هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) از امام حسن عسگری ع روایت شده است:
نزد امام صادق ع صحبت از «جدل در دین» به میان آمد و عدهای گفتند پیامبر خدا ص و ائمه از آن نهی کردهاند.
ایشان فرمود: آنها از هرگونه جدلی نهی نکردند، بلکه از جدلی که به نحو «احسن» (نیکو) نباشد نهی کردهاند...
[بعد از توضیحاتی در مورد «جدل احسن» و «جدل غیراحسن»، فرمودند:]
اما جدلی که احسن باشد آن همان است که خداوند به پیامبرش امر کرد که به آن روش با کسی که منکر برانگیخته شدن بعد از مرگ و زنده شدن برای قیامت بود، بحث کند و خداوند از قول آن شخص فرمود: «برای ما مَثَلی زد و آفرینش خود را فراموش کرد! گفت: کیست که استخوانها را زندگی میبخشد در حالی که پوسیدهاند؟» و خداوند در پاسخ به او فرمود: «بگو ای محمد! همان کسی به آن زندگی میبخشد که اول بار آن را ایجاد کرد و او به هر آفریدهای داناست. همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد تا ناگهان شما از آن آتش افروزید.» (یس/78-80)
پس خداوند از پیامبرش خواست که با آن باطلگرایی که میگفت: چگونه ممکن است که خداوند این استخوانها را مبعوث کند در حالی که پوسیده است، جدل کند؛ و خداوند متعال فرمود: بگو همان کسی به آن زندگی میبخشد که اول بار آن را ایجاد کرد، آیا کسی که آن را ابتداءا و نه از چیزی پدید آورد، ناتوان است از اینکه آن را بعد از اینکه پوسیده شد برگرداند؟ بلکه نزد شما ابتدایش سختتر از برگرداندنش است.
سپس فرمود: «همان کسی که برای شما از درخت سبز آتشی قرار داد» یعنی وقتی که آتش سوزان را که در درخت سبز دارای رطوبت مخفی شده را بیرون آورد، به شما نشان داد که او بر اینکه شیء پوسیده شده را برگرداند نیز تواناست.
سپس فرمود «و آیا کسی که آسمانها و زمین را آفرید، توانا نیست بر این که [باز] مانند آنها را بیافریند؟! بله؛ و واقعاً اوست آفریننده دانا.» یعنی اگر آفرینش آسمانها و زمین در اوهام و در عرصه تواناییهای شما بسیار عظیمتر و بعیدتر است از بازگرداندن استخوان پوسیده، پس چگونه است که روا دانستید که خداوند این آفرینش عجیببتر و از نظر شما دشوارتر را انجام دهد اما روا نمیدانید که این بازگرداندن استخوان پوسیده که از نظر شما آسانتر است را انجام دهد؟!
سپس امام صادق ع فرمودند: این آن جدلی است که احسن است؛ چرا با آن بهانه کافران قطع، و شبههشان زایل میگردد.
و اما جدل به روشی که احسن نیست آن است که حقی را انکار کنی که نمیتوانی بین آن، با باطلِ کسی که به بحث با او پرداختهای جدا کنی؛ یعنی با انکار یک حق، به طرد و ابطال باطل او اقدام میکنی؛ پس این بر تو حرام است زیرا که مانند او شدهای؛ او حقی را انکار میکند و تو هم حق دیگری را انکار کردهای.
📚التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري ع، ص528-529 ؛ الإحتجاج (للطبرسي)، ج1، ص21-22
@Yekaye
👇متن حدیث👇
هدایت شده از یک آیه در روز
.
1⃣ «أَ وَ لَیسَ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ عَلی أَنْ یخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلیمُ»
وقتی کسی مسیر کفر و لجاجت در پیش میگیرد، براحتی به تناقض در افکار مبتلا می گردد:
منکران معاد، تنها دلیلشان بعید شمردن وقوع معاد و احیای مردگان و آفرینش مجدد انسانها است؛
با این حال آسمانها و زمین با این همه عظمت را میبینند.
اگر آسمانها و زمین با این همه عظمت و پیچیدگی برپا شده است؛
آن که این چنین خلق پیاپی و شگرفی انجام داده (خلاق) و می داند که چه آفریده و به همه ریزهکاریهای مخلوقاتی که آفریده کاملا آگاه است (علیم)، آیا نمیتواند مانند آنها را دوباره بیافریند؟!!!
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «بِقادِرٍ عَلی أَنْ یخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلی»
⁉️شبهه
در آیه قبل از تعبیر «یحییها» (آن را زنده کرد) استفاده کرد
و در این آیه از تعبیر «یخلق مثلهم» (مانند آنان را بیافریند)
بالاخره خداوند خود همین بدن و استخوانهای پوسیده را زنده میکند یا مثل آن را در قیامت میآفریند؟
✅پاسخ
🔹در تدبر قبل
🔖https://eitaa.com/yekaye/2914
دیدیم که تعبیر «یخلق مثلهم» چندین معنا میتواند داشته باشد و تنها یک معنای آن این بود که خداوند «مثل آنها» را میآفریند؛ از این رو بر اساس هریک از معانی دیگر، اصلا صورت مساله پاک میشود و شبههای نمیماند.
🔹اما حتی اگر همان معنا هم مد نظر بوده باشد نه تنها شبههای در کار نیست بلکه نکته ظریفی در کار است و آن اینکه بدن ما در قیامت از یک حیث همین بدنی است که الان داریم و از حیث دیگر بدنی مثل این است نه خود این؛ و با آوردن این دو آیه پشت سر هم چهبسا خداوند دارد بر هر دو نکته تاکید میکند:
همان گونه که همین بدن من:
- از جهتی همان بدنی است که دیروز داشتهام (چنانکه در فهم عرفی اگر کسی با دستش امروز دزدی کند و چند روز بعد بخواهند به جرم دزدی دستش را قطع کنند، برای مخالفت با اجرای این حکم، هر اشکالی که مطرح کند، این را مطرح نخواهد کرد که این دست، همان دست چند روز قبل نیست!)
- و از جهتی دیگر (مثلا از این جهت که بسیاری از سلولهایش عوض شده) این شبیه و مثل دست دیروز من است نه خود آن!
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ ... جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ ناراً ... الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ بِقادِرٍ ...»
در این سه آیه، در برابر شبهه منکران معاد،
🔺ابتدا خلقت نخستین خود آنان را یادآوری کرد،
🔺سپس اینکه کاری کرده که شما از درخت سبز بتوانید آتش برافروزید،
🔺و سپس به اینکه او خالق همه آسمانها و زمین است.
چرا این سه مورد و به این ترتیب؟
🍃الف. در گفتگو با منكران، از مسائل كوچك آغاز كنيم تا به مسايل بزرگ برسيم؛ مثال اول نطفه بود، مثال بعد درخت سبز و مثال سوم آفرينش آسمانها.
📚(تفسير نور، ج9، ص565)
🍃ب. بحث را از توجه دادن به خود آنها آغاز کرد (که اگر در سابقه خودتان دقت میکردید شبههای نمیماند)، بعد امکاناتی که خدا در همین عالم در اختیار آنان قرار داد (که هم لطف و عنایت ویژه خدا به انسان را نشان میدهد و هم عجیب و غیرعادی بودن این لطف، که هرگونه استبعادی را مرتفع سازد) و سپس به اینکه کل آفرینش به دست اوست و اینکه وقتی همه چیز به دست او بوده، احیای مجدد که دیگر کاری ندارد. در واقع، در مورد اول فقط توجه دادن به خودشان است، مورد دوم، توجه دادن به امری که هم به خود آنها مربوط است و هم به عالَم بیرون؛ و سومی توجه دادن به نظام کلی عالَم بیرون از آنها.
🍃ج. ...
@Yekaye
832 ) إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ
〽️ترجمه
همانا امر او، هنگامی که چیزی را اراده کند، صرفاً این است که به او گوید بشو، پس [بیدرنگ، موجود] بشود.
سوره یس (36) آیه 82
1397/7/7
19 محرم 1440
@YekAaye
☀️1) صفوان بن یحیی میگوید:
به امام رضا ع عرض کردم که برایم درباره اراده خدا و تفاوت آن با اراده مخلوق توضیح دهید.
فرمودند: اراده از جانب مخلوق، امری درونی است و [مقدمه] آن چیزی است که بعد از آن به عنوان فعل از شخص صادر میشود؛ اما اراده از جانب خداوند عز و جل همان احداث و ایجاد کردنش است، نه چیزی غیر از آن، زیرا که [در مورد خداوند] نه رویه [در ذهن گذراندن] ای در کار است و نه اهتمام ورزیدنی و نه اندیشیدنی؛ و همه این اوصاف در مورد او منتفی است و اینها از اوصاف مخلوقات است؛ پس اراده خداوند همان فعل است نه چیزی غیر از آن؛ «میگوید: بشو، پس [بیدرنگ، موجود] بشود.» بدون لفظی و نه سخن گفتن با زبانی و نه در ذهن آوردنی و نه اندیشیدنی؛ و آن هیچ گونه کیفیتی ندارد همان گونه که خود او بدون کیفیت است.
📚التوحيد (للصدوق)، ص147؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج1، ص119
https://eitaa.com/yekaye/2930
☀️2) مامون عالمان بلاد مختلف را برای مناظره با امام رضا ع جمع کرد؛ یکی از آنان که فرد واقعا عمیقی بود عمران صابی است که گفتگوهای امام ع با او حاوی معارف بسیار عمیق توحیدی است.
در فرازی از این گفتگو امام ع فرمود:
«این سخن خداوند عز و جل که «بشو، پس بشود»، «بشو» ، صُنع [= ساختن، ایجاد کردن] است؛ و «بشود» ، مصنوع [= آن چیزی که ساخته و ایجاد شده] است.
📚التوحيد (للصدوق)، ص436
... قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ «كُنْ فَيَكُونُ» وَ كُنْ مِنْهُ صُنْعٌ وَ مَا يَكُونُ بِهِ الْمَصْنُوعُ ...
https://eitaa.com/yekaye/2931
☀️3) از امام صادق ع روایت شده است که یکبار امیرالمومنین ع بر منبر کوفه خطبه میخواند که فردی از پای منبر برخاست و گفت:
یا امیرالمومنین! پروردگارت را برای ما توصیف کن تا محبت و معرفت ما به او فزونی یابد!
امیرالمومنین ع غضبناک شد و دستور داد مردم جمع شوند و در حالی که چهرهاش برافروخته بود فرمود:
حمد خدایی را که نه، ندادن، بر او بیفزاید؛ و نه، دادن، او را گدا کند؛ که هر بخشندهای غیر از او [داراییاش با بخشیدن] در حال کاسته شدن است؛ همان خدایی که پر است از اعطای نعمتهای پرفایده و جوایز افزون؛ و با جود و عطای خویش معیشت مخلوقات را ضمانت کرده و راه طلب را برای مشتاقان به خویش واضح فرموده؛ پس این گونه نیست که در موردی که از او درخواست شود بخشندهتر باشد در مقایسه با جایی که از او درخواست نکنند؛ و هر چه روزگار بگذرد نیز تغییری در کار و بار او پدید نیاید؛ و اگر آنچه در معدنهای درون کوهها ذخیره شده و یا با لبخند صدفهای دریا نمایان میشود، از گنجهای نقره گرفته تا شمشهای طلا و مرواریدهای روی هم انباشته، همه را به برخی از بندگانش بدهد، در جود و عطای او به چشم نمیآید و از دارایی او ذرهای کم نمیشود؛ و نزد او از چنان ذخیرههایی از این زیادتها هست که هر قدر هم که از او درخواست کنند اندکی کم نگردد؛ و از کثرتش چنان درخواستی بر خاطر کسی نگذرد؛ چرا که او بخشندهای است که بخششها اندکی از او نکاهد؛ و اصرار اصرارکنندگان او را به زحمت نیندازد «و همانا امر او، هنگامی که چیزی را اراده کند، صرفاً این است که به او گوید بشو، پس [بیدرنگ، موجود] بشود.» (یس/92) ...
📚التوحيد (للصدوق)، ص48-49
https://eitaa.com/yekaye/2932
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ به علت کثرت احادیث ناظر به این آیه، بقیه احادیث فردا ان شاء الله تقدیم میشود.
هدایت شده از یک آیه در روز
.
2⃣ «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ»
منکران معاد احیای استخوان پوسیده را بعید و از این رو ناممکن میشمردند.
غافل از اینکه خداوند برای انجام کارهایش مانند ما نیست که به انواعی از اسباب و وسایل نیازمند باشد بلکه هر کاری بخواهد انجام دهد صرفا آن را اراده میکند و فرمان تحقق آن را میدهد و بلافاصله آن ایجاد میشود.
💢اگر هر چیزی را با صرفِ اراده کردن، ایجاد میکند، پس انجام هیچ کاری برای او زحمتی ندارد و وقوع هیچ کاری از قدرت او بعید نیست.💢
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
.
3⃣ «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ»
🔹در این آیه «امر» خداوند این گونه دانسته شده که به محض اراده او، آن چیز پدید آید.
🔹از طرف دیگر در بسیاری از آیات، وقتی درباره «خلق» و آفرینش خداوند سخن به میان آمده، از تعابیری استفاده شده که نوعی تدریجی بودن را میرساند؛ تعابیری مانند «خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في سِتَّةِ أَيَّام» (اعراف/54 و یونس/3 و هود/7 و حدید/4) ویا «خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً» (مومنون/14).
🔹در آیه دیگری کلمه «امر» در کنار کلمه «خلق» قرار داده شده و هر دو از آن خداوند دانسته شده است (أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ؛ اعراف/54)
🤔بسیاری از مفسران از مجموع این امور چنین برداشت کردهاند که آفرینش و ایجاد موجودات دو مرتبه دارد:
🔸یکی مرتبه خلق که با تدریج همراه است
🔸و دیگری مرتبه امر که به طور دفعی و فوق زمان است؛
و در هر موجودی از موجودات عالم ماده این دو حیث را میتوان ملاحظه کرد و در تحلیل آنها باید هر دو را مد نظر قرار داد.
اشتباه بسیاری از دنیازدگان این است که تنها و تنها این وجه تدریجیِ خلقیِ امور را میبینند و از وجه فرازمانی و امری و ملکوتی امور غافلند.
(توجه شود که در آیه بعد صریحا از اینکه «ملکوت» هر چیزی به دست خداوند است سخن گفته است و به همین مناسبت این وجهه امری اشیاء را همان وجهه ملکوتی اشیاء دانستهاند.)
📚(برای تفصیل این بحث، ر.ک: علامه طباطبایی، رساله انسان قبل الدنیا، که این رساله همراه با دو رساله دیگر توسط محمد صادق لاریجانی با عنوان «انسان از آغاز تا انجام» ترجمه شده است.)
@Yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ بسم الله الرحمن الرحیم
با توجه به کثرت احادیث و نکات مربوط به آیه 82 سوره یس، امروز هم به بحث از همان آیه اختصاص خواهد یافت.
☀️4) از امام سجاد ع روایت شده است:
«صمد» آن کسی است که هنگامی که چیزی را اراده کند، به او گوید «بشو، پس [بیدرنگ، موجود] بشود.» (یس/92)
و صمد آن کسی است که اشیاء را پدید آورد و آنها را ضد همدیگر و دارای شکل و زوج و قرین هم قرار داد و خودش در وحدت تنها ماند بدون هیچ ضد و شکل و مثل و شبیهی.
📚التوحيد (للصدوق)، ص90
https://eitaa.com/yekaye/2941
☀️5) امیرالمومنین ع در فرازی از یکی از خطبههای توحیدی خود فرمودند:
خبر میدهد اما نه با زبانی و دهانی؛ و میشنود اما نه با شکافهایی و ادواتی؛ میگوید ولی تلفظی [ادای لفظ با زبان] در کار نیست؛ و حفظ میکند ولی در حفظ کسی قرار نمیگیرد؛ اراده میکند اما نه اینکه چیزی در ضمیر بگذراند؛ دوست دارد و راضی میشود، اما بدون هیچگونه رقت و اثرپذیریای؛ و دشمن میدارد و غضبناک میشود بدون هیچ مشقت و احساسی؛ هر آن که بودنش را بخواهد، میگوید «بشو، پس [بیدرنگ موجود] میشود» (یس/82) بدون اینکه صوتی به حرکت درآید ویا ندایی شنیده شود؛ و همانا سخن او – که بس منزه است – فعلی است که از او نشأت گرفته و آن را متمثل ساخته است؛ ...
📚نهجالبلاغه، خطبه 186
https://eitaa.com/yekaye/2942
☀️6) از امام کاظم ع در بیان توحید روایت شده است:
نمیگویم که «او برپاست» که او را از مکانش زایل کنم؛ و نه او را به مکانی که در آن باشد محدود میکنم و نه به اینکه در چیزی از ارکان و جوارح حرکت کند مخدودش میسازم و نه به لفظی که با گشوده شدن دهان بیرون آید؛ ولیکن همان گونه است که خود او تبارک و تعالی فرمود «[همانا امر او، هنگامی که چیزی را اراده کند، صرفاً این است که به او گوید] بشو، پس [بیدرنگ، موجود] بشود.» (یس/82) به مشیتی بدون اینکه در نفس رفت و برگشتی رخ داده باشد؛ فرد و صمد است و بینیاز است از هر گونه شریکی که در مُلکش همراه او باشد و ابواب علمش را برای او باز کند.
📚التوحيد (للصدوق)، ص183؛ الكافي، ج1، ص125؛ الإحتجاج، ج2، ص386
https://eitaa.com/yekaye/2943
هدایت شده از یک آیه در روز
.
6⃣ «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ»
🔻برخی از اهل ظاهر اصرار دارند که حتما اینجا لفظی به صورت «کن» پیدا شده و با آن لفظ شیء ایجاد شده است؛
🔺در حالی که واضح است که در اینجا یک «امر» در کار نیست که قرار باشد از خدا جدا شود و به «شیء» متصل شود و بواسطه آن، شیء موجود شود.
💢بلکه خداوند هست و سپس وجود شیء مورد نظر که با اراده خداوند ایجاد شده است؛💢
📝از این بیان معلوم میشود که:
💠الف. این کلمه «کُن» همان وجود شیء است که خداوند ایجادش فرموده، از این جهت که این ایجاد به خداوند منتسب است؛ اما از حیث انتسابش به خودش، همان «موجود» - نه ایجاد – است.
💠ب. آنچه از جانب خداوند افاضه میشود مهلت و تدریج برنمیدارد و تغییر و تبدلی در آن راه ندارد؛ و آنچه از تدریج و تغییر و تبدل در اشیاء مشاهده میکنیم، از ناحیه خودشان است نه از آن جهتی که به خداوند منسوبند؛ و این نکته، بابی از علم است که از آن هزار باب علم باز شود.
📚(المیزان، ج17، ص116)
@Yekaye
833 ) فَسُبْحانَ الَّذی بِیدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیءٍ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ
〽️ترجمه
پس منزه است آن کسی که به دست اوست ملکوت هر چیزی؛ و به سوی او است که بازگردانده میشوید.
سوره یس (36) آیه 83
1397/7/9
21 محرم 1440
@YekAaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند:
ای فرزند آدم! اگر دل تو را پرندهای بخورد سیر نمیشود و اگر بر روی چشمت تکه پارچهای گذاشته شود آن را میپوشاند؛ با این دو میخواهی ملکوت آسمانها و زمین را بشناسی؟! اگر راست میگویی، این خورشید، مخلوقی از مخلوقات خداوند است؛ اگر توانستی چشمانت را [با نگاه به آن] از آن پر کنی، آنگاه هر چی تو بگویی!
📚التوحيد (للصدوق)، ص455؛ الكافي، ج1، ص93
https://eitaa.com/yekaye/2956