🔻بانوان فرهیختۀ مصر، از زینب مینویسند
✍حسین عاملی
سرزمین مصر از همان قرون اولیه، محل زندگی بسیاری از دوستداران خاندان رسالت بوده است. با روی کار آمدن فاطمیان، بستر رشد محبت اهل بیت در دل مصریان فراهمتر شد. این عرض ارادتها تاکنون در این سرزمین باستانی به وفور مشاهده میشود.
پیرامون محبت ساکنان این دیار به حضرت زینب علیها السلام سخن زیاد است. وجود مقبره ایشان در قاهره بنا بر اعتقاد ساکنین آن بلاد، مانع از خاموش شدن یاد «سیده زینب» است. اما توجه به نمود این محبت در میان بانوان فرهیختۀ اهل سنت مصری، لطف دیگری دارد.
عایشه عبد الرحمن بنت الشاطی (۱۹۱۳-۱۹۹۸ م) را بیشتر با تالیفاتش در حوزۀ ادبیات عرب و علوم قرآن و کتاب «التفسیرالبیانی للقرآن الکریم» میشناسیم. او که در الازهر تحصیلات دینی خود را میگذراند، با وجود مخالفت پدرش در دانشگاه قاهره به تحصیلات غیر دینی نیز اشتغال ورزید. عایشه برای مخفی ماندن این ماجرا از پدر، از نام مستعار بنت الشاطی (دختر ساحل) در تالیفاتش استفاده میکرد.
توجه عایشه به احیاء جایگاه زن در جامعه، سبب تالیفاتی در این عرصه از جانب وی شد. او مکتوباتی در حوزۀ اهمیت نقش زن در جامعه دارد. این نگاه در کنار ارادت وافرش به سیده زینب سلام الله علیها، سبب تالیف اثری پیرامون آن بانوی بزرگ اسلام گردید.
بنت الشاطی در کتابش با عنوان «تراجم سیدات بیت النبوه» به شکلی مفصل به بیان جایگاه تاریخی حضرت زینب سلام الله علیها پرداخته است. او در این کتاب از زندگی مادر رسول خدا آغاز میکند و پس از گزارشات زیبا از زندگی زنان و دختران پیامبر صلی الله علیه و آله، به زندگی سیده زینب میپردازد. بیان ادیبانۀ او در کنار مراجعات تاریخیاش زیر نظر دانشمند مطرحی مانند امین الخولی که همسرش نیز بود، اثری ماندگار را پیرامون دختر بزرگوار امیرالمومنین پدید آورد.
عایشه عبدالرحمن، سختیها و مشکلات طاقت فرسای زندگانی ام المصائب علیها السلام را با ادبیاتی شگفت انگیز به قلم درمیآورد به گونهای که خوانندگان عرب مسلمان را به تحسین واداشته است.
این بانوی اسلام شناس اهل سنت، حضرت زینب را با القابی مانند: سیده زینب، عقیله بنیهاشم، قهرمان کربلا و مانند آن یاد میکند که نشان از ارادتش به ایشان دارد.
اوج کار عایشه بنت الشاطی، به هنگام بیان نقش آفرینی حضرت زینب در روز عاشورا و روزهای اسارت است. پیوند دادن میان نقش حماسی و سیاسی ایشان از سویی و رنج و محنت ایشان از سوی دیگر، از زیباییهای وصف ناپذیر این اثر است.
این کتاب در جهان عرب به کرّات به چاپ رسیده است. در ایران نیز ترجمه بخش مربوط به حضرت زینب توسط مرحوم سید جعفر شهیدی در سال ۱۳۳۲شمسی منتشر شد. این ترجمه تحت عنوان «شیر زن کربلا» به دفعات به چاپ رسیده است. البته مرحوم شهیدی به درستی متذکر میشود عایشه عبدالرحمن با وجود ارادت به سیده زینب، از گروه شیعیان نیست و شافعی است و در نتیجه در برخی فرازها آن چنان که باید به حق وصف حضرت زینب علیها السلام نائل نشده. نیز تذکر داده که کتاب از برخی جهات تاریخی خالی از ضعف نیست.
در کنار این کتاب، به کتاب «الدر المنثور فی طبقات ربات الخدور» اثر بانوی لبنانی-مصری یعنی زینب فواز (۱۸۶۰-۱۹۱۴ م) اشاره میکنیم. او که نیمۀ دوم عمرش را در مصر گذراند، مانند بنت الشاطی و البته چندین سال پیش از او، در بخشی از کتاب خودش به سرگذشت افتخارآمیز زینب بنت علی علیهما السلام اشاره میکند و ایشان را از بانوان تاثیرگذار تاریخ بر میشمارد.
اثرگذاریِ کنشهای عاطفی، سیاسی و اجتماعی حضرت زینب در ذهن و فکر این دو بانوی ارادتمند به خاندان رسالت، سبب ساز این تالیفات گشته. عایشه عبدالرحمن و زینب فوار، در مسیر آزادی حقوق زنان تلاش میکردند و مینوشتند اما پیوسته سعی میکردند با الگو قرار دادن بانوانی تاریخ ساز مانند زینب سلام الله علیها (در اندازۀ خودشان) اسیر جریانهای فمینیستی که در مصر آن دوره به اوج رسیده بود نشوند.
بررسی جایگاه حضرت زینب در میان آثار ادیبان و کنشگران اجتماعی مصری، امری است که نیاز به مطالعات بیشتر از سوی پژوهشگران دارد.
@tavanerejal
هدایت شده از شیعه پژوهی در غرب
در مورد حضرت زینب (ع)
از منظرها و متون مختلف.
🔹نوشته یک کشیش آفریقای جنوبی کاتولیک که ظاهراً چند روز پیش قم هم آمده بود. پروژه اش شناسایی زنان برتر اسلام بوده.
🔹ریویویش خواندم، موخره کتابش مثل کتاب دیگرش در مورد حضرت فاطمه الزهرا (ع)، حضرت زینب را با زنان مقدس در تاریخ مسیحیت مقایسه می کند.
🔹 گزارشهای مختلف منابع و تفاوتهای روایات از حضرت زینب و وقایع مختلف زندگی ایشان را نیز بررسی می کند.
https://eitaa.com/joinchat/2251686125C641ba4478f
@shiistudiesinwesternacademia
هدایت شده از اجتهاد
nf00233984-1.mp3
24.54M
❇️ فقه سنتی یا سکولار؟!
🎙صوت مناظره دکتر فیرحی و استاد میرباقری
🔻نسخهای که برخی برای ورود دین به عرصههای مختلف علوم انسانی ارائه میدهند، تقلیل دخالت دین در حد ارائه چند حکم شرعی فرعی است.
استدلال آنها این است که اساسا همه مسائل این عرصهها غیر از احکام شرعی مذکور، عرفی هستند و حل آنها به عرف واگذار شده است.
این افراد در حالی از مدعای خود با عنوان روش فقهی سنتیِ مورد پذیرش بزرگان یاد میکنند که بر هر کس که آشنایی اندکی با حوزههای مختلف علوم انسانی از سیاست و اقتصاد تا آموزش و تربیت داشته باشد پوشیده نیست آنچه در دنیا توسط متخصصین ساحتهای مختلف علوم انسانی تجویز میشود ابتناء غیر قابل انکاری بر باورهای هستی شناختی و جهانی بینی صاحبان دیدگاه، ارزشهای مورد قبول آنها، فهمشان از انسان و مواردی از این قبیل دارد. یعنی آنچه این عده از آن به عنوان عرف یاد میکنند، در حقیقت تجویزهای برآمده از علوم انسانی غربی است که در بستر جهان بینی مورد پذیرش آنها شکل گرفته است.
لذا وقتی مبانی این تجویزها را به قرآن و روایات عرضه میکنیم مخالفت آن مبانی با جهان بینی قرآنی روشن میشود؛ حقائقی که قرآن از هستی و واقعیتهای آن روشن میکند، هدفها و مسیرهایی که ترسیم میکند و همچنین ارزشهای والایی که به آنها هدایت میکند بر خلاف مبانی این تجویزها است.
استاد میرباقری در ضمن مناظرهای که با دکتر فیرحی داشته که به تبیین این مسئله مهم و همچنین بیگانگی روش اصیل فقهی با روشی که نتیجهاش تأیید فقهی درست کردن برای مبانی سکولار است، پرداخته است.
🌐تنبیهالأمة
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
🔻بنای مزار رضوی، پیش و پس از دفن امام رضا
🔹️کلیدیترین مادیت که در فرهنگ زیارت امام رضا نقشآفرین است و سایر مادیات را میتوان در بستر آن و در تقاطع با آن دید، مکان دفن ایشان و سازههای پیرامونی آن (مشهد الرضا) است. دارالاماره یا باغ حمید بن قحطبه طائی همان منقطه فعلی حرم رضوی است. هارون الرشید عباسی در سال ۱۹۳ در آنجا دفن شد. در سال ۲۰۳ قمری به خواست مامون، امام رضا علیه السلام نیز در این مکان در کنار هارون دفن شد.
با توجه به آنچه از تاریخچه موقعیت مکانی و سیاسی قبر امام هشتم میدانیم، بسیاری طبیعی است که گزارشاتی مبنی بر دیوار داشتن، بنا و قبه داشتن، درب و قفل داشتن و خادم و کارگزار داشتن (مدیریت نسبتا منسجم) که در باب ۶۹ عیون اخبار الرضا (قرن چهارم) دیده میشود ثبت شده باشد.
به طور قطع (کمینه از قرن سوم به بعد)، نصب ضریح به جهت تعظیم و بزرگداشت مدفون انجام میگرفته است؛ اما این مقبره حد اقل تا میانههای قرن چهارم، ضریح در اصطلاع معاصر (در گذشته به آن صُندوق میگفتند) نداشته است.
این بنا، از آنجا که پیش از دفن هارون وجود داشته و وجههای سیاسی و عظمتطلبانه را در پیش و پیِ خود داشته، و نیز از آنجا که امام رضا نیز به دستور مامون و با همین رویکرد در آنجا دفن شدند، به شکوه جایگاه دنیوی امام اشاره دارد و گویی بیش از آنکه در تاسیس خود امری مقدس را پشتوانه داشته باشد (که خالی از آن نیست)، امری غیرمقدس را پشتوانه داشته است. گرچه به مرور زمان و با غلبه رویکرد معرفتی شیعه امامیه، کارکرد مقدس آن غلبه پیدا کرد.
@tavanerejal
🔻حواشیِ انتقادیِ شیخ حر عاملی بر روایات الکافی (متن کامل یادداشت)
✍مصطفی قناعتگر
◾شیخ حر عاملی در یک تقسیمبندی ابتدایی، در حلقهی اخباریان قرار میگیرد. اما بیتوجهی به طیف بودن و یکنواخت نبودن جریان اخباریگری، تصاویر غیر واقعی از وی برساخته است. توجه نکردن به منهج وی در شرح و فهم و اعتبارسنجی برخی روایات نیز به پررنگ شدن آن تصویر غیر واقعی کمک کرده است.
در این مجال به نگاشتهای از ایشان اشاره خواهد شد. شیخ در این نگاشته به ضعف روایتی از کافی کلینی اشاره، آن را مستدل و بر آن پافشاری میکند.
پژوهش شیخ، رسالهای است با عنوان «رساله فی الغناء». این رساله با محوریت یکی از احادیث کافی است که به ترجیع در صوت (غناء) به هنگام قرائت قرآن توصیه میکند:
و تلک الشبهه هی ما رواه الکلینی فی آخر «باب ترتیل القرآن بالصوت الحسن» عن علیّ بن أبی حمزه عن أبی بصیر، قال، قلت لأبی جعفر علیه السّلام: إذا قرأت القرآن فرفعت به صوتی جاءنی الشیطان فقال: إنّما ترائی بهذا أهلک و الناس. قال: «یا أبا محمّد، اقرأ قراءه ما بین القراءتین تسمع أهلک، و رجّع بالقرآن صوتک؛ فإنّ اللّه (عزّ و جلّ) یحبّ الصوت الحسن یرجّع فیه ترجیعا.
شیخ حرّ در دوازده فصل، با مدلهای سندی و فقه الحدیثی در مقام اثبات این مطلب است که نباید با دیدن این حدیث، حکم به جواز این نحو از غناء داد.
او در گام ابتدائی، نظریه مهمی ارائه میدهد که از نگاهش به فرآیند عرضهی اخبار بر قرآن نیز پرده برمیدارد:
انّه ضعیف، لمعارضته للقرآن فی قوله تعالی «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِین».
او حدیث کافی را معارض با قرآن میداند و همین را سبب ضعف برمیشمرد. گرچه مخالفت این آیه با روایت یادشده و سایر روایاتی که شیخ در رساله بیان کرده از نگاه قرآنیِ محض نیست؛ زیرا شیخ در مسیر کشف مصداقیت غناء برای «لهو الحدیث» یا «قول الزور»، از روایات تفسیری مدد گرفته است.
شیخ این حدیثِ تصحیح شده در نگاه کلینی را نه صحیح السند میداند و نه صریح الدلاله؛ به همین دلیل توان آن را ندارد که مقیِّد اطلاق آیات داله بر حرمت غناء شود. حدیث مذکور به باور شیخ مخالف کتاب، مخالف سنت متواتره و مخالف اجماع است و استدلال کننده به آن، چه از مسیر اخباریان و چه اصولیان خارج شده است.
او در جایی از رساله، به ضعف سندی روایت به دلیل واسطه بودن «علی بن ابی حمزه بطائنی» اشاره کرده و نکوهشهای علماء رجال نسبت به وی را متذکر میشود.
البته شیخ در مراحل دیگر و فارغ از ضعف سند، احتمال معنایی صحیح برای این روایت را منفی نمیداند.
تحلیل صاحب وسائل الشیعه از چراییِ نقل این خبر ضعیف توسط کلینیِ معتمَد در الکافیِ متقَن، تحلیلی بدیع است. او بر این باور است که خبر صحیح در اصطلاح قدماء، دو شرط دارد: ۱.قرائن داله بر صدورش از معصوم وجود دارد. ۲. خبری قویتر با او معارضه نکند.
این تصریح و توضیحات دیگر شیخ، نشان میدهد که در باور وی، گرچه کتاب کافی مورد اعتماد است، اما خالی از احادیث ضعیف نیست. به دیگر سخن حتی خود کلینی هم این حدیث را ضعیف میداند؛ زیرا کلینی روایات معارض قویتری را برای حدیث ذکر کرده و در پایان است که این حدیث را مرقوم میکند.
آنچه اتفاق افتاده این است که شیخ حر با این تحلیل فنّی، کلینی را در ضعیف دانستن این حدیث با خود همسو و همنظر میداند؛ گرچه بعید نمیداند که فقه الحدیث کلینی از خبر یادشده، چیزی غیر از تجویز غناء در قرائت قرآن باشد.
عمدهی رساله فی الغناء، برپایهی بررسی و نقد مضمونی روایتِ الکافی است که در کنار نقد سندی توانسته تاحدودی مدل اعتبارسنجی شیخ حر عاملی را نمایان سازد.
این رساله طرائف دیگری نیز دارد که برای فقهپژوهان و دانشیانِ قرآن و حدیث جالب توجه است؛ مانند: مورد اعتماد ندانستن جرح و تعدیلهای ابنغضائری و تاثیرپذیری عالمانی که حکم به جواز این قسمِ غناء دادهاند از غزالی یا سایر علماء عامه (نقد تلویحیِ فیض کاشانی).
این حواشی انتقادی شیخ بر احادیث کافی، محدود به رسالهی یادشده نیست. او در رسالهای که در اثبات تواتر قرآن نوشته نیز با همین منهج سندی_مضمونی، به نقد برخی اخبار کتاب کلینی پرداخته است.
◾اختصاصی شبکه اجتهاد
🔰تلگرام👈 https://t.me/tavanerejal
🔰ایتا👈 https://eitaa.com/tavanerejal
هدایت شده از مُستَبین
سکوت و همسایه
✍️ توصیه رسولخدا به سکوت و همسایه در اخبار متعددی بیان شده است. یکی از روایان این حدیث زیبا، فاطمه علیهاسلام است.
🎤 امام صادق(ع) فرمود دختر پیامبر، نزد پدر آمد و از مسئلهای شکوه کرد. رسولخدا نوشتهای را به آنحضرت داد و فرمود آن را بیاموز...
↩️ از سوی دیگر عبدالله بن مسعود گوید مردی نزد فاطمه(س) آمد و گفت ای دخت رسولخدا آیا پدرت چیزی بر جای گذاشته که به من هدیه دهی؟
👈 حضرت زهرا علیهاسلام به کسانش فرمود آن نوشته را بیابند و بیاورند.
گشتند و نیافتند.
@Mostabin
‼️ دخت رسول ناراحت و نگران فرمود دنبالش بگردید که آن یادگار پیامبر همانند حسن و حسین برای من ارزش داشت.
بالاخره نوشته را پیدا کردند و خواندند:
🏠 هر کس به خدا و قیامت ایمان دارد همسایهاش را نیازارد؛
🌸 هر کس به خدا و قیامت ایمان دارد میهمانش را عزیز بدارد؛
🤫 هر کس به خدا و قیامت ایمان دارد سخن خوب بگوید یا سکوت کند!
📚 کافی، تذکره حمدونیه و دلائل الامامه
#مستبین را به دوستان خود معرفی کنید:
در ایتا
https://eitaa.com/Mostabin
در تلگرام
https://t.me/AlMostabin
هدایت شده از تاوان | پژوهشهای قرآنی و حدیثی
🔻تعارفاتِ نمایشی
🔹️پیروِ پرسشِ یکی از دوستانِ پُر دانش، روایتی در نکوهش تعارفاتِ پوشالی را بازخوانی کردم. روایت است که امام صادق علیهالسلام خارج از منزل، با یکی از دوستانشان دیداری داشتند. پس از پایان گفتگو، امام به سمت خانه روانه شد و دوست وی نیز با او همراه شد. به در خانه که رسیدند، امام خداحافظی کرد و وارد خانه شد. اسماعیل (فرزند امام) که شاهد ماجرا بود عرضه داشت: چرا به او تعارف نکردید که داخل خانه بیاید؟ امام فرمود: «لمیکن من شأنی إدخاله»؛ آمادگی پذیرایی از او را نداشتم/حال درونیام برای دعوت از مهمان مساعد نبود. اسماعیل گفت: او البته داخل نمیشد (گویا از حالت آن دوست معلوم بوده که قصد مهمان شدن ندارد). امام فرمود: «یا بُنَیّ! انّی اکره ان یکتبنی الله عرّاضا»؛ پسرم! من دوست ندارم که خداوند نامم را در شمارِ کسانی بنویسد که از سرِ عادت و بدون علاقهی حقیقی تعارف میکنند.
🔹️عرّاض به معنای بسیار تعارفکننده و در اینجا به معنای کسی است که تعارف غیر واقعی و پوشالی و از سر عادت دارد که البته وقتی عادت شود، بسیار نیز از زبان خارج میشود.
دوری از تکلّفات دستوپاگیر و پرهیز از تعارفات نمایشی را از جعفربنمحمد میآموزیم.
📚المحاسن، ج۲، ص۴۱۷
@tavanerejal
تاوان | پژوهشهای قرآنی و حدیثی
🔻شناسایی فرهنگِ مادیِ زیارتِ امام رضا در قرن چهارم هجری با تکیه بر باب پایانی کتاب عیون اخبار الرضا
🔹️همایش بینالمللی الهیات زیارت
🎥 فیلم ارائه
📃 متن ارائه👇
هدایت شده از یادداشتها
💢به جای دک و پوز الکی، بگو حسش نیست
🔹گاهی عدم پذیرش وجود سرای دیگر ناشی از شبهه نیست؛ ناشی از بازیهای نفس است. وجود سرایی که در آن جا باید نتایج اعمال خود را ببینیم مسؤولیتهای سنگینی را بر دوشمان میگذارد؛ بنابراین بهتر است شروع کنیم به بازی تا بلکه بتوانیم آن مسؤولیتها را نادیده بگیریم!
🔹این نکته ظریف قرآنی نه تنها در بحث معادباوری بلکه در تمام مسؤولیتهایی که به نحوی در زندگی شامل حال میشود، وجود دارد. شاه بیت بسیاری از نزاع های خانوادگی، فسادهای اخلاقی و حتی استدلالهای به ظاهر منطقی و ژستهای به ظاهر علمی همین بازی است. این بازی را جدی بگیریم و شفافیت را ابتدا در تاریکخانههای نفس خود محقق کنیم تا بعد بتوانیم مسائل دنیای بیرون را هم شفاف تر ببینیم.
🔹به هر حال طرف گمان کرده که خداوند استخوان های پوسیده را دوباه جمع نمیکند. خداوند متعال در پاسخ به او گفته ما توانایی داریم خطوط سر انگشتش را هم مثل اول بسازیم. بعد از این ادعا، مستقیما به عمق قضیه ورود میکند و آخر کار را همان اول میگوید. به تعبیر من می گوید ببین رفیق مشکل تو اصلا این حرفا نیست؛ مشکلت اینه که میخوای راحت باشی و خودتم خوب میدونی هر چند بهانه بیاری؛ پس صادق باش و ژست علمی نگیر و بیخیال این دک و پوز شو، صاف بگو حسش نیست.
🔹متن عربی قرآن که من تفسیر به رأیش کردم: أَ يَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ بَلى قادِرِينَ عَلى أَنْ نُسَوِّيَ بَنانَهُ بَلْ يُرِيدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ ....بَلِ الْإِنْسانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ وَ لَوْ أَلْقى مَعاذِيرَهُ.
@mahdavi_arjmand
13.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️جویا جهانبخش در ضرورت و اهمیتِ کتاب و کتابخوانی سخن میگوید🔺