🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_پنجاه_و_پنجم🔹🔸
🌸 #استدلال به #حديث «على وليكم من بعدى» در رابطه با #خلافت بلافصل حضرت #على عليه السّلام پس از #رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله 🌸
(۲) مؤلف گويد: فرموده رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله
«على وليّكم من بعدى»
كه برخى از طرق آن، در باب پيشين ياد آورى شده است، از جمله دليل هاى قوى و از نصوصى است كه اثبات مى كند حضرت على عليه السّلام پس از رحلت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله، خليفه بلافصل آن حضرت است و استدلال بر خلافت بلافصل آن حضرت به حديث مزبور متوقف بر بيان سند و دلالت حديث مى باشد.
اما از لحاظ سند: بايد گفت گروهى از بزرگان صحابه از جمله: حضرت على عليه السّلام، «ابن عباس»، «عمران بن حصين»، «وهب بن حمزه» و «بريدة اسلمى» اين حديث را روايت كرده اند و گروهى از محدثان از قبيل: «ترمذى» در «صحيح» خود، «نسائى» مؤلف صحيح در «خصايص» خود، «احمد حنبل» در «مسند»، «ابو داوود طيالسى» كه از مشايخ بخارى است. در «مسند»، «ابو نعيم» در «حليه»، «خطيب بغدادى» در «تاريخ بغداد»، «ابو حاتم»، «ابن ابى شيبه»، «ابن جرير طبرى»، «بزّاز»، «طبرانى»، «ابن جوزى»، «رافعى»، «ابن مردويه»، «حافظ ابو القاسم دمشقى» در «الموافقات» و در «اربعين طوال»، «يوسف بن صهيب»، «ديلمى» و امثال ايشان از محدثان ديگر- كه در حال حاضر و با شتابى كه دارم به نام آنها دست پيدا نكرده ام- به نقل اين روايت پرداخته اند. گذشته از اين، «محبّ طبرى» در [📚الرياض النضره ۱/ ۱۵۲] به نقل برخى از احاديث پرداخته است كه شيعه با توجه به آنها براى خلافت بلافصل حضرت على عليه السّلام استدلال نموده است.
از آن جمله: حديث منزلت و حديث غدير است. سپس گفته است از جمله آنها كه سند و متنش از احاديث ديگر قوى تر و ارزنده تر است، حديث «عمران بن حصين» است- تا آنجا كه گفته است- و حديث «بريدة»، كه حضرت فرموده است: «از على نكوهش مكن كه على از من است و من از اويم و او پس از رحلت من، ولى همه شماست. »
(۱) مؤلف گويد: هر چند «محبّ طبرى» در رابطه با حديث «عمران» و «بريدة» كوشش دارد كه سند و متن آن را، از سند و متن حديث منزلت و حديث غدير قوى تر و مهمتر معرفى كند، در عين حال از گفته او چنين استنباط مى شود كه سند و متن هر دو حديث، در كمال قوت و ارزندگى است. اين كل آن مطلب است كه در رابطه با سند حديث مورد بحث، بايد گفت.
اينك، آنچه مربوط به دلالت حديث است، به شرح ذيل بيان مى شود.
حديث مزبور با توجه با قرينه لفظى كه متصل به حديث شريف است كه همان كلمه «من بعدى» باشد، دلالتش ظاهر در مقصود ما مى باشد و منظور ما را كاملا توجيه مى نمايد و با توضيحى كه ذيلا ايراد مى شود حقيقت را آشكار مى كند. و آن اين است: لفظ
«ولىّ» از نظر لغت در معانى چندى بكار رفته است از قبيل: حب، صديق، ناصر، همسايه، هم سوگند و معانى ديگر و ظاهرترين و مشهورترين معناى آن، «مالك أمر» است؛ بنا بر اين هر كسى كه كارى را در اختيار خود در آورد و حق تصرف در امور و شئون آن را داشته باشد آن شخص، ولىّ آن كار است. به همين دليل سلطان، ولىّ رعيت است.... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_پنجاه_و_ششم🔹🔸
🌸 #استدلال به #حديث «على وليكم من بعدى» در رابطه با #خلافت بلافصل حضرت #على عليه السّلام پس از #رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله 🌸
يعنى كسى است كه امر مردم را در اختيار دارد.
و حق هر گونه تصرفى در امور و شئون آنها را خواهد داشت و به همين نسبت پدر يا جد، ولىّ كودك يا ديوانه اند و مى توانند مالك امر كودك و مجنون باشند و در امور و شئون مربوط به آنها تصرفات لازم را انجام بدهند و همچنين كسى كه ولايت زنى را به عهده دارد تا امور همسرى او را فراهم آورد، و يا ولىّ دم (خون بها گير) و يا ولى ميّت كه بايد به كارهاى آنان بپردازد. گاهى لفظ «ولىّ» را بمعناى «أولى بتصرف» به كار برده اند. و هر گاه اين معنى مورد لحاظ قرار بگيرد، سلطان اوليتر به تصرف در امور رعيت است از خود آنها، و پدر و جدّ كه اولويت بتصرف در امور كودك يا مجنون دارند، اوليتر از خود آنها مى باشند. و مثال هاى ديگر تأييد مى كند كه «ولىّ» در معناى «اولى بتصرف»، به درستى به كار رفته است و پاره اى از اخبار، بطورى كه پيش از اين اشاره شد، دلالت بر مقام اولى بتصرف دارد از قبيل: «فهو أولى النّاس بكم بعدى»
(۱) گاهى گفته اند: «ولىّ» به معناى «متصرّف» است.
و در اين صورت هر گاه بگويند سلطان، ولىّ رعيّت است، كسى را مورد نظر قرار مى دهند كه در امور رعيت حق هر گونه تصرفى را داشته باشد و ولىّ كودك و ولىّ مجنون، كسى است كه مى تواند در كليه امور آنها تصرف نمايد. در هر حال، به معناى معروف و مشهور آن، چه «مالك أمر» يا «أولى به تصرّف» يا «متصرّف» باشد، بر كسى اطلاق مى شود كه تسلط و برترى بر غير خود داشته باشد و متصرف در امور و شئون او باشد؛ بنا بر اين معانى ديگر آن از قبيل: همسايه يا هم سوگند، از لفظ «ولىّ» كه در حديث آمده است به هيچ وجه مناسب با مقام فعلى ما كه مورد بحث قرار گرفته است، نيست بلكه هيچگونه نتيجه مثبتى هم نخواهد داشت. و آنچه را كه مى توان استثنا كرد، معناى محبّ، صديق، ناصر، مالك أمر، أولى بتصرف يا
متصرف است، آن هم با اختلاف تعبيرهايى كه در معناى آخرى شده است.
و هويدا است كه لفظ
«من بعدى»
با معناى محب، يا صديق، يا ناصر هم تناسبى ندارد بلكه كلمه مزبور با معانى محبّ، صديق و ناصر، منافات و نارسائى هم دارد؛ به دليل آنكه علاقه مندى حضرت على عليه السّلام به مسلمانان، يا رفيق بودن با آنها و يا جانبدارى از آنها، منحصر به زمان پس از رحلت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله نمى باشد، بلكه حضرت على عليه السّلام پيش از رحلت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، نسبت به مسلمانان علاقه مند بود و با صداقت هر چه تمامتر با آنان رفتار مى كرد و از
هيچگونه يارى و كمك به آنها دريغ نمى داشت؛ اين است كه مراد از لفظ «ولىّ» در حديث شريف، معناى ديگرى است كه همان مالك امر، يا اولى بتصرف، يا متصرّف در امور و شئون مسلمانان مى باشد. و انحصار لفظ «ولىّ» به معناى اخير، بدان دليل است...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_پنجاه_و_هفتم🔹🔸
🌸 #استدلال به #حديث «على وليكم من بعدى» در رابطه با #خلافت بلافصل حضرت #على عليه السّلام پس از #رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله 🌸
لفظ «ولىّ» به معناى اخير، بدان دليل است كه اين معنى با كلمه
«من بعدى»
تناسب محكم و استوارى دارد و اين استوارى حاكى از آن است كه معناى اخير از ميان معانى ديگر، متعيّن براى لفظ ولىّ خواهد بود كه از آن تعبير به امام و خليفه مى شود و اين معنى از نظر هر انسان با انصافى، آشكار و واضح است.
(۱) پيش از اين گفتيم ما با توجه به حديث
«على وليّكم من بعدى»
استدلال مى كنيم كه حضرت على عليه السّلام خليفه بلافصل رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله است. برخى از علماى اهل سنّت براى ردّ استدلال ما، مطالب ضعيف و بى پايه اى را بيان كرده اند از جمله مى گويند: ما هم مى پذيريم كه على عليه السّلام، مالك أمر يا اولى بتصرّف در امور مسلمانان و يا متصرف در شئون آنهاست، ليكن اين اولويت، پس از «عثمان» و در رابطه با خلافت خود آن حضرت خواهد بود! به جان خودم سوگند، هر گاه انسان بى طرفى به فرموده رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله توجه كند، از ظاهر بيان شريف پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله بدست مى آورد كه ولايت آن حضرت پس از رحلت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله است و فاصله اى در كار نمى باشد. و عرف مردم و ارباب لسان هم مى فهمند كه جمله
«علىّ وليّكم من بعدى»
دليل بر خلافت
بلافصل آن جناب است كه بايد بعد از رحلت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله، بدون درنگ، امور امت را بدست مى گرفت. و جمله مزبور داراى معناى عامى است و مقيّد به قيدى نشده است- پس از رحلت من، يا پس از رحلت ابو بكر، و عمر و عثمان-؛ زيرا رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله با ابراز
«من بعدى»
در مقام خطاب و بيان بوده و بايد گفتار خود را بگونه اى بيان كند كه هر قيدى را لازم دارد متذكر شود، تا امّت گرفتار خطا نشوند. و هر گاه قيود مزبور لازم بود، خود رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه در مقام بيان بوده است، آنها را متذكر مى شد و از آنجا كه چنان قيودى لازم نبوده است،
(۱) دليل قاطعى بر لزوم آنها نداريم. گذشته از اين، حديث شريف مورد نظر از جمله نصوصى است كه بر خلافت على عليه السّلام دلالت مى كند و خود خصم هم معترف به آن مى باشد و همين دليل بر بطلان خلافت آن سه تن مى باشد....... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_پنجاه_و_هشتم🔹🔸
🌸 #استدلال به #حديث «على وليكم من بعدى» در رابطه با #خلافت بلافصل حضرت #على عليه السّلام پس از #رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله 🌸
دليل بطلان به اين توضيح است: آنهائى كه معتقد به خلافت آن سه تن مى باشند، مطابق با اعترافى كه دارند اظهار داشته اند كه خلافت نامبردگان به نص پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله نبوده است بلكه خلافت آنان به اجماع امت بود؛ آن چنانكه اجماع امت را در خلافت «ابو بكر» و تنصيص «ابو بكر» را بر خلافت «عمر» و رأى «عبد الرحمن بن عوف» را كه يكى از شش تن اهل شورا بود در خلافت «عثمان»، قبول دارند. و شكى نيست كه اجماع امت و تنصيص «ابو بكر» و رأى
اصحاب شورا، در صورتى قابل قبول است كه نصى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در رابطه با شخص معينى صادر نشده باشد و در غير اين صورت، هيچ يك از اجماع، و تنصيص و رأى، مفيد فائده نخواهد بود. هنگامى كه ثابت شد تنصيصى از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله در رابطه شخص معينى، از سوى آن حضرت صادر شده چنان كه خود خصم معترف است، جائى براى اجماع امت در حق «ابو بكر» و تنصيص «ابو بكر» درباره «عمر» و رأى شورا در رابطه با خلافت «عثمان»، باقى نمى ماند. و پر واضح است با توجه به آنچه گفته شد، خلافت هر سه تن باطل خواهد بود. از استدلالهائى كه مخالفان آورده اند، اين است كه مى گويند: حديث مورد نظر را با توجه به دو دليل ذيل، بگونه اى حمل مى كنيم كه على عليه السّلام پس از رحلت پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله، خليفه بلافصل نبوده است بلكه خلافت آن حضرت بعد از خلافت آن سه تن (ابو بكر، عمر و عثمان) بوده است.
(۱) دليل اول: پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به مردم اطلاع داد كه على عليه السّلام پس از رحلت او، ولى مسلمانان است. بر خلاف انتظار، سخن رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله مصداق پيدا نكرد و على عليه السّلام پس از رحلت آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله به مقام خلافت بلافصل نايل نيامد؛ اكنون على عليه السّلام به خلافت، بلافاصله دست پيدا نكرده است، چاره اى نيست جز آنكه خلافت «بلافصل» على عليه السّلام را، به
خلافت «مع الفصل» حمل كنيم تا گفتار پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله راست باشد و آن حضرت را دروغگو ندانيم (؟! ) دليل دوم: هر گاه حديث مورد نظر را متوجه به خلافت بلافصل على عليه السّلام بدانيم، مستلزم مفسده بزرگى است و آن اين كه با توجيه مزبور، امت اسلامى بر امرى كه دليل بر ضلالت و گمراهى است اجماع كرده باشند و اكثر صحابه را كه با «ابو بكر» بيعت كرده و او را به خلافت بر خود برگزيده اند، خطاكار بدانيم (؟! ) (پس براى اينكه به گفتار پيغمبر و رأى صحابه لطمه اى وارد نشود، بايد حديث را تفسير به رأى بكنيم! )...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_پنجاه_و_نهم🔹🔸
🌸 #استدلال به #حديث «على وليكم من بعدى» در رابطه با #خلافت بلافصل حضرت #على عليه السّلام پس از #رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله 🌸
(۲) مؤلف گويد: به جان خودم سوگند، اين ايراد از ايراد نخستين، ضعيف تر و ناپايدارتر است؛ به دليل آنكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله با بيان حديث مورد نظر تصميم نداشته است كه على عليه السّلام را از ولايتى كه مردم آن را براى على عليه السّلام جعل كرده اند، خبر بدهد تا در صورتى كه سرير خلافت بدست آن حضرت قرار نگرفته باشد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله دروغ فرموده باشد، بلكه پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله با ايراد حديث مورد نظر، از ولايت واقعى آن حضرت كه منصب الهى و مقام ربّانى است و مدار اجماع امت بر محور آن نمى چرخد و آنها از رسيدن به حقيقت آن دورند، اطلاع داده است
و همين بى اطلاعى آنان از آن مقام مقدس بوده كه پس از سه خليفه، با آن حضرت بيعت كردند و حق آن حضرت را پايمال نمودند؛ بنا بر
اين از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله سخن دروغى به ظهور نرسيده است. گذشته از اين، خطا كارى اكثر صحابه در بيعتى كه با ابو بكر انجام دادند و پاسخ از آن، در باب استدلال به حديث غدير بيان شده است (به آن جا كه در اواخر جزء اول است مراجعه نمائيد).
(۱) از ادلّه آنها اين است كه مى گويند: چرا مراد از «ولى» در بيان پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله به معناى «محب» نباشد (يعنى على عليه السّلام پس از رحلت من، دوستدار شماست) و مراد از كلمه «بعد»، بعديّت رتبى است كه رتبه او در مقام محبت پس از رتبه من است، به اينكه او پس از در گذشت من، محبت مردمان را در وجود خود قرار خواهد داد. و نتيجه دليل آن است كه من در محبت و علاقه مندى به مسلمانان، مقدم بر مسلمانان مى باشم و على در اين رابطه در درجه دوم قرار دارد.
(۱) مؤلف گويد: براى افرادى كه از مختصر شناختى برخوردارند هويداست كه اين ايراد از همه ايرادهاى پيش، ضعيف و بى پايه تر است؛ به دليل آنكه حديث شريف متضمن ظاهرى است كه هر يك از عرف مردم و افرادى كه اهل زبانند، يقين دارند كه مراد از
«وليكم بعدى»
، بعد از وفات است و بعديّت رتبى نمى باشد. و با توجه به اين معنى ظاهرى كه عرف و زبان با آن آشناست، دليلى ندارد از ظاهر آن دست برداريم و به احتمال بعيدى كه گروهى از متعصبان و دشمنان پيش مى كشند، قائل شويم...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_شصت_و_هفتم🔹🔸
🔆 #استدلال به #آيه إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ براى #امامت و #پيشوائى بلافصل حضرت #على عليه السّلام 🔆
. (۲) مؤلف گويد: با توجه به اخبار پيشين كه در باب سابق ياد آورى كرديم و همگى آنها در راستاى اين واقعيت بود كه آيه إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ، در شأن حضرت على عليه السّلام نازل شده است. به اين نتيجه مى رسيم كه حديث مزبور در رابطه با امامت بلافصل
حضرت على عليه السّلام است و آنچه كه از آيه به دست مى آيد با انضمام احاديث مذكور، اين است كه: «خدا و رسول و على بن ابيطالب، ولى شمايند».
بنا بر اين فرموده حق تعالى وَ الَّذِينَ آمَنُوا اگر چه لفظ جمع است، ولى منظور از آن، شخص واحد است و حمل كردن لفظ جمع را بر واحد، هر گاه منظور از آن تعظيم و تكريم آن شخص باشد، درست است. و لفظ «ولىّ» هم اگر چه براى معانى متعددى وضع شده است و پيش از اين در باب چهل و ششم معناهاى ولىّ را بطور تفصيل بيان كرديم كه از قبيل: محب، صديق، ناصر، جار، حليف، مالك امر، يا أولى بتصرف، يا متصرف مى باشد. ليكن آنچه از ظاهر ولىّ در بحث حاضر بدست مى آيد
(۱) و با توجه به حصرى كه از كلمه «انّما» استفاده مى شود، كلمه «ولىّ» به معناى مالك امر، يا أولى بتصرف، يا متصرف است و همين معنى، مناسب با حصر ولىّ در خداى عز و جل، رسول صلّى اللّه عليه و آله او و على بن ابيطالب عليه السّلام است؛ نه معناى محب، يا صديق، يا ناصر و يا معانى ديگر. و پر واضح است كه بعضى از مردان و زنان مؤمن، اولياى برخى ديگر از مؤمنان مى باشند. چنانكه در قرآن كريم به اينگونه ولايت اشاره شده است و در اين راستا، مقام ولايت اختصاصى به خلفاى سه گانه ندارد. و در بعضى از روايات پيش اگر چه «ولىّ» به معناى محب، يا صديق و يا ناصر دانسته شد، ولى ظهور كلمه «انّما» در حصر و
بلكه وضع كلمه «انّما» براى حصر است، به مقتضاى تبادر عرفى و با توجه به اينكه تبادر نشان حقيقت است و در «فن اصول» هم اين معنى به اثبات رسيده است؛ به اين نتيجه مى رسيم هر گاه «ولىّ» را به معنى مالك أمر، يا أولى بتصرف و يا متصرف بدانيم، اطلاق ولىّ بر خدا و رسول و امير المؤمنين على بن ابيطالب عليه السّلام، بهتر و مناسب تر است و به راستى و درستى و دور از تعصب بى اساس و عناد، نزديك تر و به مقام خدا و رسول و حضرت على عليه السّلام شايسته تر است...... #ادامه_دارد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷
💠🔹 #غدیرخم_از_کتب_اهل_سنت 🔹💠
🔸🔹 #قسمت_هفتاد_و_پنجم🔹🔸
🌸 #استدلال و بهره گيرى از #حديث رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله كه #خلفاى من #دوازده تن #هستند🌸
(۲) مؤلف گويد: از اخبار پيشين كه در باب خلفاى دوازده گانه نقل كرديم، بدست مى آيد كه اخبار ياد شده از ادلّه قاطعه و نصوص آشكارى است كه حقيقت مذهب شيعه دوازده امامى را تأييد مى كند و مذاهب ديگر را بطور كلى از اساس باطل مى شمارد و بطلان آنها از آن نظر است كه دوازده تن خليفه در حديث رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله، با عقيده عامه كه خلفاى راشدين را چهار تن و به انضمام خلافت حضرت امام حسن مجتبى عليه السّلام پنج تن مى دانند، و عددشان كمتر از دوازده نفر است، منطبق نمى شود.
و همچنين با خلافت ديگران از «بنى أميه» يا «بنى عباس»، مطابقتى ندارد؛ زيرا عدد آنان از دوازده تن زيادتر است و علاوه بر اين اكثر خلفاى «بنى اميه» و «بنى عباس»، فاسق و فاجر بوده اند و بيشتر عمر خود را، به باده گسارى و لهو لعب و گوش دادن به نواى خوانندگان و نواختن دف و خون ريزى هاى بر خلاف شرع اسلام و محرمات ديگر، سپرى كرده اند؛ پس چگونه ممكن است كه اينان خلفاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله باشند؟! و همچنين اخبار ياد شده كه ويژه خلفاى دوازده گانه است، با اعتقادات فرقه هاى ديگر شيعه از قبيل: «زيدى»، «اسماعيلى»، «فطحى» و امثال آنها، موافقتى ندارد؛ براى اينكه پيشوايان اين سلسلهها تعدادشان،
از تعداد ائمه شيعه اثنى عشرى، كمتر است. در اين رابطه بايد گفت: اخبار مزبور متوجه و منطبق با عقيده شيعه دوازده امامى است كه همان «ائمه طاهرين» باشند كه عترت رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و اهل بيت ايشانند كه نخستين آنها حضرت على بن ابيطالب عليه السّلام و آخرين ايشان حضرت مهدى حجة بن الحسن العسكرى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) است. و در پايان اين كتاب، اخبارى كه درباره ايشان رسيده، بطور تفصيل بيان خواهيم كرد.
(۱) «قندوزى» در كتاب «ينابيع المودّة» باب هفتاد و هفتم، از يكى از علماء عامه نقل كرده كه وى حديث «جابر بن سمره» را متذكر شده و اظهار داشته اند كه در آخر اين حديث چنين آمده است: همگى خلفاى من از طائفه «بنى هاشم» اند.
(۲) «حافظ ابو نعيم» در [📚حليه ۱/ ۸۶]، به سند خود، از «ابن عباس» روايت كرده كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: كسى كه مى خواهد به مثل من زندگى كند و به مثل من بميرد و در بهشت جاويدان كه درختان آن را حق تعالى به دست خود كاشته است، جايگاهى به او اعطاء شود بر اوست كه پس از من، على عليه السّلام را ولىّ خود بداند و پيروى از ولايت او نمايد. و به ائمه و پيشوايان پس از من اقتدا كرده و از آنها پيروى نمايد. آرى! اينان عترت من هستند و از سرشت من آفريده شده اند و كمال فهم و علم به اينها ارزانى شده است. واى بر امت من كه فضيلت آنان را تكذيب كنند و رعايت صله و پيوند آنان را با
من ننمايند! آرى، اين گروه كه از دروغگويان و قاطعان رحم هستند خداى تعالى ايشان را از شفاعت من محروم مى سازد
~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_صد_و_سی
#معلوم شد چرا #رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مادر #امیرالمؤمنین (علیه السلام) را مثل #محرمها دفن کرد ◾️🍃
برقیام هانی دختر ابی طالب (علیه السلام) را، از زنهای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) رقم کرده است [۱] نگارنده گوید: پس معلوم شد که، چرا در دفن مادر امیرالمؤمنین (علیه السلام)، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را مثل محرمها دفن میکرد.
حضرت #مسلم مثل #حسنین (علیه السلام) در #میمنه لشگر بود ◾️🍂
حضرت مسلم مثل امام حسن (علیه السلام)، و امام حسین (علیه السلام)، در جنگ صفین در میمنه لشكر بود،. [۲]
#من فرستاده #خودم هستم ◾️🍃
مهمان دیروزی امام صادق (علیه السلام)، دیشب به منزل امام (علیه السلام) نیامد، به دلیل اینکه فرستاده شما، دیشب به سراغ من نیامد، امام (علیه السلام) فرمود من فرستاده خودم هستم، تا در این شهر اقامت داری. [۳]
#پسر دايی #معاویه با #امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود ◾️🍂
محمد بن ابی حذیفه پسر دايی معاویه، از خواص امیرالمؤمنین (علیه السلام) بود، پس از شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در زندان معاویه از دنیا رفت، رضوان الله علیه، معاویه اصرار میکرد که
از عقیده خود برگردد، او پس از اقرار گرفتن از معاویه که، از نزدیک ترین افراد است بر او، فرمود قاتل عثمان و طلحه، و زبیر، و عایشه، تو بودی. [۱]
#هركس لعن #نكند خودش #ملعون است◾️🍃
امام جواد (علیه السلام) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) روایت میکند: هر کس از لعن کردن کسانی که، خدا آنها را لعن کرده، کوتاهی کند، ملعون خداست [۲]
ابان بن تغلب تفسیر کرد، العجب کل العجب بین جمادی و رجب را، به لقاء الاحیاء بالاموات.
#ولایت تکوینی از #کجا پیدا شد ◾️🍂
آقای شیخ محمّدجواد خراسانی رحمةالله علیه، در کتاب خود (الامامة عند الشیعة، ) مینویسد: آنچه بر من ظاهر میشود این است که، عنوان ولایت تکوینی و تشریعی، از ساختههای صوفیه است، زیرا که آنان هستند که، به والی پس از وصل شدن به حق، مقام ولایت جزئیه، و به قطب الاقطاب که، لقب دیگرش غوث است، ولایت کلیه میدهند، به یافعی که شیخ، و استاد، و قطب، نعمه الله است، و هکذا به عبدالقادر جیلانی، ولایت کلیه معتقدند، و میگویند: فتنه مغول از نفرین نجم الدین کری، صاحب ولایت کلیّه بعد از عبدالقادر، سرچشمه گرفت. [۳]
#پیغمبر (صلی الله علیه و آله) #احتیاج به مشورت #نداشت ◾️🍃
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) احتیاج به مشورت نداشت، و آیه شاورهم، از باب استماله قلوب است، و لذا فرمود فاذا عزمت فتوکل علی الله، و نفرمود فاذا استوصبت رایأً، فتوکل علی الله. [۱]
#استدلال #لطیف ◾️🍂
استدلال مرحوم علامه مجلسی و امینی: به حق بودن حضرت فاطمه (علیها السلام) و امیرالمؤمنین (علیه السلام)، و کفر مخالفینشان، به حدیث متواتر پیش شیعه و سنّی: من
مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة، [۲]
سؤال امام زمان: علي و فاطمه كه بوده است؟
#یک تیر دو #نشان ◾️🍃
پس از نقل اخبار داله بر تولد حضرت زهرا به سال پنجم بعثت، میفرماید: شاید کسانی که از عامه، قائل به تولد بی بی پنج سال پیش از بعثت بوده، مرام شومی دارند که، میخواهند فضیلت تولد آن حضرت را از میوه درخت بهشتی سلب کنند، [۳]
نگارنده گوید: شاید فضیلت دیگری را هم میخواهند بگیرند، (تولد آن حضرت در سنّ شصت سالگی مادر، ). [۴]
----------
📚منابع:
[۱]: . معجم، ج ۲۳، ص ۱۸۱.
[۲]: . معجم، ج ۱۸، ص ۱۵۰.
[۳]: . معجم، ج ۱۶، ص ۹۸.
[۱]: . معجم، ج ۱۴، ص ۲۳۵.
[۲]: . معجم، ج ۴، ص ۱۳۵.
[۳]: . الامامه عندالشیعه، ص ۴۰.
[۱]: . الامامه عندالشیعه، ص ۸۵.
[۲]: . فاطمة الزهراء بهجة المصطفی (صلی الله علیه و آله)، ص ۵۰ و ۵۱.
[۳]: . فاطمة الزهراء بهجة المصطفی (صلی الله علیه و آله)، ص ۱۴۳.
[۴]: . فاطمة الزهراء بهجة المصطفی (صلی الله علیه و آله)، ص ۱۴۳.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110