eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
460 دنبال‌کننده
133 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 در غصب 🌸🌺 اشاره ۸۶. اگر امیرالمومنین علیه السلام بر بود پس بعد از جریان ، آن حضرت بعد از ماه کردند و به حق تا حق خود را ؟ ✨🍃 جواب چون آن حضرت تنها شده بودند و یار و یاوری نداشتند، صبر و تحمّل اختیار کردند. زمانی که ایشان را به زور به مسجد آوردند و شمشیر برهنه بر سر ایشان گرفتند و با فشار و زور می‌خواستند بیعت بگیرند، آن حضرت خود را به قبر پیامبر صلی الله علیه و آله رساندند و همان کلماتی را که حضرت هارون علیه السلام در غیاب حضرت موسی علیه السلام گفتند، فرمودند: «ای رسول خدا! ببین امت، مرا تنها گذاشته و ضعیف نموده و می‌خواهند مرا بکشند. » جریان سکوت امیرالمؤمنین علیه السلام در بین سایر انبیاء و اوصیاء قبل هم سابقه داشته است: ۱. قرآن از قول حضرت نوح علیه السلام می‌فرماید: «فَدَعا رَبَّهُ اَنّی مَغلوبٌ فَانتَصِر»؛ [۱] پس خدا را خواند و دعا کرد که بارالها! من سخت مغلوب قوم شده ام، تو (به لطف خود) مرا یاری فرما. ۲. زمانی که حضرت ابراهیم از عمویشان آزر کمک و یاری خواستند و او رد کرد، گوشه گیری اختیار کردند و به کوهستان فارس رفتند و مدت هفت سال در اطراف آنجا بودند. سپس برگشته و دعوت خود را آشکار کردند و بتها را شکستند. سپس ایشان را در آتش انداختند و آتش بر ایشان گلستان شد. (البته این گوشه نشینی، گوشه نشینی مکانی بود نه قلبی) [۲] ۳. جریان فرار حضرت موسی علیه السلام با ترس و خوف. «فَخَرَجَ مِنها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبّ نَجِّنی مِنَ القَومِ الظّالِمینَ»؛ [۳] موسی با حالت ترس از دشمن از شهر بیرون رفت و گفت: بارالها! مرا از شرّ قوم ستمکار نجات بده. ۴. جریان گوساله پرست شدن قوم حضرت موسی علیه السلام در غیبت چهل روزه ایشان و مکر و حیله سامری و سپس سکوت حضرت هارون که وصی حضرت موسی (علیه السلام) بودند. «و اَخَذَ بِرَأسِ اَخیهِ یَجُرُّهُ اِلَیه قالَ ابنَ اُمَّ اِنَّ القَومَ استَضعَفونی و کادُوا یَقتُلونَنی»؛ [۱] از شدت غضب سر برادرش (هارون) را به سوی خود کشید. (هارون) گفت: ای فرزند مادرم! (بر من خشمگین مباش که من با نهایت کوشش و فداکاری قوم را هدایت کردم؛ ولی) آنها مرا خوار و زبون داشتند تا آنجا که نزدیک بود مرا به قتل برسانند. ۵. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز در مقابل دشمنان و بدعتهای آنها، سیزده سال در شهر مکه صبر کردند و سپس شبانه هجرت نمودند چون یار و یاوری نداشتند. اما دلیل دیگر سکوت علی علیه السلام این بود که ایشان می‌خواستند از تفرقه و دو دستگی جلوگیری نمایند و اگرنه باعث می‌شد مردم دوباره به کفر اولیه روی بیاورند. چنانچه در نامه ای که آن حضرت برای اهل مصر توسط مالک اشتر فرستادند فرمودند: «سکوت من برای دین و بیعت من هم برای دین بوده است. » [۲] لذا آن حضرت برای اثبات حق خلافت خود در این شش ماه در مجالس مختلف و مناظراتی که داشتند، حق غصب شده و مظلومیت خود را به گوش همگان رساندند. یا اتفاق ، بر تعیین 🌺🌸 اشاره ۸۷. به چه انتخاب و آیا صورت ؟ ✨🍂 جواب خیر، برای تعیین خلیفه اول، فقط عمر و ابوعبیده جرّاح و عده ای از قبیله اوس (از روی لجبازی و مخالفت با قبیله خزرج که ابوعبیده را کاندیدا کرده بودند) حضور داشتند. بعد از ان هم ابوبکر به تنهایی عمر را انتخاب کرد و در تعیین او برای امر خلافت، کسی حضور نداشت. همچنین برای انتخاب عثمان مجلس شورای دیکتاتوری تشکیل شد و به دستور عمر، عثمان به کرسی خلافت نشست. ولی هنوز خلیفه سوم بر مسند خلافت بود که جمعیت زیادی از بیشتر سرزمینهای اسلامی و از بزرگان قبایل برای شکایت از حکام بنی امیه در مدینه جمع شدند و در آخر پس از کوتاهی‌ها و اشتباهات عثمان و گوش ندادن به فرمایشات علی علیه السلام، عرصه بر مردم تنگ شد و عثمان را کشتند. سپس اهل مدینه با تمام بزرگان قبایل و بزرگان سرزمینهای اسلامی که تصادفاً در مدینه حاضر بودند، به حالت اجماع به در خانه علی علیه السلام رفتند و با التماس و اصرار آن حضرت را به مسجد بردند و با ایشان بیعت کردند. ولی با وجود چنین اجماع با شکوهی باز هم آن را دلیل بر خلافت نمی دانیم؛ بلکه انتخاب ایشان را بر اساس فرمان خدا و دستور قرآن مجید و سفارش رسول خدا صلی الله علیه و آله قبول داریم. ---------- 📚منابع: [۱]: _ قمر: ۱۰. [۲]: _ فخر رازی: تفسیر کبیر: ۲۱/ ۲۲۹. [۳]: _ قصص: ۲۱. [۱]: _ اعراف: ۱۵۰. [۲]: _ ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه ۳/ ۷۶. ‌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️ 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 عجله در 🌺🌸 اشاره ۸۸. به چه در جریان ، آن نفر عجله کردند و در واهل خانه صلی الله علیه و آله و را باخبر نکردند؟ ✨🍃 جواب به این علت که اگر صبر می‌کردند تا تمام مسلمانان و بزرگان صحابه و بنی هاشم و گروه اردوی اسامه جمع شوند و مشورت صورت بگیرد، نام علی علیه السلام مطرح می‌شد و آنها با دلایل واضح و حق و حقیقت، شخص مورد نظر را انتخاب می‌کردند و به آنها (سه نفر) سودی نمی رسید. به همین خاطر تا بنی هاشم و بزرگان صحابه مشغول کفن و دفن بودند، آن سه نفر خلیفه را تعیین کرده و باعث فساد در دین پیامبر صلی الله علیه و آله شدند. 🌸🌺 اشاره ۸۹. آیا در نوع انتخاب سه گانه، دلیل بر بودن آنها و حقانیّت علیه السلام نیست؟ ✨🍃 جواب بله، چون امیرالمؤمنین علی علیه السلام خلیفه الرسول بودند و انتخاب ایشان، توسط خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله انجام شد. ولی خلفای سه گانه (ابوبکر و عمر و عثمان) توسط تعداد اندکی از صحابه انتخاب شدند و معلوم و مسلّم است که در مقابل انتخاب خدا و انتصاب الهی، انتخاب مردم آن هم اندکی از آنها ارزشی ندارد و باطل است. وجود 🌺🌸 اشاره ۹۰. وصیت صلی الله علیه و آله انتخاب علیه السلام به عنوان خود، یک عادی است؟ ✨🍂 جواب خیر، اگر انسان عادت و تعصّب و عناد را کنار بگذارد و با توجه و دقت فکر کند، متوجّه این نکته مهم خواهد شد. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «همان خداوندی که اوصیاء انبیاء را معین نمود، علی علیه السلام را هم به وصایت من انتخاب کرد. » پس منظور ایشان وصیت خصوصی و معمولی خانوادگی نیست که هر شخصی برای بعد از مرگ خودش معین می‌نماید. بلکه منظور همان وصایت به معنی خلافت و صاحب اختیار بودن در تمام شؤون اجتماعی و فردی می‌باشد که همان وصایت نبوّت است. مقام وصایت علی علیه السلام مورد قبول جمعی از اهل سنت نیز قرار گرفته است. چنانچه ابن ابی الحدید می‌گوید: «شک و شبهه ای در نزد ما نیست که علی علیه السلام وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله است و اگر بعضی مخالفت کنند، ایشان در نزد ما از اهل عناد هستند. » [۱] ---------- [۱]: _ 📚ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه ۱/۱۳۹. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️ 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
نشر فضائل امیرالمؤمنین علی(ع): 🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 ، نقطه تاریخ 🌺🌸 اشاره ۹۲. آیا عده اندکی در ، نشان دهنده آن است؟ ✨🍂 جواب خیر، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله هیچ گاه نسبت به امر مهمی چون تعیین خلیفه و جانشین خود بی تفاوت نبوده اند و در هنگام حیات خود، جانشین خود را انتخاب کرده اند و امّت بعد از خود را به حال خود رها نکرده اند تا امّت مجبور باشند که جمع شده و خودشان جانشین انتخاب کنند. اما درباره جریان سقیفه که در آن روز در محیط سرپوشیده کوچکی صورت گرفت، سه نفر از جمله: ابوبکر و عمر و ابوعبیده جرّاح (گورکن) و تعدادی از قبیله اوس و خزرج حضور داشتند. زمانی که عمر با تعارف ابوبکر را انتخاب کرد؛ این عده به فرمان سعد بن عباده مخالفت کرده و بیعت نکردند. پس انتخاب ابوبکر توسط دو نفر، یعنی عمر و ابوعبیده جرّاح صورت گرفت نه تمام امّت. مسلمانانی که در شهرهای مختلف و حتی خود مدینه بودند از این ماجرا هیچ اطلاعی نداشتند. آنها صبر نکردند تا تمام امت مسلمان در این امر شریک باشند. اگر واقعاً فرصتی برای خبر کردن مسلمین نقاط دوردست نبوده، لااقل می‌توانستند اسامة بن زید را (که به فرمان پیامبر صلی الله علیه و آله فرمانده لشکر شده بود و در اردوگاه نزدیک مدینه قرار داشت) خبر کنند. در حالی که ابوبکر و عمر، تحت فرمان و رهبری اسامه بودند. زمانی که اسامه از جریان سقیفه باخبر شد، به مسجد آمد و فریاد زد: این چه غوغایی است که به پا کرده اید؟ چه کسی به شما اجازه داد برای خود خلیفه انتخاب کنید و بدون مشورت و اجازه مسلمانان و بزرگان این عمل را انجام دهید؟ عمر گفت: اسامه، دیگر کار تمام شده بیا و بیعت کن. اسامه عصبانی شد و گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله مرا امیر لشکر قرار داده و هنوز عزل نشده‌ام که بیایم و تحت فرمان شما باشم. اگر اردوی اسامه دور بود و نمی توانستند به علت عجله ای که داشتند او را باخبر نمایند، پس چرا علی علیه السلام و بقیه بنی هاشم و عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله را که در همان شهر بودند باخبر نکردند؟ حتی صبر نکردند تا تمام امت مسلمان و بزرگان و عقلای مسلمین از صحابه که تعداد آنها کم هم نبود، صلاح و مشورت کنند. گویا فقط همین سه نفر در مملکت مسلمین بزرگتر و اختیاردار همه بودند. هر کدام از دو قبیله حاضر در سقیفه قصد تعیین و انتخاب خلیفه را نداشتند بلکه می‌خواستند برای خود امیر انتخاب کنند که البته ابوبکر و عمر، این ماجرا را به نفع خود تمام کردند. «بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله، عمر تا دم در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله آمد وبه ابوبکر پیغام داد تا زود بیاید که کار مهمی با او دارد و جریان را به او گفت که عده ای در سقیفه جمع شده اند و باید زود برویم. با هم رفتند و بقیه بنی هاشم را که در منزل بودند باخبر نکردند. در راه ابوعبیده جرّاح را دیدند، او را نیز همراه خود بردند و سه نفری تعیین تکلیف برای امّت کردند. » [۱] حتی علمای اهل سنّت نیز اقرار کرده اند که: تجمع کاملی در مدینه صورت نگرفت. [۲] با شنیدن خبر انتخاب خلیفه در سقیفه، بنی هاشم و سعد بن عباده و طایفه خزرج و عده ای از قریش و هجده نفر از بزرگان صحابه مخالفت کردند از جمله: ۱- سلمان فارسی ۲- ابوذر غفاری ۳- مقداد بن اسود کندی ۴- عمار یاسر ۵- خالد بن سعید العاص ۶- بریدة الاسلمی ۷- ابی بن کعب ۸- خزیمة بن ثابت (ذو الشهادتین) ۹- ابوالهیثم بن التیهان ۱۰- سهل بن حنیف ۱۱- عثمان بن حنیف (ذو الشهادتین) ۱۲- ابو ایوب انصاری ۱۳- جابر بن عبدالله انصاری ۱۴- حذیفة بن الیمان ۱۵- سعد بن عباده ۱۶- قیس بن سعد ۱۷- عبدالله بن عباس ۱۸- زید بن ارقم. و عده ای از مهاجر و انصار و عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله و فضل بن عباس و زبیر بن عوام بن عاص، خالد بن سعید و براء بن عازب که تعدادی از آنها از اکابر و بزرگان صحابه بودند، ولی همگی مخالفت کردند. آری و شد آنچه نباید می‌شد و سقیفه لکه ننگی بر تاریخ اسلام و مسلمین شد و عملاً پا بر روی دستورات پیامبر صلی الله علیه و آله و سفارشات ایشان گذاشتند. در حالی که رسول خدا صلی الله علیه و آله بارها فرموده اند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ان تمسکتم بهما فقد نجوتم (و فی نسخه) لن تضلّوا بعدها ابداً»؛ من دو چیز بزرگ را در میان شما می‌گذارم که اگر به این دو چنگ زده و تمسک پیدا کنید، هرگز گمراه نمی شوید و قطعاً نجات پیدا می‌کنید و این دو، یکی قرآن کتاب آسمانی و دیگری عترت و اهل بیت من است. «مثل اهل بیتی کمثل سفینة نوح، من توسّل بهم نجی و من تخلّف عنهم، هلک. »؛ مثل اهل بیت من مثل کشتی نوح است. کسی که توسل به آنها بجوید، نجات می‌یابد و کسی که تخلّف و دوری از آنها بنماید، هلاک خواهد شد. «من و اهل بیت من درختی در بهشت
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ در ▪️🔹 هنوز جسد پيامبر گرامي بر روي زمين قرار داشت و مراسم تغسيل و تكفين آغاز نشده بود و ياران رسول خدا در محل دفن او گفتگو مي‌كردند و چشمها گريان و خردها حيران بود كه ناگهان دو نفر به نامهاي: «معن بن عُديّ و عُديم بن ساعده»، از سقيفه بني ساعده خبر آوردند كه انصار گرد هم آمده و مي‌خواهند با «سعد بن عباده» به عنوان خليفه ي رسول خدا بيعت كنند! اين خبر را آهسته به ابي بكر گفتند و او همراه عمر و ابوعبيده، بدون اينكه كسي را از هدف خود آگاه سازد، رهسپار محل اجتماع انصار شد. آنان موقعي به سقيفه رسيدند كه سعد بن عباده، رئيس قبيله ي خزرج، مشغول سخنراني بود و خدمات انصار را به اسلام، يادآور مي‌شد. تشريح سرگذشت سقيفه و آن كه چگونه يك اقليت كوچك كه از سه نفر و بنا به نقلي از پنج نفر تجاوز نمي كرد پيروز شدند، مفصل و گسترده است و در اين مقاله جاي بازگويي آن نيست. سرانجام نتيجه اين شد كه رئيس قبيله اوس از انصار براي ناكام گذاردن خزرجيان با ابوبكر بيعت كرد و در پي اين امر، اقليت ناچيز مهاجرين حاضر در سقيفه، به همين اندازه اكتفا كرده و سقيفه را به عزم مسجد ترك گفتند و در نيمه راه مسجد به بيعت گيري از افراد مشغول شدند و آنچه از خاطره‌ها و يادها محو شد، جنازه ي پيامبر و مراسم دفن و كفن و نماز بر آن حضرت بود! اميرمومنان عليه السلام همراه عباس و گروهي از بني هاشم و مهاجر، پيكر مطهر پيامبر را به خاك سپردند و خود و عده اي از علاقه مندان، شاهد صحنه ي بيعت گيري‌ها و مقام خواهي‌هاي گروه اقليت بودند. اي كاش به همين مقدار اكتفا مي‌ورزيدند ولي اصرار داشتند با ارعاب و تهديد از علي عليه السلام بيعت بگيرند تا سرانجام، بني هاشم نيز بيعت نمايند. در اين موقع، رويدادهاي تلخي رخ داد كه قلم از نقل و بيان آن شرم دارد. رويدادهاي پس از خروج از سقيفه در طول تاريخ، گروهي از نويسندگان، متاثر از خلفاي اموي و عباسي كوشيده اند كه از كنار حوادث تلخ پس از خروج از سقيفه با سكوت بگذرند و آن را بازگو نكنند بالاخص، با مرور زمان بر اندام صحابه ي پيامبر، لباس عصمت پوشانيده شد و هر نوع انتقاد از آنها با برچسب «ارتداد»، همراه گرديد! ولي در اين ميان دو گروه توانستند تا حدي پرده از روي حقيقت بردارند: الف: گروهي تا آنجا شهامت داشتند كه فقط سوء قصد خلفا را بيان كنند و اين كه براي خذ بيعت و به هم زدن اجتماع بني هاشم در خانه علي عليه السلام تا مرز جنگ با آنان پيش رفتند (اما اين كه حادثه اي نيز رخ داد يا نه؟ از بيان اين قسمت خود داري نمودند). ب: گروهي كه از شهامت بيشتري برخوردار بودند حوادث بعدي را نيز يادآور شدند و افزودند كه خانه به آتش كشيده شد و دختر پيامبر مصدوم گشت و فرزندي كه در رحم داشت سقط گرديد. البته انتظار اين كه علاقه مندان خلفا يا حقوق بگيران دربار خلافت، اين نوع حقايق را بي پرده بنويسند، انتظاري دور از واقعيت است، ولي در عين حال حقايق در تاريخ پنهان نمانده و چهره ي حقيقت، روشن گشته است. ما در اين بحث فشرده، از مورخان و محدثان اهل سنت كه تا حدي داراي شهامت بوده اند نصوصي را نقل مي‌كنيم و روشن است كه اگر روايات و نصوص علماي شيعه را بر گفته ي مورخان و محدثان ياد شده بيفزاييم ماجرا از حد تواتر بالاتر رفته و جنبه ي «مقطوع» و «مسلم» خواهد يافت. اخيرا فردي «ناآگاه» از تاريخ صحيح اسلام يا «غافل نما» از واقعيات آن، مقاله اي درباره ي دخت گرامي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نوشته و پس از ذكر مناقب و فضايل آن حضرت، مذبوحانه كوشيده است بي حرمتي كه درباره ي آن حضرت انجام گرفته و به «شهادت» ايشان منتهي شده است را انكار ورزد. از آنجا كه بخشي از آن مقاله، مصداق تحريف روشن تاريخ بود، بر آن شديم كه به بيان بخشي از حقايق تاريخي در اين زمينه بپردازيم و موضوع سحن ما را در اين مقاله، نكات زير تشكيل مي‌دهند: ۱. عصمت فاطمه زهرا عليهاالسلام در لسان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم. ۲. احترام خانه ي آن حضرت در قرآن و سنت. ۳. بي حرمتي به خانه و شخصيت آن حضرت پس از درگذشت پدر بزرگوارش. اميدواريم كه با تشريح نكات سه گانه ي فوق، نويسنده ي آن مقاله در برابر حقيقت، سر تسليم فرود آورده و از نوشته خود نادم و پشيمان گردد و با شهامتي كه در خور حق پژوهان است به جبران كار خود بپردازد. ‌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️ 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 ما، اثبات 🌺🍃 اشاره ۱۰۱. آیا ما این است که از هزار و سیصد سال که از جریان می‌گذرد کورکورانه انتخاب را بپذیریم یا کرده، سپس را بپذیریم؟ 🌸🌺 جواب انسان عقاید دینی را نباید تقلیدی و کورکورانه بپذیرد و عمل نماید، بلکه باید این مسائل را با دلائل عقلی و نقلی تحقیق و بررسی نماید. بعد از وفات رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان امت دودستگی ایجاد شد. عده ای می‌گفتند: باید از ابوبکر پیروی نمود و عده ای می‌گفتند: حق با علی علیه السلام است. وظیفه مسلمانان این است که از امر رسول خدا صلی الله علیه و آله که برای علی علیه السلام بیعت گرفتند و فرمودند: «اطاعت علی اطاعت من و مخالفت با علی مخالفت با من است» تبعیّت و اطاعت نمایند. انتخاب (علیه السلام) بوده 🍂🌸 اشاره ۱۰۲. خلافت بن ابیطالب علیه السلام و بوده، پس چرا صلی الله علیه و آله این را به صورت و بیان نکرده اند؟ 🌺🌸 جواب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امر خلافت علی علیه السلام را بارها و بارها به صورت پنهان و آشکار برای همه بیان کردند و مدرک آن احادیث بسیاری است که در دسترس شیعه و سنی است و در کتابهای هر دو گروه این مطلب مکرراً نقل شده است. یکی از مهمترین این احادیث، « حدیث الدّار یَوم الاَنذار» است: اولین روزی که پیامبر صلی الله علیه و آله می‌خواستند تا نبوّت خود را ظاهر سازند، مهمانی تشکیل دادند و چهل نفر از سران قریش را دعوت کردند. پس از صرف غذا آنان را به اسلام دعوت کردند و فرمودند: هر کس در این امر مرا اجابت کند و مرا یاری نماید، او برادر و وصی و جانشین من خواهد بود. این جمله را سه مرتبه فرمودند و هر سه مرتبه حضرت علی علیه السلام جواب دادند: ای پیغمبر خدا! من شما را کمک و یاری می‌نمایم. سپس پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «اِنّ هذا اَخی و وَصیّی و خَلیفَتی فیکُم» [۱] همانا این علی، وصی و خلیفه من در میان شماست. از جمله احادیثی که صریحاً خلافت علی علیه السلام را بیان می‌کند: رسول اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند: «یا علی انت تبرء ذمّتی و انت خلیفتی علی امّتی»؛ [۲] ای علی! تو ذمّه مرا بری می‌نمایی و تو خلیفه من بر امت من هستی. رسول اکرم صلی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمودند: «أنت أخی و وصیّی و خلیفتی و قاضی دینی»؛ [۳] تو برادر و وصی و خلیفه و ادا کننده دِین من هستی. از انس بن مالک نقل است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «ان خلیلی و وزیری و خلیفتی و خیر من اترک بعدی یقضی دَینی و یُنجِزُ مَوعدی علی بن ابیطالب»؛ [۱] به درستی که دوست و وزیر و خلیفه من و بهتر کسی که بعد از خود به جا می‌گذارم که دین مرا ادا و وعده مرا وفا می‌نماید، علی بن ابیطالب علیه السلام می‌باشد. عمر بن خطّاب می‌گوید: وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله عقد برادری را بین اصحاب بستند فرمودند: این علی برادر من در دنیا و آخرت است و خلیفه من در اهل من است و وصی من در امّت من و وارث علم و ادا کننده دین من است. مال او از من است و مال من از اوست. نفع او نفع من است و ضرر او ضرر من است. کسی که او را دوست داشته باشد، مرا دوست داشته و کسی که او را دشمن بدارد، مرا دشمن داشته است. [۲] انس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می‌کند که ایشان فرمودند: «و هو خلیفتی و وزیری»؛ [۳] علی خلیفه و وزیر من است. ابوذر گفت که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: «ترد علی الحوض رایة علیّ امیرالمؤمنین و امام الغرّ المحجّلین و الخلیفة من بعدی. »؛ [۴] پرچم علی امیرالمؤمنین و پیشوای روی و دست و پا سفیدان و خلیفه من بعد از من، در کنار حوض کوثر بر من وارد شود...... ---------- 📚منابع: [۱]: _ احمد بن حنبل: مسند: ۱/۱۱۱، ۱۵۹، ۳۲۳، ثعلبی: ۷/۱۸۲، موفق بن احمد خوارزمی: مناقب: ۷، محمد بن جریر طبری: تفسیر جامع البیان: ۱۹/۱۴۶ و در تاریخ الامم و الملوک: ۲/۶۲، ابن ابی الحدید معتزلی: شرح نهج البلاغه: ۱۳/۲۱۲، ابن اثیر: کامل: ۲/۶۱ و... [۲]: _ احمد بن حنبل: مسند: ۱/۲۳۰، میرسید علی همدانی شافعی: مودة القربی: آخر مودة چهارم. [۳]: _ احمد بن حنبل: مسند: ۱/۲۳۰، ابن مغازلی: مناقب: ۲۶۶، ثعلبی: تفسیر. [۱]: _ راغب اصفهانی: محاضرات الادباء و محاورات الشعراء و البلغاء: ۴/۴۶۴. [۲]: _ میرسید علی همدانی شافعی: مودة القربی: اوایل مودة ششم. [۳]: _ میر سید علی همدانی شافعی: مودة القربی: اوایل مودة ششم. [۴]: _ محمد بن یوسف گنجی شافعی: کفایت الطالب: ۷۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 دین کورکورانه 🍃🔹 اشاره ۱۱۲. که ما در جریان در کار شده واقع شدیم، باید بسته و کورکورانه آنها را کنیم؟ 🌸🌺 جواب خیر، دین مقدس اسلام دین کورکورانه نیست که اگر عده ای در جایی جمع شوند و تصمیم بگیرند و عده ای هم آنها را تصدیق کنند، بقیه مسلمانها تسلیم شوند. «فَبَشِّر عِبادِ الَّذینَ یَستَمِعونَ القَولَ فَیَتَّبِعونَ أَحسَنَه»؛ [۲] ای پیامبر به لطف و رحمت من، آن بندگانی را بشارت بده که وقتی سخنی می‌شنوند پس آن را که نیکوتر است پیروی می‌کنند. (یعنی تحقیق می‌کنند و کورکورانه قبول نمی کنند). وظیفه ما این است که تحقیق کنیم و ببینیم طبق آیات قرآن و احادیث معتبر، خداوند و رسول او صلی الله علیه و آله ما را به چه چیزی امر نموده اند. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به عمار یاسر فرمودند: ای عمّار! اگر تمام مردم به راهی بروند و علی علیه السلام راه دیگر را به تنهایی برود، پس به راهی که علی علیه السلام می‌رود برو و از همه مردم بی نیاز شو. ای عمّار! علی علیه السلام تو را از هدایت برنمی گرداند و به هلاکت نمی رساند. ای عمّار! اطاعت علی علیه السلام اطاعت من است و اطاعت من، اطاعت خداست. [۳] ( و ) و جعلی 🍂🔸 اشاره ۱۱۳. امکان دارد که در میان یک خانواده، یک دارای مقام بوده و دیگری مقام سلطنت ( ) را داشته ؟ 🌺🌸 پس جواب شیعه در ردّ این حدیث عمر چیست که: «لا یجتمع النبوّة و الملک فی اهل بیت واحد» «نبوّت و سلطنت (خلافت) در یک خانواده جمع نخواهد شد. » جواب بله، به حکم این آیه از قرآن: «اَم یَحسُدُونَ النّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللهُ مِن فَضلِهِ فَقَد آتَینا آلَ اِبراهیمَ الکِتابَ و الحِکمَةَ و آتَیناهُم مُلکاً عَظیماً» [۱] «آیا مردم به آنچه خدا آنها را از فضل خود برخوردار نموده حسد می‌ورزند؟ پس همانا ما بر آل ابراهیم کتاب و حکمت فرستادیم و به آنها ملک و سلطنت بزرگ عطا کردیم. »، این حدیث مردود است چون خداوند صریحاً در قرآن می‌فرماید: که ما نبوّت و سلطنت (خلافت) را در آل ابراهیم قرار داده ایم. در حقیقت مقام خلافت سلطنت و پادشاهی نیست بلکه خلافت جزئی از نبوّت و خاتمه و تمام کننده امر نبوّت است. همچنین به دلیل وجود حدیث «منزله» که توسط رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده و در کتب شیعه و سنی به صورت متواتر دیده می‌شود، ثابت می‌کند که نبوّت و خلافت در خانواده حضرت موسی وجود داشته است و جناب هارون به عنوان خلیفه و جانشین حضرت موسی بوده اند و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز علی علیه السلام را نسبت به خودشان به منزله هارون نسبت به موسی معرفی کرده اند. یعنی همان طور که حضرت هارون خلیفه حضرت موسی هستند، به همان صورت علی علیه السلام نیز خلیفه و جانشین پیامبر صلی الله علیه و آله هستند و انکار این حقیقت انکار صریح آیه قرآن است. ---------- 📚منابع: [۲]: _ زمر: ۱۷. [۳]: _ حافظ ابونعیم اصفهانی: حلیة الاولیاء: ۳/۷۹، محمّد بن طلحه شافعی: مطالب السؤول: ۶۰، بلاذری: تاریخ البلدان: ۲/۲۲ _۲۳، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۱/۳۸۴، میرسید علی همدانی: مودة القربی: مودة پنجم و... [۱]: _ نساء: ۵۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫