eitaa logo
یک آیه در روز. گزیده
298 دنبال‌کننده
111 عکس
10 ویدیو
21 فایل
مطالب این کانال گزیده‌ای است از کانال یک آیه در روز، برای کسانی که فرصت مرور همه مطالب آن را ندارند: https://eitaa.com/yekaye توضیحی درباره کانال یک آیه در روز: https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ» اولین ویژگی که برای قیامت برشمرد این است که انسان از برادرش (و پدر و مادر و همسر و فرزندانش) فرار می‌کند. درباره چرا چنین فراری رخ می‌دهد، تحلیل‌های متعددی شده است. علامه طباطبایی با توجه به آیه پایانی اینها یعنی آیه ۳۷: «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ» وجه مطلب را این می‌داند که اینان نزدیکان وی هستند که در زندگی انسان وقتی مشکلی پیش می‌آمد به اینان پناه می‌برد و از آنان کمک می جوید؛ ولی شدت هول و ترس قیامت چنان هرکسی را احاطه می‌کند که دیگر فرصت پرداختن به دیگران را ندارد و از همه فرار می‌کند تا فقط به مشکل خودش رسیدگی کند، و با توجه به آیه ۳۷ بقیه دیدگاههایی که مطرح شده را بی‌دلیل و لذا غیرقابل اعتنا معرفی می‌کند (الميزان، ج‏20، ص210 )، 🤔اما به نظر می‌رسد این نتیجه اخیر سخن ایشان (بی‌اعتنایی به سایر توجیهات برای این فرار) چندان قابل قبول نباشد؛ زیرا هم برخی مفسران مبتنی بر همین آیه ۳۷ توجیهات دیگری کرده‌اند (مثلا مساله را نه ناشی از ترس و هول، بلکه صرفا عجله برای اینکه کار خودش زودتر معلوم شود، دانسته‌اند، مانند قول «»)، و هم اینکه اگر بخواهیم با استناد به سیاق سخن بگوییم اینکه تناسب مساله با «فرار کردن» که در خود آیه آمده مهمتر است از تناسب آن با «مشغولیت به خویش» که در چند آیه بعدتر آمده است؛ و بسیاری از مفسران از قدیم با توجه به استفاده از تعبیر «فرار» وجه اصلی آیه را این دانسته‌اند که فرار می‌کند که مبادا در حق این نزدیکان خویش ظلمی انجام داده باشد و آنها بخواهند حق خود را از وی مطالبه کنند. از این رو، به نظر می‌رسد منحصر کردن علت فرار در یکی از این امور قابل توجیه نیست و هم این دو و هم وجوه دیگری که برخی گفته‌اند هر یک می‌تواند توجیه‌گر این فرار باشد؛ بویژه که محتمل است دلیل فرار افراد از خویشان خود متفاوت باشد، یعنی آیه از فرار از خویشان سخن گفته، اما نفرموده که همه به یک دلیل فرار می‌کنند؛ از این رو وجوه متعددی برای این فرار می‌تواند در کار باشد از جمله: 🌴الف. به خاطر اینکه در آن شرایط هولناک خودش چنان گرفتار است که فرصت پرداختن به دیگران، ولو نزدیکان خود را ندارد؛ از این رو، از دست همان کسانی که هر وقت مشکلی پیش می‌آمد سراغشان می‌رفت، فرار می‌کند برای اینکه لااقل از مزاحمت آنها راحت شود و مورد تقاضاى ديگران قرار نگيرد 📚(حدیث۱؛ مجمع البيان، ج‏10، ص668 ؛ الميزان، ج‏20، ص210، مفاتيح الغيب (للفخر الرازی)، ج‏31، ص61 ؛ الكشاف، ج‏4، ص705 ؛ البحر المحيط، ج‏10، ص410 ، التبيان، ج‏10، ص277 ؛ تفسير نور، ج‏10، ص390 ). 🤔 اشکالی که بر این قول وارد است این است که اگر مساله این است که هرکسی به کار خویش مشغول و گرفتار است، اقتضای کلام این نبود که بگوید هرکس از نزدیکان خود فرار می‌کند، بلکه مثلا این بود که بگوید بدانها اعتنایی نمی‌کند؛ و شاید بر همین اساس است که برخی گفته‌اند مراد از فرار در اینجا نه لزوما دور شدن، بلکه فرار از هرگونه قبول مسئولیتی در قبال خویشان باشد، یعنی فرار از قبول مولات همدیگر شبیه مفاد آيه «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا» (بقرة/166) اشاره شده؛ یا فرار از یاری دادن وی، شبیه مفاد آیه «يَوْمَ لا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً» (دخان/41) یا رها کردن هرگونه سوال و احوال‌پرسی از حال همدیگر، شبیه مفاد آیه «وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً» (معارج/10) (مفاتيح الغيب، ج‏31، ص61 ). 🌴ب. ترس از اینکه مبادا برادرش (و بقیه) جبران ظلم و یا قصور و تقصیری را که در حق آنها روا داشته مطالبه کنند (قتاده، به نقل الدر المنثور، ج‏6، ص317 ). این قولی است که مختار اصلی بسیاری از مفسران بوده است (مثلا: التبيان، ج‏10، ص277 ، جامع البيان (طبری)، ج‏30، ص39 ؛ مفاتيح الغيب، ج‏31، ص61 ، البحر المحيط، ج‏10، ص411 )؛ و بسیاری از مفسران هم دست کم در حد یک قول بدان کرده‌اند (مثلا در: مجمع البيان، ج‏10، ص668 ؛ الكشاف، ج‏4، ص705 ؛ تفسير نور، ج‏10، ص390 )، 🌴ج. فرار می‌کند تا دیگران این وضعیت خوار و ذلیل شدن و عقابهای وی را نبینند (التبيان فى تفسير القرآن، ج‏10، ص277 ) و رسوایی وی را نفهمند (تفسير نور، ج‏10، ص390 ) 🌴د. [به خاطر عجله برای فرار از عرصه قیامت می‌گریزد؛ یعنی] مى‏گريزد تا به كار خود برسد و تكليفش زودتر روشن شود (تفسير نور، ج‏10، ص390). 🌴ه. به خاطر اینکه می‌داند که نه کسی می‌تواند نفعی به او برساند، و نه او می‌تواند به دیگری سودی بدهد (التبيان فى تفسير القرآن، ج‏10، ص277 ؛ مجمع البيان، ج‏10، ص668 ). @yekaye 👇ادامه مطلب👉
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3️⃣ «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ ...» روابط خويشاوندى، در قيامت گسسته مى‏شود. 📚تفسير نور، ج‏10، ص390 📝نکته تخصصی : ؟! اگر توجه کنیم که آخرت باطن دنیاست، میزان حقیقی بودن امور را با تجلی‌شان در آخرت می‌توان تشخیص داد؛ چنانکه یکی از مهمترین ادله علامه طباطبایی و شهید مطهری برای اثبات (علاوه بر ) ‌این است که در روز قیامت& علاوه بر حشر و حسابرسی فردی (وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى‏ كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّة؛ انعام/۹۴)، با حشر و حسابرسی امت‌ها هم مواجهیم: «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهيد» (نساء/۴۱)، «وَ نَزَعْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ شَهيداً فَقُلْنا هاتُوا بُرْهانَكُمْ» (قصص/۷۵)، «وَ تَرى‏ كُلَّ أُمَّةٍ جاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‏ إِلى‏ كِتابِهَا» (جاثیه/۲۸)، و ... . بر همین اساس می‌توان پرسید که آیا هم اصالت دارد؟ اگر فقط ما باشیم و این آیه باید گفت: خیر؛ زیرا این آیه از فرار اعضای خانواده از هم در قیامت سخن می‌گوید؛ 🔸اما مروری بر مجموع آیات قرآن کریم نشان می‌دهد که این نتیجه‌گیری بیش از حد عجولانه است؛ زیرا: ▪️اولا خداوند هم در مورد بهشتیان (جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ، رعد/۲۲؛ هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ، یس/56) و هم در مورد جهنمیان (احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ؛ صافات/ 22) از با هم بودن برخی خانواده‌ها سخن گفته است؛ و ▪️ثانیا فرار و تنفر افراد از همدیگر لزوما دلیل نمی‌شود که وحدت‌شان در آنجا را حفظ نکنند؛ چنانکه با اینکه امتهایی داریم که کل امت جهنمی‌اند، در عین حال بین خود آنها در جهنم نزاع است: «قالَ ادْخُلُوا في‏ أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ فِي النَّارِ كُلَّما دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَها حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فيها جَميعاً قالَتْ أُخْراهُمْ لِأُولاهُمْ رَبَّنا هؤُلاءِ أَضَلُّونا فَآتِهِمْ عَذاباً ضِعْفاً مِنَ النَّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَ لكِنْ لا تَعْلَمُونَ» (اعراف/38) و با اینکه هر امتی در قیامت تابع امام خود است: «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِم‏» (اسراء/۷۱)، و امام باطل است که قوم پیرو خویش را با خود به جهنم می‌برد: «يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ» (هود/۹۸)، در عین حال در همان جهنم این تابعان و متبوعان از هم تبری می‌جویند هرچند دیگر فایده‌ای ندارد: «إِذْ تَبَرَّأَ الَّذينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذينَ اتَّبَعُوا وَ رَأَوُا الْعَذابَ وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ؛ وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا كَذلِكَ يُريهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ وَ ما هُمْ بِخارِجينَ مِنَ النَّارِ» (بقره/167-166)؛ و این فایده نداشتنش هم صرفا به این معناست که راه نجاتی نمی‌یابند، نه اینکه وحدت و اصالت اجتماعی‌‌شان از بین برود و آنجا با هم نباشند و مشترکا عذاب نشوند. 🤔شاید بتوان این گونه گفت که خانواده در منطق قرآن همانند امت اصالت دارد، اما نه هر خانواده‌ای، بلکه خانواده‌هایی که چنان ارتباط خانوادگی در آنان شدید شده باشد که ارتباط کاملا وثیقی در ایمان یا کفر بین آنها برقرار کرده باشد، که حشر مشترک بین آنان را رقم بزند؛ شاید بر این اساس است که در قرآن کریم هم از اصحاب کساء‌به عنوان یک خانواده بهشتی مهم یاد شده است (سوره انسان، آیات ۷-۲۲) و هم از خانواده ابولهب به عنوان یک خانواده مهم جهنمی (سوره مسد)؛ چنانکه اصالت داشتن «امت» لزوما به معنای اصالت داشتن هر جامعه‌ای نیست. 📝تبصره: اصالت یا ؟! @yekaye 👇ادامه مطلب👉
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 3️⃣ 📝تبصره: اصالت یا ؟! بین بزرگان اندیشه اسلامی اختلاف است که آیا علاوه بر اصالت فرد، جامعه هم اصالت دارد یا خیر؟ علامه طباطبایی و شهید مطهری بر این باور بودند که بله، و آیت الله مصباح یزدی بر این باور بود که خیر. 🔸وقتی ادله طرفین را بررسی می‌کنیم به نظر می‌رسد مشکل لفظی است: آنچه اصالت دارد جمعیتی است که شده باشد؛ نه (nation) یا (society) و صرف کسانی که در یک زمان و مکان جغرافیایی کنار هم قرار گرفته باشند. در واقع، آنچه جامعه می‌دانیم: 🔺گاه «امت» است که یک وحدت عقیدتی آنان را به هم گره زده است، نه حتی استقرار در یک زمان و مکان واحد، چنانکه هر مسلمان معتقدی جزء‌امت اسلامی است و هر یهودی ملتزم به یهودیت جزء امت یهود و ...، خواه الان زندگی کند یا قرنها پیش و خواه در هر جای دنیا باشد؛ و 🔻گاه «ملت» (nation) یا جامعه (society) است، که صرفا قرار گرفتن در یک مکان و زمان مشترک آنان را عضو یک جامعه کرده است، ولو که برخی از افرادی که عنوان یک جامعه بر آنان صدق می‌کند بشدت با هم دشمن باشند، مانند ملت عراق، ملت افعانستان، جامعه ترک‌زبانان، و ... . از این رو، همان ضابطه‌ای که برخی جامعه‌های دنیوی را در آخرت به عنوان یک امت محشور می‌کند و برخی را خیر، با همان ضابطه، برخی خانواده‌ها و روباط خانوادگی دنیوی را در آخرت هم خانواده می‌باشند و برخی را خیر. @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 4️⃣ «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخيهِ» این آیات (۳۳ تا ۳۶) در مقام بیان این است که وقتی قیامت برپا می‌شود بقدری وضع خطیر می‌شود که اعضای خانواده (برادر و پدر و مادر و همسر و فرزند) به عنوان نزدیکترین افرادی که هر شخص در زندگی‌اش دارد نیز از هم فرار می‌کنند. درباره اینکه چرا اینها را با این ترتیب بیان کرد ذیل آیات بعد نکاتی بیان خواهد شد؛ اما سوال این است که چرا در میان همه اعضای خانواده، از برادر شروع کرد؟ 🌴الف. در خانواده سه گونه رابطه هست: رابطه والدین و فرزندان، رابطه زوجین با هم، و رابطه خواهر-برادری؛ و به نظر می‌رسد در میان روابط بین اعضای خانواده، برادری معنایی دارد که در عین اینکه شدت روابط صمیم خانوادگی را نشان می‌دهد، دلالت واضحی بر اینکه طرفین در یک رتبه‌اند دارد؛ تا حدی که وقتی می‌خواهد از ضرورت رابطه صمییم بین مومنان سخن بگوید تعبیر «برادری» را می‌آورد: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُم‏» (حجرات/۱۰). و به نظر می‌رسد برای شروع اشاره به فرار کردن همگان از همدیگر، تناسب دارد سخن را از جایی شروع کنیم که هم رابطه صمیمی است و هم طرفین در وضعیت برابری به سر می‌برند. به تعبیر دیگر، شاید این آيات تفصیل آیه « الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقينَ» (زخرف/67) باشد که عمومی ترین حالت برای صمیمیت بین افراد این است که از هر دو سو رابطه یکسان باشد. به تعبیر دیگر، در مقایسه با روابط اجتماعی با روابط خانوادگی، برادری نزدیک‌ترین رابطه به رابطه‌های قراردادی اجتماعی است (در رابطه والدین و فرزندان یک نحوه تفوق و زیردستی طبیعی هست؛ و در رابطه زوجین هم یک کارویژه‌های کاملا متمایز که طبیعت در آنها ودیعه گذاشته است و جابجا کردنی نیست). 🌴ب. مفهوم برادری در میان مفاهیم مربوط به خانواده، نزدیکتر مفهوم برای معنای تعاون و یاری کردن است (در مفهوم پدری بیشتر معنای سرپرستی هست و در مادری بیشتر محبت بی‌دریغ، و در زوجین هم مشارکت در پیمودن یک مسیر) و اینجا انتظاری که افراد دارند با برادری تناسب بیشتری دارد تا با بقیه روابط. 🌴ج. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ۱۱۲۱) 📖 و أُمِّهِ وَ أَبيهِ 📖 ترجمه 💢و [از] مادرش و پدرش، سوره عبس (۸۰) آیه ۳۵ ۱۴۰۲/۱۰/۲۶ ۴ رجب ۱۴۴۵ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
☀️1) روایت شده است که پیامبر اکرم ص یکبار نگاهش به بچه‌های خردسال افتاد و فرمود: وای بر فرزندان آخر الزمان از دست پدرانشان! سوال شد: آیا از دست پدران مشرکشان؟ فرمود: خیر، از دست پدران مومنشان! چرا که چیزی از واجبات را بدانها یاد نمی دهند و هنگامی که خود آن فرزندان به یادگیری اقدام می‌کنند آنان را بازمی‌دارند و برای آنان به بهره ناچیزی از دنیا راضی می‌شوند؛ من از آنان بیزارم و آنان هم از من بیزارند! 📚جامع الأخبار (للشعيري)، ص106 رُوِيَ عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ نَظَرَ إِلَى بَعْضِ الْأَطْفَالِ فَقَالَ: وَيْلٌ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ مِنْ آبَائِهِمْ! فَقِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! مِنْ آبَائِهِمُ الْمُشْرِكِينَ؟ فَقَالَ: لَا، مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ! لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَ إِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا؛ فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي‏ءٌ وَ هُمْ مِنِّي بِرَاءٌ. @yekaye
☀️۲) در منابع اهل سنت از عبدالله بن مسعود روایت شده است که پیامبر اکرم ص فرمودند: بر مردم زمانی خواهد آمد که دینداری دینش سالم نمی‌ماند مگر اینکه با دینش از شهری به شهر دیگر و از کوهی به کوه دیگری و از سوراخی به سوراخ دیگر فرار کند همانند روباهی که مکر می‌ورزد. گفتند: این چه زمانی است یا رسول الله ص؟! فرمودو: زمانی که معیشت جز با معصیت خداوند متعال به دست نیاید! هنگامی که زمانه چنین شد هلاکت فرد به دست پدر و مادرش است؛ اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست همسر و فرزندانش؛ و اگر آنها نباشند به دست خویشاوندانش! گفتند: چگونه چنین چیزی رخ می‌دهد یا رسول الله ص! فرمود: او را به خاطر تنگدستی سرزنش می‌کنند به حدی که با تکلف به انجام آنچه توانش را ندارد اقدام می‌کند تا جایی که در مسیر هلاکت قرار گیرد [= از راه نامشروع تحصیل درآمد کند]. 📚إحياء علوم الدين، ج2، ص232؛ 📚کنز العمال، ج۱۱، ص۱۵۴؛ 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏10، ص47 ؛ 📚روح المعانی (تفسیر آلوسی)، ج14، ص321 ؛ 📚جامع الأحاديث (سیوطی)، ج23، ص456 همچنین 📚بیهقی در الزهد الكبير (ص183 ) و 📚ابن بطال در شرح صحيح البخارى (ج10، ص205 ) شبیه همین حدیث را با سند متصل از طریق ابوهریره هم روایت کرده است. @yekaye
☀️۳) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: بزرگترین گناهان کبیره هفت تاست: شرک به خداوند عظیم، و کشتن جانی که خداوند آن را حرام کرده است مگر به حق، و خوردن مال یتیم، و عاق والدین شدن، و تهمت به زنان پاکدامن، و فرار در جبهه جنگ، و انکار آنچه خداوند نازل فرموده است. [سپس حضرت ظلم‌هایی را که به اهل بیت شد بارزترین مصداق اینها معرفی می‌کننداز جمله می‌فرمایند:] ... و اما «عاق والدین شدن» پس خداوند متعال در کتابش نازل فرمود که: همانا پیامبر به مومنان از خودشان نزدیک‌تر است و همسرانش [همچون] مادران آنهایند» (احزاب/۶) و خود هو پدر آنهاست، ولی آنان با فرزندان و خویشاوندان وی چنان رفتار کردند که عاق او شدند... 📚تهذيب الأحكام، ج‏4، ص150 📚تفسير فرات الكوفي، ص103 📚تفسير العياشي، ج‏1، ص237 عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ‏وَ أَمَّا عُقُوقُ الْوَالِدَيْنِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ فِي كِتَابِهِ- النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ‏ وَ هُوَ أَبٌ لَهُمْ فَعَقُّوهُ فِي ذُرِّيَّتِهِ وَ فِي قَرَابَتِهِ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ ... أُمِّهِ وَ أَبيهِ» روز قیامت انسان از مادر و پدرش هم فرار می‌کند؟ چرا؟ متناسب با آنچه در اولین تدبر آیه قبل گذشت، این موارد قابل ذکر است: 🌴الف. به خاطر اینکه در آن شرایط هولناک خودش چنان گرفتار است که حتی فرصت توجه و پرداختن مادر و پدر خود را ندارد؛ از این رو، از دست همان کسانی که هر وقت مشکلی پیش می‌آمد سراغشان می‌رفت، فرار می‌کند. 🌴ب. ترس از اینکه مبادا پدر و مادرش بگویند حق نیکی ما (که خداوند به تو دستور داده بود) را ادا نکردی (الكشاف، ج‏4، ص705)، ویا جبران ظلم و یا قصور و تقصیری را که در حق آنها روا داشته مطالبه کنند. 🌴ج. فرار می‌کند تا آنها این وضعیت خوار و ذلیل شدن و عقابهای وی را نبینند و رسوایی وی را نفهمند. 🌴د. [به خاطر عجله و برای خلاصی هرچه زودتر از عرصه قیامت می‌گریزد؛ یعنی] مى‏گريزد تا به كار خود برسد و تكليفش زودتر روشن شود. 🌴ه. به خاطر اینکه می‌داند که نه آنها می‌تواند نفعی به او برسانند، و نه او می‌تواند به آنها سودی بدهد. 🌴و. ممکن است خود وی از مومنان باشد و پدر و مادرش از جهنمیان، و آنگاه فرار می‌کند برای اینکه: 🌿و.۱. علی‌رغم پیوند نسبی و سببی‌شان در دنیا، مدار ارتباط حقیقی‌شان بر اساس ایمان بوده، دشمنی خواهد بود که این حقیقت در آنجا آشکار می‌شود، لذا از آنها فرار می‌کند (جلسه قبل https://yekaye.ir/1402/10/ababsa-80-34/، حدیث۳). 🌿و.۲. نمی خواهد آن خواری و ذلتی که بر آنها نازل شده را ببیند. 🌴ز. خود دیدن اینکه پدر ومادرش در عذاب و گرفتاری‌اند یک عذاب است؛ پس از آنها فرار می‌کند که گرفتاری آنها را نبیند. 🌴ح. چه‌بسا هر دو طرف از جهنمیان باشند، و چون هر دوستی‌ای در غیر تقواپیشگان به دشمنی تبدیل می‌شود (الْأَخِلاَّءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلاَّ الْمُتَّقينَ؛ زخرف/67) این نزدیک بودن آنان هم به فرار از هم تبدیل شده باشد. 🌴ط. چه‌بسا ناظر به خانواده‌هایی باشد که پیوند خانوادگی در آنها عمیق نیست؛ و عملا کدروتهای فراوانی در کار است و در باطن از هم فراری‌اند؛ که این باطن روز قیامت آشکار می‌شود و شخص که در این دنیا عملا ارتباط صمیمی و عمیقی با پدر و مادر خود نداشت معلوم می‌شود که همواره از آنها فرار می‌کرد. ی. ... @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ ) «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ ... أُمِّهِ وَ أَبيهِ» انسان در قیامت از پدر و مادر دنیوی و مادی‌اش فرار می‌کند، اما پدر و مادر معنوی‌ای هم دارد که نه‌تنها از او فرار نمی‌کند، بلکه تمام توجهش به او و شفاعت است؛ 🔸درباره پدر بودن پیامبر اکرم ص (و حضرت علی ع) برای این امت که علاوه بر دلالت ضمنی آیه «النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ‏» (و بلکه دلالت صریح آن بر اساس برخی قراءات که تعبیر «و هو أب لهم» را هم دارد: معجم القراءات، ج۷، ص۲۵۰-۲۵۱؛ تفسير القمي، ج‏2، ص175 ‏؛ و حدیث۳)، در شیعه و سنی روایات متعددی آمده است، 🔸درباره مادری هم یکی از وجوهی که درباره تسمیه پیامبر به «أمّی» (الَّذينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّي‏؛ اعراف/۱۵۷) بیان شده این است که او نسبت به امت خویش از مادر مهربان‌تر است چنانکه در روز قیامت وقتی همه از مادرشان و مادر هم طفلش فرار می‌کند او دست کمک خویش برای امتش می‌گشاید (مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏1، ص231 ). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 3️⃣ «يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ ... أُمِّهِ وَ أَبيهِ» چرا در مقام فرار کردن، فرار از مادر را بر پدر مقدم کرد؟ 🌴الف. چه‌بسا به ترتیب مسئولیتی است که در قبال افراد داریم. در میان اعضای خانواده از کسی که کمترین مسئولیت را در قبالش داریم شروع شده و هرکس که در قبال او مسئولیت بیشتری داشته باشیم بعدتر آمده است؛ یعنی نه فقط از برادر، بلکه از مادر، بلکه از پدر، بلکه از همسر، و بلکه از فرزند خویش فرار می‌کند و حاضر نیست هیچ مسئولیتی را حتی در قبال نزدیکترین افراد به خویش که بیشترین مسئولیت را نسبت بدانها داشت بپذیرد. ✅تبصره: تفاوت ظریف بین و همه می‌دانیم که در اسلام توصیه‌های فراوانی در خصوص احترام گذاشتن به والدین مطرح شده و از این جهت بر احترام مادر بیش از پدر تاکید شده است. اما برخلاف تصور رایج، این تلازمی ندارد که وظیفه شرعی ما در اطاعت کردن مادر بیش از پدر باشد؛ ‌بلکه در این زاویه ظاهرا برعکس است؛ ‌یعنی در عین حال که در مقام احترام گذاشتن و دلجویی و خوشحال کردن و حق داشتن، مادر اولویت جدی دارد (مثلا این حدیث که خداوند دو بار به حضرت موسی سفارش مادرش را کرد و بار سوم سفارش پدرش را کرد و فرمود: دوسوم نیکی‌ات به مادرت باشد و یک سوم به پدرت؛ ر.ک: الأمالي (للصدوق)، ص511 ؛ یا در رساله حقوق امام سجاد ع، حضرت در میان خویشاوندان اولین و مهمترین حق را از آن مادر، و سپس از آن پدر معرفی می‌کند؛ ر.ک: الخصال، ج‏2، ص56۵ )‏؛ اما در مقام اطاعت کردن، پدر تقدم دارد، چنانکه فقها مستند به احادیث متعدد، از طرفی بین لزوم احترام گذاشتن به والدین و اطاعت کردن از آنها تفکیک کرده‌اند؛ و از طرف دیگر، در مواردی پدر بر فرزند خود ولایت دارد که در این موارد اطاعت از او واجب می‌شود، در حالی که چنین ولایتی به طور عادی برای مادر ثابت نیست، هرچند که رعایت حق او و احترام به او واجب است. اصل این تفاوت بین اولویت احترام یکی و اولویت اطاعت از دیگری، از سویی شاید ناشی از تفاوتی است که بین زن و مرد وجود دارد که اساسا وقتی قرار به انتخاب و امتیاز گذاشتن بین زن و مرد باشد، زن از زاویه محبت و مرد از زاویه عزت ترجیح داده می‌شود (چنانکه وقتی امیرالمومنین ع از پیامبر ص سوال کرد: مرا بیشتر دوست داری یا فاطمه را؟ حضرت فرمود: فاطمه نزد من محبوبتر است و تو نزد من عزیزتری؛ ر.ک: مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج‏3، ص331 )؛ و از سوی دیگر شاید ریشه در رابطه حقوقی‌ای داشته باشد که در دنیا به خاطر قوامیت پدر در خانواده مطرح است، و اتفاقا همین تفاوت دو رویکرد (که در احترام، مادر؛ و در اطاعت، پدر مقدم است) بخوبی نشان می‌دهد که قوامیت مرد در خانواده صرفا یک مساله حقوقی است که بار ارزشی ندارد؛ و در اسلام معیار برتری ارزشی فقط تقواست؛ ‌مثل بسیاری دیگر از تفاوتهای حقوقی دیگری که به رسمیت می‌شناسیم اما دلالت ندارد که فردی که حقوق کمتری دارد به لحاظ ارزش انسانی پایین‌تر باشد؛‌ چنانکه ممکن است کسی مثلا فرمانده لشکری باشد که برخی از مجاهدان آن لشکر، نزد خداوند مقام معنوی‌ای بمراتب بالاتر از او داشته باشند. با این توضیح، تقدم فرار از مادر به فرار از پدر شاید از حیث مسئولیت خاص (ضرورت اطاعت کردن) است که این مسئولیت نسبت به پدر بیشتر است؛ بر این اساس که سیر این آیات سیر آسان به مشکل باشد؛ یعنی اول از برادر نام برد که حق و احترامش به اندازه حق و احترام مادر نیست؛ سپس سراغ پدر رفت که اطاعت از او مهمتر از اطاعت از مادر بوده؛ سپس سراغ همسر و فرزندان می‌رود که در آنها بحث ادای نفقه واجب هم مطرح است و مسئولیت در قبال آنها اضافه‌تر و دشوارتر می‌شود. @yekaye 👇ادامه مطلب👇
هدایت شده از یک آیه در روز
ادامه تدبر 3️⃣ (چرا در مقام فرار کردن، فرار از مادر را بر پدر مقدم کرد؟) 🌴ب. چه‌بسا از این جهت که، مادر، هم به خاطر عاطفی‌تر (و به این جهت: زودرنج‌تر) بودن، و هم به خاطر زحمتی که در بارداری و شیردهی فرزندانشان متحمل می‌شود مراعات حقش و نرنجاندنش در دنیا بسیار سخت‌تر از مراعات حق پدر باشد؛ از این رو، انسان برای اینکه از پاسخگویی احتمالی در برابر قصور و تقصیرها نجات یابد، فرار کردن از مادرش (که احتمالا تضییع حق بیشتری نسبت به او رخ داده باشد)‌ برایش اولویت می‌یابد! ✅تبصره این تحلیل اگر در کل سیاق دیده شود قابل مناقشه است؛ چرا که مراعات حق برادر ساده‌تر از مادر است در حالی که طبق ضابطه فوق (فرار از کسی اولویت دارد که احتمالا تضییع حق بیشتری نسبت به او رخ داده) باید بعد از این دو ذکر می‌شد؛ اما بر اساس قاعده امکان استفاده از یک لفظ در چند معنا، می توان معنا را بدون سیاق نیز مورد توجه قرار داد؛ و لذا این احتمال کاملا منتفی نیست. 🌴ج. چه‌بسا می‌خواهد شدت سختی را نشان دهد، که وضع را کاملا معکوس می‌کند، به طوری که مادر عموما از پدر مهربان‌تر است، ولی آنجا شدت سختی و ترس به حدی است که علی‌رغم مهربانتر بودن مادر، انسان از مادرش زودتر فرار می‌کند تا از پدرش. ✅تبصره این تحلیل نیز اگر در کل سیاق دیده شود شبیه توضیحی که در مورد قبل گذشت قابل مناقشه است؛ چرا که برادر را قبل از مادر ذکر کرد، و علی القاعده مهربانی و دلسوزی مادر و بلکه پدر، از برادر هم بیشتر است. اما همان پاسخی که قبلا بیان شد اینجا نیز صادق است. 🌴د. ... @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ۱۱۲۲) 📖 و صاحِبَتِهِ وَ بَنيهِ 📖 ترجمه 💢[روزی که آدمی فرار می‌کند از برادرش، و مادرش و پدرش،] و همسرش، و فرزندانش [یا: پسرانش] سوره عبس (۸۰) آیه ۳۶ ۱۴۰۲/۱۱/۲ ۱۰ رجب ۱۴۴۵ @yekaye
هدایت شده از حسین سوزنچی
. قرآن به جز از وصف علی، آیه ندارد📖 ایمان به جز از حب علی، پایه ندارد🌹 گفتم بروم سایه لطفش بنشینم🌴 گفتا که علی نور بود، سایه ندارد☀️ 💐میلاد سراسر نور عبد خداوند حیّ علیم قدیر، نفس پیامبر اعظم ص، کفو سرور زنان عالم، پدر سرور جوانان بهشتی، امیر مومنان اولین و آخرین، نورگستر عالم خلقت، ساقی حوض کوثر، علی بن ابی‌طالب علیه الصلاة و السلام، بر تنها حجت خدا بر زمین و یگانه خلف بی‌همتایش، امام عصر و زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و بر تمامی علی‌دوستان و علی‌جویان و علی‌گویان و علی‌پویان و بر همه حق‌پرستان و عدالت‌جویان و نورباوران و منتظران فرزندش مبارک باد🌹 @souzanchi @yekaye
☀️۱) مرحوم بحرانی در تفسیر روایی خود حدیثی را بدین صورت از کتاب بستان الواعظين آورده است: [قتاده از حسن بصری روایت کرده که] یکی از همسران رسول الله ص از ایشان پرسید: یا رسول الله! آیا روز قیامت مردی به فکر نزدیکان صمیمی‌اش هست؟ فرمودند: سه موقعیت است که کسی از کسی یاد نکند: هنگام [برپا داشتن] ترازوی اعمال، تا ببیند که آیا ترازوی سنگین شد یا سبک؟ و هنگام [عبور از] صراط، تا ببیند از آن می‌گذرد یا خیر؟ و هنگام [دادن] نامه اعمال، تا ببیند آیا به دست راستش نامه عملش را می‌گیرد یا به دست چپ؟ پس این سه موقعیتی است که احدی یادی از دوست صمیمی و دوست نزدیک و خویشاوند و رفیق و فرزندان و والدینش نکند؛ و این همان سخن خداوند عز و جل است که فرمود: «برای هرکس از ایشان در آن روز گرفتاری‌ای است که او را کفایت کند» (عبس/۳۷) که هر کسی از شدتی امور ترسناک عظیمی که می‌بیند از دیگری غافل و فقط به خود مشغول است؛ از خداوند متعال می‌خواهیم که این را به رحمتش بر ما سهل، و با مهربانی و لطفش بر ما آسان گرداند. 📚البرهان في تفسير القرآن، ج‏5، ص586؛ 📚بستان الواعظين ورياض السامعين، ص70 ✳️ به نظر می‌رسد از عبارت «فَهَذِهِ ‌ثَلَاثَة ‌مَوَاطِن: پس این سه موقعیتی است» به بعد، توضیحات ابن جوزی (مولف بستان الواعظین) باشد؛ نه ادامه حدیث نبوی؛ چرا که علاوه بر اینکه در سایر منابع اهل سنت، مانند 📚تفسير يحيى بن سلام (ج1، ص318 ) و 📚أصول السنة (لابن أبي زمنين؛ ص169) این حدیث با عین همین روایات به عنوان گفتگوی بین عایشه و رسول الله ص تا همینجا روایت شده است؛ بلکه در سایر روایات نزدیک به این نیز مطلب تا همینجا آمده است؛ @yekaye مثلا حدیث بعدی:
هدایت شده از یک آیه در روز
ضمن تبریک مجدد به مناسبت میلاد مبارک امیرالمومنین ع امروز در بررسی منابع حدیث فوق (دومین حدیث ذیل آیه ۳۶ سوره عبس) که در متون اهل سنت با سند صحیح از نظر کسی همچون ابن جوزی از پیامبر اکرم ص روایت کرده که: «اگر به ولایت علی ع تن بدهید او شما را بر صراط مستقیم حرکت می‌دهد اما می دانم که چنین نمی‌کنید» نکته‌ای توجهم را جلب کرد که به عنوان هدیه امروز خدمت شما تقدیم می‌کنم کسانی که در فن حدیث کار کرده‌اند می دانند که یکی از روشهای مهم جعل حدیث این است که جاعل حدیث یک فرازی از سخن پیامبر ص که معتبر و معروف است را می‌آورده و فرازهای دیگری خودش بدان اضافه می‌کرده تا فرازهای جعلی هم مورد قبول واقع شود. امروزه حدیث فوق، چنانکه همانجا اشاره شد، ولو ابونعیم اصفهانی با سند متصل نقل کرده و ابن جوزی هم تمام رجال آن را مورد وثوق دانسته است اما در منابع اهل سنت چندان بازتاب ندارد. در عوض حدیث دیگری در منابع اهل سنت بازتاب زیادی دارد و حتی در مستدرک بر صحیحین حاکم نیشابوری (کتابی که احادیثی را که بر مبنای صحیح بخاری و صحیح مسلم معتبر است اما آن دو نیاورده‌اند) ذکر شده است که همین مطلب را دارد با دو فراز اضافی پیش از آن: ▪️در مستدرک با سندی که از طریق فضیل بن مزروق به ابواسحاق واز او به زید بن یثبع و از او از قول علی ع مطلب این گونه بازگو شده است که گویی پیامبر چنین فرموده است: اگر ولایت ابوبکر را بپذیرید او را زاهد در دنیا و مایل به آخرت خواهید یافت؛ و اگر ولایت عمر را بپذیرید او را شخصی قوی و امین خواهید یافت که در راه خدا از سرزنش سرزنش‌گران باکی ندارد؛ و ‌ اگر ولایت علی ع را بپذیرید او را هدایت‌گری هدایت‌یافته خواهید یافت که شما را بر راه مستقیم حرکت خواهد داد. 📚المستدرك على الصحيحين (للحاكم) ج3، ص73 حَدَّثَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ، ثنا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَفَّانَ، وَأَخْبَرَنِي مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْجَوْهَرِيُّ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ خُزَيْمَةَ، ثنا الْحَسَنُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ عَفَّانَ الْعَامِرِيُّ، ثنا زَيْدُ بْنُ الْحُبَابِ، ثنا فُضَيْلُ بْنُ مَرْزُوقٍ الرُّوَاسِيُّ، ثنا أَبُو إِسْحَاقَ، عَنْ زَيْدِ بْنِ يُثَيْعٍ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنْ تُوَلُّوا أَبَا بَكْرٍ تَجِدُوهُ زَاهِدًا فِي الدُّنْيَا، رَاغِبًا فِي الْآخِرَةِ، وَإِنْ تُوَلُّوا عُمَرَ تَجِدُوهُ قَوِيًّا أَمِينًا، لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ تَعَالَى لَوْمَةُ لَائِمٍ، وَإِنْ ‌تُوَلُّوا ‌عَلِيًّا ‌تَجِدُوهُ ‌هَادِيًا مَهْدِيًّا يَسْلُكُ بِكُمُ الطَّرِيقَ». هَذَا حَدِيثٌ صَحِيحُ الْإِسْنَادِ، وَلَمْ يُخَرِّجَاهُ " وَشَاهِدَهُ حَدِيثُ حُذَيْفَةَ بْنِ الْيَمَانِ. خود حاکم جمله آخر این حدیث را نیاورده اما در برخی منابع اهل سنت این جمله آخر را هم دارد: «وهرگز چنین نخواهید کرد» 📚مسند البزار (البحر الزخار)، ج3، ص32 حَدَّثَنَا حَفْصُ بْنُ عَمْرٍو الرَّبَالِيُّ، قَالَ: نا زَيْدُ بْنُ الْحُبَابِ، قَالَ: نا فُضَيْلُ بْنُ مَرْزُوقٍ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ زَيْدِ بْنِ يُثَيْعٍ، عَنْ ‌عَلِيِّ ‌بْنِ ‌أَبِي ‌طَالِبٍ، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: إِنْ تُوَلُّوا أَبَا بَكْرٍ تَجِدُوهُ زَاهِدًا فِي الدُّنْيَا رَاغِبًا فِي الْآخِرَةِ، وَإِنْ تُوَلُّوا عُمَرَ تَجِدُوهُ قَوِيًّا أَمِينًا لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ، وَإِنْ تُوَلُّوا عَلِيًّا تَجِدُوهُ هَادِيًا مَهْدِيًّا يَسْلُكُ بِكُمُ ‌الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ، وَلَنْ تَفْعَلُوا. 🤔اگر این نقل با نقل قبلی که ابونعیم و ابن جزری آورده بودند مقایسه شود مشاهده می‌شود که سند این روایت از همین فضیل بن مزروق (متوفی ۱۶۰)، از سند آن دو جدا می‌شود. در سه سند ابونعیم که نقل شد راوی مطلب را از حذیفه نقل می‌کند و در یکی از خود حضرت علی ع است؛ و اتفاقا اگر در متن عربی بالا دقت کنید وقتی حاکم می‌خواهد بگوید این حدیث صحیحی است شاهد بر آن را حدیث حذیفه معرفی می‌کند، که ظاهرا بقدری مشهور بوده که حاکم نیاز ندیده به متن آن اشاره کند. این فضیل بن مزروق - چنانکه ابن حبان (متوفی ۳۵۴) که خودش از رجالیون اهل سنت است می‌گوید- از کسانی بوده است که احادیث صحیحی را از افراد مورد وثوق می‌گرفت و خودش در آن اضافاتی می‌کرد و جالب اینجاست که همین حدیث را به این صورت به عنوان نمونه‌ای از احادیث وی می‌آورد (فُضَيْل بن مَرْزُوق ... مُنكر الحَدِيث جدا كَانَ مِمَّن يخطئ على الثِّقَات؛ المجروحين لابن حبان، ج2، ص209 ). @yekaye 👇ادامه مطلب👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از یک آیه در روز
. 1️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...» یکی از کسانی که انسان روز قیامت از او فرار می‌کند همسرش است؛ جالب اینجاست که شدیدترین مصداق دوست داشتن، عشق است که بین زن و مرد رخ می‌دهد و آن عشقی که از منظر دینی مورد تأیید و تأکید است عشق زن و شوهر است؛ شاید این تعبیر نشان می دهد که شدت هول و ترس قیامت به نحوی است که کسانی که در دنیا چه‌بسا عاشق همدیگر هم بوده‌اند، هم از هم فرار می‌کنند. 🤔البته این در جایی است که این عشق در مسیر الهی قرار نگرفته باشد؛ وگرنه اگر این پیوند عمیق در مسیر عبودیت قرار گرفته باشد افراد مشمول این آیه نمی‌شوند؛ چنانکه در مورد خانواده چهار نفره امیرالمومنین ع و حضرت زهرا و حسن و حسین ع، قرآن کریم صریحا می‌فرماید که به خاطر اخلاص و عبودیتشان در جریان اطعام مسکین و یتیم و اسیر (انسان/۷-۹) خداوند آنان را از شر آن روز ایمن فرمود: « فَوَقاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذلِكَ الْيَوْمِ وَ لَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَ سُرُورا» (انسان/۱۱)؛ و این مطلب جزء قطعیات معارف قرآنی است که عده‌ای از مومنان (اولیاء الله، مخلَصین) ‌به مقامی می‌رسند که هیچ ترس و اندوهی از مواقف قیامت متوجه آنان نمی‌شود: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ؛ الَّذينَ آمَنُوا وَ كانُوا يَتَّقُونَ؛ لَهُمُ الْبُشْرى‏ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ لا تَبْديلَ لِكَلِماتِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ» (یونس/64)، چرا که اصلا آنان را در آن موقف احضار نمی‌کنند: «فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ؛ إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصينَ» (صافات/128)؛ و معلوم است که در مورد کسی که در قیامت هیچ ترس و نگرانی ندارد و اصلا در آن موقف احضار نشود، فرار از همسر و فرزند معنا ندارد. البته فرار از همسر و فرزند، به معنای همسر و فرزندی که اساسا در مسیر خدا نبوده حتی در مورد چنین اشخاصی فرض دارد (همانند حضرت نوح؛ ر.ک: جلسه ۱۱۲۰، حدیث۳ https://yekaye.ir/ababsa-80-34/#_ftnref15 )؛ که آن هم منافاتی ندارد با اینکه گفته شود برای حضرت نوح هیچ ترس و نگرانی‌ای در صحرای محضر نیست و او را آنجا احضار نمی‌کنند. (توضیح بیشتر در تدبر ۲ خواهد آمد). @yekaye
هدایت شده از یک آیه در روز
. 2️⃣ «[يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ] ... وَ صاحِبَتِهِ ...» در قرآن کریم برای اشاره به همسر انسان، هم از تعبیر «زوج» استفاده شده است و هم از تعبیر «صاحبة» (البته در حالتی که فقط زن بودن آن همسر مورد توجه بوده است از تعبیر «امرأة» [امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ؛ تحریم/۱۰] و در حالت جمع از تعبیر «نساء» [مانند: نِساءَ النَّبِيِّ؛ احزاب/۳۰] هم استفاده شده است). 🔻در این آیه که بحث فرار و جدایی از همسر در قیامت مطرح است (و نیز در جایی که شخص حاضر می‌شود همسرش را فدای خودش کند تا نجات یابد؛ معارج/۱۲) از تعبیر «صاحبة» استفاده شد؛ 🔺اما در موارد دیگری که همراهی بین زوجین در مرتبه وجودی قیامت مد نظر است از تعبیر «زوج» استفاده شده است، ▪️چه این همراهی، قبل از دنیا باشد: «يا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّة» (بقره/۳۹؛ اعراف/۱۹)؛ ▪️یا بعد از دنیا، ▫️خواه هردو جهنمی باشند: «احْشُرُوا الَّذينَ ظَلَمُوا وَ أَزْواجَهُمْ وَ ما كانُوا يَعْبُدُونَ» (صافات/22)، ▫️خواه بهشتی: «جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (رعد/۲۳)، «رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي‏ وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ» (غافر/۸)، «ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنْتُمْ وَ أَزْواجُكُمْ تُحْبَرُونَ» (زخرف/70)؛ ▫️و اساسا از همسران بهشتی (اعم از اینکه همسر دنیوی شخص بوده، یا نبوده و در آخرت به تزویج انسان درآمده: وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عين‏؛ دخان/۵۴ و طور/۲۰)، همواره با تعبیر «زوج» یاد شده است: «لَهُمْ فيها أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ» (بقره/۲۵)، «هُمْ وَ أَزْواجُهُمْ في‏ ظِلالٍ عَلَى الْأَرائِكِ مُتَّكِؤُنَ» (یس/56)؛ و برای اشاره به همسران بهشتی از تعابیری همانند صاحبة و امرأة و نساء و ... استفاده نشده است (البته این غیر از استفاده از تعابیری است که بر ویژگی خاصی از آنان تاکید دارد، مانند: حُورٌ عين‏؛ قاصِراتُ الطَّرْف‏، فُرُشٍ مَرْفُوعَة و ... ). ▪️جالب است که در مورد خداوند هم هرگاه بحث از این است که او همسری ندارد، از تعبیر «صاحبة» استفاده شده است، نه زوج: «أَنَّى يَكُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَكُنْ لَهُ صاحِبَةٌ» (انعام/۱۰۱)، «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً» (جن/3). 🔸اگر توجه کنیم که در کلمه «صاحبة» تأکید اصلی بر «مصاحبت و هم‌نشینی» است (ر.ک: نکات ادبی) اما کلمه «زوج» در اصل بر مقارنت و تداخل بین دو چیز به طوری که با هم مختلط و مرتبط و درهم‌تنیده شوند، به کار می‌رود (جلسه ۷۸۴ http://yekaye.ir/ya-seen-36-36/)؛ شاید بتوان نتیجه گرفت که ازدواجی که در این دنیا رخ می دهد دو گونه است: ▪️یکی ازدواجی که در حد مصاحبت و همنشینی می‌ماند؛ که این گونه ازدواجهاست که در قیامت زن و شوهر از هم فرار می‌کنند و حاضرند برای نجات خود همدیگر را فدا کنند؛ و ▪️دوم ازدواجی که در آن پیوند روحی عمیقی بین زوجین برقرار می‌شود، که اگر این پیوند برقرار شد، وقتی پرده‌ها کنار رفت معلوم می‌شود که این دو همواره با هم بوده‌اند؛ حتی در جهنم: «تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ ... وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ» (مسد/4). 📝بحث تخصصی : محوریت بر » یا ▪️اگرچه یک مولفه مهم و مطلوب در خانواده آن است که پیوند عمیق عاطفی‌ای به نام عشق بین زوجین برقرار شود، ▪️و این در حد خویش می‌تواند یک زندگی شیرین دنیوی را رقم بزند و از نظر اسلام هم ممدوح و مورد توصیه، و بلکه یک لطف و عنایت الهی است که اگر کسی اقدام به ازدواج کند شامل حالش می‌شود: «جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» (روم/۲۱) ▪️و چنین خانواده‌ای، اگر عبودیت را بتمامه رعایت کنند برترین خانواده خواهند بود (ر.ک: تدبر۱اما از نظر اسلام، این رابطه برای ایجاد و بقای نهاد خانواده، اگرچه مفید است، لکن نه شرط لازم است و نه شرط کافی؛ یعنی این گونه نیست که اگر رابطه به این حد نرسید یا در این حد نماند، پیوند خانوادگی بی‌ارزش، و به هم زدن آن مطلوب شود: @yekaye 👇توضیح در ادامه مطلب👉