد تهران مشغول شد و از دوستان و همکاران نزدیک آیت الله کاشانى در مبارزه علیه طاغوت بود. 🔹ایشان بعد از اخذ اجازات اجتهاد و مدرک دکترا، به امر مراجع تقلید، تهران را به قصد توطن در گیلان ترک کرد و در آستانه اشرفیه رحل اقامت افکند و در مدت ۱۷ سال، یعنى از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷ ش، به امامت جماعت مسجد جامع و مدیریت حوزه علمیه جلالیه آستانه اشرفیه مشغول گردید. 🔸مبارزات سیاسی وی به گونه‌ای بود که یک سال قبل از انقلاب ممنوع المنبر شد و چند ماه قبل از پیروزى انقلاب اسلامى، منزلش به دست عوامل ساواک به آتش کشیده شد که بر اثر آن، بسیارى از نوشته ها، کتب و تقریرات درسى مربوط به حوزه و دانشگاهش از بین رفت. او بعد از پیروزى انقلاب اسلامى به عنوان نماینده مردم گیلان در مجلس خبرگان قانون اساسی حضور یافت و به تهران رفته، پس از چندى هم در قم مقیم شد. ▪️ آیت الله ضیائی‌نیا، در شام شهادت امام حسین (ع)، ۲۳ مرداد ۱۳۶۸ درگذشت و در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. https://eitaa.com/tarikh_hawzah_tehran