🔸آقاجمال خوانساری(نویسنده رساله کلثوم ننه)🔸 بخش اول ✍️ جمال‌الدّین محمدبن‌حسین‌بن جمال‌الدّین محمد معروف به آقا جمال خوانساری (م ۱۱۲۵ق)، از دانشمندان شیعی ایرانی و صاحب ترجمه ای از قرآن به نام تاج التراجم یا موائد الرحمن، در نزد پدرش آقاحسین خوانساری و در اصفهان، تحصیل را آغاز کرد و همچنین از محضر دایی‌اش، محمدباقر محقق سبزواری نویسنده ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد، و ملامحمدتقی مجلسی بهره برد و پس از مدتی در اصفهان به تدریس علوم عقلی و نقلی پرداخت و ریاست حوزه تدریس را در اصفهان بر عهده گرفت. از مرحوم ملامحمدتقی مجلسی اجازه روایت داشت و مقدس اردبیلی و شیخ یوسف بحرانی او را ستوده و از مشایخ روایت خود دانسته اند. او عالمی دقیق، نکته سنج و مردمی بود. وی در بیست و ششم رمضان رحلت نمود و پیکر او را در آرامگاه پدرش، که به وسیله شاه سلیمان صفوی در تخت فولاد اصفهان ساخته شده بود، به خاک سپردند. آقا جمال دارای آثار است که برخی از آنها به چاپ رسیده و تقریباً همه آنها در کتابخانه‌های ایران (و بعضاً بیرون از ایران) موجود است. این آثار عبارتند از : ١. اصول الدّین ٢. اعتقادات ٣. تاج التّراجم یا موائدالرّحمن ۴. ترجمه الفصول المختارة من العیون و المحاسن ۵. ترجمه مفتاح الفلاح ۶. حاشیه بر حاشیه شرح جدید تجرید ٧. حاشیه بر شرح لمعه ٨. حاشیة علی شرح المختصر ٩. حاشیة علی الشفاء ١٠. ترجمه شرح غررالحکم ١١. رساله در جبر و اختیار ١٢. رساله فی صلوةالجمعة ١٣. رساله فی الطینة ١۴. رساله فی کراهة العادات و انها باعتبار وصفها لابذاتها ١۵. رساله در نیت ١۶. منشآت ١٧. نوشتار اصلی: کلثوم ننه(عقاید النساء) #یادداشت_ها_و_مقالات #معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان #معرفی_و_نقد_مجموعه_آثار_طنز @tarzetanz

🔸آقاجمال خوانساری(نویسنده رساله کلثوم ننه)🔸 بخش دوم ✍️✍️ عقایدالنساء یا کلثوم ننه، کتابی طنزآمیز در نقد دین‌داری عامیانه و باورهای خرافی رایج میان زنان در دوره صفویه است. این کتاب قدیمی‌ترین سند مکتوب درباره اخلاق، آداب و رسوم زنان عامی ایران است. خرافه‌ستیزی انگیزه تالیف بوده است. کتاب به زبان‌های انگلیسی، فرانسوی و ترکی آذربایجانی ترجمه شده است. این رساله، نقیضه رساله‌های عملیه است. یعنی یک نوع پارودی و نقیضه‌سازی و تقلید رساله‌های مجتهدان است، اما نیشِ طنز آن متوجه کسانی است که دین را به خرافه می‌آلایند، به ویژه زنان و خاصه زنان دوره صفویه در اصفهان. آخرین چاپ این کتاب به کوشش محمود کتیرایی در آبان ماه ١٣۴٩ از سوی انتشارات طهوری چاپ شده و در تهران منتشر شده است. کتیرایی در مقدمه این رساله تصریح کرده است: " این نکته مهم را هم در یاد باید داشت که نویسنده عقایدالنساء در پی گردآوری فرهنگ توده نبوده است و انگیزه نوشتن این رساله، دست انداختن و ریشخند کردن خرافات و معتقدات مردم روزگارش و به ویژه زنان اصفهانی بوده است..." او در تشخیص عمق و زیبایی طنز آقاجمال نوشته است: ... شیوه ریشخند کردن نویسنده عقایدالنساء، دلنشین و بامعنی است. مثلاً این معنی را که زنان برای اینکه آرایششان خراب نشود، وضو و غسل را هم –که سخت در ظاهر بدان پای‌بند بودند- پشت گوش می‌انداختند، بدین‌گونه می‌آورد: "بدان که اجماع فتوای زنان است که وضو و غسل واجب است، مگر در چند موضع: وقتی که دست را حنا و نگار بسته باشند یا ابرو گذاشته باشند. یا زرک چسبانیده باشند؛ در این صورتها ترک وضو و غسل واجب است." در بیان این واقعیت که زنان تنها خود را از آخوند و کسانی مانند او روی می‌گرفتند، اما از یهودی یراق‌فروش و دعانویس و عمله و گلوبندفروش و مانند اینها روی نمی‌نهفتند و حتی گاه از روی‌نگرفتن گذشته و کام‌بخشی هم می‌کردند، می‌نویسد: " کسانی که نامحرمند: اول عمامه به سر اگر چه کوچک و کمتر از پانزده سال داشته باشد، ولی عمامه هرچه بزرگتر باشد، صاحب آن بیشتر نامحرم است... اما آنانکه محرمند: یهودی یراق‌فروش، سبزی‌فروش... و دَده بزم‌آرا می‌فرماید: که اگر یهودی یراق‌فروش باشد و اتفاقاً دعانویس هم باشد، به اندازه‌ای محرم است که تا فیها خالدون!" همچنین در بخشی از این رساله آمده است: "اما مأکولات که در حمام باید خورده شود: زردک و ترب را واجب دانسته اند: خاله جان آقا گفته که ترشاله در حمام خوردن به جهت دردسر نافع است؛ و باجی یاسمن گفته که کوکو و شامی و ماهی خوردن که از شب مانده باشد سنّت موکّد است و خیار را نیز تجویز کرده اند و خوردن آلوچه و نارنج و خربزه و هندوانه به احتیاط اقرب است." 🖇🖇🖇 منابع: ١- دگرخند.سیدعلی موسوی گرمارودی.ص١٢۴-١٣١ ٢- وب سایت ویکی شیعه #یادداشت_ها_و_مقالات #معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان #معرفی_و_نقد_مجموعه_آثار_طنز @tarzetanz

📘تعزیت در خانه ماست😅 درویشی عیال مند به خانه همسایه می رفت که او را مصیبتی افتاده بود. درویش گفت: "کجا می‌روی؟" گفت: "به تعزیت رسانیدن." گفت: "در خانه برای طفلان چه گذاشته ای که بخورند؟" زن گفت: "چون در خانه نه آرد است و نه نمک و نه هیزم چه سازم و چه گذارم؟" مرد گفت: "پس تعزیت در خانه ماست، تو کجا می روی؟! " 🖇🖇🖇 منبع: (از لطافت های زندگی. شهاب الدین عباسی.ص۱۶۹) #حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز #معرفی_و_نقد_مجموعه_آثار_طنز @tarzetanz

📙... پیدا می‌شود🖌 #ناصر_فیض #فیض_بوک گرچه گاهی با کمی اصرار پیدا می‌شود هرچه می‌خواهید، در #بازار پیدا می‌شود گرچه نرخش اندکی بالاست، در ایران #دلار کوریِ چشمان #استکبار پیدا می‌شود دار نایاب است اگر، مجرم در این کشور کم است مجرمی باشد، یقیناً دار پیدا می‌شود مشکل کار #وطن حل شد، خدا را شاکریم گرچه گاهی چند تن #بیکار پیدا می‌شود گاه مشکل نیست چیزی، جز معاشی مختصر گر #معاش آید، خودش امرار پیدا می‌شود از در و دیوار گل می‌بارد، این پُر واضح است گاه در باغ پر از گل، خار پیدا می‌شود! #عاشقِ صادق در این عالم شبیه کیمیاست مثل آدم نیست، عاشق! یار پیدا می‌شود #حمل_و_نقل کشوری هم مرتفع شد مشکلش هر کجا حمّال باشد، بار پیدا می‌شود مِی بخور! منقل بسوزان! #مردم_آزاری بکن! خواستی حاشا کنی، دیوار پیدا می‌شود در تمام #خاک_ایران یک نفر بیمار نیست سهو کردم، نرگس بیمار پیدا می‌شود پول اگر افتاد دستت، می‌توانی کت بخر کت که باشد، خود به خود شلوار پیدا می‌شود گاه اگر با #مصلحت بالا و پایین می‌کنند اشتباه ساده در #آمار پیدا می‌شود! گر ببینی یک نفر افتان و خیزان می‌رود سنگ گاهی در رهِ هموار پیدا می‌شود فرصتی باشد، برای جمع ثابت می‌کنم دزد در هر ثابت و سیار پیدا می‌شود من نمی‌فهمم چرا در بعضی از اوقات روز #دزد خیلی ساده در انظار پیدا می‌شود از قوانین طبیعت لحظه‌ای غافل مباش! #خر که باشد، کم کمک افسار پیدا می‌شود آنچه بر ما می‌رود از ماست باور می‌کنی؟ آستینت را بگردی، مار پیدا می‌شود فرصتی پیدا شد و #شعری سرودم، چون رفیق فرصتی مانند این یک بار پیدا می‌شود! 🔗🔗🔗 منبع: (فیض بوک. ناصر فیض. صفحه ١٧۵-۱۷۷) #خوانش_اشعار_طنز #رویداد_های_طنز_روز #معرفی_و_نقد_مجموعه_آثار_طنز @tarzetanz

📝📝📝 سگ، با سکوت خود، به دزد خیرمقدم می‌گوید. 🔗🔗🔗 منبع: (طنز آوران امروز ایران. #عمران_صلاحی و #بیژن_اسدی‌پور. صفحه ٢٢٢) #کاریکلماتور #پرویز_شاپور #معرفی_و_نقد_مجموعه_آثار_طنز #رویداد_های_طنز_روز @tarzetanz

ذوق✍ شاعری خانه نداشت در خیابان خوابید شهرداری سر ذوق آمد و اقدامی کرد! 👌👌👌 واقعه داخلی✍ شاعری از داخل کت و شلوار دلش خونی شد... تاجری صاحب یک واحد مسکونی شد! 👌👌👌 منبع: ( مجموعه کامل اشعار. #نوشداروی_طرح_ژنریک. #سید_حسن_حسینی. ص۵٠۶ و ۵١٢) #خوانش_اشعار_طنز #معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان #رویداد_های_طنز_روز #حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز #معرفی_و_نقد_مجموعه_آثار_طنز @tarzetanz

📜حکایتی شنیدنی از #عبید_زاکانی👆 (کلیات عبید زاکانی. صفحه۴۴٢) #حکایات_حکیمانه_و_کوتاه_نوشتهای_طنز #معرفی_و_نقد_مجموعه_آثار_طنز #معرفی_طنزپردازان_ایرانی_و_آثارشان @tarzetanz