برخیز ای جان برادر وقت جنگ است
برخیز و منشین که نه هنگام درنگ است
هر لحظهای باید مهیای سفر شد
از هر زمان دیگری آمادهتر شد
حال و هوای دیگری دارد زمانه
زآن بینشان هر گوشهای باشد نشانه
دنیا برای یک تحول بیقرار است
در آسمانه هوهوی تیغ ذوالفقار است
آقای ما فرمود باید گام برداشت
با عزم بیسستی قدم در راه بگذاشت
لطف خدا ما را به اوج خود رسانده
تا قله مقصود ما راهی نمانده
فرمود روشن میشود شبهای تاریک
دور است از ما خستگی و قله نزدیک
صوت خوش دلدار میآید برادر
بوی ظهور یار میآید برادر
دیدی چهها کردند یاران فلسطین
طوفان به پا کردند یاران فلسطین
آنهم چه طوفانی کزو آتش ببارد
از بیت الاقصی خیزد، اقصی نام دارد
از آسمان بارید، از دریا خروشید
از رعد و برقش، جان اسرائیل لرزید
یکباره کاخ ظلم و وحشت را بهم ریخت
کودککشان بیمروت را بهم ریخت
آزادی قدس این زمان گردیده نزدیک
باید به روح حاج قاسم گفت تبریک
ای دشمن بیدادگر هشدار هشدار
اسب تو بازنده است، بردی نیست در کار
هرگز نخواب آسوده، ما بیدار هستیم
ما بچههای حیدر کرار هستیم
ما جام عشق از ساقی کوثر گرفتیم
درس نبرد از فاتح خیبر گرفتیم
ما مرد میدانیم و میدانهاست در پیش
این اول کار است، طوفانهاست در پیش
عمر جنایتهایتان پایان گرفته
ابر آمده، باد آمده، طوفان گرفته
این غرش توفنده بود، آغاز طوفان
یک رزم از یک پادگان و چند گردان
بگشای چشم خویش، میدان را ببینی
گر زنده ماندی، اصل طوفان را ببینی
#مقاومت
هر کسی یاری نداره ذکر ابالفضل می گیره
هرکس نشد مجنون او آخر با درد تنهایی میمیره
حسین منتظر بین راشه
حسن معتکعف چشاشه
علی پیدا از شونه هاشه
(ابالفضل ساقی طفلان حسین
ابالفضل شیرین تر از جان حسین 4)
ذکر ابالفضل العباس ذکر خدای جلیله
دست ابالفضل العباس تکیه گاه جبرئیله
جان به فدای جمالش هر کی نسازه بخیله
عسیی بن مریم در حرم بر کرم ابوفاضل دخیله
(ابالفضل ساقی طفلان حسین
شیرین تر از جان حسین4)
واویلا پیر حرم نیامد
واویلا آب آورم نیامد
واویلا در خیمه قحط آبه
واویلا روز مرگ ربابه
واویلا رفع عطش ثوابه
واویلا در خیمه قحط آبه
واویلا دست عمو بریده
واویلا رنگ بابا پریده
واویلا رنگ زینب پریده
واویلا قد بابا خمیده
#حضرت_اباالفضل_شعر_روضه
غزه در خون خویش غلتان است
دادگاه بزرگ وجدان است
دل من بود زیر بمباران...
سوخت جانم، چه جای کتمان است؟
هرطرف نعش طفلی افتاده
دل من مثل کودکستان است
آی دنیا نگاه کن! دل من
مثل این خانهها ویران است
مثل آن مادرِ پسرمرده
زلف لالاییاش پریشان است
دل من بسکه خون از او رفته است
زرد مانند برگریزان است
نیست باریکهای غریب ... ببین
غزه دیگر برای من جان است
پرچمی زنده، باد را لرزاند
شک ندارم زمان طوفان است
دل من، رنگ انتقام بزرگ
رنگ خونخواهی شهیدان است
دست و پا میزنند حرملهها
عمر این ظلم رو به پایان است
هان! حقوق بشر چه شد؟! غزه
دادگاه بزرگ وجدان است
#مقاومت
آشفته ام شبیه دلِ بی قرارها
بی رنگ و روست، روی تمام بهارها
شیرینیِ وصال، به قدر فراق نیست
خسته نمی شوم من از این انتظارها
در شهر خویش بین همین کوچه ها تو را…
نشناختیم اگر چه که دیدیم بارها
اصلا قرار بود که جمعه ببینمت
بازم گناه من زده زیر قرارها
حالا که خلوت است حرم ، بعد اربعین
ما را ببر زیارت شش گوشه دارها
#امام_زمان
ستاره غزلخون شده / شب شب نویده
ام ابیها فاطمه / امشب عیدی میده
مژده که مهتاب اومد /به قلب ماتاب اومد
شادی بی حد کنید / خواهر ارباب اومد
زینب کبری مدد
بهار امید اومد و /گل در چمن اومد
مونده ام بگم یاحسین /یاکه حسن اومد
غم و فراری بده / بزن به تیر شعف
مبارک و تهنیت / بگو به شاه نجف
زینب کبری مدد
مدینه پر از شادی و / گل زده جوونه
فاطمه واسه زینبش / لا لایی می خونه
باده بده ساقیا / فروغ عین آمده
مسافر کربلا / یار حسین آمده
زینب کبزی مدد
نوگل زهرا وعلی، دخترک ناز علی
اومده دنیا که بشه، زینت ممتاز علی، زینت ممتاز علی
به به، به به، نور علی نوره
رخشان، رخشان، این در مستوره
زینب، زینب، خوش آمدی دنیا۴
_____________________
از عرش اعلا اومده، حضرت جبریل امین
تا کنه تبریک خدا، تقدیم پیغمبر دین، تقدیم پیغمبر دین
اسم، زینب، اسم خدادادی
به به، حیدر، داره چه اولادی
زینب....
__________________________
نور وجود زینبه، ز نور زهرا وعلی
مدینه روشن شده از، نور سه نور ازلی، نور سه نور ازلی
حسین، حسن، شادن وخندونن
اونها، قدر، خواهر میدونن
زینب...
____________________________
عقیله ی آل علی، تعریف خوب خواهری
اومده تا تو کربلا، کنه حسینو یاوری، کنه حسینو یاوری
به به، به به، چه شبی یه امشب
دلها، میره، زینبیه امشب
زینب
برای ابالفضل علم ساختند
توو زینبت را برای علی
دقیقا شبیه بهم ساختند
یقین از دمیاحسین و حسن
دودم بهر تیغ دودم ساختند
تورا اوج اوج همه اوج ها
مراهم غبار قدم ساختند
حسینیه های تو را تا ابد
همان سایه های سرم ساختند
همه واقفند اینکه از اولش
به عشق تو اصلا حرم ساختند
گدایی این خانه کار من است
غلامت شدن افتخار من است
نباشد سری از تو سردار تر
نباشد دلی از تو دلدارتو
گرفتارتو هستم وبازهم
می ارزد که باشم گرفتار تر
نداری تو در آسمان و زمین
کسی مثل زینب وفادارتر
قسممیخورم که نداریم ما
کسی رازعباس علمدار تر
کسی که غلام غلامت نشد
الهی شود خارتر خارتر
به بازار عشق و ارادت به تو
خدای تو باشد خریدار تر
بجایش مراکربلامی بری
نگاهم شد از گریه هربار تر
من از کودکی عاشقت بوده ام
قبولمنما گرچه آلوده ام
چرا نیزه ها باتو لج می کنند
بگو که چرا باتو لج می کند
بدون شک اینها که باتو بدند
سرمرتضی باتو لج می کنند
الهی بمیرم که خولی و شمر
سر نیزه را باتو لج میکنند
تووقتی که افتاده ای برزمین
نزن دست و پا باتو لج می کنند
تو به اسب ها آب دادی ولی
همه نعلها باتو لج می کنند
چرا سی هزاران نفر پشت هم
هجابه هجا باتو لج می کنند
#امام_حسین_شعرروضه_کلی
ای یوسف غریب به کنعان نیامدی
تنهاترین مسافر دوران نیامدی
گویند بوی پیرهنت میرسد ولی
ما مانداه ایم و وعدۀ خوبان نیامدی
دارد هنوز نسل جوان پیر میشوند
طولانی است قصۀ هجران نیامدی
خضر انتظار لحظۀ دیدار میکشد
یعقوب دهر بهر تو گریان نیامدی
ایمان چو شعله ایست کف دست مومنین
شد سخت آزمایش ایمان نیامدی
گاهی شکست حرمت والای اهلبیت
گاهی شکست حرمت قرآن نیامدی
قوم یهود، قوم نجس، قوم بچه کش
در قدس و کعبه اند به جولان نیامدی
آتش به جان امت اسلام میزنند
هرجا که هست جمع مسلمان نیامدی
دارند عاشقان شما کشته میشوند
ای پاسدار خون شهیدان نیامدی
خون حسین منتظر انتقام توست
زینب تو را صدا کند از جان نیامدی
ای زائر غریب حرمهای اهلِ بیت
محصور شد حریم تو جانان نیامدی...
-------------------------------------------------------
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان
بغض دلتنگان
دری را که مَلَک با احتیاط آهسته وا میکرد
که حتی کوبهاش هم حق تعالی را صدا میکرد
که حتی طرز دق البابش آداب و رسومی داشت
چه آسان آسمان را از زمین آن در جدا میکرد
همین که بسته میشد، باز میشد بغض دلتنگان
همین که باز وا میشد، گره بسیار وا میکرد
کسی آن سوی در میزیست که عالم به قربانش!
که عطر نان خود را نیز تقدیم خدا میکرد
زنی بود آنچنان که قاصرم از مدح و توصیفش
که وصفش را کسی همچون علیِ مرتضا میکرد
همین که باخبر میشد فقیری پشتِ در مانده
سراسیمه نماز مستحبش را رها میکرد
کمک میکرد هر خلق خدا را بی گمان، حتی
اگر آتش درِ آن خانه عرض التجا میکرد
به دست و پاش میافتاد اگرکه تازیانه هم
زنِ این خانه بیشک حق رحمت را ادا میکرد
چه آسان خاک کوچه چادرش را -آه- میبوسید
کسی که خاک را با یک نظر چون کیمیا میکرد
یتیم آمد، فقیر آمد، اسیر آمد، محبت دید
زن این خانه حتی دشمنش را اعتنا میکرد
کجا او بی تفاوت بود؟ او کی سرگرانی داشت؟
کجا او اهل منت بود؟ او کی ادعا میکرد؟
تویی که هیزم آوردی برای شعله -یادم هست-
تو را مادر به نام کوچکت هر شب دعا میکرد!
رضا یزدانی
#رضا_یزدانی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
#ya_habibalbakin1
#حضرت_زهرا_شعرروضه
«فاش میگویم و از گفتهی خود» خوشحالم
که کشانید مرا سمت شما اقبالم
ذرّهای بودم و دنیای عدم، جایم بود
از عنایات شما، مانده در این غربالم
پدرم، اشک، وَ روضه، به زر و زور نداد
مادرم نیز، وَ من هم به همین منوالم
روزیام مرثیه است و به شما مدیوناند
حال خوب و قلم و حافظهی سیّالم
قلمم شرح حدیث غمتان میگوید
دفتر مرثیهام، منتهی الآمالم
هر چه دارم همه از روضهی مادر دارم
به شما و سِمَت نوکریام میبالم
#مصطفی_سلطانیان
#حضرت_زهرا_شعرروضه
🖤 السلام علیکِ یا مادر🖤
دیگر نمیخواهم من این دنیای فانی را
جای فقط یک تار موی تو جهانی را
زهرای من، آخر جهان بی تو چه میارزد
وقتی نمیخواهد دلم این زندگانی را؟
کوه غم تو بر علی، آنقدر سنگین است
حس میکنم در زانوانم ناتوانی را
ام یّجیب دخترت را گوش میداری؟
دارد تقاضا میکند این که بمانی را
طاقت ندارد آسمان تا در بغل گیرد
دلشورهی سجّادهی زهرای ثانی را
یک قطره از اشک حسن کافیست تا عالم
در بر بگیرد صیحههای آسمانی را
حال حسینت را ببین، زود است، خیلی زود
تا طی کند بی مادر خود، نوجوانی را
میآید آن لحظه، که بابای تو میگیرد
از من سراغ آن گل یاس امانی را
حالا چگونه پس دهم جای گل یاسش
این لالهی زرد و کبود و ارغوانی را؟
التماس دعا🤲🏻🌱
#مصطفی_سلطانیان
#حضرت_زهرا_شعرروضه
🖤 السلام علیکِ یا صدیقة الطاهره🖤
دنیا بنا دارد به دردم خو بگیرد
او را ز من، یا که مرا از او بگیرد
چشمان شور ظلم و کینه، عزم دارد
از خانهی امّید من، بانو بگیرد
دریای آرامم به طوفان زیر و رو شد
تا کشتی آمال من، پهلو بگیرد
حتّی تصوّر هم نمیکردم که یک روز
بانوی من، از همسر خود رو بگیرد
دستی به پهلو گیرد و با دست دیگر
دیوار را با دیدهی کم سو بگیرد
یک شب میان غربتی نمناک و غمگین
دستم سراغ از لطمهی بازو بگیرد
چشمان من میبارد و دنیا نمیخواست
آب روان از بستر این جو بگیرد
#مصطفی_سلطانیان
#حضرت_زهرا_شعرروضه
🕊️السلام علیکِ یا صدیقة الطّاهره🕊️
سر در میان چاه غم، انگار میگرید
مردی میان دردها، بسیار میگرید
در ذهن خود رد میشود هربار از کوچه
چشمش که میافتد به آن مسمار میگرید
با دیدن مُشتی پَر سوزان و خون آلود
در آتش بین در و دیوار میگرید
این مرد شب، آیا همان سردار خیبر نیست ؟!
که این چنین در بیتالاحزان، زار میگرید؟!
هنگام غسل پیکر یارش چه دید آن شب؟
که از مرورش حیدر کرّار میگرید ؟!
همراه یار خود، هزاران بار میمیرد
همراه یار خود، هزاران بار میگرید
ذکر قنوت او به جز عجّل وفاتی نیست
مردی که از سنگینترین آزار میگرید
مقصودم از این واژهها، شعر و سرودن نیست
وقتی به زهرا میرسم، خودکار میگرید
#مصطفی_سلطانیان
#حضرت_زهرا_شعرروضه
14830-fa-javan-va-entekhab-bozorg-new.apk
8.55M
نرم افزار کتاب فوق العاده زیبای
🍃 «جوان و انتخاب بزرگ»🍃
نوشته استاد اصغر طاهرزاده
برای عزیزانی که طالب معرفت
و عمیق نگری هستند ....
پس این کتاب را به دست طالبان حقیقت برسانید و در ثواب پخش آن سهیم باشید
⬅️ و پی دی اف↙️
https://eitaa.com/kotobtaherzadeh/993
┄┅❅ . 📚 ⬇️ 📚 . ❅┅┅
🔹 @MatalebeVijeh | مطالب ویژه
خورشید، نهان گشته ز انظار، انگار نه انگار
ماییم همان قوم گرفتار، انگار نه انگار
مستانه به دنبال گناهیم، در ظلمت چاهیم
او مانده ولی منتظر یار، انگار نه انگار
جز جرم و خطا هیچ نداریم، شرمنده ی یاریم
خون شد دل زهرایی دلدار، انگار نه انگار
در نافله اش فکر احباست، آن قدر که آقاست
انگار نبودیم خطاکار، انگار نه انگار
گفتیم عزدار بتولیم، با آل رسولیم
گفتند خوش آمد به گنهکار، انگار نه انگار
شب ها به در خانه ی شان رفت، با قد کمان رفت
دیدند شده دست به دیوار... انگار نه انگار
زهرا و دو چشمان پر از آب! ای وای بر اصحاب
دیدند همه حق شده انکار...انگار نه انگار
این شاخه ی فردوس ثمر داشت، مسمار خبر داشت
بی عاطفه انگار نه انگار، انگار نه انگار
#محمد_جواد_شیرازی
#امام_زمان
@hadithashk
@ya_habibalbakin1
ریشه دارم لابلای ریشههای چادرت
نذر کردم تار و پودم را برای چادرت
آسمانم باش! حالا که کبوتر نیستم
میپرم مثل غباری در هوای چادرت
کودکی هستم که زیر چترِ مادر رفتهام
در امانم از بلایا، لابلای چادرت
سورهی «وَالشَّمس»، تفسیرِ نماز صبح توست
سورهی «وَالَّیل» هم شمسُالضُّحای چادرت
روز اول رشتهی حبلالمتین را بافتند
از کنار ریشههای نخنمای چادرت
با یهودیهای شهرِ نامسلمانپروران
اهل اسلامیم، با نورُالهُدای چادرت
سایهسارِ پرچمت روی سر محجوبههاست
مکتبت جاریست، در دارُالحَیای چادرت
بر سر زنهای بزمِ روضههای خاکیات
چادر مشکیست، یا رخت عزای چادرت؟
پشت پایت، چشمِ تنگِ کوچه هم خون گریه کرد
از خجالت سرخ شد با ردّ پای چادرت
از درِ غمخانهات باب جسارت باز شد
خیمهها آتش گرفت از کربلای چادرت
#حضرت_زهرا_شعرروضه
بانوی خانه ی من تکیه به دیوار نکن
آنقدر باتن مجروح خودت کارنکن
آرزوهای علی یک شبه برباد مرو
به جوانمرگی خود اینهمه اصرارنکن
سوی تابوت خودت خنده ی پر دردنکن
فاطمه!قلب مرا اینهمه آزارنکن
پیش چشمم کفن آماده نکن زهراجان
اینقدرخون به دل حیدرکرار نکن
#عالیه_رجبی
#شعر_شهادت_حضرت_زهرا
@hadithashk
@ya_habibalbakin1
#حضرت_زهرا_شعرروضه
گلی که عالم از او تازه بود، پرپر شد
یگانه کوکب باغ وجود، پرپر شد
شب شهادت زهرا علی به خود می گفت:
گل محمدی من چه زود پرپر شد!
خزان چه کرد که در چشم اشکبار علی
تمام گلشن غیب و شهود، پرپر شد
به باغ حسن کدام آفتاب ناب، افسرد
که در مدار افق هر چه بود، پرپر شد؟
برای تسلیت اهل باغ آمده بود
شقایقی که به صحرا کبود، پرپر شد
نشان ز پاکی روح لطیف فاطمه داشت
بنفشه ای که سحر در سجود، پرپر شد
ز فیض صحبت او رنگ و بوی عزت داشت
گلی که تشنه میان دو رود پرپر شد
زکریا اخلاقی
#حضرت_زهرا_شعرروضه
بهار بی خزان آمد
زمستان دوره اش سر شد ، بهار بی خزان آمد
تمام علت خلق ِ کران تا بی کران آمد
چه غوغایی شده بر پا ، که دنیا آمد امشب که
سراسیمه جنان بهر زیارت بر جنان آمد ؟!
همان که چون شب قدر است قدرش تا ابد پنهان
همان که چون خدا دارد نشان در بی نشان آمد
نماید نوش جان قرآن ، سه جرعه آیه ی کوثر
بگو بر ابتران، نسل ِ رسول انس و جان آمد
بزن بر طبل شادی، شیعه ی اثنی عشر امشب
دلیل محکم حق بودن ِ آیینمان آمد
مبارک باشد عید، سهله ای ها ، جمکرانی ها
که امشب الگوی آقای ما صاحب زمان آمد
خدا پر کرده از عطر گل یاسش دو دنیا را
دهد جور دگر امشب جواب مادری ها را
به عشق تو خدا بخشید بر فردوس، کوثر را
نمی بیند دو عالم تا قیامت از تو بهتر را
تو دنیا آمدی گویی ، فقط کفوت علی باشد
نباید با کسی جز تو ، برابر کرد حیدر را
برای شرح قدری از ، کتاب قدر تو مادر
یقین دارم خدایت آفریده روز محشر را
نگاهت نه ، خودت نه ، رشته ای از چادرت کافی است
کند تا که مسلمان در شبی ، یک ایل ، کافر را
مقام چادر تو نه ،مقام چادر فضه
به مِن مِن بی شک اندازد زبان اهل منبر را
کسی که خورده شیر پاک ، غیر از روز میلادت
نداند روز مادر مطمئنا روز دیگر را
سلام ای بهترین چاره ، سلام ای بهترین یاور
چه بیچاره است آن کس که ، نمی گوید به تو مادر
خوشا بر آنکه یار او ، شود زهرای مرضیه
قرار او ، بهار او شود زهرای مرضیه
کسی که چون خدیجه ، خرج دین دار و ندارش شد
همه دار و ندار او شود زهرای مرضیه
و تنها حکمت تنهایی مولای ما این است
که تنها بی قرار او ، شود زهرای مرضیه
یقین دارم که بر عهده ، بگیرد کل عالم را
کسی که عهده دار او ، شود زهرای مرضیه
خوشا بر آن شهید ِ مادری ِ بی پلاکی که
همه ایل و تبار او ، شود زهرای مرضیه
امید ِ زندگی بخشد جهان را جمعه تا جمعه
جهانی که مدار او ، شود زهرای مرضیه
جهان یک جمعه می بیند امید آخر ما را
خدا رسوا نماید قاتلین مادر ما را
علی گویان ِ عالم را ، شفاعت می کند زهرا
علی گویان ، قیامت را ، قیامت می کند زهرا
هزار و چهار صد سال است با این قبر پنهانش
ز آن دو دارد اظهار برائت می کند زهرا
الا ای شیعه بعد از هر ، نماز خویش لعنت کن
همان ها را همان ها را که لعنت می کند زهرا
اگر لب تر کند بانو ، علی محشر کند بر پا
به سلطان ولایت هم ، ولایت می کند زهرا
اگر عیسی سخن گفته است در گهواره ای مردم
تکلم روزها قبل از ولادت می کند زهرا
خدا هر ...
#شعر_ولادت_ام_ابیها #شعر_ولادت_ام_الائمه #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_زهرا #شعر_ولادت_صدیقه_طاهره
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
#حضرت_زهرا_مدح
@ya_habibalbakin1
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
@shere_aeini
تحفه ای آمد که نور از او هویدا میشود
ماه در رخساره اش ولله پیدا میشود
قطره امشب شک نکن مصداق دریا میشود
حضرت خاتم به حکم عشق ، بابا میشود
فاطمه آمد که باشد الگوی حجب و حیا
فاطمه آمد که بی امّت نباشد مصطفی
بهر دردِ درمندان ، اصل درمان میرسد
بهر مورانِ گدای او ، سلیمان میرسد
بهر این دختر ز طاق عرش مهمان میرسد
بهر پیغمبر همه دیدند که جان میرسد
روز و شب فرقی ندارد در کنار فاطمه
شب پر از نور است ، آری ، در جوار فاطمه
آب شد مهریه اش پس عاشق دریا شدم
لطف او باعث شده در هیئت او جا شدم
من به عشق پاک او در این جهان رسوا شدم
عاشق جمهوری اسلامی زهرا(س) شدم
مثل زهرا با ولی هستیم و بیداریم ما
عفت و مردانگی یکجا ، مگر داریم ما؟
یاعلی گویم که زهرا دلخوش از نوکر شود
کاش جان ما فدای حضرت کوثر شود
ای به قربان دو چشمی که برایش تر شود
آه از آن لحظه که زهرا دست بر معجر شود...
فضه خاک چادرش را بر سر چشمش نهاد
بر روی این گل نباید خورد حتی تند باد
آه از روزی که بار شیشه پشت در شکست
همسر حبل المتین سه مّاه در بستر نشست
لعنت حق بر همان که دست مولامان ببست
این نخ تسبیح را در خانهی حیدر گسست
با علی بودن همین بوده، همین باشد، همین!
مثل زهرا ، جانِ ما نذر امیرالمومنین ...
🔸شاعر:
#محمد_حسین_چاووشی
=====================
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#حضرت_زهرا_مدح
يَا مَوْلايَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيَابِهَا
أُشْهِدُ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ وَ أَنْبِيَاءَهُ وَ رُسُلَهُ أَنِّي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِيَابِكُمْ [بِآيَاتِكُمْ] مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِينِي وَ خَوَاتِيمِ عَمَلِي وَ قَلْبِي لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ عَلَى أَجْسَادِكُمْ وَ عَلَى أَجْسَامِكُمْ وَ عَلَى شَاهِدِكُمْ وَ عَلَى غَائِبِكُمْ وَ عَلَى ظَاهِرِكُمْ وَ عَلَى بَاطِنِكُمْ
#يَامَوْلايَيَاأَبَاعَبْداللَّهِأَشْهَدُأَنَّكَكُنْتَنُورا
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
به نگاه تو، خدای تو، اشارت میکرد
نور را، سوی دو چشم تو، هدایت میکرد
ماه اگر ذکر به لب، گِرد زمین میچرخید
صورت ماهِ تو را، داشت زیارت میکرد
دهمین بار، هوالحق متجلی شده بود
چارمین بار، علی بود، امامت میکرد
درد را نسخهی خال تو، شفا میبخشید
عاشقان را پرِ شال تو، شفاعت میکرد
«و بِکُم عَلَّمَنا الله» تو میخواندی و آه!
آه! از آن شهر، که بیقبله، عبادت میکرد
متوکل، به تماشای شرابت آورد
به دل مست تو، از بس که حسادت میکرد
و نفهمید که مستی اثری بود، که داشت
با نگاه تو، به هر ذره سرایت میکرد
«از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر»
وقتی از پنجرهی شوق، صدایت میکرد
کوه، هر صبح، به صبر تو، سلامی میداد
ماه، هر شب، به رُخت، عرض ارادت میکرد
خاک ایران من از عطر تو، پر شد وقتی
سید عارف ری، از تو روایت میکرد
مهدیات، حضرت هادی! سفرش طول کشید
کاش میآمد و با عشق، قیامت میکرد
کاش میآمد و با صوت تو، با لحن علی
خط به خط، «جامعه» را، باز تلاوت میکرد
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است
آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است
از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست
مقصد عالم امکان به امامت ختم است
همه نورید ، همه هادی أمّت هستید
پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است
ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا
جاده ی جامعه ی ما به شفاعت ختم است
از گناهان کبیره است دل جامعه پُر
کار این جامعه اما به زیارت ختم است
« مَن أتاکُم » ، چه نجاتی است سر راه بشر !
با تو پایان حوائج به سعادت ختم است
چیست در حکمت « فَالرّاغبُ عَنکم مارق »؟!
راه ، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است
ولی آنکس که در این سِیر ، « لَکُم لاحِق » شد
راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است
تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم
که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است
یا علیِ بنِ محمّد ! چه غریبی ! اصلاً
قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است
تو چه مقتول و چه مسموم ، جهان می داند
که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
___________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini