eitaa logo
๛ وارستگی ๛
1.2هزار دنبال‌کننده
155 عکس
36 ویدیو
16 فایل
❖ وارستگی ๛ گلاسنهایت ๛ رهایی ๛ انقطاع ❖ #عرفان #تفکر #فلسفه #هنر #انقلاب_اسلامی ❖ ادمین: @alirooholamin (نقل مطالب، با ذکر لینک کانال بلامانع است)
مشاهده در ایتا
دانلود
وارستگی از خویش ترا رهبر فیض است دلبستگی تست که قفل در فیض است
مرا فلک تفکر شد ز موج حادثه امشب غریق لجه حیرت از این دریای بی پایان بخود گفتم بر این مبنی که باشد علت غائی؟ بخود گفتم از این بنیان چه باشد مقصد یزدان؟ بناگه این خروش از هاتف غیبم به گوش آمد که بگشا دیده حق بین، ببین در عالم امکان بهر منظر نظر کردم به چشم ظاهر و باطن نبد جز جلوه دلبر، نبد جز طلعت جانان نه در مشرق، نه در مغرب، نه در ایسر، نه در ایمن نه در علوی و نه سفلی، نه در پیدا، نه در پنهان چنان بیخود شدم از خود که هیچ از خود ندانستم نه سر از پا، نه پا از سر، نه جان از تن، نه تن از جان درآن وارستگی خود را، ندیدم در میان پیدا همه او شد زمن ظاهر، همه من شد در او پنهان
‌ ‌ 🔸 هنگام خداحافظی درحالی که خانم هایدگر و شوهرش به سمت در حیاط همراهیم می‌کردند، متوجه شدم که پوشه‌ام را در اتاق کارش جا گذاشته‌ام. دویدم تا که آن‌را پیدا کنم. 🔹 روی میز کاغذی دیدم که رویش با جوهر آبی لاجوردی چند کلمه با خط گوتیک نوشته شده بود: بگو... پس باید چه کنیم؟؟؟ رها کردن... 🔸 درحالی که قطار به سوی پاریس روان بود، این هشت واژه بی‌وقفه در سرم می‌چرخیدند... 🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی ‌ ‌ ‌ ‌
دکتر صدوقی سها: مطلب دیگری نیز که به گمان من مهم است، این است که آقای همیشه به یک حال نبود و احوال مختلفی داشت: صوفی ابن الوقت باشد‌ای رفیق / نیست فردا گفتن از شرط طریق... هر روز به یک حالی بود اواخر به لحاظ فکری طوری شده بود که همه می‌دانند و دشمن تراشی ایشان نیز از همین جهت بود و من به این بخش ورود نمی‌کنم. عده‌ای از او بد می‌گفتند و می‌گفتند او که اینهمه از اسلام و اسلامیت حرف می‌زند {این}اعتقاد او این نیست... ولی دوست عزیز ما آقای دکترهرمز بوشهری که دانشجوی ما بود و به انجمن می‌آمد و بعدها همکارمرحوم استاد جلال الدین آشتیانی شد، یکبار برای ما نقل کرد که ازمرحوم فردید در مصاحبه‌ای در تلویزیون که سر و صدای زیادی کرده بود در سال 1354، پرسیده شد هندبوک شما چیست... فردید دست در جیب خود کرد و کریم را در آورد و بلند کرد و گفت:«قرآن کتاب دیروز و امروز و فردا»... این مطلب مهمی است و ممکن است بسیاری از بد بینی‌هایی که دوستان دارند را تلطیف کند.
صدوقی سها: در تصوف کسانی که با متون صوفیه مأنوس یا آشنا ‌اند، اشخاصی هستند که از آنها با عنوان «مجانین العقلا» یا «عقلای مجانین» یاد می‌شود که اشخاص بزرگی بودند. به‌خصوص در قرن‌های اول و دوم و سوم قمری این قبیل اشخاص متعدد هستند، آنها مردمانی بزرگ بودند که به دیوانه معروف می ‌شدند ولی دیوانگی آنها عاقل ساز بود. من بدون اینکه بخواهم این عنوان را به مرحوم اطلاق کنم می ‌خواهم بگویم ملاک این معنا در مرحوم فردید نیز بود و موجب جاذبه شدید او برای اهل این مسائل می‌شد.
فردید: با ظهور اسلام، امری مطرح می شود که در یونانیت به این معنی وجود ندارد و آن و آسمانی است. فعلا تعبیرات امر و خلق و شهادت و غیبت را با یونانیت مقایسه نمی کنیم. همین قدر می گوییم که در تفسیر قرآن، صورت افلوطینی و نوافلوطینی به آن داده اند. سینا ... با فلسفه یونان اثبات قرآن کند، در برابر بوعلی، سن توما با فلسفه یونان اثبات أناجیل کند. حتی ابن عربی از الفاظ فلسفه غرب مصون نیست... . و توجه دارند که فلسفه اولا و بالذات یونانی است و می خواهند بین الله و طاغوت جمع کنند... . بوعلی سینا برای من زندیق است، ولی زندقه او خودبنیادانه نیست.
فردید: دین در حکمت اشراق تابع فلسفه و خودبنیادانه است... در حکمت اشراقی، عقل متعالی، [همان عقل] مشترک همگانی است که با وحی و حضور و شهود یکی می شود. و فلسفه ملتزم وحی نیست. ... را برای همین اش کشتند. در حلول و اتحادی را دیدند که از نتایج غربزدگی است و لذا، او را کشتند.
فردید: نمی خواهم بگویم حوزه محی الدین یونانی زده نیست، یونانی زده هست، ولی بالاخره بیشتر میخواهد از یونانی زدگی بگذرد و یکسره تسلیم یونانی زدگی نیست. محی الدین تا آنجا که در او آمده است، من ردش می کنم. و اصیل ورای متافیزیک است.
فردید: عده ای و اصول فلسفه یونان را گیرند و خواهند که با متن این اصول، یونانیت را با استدلال کنار زنند. اینها متکلمینی مثل اند، ولی باز هم گرفتارند و غربزده های غیر مضاعف سلبی اند
از نظر فردید، در وجود دارد اما این زهد با آمیخته شده است. به اعتقاد او، «در فلسفه دوره صفوی اسما دوباره به یونان نزدیک می شود». «فلسفه ملاصدرا ..... التقاطی است و اختلاطی» و در این فلسفه «تقوای قرآنی فراموش شده، فلسفه بارش شده است».
حتى تفسیر مفسران را نیز مورد انتقاد قرار داده، معتقد است که آنها تحت تأثیر فرهنگ و تفکر یونانی دست به تفسیر زده اند. از نظر فردید «زمان کتب آسمانی و قرآن غیر [از] زمان فلسفه و یونان است؛ و در اثر قرآن را با زمان یونانی تفسیر کرده اند». به اعتقاد فردید، «فلسفه ملتزم به و و نیست، ولی و قرآن ملتزم به آن است».
فردید حقیقت را و معرفت قلبی و باطنی میدانست، یعنی همان چیزی که «زندآگاهی» می نامید، و معتقد بود که فقه کنونی ما این را از کف داده است. او، برخلاف بسیاری، را نقطه نهایی تفکر و اسلامی تلقی نمی کرد و مواجهه نقادانه ای با آن داشت. از نظر فردید، تفکر ابن عربی جهت گیری کاملا و لذا، تأثیرپذیری از داشته است. در نقد و می گوید: «برای اسماعیلیه و باطنیه [عقل] همان عقل کمابیش منسوخ دورة یونانی [است]».