eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
302 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
2⃣1⃣ «قالَ مَنْ يُحْيِ الْعِظامَ وَ هِيَ رَميمٌ؛ قُلْ يُحْييهَا...» 📜حکایت📜 مرحوم مجلسی از برخی از کتب علمای قدیم حکایتی را روایت کرده که: یکی از شیعیان بلخ که در زمان امام سجاد ع زندگی می‌کرد، اغلب سالها برای حج می‌آمد، سپس خدمت امام ع می‌رسید و هدایایی به ایشان تقدیم می کرد و مسائل دینی خود را از ایشان می‌پرسید و برمی‌گشت. یکبار همسرش به او گفت: چرا تو هر بار با این هدایا خدمت ایشان می‌روی اما ایشان هیچگاه به ازای اینها به تو پاداشی نمی‌دهند؟ وی گفت: کسی که من این هدایا را خدمتش پیشکش می‌کنم مُلک دنیا و آخرت را دارد و همه آنچه در دست مردم است تحت اختیار اوست؛ چرا که او خلیفه خدا بر زمین و حجت او بر بندگانش است؛ او فرزند رسول خدا ص و امام ماست! زن که این را شنید دیگر چیزی نگفت. سال بعد آن مرد دوباره به حج رفت و خدمت امام ع رسید و و زمانی رسید که وقت خوردن غذا بود و امام ع از ایشان دعوت کرد بر سر سفره امام ع بنشیند. بعد از پایان غذا آن مرد اصرار کرد که وی آفتابه و طشتی بردارد و روی دست امام آب بریزد. [در قدیم که روال بر این بود که با دست – و نه با قاشق و چنگال- غذا را تناول کنند، رسم بود که بعد از غذا، صاحبخانه آفتابه مخصوصی می‌آورد و طشتی زیر دست میهمانان می‌گذاشتند و صاحبخانه یا خدمتکار وی بر روی دست میهمانان آب می‌ریخت و همانجا دستشان را می‌شستند] امام فرمود: تو میهمان ما هستی! چرا تو آب روی دست ما بریزی؟! گفت: من دوست دارم این کار را برای شما انجام دهم. امام ع فرمود: اکنون که تو این را دوست داری من هم چیزی به تو نشان خواهم داد که مایه چشم روشنی و خوشنودی تو شود. وی بر دست امام آب ریخت و امام به او گفت داخل طشت را نگاه کن؛ و او دید آبی که بر دست امام ریخته درون طشت به صورت یاقوت و زمرد و مروارید درآمده است. شگفت‌زده شد و دستان امام را بوسید. امام ع فرمود: ای شیخ! نزد ما چیزی نبود که هدایای تو را جبران کنیم؛ به جای آنها این جواهرات را بردار و نزد همسرت از قول ما پوزش بخواه تا دیگر تو را عتاب نکند. مرد سر به زیر افکند و گفت: خدا می داند که از سخنان بین من و همسرم کسی جز خداوند خبر نداشت و می‌دانم که شما از اهل بیت نبوت هستید [= از سرچشمه نبوت سیراب شده‌اید] سپس از محضر امام ع مرخص شد و به شهر خود برگشت و آن جواهرات را نزد همسرش برد و حکایت را برای او تعریف کرد و همسرش سجده شکر بجای آورد و وی را سوگند داد که سال بعد که خواستی به حج و سپس خدمت امام ع بروی من را هم با خودت ببری. سال بعد وی هم با همسرش عازم حج شد اما در راه مدینه مریض شد و در نزدیکی‌های مدینه جان سپرد و آن مرد با چشمی گریان خدمت امام ع رسید و به ایشان خبر داد. امام ع برخاست و دو رکعت نماز بجا آورد و با دعاهایی به پیشگاه خداوند استغاثه نمود سپس به جانب وی رو کرد و فرمود: نزد همسرت برگرد که خداوند عز و جل به قدرت و حکمت خویش وی را دوباره زنده کرد که همان کسی است که «استخوانها را زنده می‌کند در حالی که پوسیده‌اند» (یس/78). وی شتابان بازگشت و وقتی به خیمه‌اش رسید دید همسرش به سلامت بر جای خود نشسته. از او پرسید چه شد؟ گفت: به خدا سوگند که ملک الموت نزد من آمد و مرا قبض روح کرد و می‌خواست با خود بالا ببرد که بناگاه شخصی با این مشخصات آمد – و شروع کرد به توصیف او؛ و شوهرش مرتب می‌گفت: بله، اینها اوصاف مولا و سرورم علی بن الحسن ع است - . وقتی ملک الموت او را دید به پای ایشان افتاد و گفت: سلام بر تو ای حجت خدا در زمین! سلام بر تو ای زین العابدین؛ ایشان جواب سلامش را داد و فرمود: ای ملک الموت! روح این زن را به پیکرش برگردان که او قصد دیدار مرا کرده و از خداوند درخواست کردم که او را تا سی سال دیگر زنده بدارد و به حیاتی پاک زنده گرداند به خاطر اینکه به سوی ما و برای زیارت ما رهسپار شده است. آن فرشته گفت: سمعاً و طاعةً ای ولیّ خدا؛ سپس روحم را به جسمم برگرداند و من ملک الموت را می‌دیدم که دستان ایشان را بوسید و از محضر ایشان مرخص شد. پس آن مرد دست همسرش را گرفت و وی را خدمت امام ع برد و ایشان در میان اصحابشان نشسته بودند و تا چشم زن به ایشان افتاد بر پای ایشان افتاد و زمین ادب را بوسه زد و می‌گفت: به خدا سوگند این مولا و سرورم است که خداوند به برکت دعای وی مرا زنده کرد. پس آن زن و شوهر در جوار امام منزل گزیدند و بقیه عمرشان را تا زمانی که هر دو به دیدار خداوند شتافتند در آنجا ماندند. 📚بحار الأنوار، ج46، ص47-49 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
830) 🌳الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون 🔥 〽️ترجمه همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد که یکدفعه شما از آن آتش افروزید. سوره یس (36) آیه 80 1397/7/5 17 محرم 1440 @YekAaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) اسحاق بن حریز می‌گوید: امام صادق ع از من پرسیدند: همفکران تو درباره این سخن ابلیس که گفت «مرا از آتش آفریدی و او را از گِل» چه می‌گویند؟ گفتم: فدایت شوم! او را این را گفته و خداوند هم در کتابش از این مطلب یاد کرده است. فرمود: ابلیس – که لعنت خدا بر او باد – دروغ گفت؛ خداوند او را هم جز از گِل نیافرید؛ سپس توضیح دادند: خداوند می‌فرماید «همان کسی که برای شما از آن درخت سبز آتشی قرار داد که یکدفعه شما از آن آتش افروزید» (یس/80) خداوند وی را از آن آتش آفرید و آن آتش از آن درخت بود و آن درخت اصلش از گِل بود. 📚تفسير القمي، ج2، ص244-245 https://eitaa.com/yekaye/2888
☀️2) از ابوذر غفاری روایت شده است: با پیامبر خدا ص برای یکی از جنگها از مدینه خارج شده بودیم. شب هنگام باد سردی وزیدن گرفت و ابرهایی آورد و باران فراوانی بر سر ما ریخت. چون نیمه شب شد عمر بن خطاب آمد و مقابل رسول خدا ص ایستاد و گفت: سرما توان همه را گرفته و هیزم‌ها و آتش‌زنه‌ها خیس شده‌اند آتشی نمی‌توانیم روشن کنیم و افراد از شدت سرما در معرض هلاکت قرار گرفته‌اند. حضرت به جانب علی ع رو کرد و فرمود: علی‌جان! بلند شو و آتشی فراهم کن. حضرت علی ع به جانب درخت سبزی رفت و شاخه‌ای از شاخه‌هایش را برید و از آن آتشی فراهم کرد و همه جا آتش افروختند و با آن گرم شدند و شکر خدای متعال را ادا کردند و پیامبر خدا ص و امیرالمومنین را مدح گفتند. 📚عيون المعجزات (للمرتضی)، ص47 ؛ نوادر المعجزات في مناقب الأئمة الهداة ع، ص154 https://eitaa.com/yekaye/2889
☀️3) امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبه‌های خود در وصف خداوند متعال می‌فرماید: دنيا و آخرت او را فرمانبردار است، و سر رشته آن دو به دست پروردگار است. آسمانها و زمينها كليدهاى خويش بدو سپردند، و درختان سرسبز، هر صبح و شام به درگاه او به سجده افتادند. از شاخههاى [سبز] خود آتش روشن افروختند و به فرمان او ميوههاى رسيده، به بار آوردند. 📚نهج‌البلاغه، خطبه 133 https://eitaa.com/yekaye/2890
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣ «الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون» این آیه پاسخ دیگری به اشکال کسانی است که زنده شدن انسانها بعد از مرگ را بعید می‌شمرند: اینکه از درخت سبزی که رطوبت فراوان دارد، آتش (که نقطه مقابل آب است) بیرون می‌آید، پس می‌توان از دل جسم مرده، حیات و زندگی بیرون آورد. (شاخه‌های سبز و ترِ دو درخت مَرخ و عَفار را اگر روی هم بکشیم، آتش می‌گیرند) 📚(مجمع‌البیان، ج8، ص679؛ المیزان، ج17، ص112) @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3⃣«جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً» چرا در این آیه، عبارتِ «لکُم: برای شما» را آورد؟ (اگر مساله فقط بیان این است که «همان خدایی که از درخت سرسبز، آتش درمی‌آورد، مرده را هم زنده می‌کند» کلمه «لکم» قابل حذف است.) 🍃الف. همه می‌دانیم که کشف آتش، و به تعبیر دقیق‌تر «چیره شدن بر آتش» یکی از عوامل تحول عظیم زندگی انسان بوده است. سایر حیوانات هم در عالم طبیعت با آتش مواجه می‌شوند (مثلا در سوختن جنگل‌ها بر اثر حرارت و صاعقه و...) اما نمی‌توانسته‌اند آتش را در اختیار بگیرند؛ و ظاهرا انسان تنها موجود روی زمین است که «آتش برای اوست» نه فقط علیه او؛ و شاید با این تعبیر، خداوند (علاوه بر پاسخ به اشکال منکران معاد)، دارد بیان می‌کند که ما آتش را «برای شما» قرار دادیم. 📝نکته تخصصی بسیاری از آنتروپولوژیست‌ها شروع انسان جدید [در قبال موجودات انسان‌نمایی مانند نئوآندرتال‌ها و ...] از مقطعی می‌دانند که انسان توان استفاده از آتش را آموخت. در واقع، تنها موجودی از موجودات زمینی که آتش را در اختیار می‌گیرد و از آن برای مصارف مختلف خویش استفاده می‌کند، انسان است. این یکی از ویژگی‌هایی است که خداوند به طور خاص برای انسان قرار داده، و از شواهدی است که انسان صرفاً و صرفاً ادامه میمون و حیوانات قبلی نیست؛ بلکه موجودی است که خداوند قابلیتهای ویژه‌ای برای او قرار داده است. 🔖(توضیح بیشتر در جلسه 822، تدبرهای 1 و2 http://yekaye.ir/ya-seen-36-72/) 🍃ب. شاید می‌خواهد اشاره به یکی از منت‌های خداوند بر انسان بکند و آن اینکه خداوند به آنها فهم و توانایی استفاده از این واقعیت را داده است که برخی درختان خصلت آتش‌ افروختن دارند و از این درخت‌ها می‌توانید آگاهانه آتش برافروزید. 🍃ج.... @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6⃣ «الَّذي جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً فَإِذا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُون» 📜حکایت📜 علی بن مهزیار می گوید: من در سال 226 هجری هنگام بازگشت از کوفه [به مدینه] به منطقه قرعا رسیدم؛ و اواخر شب بیرون آمدم که وضو بگیرم و مسواک بزنم [تا نماز شب را ادا کنم] و آن موقع کاملا تنها و به دور از اهل قافله بودم که بناگاه متوجه شعله آتشی در قسمت پایین مسواکم شدم که پرتوی همانند پرتوی خورشید و مانند آن داشت. [مسواک آن زمان از چوب برخی درختان بویژه از چوب «درخت اراک» بوده است.] از آن نترسیدم بلکه بسیار متعجب شدم و روی آن دست کشیدم اما هیچ حرارتی احساس نکردم. با خودم این آیه را خواندم که «همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد که یکدفعه شما از آن آتش افروزید.» و همین طور در فکر فرو رفتم و آن آتش مدتی طولانی باقی بود. سپس به نزد اهل و عیالم برگشتم و باران ملایمی از آسمان باریدن گرفته بود و دوستانم دنبال آتش بودند و در کاروان ما من یکی از اهالی بصره هم بود؛ چون نزدیک آمدن دوستانم گفتند: ابوالحسن آمد و با خودش آتش آورد؛ و آن مرد بصری نیز همین را گفت؛ تا اینکه نزدیک شدم و آن مرد بصری و نیز دوستانم روی آن آتش دست کشیدند و آنها هم حرارتی احساس نکردند؛ بعد از یک مدت طولانی آتش خاموش شد اما اندکی بعد دوباره شعله ور شد و اندکی ماند و باز خاموش شد و دوباره شعله ور شد و برای بار سوم خاموش شد و دیگر برنگشت؛ پس همگی به چوب مسواک نگاه کردیم و نه اثری از آتش بود و نه حرارتی و نه سیاهی و نه خاکستری و نه چیزی که نشاندهنده سوختن باشد! آن مسواک را برداشتم و در پارچه‌ای مخفی کردم و سال بعد که به خدمت امام هادی ع رسیدم آن را با خود آورده بودم و قسمت پایین آن را از پارچه بیرون آوردم و حکایت را برای ایشان تعریف کردم. ایشان مسواک را از دستم گرفت و به طور کامل از پارچه بیرون آورد و اندکی در آن نگریست و تامل کرد و فرمود: این نور؟! گفتم: فدایت شوم؛ همین نور! فرمود: به خاطر گرایش تو به اهل این خانه و به سبب اطاعت تو از من و پدرم و پدرانم – یا فرمود: به خاطر اطاعت تو از من و پدرانم – خداوند این را به تو نمایاند! 📚رجال الكشي، ص549 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
831 ) أَ وَ لَیسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ 〽️ترجمه و آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفرید، توانا نیست بر این که [باز] مانند آنها را بیافریند؟! بله؛ و واقعاً اوست آفریننده دانا. سوره یس (36) آیه 81 1397/7/6 18 محرم 1440 @YekAaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) از امام حسن عسگری ع روایت شده است: نزد امام صادق ع صحبت از «جدل در دین» به میان آمد و عده‌ای گفتند پیامبر خدا ص و ائمه از آن نهی کرده‌اند. ایشان فرمود: آنها از هرگونه جدلی نهی نکردند، بلکه از جدلی که به نحو «احسن» (نیکو) نباشد نهی کرده‌اند... [بعد از توضیحاتی در مورد «جدل احسن» و «جدل غیراحسن»، فرمودند:] اما جدلی که احسن باشد آن همان است که خداوند به پیامبرش امر کرد که به آن روش با کسی که منکر برانگیخته شدن بعد از مرگ و زنده شدن برای قیامت بود، بحث کند و خداوند از قول آن شخص فرمود: «برای ما مَثَلی زد و آفرینش خود را فراموش کرد! گفت: کیست که استخوان‌ها را زندگی می‌بخشد در حالی که پوسیده‌اند؟» و خداوند در پاسخ به او فرمود: «بگو ای محمد! همان کسی به آن زندگی می‌بخشد که اول بار آن را ایجاد کرد و او به هر آفریده‌ای داناست. همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد تا ناگهان شما از آن آتش افروزید.» (یس/78-80) پس خداوند از پیامبرش خواست که با آن باطل‌گرایی که می‌گفت: چگونه ممکن است که خداوند این استخوان‌ها را مبعوث کند در حالی که پوسیده است، جدل کند؛ و خداوند متعال فرمود: بگو همان کسی به آن زندگی می‌بخشد که اول بار آن را ایجاد کرد، آیا کسی که آن را ابتداءا و نه از چیزی پدید آورد، ناتوان است از اینکه آن را بعد از اینکه پوسیده شد برگرداند؟ بلکه نزد شما ابتدایش سخت‌تر از برگرداندنش است. سپس فرمود: «همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد» یعنی وقتی که آتش سوزان را که در درخت سبز دارای رطوبت مخفی شده را بیرون آورد، به شما نشان داد که او بر اینکه شیء پوسیده شده را برگرداند نیز تواناست. سپس فرمود «و آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفرید، توانا نیست بر این که [باز] مانند آنها را بیافریند؟! بله؛ و واقعاً اوست آفریننده دانا.» یعنی اگر آفرینش آسمانها و زمین در اوهام و در عرصه توانایی‌های شما بسیار عظیمتر و بعیدتر است از بازگرداندن استخوان پوسیده، پس چگونه است که روا دانستید که خداوند این آفرینش عجیببتر و از نظر شما دشوارتر را انجام دهد اما روا نمی‌دانید که این بازگرداندن استخوان پوسیده که از نظر شما آسانتر است را انجام دهد؟! سپس امام صادق ع فرمودند: این آن جدلی است که احسن است؛ چرا با آن بهانه کافران قطع، و شبهه‌شان زایل می‌گردد. و اما جدل به روشی که احسن نیست آن است که حقی را انکار کنی که نمی‌توانی بین آن، با باطلِ کسی که به بحث با او پرداخته‌ای جدا کنی؛ یعنی با انکار یک حق، به طرد و ابطال باطل او اقدام می‌کنی؛ پس این بر تو حرام است زیرا که مانند او شده‌ای؛ او حقی را انکار می‌کند و تو هم حق دیگری را انکار کرده‌ای. 📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري ع، ص528-529 ؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص21-22 @Yekaye 👇متن حدیث👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1⃣ «أَ وَ لَیسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ» وقتی کسی مسیر کفر و لجاجت در پیش می‌گیرد، براحتی به تناقض‌ در افکار مبتلا می گردد: منکران معاد، تنها دلیلشان بعید شمردن وقوع معاد و احیای مردگان و آفرینش مجدد انسانها است؛ با این حال آسمانها و زمین با این همه عظمت را می‌بینند. اگر آسمانها و زمین با این همه عظمت و پیچیدگی برپا شده است؛ آن که این چنین خلق پیاپی و شگرفی انجام داده (خلاق) و می داند که چه آفریده و به همه ریزه‌کاریهای مخلوقاتی که آفریده کاملا آگاه است (علیم)، آیا نمی‌تواند مانند آنها را دوباره بیافریند؟!!! @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3⃣ «بِقادِرٍ عَلی أَنْ یخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی» ⁉️شبهه در آیه قبل از تعبیر «یحییها» (آن را زنده کرد) استفاده کرد و در این آیه از تعبیر «یخلق مثلهم» (مانند آنان را بیافریند) بالاخره خداوند خود همین بدن و استخوان‌های پوسیده را زنده می‌کند یا مثل آن را در قیامت می‌آفریند؟ ✅پاسخ 🔹در تدبر قبل 🔖https://eitaa.com/yekaye/2914 دیدیم که تعبیر «یخلق مثلهم» چندین معنا می‌تواند داشته باشد و تنها یک معنای آن این بود که خداوند «مثل آنها» را می‌آفریند؛ از این رو بر اساس هریک از معانی دیگر، اصلا صورت مساله پاک می‌شود و شبهه‌ای نمی‌ماند. 🔹اما حتی اگر همان معنا هم مد نظر بوده باشد نه تنها شبهه‌ای در کار نیست بلکه نکته ظریفی در کار است و آن اینکه بدن ما در قیامت از یک حیث همین بدنی است که الان داریم و از حیث دیگر بدنی مثل این است نه خود این؛ و با آوردن این دو آیه پشت سر هم چه‌بسا خداوند دارد بر هر دو نکته تاکید می‌کند: همان گونه که همین بدن من: - از جهتی همان بدنی است که دیروز داشته‌ام (چنانکه در فهم عرفی اگر کسی با دستش امروز دزدی کند و چند روز بعد بخواهند به جرم دزدی دستش را قطع کنند، برای مخالفت با اجرای این حکم، هر اشکالی که مطرح کند، این را مطرح نخواهد کرد که این دست، همان دست چند روز قبل نیست!) - و از جهتی دیگر (مثلا از این جهت که بسیاری از سلولهایش عوض شده) این شبیه و مثل دست دیروز من است نه خود آن! @Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 6⃣ «يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ ... جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً ... الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ ...» در این سه آیه، در برابر شبهه منکران معاد، 🔺ابتدا خلقت نخستین خود آنان را یادآوری کرد، 🔺سپس اینکه کاری کرده که شما از درخت سبز بتوانید آتش برافروزید، 🔺و سپس به اینکه او خالق همه آسمانها و زمین است. چرا این سه مورد و به این ترتیب؟ 🍃الف. در گفتگو با منكران، از مسائل كوچك آغاز كنيم تا به مسايل بزرگ برسيم؛ مثال اول نطفه بود، مثال بعد درخت سبز و مثال سوم آفرينش آسمانها. 📚(تفسير نور، ج9، ص565) 🍃ب. بحث را از توجه دادن به خود آنها آغاز کرد (که اگر در سابقه خودتان دقت می‌کردید شبهه‌ای نمی‌ماند)، بعد امکاناتی که خدا در همین عالم در اختیار آنان قرار داد (که هم لطف و عنایت ویژه خدا به انسان را نشان می‌دهد و هم عجیب و غیرعادی بودن این لطف، که هرگونه استبعادی را مرتفع سازد) و سپس به اینکه کل آفرینش به دست اوست و اینکه وقتی همه چیز به دست او بوده، احیای مجدد که دیگر کاری ندارد. در واقع، در مورد اول فقط توجه دادن به خودشان است، مورد دوم، توجه دادن به امری که هم به خود آنها مربوط است و هم به عالَم بیرون؛ و سومی توجه دادن به نظام کلی عالَم بیرون از آنها. 🍃ج. ... @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
832 ) إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ 〽️ترجمه همانا امر او، هنگامی که چیزی را اراده کند، صرفاً این است که به او ‌گوید بشو، پس [بی‌درنگ، موجود] بشود. سوره یس (36) آیه 82 1397/7/7 19 محرم 1440 @YekAaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) صفوان بن یحیی می‌گوید: به امام رضا ع عرض کردم که برایم درباره اراده خدا و تفاوت آن با اراده مخلوق توضیح دهید. فرمودند: اراده از جانب مخلوق، امری درونی است و [مقدمه] آن چیزی است که بعد از آن به عنوان فعل از شخص صادر می‌شود؛ اما اراده از جانب خداوند عز و جل همان احداث و ایجاد کردنش است، نه چیزی غیر از آن، زیرا که [در مورد خداوند] نه رویه‌ [در ذهن گذراندن] ای در کار است و نه اهتمام ورزیدنی و نه اندیشیدنی؛ و همه این اوصاف در مورد او منتفی است و اینها از اوصاف مخلوقات است؛ پس اراده خداوند همان فعل است نه چیزی غیر از آن؛ «می‌گوید:‌ بشو، پس [بی‌درنگ، موجود] بشود.» بدون لفظی و نه سخن گفتن با زبانی و نه در ذهن آوردنی و نه اندیشیدنی؛ و آن هیچ گونه کیفیتی ندارد همان گونه که خود او بدون کیفیت است. 📚التوحيد (للصدوق)، ص147؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص119 https://eitaa.com/yekaye/2930
☀️2) مامون عالمان بلاد مختلف را برای مناظره با امام رضا ع جمع کرد؛ یکی از آنان که فرد واقعا عمیقی بود عمران صابی است که گفتگوهای امام ع با او حاوی معارف بسیار عمیق توحیدی است. در فرازی از این گفتگو امام ع فرمود: «این سخن خداوند عز و جل که «بشو، پس بشود»، «بشو» ، صُنع [= ساختن، ایجاد کردن] است؛ و «بشود» ، مصنوع [= آن چیزی که ساخته و ایجاد شده] است. 📚التوحيد (للصدوق)، ص436 ... قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «كُنْ فَيَكُونُ» وَ كُنْ مِنْهُ صُنْعٌ وَ مَا يَكُونُ بِهِ الْمَصْنُوعُ ... https://eitaa.com/yekaye/2931
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است که یکبار امیرالمومنین ع بر منبر کوفه خطبه می‌خواند که فردی از پای منبر برخاست و گفت: یا امیرالمومنین! پروردگارت را برای ما توصیف کن تا محبت و معرفت ما به او فزونی یابد! امیرالمومنین ع غضبناک شد و دستور داد مردم جمع شوند و در حالی که چهره‌اش برافروخته بود فرمود: حمد خدایی را که نه، ندادن، بر او بیفزاید؛ و نه، دادن، او را گدا کند؛ که هر بخشنده‌ای غیر از او [دارایی‌اش با بخشیدن] در حال کاسته شدن است؛ همان خدایی که پر است از اعطای نعمتهای پرفایده و جوایز افزون؛ و با جود و عطای خویش معیشت مخلوقات را ضمانت کرده و راه طلب را برای مشتاقان به خویش واضح فرموده؛ پس این گونه نیست که در موردی که از او درخواست شود بخشنده‌تر باشد در مقایسه با جایی که از او درخواست نکنند؛ و هر چه روزگار بگذرد نیز تغییری در کار و بار او پدید نیاید؛ و اگر آنچه در معدن‌های درون کوه‌ها ذخیره شده و یا با لبخند صدفهای دریا نمایان می‌شود، از گنجهای نقره گرفته تا شمش‌های طلا و مرواریدهای روی هم انباشته، همه را به برخی از بندگانش بدهد، در جود و عطای او به چشم نمی‌آید و از دارایی او ذره‌ای کم نمی‌شود؛ و نزد او از چنان ذخیره‌هایی از این زیادت‌ها هست که هر قدر هم که از او درخواست کنند اندکی کم نگردد؛ و از کثرتش چنان درخواستی بر خاطر کسی نگذرد؛ چرا که او بخشنده‌ای است که بخششها اندکی از او نکاهد؛ و اصرار اصرارکنندگان او را به زحمت نیندازد «و همانا امر او، هنگامی که چیزی را اراده کند، صرفاً این است که به او ‌گوید بشو، پس [بی‌درنگ، موجود] بشود.» (یس/92) ... 📚التوحيد (للصدوق)، ص48-49 https://eitaa.com/yekaye/2932
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ به علت کثرت احادیث ناظر به این آیه، بقیه احادیث فردا ان شاء الله تقدیم می‌شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا