#علم_دینی۱
✍️ سید مهدی مرتضوی
انتظاری بیجاست که با چند یادداشت مختصر بتوان درباره #علم_دینی به نتیجهای روشن و قابل قبول همگان دست یافت. درباره این موضوع دیدگاههای مختلفی وجود دارد. دیدگاههای رایج را می توان ذیل سه دسته قرار داد:
۱. برخی به استناد #تبیان_کل_شئ بودن قرآن معتقدند گزارههای علمی اساسی در تمام دانشها از متون دینی قابل استخراج هستند و اگر این اتفاق نیفتاده از ضعف ماست. بر اساس این دیدگاه، تفاوتی بین علوم طبیعی مانند طب و معماری با علوم انسانی مانند روانشناسی وجود ندارد و برای تدوین و صورتبندی #علم_دینی در دانشهای مذکور باید به دنبال استخراج گزاره های علمی از آیات و روایات بر آمد.
دستاوردهای دانشهای بشری مانند پزشکی مدرن و روانشناسی و اقتصاد، غیر دینی یا ضد دینی بوده و باید آنها را حذف کرده و بجای آن دانشهای دینی را بنیان نهاد.
بر اساس این دیدگاه، رجوع به دانشهای غیر دینی، اعتراف به #نقصان_دین و منابع دینی تلقی میگردد.
گاهی طرفداران این دیدگاه، وجود علم دینی در حوزه علوم پایه از قبیل فیزیک و شیمی را مسکوت گذاشته و فقط بر #اسلامی_سازی_علوم انسانی و دانشهای طبیعی مانند #طب و #معماری که با حیات انسان ارتباط نزدیکتری دارند تاکید میکنند.
در این دیدگاه، بر استخراج گزاره های علمی از متون دینی به عنوان روشی معتبر برای دستیابی به علم تاکید شده و متدولوژی تجربی و دستاوردهای علمی بشر، مورد بیمهری یا کم توجهی قرار گرفته و حاشیه نشین میشوند.
۲. در مقابل، برخی منکر وجود علم دینی هستند. اینان تعابیر طب اسلامی و اقتصاد اسلامی و روانشناسی اسلامی را مفاهیمی تهی از معنا میدانند و تلاش برای #اسلامی_سازی_علوم را همچون کوبیدن آب در هاون، بی ثمر میدانند.
بر اساس این نگاه، هر دانشی بر اساس متدولوژی خاص خود در پی یافتن پاسخهای بشر و حل مسائل اوست. دانشها، همچون چاقو ابزارهایی در خدمت بشر برای رسیدن به اهدافش هستند. اقتصاد اسلامی مانند چاقوی اسلامی بی معناست. از این جهت تفاوتی بین #علوم_طبیعی و #علوم_انسانی وجود ندارد. اداره اقتصاد و سیاست داخلی و خارجی جامعه و امور پزشکی و روانشناسی و ... را باید به دانشمندان سپرد و عالمان دینی فقط در حوزه معارف دینی حق دخالت دارند. (ادامه در پست بعدی)
✅https://eitaa.com/yad_dashtha
#علم_دینی
✍️ سید مهدی مرتضوی
ادامه:
۳. بر اساس دیدگاه سوم:
🔸 اولا رسالت اصلی انبیاء، #هدایت انسانهاست. انبیاء وظیفه نداشتند علومی را که بشر با افت و خیزهایش از طریق اندیشه و تجربه میتواند کسب کند به او بیاموزند. لذا در بیماری به طبیب مراجعه میکردند. روایات طبی نیز برای اثبات حقانیت ائمه و نشان دادن دانش وسیعشان به مردم بوده نه نفی ارزش تجربه بشری.
آگاهی بشر به خواص دارویی گیاهان از طریق انبیاء نیز مانند آغاز برخی فنون بوسیله انبیاء، تفضل خداوند به بشر از این طریق بوده و ناقض این اصل نمیباشد.
انبیاء طریق منحصر چنین تفضلهایی نیستند؛ چنانکه گاهی خداوند از طریق یک کلاغ به بشر آموزش داده است.
بر این اساس، رجوع به دانشمندان برای حل مسائل علمی به معنای #نقصان_دین نیست.
🔸 ثانیا علوم طبیعی و انسانی ابزارهایی در خدمت انسان برای رسیدن به اهدافش میباشند. اما آیا این #اهداف و #چشم_اندازها بوسیله خود این دانشها تعیین میگردد؟ پاسخ طرفداران دیدگاه سوم آن است که مومنان، اهداف حیات فردی و اجتماعی را از دین اخذ کرده یا همسو با آن تعیین میکنند؛ آنگاه برای یافتن بهترین راه دستیابی به آن هدفها از دستاوردهای علمی بشر استفاده میکنند.
بر این مبنا، این سخن که دین در راهبری و هدایت و سیاستگزاری کلان امور اقتصادی و سیاست خارجی و کشورداری نباید مداخله کند و همه این کارها را باید به دانشمندان بسپارد، ادعایی بی وجه است.
در باب #رابطه_علم_و_دین دو ملاحظه دیگر نیز وجود دارد:
🔸 دين ميتواند مسائلي براي پژوهش و ايدههايي براي نظريهپردازي در اختيار دانشمندان علوم مختلف قرار دهد. چنانچه گفته شد، راه رسيدن به اهداف و چشماندازهاي تعيين شده از سوي دين، يكي از اين پرسشهاست.
🔸 گاهی بهره برداری از دانشها با حوزه اخلاق یا فقه ربط پیدا میکند. مانند تولید سلاحهای کشتار جمعی و حرمت استفاده از آنها، یا ساخت موشک نقطه زن با هدف ایجاد کمترین خسارت به غیر نظامیان، یا معماری محل سکونت به گونهای که با حیا منافات نداشته باشد، یا حرمت مداوا با شراب.
بر این اساس، جامعه دینمدار هم آرمانها و ارزشهای دینی را پاس میدارد و هم از تجارب و دستاوردهای علمی بشر، نهایت استفاده را میبرد.
تا اینجا از #رابطه_علم_و_دین گفتیم ولی هنوز سخنی از #علم_دینی نگفتهایم.
🔸 ثالثا وضعیت #علوم_انسانی با #علوم_طبیعی متفاوت است.
معمولا علوم انسانی نسبت به علوم تجربی از #قطعیت کمتری برخوردارند. به همین دلیل در علوم انسانی مانند اقتصاد یا روانشناسی یا فلسفه، با نظریات و مکاتب و گفتمانهای متعدد و متفاوتی مواجهیم که در #رقابت با یکدیگر هستند. هر کدام از این نظریهها بر پیش فرضها و مقدمات و #مبانی ویژهای در حوزه معرفت شناسی، فلسفه، الهیات و انسان شناسی مبتنی هستند که ممکن است متخذ از دین یا سازگار با آن بوده یا ضد دین باشند.
همچنین هر کدام از این نظریات می توانند نتایج و #لوازم آشکار و پنهانی داشته باشند که با دین موافق یا مخالف باشند.
از این جهت مکاتب موجود در علوم انسانی میتوانند به لحاظ دوری و نزدیکی مبانی و نتایجشان نسبت به دین، در جاهای مختلفی از یک طیف قرار گیرند و برخی دینی یا دینیتر و برخی ناسازگارتر با دین تلقی شوند.
🔸 بر اساس این دیدگاه، تلاش برای #اسلامی_سازی_علوم_انسانی به معنای دستیابی به مکتب و گفتمانی در یک دانش است که مبانی آن متخذ از دین و نتایج و لوازمش سازگار با دین باشد.
#علم_دینی هیچ محدودیتی برای بهره برداری از روشهای علمی از قبیل روش تجربی و تحلیلی برای کشف یا اعتبارسنجی گزارههای علمی ندارد.
🔸 بر اساس آنچه گفته شد، علوم پایه مانند فیزیک و ریاضی و دانشهای مهندسی مانند مکانیک را نه میتوان دینی دانست و نه غیر دینی. این دانشها خارج از قلمرو دین هستند.
🔸 وضعیت دانشهایی مانند #معماری و #طب که زیر مجموعه علوم انسانی نیستند اما با حیات انسان قرابت زیادی دارند، نیازمند تامل بیشتر است.
الحاق این دانشها به سایر علوم طبیعی به معنای قطع ارتباط این علوم با دین نیست. چنانچه گفته شد، اهداف و چشم اندازهای علوم طبیعی از دین اخذ شده و در بهره برداری از این دانشها، ملاحظات فقهی و اخلاقی نیز باید مراعات گردد.
همچنانکه الحاق معماری یا طب به علوم انسانی، به معنای حذف و طرد تجربه و دستاوردهای بشری در این دانشها نخواهد بود.
از طريق لينك زير ميتوانيد به كانال يادداشتها بپيونديد
✅https://eitaa.com/yad_dashtha