eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
432 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠🔹 🔹💠 🌺 اكرم صلّى اللّه عليه و آله در خم ⁉️⁉️ 🔸 🔸 در آنجا بود كه خدا صلّى اللّه عليه و آله به ايراد پرداخت. پس از حمد و ثناى الهى، خطاب به مردم فرمود: هيچ پيغمبرى مبعوث نمى شود مگر آنكه نيمى از مقدار زندگى پيغمبر پيشين خود را عهده دار مى شود؛ طولى نمى كشد، دعوت الهى را مى كنم و اثر بار (يا گرانبها) در ميان به جاى مى گذارم كه اگر از خواسته و رويه آنان نماييد، هرگز به گمراهى نخواهيد شد: يكى خداست و ديگرى من است. دست على عليه السّلام را $بدست گرفت و خطاب به گفت: اى مردم! چه كسى از جان و مال شما، از خود شما سزاوارتر است؟ گفتند: خدا و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله داناتر و اوليتر به جان و مال است آنگاه فرمود: « كنت فعلىّ » «حاكم» گفته است كه اين حديث از احاديثى است كه از سند صحيح برخوردار مى باشد. «متقى» در [📚كنز العمال ۱/ ۴۸] حديث غدير را مانند حديثى كه ما از [📚مستدرك ۳/ ۱۰۹] نقل كرديم، روايت كرده و اظهار مى دارد كه « » هم در « » از « » از « بن ارقم» حديث غدير را روايت نموده است. (۱) [📚همان كتاب ۳/ ۱۱۶] به سند خود، از «خيثمة بن عبد الرحمن» روايت كرده است كه مردى به «سعد بن مالك»، گفت: بطورى كه اطلاع يافته ام، على عليه السّلام از تو ناراحت بوده و فرموده است تو از وى تخلف ورزيدى و بر خلاف انتظار او رفتار كردى! «سعد» گفت: آرى! چنين است و اين بدان جهت بوده كه من مى خواستم به رأى خودم رفتار كنم و آن حضرت مى خواست رأى خود را جامه عمل بپوشاند و به رأى من ترتيب اثر نمى داد. در عين حال حضرت امير المؤمنين على بن ابيطالب عليه السّلام از سه خصلت ارزنده برخوردار است كه اگر من از يكى آنها برخوردار بودم، از دنيا و آنچه در آن است براى من محبوب تر و ارزنده تر بود: ۱- در روز غدير خم رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطابه اى براى مردم ايراد كرد و پس از حمد و ثناى الهى از مردم پرسيد: آيا به اين حقيقت اعتراف داريد كه من از همه مؤمنان اوليتر از خود آنها به خودشان مى باشم؟ همگى ما در پاسخ به عرض رسانديم:....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~. کانال نشر فضائل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ و انساب ▪️◾️◾️ احمد بن يحيي جابر بغدادي بلاذري (متوفاي ۲۷۰) نويسنده معروف و صاحب تاريخ بزرگ، رويداد تاريخي فوق را در كتاب «انساب الاشراف» به گونه ي زير نقل مي‌كند: «انّ أبابكر أرسل إلي عليّ يريد البيعة، فلم يبايع. فجاء عمر و معه فتيلة. فتلقته فاطمةُ علي الباب، فقالت فاطمة: يا ابن الخطاب! أتراك محرّقاً عليّ بابي؟ قال: نعم، و ذلك أقوي فيما جاء به أبوك... ». [۲۳]. «ابوبكر به دنبال علي (عليه السلام) فرستاد تا بيعت كند، ولي علي (عليه السلام) از بيعت با او امتناع ورزيد. سپس عمر همراه با فتيله (آتشزا) حركت كرد و با فاطمه در مقابل در خانه رو به رو شد. فاطمه گفت: اي فرزند خطاب! آيا در صدد سوزاندن خانه من هستي؟ عمر گفت! بلي، اين كار كمك به چيزي است كه پدرت براي آن مبعوث شده است! ». با متن و ترجمه ي حديث آشنا شديم، اكنون به بررسي سند آن مي‌پردازيم. بلاذري اين رويدادد تاريخي را با چنين سندي نقل مي‌كند: مدائني، از مسلمه بن محارب، از سليمان التيمي و از ابن عون. [۲۳] 📚انساب الأشراف ۱/ ۵۸۶، ط دار معارف، قاهره. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ هندي و ▪️◾️◾️ علي بن حسام الدين معروف بن متّقي هندي (متوفاي ۹۷۵) در كتاب ارزشمند خود «كنز العمال» [۵۲] رويداد خانه فاطمه را به نحوي كه ابن ابي شيبه در «المصنَّف» نوشته نقل كرده است، بنابراين، نيازي به نقل عبارت و ترجمه آن نيست. و ازالة ▪️◾️◾️ ولي اللَّه بن مولوي عبدالرحيم دهلوي هندي حنفي (۱۱۱۴- ۱۱۷۶) در كتاب «ازالة الخفاء» (كه به زبان فارسي نوشته) درباره ي حوادث ايام سقيفه چنين مي‌نويسد: «در همين ايام مشكلي ديگر كه فوق جميع مشكلات توان شمرد پيش آمد و آن اين بود كه: زبير و جمعي از بني هاشم در خانه حضرت فاطمه رضي الله تعالي عنها جمع شده، در باب نقض خلافت، مشورتها به كار مي‌بردند و حضرت شيخين آن را به تدبيري كه بايستي بر هم زدند». [۵۳]. سپس نصّ تاريخ را كه زيد بن اسلم از پدرش نقل كرده و ما قبلا آن را از «مصنَّف» ابن أبي شبيه نقل كرديم، يادآور مي‌شود. محمد حافظ ابراهيم و قصيده عمريه محمد حافظ ابراهيم (۱۲۸۷- ۱۳۵۱) شاعر مصري كه به «شاعر نيل» شهرت دارد، ديواني دارد كه در ده جلد چاپ شده است. او در قصيده خود تحت عنوان عمر و علي، يكي از افتخارات عمر را اين دانسته است كه در خانه ي علي آمد و گفت: اگر بيرون نياييد و با ابي بكر بيعت نكنيد خانه را به آتش مي‌كشم و لو دختر پيامبر در آنجا باشد! جالب آن است كه محمد حافظ ابراهيم، قصيده ي خويش را در يك جلسه ي بزرگ قرائت كرد و حضار نه تنها بر او خرده نگرفتند بلكه مدال افتخار نيز به او دادند. سه بيت اين قصيده، مورد نظر و استشهاد ماست: و قَولةٍ لعَليٍّ قالَها عُمَرُ أكرِم بسامِعِها أعظِمْ بمُلقيها حرقتُ دارَك لا أبقِي عليك بها إن لم تُبايع و بنتُ المصطفي فيها ما كان غيرُ أبي حَفْصٍ يَفُوُه بها أمامَ فارِسِ عدنانٍ و حامِيها [۵۴]. «و گفتاري كه عمر آن را به علي عليه السلام گفت به چه شنونده ي بزرگواري و چه گوينده ي مهمّي؟! ». «به او گفت: اگر بيعت نكني، خانه ات را به آتش مي‌كشم و احدي را در آن باقي نمي گذارم هر چند دختر پيامبر مصطفي در آن باشد «جز ابوحفص (عمر) كسي جرأت گفتن چنين سخني را در برابر شهسوار عدنان و مدافع وي نداشت». رضا و أعلام ▪️◾️◾️ عمر رضا كحّاله، محقق معاصر و مؤلف كتاب ارزشمند «أعلام النساء»، در شرح زندگي دخت گرامي پيامبر مي‌نويسد: «و تفقد أبوبكر قوماً تخلفوا عن بيعته عند علي بن أبي طالب كالعباس و الزبير و سعد بن عبادة فقعدوا في بيت فاطمة. فبعث أبوبكر إليهم عمر بن الخطاب فجاءهم عمر فناداهم و هم في دار فاطمة فأبوا أن يخرجوا. فدعا بالحطب و قال: والّذي نفس عمر بيده لتخرجنّ أو لا حرقنّها علي من فيها. فقيل له: يا أباحفص إنّ فيها فاطمة، فقال: و إن... ثمّ وقفت فاطمةُ علي بابها فقالت: لا عهد لي بقوم حضروا أسوأ محضر منكم تركتم رسول اللَّه صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَ اله جنازة بين أيدينا و قطعتم أمركم بينكم لم تستأمرونا و لم تردوا لنا حقاً». [۵۵]. پاراگراف نخست از اين نقل در گذشته ترجمه شد، اينك به ترجمه ي پاراگراف دوم مي‌پردازيم: «دخت پيامبر در آستانه ي خانه ايستاد و گفت: من گروهي بدتر از شما نمي شناسم، جنازه رسول خدا را بر زمين گذارده ايد و كار رياست را بين خود تقسيم كرده ايد، بي آن كه با ما مشورت كنيد و حق ما را به ما برگردانيد». تا اينجا بخشي از گزارش تاريخ كه در آن، به تصميم شيخين مبني بر هتك حرمت خانه ي فاطمه عليهاالسلام تصريح شده است، پايان پذيرفت. اكنون به بخش ديگر از گزارش آن رويداد دردناك تاريخي كه حاكي از جامه ي عمل پوشاندن افراد مزبور به اين نيت جسورانه است، مي‌پردازيم. 📚منابع: [۵۲] كنزالعمّال ۵/ ۶۵۱، شماره ۱۴۱۳۸، ط مؤسسه الرساله، بيروت. [۵۳] ازالة الخفاء ۲/ ۲۹، ناشر اكيدمي، ط لاهور. [۵۴] ديوان محمد حافظ ابراهيم ۱/ ۸۲. [۵۵] اعلام النساء ۴/ ۱۱۴. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷   ▪️✨▪️ ابن ابي و شرح البلاغه ▪️◾️◾️ عبدالحميد بن هبه الله مدائني معتزلي (متوفاي ۶۵۵) مورخ و نويسنده ي تواناي جهان اسلام و مؤلف شرح نهج البلاغه در بيست جلد، سرگذشت يورش به خانه ي زهرا عليهاالسلام را در موارد مختلف كتاب خويش يادآور شده است، هر چند در جايي هتك حرمت مزبور را صحيح دانسته و آن را گناه كبيره نمي شمارد؛ زيرا به رغم او، عمر حق داشت افرادي را كه از بيعت سرباز مي‌زند تهديد كند! البته اين نظريه ي گروهي از معتزله است و اختصاص به ابن ابي الحديد ندارد. [۶۷]. در موردي مي‌گويد: «برخي از حوادثي كه شيعه نقل كرده مي‌پذيرم نه تمام آنچه را كه آنان نقل كرده اند». [۶۸]. در مورد سوم مي‌گويد: «پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم خون هبار بن اسود را حلال شمرد، زيرا او كسي بود كه با نيزه به كجاوه ي دختر پيامبر (زينب) زد و او فرزند خود را سقط كرد». ابن ابي الحديد مي‌گويد: اين داستان را براي استادم، نقيب ابوجعفر، نقل كردم، او روايت را تصديق كرد، سپس به او گفتم اجازه مي‌دهي من اين تاريخ را كه: «فاطمه از ترس، محسن خود را سقط كرد و اگر پيامبر زنده بود خون سكي را كه سبب سقط جنين او شده بود، حلال مي‌شمرد» را از شما نقل كنم؟ استاد در پاسخ گفت: «از من نقل نكن، همچنين خلاف آن را نيز از من نقل نكن، من در اين مساله نظر قاطع ندارم، چون روايات در اين زمينه اختلاف دارند». [۶۹]. و فرائد ▪️◾️◾️ ابراهيم بن محمد بن المويد معروف به جويني (متوفاي ۷۲۲) از مشايخ ذهبي است [۷۰]، ذهبي در حق استادش جويني چنين مي‌گويد: امام، محدث يگانه، فخر الاسلام، صدر الدين. جويني در كتاب «فرائد السمطين» به طور مستن از ابن عباس نقل مي‌كند كه او گفته: روزي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم نشسته بود، حسن بن علي بر او وارد شد، ديدگان پيامبر كه بر حسن افتاد اشك آلود شد. سپس حسين بن علي بر آن حضرت وارد شد، مجددا پيامبر گريست. در پي آن دو، فاطمه و علي عليهماالسلام بر پيامبر وارد شدند، اشك پيامبر با ديدن آن دو نيز جاري شد، وقتي از پيامبر علت گريه بر فاطمه عليهاالسلام را پرسيدند، فرمود: «انّي لما رأيتها ذكرتُ ما يصنع بها بعدي كأنّي بها وقد دخل الذُّلّ بيتها وانتهكت حرمتُها و غصب حقّها و منعت ارثها و كُسر جنبها و اسقطت جنينها، و هي تنادي يا محمّداه فلا تجاب و تستغيث فلا تغاث». [۷۱]. «زماني كه فاطمه را ديدم به ياد صحنه اي افتادم كه پس از من براي او رخ خواهد داد. گويا مي‌بينم ذلت وارد خانه ي او شده، حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوي او شكسته شده و فرزندي را كه در رحم دارد سقط شده در حالي كه پيوسته فرياد مي‌زند: يا محمداه! ولي كسي به او پاسخ نمي دهد، استغاثه مي‌كند، اما كسي به به فريادش نمي رسد». شمس الدين و تاريخ ▪️◾️◾️ شمس الدين محمد بن احمد ذهبي (متوفاي ۷۴۸) در كتاب تاريخ الاسلام در تاريخ زندگي ابوبكر چنين مي‌نويسد: عبدالرحمان بن عوف در بيماري ابوبكر بر او وارد شد و بر وي سلام كرد، پس از گفتگويي، ابوبكر به او چنين گفت: «امّا انّي لا آسي علي شي ء، إلّا علي ثلاث فعلتهنّ، و ثلاث لم أفعلهنّ، و ثلاث ودِدْتُ انّي سألت رسول اللَّه صَلَّي اللَّهُ عَلَيْه وَ اله وَ سَلَمَ عنهنّ: ودِدْتُ انّي لم أكن كشفتُ بيت فاطمة و تركتُه وإن أُغلق علي الحرب». [۷۲]. «من بر چيزي تاسف نمي خورم مگر بر سه چيز كه انجام دادم و سه چيزي كه انجام ندادم و سه چيزي كه كاش از رسول خدا مي‌پرسيدم. دوست داشتم خانه ي فاطمه را هتك حرمت نمي كردم هر چند براي جنگ بسته شود... ». 📚 منابع: [۶۷] شرح نهج البلاغه ۱۶/ ۲۷۲؛ مغني، قاضي عبدالجبار ۱/ ۳۳۷. [۶۸] شرح نهج البلاغه ۱۷/ ۱۶۸. [۶۹] شرح نهج البلاغه ۱۴/ ۱۹۲. [۷۰] معجم شيوخ الذهبي ۱۲۵، شماره ۱۵۶. [۷۱] فرائد السمطين ۲/ ۳۴، چاپ بيروت. [۷۲] تاريخ الإسلام، چاپ دارالكتاب العربي، تحقيق دكتر تدمري، ج ۳، ص ۱۱۷- ۱۱۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 از سوء نکنید 🔸🍃 از عبدالله بن عباس سؤال کردند، چرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) علی (علیه السلام) را ابوتراب کنیه داد، گفت برای اینکه علی (علیه السلام) صاحب زمین است، و حجت خداست در روی آن بر مردم، و بقای زمین به برکت وجود اوست، و از طفیلی وجود او زمین اضطراب ندارد ۴۲۳ نگارنده گوید: این فرمایش عبار اخری بوجوده ثبتت الارض و السماء که، در زیارتنامه‌های حضرت بقیّه الله کراراً می‌خوانیم، ولو اینکه اغیار، چنین کنیه اهمیّت داری را، پیش خودشان وسیله تنقیص برای مولی الموحدین حساب می‌کنند، و خیال کرده اند که امیرمؤمنان در روی خاک‌ها خوابیده بود، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) مثلاً با پایش به او بزند، و بگوید قم یا اباتراب، جبرئیل عرض کرد خدایا به فرعون آنقدر مهلت دادی انا ربکم الا علی هم گفت، رب العالمین فرمود این حرف را مثل تويی می‌گوید که، از فوت شدن فرصت‌ها می‌ترسد ۴۲۵. ۱ 🔸🍃 به امام عرض کردند شب قدر را می‌شناسید، فرمود چطور نشناسم در حالی که آن شب ملائکه گرد ما طواف می‌کنند ۴۸۸. گریه (صلی الله علیه و آله) برای ممابعد 🔹🍂 پیغمبر (صلی الله علیه و آله) پس از نزول سوره نصر، و اخبار از مرگ خویش، بلند گریه می‌کند، عرض می‌کنند یا رسول الله (صلی الله علیه و آله) شما که تضمین شده هستید، فرمود پس کجاست ناراحتی‌های دم مرگ، و تنگی قبر، و ظلمت لحد، و کجاست قیامت و ترس‌های آن ۵۱۷. سیمای : با این همه از فتوا می‌ترسد 🔸🍃 ملا صالح مازندرانی در صغر سن بر کتاب معالم حاشیه نوشت، او با آن همه فضل از شرح فروع کافی خودداری کرد که، نکند چیزی را به دین خدا نسبت دهد که در واقع نباشد، صفحه ۱۱۱ امام صادق (علیه السلام) می فرماید: کسی که مردم را به فتوای خویش دعوت کند در حالی که از او عالم تر در آن زمان باشد، چنین شخصي بدعت گذار و گمراه کننده است ۱۳۲. الناقد بصیر 🔹🍂 مرحوم آقای بروجردی در آخر عمر، برای اینکه از فرصت‌ها شاید استفاده کامل به دست نیاورده باشد، ناراحت بود، آقايی گفت الحمدلله شما این همه آثار از خودتان به یادگار گذاشته اید، ناراحتی ندارد، فرمود: اَخلِص العملَ فانّ الناقد بَصیرٌ بصیرٌ، یعنی در اخلاص عمل سعی کن که صاحب نظر مهارت تامّ و تمام دارد، و نباید تعریف دیگران انسان را از بندگی خدا وا بگذارد، خدایِ مطلع بر جمع شئونات بشری، عمل خالص مي‌خواهد ۱۲۳. اکبر از این 🍃🔸 سید مجاهد (آقای سیدمحمد آقازاده صاحب ریاض، نوه آقا باقر بهبهانی، و داماد سید بحرالعلوم، و استاد شیخ انصاری) وارد قم می‌شود، مرحوم میرزای قمی هم بحث، و رفیق شفیق مرحوم صاحب ریاض و بحرالعلوم، مجلسی را فراهم می‌کند، و در حضور جمعی از علمای طراز اول، بحثی را عنوان می‌کند که هر صاحب نظری عقیده خویش را بیان کند، پس از انقضاي بحث، مرحوم میرزا به سید مجاهد می‌فرماید: غرض از انعقاد مجلس این بود که چون من پیر شده ام، می‌ترسم قوه استنباط از من سلب شود، خواستم بدانم که قوه اجتهاد را باز دارم یا نه، سید می‌گوید اگر ملکه اجتهاد آن است که شما دارید، آن برای من و امثال من نیست ۱۴۱. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 شیخ او را از قرار داد 🍂🔹 در پای درس شیخ بیش از هزار نفر می‌نشستند، و پانصد نفر مجتهد مسلّم تحویل اسلام داد، از اعاجیب دهر است این شخصیّت، با اینکه کار درس را بدون هیچ وقفه ای انجام می‌داد، و کارهای دیگر زعامت را به تنهايی جابجا می‌کرد، از زیارت مخصوصه امام حسین (علیه السلام) کاملاً بهره مند بود، نوافلش ترک نمی شد، کار تألیف، و عیادت مرضی اش هم، تعطیل نمی شد، و لعمر الحق کان من اعاجیب الدهر، و فلتات الطبیعه، و شواذها، پاک و منزّه است خدايی که، این چنین لیاقتی را، بر این عبد صالحش، عطا فرمود، و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا ۱۲۶ نگارنده گوید دست مبارک امیرالمؤمنین (علیه السلام) درد نکند، ببینید چطور زیر بغل مرحوم شیخ را گرفت، و نگذاشت فرار کند. اموال هنر است🍃🔸 از سهم کمی که، از وجوهات برای خویش اختصاص می‌داد، یکی از خواص نزدیک نالید، فرمود می‌توانی فاضلاب لباس شسته را بخوری؟ گفت نه فرمود چرا؟ گفت چون چرک است، فرمود این مال‌ها هم پیش من امانت است، چرک اموال مردم است، من چطور بخورم، ما با سایر فقرا فرقی نداریم. ۱۹۱ - دوازده نفر عبادار بشوند بهتر است یکی از مریدان شیخ، چون عبای او را مناسب با مقام مرجعیت ندید، عبای قیمتی زمستانی، برایشان هدیه کرد، فردا شب سر نماز جماعت، همان عبای وصله دار را، بر دوش مرجع خود دید، وقتی سؤال کرد، فرمود آن را به دوازده عبای معمولی تبدیل کردم، و به دوازده نفر دادم، دوازده نفر عبادار باشند، بهتر است از اینکه یک نفر صاحب عبا شود. بود چه ای را بخرد 🍂🔹 یکی از مقلدین شیخ از مال مخصوص خویش، برای نجات مرجع از مستأجری، پول خانه به او هدیه کرد که، در مراجعت از سفر حج برود خانه آقا را ببیند، پس از مراجعت از مکه، خواستار شد که با آقا بروند خانه نو را ببیند، آقا مسجدی را که بعدها معروف به مسجد شيخ انصاري شد، نشان داد، عرض کرد اینکه خانه نیست، فرمود اگر خانه معمولی می‌خریدم، چند روز دیگر مال وارث می‌شد، ولی این خانه برای همیشه مال من است، خانه شیخ همیشه برای درس و بحث، و نماز، و عزاداری در ایام عاشورا از طرف ترک زبان‌ها آماده است ۱۳۰. روزگار نتوانست، و را از درسی بودن ساقط کند. 🍃🔸 از مجدّد شیرازی سؤال شد، چرا در فقه و اصول نمی خواهید تألیفی داشته باشید، فرمود پس از رسائل و مکاسب، مناسب نمی دانم که، در این دو علم چیزی بنویسم ۱۴۱ نگارنده گوید: شیخ بزرگوار انصاری تنها مجتهدی است که، دو کتابش کتاب درسی قرار گرفته است، این هم از برکت زیر بغل گرفتن امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 با چند : 🌸🍃 أ- الفوائد الشمسیه تألیف شیخ ورع زین الدین، علی بن فاضل مازندرانی، (صاحب قضیه جزیره خضراء، متوفی ۶۹۹ قمری) این کتاب حاوی اخبار و احادیثی است که، شیخ بزرگوار مذکور، از جناب سید شمس الدین محمد، فرزند حضرت صاحب الامر، عجل الله فرجه الشریف، روایت کرده است، از تألیف چنین کتابی، فقط عدّه خاصی از مؤمنین، اطلاع داشتند، چطوری که در بحارالانوار آمده. [۲] ب - عقیلة الوحی مقاله لطیفه ای که، مرحوم سید شرف الدین، در سال ۱۳۷۴ قمری، وقتی که ایرانی‌ها ضریح مقدس حضرت زینب (علیها السلام) را، به سوریه بردند، همین سیّد بزرگوار در آن سال، در فضیلت اهل بیت (عليهم السلام)، مخصوصاً حضرت زینب (علیها السلام) بیان فرموده، و در ضمن سه آیه، از آیات قرآنی را قرائت فرمودند، (فسوف یأتی الله بقوم یحبّهم و یحبّونه ۵۴ مائده، و ان تتولّوا یستبدل قوماً غیرکم ثم لایکون امثالکم سوره محمد (صلی الله علیه و آله) آیه ۳، و آخرین منهم لما یلحقوا بهم سوره جمعه) و گفتند که این سه آیه، طبق اظهار مفسرین، و بیان رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، در فضیلت ایرانی هاست. [۱] ج - نصاب الصبیان کتابی است که، هزار و دویست لغت عربی را، به فارسی ترجمه کرده، و به صورت نظم، در دویست شعر، به اتمام رسانیده، مؤلف آن (ابونصر فراهی سنجری است، و سنجر یکی از روستاهای سیستان می‌باشد) نابینا به دنیا آمده، با داشتن استعداد فوق العاده، در ادبیات به مراتب عالیه رسید، و کتابش را به سال ۶۱۷ تمام کرده، و به سال ۶۴۰، دنیا را وداع گفت، مرحوم حاج شیخ عباس قمی، این کتاب را شرح کرده، و اسم کتابش را الدّرة التیمه گذاشت، و این کتاب اولین تصنیف مرحوم محدث قمی است، رضوان الله علیه. [۲] د- رساله سیر و سلوک کتابی است منسوب به بحرالعلوم، رضوان الله علیه، نسخه این کتاب در نجف در بیت مرحوم بحرالعلوم محفوظ است، مؤلف الذریعه می‌فرماید: لکن در آخرهای رساله مطالبی آمده که، با مذاق سید بحرالعلوم سازگار نیست، در اول رساله حدود یک صفحه، در خاصیّت عدد چهل بحث خوبی کرده است، و این عبارت در آن بحث آمده است: من بلغ اربعین سنه و لم یأخذ العصاء، عصی، لانّه صار مسافراً للاخرة، و العصاء مستحب للمسافر. [۳] ه- - کتاب دیگر مؤلف آن موسی بن ابراهیم مروزی، استاد فرزندان سندی بن شاهک است، در آن زمانی که آقا موسی بن جعفر (علیه السلام)، در زندان سندی محبوس بوده، مروزي از حضرتش احاديثی شنید، و به صورت یک کتاب در آورد، نجاشی این کتاب را با چهار واسطه، از آن امام همام (علیه السلام) نقل می‌کند، [۱] نگارنده گوید: خوشا به حال کسانی که از فرصت‌ها استفاده می‌کنند، موسی مروزی در اینجا از شرایط سخت حظّ وافر برد، چطوری که علی بن فاضل مازندرانی، از فرصت جزیره خضراء، از بیانات آقا سید شمس الدین محمد، بن بقیه الله عجل الله فرجه، آن کتاب را تألیف کرد. ---------- 📚منابع: [۲]: . الذریعه، ج ۱۶، ص ۳۴۳. [۱]: . الذریعه، ج ۱۵، ص ۳۰۷. [۲]: . الذریعه، ج ۱۴، ص ۱۰۳ و ۱۰۵. [۳]: . الذریعه، ج ۱۲، ص ۲۸۴. [۱]: . الذریعه، ج ۶، ص ۳۶۸. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫