eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
299 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ ▪️درباره تعبیر فوق، ▫️برخی گمانشان این است که اگرچه تفاوتهایی که خداوند بین زن و مرد قرار داده از باب مکمل بودن اینهاست، با این حال این آیه در مقام بیان برتری مردان بر زنان است (المیزان، ج4، ص343) ▫️و در مقابل برخی بر این باور ند که تعبیر «تفضیل بعضهم علی بعض» بر «فضیلت متبادل زن و مرد» (یادداشتهای استاد مطهری، ج5، ص47) یا به تعبیر دیگر «برتری که هم مرد بر زن و هم زن بر مرد دارد» (همان، ص135) دلالت دارد که این یک برتری طرفینی است؛ نه برتری گروهی بر گروه دیگر، که از آن برتری مردان بر زنان نتیجه شود. 🤔این بحث را در قسمت تدبر بیشتر خواهیم پرداخت، اما فعلا به لحاظ دلالت لغوی تاملی داشته باشیم. 🔸تعبیر «بعض ... علی بعضٍ» جمعاً در 16 آیه به کار رفته؛ 🔹و از این موارد 7 مورد آن با فعل «فَضّلَ یُفَضّلُ» بوده است. ▪️وقتی کاربردهای این ترکیب اخیر) در غیر از این آیه در قرآن را بررسی می‌کنیم، به اینکه آیا آیه تفاضل یک طرفه را بیان می‌کند یا دو طرفه، به هیچ وضعیت قطعی‌ای نمی‌رسیم. 🔷در واقع در این جهت سه گونه مطلب مشاهده می‌شود: 🔹دو آیه هست که در اولی با توجه به ادامه آیه، و در دومی با توجه به معنای موضوع مورد تفاضل، ظهور جدی در تفضیل یکی بر دیگری دارد؛ و بویژه در اولی حمل آن بر تفاضل طرفینی باتکلف همراه است: ▫️وَ اللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلى‏ ما مَلَكَتْ أَیمانُهُمْ فَهُمْ فیهِ سَواءٌ أَ فَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یجْحَدُونَ (نحل/71) ▫️وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنَّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیرُ صِنْوانٍ یسْقى‏ بِماءٍ واحِدٍ وَ نُفَضِّلُ بَعْضَها عَلى‏ بَعْضٍ فِی الْأُكُلِ إِنَّ فی‏ ذلِكَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ (رعد/4) 🔹دو آیه هست که ظهور اولیه‌اش تفضیل یکی بر دیگری است اما ظرفیت هر دو معنا (برتری طرفینی/برتری یکی بر دیگری) را دارد؛ یعنی ظهور اولیه‌اش بقدری نیست که مستقر باشد؛ بلکه ممکن است این معنا ناشی از انتظار ذهنی ما باشد و اگر واقعا برتری طرفینی باشد آیه همچنان معنای موجه و خوبی خواهد داشت که عبارتند از: ▫️تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجاتٍ وَ آتَینا عیسَى ابْنَ مَرْیمَ الْبَیناتِ وَ أَیدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ... (بقره/253) ▫️وَ رَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لَقَدْ فَضَّلْنا بَعْضَ النَّبِیینَ عَلى‏ بَعْضٍ وَ آتَینا داوُدَ زَبُوراً (اسراء/55) 🔹یک آیه ظهور قوی در تفاضل طرفینی دارد اما ظهور دوم در آن منتفی نیست: ▫️انْظُرْ كَیفَ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ لَلْآخِرَةُ أَكْبَرُ دَرَجاتٍ وَ أَكْبَرُ تَفْضیلاً (اسراء/21) 🔹و یک آیه ظهور اولیه‌اش در تفاضل طرفینی قویتر است؛ اما باز ظهور چندان مستقری نیست و براحتی با فضل یکی بر دیگری سازگار است: ▫️وَ لا تَتَمَنَّوْا ما فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَكُمْ عَلى‏ بَعْضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبُوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمَّا اكْتَسَبْنَ وَ سْئَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُلِّ شَی‏ءٍ عَلیماً (نساء/32) 🤔از این رو، نمی‌توان این ترکیب را لزوما به معنای تفاضل طرفینی ویا تفاضل یک‌طرفه دانست؛ و طرف دیگر را به لحاظ لغوی منتفی دانست؛ و با توجه به قاعده امکان استفاده از یک لفظ در دو معنا هر دو احتمال جای تامل دارد. 👈بله، این مقدار می توان گفت که انطباق دلالت تعبیر «بعضهم علی بعض» بر «الرجال علی النساء» با تکلف بیشتری توام است؛ زیرا حتی اگر «هم» را برای ارجاع به «رجال» بگیریم و تنوین در «بعضٍ» را دال بر «النساء» باز هم لازمه این تعبیر ترجیح بعضی از مردان بر برخی از زنان می‌شود نه مردان بر زنان؛ و برای چنین انطباقی حداکثر بتوان گفت که ضمیر «هم» (در بعضهم) اشاره به کلمه «ناس»ی دارد که به قرینه دو کلمه الرجال و النساء فهمیده می‌شود، یعنی برخی از مردم بر برخی دیگر؛ و آنگاه به قرینه قوامیتی که مرد بر زن دارد، بگوییم برخی اول مردانند و برخی دوم زنان. 🔖درباره معانی قابل استنباط از این آیه ان شاء الله در قسمت تدبر بیشتر بحث خواهد شد. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹قانِتاتٌ قبلا بیان شد که ▪️برخی گفته‌اند اصل ماده «قنت» ناظر به طاعت در دین است و به کسی که در راه دین استقامت و پایمردی دارد «قانت» گفته می‌شود: «وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتِينَ‏» (بقره/۲۳۸). ▫️ و در همین راستا، برخی بر این باورند که «خضوع» دوام در طاعت است. ▫️اما به نظر می‌رسد تعبیر دقیق‌تر نظر کسانی است که گفته‌اند که ماده «قنت» در اصل بر «اطاعت همراه با خضوع» دلالت دارد، با این توضیح که «خضوع» فروتنی همراه با تسلیم بودن است؛ و «طاعت» عمل به وظیفه‌ای که از روی رغبت و خضوع باشد؛ پس «قنوت» خضوعی نهفته که از دو کلمه مذکور شدیدتر است. ▪️البته این کلمه گاه در یکی از معانی طاعت، و یا خضوع به کار می‌رود، چنانکه در آیه «كُلٌّ لَهُ قانِتُونَ» (روم/26) برخی «قانتون» را به معنای «خاضعون» و برخی به معنای «مطیعون» قلمداد کرده‌اند؛ هرچند برخی اصرار دارند که هر دو معنا در این ماده جمع است و اگر در یکی از این دو به کار رود از باب مجاز است؛ نه حقیقت. ▪️جالب اینجاست که در عموم کاربردهای قرآنی این کلمه، این ماده ناظر به حالت خضوع مطیعانه در برابر خداوند اطلاق شده است و تنها در دو آیه است که قانت بودن در برابر غیر خداوند مطرح شده است. ▫️یکی آیه «وَ مَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ» (احزاب/31) است که صریحاً قانت بودن در برابر پیامبر ص است که قانت بودن در برابر وی عطف به قانت بودن در برابر خداوند شده است. ▫️دیگری آیه «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ ... فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ» می‌باشد که در ظهور اولیه‌اش این لفظ در قبال شوهر مطرح شده است؛ هرچند که چون صریحا متعلَقِ این قانت بودن معین نشده، این احتمال که اینجا هم همان قنوت در برابر خداوند (شبیه آیات 17 سوره آل عمران و 35 سوره احزاب) مد نظر باشد منتفی نیست. جلسه 521 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-31/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜شأن نزول📜 در شأن نزول این آیه، هم در منابع شیعی (بر اساس روایاتی که سندش به امیرالمومنین ع ختم می‌شود؛ ر.ک: الجعفريات (الأشعثيات)، ص107 ؛ دعائم الإسلام، ج‏2، ص217 ؛ النوادر (للراوندي)، ص38 ؛ مجمع البيان، ج‏3، ص68) و هم در منابع اهل سنت (با روایاتی که سند برخی به امیرالمومنین ع و سند برخی به حسن بصری حتم می‌شود؛ ر.ک: اسباب نزول القرآن، ص155-156 ؛ الدر المنثور، ج‏2، ص151 ) نقل شده است: ▪️دختر یکی از بزرگان انصار با مردی ازدواج کرده بود و یکبار که در برابر او نشوز و نافرمانی پیشه کرد، وی سیلی‌ای به او زد. دختر به خانه پدر رفت و به همراه او سراغ پیامبر ص آمدند. پدرش به پیامبر گفت: من دردانه‌ام را به همسری فلانی درآوردم؛ و او سیلی‌ای به دخترم زده است! پیامبر ص فرمود: می‌تواند قصاص کند! دختر به اتفاق پدر به راه افتادند که از شوهرش قصاص کند، که پیامبر ص فرمود: صبر کنید؛ این جبرئیل ع است که نازل می‌شود و آنگاه این آیه نازل شد و رسول الله ص فرمود: ما اراده‌ای کردیم و خداوند اراده‌ای کرد و آنچه خدا اراده کند بهتر است؛ و اجازه قصاص نداد. ❇️تبصره1. برخی افراد این داستان را در سعد بن ربيع بن عمر و زنش حبيبه دختر زيد بن ابى زهير معرفی کرده‌اند. برخی زن وی را خوله دختر محمد بن سلمه دانسته‌اند. برخی هم این داستان را در مورد ثابت بن قیس بن شماس و زنش جميله دختر عبد اللَّه بن ابىّ نقل کرده‌اند. 📚(مجمع البيان، ج‏3، ص68؛ اسباب نزول القرآن، ص155-156) ❇️تبصره2. برخی از مفسران چنین اقدامی از جانب پیامبر ص را (که ابتدا بگوید قصاص کنید و بعد بگوید ما چیزی می‌خواستیم و خدا چیز دیگری می‌خواست) منافی عصمت و مقام پیامبر ص در مقام بیان شریعت الهی دانسته‌اند (الميزان، ج‏4، ص349 )، و از این رو در صحت این شأن نزول تردید کرده‌اند. در حالی که به نظر می‌رسد چنین تردیدی روا نیست. در واقع صدر و ذیل واقعه نشان می‌دهد که اصلا معلوم نیست که پیامبر در پاسخ آنان در مقام بیان شریعت الهی بوده است. با توجه به اینکه زن اهل نشوز بوده و احتمالا با گریه و داستان‌سرایی از کتکی که خورده نزد پدرش رفته است. پدرش هم از بزرگان بوده، برای خود و نزدیکانش شان ویژه قائل بوده و همین که خودش به مجازات دامادش اقدام نکرده و سراغ پیامبر ص آمده، جای شکرش باقی است. کاملا می‌توان حالت اینها را هنگام مراجعه به پیامبر ص تصور کرد؛ و در چنین حالتی طبیعی است که پیامبر ابتدا باید اینها را آرام کند؛ نه اینکه ابتدا به ساکن به آنان بگوید زن ناشزه هیچ حقی ندارد! یعنی درست است که مقام پیامبر ص چنان بوده، که به تعبیر قرآن، آیات را قبل از نزولش می‌دانسته است (چرا که خداوند از او خواسته بود تا قبل از نزول در خواندن آنها عجله نکند؛ طه/114) اما اتفاقا با توجه به همان مقام نبوتش که علی‌القاعده می‌دانسته که این آیه در این موقعیت نازل خواهد شد؛ کاملا طبیعی است که در این وضعیت بحرانی آنها ابتدا سعی کند آنها را آرام کند؛ و به یکی از احکام شرعی دیگر (قصاص) آنها را ارجاع دهد؛ ✅یکی از اموری که احتمال ساختگی بودن را در این نقل کم می‌کند همین است که در بسیاری از نقلها اسم افرادی در این داستان برده شده است و به «مردی» یا «زنی» بسنده نشده است. همه افرادی هم که به عنوان پدر در این داستان مطرح‌اند در زمره افرادی‌اند که چنین تحلیلی که در بالا اشاره شد در موردشان جور درمی‌آید: ▪️عبداله بن أبی، همان کسی که قبل از آمدن پیامبر به مدینه قرار بود حاکم مدینه شود و با آمدن پیامبر برنامه‌اش به هم خورد برای همین ظاهرا مسلمان شد ولی به عنوان سردسته منافقان معروف است. ▪️محمد بن مسلمه را نیز علمای رجال اهل سنت درباره جنگجویی‌اش داستانها گفته‌اند و پیامبر ص هنگام عقد اخوت، او را با ابوعبیده جراح برادر کرد. ابوعبیده جراح، همان کسی است که با عمر و ابوبکر در سقیفه آمد و نقش جدی داشت و عمر هنگام مرگش می‌گفت اگر او زنده بود او را خلیفه می‌کردم و شورا تشکیل نمی‌دادم. با توجه به اینکه پیامبر خود ابوبکر و عمر را با هم برادر کرده بود می توان حدس زد روحیات برادر ابوعبیده را. ▪️در مورد خود «زید بن ابی‌زهیر» مطلبی یافت نشد، اما در کتب رجال و تراجم فرزند او به نام خارجة در زمره صحابه معروف است که در پیمان عقبه اسلام آورده و ‌در جنگ احد کشته شده است. پس علی‌القاعده خود زید باید در هنگام این واقعه فرد مسنّی بوده باشد؛ و همین که از اسلام وی سخنی به میان نیامده احتمال اینکه به لحاظ شخصیتی مانند عبدالله بن أبی باشد، زیاد می‌شود؛ چنانکه فرزند عبدالله بن أبی هم حنظله غسیل الملائکه است که برخلاف پدرش ایمان و شهادت وی شهره است. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
✅ با توجه به اینکه متناظر با فقرات متعدد این آیه، احادیث متعددی روایت شده، احادیث را در ذیل چند فقره مستقل می‌آوریم.
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹 الف. الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ ☀️1) از رسول الله ص روایت شده است: بهترین مردان امتم کسانی‌اند که بر اهل و عیال خود گردنکشی نمی‌کنند و بر آنان مهربانی می‌ورزند و بدانان ستم نمی‌کنند؛ سپس این آیه را قرائت کردند: مردان قوّام بر زنان‌اند به اینکه خداوند برخی از آنان را بر برخی برتری داده است.» 📚مكارم الأخلاق، ص216 وَ قَالَ رسول الله ص: خَيْرُ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِي الَّذِينَ لَا يَتَطَاوَلُونَ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ‏ عَلَيْهِمْ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ ثُمَّ قَرَأَ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ» الْآيَةَ. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️2) ابراهیم بن محرز می‌گوید: خدمت امام باقر ع بودم که شخصی از ایشان سوال کرد: مردی به زنش می‌گوید: امر تو [اجازه باقی ماندن یا طلاق گرفتنت] به دست خودت باشد! فرمودند: کی چنین چیزی می‌شود! [یعنی معلوم است که جایز نیست] در حالی که خداوند می فرماید: مردان قوّام بر [= متصدی امورِ] زنان هستند.. این سخنش هیچ ارزشی ندارد. [یعنی این گونه نیست که با این سخن، حق طلاق در اختیار زن باشد.] 📚تهذيب الأحكام، ج‏8، ص88 عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ أَحْمَدَ وَ مُحَمَّدٍ ابْنَيِ الْحَسَنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مُحْرِزٍ قَالَ: سَأَلَ أَبَا جَعْفَرٍ ع رَجُلٌ وَ أَنَا عِنْدَهُ، فَقَالَ:رَجُلٌ قَالَ لِامْرَأَتِهِ أَمْرُكِ بِيَدِكِ! قَالَ ع: أَنَّى يَكُونُ هَذَا وَ اللَّهُ يَقُولُ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ» لَيْسَ هَذَا بِشَيْ‏ءٍ. ✳️تبصره در اسلام طلاق در اختیار مرد است؛ و این حق قابل اسقاط نیست. بله، در صورتی که طرفین مایل باشند و رضایت دهند، مرد می‌تواند به زن وکالتی بدهد که طبق آن وکالت زن، در صورتی که لازم دید بتواند طلاق را اجرا کند. اگرچه شاید در نظر برخی این دو مثل هم باشند، اما به لحاظ حقوقی تفاوتهایی دارد و این وکالت غیر از آن است که حق طلاق را مستقیما به خود زن بدهد. @yekaye
☀️3) وقتی امیرالمومنین ع از خروج طلحه و زبیر باخبر شد، نامه‌ای به مردم کوفه نوشت و امام حسن ع همراه با برخی از بزرگان آن نامه را برای مردم کوفه بردند و بدانها ابلاغ کردند. با شنیدن نامه امیرالمومنین ع برخی از بزرگان کوفه برخاستند و اعلام حمایت کردند؛ سپس امام حسن ع در سخنانی چنین فرمود: ای مردم! همانا از جانب امیرالمومنین علی ع مطالب به قدر کفایت بیان شد؛ و ما نزد شما آمده ایم که به یاری ما بشتابید؛ چرا که شما گل سرسبد شهرها و نوک پیکان عرب هستید؛ و به گوش شما رسیده است آنچه از حکایت نقض بیعت طلحه و زبیر و خروج آنها به همراه عایشه رخ داده؛ و این [کار عایشه] از سستی زنان و نابخردی زنانه‌اش است؛ و خداوند فرمود که «مردان قوّام بر [= متصدی امورِ] زنان‌اند». به خدا سوگنداگر کسی [از شما] او را یاری نکند؛ امید آن دارم که در همان افرادی از مهاجران و انصار که با او حرکت کرده‌اند و مردمان نجیبی که همراه اویند، خداوند او را کفایت کند؛ پس پروردگارتان را یاری کنید تا شما را یاری کند. 📚الأمالي (للطوسي)، ص719؛ الجمل و النصرة لسيد العترة في حرب البصرة، ص245 @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️4) از امام صادق ع روایت شده است: خداوند رحمت کند بنده‌ای را که در آنچه بین او و همسرش می‌گذرد نیکویی پیشه کند؛ که همانا خداوند عز و جل اختیار وی را به او سپرده و وی را قیّم بر او قرار داده است. 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص443؛ مكارم الأخلاق، ص217 قَالَ الصَّادِقُ ع‏: رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْسَنَ فِيمَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ زَوْجَتِهِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَدْ مَلَّكَهُ نَاصِيَتَهَا وَ جَعَلَهُ الْقَيِّمَ عَلَيْهَا. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹ب. بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ ☀️5) محمد بن سنان نامه‌ای به امام رضا ع می‌نویسد و در آن مسائلی را پرسید و امام ع پاسخ دادند. فرازهایی از آن قبلا گذشت. در فرازی دیگر از پاسخ امام ع آمده است: ... و علّت اينكه زنان نيم مردان ارث داده مي‌شوند آن است كه چون زن ازدواج كند [مالى] مي‌ستاند ولى مرد مى‏پردازد، از اين جهت است كه درآمد مرد را افزون كرده‏اند. و علّت ديگرى كه به مرد دو برابر زن ارث مى‏دهند آن است كه زن، از نیازی داشته باشد، عيالِ [= مخارجش برعهده‌ی] مرد است و برعهده مرد است که هزینه‌های او را بپردازد، امّا مرد، عیالِ زن نیست و حتی اگر نیاز هم داشته باشد برعهده زنش نیست که هزینه‌های او را بپردازد؛ و از اين رو خداوند سهم مرد را افزون قرار داده است و اين همان سخن خداوند عزّ و جلّ است كه مي‌فرمايد: «مردان قیام‌کننده به [= متصدیِ] امور زنان‌اند به اینکه خداوند برخی را بر برخی دیگر برتری بخشیده است؛ و به اینکه از اموالشان هزینه کرده‌اند.» (نساء/34) 📚متن و سند این حدیث قبلا در جلسه 936، حدیث 6.الف ارائه شد: 🔖 http://yekaye.ir/an-nesa-4-11/ @yekaye
☀️6. الف. از امام باقر ع روایت شده است: کسی که زنی داشته باشد که برای آن زن لباسی که برای پوشش او مناسب باشد تهیه نکند و غذایی که برای امرار معاش وی لازم است در اختیارش قرار ندهد؛ این حق برعهده امام [= حاکم شرع] هست که آن دو را از هم جدا کند. [یعنی حکم طلاق زن را، حتی اگر مرد حاضر به طلاق دادن نشد، اجرا کند.] 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص441؛ مكارم الأخلاق، ص217 ☀️ب. از رسول الله ص روایت شده است: هیچ بنده‌ای نیست که به کسب و کار بپردازد و سپس آن کسب و کار مشروع را هزینه خانواده‌اش کند، مگر اینکه خداوند به ازای هر درهمی که خرج خانواده‌اش کند هفتصد برابر پاداش دهد. 📚مكارم الأخلاق، ص216 ظاهرا مقصود پیامبر ص این است که هزینه کردن در راه خانواده، مصداق هزینه کردن در راه خداست و اشاره است به آیه «مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في‏ سَبيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّة» (بقره/261) @yekaye
🔹 د. فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ ☀️7) از امام صادق ع از پدرانشان از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده است: هیچ مرد مسلمانی، بعد از اسلام، از فایده‌ای منفعت نبرده است برتر از یک چنین همسر مسلمانی که وقتی نگاه شوهر به او بیفتد دلش شاد شود و وقتی کاری را از او بخواهد انجامش دهد و وقتی که از او غایب شود [به سفر رود] آن زن هم خودش و هم اموال وی را حفظ کند. 📚الكافي، ج‏5، ص327؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص389 📚در منابع اهل سنت، این حدیث نبوی هم با این تعبیر فوق، و هم با تعبیر «بهترین زنان، زنی است که ...» آمده (مثلا در: الدر المنثور، ج‏2، ص152) و جالب اینکه حضرت در این روایت اخیر، در پایان این جمله خود همین آیه را تا همین فراز «للغیب» قرائت می‌کنند . 📚همچنین این مضمون در احادیث دیگری نیز با عبارات دیگر تاکید شده است؛ مثلا در همین آدرس از کافی، پیامبر داشتن چهار چیز برای هرکس را علامت اینکه خداوند خیر دنیا و آخرت را برای او جمع کرده، دانستند که یکی همین همسر مومن با این اوصاف است ؛ یا داشتن چنین زنی را از خوشبختی شخص ، ویا آن قسمت [= رزق تقسیم شده] ای که اصلاح کننده امورات شخص مسلمان است ، ویا یکی از عوامل آسودگی مومن دانستند. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️ 8) الف. از امام کاظم ع روایت شده است: جهاد زنان، خوب همسرداری کردن است. 📚الكافي، ج‏5، ص507؛ من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص439؛ مكارم الأخلاق، ص215 📚این روایت در الجعفريات (الأشعثيات)، ص67 از قول امام کاظم ع از پدرانشان از رسول الله ص ذکر شده است. ☀️ب. جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید: خدمت پیامبر نشسته بودیم که صحبت درباره زنان شد و برتری برخی از آنان بر برخی دیگر. پیامبر ص فرمودند: آیا به شما خبر بدهم از بهترین زنان‌ شما؟ گفتند: بله، یا رسول الله؛ بفرمایید! فرمودند: همانا از بهترین زنان شما آن زنی است که بچه زیاد می‌آورد، مهربان، پوشیده و عفیف است، کسی که در خانواده خودش با عزت و در برابر شوهرش رام است، خودش را در برابر همسرش زینت می‌کند و در برابر دیگران حفظ می‌کند؛ سخن وی را گوش می‌دهد و درخواست وی را اطاعت می‌کند و هنگامی که با هم خلوت می‌کنند آنچه وی از او می‌خواهد را در اختیار او قرار می دهد؛ اما مثل مرد شوقِ شهوتش نشان نمی‌دهد. 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص389 ☀️ج. از امام رضا ع روایت شده است: که امیرالمومنین ع فرمودند: بهترین زنان شما همان پنج خصلتی است! گفتند: یا امیرالمومنین! آن پنج تا چیست؟ فرمودند: آسان‌گیر، نرمخو، همراه [= مطیع، کسی که در برابر شوهرش «نه» نمی‌آورد]، اینکه اگر همسرش عصبانی شد خواب به چشمش نمی‌رود تا اینکه او را راضی کند؛ و اینکه هنگامی که شوهرش غایب بود [در سفر بود] در غیاب وی حافظ [=امانتدار] وی باشد، چنین کسی کارگزاری از کارگزاران خداوند است؛ و کارگزار خداوند هیچگاه ضرر نمی‌کند. 📚الكافي، ج‏5، ص325 📚در الأمالي (للطوسي)، ص370 این روایت با سندی دیگر از امام رضا ع باز به امیرالمومنین ع می‌رسد با این تفاوت که در امالی به عنوان گفتگویی بین پیامبر ص و دیگران است که امیرالمومنین ع آن را روایت کرده است. ☀️د. روایت شده که مردی نزد رسول الله ص آمد و گفت: من زنی دارم که وقتی بر او وارد می‌شوم به استقبالم می‌آید، و وقتی بیرون می‌روم مرا بدرقه می کند، و هنگامی که مرا در همّ و غمّ می‌بیند می‌گوید: چه چیزی نگرانت کرده؟ اگر نگران روزی‌ات هستی که آن را غیر تو [= خداوند] برایت متکفل شده است، و اگر نگرانی‌ات به خاطر آخرتت است پس خداوند چینین همّ و غمّی را زیاد کند. رسول الله ص فرمود: همانا خداوند کارگزارانی دارد و این از آن کارگزاران خداست؛ همانا برای او نیمی از پاداش شهید است. 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏3، ص389 ☀️ه. از امام صادق ع روایت شده است که جماعتی نزد رسول الله ص آمدند و گفتند: یا رسول الله! ما [در مسیرمان] مردمی را دیدیم که برخی از آنها بر برخی دیگر سجده می‌کردندو رسول الله ص فرمود: اگر قرار بود به کسی دستور دهم که بر دیگری سجده کند، به زن می‌گفتم که بر شوهرش سجده کند. 📚الكافي، ج‏5، ص508 📚این مضمون در روایات اهل سنت نیز با سندهای متعدد آمده است. (الدر المنثور، ج‏2، ص152-154) @yekaye 👇متن روایات👇
هدایت شده از یک آیه در روز
🔹ه. وَ اللاَّتی‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیا كَبیراً ☀️12) الف. از امام رضا روایتی نقل شده است درباره انواع طلاق و جدا شدن زن و شوهر از یکدیگر؛ که یکی از آنها نشوز است: اما نشوز؛ می‌تواند از جانب مرد باشد و یا از جانب زن. اما آنچه از جانب مرد است این است که مرد می‌خواهد زنش را طلاق دهد اما زن می‌گوید مرا نزد خود نگهدارد و هرآنچه به ضرر توست برای خودت [یعنی از تو نفقه و ... هم نمی‌خواهم] و شبم را هم به تو بخشیدم [ظاهرا یعنی می‌توانی هیچ شبی سراغم نیایی]؛ و با همدیگر در این زمینه صلح و توافق می‌کنند؛ و اگر زن هم همین طور مانند مرد نشوز کرد، این به معنای [طلاق] خُلع است [یعنی مرد مایل به ادامه زندگی است اما زن مایل به طلاق است و با بخشیدن سهم خود (مهریه) از مرد می‌خواهد که وی را طلاق دهد و به حال خود بگذارد.] اما اگر نشوز فقط از جانب زن باشد [یعنی برخلاف دو حالت فوق، یک وضعیت توافقی طرفینی نباشد] این آن است که زن از شوهرش تمکین نکند؛ و این همان است که خداوند متعال فرمود: «و آن زنانی که از نشوز‌شان بیم دارید، پس پندشان دهید و در بسترهای خواب مهجورشان بگذارید و آنان را بزنید» که مهجور گذاشتن یعنی در بستر به او پشت کند؛ و زدن با چیزی مانند چوب مسواک و مانند آن است، زدنی با ملاطفت. 📚الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا عليه السلام، ص241 📚این توضیح اخیر درباره معنای «هجر» و «ضرب» در فقه القرآن، ج‏2، ص192 از امام باقر ع نیز روایت شده است. ☀️ب. روایت شده است که پیامبر در حجة الوداع [آخرین حجی که انجام دادند] خطبه‌ای خواندند و در فرازی از آن فرمودند: ای مردم! همانا زنانتان بر شما حقی دارند و شما هم بر انان حقی دارید. حق شما بر آنان این است که احدی را در بستر شما و ارد نسازد و کسی را که ناخوشایند می‌دارید بدون اجازه‌تان در خانه‌تان وارد نکند و اینکه مرتکب فحشایی نشوند؛ که اگر چنین کردند خداوند به شما اذن داده است که بر آنان سخت بگیرید و «در بسترهای خواب مهجورشان بگذارید و آنان را بزنید» البته زدنی که شدت و آزار در آن نباشد؛ پس اگر از خودداری کردند و اطاعتتان کردند، پس «برعهده شماست که خوراک و پوشاکشان را در حد متعارف تامین کنید» (بقره/233) که همانا آنان همچون کمک‌کارانی نزد شما هستند؛ و خودشان مالک چیزی برای خود نیستند [یعنی چون تامین هزینه‌هایشان برعهده شماست و خودشان عموما درآمد مستقلی ندارند شما باید رعایت حالشان را بکنید]. آنان را به عنوان امانتی الهی [به همسری] گرفتید و با کتاب الله ارتباط با آنان را بر خود حلال کردید؛ پس تقوای الهی را در خصوص زنان رعایت کنید و سفارش به خیر را در مورد آنان بپذیرید. 📚تحف العقول، ص33؛ شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏1، ص127 ✅این مضمون با عبارات دیگری در کتب حدیثی شیعه و سنی روایت شده است (مثلا در الخصال، ج‏2، ص487) در این میان، در یکی از روایت‌هایی که در کتب اهل سنت آمده، این عباراتی که به نحوی ناظر به آیه است، صریحا به عنوان آیه آمده است، و به جای تعبیر «فإنما النساء عندكم عوان لا يملكن لأنفسهن شيئا: خودشان مالک چیزی برای خود نیستند» تعبیر «فإنما هن عوان عندكم ليس تملكون منهن شيأ غير ذلك» آمده است؛ یعنی این فراز از مطلب بدین صورت روایت شده است: ☀️ج. همانا شما را به [مراعات حقوق] زنان سفارش می‌کنم؛ که همانا آنان همچون کمک‌کارانی نزد شما هستند؛ و شما بیش از این اختیاری در قبال آنان ندارید [یعنی با آنان به عنوان زیردست برخورد نکنید] «مگر اینکه فحشایی آشکار به بار آورند» (نساء/19؛ طلاق/1)؛ که اگر چنین کردند پس «در بسترهای خواب مهجورشان بگذارید و آنان را بزنید» البته زدنی که شدت در آن نباشد و آزاری نرساند «پس اگر اطاعتتان کردند پس علیه آنان بهانه‌ای مجویید» .... 📚الدر المنثور، ج‏2، ص156 @yekaye 👇متن روایات فوق👇
☀️13) الف. از امام باقر ع در توضیح و تفسیر این آیه روایت شده است: اینکه فرمود «قانتات» یعنی زنانی که مطیع‌اند؛ و اینکه فرمود «و آن زنانی که از نشوز‌شان بیم دارید، پس پندشان دهید و در بسترهای خواب مهجورشان بگذارید؛ وآنان را بزنید؛ پس اگر اطاعتتان کردند پس علیه آنان بهانه‌ای مجویید» مطلب از این قرار است که اگر زنی از حضور بستر شوهرش سرکشی کرد، شوهرش به او بگوید تقوا پیشه کن و به بسترت بازگرد؛ که این پند دادن است؛ اگر وی را اطاعت کرد که راه همین است [کار تمام می‌شود و مرد بیش از این حق ندارد کاری کند] وگرنه با او به درشتی سخن بگوید، که این همان مهجور کردن است؛ پس اگر او به بسترش بازگشت که همین؛ وگرنه او را بزند، زدنی که با شدت و آزار دیدن وی همراه نشود؛ پس اگر وی را اطاعت کرد و با وی همبستر شد خداوند می‌فرماید «پس اگر اطاعتتان کردند پس علیه آنان بهانه‌ای مجویید» یعنی می‌فرماید آنان را به محبت کردن وادار مکنید [یعنی به همین بازگشت آنان به بستر بسنده کنید و انتظار نداشته باشید که همان موقع به شما ابراز علاقه هم بکنند] که همانا آن پند دادن و درشت سخن گفتن و زدن، برای [حضور یافتن] آنان در بسترها بود [نه بیش از آن] «همانا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است». 📚تفسير القمي، ج‏1، ص137 ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده که رسول الله ص فرمودند: هر زنی که بیدون اذن همسرش از خانه بیرون رود [ظاهرا یعنی از روی قهر کردن]، نفقه‌ای برای او نخواهد بود [حق نفقه ندارد] تا اینکه برگردد. 📚الكافي، ج‏5، ص514 ☀️ج. از امام صادق ع روایت شده است: هر زنی که شب بخوابد در حالی که همسرش از دست وی در موردی که حق دارد، ناراحت و خشمگین باشد، نمازی از او قبول نشود مگر اینکه شوهرش از وی راضی شود؛ و هر زنی که خودش را برای غیرشوهرش معطر و خوش‌بو کند، نمازی از او قبول نشود تا اینکه خود را از این عطر و بو بشوید، همان گونه که از جنابت غسل می‌دهد. 📚الكافي، ج‏5، ص507 @yekaye
☀️14) الف. از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله خطاب به زنان فرمودند: مبادا نمازتان را طول بدهید که مانع شوهرانتان شوید. 📚الكافي، ج‏5، ص508 لَا تُطَوِّلْنَ صَلَاتَكُنَّ لِتَمْنَعْنَ أَزْوَاجَكُنَّ. ☀️ب. از امام صادق ع روایت شده است: زنی برای کاری خدمت رسول الله ص آمد. حضرت به او فرمود: نکند که تو از «مسوفات» (= به تاخیراندازندگان) هستی؟! گفت: یا رسول الله! «به تاخیراندازندگان» چیست؟ فرمود: زنی که شوهرش از وی درخواستی دارد و وی به قدری اجابت درخواست وی را به تاخیر می‌اندازد که شوهرش چرت می‌زند و خوابش می‌برد؛ چنین زنی را فرشتگان مورد لعن قرار می‌دهند، تا شوهرش بیدار شود. 📚الكافي، ج‏5، ص508-509 📚شبیه این مضمون در کتب اهل سنت هم آمده است، مثلا: (الدر المنثور، ج‏2، ص156) @yekaye
☀️15) الف. از امام باقر ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: آیا کسی از شما زنش را کتک می‌زند، بعد او را در آغوش می‌گیرد! 📚الكافي، ج‏5، ص509 📚این مضمون در کتب اهل سنت هم (مثلا در الدر المنثور، ج‏2، ص155 دو حدیث با سندهای مختلف) آمده است. ☀️ب. روایت شده است که رسول الله ص از زدن زنان در جایی که ضرورتی ندارد نهی کرد. 📚دعائم الإسلام، ج‏2، ص217 ☀️ج. در منابع اهل سنت روایت شده است که در زمان پیامبر ص مردان از زدن زنان نهی شدند؛ سپس نزد پیامبر شکایت بردند [که زنان اصلا به ما اعتنایی نمی‌کنند و بر ما سوار شده‌اند] سپس پیامبر ص منع از زدن را برداشت ولی فرمود: خوبان شما [هرگز زنشان را] نمی‌زنند. 📚الدر المنثور، ج‏2، ص155 ☀️د. از پیامبر اکرم ص روایت شده است: هر مردی که زنش را بیش از سه بار بزند، خداوند روز قیامت او را جلوی چشم مردم بلند می‌کند و چنان وی را مفتضح و بی‌آبرو می‌کند که اولین و آخرین به او نگاه می‌کنند. 📚عوالي اللئالي العزيزية، ج‏1، ص254 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ فَالصَّالِحاتُ قانِتاتٌ حافِظاتٌ لِلْغَیبِ بِما حَفِظَ اللَّهُ وَ اللاَّتی‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَیهِنَّ سَبیلاً إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلِیا كَبیراً» چنانکه در نکات ادبی بیان شد «قوام» صیغه مبالغه از «قائم» است؛ یعنی کسی که برای انجام کاری به‌جد ایستاده است؛ که شاید معنای «متصدی کاری شدن» بهترین معادل برای آن باشد؛ پس 💢این آیه در مقام بیان یک نوع متصدی امور زنان بودنِ مردان است. به نظر می‌رسد این جمله اول، موضوع کل آیه است و در ادامه آیه، دارد وضعیت مردان و زنان را در خصوص این تصدی شرح می‌دهد. ✅ ابتدا بیان می‌کند که این تصدی امور به دو مطلبِ مستقل از هم، مربوط شده است: اول، یک نحوه تفاضل بین انسانها؛ و دوم اینکه مردان مخارج زنان را تامین می‌کنند؛ که مشخصا بیان یک وظیفه‌ای است که تصدی امور زنان توسط مردان، این وظیفه را بر دوش مردان می‌گذارد؛ 🔹و از آنجا که آن نفقه‌ای که واجب است مردی برای زنی هزینه کند منحصر به مواردی است که این مرد یا شوهر آن زن است و یا پدر او؛ نتیجه می‌شود گرفت که محور بحث قوامیت هم عرصه خانواده است؛ 🤔هرچند برخی این تامین نفقه زنان توسط مردان می‌تواند ناظر به کلیت جامعه باشد [که با تامین هزینه زنان توسط مردان در خانواده، عملا مردان در جامعه تامین درآمد و هزینه‌ها را برعهده دارند و زنان عمدتا مصرف‌کننده‌اند]؛ و از این معنا نتیجه گرفته‌اند که این قوامیت مرد بر زن در عرصه جامعه را نتیجه می‌دهد 📚(المیزان، ج4، ص343) که به نظر می‌رسد چنین استظهاری از آیه تاحدودی قابل مناقشه باشد؛ و بویژه با توجه به ادامه آیه، باید گفت که قدر متیقن آیه، ناظر به فضای درون خانواده است، نه فضای عمومی جامعه. (ایشان ادامه مذکور را یک حکم جزییِ خانوادگیِ متفرع بر آن حکم کلی اجتماعی قلمداد کرده‌اند؛ که این نیز ظاهرا استظهار مناسبی نباشد.) ✅ آیه در گام بعد مساله تصدی مذکور را از حیث وظایف زنان در خانواده، مورد توجه قرار می دهد و چون موضوع آیه، تصدی امور زنان توسط مردان بود، و یک وظیفه مهم مردان در تحقق این تصدی (نفقه دادن)‌ اشاره شد، طبیعی است که به سراغ وظیفه زنان در قبال این تصدی برود. 💢بر این اساس، زنان را دو دسته می‌کند: 🔹یک دسته که با تعبیر «صالحات» آنان را می‌ستاید دو وصف مهم دارند: قانت‌اند (یعنی در حضور شوهر با نرمش و خضوع، دستورات او را در پیشبرد اهداف خانواده اطاعت می‌کنند) و حافظ غیب‌اند بر اساس حفظی که خداوند انجام داده است (ظاهرا یعنی در نبود شوهر هم خانواده را حفظ می‌کنند)؛ و 🔸دسته دوم، کسانی‌اند که اهل نشوز وسرکشی‌اند؛ که واضح است با چنین زنانی، وضعیت خانواده سامان نمی‌یابد؛ پس، از مردان که متصدی امور زنان بودند، می‌خواهد که ابتدا با نرمش، و سپس با جدیت بیشتر، و نهایتا اگر لازم شد با خشونت و تندی، مانع تداوم نشوز و سرکشی چنین زنانی شوند و آنان را به مسیر کلی مطلوب خانواده برگردانند؛ و بلافاصله به مردان خطاب می‌کند که اگر آنان از سرکشی دست برداشتند مبادا شما با بهانه‌جویی بخواهید تندی و خشونت در قبال آنان را ادامه دهید. ❇️ این آیه امروزه از جنجالی‌ترین آیات قرآن در خصوص مسائل زنان شمرده می‌شود، و به نظر می‌رسد اغلب این جنجالها به خاطر فهم نادرستی است که از پدیده خانواده در جامعه مدرن شایع شده است؛ و ان شاء الله در تدبرهای بعد خواهیم دید که اگر از این فضای غبارآلود خارج شویم و هر مساله را در جای خودش ببینیم نه‌تنها این آیه موجب شبهه نخواهد شد، بلکه کثرت ظرایف روان‌شناختی و انسان‌شناختی‌ای که در تبیین روابط مرد و زن در نظر گرفته، خودش چه‌بسا دلیلی بر معجزه بودن قرآن کریم خواهد بود. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء» 💠 معنای بر زنان 🔹درباره کلمه «قوّام» در نکات ادبی بیان شد که این کلمه صیغه مبالغه از «قائم» است. خود کلمه «قائم» به معنای ایستاده است؛ و تعبیر «قائم علی» که در حالت عادی به معنای «ایستاده بودن بر» می‌باشد (مثلا: تَرَكْتُمُوها قائِمَةً عَلى‏ أُصُولِها: آن درختان را ایستاده بر سر ریشه‌های خود رها کردید؛ حشر/5)‌ به طور استعاری، به معنای مراعات کردن و حفظ و مراقبت از آن چیز است: «أَ فَمَنْ هُوَ قائِمٌ عَلى‏ كُلِّ نَفْسٍ بِما كَسَبَت‏» (رعد/۳۳) ویا «إِلَّا ما دُمْتَ عَلَيْهِ قائِماً» (آل عمران/۷۵) و «قوّام»، با توجه به معنای مبالغه‌ای که در این صیغه هست، به معنای کسی است که برای کاری ویا انجام امور کس دیگری با جدیت قیام می‌کند: «كُونُوا قَوَّامينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ» (نساء/135) ، «كُونُوا قَوَّامينَ لِلَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ» (مائده/8) 🔸مترجمان در اینجا برای عبارت «قَوَّامُونَ عَلَى» ترجمه‌هایی همچون «سرپرست، سرپرست و نگهبان، سرپرست و قیّم، سرپرست و خدمتگذار، متکفل، مایه پایداری، قِوامِ زندگی، دارای تسلط بر، تسلط و حق نگهبانی داشتن بر، كارگزاران و تدبيركنندگانِ [زندگى‏] ، کارگزاران فرمانروا بر، کارگزاران و عهده‌داران نفقه، عهده‌دار کارِ، کاراندیشان، ایستادگان بر، ایستادگی کنندگان بر، كدخدايان و كارداران و به‌راست دارندگان بر، قیام‌کنندگان به امورِ» پیشنهاد کرده‌اند و شاید بیشترین معادلی که مشاهده می‌شود تعبیر باشد. اما مراجعه‌ای به سایر آیات قرآن کریم که در بالا ذکر شد، نشان می‌دهد که در سایر کاربردهای قرآنی، نه تعبیر «قائمٌ علی» و نه تعبیر «قوّام» را نمی‌توان با کلمه «سرپرست» ترجمه کرد؛ و اینکه اضافه شدن حرف «علی» به کلمه «قوّام» بتوانند که معنای این ماده را به معنای «سرپرست» تغییر دهد، جای تأمل دارد؛ (زیرا در مفهوم سرپرست، موقعیت یک نفر نسبت به نفر دیگر مورد تاکید است؛ در حالی که در مفهوم «قوّام»، عمل یک نفر (قیام کردن به انجام امور) در قبال شخص دیگر؛ مگر اینکه بگوییم چنین ترجمه‌ای، بر اساس لازمه معناست؛ یعنی کسی که به انجام کاری قیام می‌کند یک نحوه سرپرستی بدان دارد.) 💢به نظر می‌رسد بهترین معادل برای این تعبیر «بسیار قیام‌کنندگان به امورِ زنان» یا به تعبیر ساده‌تر زنان باشد. با این اوصاف آیه ناظر است به یک نوع تصدی امور زنان توسط مردان. ▪️اما متصدی امر کس دیگری شدن و پرداختن به امورات او، در یک تقسیم‌بندی، منطقا می‌تواند به نحو: ▫️از بالا به پایین باشد (همچون مدیریت کردنِ کارمند توسط رئیس)، ▫️یا از پایین به بالا (شبیه تصدی انجام کارهای ارباب توسط خدمتکار)، ▫️یا به نحو هم‌عرض (مانند پرداختن به کارهای موکل توسط وکیل)؛ ▪️و البته تعبیر «علی» این معنا را که این قسم تصدی، از جنس تصدی از بالا به پایین است، تقویت می‌کند. ▪️همچنین این گزاره که «مردان متصدی امور زنان‌اند» ▫️می‌تواند به نحو خبری باشد (یعنی گزارش می‌دهد از یک وضعیت و روال عادی و عرف رایج در زندگی‌های انسانها) و ▫️می‌تواند به نحو انشایی باشد (یعنی دستور می‌دهد که باید مردان متصدی امور زنان باشند)، و ▫️می‌تواند هر دو باشد، بدین بیان که اینکه مردان متصدی امور زنان باشند، یک واقعیت اجتماعی رایج در اغلب خانواده‌هاست؛ و خداوند با توجه به این واقعیت، از همه می‌خواهد که به اقتضای این واقعیت عمل کنند و تکلیفی را در خصوص رعایت این پدیده عرفی، متوجه زن و مرد می‌کند. ▪️در مرتبه بعد، این تکلیف، ▫️می‌تواند متوجه زنان باشد (یعنی ای زنان، بدانید که مردان متصدی امور شمایند و در کارهایتان نظر آنان را رعایت کنید)؛ و ▫️می‌تواند متوجه مردان باشد (یعنی ای مردان، بدانید که شما متصدی امور زنانید و باید هزینه‌ها و نفقه آنان را بپردازید)؛ ▪️که به نظر می‌رسد با توجه به ادامه آیه، هر دو مد نظر باشد؛ زیرا هم نفقه را برعهده مردان می‌داند؛ و هم زنان قانت (کسی که با خضوع و نرمش اطاعت می‌کند)‌را می‌ستاید و اجازه تنبیه زنان سرکش را صادر می‌کند. ⭕️ بدین ترتیب، به نظر می‌رسد که این فراز از آیه می‌فرماید: 💢مردان در اغلب جوامع متصدی امور زنان هستند (تصدی‌ای از بالا به پایین) و این تصدی مورد امضای خداوند است و او به رعایت آن دستور می‌دهد؛ یعنی تثبیت این رویه، تکلیفی است هم بر مردان (یعنی باید وظایفی در قبال زنان انجام دهند که مهمترینش تامین هزینه‌های زندگی آنان است) و هم بر زنان (یعنی باید با برنامه مردان در گردش امور خانواده همراهی کنند، نه اینکه چوب لای چرخِ برنامه‌ریزیِ آنان بگذارند و اصرار داشته باشند که برنامه‌ها تابع سلیقه خودشان باشد). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3️⃣ «الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ» 🔷تفضیل و تفاوت بین افراد، و در نقطه مقابل آن همانندی و یکسانی افراد، دست کم سه گونه می‌تواند باشد: 🔹الف. تکوینی: اینکه در مقام آفرینش متفاوت آفریده شده باشند. 🔹ب. ارزشی: اینکه در مقام ارزش‌گذاری متفاوت باشند. 🔹ج. حقوقی: اینکه از حقوق متفاوتی برخوردار باشند. 🔸و منطقا تلازمی بین این سه نیست؛ مثلا ▫️کسی می‌تواند به لحاظ تکوینی از دیگری برتر باشد اما لزوما حقوق بیشتر یا ارزشمندی بیشتری نداشته باشد؛ ▫️و یا به لحاظ ارزشی برتر باشد، اما نه به لحاظ تکوینی و نه به لحاظ حقوقی برتر نباشد؛ ▫️ویا به لحاظ حقوقی برتر باشد، اما نه به لحاظ تکوینی و نه به لحاظ ارزشی لزوما برتر نباشد ▪️(به ترتیب مانند: یک نابغه، یک فرد واقعا تقواپیشه، و یک رئیس جمهور؛ در برابر کسی که این گونه نیست). 💠نکته تخصصی و 📝بحثی درباره و (مغالطه به جای ) 📛بعد از استقرار تفکر اومانیستی (اصالت انسان دنیامدار) در غرب، بتدریج مساله تساوی بشر و همه بشر را یکسان دیدن مطرح شد و فعالیتهایی رخ داد که نهایتا به صدور اعلامیه حقوق بشر انجامید که بارها و بارها در آن از تساوی بشر سخن گفته شده است؛ اما اگر کسی دقت کند بوضوح خلط این سه معنای از تساوی را درمی‌یابد. 🤔حقیقت این است که در غرب ابتدا به خاطر تفکر دنیامدارانه، حقوق دنیوی هرکس علامت ارزشمندی او قلمداد شد؛ و در نتیجه تلازمی برقرار شد بین ارزشمندی انسانها، و حقوقی که بدانها تعلق می گرفت؛ و متاسفانه هنوز این تلازم در ذهن همگان رسوب کرده، لذا از تساوی ارزشی بشر در بدو تولد، تساوی حقوق او را نتیجه می‌گیرند و بالعکس. در هر صورت، در بحث تساوی بشر، امروزه بشدت بین سه عرصه و و خلط می‌شود؛ و همین خلط بحث درباره تساوی بشر، عینا در مورد هم مطرح می‌شود؛ در حالی که اگر معیار تساوی حقوق، تساوی تکوینی باشد، و تکوین هم فقط در افق حیات دنیوی تحلیل شود، بوضوح می‌دانیم که انسانها به لحاظ ژنتیک و ابتدای تکوین متفاوتند، پس جایی برای تساوی حقوق نمی‌ماند❗️ و چون به لحاظ تکوینی، تفاوت زن و مرد هم قابل انکار نیست، بر اساس این خلط، منطقاً باید با تساوی حقوق زن و مرد هم مخالفت کرد‼️ اما اگر بخواهیم از این فضای جوزده خارج شویم و عاقلانه بیندیشیم باید در ابتدا سه گونه تفاوت (یا برتری، یا تساوی) محل بحث (تکوینی و حقوقی و ارزشی) را جدی بگیریم، و بعد بررسی کنیم که تساوی بشر (و به طور خاص تساوی زن و مرد) در کدام عرصه موجه است و این تساوی چه اندازه بار حقوقی دارد؟ @yekaye 👇ادامه مطلب👇