eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
460 دنبال‌کننده
133 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 بر بنی 🌺🌸 اشاره ۶۷. ما بنی از : حکم بن ابی العاص و مروان بن حکم را می‌دانیم؟✨🌺 جواب چون از رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله نقل است که ایشان فرمودند: به زودی اهل بیت من علیهم السلام بعد از من افرادی از امّت مرا می‌بینند که آنها را می‌کشند و پراکنده می‌کنند و همانا کینه و دشمنی بنی امیه و بنی مغیره و بنی مخزوم نسبت به ما از همه بیشتر است. (مروان بن حکم در آن موقع بچه بود؛) حضرت فرمودند: او مارمولک، پسر مارمولک و ملعون، پسر ملعون می‌باشد. [۲] حکم بن ابی العاص هم عموی عثمان بود و همیشه در صدد آزار و اذیت و تحقیر پیامبر صلی الله علیه و آله بود تا جائی که در اثر نفرین پیامبر صلی الله علیه و آله، بقیه عمر را به حالت تشنّج و نیمه فلج باقی ماند. حضرت، او و فرزندانش را از مدینه بیرون کردند ولی وقتی عثمان به خلافت رسید، آنها را به مدینه بازگرداند و بذل و بخشش‌های فراوان کرد و آنها را بر سر پستهای مهم قرار داد و باعث فسق و فجور و ظلم فراوان به مردم شد. 🌸🌺 اشاره ۶۸. و رفتار در زمان چگونه ؟ ✨🌸 جواب زمانی که در مجلس مشورت عثمان را انتخاب کردند، با او شرط کردند که اعمالش مطابق کتاب خدا و سنّت پیامبر صلی الله علیه و آله باشد و کارهای دو خلیفه قبل را ادامه دهد و بنی امیه را بر سر کار نیاورد. ولی وقتی عثمان بر مسند خلافت نشست بر خلاف عهدش عمل کرد. از جمله: خانه‌های آنچنانی ساخت و بذل و بخشش‌های بیجا به بنی امیه و دیگران نمود و زمانی که او را کشتند، غیر از املاک و گاو و گوسفند، صد و پنجاه هزار دینار و دو کرور درهم پول نقد در خزینه اش موجود بود. سپس بنی امیه را بر سر کار آورد و بر جان و مال و ناموس مردم مسلط کرد. این اعمال او باعث نارضایتی مردم و در آخر باعث قتل خودش شد. از جمله کارهای قبیح او: کشتن ابن مسعود، کاتب و نویسنده قرآن بود که دستور داد آنقدر او را زدند تا تمام دنده‌های او شکست و در اثر این ضربات، پس از سه روز وفات نمود. دومین نفر عمّار بود که به نمایندگی، نامه مردم را به عثمان داد. او هنوز نامه را کامل نخوانده بود که آن را بر زمین انداخت و دستور داد عمّار را بر زمین انداختند و می‌کوبیدند. حتی خودش هم چند لگد به شکم او زد. عمّار بیهوش شد و چند نماز از او فوت شد. سپس به هوش آمد و نمازها را قضا کرد. از دیگر اعمال او اذیت و تبعید ابوذر و دخترش به صحرای بی آب و علف ربذه بود که در اثر شرایط سخت آنجا ابوذر از دنیا رفت و دخترش در آن صحرای ترسناک تنها ماند. [۱] تنها جرم او این بود که می‌گفت: علی علیه السلام خلیفه و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله است. ---------- 📚منابع: [۲]: _ حاکم نیشابوری: مستدرک ۴/۴۸۷، ابن حجر مکی: صواعق محرقه ۱۶۹. [۱]: _ ابن سعد: طبقات ۴/۲۳۲، بخاری: صحیح: باب زکوة ۳/۳۱۵، ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه ۸/۲۵۲، یعقوبی: تاریخ ۲/۱۷۲. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️ 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🌸🍂 : شیعیان و اهل علیهم السلام در 🍂 الهی برای محبین المؤمنين عَلَیهِ السَّلام می‌کنند 🌸🔹 إِلاَّ نَالَهُ في ذلِكَ غَمٌ مَحَّصَ عَنْهُ ذُنوبَهُ وَلَو أَنَّهُ أَتَى بِذُنوبٍ بِعَدَدِ القَطْرِ والمَطَرِ وَبِعَدَدِ مِنَ الْحَصَى وَالرَّملِ وبِعَدَدِ الشَّوْكِ وَ الشَّجَرِ فَاِنْ لَمْ يَنَلْهُ في نَفْسِهِ فِي أَهْلِهِ ومَالِهِ فَإن لَمْ يَنَلْهُ فِي أَمْرِ دُنْيَاهُ مَا يَغْتَمُّ بِهِ تَخَايَلَ لَهُ فِي مَنَامِهِ مَا يَغْتَمُّ بِهِ فَيَكُونُ ذَلِكَ تَمْحِيصاً لِذُنُوبِهِ [۴] ۳۶- إنَّ المَلائِكَةِ لَخُدّامُ مُحبِّى الائِمَة عَلَیهِم ُالسَّلام ۱-عنِ الرِّضا عَن آبائِهِ عَن أميرِ المُؤمِنينَ عَلَیهِم ُالسَّلام قَال: َقالَ رسولُ الله صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه یا علیُّ اِنَّ الملائِکةَ لِخُدّامِنا و خُدّامُ مُحبِينَا [۵] . الحديثَ ثبت از برداشته شده است ◾️🍂 ۱- زکریا بن آدم گوید: بر ابا الحسن الرضا عَلَیهِ السَّلام وارد شدم پس فرمودند: ای زکریا بن آدم قلم از شیعیان على عَلَیهِ السَّلام برداشته شده است (یعنی گناهی بر ایشان نوشته نمی شود) عرض کردم: جانم به فدایت به چه علت؟ فرمودند: به دلیل اینکه آنان در دولت باطل گوشه نشین شده اند و بر جانهایشان می‌ترسند و بر امام خود بیمناک هستند، ای زکریا بن آدم هر یک از شیعیان علی که صبح کند و کار بدی انجام دهد و یا مرتکب گناهی شود، در حالی به شب می‌رسد که غمی به او رسیده است که گناهش را می‌ریزد و پاک می‌کند پس چگونه قلم بر او جاری شود و چیزی بنویسد. * پس علاوه بر اینکه حدیث در باب شیعه است نه محب، و شیعه دارای درجات و مقامات بلندی چون سلمان محمدی است با این حال خداوند متعال او را به خاطر گناهش در دنیا عقوبت فرماید و به این دلیل بر او گناهی ثبت نشود. ۲- امام صادق عَلَیهِ السَّلام فرمودند: به عصمت و ولایت خداوند قلم از شیعه برداشته شده است. ۳- علی بن موسی قرشی از امام رضانقل کند که فرمودند: قلم از شیعیان ما برداشته شده است پس عرض کردم ای آقای من این چگونه است؟ امام فرمودند: به این دلیل که از شیعیان در دولت باطل پیمان گرفته شده که تقیه کنند پس مردم در امانند و آنان خوف دارند، بخاطر ما کافر شمرده می‌شوند ولی ما بخاطر آنها کافر شمرده نمی شویم، بخاطر ما کشته می‌شوند ولی ما بخاطر آنها کشته نمی شویم در نتیجه هیچیک از شیعیان ما مرتکب گناه یا خطایی نمی شود مگر آنکه به سبب آن، غمی به او می‌رسد تا بدین وسیله گناهانش را پاک کند. حتی اگر تعداد گناهانش به اندازه قطرات باران و به تعداد شنها و ماسه‌ها و به عدد خارهای بیابان و درختان باشد. پس اگر به خود او غم نرسد به اهل و مالش میرسد پس اگر در امر دنیایش چیزی به او نرسد که غمگینش کند، برای او در خواب چیزی تخیل می‌شود که او را غمگین می‌کند و آن گناهانش راپاک می‌کند. ملائك خادم ائمه عَلَیهِم ُالسَّلام ◾️🍃 ۱- امام رضا از پدرانش از امیر مؤمنان: روایت فرمودند که رسول خدا صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه فرمودند: ای على همانا ملائک خدمتگذار ما و خدمتگذار محبين ما هستند. ۳۷-دُعاءُ أبي عَبدِالله الحُسَين عَلَیهِ السَّلام ِلِشیعَةِ ۱- لَمّا بَلَغَ الحُسَينَ عَلَیهِ السَّلام قَتلُ قَيْسِ بْنِ مُسْهِرٍ الصَّيْدَاوِيِّ اسْتَعْبَرَ بَاكِياً ثُمَّ قَالَ«اللَّهُمَّ اجْعَلْ لَنَا وَ لِشِيعَتِنَا عِنْدَكَ مَنْزِلًا كَرِيماً وَ اجْمَعْ بَيْنَنَا وَ بَيْنَهُمْ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ». [۱] ۲-حِرزٌ لِلاِمام الحُسَين عَلَیهِ السَّلام: بسم الله الرحمن الرحیم یا دائِمُ یا دَیمُومُ یا حَیَّ یا قَیومُ یا کاشِفَ الغَمِّ یا فارِجَ الهَّمِّ یا باعِثَ الُّرسُلِ یا صادِقَ الوَعدِ اللّهُمَّ اِن کانَ لی عِندَکَ رِضوانٌ و وُدٌ فَاغفِرلی و مَن اتَّبَعَنی مِن اِخوانی وَ شیعَتی و طَیِّب ما فی صُلبی بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الراحِمینَ وَ صَلّی اللهُ عَلی سَیِّدنا مُحمَدٍ و الِهِ اجمَعینَ. [۲] ۳۸- لا يُحرمُ الشّيعَةُ مِن التَوبَةِ حَتّى المَوتِ ۱- عَن النَّبِي صَلَی اللهُ وعَلَیه ِوَ آلِه أنَّه قَال لَعَلىّ عَلَیهِ السَّلام: یا عَلیَّ اِنّی سَألتُ اللهُ عَزَّوجَلَّ اَن لا ..... ------ 📚منابع: [۴]:عیون اخبار الرضا عليه السلام ۵۷۵/۲ - بحارالانوار ۱۹۹/۶۸ [۵]: عیون اخبار الرضا عليه السلام ۵۳۸/۱ و بحار الانوار ۳۳۵/۲۶ [۱]: بحارالانوار ۳۸۲/۴۴ [۲]: بحارالانوار ۲۶۵/۹۴ ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 که باغ‌های را به فروخت🌸🍃🍃 مرد مسلمانی بود که شاخه یکی از درختان خرمای او به حیاط خانه مرد فقیر و عیال مندی رفته بود، صاحب درخت گاهی بدون اجازه وارد حیاط خانه می‌شد و برای چیدن خرماها بالای درخت می‌رفت، گاهی تعدادی خرما به حیاط مرد فقیر می‌افتاد و کودکانش خرماها را بر می‌داشتند، مرد از درخت پایین می‌آمد و خرماها را از دست آن‌ها می‌گرفت و اگر خرما را در دهان یکی از بچه‌ها می‌دید انگشتش را در داخل دهان می‌کرد و خرما را بیرون می‌آورد. مرد فقیر خدمت پیامبر رسید و از صاحب درخت شکایت کرد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: برو تا به شکایتت رسیدگی کنم. سپس پیامبر صاحب درخت را دید و به او فرمود: این درختی که شاخه هایش به خانه فلان کس آمده است به من می‌دهی تا در مقابل آن، درخت خرمایی در بهشت از آن تو باشد؟ مرد گفت: نمی دهم! من خیلی درختان خرما دارم و خرمای هیچ کدام به خوبی این درخت نیست. حضرت فرمود: اگر بدهی من در مقابلش باغی در بهشت به تو می‌دهم. مرد گفت: نمی دهم! ابو دحداح یکی از صحابه پیامبر بود، سخن رسول خدا صلی الله علیه و آله را شنید. و عرض کرد: یا رسول الله اگر من این درخت را از او بخرم و به شما واگذار کنم آیا شما آنچه را که به آن مرد می‌دادی به من مرحمت می‌کنی؟ فرمود: آری. ابو دحداح رفت با صاحب درخت صحبت کرد مرد گفت: محمد (صلی الله علیه و آله) می‌خواست مقابل این درخت درخت‌هایی در بهشت به من بدهد من نپذیرفتم چون خرمای این درخت بسیار لذیذ است. ابو دحداح گفت: آیا حاضری بفروشی یا نه؟ گفت نه، مگر اینکه چهل درخت به من بدهی. ابو دحداح گفت: چه بهای سنگینی برای درخت کج شده مطالبه می‌کنی. ابو دحداح پس از سکوت کوتاه گفت خیلی خوب چهل درخت به تو می‌دهم. مرد طمع کار گفت: اگر راست می‌گویی چند نفر بعنوان شاهد بیاور! ابو دحداح عده ای را برای انجام معامله شاهد گرفت آنگاه به محضر پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله درخت خرما را خریدم ملک من شده است، تقدیم خدمت مبارکتان می‌کنم، تقاضا دارم آن را از من بپذیر و باغ بهشتی که به آن مرد می‌دادی قبول نکرد اینک به من عنایت فرما. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای ابو دحداح! نه یک باغ بلکه تعدادی از باغ‌های بهشت در اختیار شماست. پیامبر صلی الله علیه و آله به سراغ مرد فقیر رفت و به او گفت این درخت از آن تو و فرزندان تو است. [۱] به این ترتیب مرد کوتاه نظر برای زندگی چند روزه دنیا باغ بهشتی را از دست داد و ابو دحداح مالک آن باغ و باغ‌های دیگر شد. 🌼🍃🍃 گروهی از اسیران کافر را به حضور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله آوردند. پیامبر دستور داد همه را اعدام کنند، به جز یک نفر، که مورد عفو قرار گرفت و آزاد شد. مرد با تعجب پرسید: برای چه تنها مرا آزاد کردی!؟ فرمود: جبرئیل امین، به من خبر داد که در وجود تو پنج خصلت خوب وجود دارد که خداوند و پیامبرش آن‌ها را دوست می‌دارند. ۱- آن که نسبت به ناموس خودت دارای غیرت شدید هستی. ۲- از صفات سخاوت، بذل و بخشش برخورداری. ۳- اخلاق خوب داری. ۴- همواره راستگو بوده هرگز دروغ نمی گویی. ۵- مرد شجاع و دلیری هستی. مرد اسیر که سخنان پیامبر را با حالات درونی خود مطابق یافت به حقانیت اسلام پی برد، مسلمان شد و تا آخرین لحظه در عقیده پاک خود باقی می‌ماند. [۱] کوچک در نامه 🌸🍃🍃 اسماء دختر عمیس می‌گوید: من شب زفاف عایشه را آماده کرده به نزد پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بردم و عده ای از زنان همراه من بودند. به خدا سوگند! نزد حضرت غذایی جز یک ظرف شیر نبود. رسول خدا صلی الله علیه و آله مقداری از آن خورد. سپس ظرف شیر را به دست عایشه داد، عایشه حیا نمود بگیرد. به او گفتم: دست پیغمبر را رد نکن! عایشه با شرم ظرف شیر را گرفت و مقداری خورد. آنگاه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ظرف شیر را به همراهان خود بده! آن‌ها گفتند: ما اشتها نداریم. پیامبر صلی الله علیه و آله خدا فرمود: هرگز گرسنگی و دروغ را با هم جمع نکنید. اسماء گفت: یا رسول الله! اگر یکی از ما بگوید اشتها نداریم، این دروغ حساب می‌شود؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: بلی! دروغ در نامه عمل انسان نوشته می‌شود. حتی دروغ کوچک در نامه اعمال به عنوان دروغ کوچک ثبت می‌گردد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۲۲، ص ۶۰-۹۹ و ج ۹۶، ص ۱۱۷ و ج ۱۰۳، ص: ۱۲۷، از سه روایت استفاده شده. [۱]: بحار: ۱۸، ص ۱۰۸ و ج ۶۹، ص ۳۸۳ و ج ۷۱، ص ۳۸۴. [۱]: بحار: ج ۷۲، ص ۲۵۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 حضرت علیه السلام در سنجش 🍂🔸 حضرت موسی علیه السلام در حالی که به بررسی اعمال بندگان الهی مشغول بود، نزد عابدترین مردم رفت. شب که فرا رسید، عابد درخت اناری را که در کنارش بود تکان داد و دو عدد انار افتاد. رو به موسی کرد و گفت: ای بنده خدا تو کیستی؟ تو باید بنده صالح خدا باشی؟ زیرا که من مدتها در اینجا مشغول عبادت هستم و در این درخت تاکنون بیشتر از یک عدد انار ندیده‌ام و اگر تو بنده صالح نبودی، این انار دومی موجود نمی شد! موسی علیه السلام گفت: من مردی هستم که در سرزمین موسی بن عمران زندگی می‌کنم. چون صبح شد حضرت موسی علیه السلام پرسید: آیا کسی را می‌شناسی که عبادت او از تو بیشتر باشد؟ عابد جواب داد: آری! فلان شخص. نام و نشان او را گفت. موسی علیه السلام به نزد وی رفت و دید عبادت او خیلی زیاد است. شب که شد برای آن مرد دو گرده نان و ظرف آبی آوردند. عابد به موسی علیه السلام گفت: آبی آوردند. عابد موسی علیه السلام گفت: بنده خدا تو کیستی؟ تو بنده صالح هستی! چون مدت هاست من در اینجا مشغول عبادت هستم و هر روز یک عدد نان برایم می‌آمد و اگر تو بنده صالحی نبودی این نان دومی نمی آمد و این، به خاطر شماست. معلوم می‌شود تو بنده صالح خدایی. حضرت موسی علیه السلام باز فرمود: من مردی هستم در سرزمین موسی بن عمران زندگی می‌کنم! سپس از او پرسید: آیا عابدتر از خود، کسی را سراغ داری؟ گفت: آری! فلان آهنگر یا (دهقان) در فلان شهر است که عبادت او از من بیشتر است. حضرت موسی با همان نشان پیش آن مرد رفت، دید وی عبادت معمولی دارد، ولی مرتب در ذکر خداست. وقت نماز که فرا رسید، برخاست نمازش را خواند و چون شب شد، دید در آمدش دو برابر شده، روی به حضرت موسی نمود و گفت: تو بنده صالحی هستی! زیرا من مدت‌ها در اینجا هستم و درآمدم همیشه به یک اندازه معین بوده و امشب دو برابر است. بگو ببینم تو کیستی؟ حضرت موسی همان پاسخ را گفت: من مردی هستم که در سرزمین موسی بن عمران زندگی می‌کنم. سپس آن مرد درآمدش را سه قسمت نمود. قسمتی را صدقه داد و قسمتی را به مولا و صاحبش داد و با قسمت سوم غذا خرید و با حضرت موسی علیه السلام با هم خوردند. در این هنگام موسی علیه السلام خندید. مرد پرسید: چرا خندیدی؟ موسی علیه السلام پاسخ داد: مرا راهنمایی کردند عابدترین انسان را ببینم، حقیقتا او را عابدترین انسان یافتم. او نیز دیگری را به من نشان داد، دیدم عبادت او بیشتر از اولی است. دومی نیز شما را معرفی کرد و من فکر کردم عبادت تو بیشتر از آنان است ولی عبادت تو مانند آنان نیست! مرد: بلی! درست است، من مثل آنان عبادت ندارم، چون من بنده کسی هستم، آزاد نیستم، مگر ندیدی من خدا را ذکر می‌گفتم. وقت نماز که رسید تنها نمازم را خواندم، اگر بخواهم بیشتر به عبادت مشغول شوم به درآمد مولایم ضرر می‌زنم و به کارهای مردم نیز زیان می‌رسد. سپس از موسی پرسید: می خواهی به وطن خود بروی؟ موسی علیه السلام پاسخ داد: بلی! مرد در این وقت قطعه ابری را که از بالای سرش می‌گذشت صدا زد، پایین بیا! ابر آمد و پرسید: کجا می‌روی؟ ابر: به سرزمین موسی بن عمران. مرد: این آقا را هم با احترام به سرزمین موسی بن عمران برسان. هنگامی که حضرت موسی به وطن بازگشت عرض کرد: با خدایا! این مرد چگونه به آن مقام والا نایل گشته است؟ خداوند فرمود: (ان عبدی هذا یصبر علی بلائی و یرضی بقضایی و یشکر نعمائی): این بنده‌ام بر بلای من شکیبا، به مقدراتم راضی و بر نعمت هایم سپاسگزار است. [۱] ---------- [۱]:📚 ۱۲۳. ب: ج ۶۹، ص ۲۲۳. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌      ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫