eitaa logo
ویکی فقه؛ دانشنامه علوم اسلامی
3.3هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
64 فایل
📣 کانال رسمی سایت ویکی‌فقه مدیر سایت ویکی‌فقه: @zolale_andisheh مدیر کانال: @ahmad110 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/a59m.BM9SY 💮سایت‌های مرتبط: 🌐wikifeqh.ir 🌐eshia.ir 🌐lib.eshia.ir 🌐wikiporsesh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 برای علاقمندان به (ماده اولي) 💠 جوهري را که حامل «استعداد» يا «امکان تبديل شدن» است و پذيراي صورت‌هاي متعدد مي‌باشد «ماده» يا «هيولي» مي‌نامند. 💠 برخي از فلاسفه، مشائين و به تبع آنها مشهور فلاسفه اسلامي، ماده به معناي اول (هيولي) را پذيرفته و براي آن دو دليل اقامه کرده‌اند: برهان قوه و فعل و برهان فصل و وصل. 🔹برهان قوه و فعل: هر موجود جسماني داراي دو حيثيت است: يکي حيثيت دارايي که به آن حيثيت «فعليت» گفته مي‌شود. دوم، حيثيت ناداري که آن را «قوه» مي‌نامند. مثلا «آب» که يک جسم است خود مرکب از دو جوهر است: يکي صورت آب بودن که همان فعليت آن است و ديگري حيثيت قوه و تبديل شدن آن به بخار که همان «ماده» مي‌باشد. 🔹برهان فصل و وصل: در اجسام تغييراتي از قبيل اتصال و انفصال و تبديل و تبدلات جوهري وجود دارد. مثلا جسم يکپارچه و پيوسته‌اي تبديل به دو جسم منفصل و جداگانه مي‌گردد. بدون ترديد در اينگونه تحولات چنين نيست که موجود اول به کلي معدوم شده و يک يا چند چيز ديگر از نيستي محض به وجود مي‌آيند بلکه يقينا چيزي از موجود قبلي در موجود بعدي باقي مي‌ماند. آنچه باقي مي‌ماند قطعا همان فعليت موجود قبلي نيست. پس ناچار جوهر ديگري در ميان آن‌ها وجود دارد که رابطه وجودي آن‌ها با يکديگر را حفظ مي‌کند و خودش اقتضاي هيچ فعليتي را ندارد و به همين جهت است که فعليت‌هاي گوناگون را مي‌پذيرد. چنين جوهري که هيچ فعليتي از خود ندارد و ويژگي آن، فقط پذيرش و قبول صورت هاست «قوه محض» يا ماده و هيولي ناميده مي‌شود. 🍁براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد:👇 ➡️ http://wikifeqh.ir/ماده_(فلسفه) 🆔 @wikifeqh_ir instagram.com/wikifeqh/ http://eitaa.com/joinchat/609681418C9a83e3fcdf
🌺 برای علاقمندان به 💠 جوهري را که حامل «استعداد» يا «امکان تبديل شدن» است و پذيراي صورت‌هاي متعدد مي‌باشد «ماده» يا «هيولي» مي‌نامند. 💠 در حقيقت ماده خودش هيچ فعليتي ندارد و فعليتش به اين است که پذيراي صورت‌هاي متفاوت است. 💠 ماده جوهري است که حامل استعداد قريب تبديل شدن به يک شيء و تبديل نشدن به اشياء ديگر مي‌باشد. 💠منظور از قيد قريب اين است که هر شيء مادي استعداد تبديل شدن به همه اشياء ديگر را دارد لکن ميزان اين استعداد متفاوت بوده و نسبت به اشياء مختلف، شدت و ضعف و قرب و بعد دارد. مثلا دانه گندم براي تبديل شدن به خوشه گندم استعداد قريب دارد اما براي تبديل شدن به تخم مرغ راه زيادي را بايد بپيمايد. لذا نسبت به آن استعداد بعيد دارد. 💠 ماده طبق اين اصطلاح به دو معنا اطلاق مي‌شود: الف) ماده اوليه: که پذيراي صورت جسميه است که به آن هيولي يا ماده اولي هم گفته مي‌شود. ب) ماده ثانيه: مراد هيولي به همراه يک يا چند صورت ديگر است که مي‌توانند با هم ماده براي صورت جديدي واقع شوند. 🍁براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد:👇 ➡️ http://wikifeqh.ir/ماده_(فلسفه) 🆔 @wikifeqh_ir instagram.com/wikifeqh/ http://eitaa.com/joinchat/609681418C9a83e3fcdf
🌺 برای علاقمندان به ✅ شبهه نفی جوهر 💠 ممکن است کسي بگويد: ما حسّ جوهرياب در خارج نداريم؛ بلکه در خارج ما هرچه مي‌يابيم، همه اعراض است؛ پس به اين ترتيب منکر وجود جوهر در خارج مي‌شود. 💠 علامه طباطبايي به اشکال فوق چنين پاسخ مي‌دهد که: هرکس جوهر را انکار کند بدون اينکه خود متوجه باشد، معتقد به جوهر بودن اعراض شده است و اعراض را جوهر مي‌داند؛ زيرا تقسيم ماهيت به جوهر و عرض، تقسيم حصري است و هر ماهيتي را که در نظر بگيريد از دو حال خارج نيست؛ يا وجود لنفسه دارد و يا وجود لغيره دارد و اگر ما بگوييم هيچ کدام از اعراض را ما در موضوع ديگري (يعني در جوهر) نيافتيم به اين نکته اعتراف کرده است که همه اعراض، وجود لنفسه دارند؛ يعني جوهرند. 💠 اگرچه ما حس جوهرياب نداريم؛ يعني هيچ‌کدام از قواي ظاهر ما جواهر را احساس نمي‌کنند؛ بلکه ما فقط اعراض را احساس مي‌کنيم؛ اما وجود منحصر به محسوسات نیست؛ بلکه ما با استدلال عقلي وجود جواهر را اثبات مي‌کنيم. ⚜براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد👇 ▶️ http://wikifeqh.ir/جوهر_(فلسفه) 🆔 @wikifeqh_ir instagram.com/wikifeqh/ http://eitaa.com/joinchat/609681418C9a83e3fcdf
🌺 برای علاقمندان به ✅ استدلال بر وجود جوهر به روش منطقی 💠 برخي فلاسفه معاصر استدلال بر وجود جوهر را به روش منطقي چنين بيان کرده اند: • اعراض موجودند و ما وجود آنها را با حواس ظاهر درک مي‌کنيم. • اعراض موجوداتي هستند که نيازمند به موضوع‌اند وآن موضوع در ذات خود نيازمند اين اعراض نمي‌باشد. • پيش رفتن سلسله موضوعات اعراض تا بي‌نهايت محال است. • پس اين سلسله بايد به موضوعي ختم شود که در ذات خود نيازمند موضوعِ ديگري نباشد؛ يعني اين سلسله بايد به جوهر ختم شود. ⚜براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد👇 ▶️ http://wikifeqh.ir/جوهر_(فلسفه) 🆔 @wikifeqh_ir instagram.com/wikifeqh/ http://eitaa.com/joinchat/609681418C9a83e3fcdf
در #فلسفه هر جا که قصد بیان تجرد وجودی از زواید و امور غیر از ذات و ذاتیات شیئ باشد، #تقشیر استعمال می‌شود. این عمل که توسط #عقل و قوه ناطقه انسان صورت می‌پذیرد به این علت است که این امور دارای زوائد مادی و جسمانی و یا نیمه جسمانی هستند و چون عقل و قوه تفکر انسان از امور مجرد است توان درک این امور با همه مشخصات و عوارض آنها را ندارد. به همین جهت، عقل ابتدا آنها را از زوائد و عوارضی که بر اصل #ماهیت و حقیقت آنها بار شده‌اند جدا کرده و به اصطلاح تقشیر می‌نماید و بدین صورت می‌تواند آنها را درک کند. wikifeqh.ir/تقشیر @WikiFeqh
💠ضرورت به شرط محمول💠 ♦️ ضرورت، به اقسامی دسته بندی می‌شود: 🔰 🔰 🔰 🔰 🔰 ♦️ ضرورت به شرط محمول یکی از اصطلاحات به‌ کار رفته در علم منطق و علم فلسفه بوده. ♦️ در نگاه منطقی قضیه، محمول را قید و شرط موضوع قرار دهیم و آنگاه محمول را بر موضوع حمل کنیم قضیه ما قضیه به شرط محمول است و حمل محمول در چنین قضیه‌ای بر موضوع، ضروری است. و اما از فلسفه هر ماهیتی که متلبّس به وجود است نسبت وجود بدان ماهیت ضروری است. ♦️ این اصطلاح، در فلسفه در جایی به کار می‌رود که محمولی (مثل "الف") از موضوعی (مثل "ب")، جدانشدنی و غیرقابل انفکاک باشد. در این صورت، گفته می‌شود "الف" برای "ب" ضروری است. اگر ضرورت، به وجود اضافه شود (یعنی ضرورت وجود) وجوب و اگر به عدم اضافه شود (یعنی ضرورت عدم) امتناع خواهیم داشت. سلب ضرورت وجود و عدم از یک چیز نیز " امکان " یا " امکان ماهوی" یا "امکان خاص" نامیده می‌شود. 🍁برای مطالعه کامل مقاله بر روی لینک زیر کلیک کنید👇 🌐 wikifeqh.ir/ضرورت_به_شرط_محمول •┈┈••✾•🍂🥀🍂•✾••┈┈• 📌 کانال ویکی فقه👇 🆔 @wikifeqh
💠اصالت وجود💠 🔸 مراد از اصالت وجود، این است که موجود بالذات و منشا آثار در خارج، وجود اشیاء است نه ماهیت آنها. 🔹‌ توضیح این که ما از هر امر واقعیت دار، دو تصویر و دو مفهوم داریم: مفهوم هستی (وجود) و مفهوم چیستی (ماهیت)؛ و از بین دو مفهوم، مفهوم وجود جنبۀ عینی و خارجی دارد و مفهوم ماهیت ساختۀ ذهن ما و جنبۀ اعتباری دارد. 🔸 به عبارت دیگر از بین دو مفهوم وجود و ماهیت، تنها مفهوم وجود، مصداق و ما بازاء خارجی دارد اما مفهوم ماهیت از حد و حدود وجود انتزاع می‌شود. 🔹‌ اصالت، معنای دیگری نیز در بحث اصطلاحات فلسفی جدید دارد که آن معنی در اینجا مقصود نیست. و آن عبارت از تقدم و اصل بودن در مقابل نتیجه بودن و فرع بودن است مثلا گفته می‌شود آیا اصالت با ماده است یا روح؟ ◀️ براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد👇 🌐 wikifeqh.ir/اصالت_وجود 📌 کلمات کلیدی: •┈┈••✾•🍂🌹🍂•✾••┈┈• 📌 کانال ویکی فقه👇 🆔 @wikifeqh
💠امکان استعدادی💠 🔸واژه امکان در فلسفه ، هنگامی که بدون قید خاصی به کار می‌رود به معنای سلب ضرورت وجود و عدم از ماهیت است که همان امکان ماهوی است. 🔸امکان در یک معنا، به "استعداد یک شیء برای پذیرش حالتی جدیدگفته می‌شود که به همین مناسبت، این امکان را امکان استعدادی می‌نامند. 🔸حالت جدیدی که شیء می‌پذیرد، ممکن است "صورت" (فعلیت) یا " عرض " جدیدی باشد. مثلا چوب با سوختن تبدیل به خاکستر می‌شود و در این فرایند، اساسا چوب به ماده جدیدی (خاکستر) بدل می‌شود که در این نوع تغییر در اصطلاح فلسفه، صورت شیء تغییر می‌کند و در مثال ما صورت چوب به صورت خاکستر تبدیل می‌گردد. 🔸با توجه به فرایند تبدیل چوب به خاکستر، درمی یابیم که وضعیت و حالت خاصی در چوب تحقق دارد که باعث می‌گردد با سوختن به خاکستر تبدیل شود؛ زیرا چیزهای سوختنی دیگری مثل نفت با سوختن، خاکستر ایجاد نمی‌کنند ولذا می‌فهمیم که سبب تولید خاکستر در وضعیت و حالت خود چوب نهفته است که در اصطلاح فلسفی از آن به استعداد چوب برای تبدیل به خاکستر یاد می‌کنند. ◀️ براي مطالعه کامل مقاله بر روي لينک زير کليک کنيد👇 🌐 wikifeqh.ir/امکان_استعدادی 📌 کلمات کلیدی: •┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈• 📌 ویکی فقه؛ دانشنامه علوم اسلامی 🆔 @wikifeq