🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
226 #پرسش_و_پاسخ_از_کتاب_شبهای_پیشاور
#وظیفه ما، اثبات #حق 🌺🍃
اشاره
۱۰۱. آیا #وظیفه ما این است که #بعد از هزار و سیصد سال که از جریان #سقیفه میگذرد کورکورانه انتخاب #خلفا را بپذیریم یا #تحقیق کرده، سپس #حق را بپذیریم؟ 🌸🌺
جواب
انسان عقاید دینی را نباید تقلیدی و کورکورانه بپذیرد و عمل نماید، بلکه باید این مسائل را با دلائل عقلی و نقلی تحقیق و بررسی نماید.
بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان امت دودستگی ایجاد شد. عده ای میگفتند: باید از ابوبکر پیروی نمود و عده ای میگفتند: حق با علی علیه السلام است.
وظیفه مسلمانان این است که از امر رسول خدا صلی الله علیه و آله که برای علی علیه السلام بیعت گرفتند و فرمودند: «اطاعت علی اطاعت من و مخالفت با علی مخالفت با من است» تبعیّت و اطاعت نمایند.
انتخاب #علی (علیه السلام) #آشکارا بوده 🍂🌸
اشاره
۱۰۲. #اگر خلافت #علی بن ابیطالب علیه السلام #درست و #حق بوده، پس چرا #پیامبر صلی الله علیه و آله این #امر را به صورت #آشکار و #صریح بیان نکرده اند؟ 🌺🌸
جواب
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امر خلافت علی علیه السلام را بارها و بارها به صورت پنهان و آشکار برای همه بیان کردند و مدرک آن احادیث بسیاری است که در دسترس شیعه و سنی است و در کتابهای هر دو گروه این مطلب مکرراً نقل شده است. یکی از مهمترین این احادیث، « حدیث الدّار یَوم الاَنذار» است:
اولین روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله میخواستند تا نبوّت خود را ظاهر سازند، مهمانی تشکیل دادند و چهل نفر از سران قریش را دعوت کردند. پس از صرف غذا آنان را به اسلام دعوت کردند و فرمودند: هر کس در این امر مرا اجابت کند و مرا یاری نماید، او برادر و وصی و جانشین من خواهد بود.
این جمله را سه مرتبه فرمودند و هر سه مرتبه حضرت علی علیه السلام جواب دادند: ای پیغمبر خدا! من شما را کمک و یاری مینمایم.
سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِنّ هذا اَخی و وَصیّی و خَلیفَتی فیکُم» [۱] همانا این علی، وصی و خلیفه من در میان شماست.
از جمله احادیثی که صریحاً خلافت علی علیه السلام را بیان میکند:
رسول اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند: «یا علی انت تبرء ذمّتی و انت خلیفتی علی امّتی»؛ [۲] ای علی! تو ذمّه مرا بری مینمایی و تو خلیفه من بر امت من هستی.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند: «أنت أخی و وصیّی و خلیفتی و قاضی دینی»؛ [۳] تو برادر و وصی و خلیفه و ادا کننده دِین من هستی.
از انس بن مالک نقل است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان خلیلی و وزیری و خلیفتی و خیر من اترک بعدی یقضی دَینی و یُنجِزُ مَوعدی علی بن ابیطالب»؛ [۱] به درستی که دوست و وزیر و خلیفه من و بهتر کسی که بعد از خود به جا میگذارم که دین مرا ادا و وعده مرا وفا مینماید، علی بن ابیطالب علیه السلام میباشد.
عمر بن خطّاب میگوید: وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله عقد برادری را بین اصحاب بستند فرمودند:
این علی برادر من در دنیا و آخرت است و خلیفه من در اهل من است و وصی من در امّت من و وارث علم و ادا کننده دین من است. مال او از من است و مال من از اوست. نفع او نفع من است و ضرر او ضرر من است. کسی که او را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. [۲]
انس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل میکند که ایشان فرمودند: «و هو خلیفتی و وزیری»؛ [۳] علی خلیفه و وزیر من است.
ابوذر گفت که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ترد علی الحوض رایة علیّ امیرالمؤمنین و امام الغرّ المحجّلین و الخلیفة من بعدی. »؛ [۴]
پرچم علی امیرالمؤمنین و پیشوای روی و دست و پا سفیدان و خلیفه من بعد از من، در کنار حوض کوثر بر من وارد شود...... #ادامه_دارد
----------
📚منابع:
[۱]: _ احمد بن حنبل: مسند: ۱/۱۱۱، ۱۵۹، ۳۲۳، ثعلبی: ۷/۱۸۲، موفق بن احمد خوارزمی: مناقب: ۷، محمد بن جریر طبری: تفسیر جامع البیان: ۱۹/۱۴۶ و در تاریخ الامم و الملوک: ۲/۶۲، ابن ابی الحدید معتزلی: شرح نهج البلاغه: ۱۳/۲۱۲، ابن اثیر: کامل: ۲/۶۱ و...
[۲]: _ احمد بن حنبل: مسند: ۱/۲۳۰، میرسید علی همدانی شافعی: مودة القربی: آخر مودة چهارم.
[۳]: _ احمد بن حنبل: مسند: ۱/۲۳۰، ابن مغازلی: مناقب: ۲۶۶، ثعلبی: تفسیر.
[۱]: _ راغب اصفهانی: محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء: ۴/۴۶۴.
[۲]: _ میرسید علی همدانی شافعی: مودة القربی: اوایل مودة ششم.
[۳]: _ میر سید علی همدانی شافعی: مودة القربی: اوایل مودة ششم.
[۴]: _ محمد بن یوسف گنجی شافعی: کفایت الطالب: ۷۶.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
226 #پرسش_و_پاسخ_از_کتاب_شبهای_پیشاور
#وضو یا #غسل، با #نبیذ خرما 🍃🔹
اشاره
۱۸۳. فتوای #ابوحنیفه درباره فقدان #آب برای #غسل و #وضو چیست؟ آیا #فتوای او #مخالف نص صریح #قرآن نیست؟ 🌸🌺
جواب
بله، ابوحنیفه یکی از امامان اهل سنت میگوید:
در صورت نبودن آب برای غسل و وضو در سفر، باید با «نبیذ تمر» عمل غسل و وضو را انجام دهند. [۱]
«نبیذ» مایع مضافی است که با خرما و چیزهای دیگر مخلوط شده است. این فتوا مخالف نص صریح قرآن است چون خدا در قرآن میفرماید که آب وضو و غسل باید پاک و تمیز و مطلق باشد و در صورت نبودن آب، تیمم واجب است. بعضی علمای اهل سنت از جمله شافعی این فتوا را رد کرده اند و گفته اند:
وضو گرفتن با «نبیذ» و شراب مست کننده جایز نیست. [۲]
#وضو و #تیمم 🍂🔸
اشاره
۱۸۴. #وظیفه ما درباره #وضو و #تیمم چیست؟ 🌺🌸
جواب
از اعمال واجب و مستحبی که تمام مسلمانان باید آن را انجام دهند، وضو و غسل با آب مطلق و پاک است طبق آیه قرآن: «اِذا قُمتُم اِلَی الصَّلوةِ فَاغسِلوا وُجُوهَکُم و اَیدِیَکُم اِلَی المَرافِقِ»؛ [۳] زمانی که برای نماز برخاستید، پس رویها و دست هایتان را تا مرفقها بشویید.
اما در مواقع خاص مانند: سفر یا مرض و یا... که دسترسی به آب وجود ندارد و یا برای بدن ضرر دارد، در این صورت طبق آیه قرآن وظیفه مسلمانان تیمم است. «فَلَم تَجِدُوا ماءاً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامسَحُوا بِوُجُوهِکُم و اَیدِیَکُم» [۱] اگر آب را نیابید، پس به خاک پاک تیمم کنید پس به رویها و دستهای خود بکشید.
#انواع_نبیذ 🍃🔹
اشاره
۱۸۵. آیا « #نبیذ_تمر» همان #شراب مست کننده میباشد که #خوردن آن #حرام است؟ 🌸🌺
جواب
«نبیذ» را به دو صورت تهیه میکنند: اگر آب را داخل خرما بریزند تا خوش طعم شود، وقتی ته نشین شد آب صاف مضافی روی آن میماند که به آن شربت فشرده خرما یا «نبیذ» میگویند.
صورت دیگر آن، که باز هم با خرما تهیه میشود، شراب مست کننده و حرام است.
#دلیل نپذیرفتن #وضو با #نبیذ 🍂🔸
اشاره
۱۸۶. آیا #دلیل پیروان #ابوحنیفه درباره #وضو یا #غسل با نبیذ #خرما پذیرفته است؟ 🌺🌸
جواب
خیر:
۱. به این دلیل که یکی از ناقلین این حدیث ابی زید مولی عمرو بن حریث است. او شخصی مجهول الحال بوده و در نزد راویان حدیث مردود است.
راویان دیگر اهل سنت مانند: ذهبی [۱] و ترمذی و بخاری میگویند که این مرد ناشناخته است و احادیثی که او از ابن مسعود نقل کرده باطل است و صحت ندارد.
۲. گروهی از علمای اهل سنت از عبدالله بن عباس از عبدالله بن مسعود نقل میکنند:
رسول خدا صلی الله علیه و آله در لیلة الجن به او فرمود: آیا همراه تو آب میباشد؟ عرض کرد: نه ولی در کیسهام مقداری نبیذ دارم. فرمود: برای من خرمای پاکیزه در آب پاک بریز، پس من ریختم و ایشان با آب نبیذ وضو گرفتند. [۲]
غیر از ابن ماجه قزوینی، هیچ کس این حدیث را به این صورت نقل نکرده است. ذهبی که یکی از راویان حدیث اهل سنت است عباس بن ولید، ناقل این حدیث را رد مینماید. همچنین ذهبی و ابن حزم، محمد طاهری را رد کرده اند و عبدالله بن لهیعه نیز مرود است. به این ترتیب سلسله راویان این حدیث همگی مردود هستند.
اصلاً در «لیلة الجن» کسی همراه پیامبر صلی الله علیه و آله نبود چنانچه از عبدالله بن مسعود پرسیدند: آیا در لیلة الجن کسی از شما با رسول خدا صلی الله علیه و آله بود؟
گفت: احدی از ما با آن حضرت نبود. [۳]
«لیلة الجن» در مکه و قبل از هجرت بود در حالی که آیه تیمم در مدینه نازل شده است و نسخ آیه قبل از نزول آیه، طبق فتوای شافعی و مالکی و... باطل است.
----------
📚منابع:
[۱]: - فخر رازی: تفسیر مفاتیح الغیب: ذیل آیه تیمم مسأله پنجم ۱۱/۱۶۹.
[۲]: _ بخاری: صحیح: ۱/۶۶.
[۳]: _ مائده: ۶.
[۱]: _ نساء: ۴۳.
[۱]: _ میزان الاعتدال.
[۲]: _ عباس بن ولید بن صبیح الحال دمشقی از مروان بن محمد طاهری دمشقی از عبدالله بن لهیعه از قیس بن حجاج از حنش صنعانی.
[۳]: _ ابی داوود: سنن: باب الوضوء، ترمذی: صحیح: از علقمه از ابن مسعود.
❌ #کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_صد_و_هفتم
#به فکر ادای #وظیفه باشیم 🔸🍃
آقای بروجردی طبق نذری که کرده بود که، به زیارت آقا امام رضا مشرف شود، بعضی از ملازمین آقا به فکر اینکه چون ایشان تازه به قم آمده، و هنوز شناسايی نشده است، امکان دارد که احترام مناسب شأن یک مرجعی مثل ایشان، در وسط راه حاصل نشود، موافقت نشان نمی دادند، وقتی به نقطه نظر آنان اطلاع یافت فرمود: هفتاد سال است که از باری تعالی بدون اینکه از من تدبیری بشود، تفضلاتی رسیده است، حالا پس از هفتاد سال این چه فکری است که بکنم، فقط به فکر ادای وظیفه ام، پس حرکت کردند ۳۹۰.
نمی خواهم #نامم از طومار #فقرا حذف شود 🔹🍂
بازرگانان بغداد از حلال ترین اموالشان، قدری جمع کرده خدمت بزرگ مرجع شیعه، مرحوم شیخ انصاری فرستادند که، برای خود در سنین پیری وسعت دهد، و در این امر اصرار زیاد هم کردند، شیخ فرمود حیف نیست که عمری را در زیّ فقرا سپری کرده ام، در آخر آن نامم از طومار آنان محذوف شود، و در قیامت از پاداش فقرا بی نصیب شوم ۳۹۹.
حکیم #شاه نشناسد من #حکیم شناسم 🔸🍃
ناصرالدین شاه در سفر خراسانش، تصمیم ملاقات با حاجی ملاهادی سبزواری را گرفت، به او گفتند حکیم شاه و وزیر نمی شناسد، گفت لکن ناصر حکیم شناس است، سر ظهر با یک خدمتکار وارد بیت حکیم شد، خانه ای ساده دید، عرض کرد هر نعمتی شکری را لازم دارد، و شکر نعمت سلطنت هم، قضای حاجات مردم است، دوست دارم چیزی را از من بخواهید انجام دهم، فرمود احتیاجی ندارم، گفت شنیدهام که یک زمین زراعتی دارید که، مورد تعلّق مالیات است، اجازه بدهید دستور بدهم شما را از پرداخت مالیات معاف دارند، فرمود از هر شهری مالیاتی را میگیرند، اگر از من نگیرند به گردن دیگران میاندازند، سلطان راضی نشود که بر یتیمان و زنان تحمیل شود، گفت دوست دارم از غذای شما بخورم، حکیم صدا زد غذای مرا بیاورید، فوری طبق چوبینی، حاوی یک کاسه دوغ، و چند قرص نان، و چند تا قاشق، با مقداری نمک حاضر شد، فرمود بخور که حلال است، با دست رنج خودم به عمل آمده است، چون به مذاق شاه آن غذا مناسب
نیامد، اجازه گرفت چند قرص نان را به عنوان تبرک به دستمالش بگذارد، پس با یک دنیا حیرت و بهت، خانه حکیم را ترک کرد ۴۰۳ و در صفحه ۴۶۸، اضافه کرده که، در جواب اصرار شاه گفت: این سه نمد را که، در این سه اطاق انداختهام با خودم نخواهم برد، کسی به شیخ انصاری عرض کرد، خیلی هنر دارید، با این همه وجوهات که در اختیار دارید، باز با فقر زندگی میکنید، فرمود هنر من اندازه هنر خرک چیهای کاشان
است که، از مردم پول میگیرند، و از اصفهان برایشان جنس ميآورند، یعنی چطوری که آنان امانت دارند و صاحب پول نیستند، همانطور من هستم، هر چه دست من است امانت است، مال خودم نیست که، به دلخواه صرف کنم ۴۵۷.
#شما میدهید من #چرا قبول #کنم 🍂🔹
شیخ انصاری قدس سره دخترش را به برادر زاده خود شیخ محمد حسن انصاری داد با جهیزه خیلی کم، وکیل مرحوم شیخ (حاج محمد صالح کبّه) از بغداد آمد، و حاضر شد از مال شخصی خود جهیزیه مناسب بدهد، شیخ قبول نفرمود ۴۵۸.
#المؤمن ینظر بنور #الله 🍃🔸
مرحوم محدث نوری در فرمایش مفصل خود، درباره مفاسد اختلاط مسلمین با کفار، به مطالبی اشاره کرده است، از مهم ترین آنها به سه مطلب اشاره میشود:
۱) بغض قلبی مسلمین با کفار که، از ارکان دین است، در سایه اختلاط از بین میرود، و قرآن میفرماید: لاتجدون قوماً یؤمنون بالله و الیوم الاخر، یوادّون من حادّ الله و رسوله،
و لو کانوا آبائهم، او ابنائهم، او اخوانهم، او عشیرتهم، باز میفرماید یا ایها الذین آمنوا لاتتّخذوا عدوّی و عدوّکم اولیاء.
۲) متدینین عمل کننده به روش دین تمسخر میشوند.
۳) مؤمنین برای رسیدن به تجملات کفار، حلال و حرام را جمع میکنند ۴۸۴-۴۸۶.
نگارنده گوید خدایش رحمت کند، المؤمن ینظر بنورالله، بیش از صد سال پیش، گرفتاریهای امروز مسلمین را میدیدند، و میدانستند که، ضعف ایمان حاصل شده از اختلاط، چه اثرهای سوئی را، برای مسلمین ارمغان خواهد آورد. [۱]
----------
[۱]: 📚. از اول بحث تا اینجا از کتاب سیمای فرزانگان بود.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹
#گزیده_دایره_المعارف_تهاویل_الربیع🔹🌸
#بخش_صد_و_دهم
#شما یک #وظیفه دارید #من وظیفه دیگر 🍂🌼
مرحوم شیخ انصاری را در حال احتضار به طرف قبله میکشیدند او هم برمی گشت، سؤال کردند فرمود شما وظیفه دارید که، مرا به طرف قبله بکشید، من هم وظیفهام در این است که برگردم، به جهت مرض اسهالی که داشت، که قضای حاجت به طرف قبله حرام است، تا وقتی که دیگر از قدرت افتاد، رو به قبله کردند جان به جان آفرین تسلیم کرد، رضوان الله علیه، و حشرنا معه و امثاله، تَرَکه مرحوم شیخ در وقت مرگ ۳ دینار عراقی قیمت گذاری شد، فاعتبروا یا اولی الابصار ۲۱۳ تمام شد آنچه از مقدمه مکاسب، به قلم آقای کلانتر بود.
#امّا_مسموعات: 🌸🍃
الف:
از واعظ معروف حاج شیخ مرتضی انصاری قمی شنیدم که، خواهر ناصرالدین شاه با دیدن، و شنیدن مقام شامخ شیخ انصاری، هوس بوسیدن سینه مادرش کرد، مادرش فرمود برای چه سینه مرا میبوسی؟ گفت فرزندی را با این سینه تحویل اسلام دادی که کم نظیر است، فرمود نه چندان بُرد نکرده ام، گفت مگر چه کردی که با داشتن چنین فرزندی هنوز کم داری؟ فرمود او را بدون وضو شیر نداده ام، خدا رحمت کند چنین مادرانی را.
ب: حکایت دوم
باز از ایشان شنیدم که فرمود یکی از تجّار ایرانی، علاقه داشت روزی با مرحوم شیخ انصاری هم غذا باشد، خوشبختانه روزی به این آرزو نائل شد، سر ظهر در منزل مرجع خویش بوده، آقا تقاضا کرد که باشند و با هم نهار بخورند، خلاصه غذائی از اندرون آمد، مهمان خیلی به خود فشار آورد، تا اسم غذای حاضر را آبگوشت گذاشت، عرض کرد من حاضرم از مال شخصی خود، در اختیار شما بگذارم که، قدری به خودتان وسعت بدهید، تا بتوانید اعباء مرجعیت را به دوش بکشید، آقا هر چه صحبت را میخواست به طرف دیگر سوق دهد، تاجر به حرف اول بر میگشت، آخر شیخ فرمود پس بگذار قصه ای را
برایتان تعریف کنم، تا بدانید که این غذا از اندرون آمده، و شما نمی توانید اسم آن را آبگوشت بگذارید، غذای سلطنتی ماست، گفت مگر این غذا چقدر مهمّ است که، غذای سلطنتی حساب شود، فرمود چهل روز در دوران طلبگی ام، پول گیرم نیامد مجبور شدم که، از نانوا نسیه بخرم، روز چهل و یکم دوباره رفتم که به عنوان نسیه نان بخرم، گفت برو اوّل قرضهای جلوی را بده، بعد نان جدید بخر، آمدم به اطاقم دو روز با گرسنگی ساختم، روز سوم فکر کردم اگر صدایم را به جايی نرسانم، احتمال مردن از گرسنگی قوی است، پیش آقای بزرگ رفتم، دیدم آقا مشغول درس گفتن است، چون دیدند که من وقت رفتنم به درس ایشان نیست، درس را قطع فرمودند، و از من پرسیدند حرفی دارید؟ عرض کردم، بعد از پایان درس عرض میکنم، درس ادامه یافت تا تمام شد، شاگردان که رفتند، از من پرسید فرمایشت چیست؟ جریان را عرض کردم، آقا خیلی
ناراحت شد، قلّک را هرچه نگاه کرد چیزی داخل آن ندید، یک دفعه دیدم رنگ آقا از زردی مبدّل به رنگ خوشحالی شد، دست به انگشتری که در دست داشت کرد، و به من تحویل داد، فرمود برو با این انگشتر قرضت را ادا کن، و نان هم بخر، من انشاءالله در اولین فرصت دستی به تو میرسانم، از اطاق آقا بیرون آمدم، در فکر مشتری انگشتر بودم، چیزی به ذهنم رسید و آن اینکه، ببرم به خود نانوا بفروشم، هم قرضم ادا شود، و هم نان جدید برایم بدهد، وقتی نانوا انگشتر آقا را در دست من دید، فکر کرد آقا مثلاًدر جايی وضو میگرفت، من انگشتر ایشان را دزدیده ام، یک سیلی نثار من کرد، من
بی هوش افتادم، یک وقت احساس کردم که باران دارد میآید، متوجه شدم که سرم به زانوی آقاست، و باران نیست بلکه اشک چشم آقاست که، به صورت من میریزد، آقای تاجر ایرانی، الآن معلوم شد که، این غذا که شما نمی توانید اسم آبگوشت را به آن بگذارید، و به قول ما طلبهها صحت سلب دارد، غذای سلطنتی هست؟ و کم له من نظیر، محقق مرندی.
ج:
ببخشید این بحث طولانی شد، با نقل قصه ای از مرحوم شیخ مهدی نراقی، پدر استاد شیخ انصاری، اعلان خاتمه میکنم، و آن اینکه کسی در اصفهان یک دست لباس، به جهت مندرس بودن لباس مرحوم نراقی، به او با اصرار هدیه کرد، فردای آن روز نراقی قدس سره، لباس را برگردانید، پرسید برای چه ردّ هدیه میکنید؟ فرمود هر وقت شما را
می بینم احساس حقارت میکنم، [۱]
مخفی نماند که استطراف سه جلد جامع السعادات را، در جلد چهارم تهاویل الربیع، مطالعه کنید انشاءالله تعالی با بحثهای اخلاقی عالی آشنا میشوید.
----------
[۱]: . 📚مقدمه جامع السعادات.
کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج ❌
⚜🔸💠🔸⚜
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹
💫 @ya_amiralmomenin110 💫