رابطه معنای زندگی با آرامش درونی افرادی که محور ومعنای زندگیشان خویشتن و حب نفس می باشد نمی توانند آرامش داشته باشند. #معنای_زندگی #آرامش #اضطراب @vasvasee

داشتن معنای زندگی برای داشتن حال خوب ضروری می باشد اما معنای زندگی افراد متفاوت است. 👈 هریک ما نیاز است معنای زندگی خود را متناسب با شرایط زندگیمان پیدا کنیم. #مشاوره #معنای_زندگی #آرامش #سوگ #رضایتمندی ضیایی فر @vasvasee

کسانی که معنای زندگی‌شان از جنس دنیا است و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند، همچون کودکانی هستند که در پی حفظ حباب‌های رنگی‌اند که با شوق و ذوق با آن‌ها بازی می‌کنند. این حباب‌ها، زیبا و فریبنده، درخشش و رنگارنگی‌شان دل هر بیننده‌ای را می‌ربایند، اما حقیقت این است که این زیبایی‌ها بسیار زودگذرند. حباب‌هایی که به محض برخورد با کوچک‌ترین مانعی می‌ترکند و به تکه‌های بی‌معنا تبدیل می‌شوند. در این تلاش بی‌پایان برای حفظ آنچه که در نهایت ناپایدار است، انسان‌ها گاهی فراموش می‌کنند که زندگی واقعی در عمق وجود و در جستجوی معناهای پایدار و ارزشمند نهفته است. #خدا #معنای_زندگی #امنیت #افسردگی ضیایی فر @vasvasee

دل بستن به امور دنیوی واقعاً آرامش‌بخش نیست، در حالی که همه ما به آرامش نیاز داریم. 😳 آرامش حقیقی دست خداست، اما گاهی اوقات احساس می‌کنیم نمی‌تونیم با خدا ارتباط بگیریم. 😳 پس برای فرار از ترس و نگرانی‌ها و رسیدن به آرامش چه کار کنیم؟ 🤔 #آرامش #اضطراب #امام_زمان #خدا #معنای_زندگی ضیایی فر @vasvasee

"اولیا الهی خدا را دوست دارند، زیرا خدایی فعال و نزدیک به خود دارند که لحظه به لحظه نیازهای آنان را می‌بیند و می‌تواند به آن‌ها پاسخ دهد. این ارتباط عمیق و معنوی، باعث می‌شود که آن‌ها در هر شرایطی احساس آرامش و امنیت کنند و به رحمت و محبت الهی اعتماد داشته. باشند." 👈اولیا الهی از اسماالهی درست و بجا استفاده می کنند. #معنای_زندگی #آرامش #محبت #توحید #اضطراب ضیایی فر @vasvasee

اولیاء الهی از شنیدها عبور می کنند و با بستر سازی صفات خدا و برخی مباحث دینی را در زندگی لمس و تجربه می نمایند. 👈راه ملموس و دلپذیر نمودن مفاهیم اعتقادی #شک #وسواس_فکری #معنای_زندگی ضیایی فر @vasvasee

کتاب "انسان در جستجوی معنا" نوشته ویکتور فرانکل، روانپزشک اتریشی و بنیان‌گذار معنا درمانی است. در این کتاب، فرانکل تجربیات خود را در اردوگاه‌های کار اجباری نازی‌ها به اشتراک می‌گذارد و به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه انسان‌ها می‌توانند در شرایط سخت و دشوار، معنا و هدفی برای زندگی خود پیدا کنند. او معتقد است که جستجوی معنا یکی از نیازهای اساسی انسان است و این معنا می‌تواند از طریق عشق، کار، رنج و تجربه‌های زندگی به دست آید. فرانکل به این نتیجه می‌رسد که حتی در بدترین شرایط، انسان‌ها می‌توانند انتخاب کنند که چگونه به وضعیت خود پاسخ دهند و این انتخاب می‌تواند به آن‌ها کمک کند تا به زندگی خود معنا ببخشند. #معنای_زندگی #فرانکل #آرامش @vasvasee

از ویژگی های اولیا الهی دائم شکرگذار بودن است. چگونه دائم در شرایط سخت شکرگذار باشیم؟ زمینه ناشکری چیست؟ #شکرگذاری #آرامش #معنای_زندگی ضیایی فر @vasvasee

اولیا الهی حقیقت جان خود و دنیا را امانت الهی می دانند. #اضطراب #آرامش #معنای_زندگی #ترس ضیایی فر @vasvasee

جستوجوی خدا صبح بود و علی، مثل همیشه، با فکرهای سنگین بیدار شد: «این همه تلاش برای چیه؟ خدا کجای این زندگیه؟ چرا حسش نمیکنم؟» دلش میخواست جوابی پیدا کند، نه یه جوابِ خشک، بلکه چیزی که آرومش کنه... تو راهِ کتابخونه، چشمش به پیرمردی افتاد که کنار پیاده رو نشسته بود و قرآن های کوچیک دست دوم میفروخت. نگاهِ پیرمرد پر از آرامش بود. علی ناخودآگاه پرسید: «آقا، شما خدا رو توی زندگی میبینین؟ من چرا حسش نمیکنم؟» پیرمرد لبخند زد و گفت: «پسرجان، یه بار پیامبری از خدا پرسید: خدایا، چطور تو رو ببینم؟ خدا جواب داد: اون بادی که امروز موهایت رو شانه زد، دستِ منه... اون آبی که نوشیدی، یادگارِ منه. تو توی دریای رحمتم شنا میکنی، ولی فکر میکنی گمشدی!» علی مکث کرد: «یعنی خدا همین جاس؟ تو همین روزمرگی ها؟» پیرمرد آهی کشید: «عزیزم، خدا مثلِ نفسِ توست. وقتی میترسی، تندتیر میشه؛ وقتی آرومی، حسش میکنی. زندگی رودخونه ایه که خدا جریانش داده. اگه به جای جنگیدن با آب، بگی حالا که تو میدونی رود به کجا میره، من فقط شنا میکنم، اونوقت آروم میشی... اضطراب وقتی میاد که میخوای نقشِ خدا رو بازی کنی، نه اینکه به نقشِ اطمینان کنی.» علی هنوز گیج بود: «پس این همه درد و سختی چیه؟ خدا چرا اجازه میده؟» پیرمرد دستش رو به آسمون گرفت: «خدا مثل آفتابه. گاهی سایه اش رو میبینی، گاهی مستقیم میسوزونت تا قویتر شی! درد، کلیدِ درِ رحمته... یادت باشه، پرنده موقع پرواز، باد مخالف رو حس میکنه، ولی میدونه که بالهایش برای همین بادها ساخته شده.» علی برگشت خونه، نه با یه ندا از آسمون، اما با یه سکوتِ پر از حضور. تو حیاط، نگاهش به دارِ بلندی افتاد که شاخه هاش تو باد تکون میخوردند. ناگهان یادِ حرفهای پیرمرد افتاد: «خدا رو تو تابِ شاخه ها ببین، نه تو ایستاییِ تنه!» حالا نوبت شماست؛ «شما آخرین بار کجا ردپای خدا رو تو زندگیتون دیدین؟ توی یه لبخند؟ یه اتفاقِ کوچیک؟ یا شاید هم تو یه شکستِ به ظاهر تلخ...» 💬 (بیاین قصه هامون رو با هم قسمت کنیم!) #معنای_زندگی #آرامش #اضطراب ضیایی فر https://eitaa.com/vasvasee