eitaa logo
رد پای گمشدهٔ باد در کویر🇵🇸
170 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
529 ویدیو
5 فایل
شازده کوچولو گفت:« پس آدم ها کجا هستند؟ اینجا در کویر آدم کمی احساس تنهایی میکند.» 🪽؛ مار گفت:« آدم در میان آدم ها هم احساس تنهایی میکند...» ناشناس: https://daigo.ir/secret/31489482
مشاهده در ایتا
دانلود
هشتگا: (فکت هایی که بهتره بدونی✨) (داستان های کوتاه، نوشته ی خودم☕) (داستانهای جیم و هاوارد در بخش مدیریت فروش کارخانه سیگار🚬) (معرفی نقاش ها و سبک های هنری🖌️🎨) (معرفی سایت ها و صفحات آموزش هنر و طراحی و...) (عکسایی که عکاسش خودمونیم!📸) (معانی واژه ها در ادبیات) (همه چیز راجب هوش مصنوعی) (گاید های هنر) (جنگجویانی از چهار سوی جهان⚔️🛡️)
امروز میخوام واژهٔ قلندر رو براتون شرح بدم احتمالا تو خیلی از اشعار شنیدینش یا حتی توی اون ضرب‌المثل معروف که میگه «شب دراز است و قلندر بیدار...» ‌ قلندر از واژهٔ پارسی «کَلاندَر» گرفته شده که واژه کلانتر هم به همون معنا انشعاب دیگه ای از این لغته. و هر سه تای این کلمات به معنای «سرتر، بالا تر، والاتر» هستن. و اما استفاده اصلی واژهٔ قلندر برمیگرده به گروه خاصی از صوفیان به نام «قلندریان» که گروهی با وجنات بالاتر از لحاظ بالارفت روحانی و ترقی معرفت و در بین صوفیان مهمتر بوده و معمولا اشاره شعرا هم به همین معنیه. به معنای شخصی که فقط کمال حق براش مهمه و تفاوتش با صوفی معمولی اینه که در عبادات اهل تفرید(تنها گزینی) و گرد کمال گشتنه. ‌ نمونه: تا حضرت عشق را ندیمیم درکوی قلندران مقیمیم ‌ نه امید از دوستان دارم نه بیم از دشمنان تا قلندروار شد در کوی عشق آیین من ‌ و ضرب المثلی هم که اول بهش اشاره کردیم به این معناست که نباید در کارها عجله کرد و باید هر کاری در وقت مقتضی خودش انجام بشه، چنان کن درویش و صوفی و قلندر تمام شب رو عبادت میکنند و عجله ای توی این امر ندارند. ‌ منابع: بخش تخصصی سایت ویکی پارسی لغتنامه دهخدا فوروارد بیزحمت😔
امشب «پیرِ مُغان» رو خیلی جمع و جور بررسی میکنیم✨ در زمان ایران باستان و ظهور دین زرتشت (و پیش از اون میتراییسم یا آیین مهر)، به موبَدان و روحانیون «مُغ» میگفتن که از بچگی توی آتشکده بزرگ شده بودن و «مُغ بچه» نام داشتن. «مُغ» به تنهایی به معنای دانا بوده و پیر مغان پیر با تجربه و ریش سپیدی بوده که از همه لحاظ به پیچ و خم دین و دنیا تسلط داشته. یه نمونش توی همین غزل بود در نمونه های دیگه، اشعاری رو داریم که پیر مغان رو نماد دین دار و سالک حقیقی و شیخ و روحانی مسلمان رو نماد دین دار تظاهر کننده و نمایشی قرار میدن که دلایل طویلی داره که بعدا شاید صحبت کردیم. ‌‌ مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آور...
خیلی خب لغت امشب «دُژخیم» هست. اگر بخوایم جدا کنیم «دُژ» به معنی بدی و زشتی هست و «خیم» به معنی خُلق و خوی پس دُژخیم به تنهایی میشه بد طینت و زشت خوی و اما در ادبیات چند معنا و رویکرد مختلف داره: ، استاد شعر و قصه بسیار در شاهنامه از این لغت استفاده کرده یکبارش اینجا: برآشفت زان پس به دژخیم گفت که این هر دو در خاک باید نهفت ‌ اینجا منظور از دژخیم دیگه اون معنا نیست، دژخیم در معنای دیگر به معنی «جلّاد» هست و اینجا منظور این شاعر بزرگ جلاد بوده یا بیت زیر: خردمند و دژخیم باز آمدند برِ شاهِ گردن فراز آمدند ‌ اینجا به معنی همون بد طینت منظوره چون در کنار و در تضاد خردمند اومده یا بیت زیر: کزین پس شما را ز من بیم نیست مرا بی‌وفایی و دژخیم نیست ‌ تو بیت بالا اخلاق بد و کردار بد مد نظره ‌ فارغ از فردوسی بزرگ در نوشته دیگر اشعار دژخیم به معنی دشمنی و دشمنی هم اومده برای مثال بینظیر میگه: چو دژخیم را نامد از تیر باک زننده شد از تیر خود خشمناک ‌ این بیت در بخش جنگ اسکندر و روسیان اومده و منظور از دژخیم دشمن روس بوده✓ ‌ ممنونم که خوندین و امیدوارم لذت برده باشید و دژخیم دور و برتون نباشه:) ‌ منابع: فرهنگ فارسی معین لغتنامه دهخدا مقدمه بدیع الزمان فروزانفر، شاهنامه فردوسی
دُژَم یا دِژَم یک لغت از پارسی میانه به معنای افسرده و اندوهگین و غمگین و پژمرده است. در اصل در نسخه های ساسانی دِژَن بوده فردوسی به معنای خشمگین هم ازش استفاده کرده. خیلی خلاصه کردم منبع: دهخدا