🔹زهری از عایشه نقل کرده است که وقتی آیه قبل نازل شد که فرمود: «وَ سْئَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ وَ لْيَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا: و مطالبه کنید آنچه [برای زنان کافرشدهتان] خرج کردهاید و آنها [مردان کافر] هم مطالبه کنند آنچه [برای زنان مسلمانشدهشان] خرج کردهاند» (ممتحنه/۱۰)، مسلمانان به کفار نوشتند که حکم خدا این است که اگر زنی از ما نزد شما آمد شما مهریهاش را به ما برگردانید و اگر زنی از ما به نزد شما آمد ما مهریهاش را به شما برگردانیم. آنها در پاسخ نوشتند: ما کسی از شما را نمیشناسیم که نزدمان آمده باشد [که بخواهیم مهریهاش را برگردانیم] اما اگر شما کسی نزدتان آمده پس مهریهاش را به ما برگردانید؛ پس این آیه نازل شد.
📚الجامع لأحكام القرآن (قرطبی)، ج18، ص69
🔹مفسران دیگری هم از شیعه و سنی این شأن نزول را از زهری روایت کردهاند، با این تفاوت که اشارهای ندارند به اینکه او از عایشه نقل کرده است.
📚مجمع البيان، ج9، ص412 ؛ جامع البيان (طبری)، ج28، ص49 ؛ الدر المنثور، ج6، ص208
🔹برخی هم فقط اشاره کردند که وقتی آیه قبل نازل شد مشرکان از اینکه مهریه این زنان کافرشده را پس بدهند خودداری کردند و لذا این آیه ۱۱ نازل شد.
📚أنوار التنزيل (بیضاوی)، ج5، ص206
🔹درباره اینکه آن زنی که به کفار پیوست که بوده است، برخی گفتهاند فاطمه دختر ابی أمیه بن مغیرة بوده که همسر عمر بن خطاب بوده و حاضر به هجرت به همراه وی نمیشود و نزد مشرکان میماند و با معاویه بن ابوسفیان ازدواج میکند
📚تفسير القمي، ج2، ص363
مرحوم طبرسی از زهری نقل میکند که در مجموع شش نفر از زنان بودند که مرتد و کافر شدند به این قرار:
۱) أم الحكم دختر أبوسفيان که همسرش عياض بن شداد فهري بود.
۲) فاطمة دختر أبيأمية بن مغيرة (خواهر أم سلمة) که همسرش عمر بن خطاب بود.
۳) بروع دختر عقبة که همسرش شماس بن عثمان بود.
۴) عبدة دختر عبدالعزى بن فضلة؛ که بعد از شوهر مسلمانش، عمرو بن عبدود با وی ازدواج کرد.
۵) هند دختر أبوجهل بن هشام که همسرش هشام بن عاص بن وائل بود.
۶) كلثوم بنت جرول که همسر وی نیز عمر بن خطاب بود
📚مجمع البيان، ج9، ص413
همچنین طبری از ابن زید (با اشارهای به وجود اختلاف نظرش با زهری) (جامع البيان (طبری)، ج28، ص50 )،
و ابوحاتم از حسن بصری (به نقل الدر المنثور، ج6، ص209)
نقل کردهاند که فقط یک زن (دختر ابوسفیان) بود که چنین کرد؛ که در روایت ابن زید به نام او اشارهای نشده و در روایت حسن نام وی به جای أم حکم، حکم ذکر شده است.
@yekaye
☀️۱) از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که در توضیح این آیه فرمودند:
«اگر بیرون شد از دست شما چیزی از زنانتان» پس به کافرانی ملحق شدند که در عهد و پیمان با شما هستند، از آنها مهریهی آن زن را درخواست کنید؛ و اگر از زنان آنها کسی به شما ملحق شد، پس مهریهی آن زن را به آنها بدهید؛
[در ادامه مطلب زیر آمده که ظاهرا توضیح علی بن ابراهیم قمی است؛ نه ادامه حدیث]
و اما اینکه فرمود «اگر بیرون شد از دست شما چیزی از زنانتان» میفرماید که اگر به کافرانی ملحق شدند که عهد و پیمانی بین شما و آنها وجود ندارد، آنگاه اگر [از آنان] غنیمتی به دست آوردید «پس به کسانی که زنانشان رفتهاند مثل آنچه خرج کردهاند بدهید و تقوای خدایی را در پیش گیرید که شما به او مومن هستید.»
📚تفسير القمي، ج2، ص363
وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي الْجَارُودِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي قَوْلِهِ «وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ» فَلَحِقْنَ بِالْكُفَّارِ مِنْ أَهْلِ عَهْدِكُمْ فَسَأَلُوهُمْ صَدَاقَهَا وَ إِنْ لَحِقْنَ بِكُمْ مِنْ نِسَائِهِمْ شَيْءٌ فَأَعْطُوهُمْ صَدَاقَهَا «ذلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُم».
وَ أَمَّا قَوْلُهُ «وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ» يَقُولُ: وَ إِنْ لَحِقْنَ بِالْكُفَّارِ الَّذِينَ لَا عَهْدَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ فَأَصَبْتُمْ غَنِيمَةً «فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ».
✅تبصره:
در نسخه کنونی تفسیر قمی این فرازی که روایت امام باقر ع است یکبار (با تفاوت مختصری در برخی تعابیر) در ابتدا آمده، سپس توضیح فوق که ظاهرا توضیح علی بن ابراهیم قمی (مولف کتاب) است آمده سپس شأن نزولش مطرح شده و نهایتا متن روایت به فوق صورت آمده است؛ اما ظاهرا نگارش روایت اول اشتباهی توسط ناسخ بوده است؛ زیرا در نقلی که تفسير صافي (ج5، ص165 ) و تفسیر برهان (ج5، ص356 ) و بحار الأنوار (ج101، ص15 ) و تفسير نور الثقلين (ج5، ص306 ) و تفسير كنز الدقائق (ج13، ص211 ) از تفسیر قمی شده است، در هیچیک خبری از روایت به صورت متن اولی که در تفسیر کنونی آمده نیست؛ بلکه همگی یا اول حدیث را به همین صورتی که در بالا ذکر شد آورده و سپس پاراگراف دوم را مستقیم از خود مرحوم قمی نقل کردهاند؛ ویا ابتدا این توضیح مرحوم قمی را آورده و سپس در ادامه (بعد از اشاره به شأن نزول مذکور یا بدون اشاره به آن) روایت را به همین صورتی که در متن آمد از امام باقر ع نقل کردهاند.
@yekaye
☀️۲) الف. روایت شده است که از امام باقر و امام صادق ع سوال شده که مردى همسرش به كفّار ملحق شده و خداوند عز و جل در كتابش مىفرمايد: «وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا: اگر بیرون شد از دست شما چیزی از زنانتان به سوی کافران، آنگاه عقوبتی پس به کسانی که زنانشان رفتهاند مثل آنچه خرج کردهاند بدهید»؛ معناى «عقوبت» در اينجا چيست؟
حضرت فرمودند: مردى كه زنش رفته، در عقب زن دیگری غیر از او برود يعنى با این زن ازدواج نماید بر امام واجب است كه مهريه زنى را كه رفته است به مرد بپردازد.
سوال شد: چگونه مؤمنين، با اين كه ايشان هيچ عملى كه موجب رفتن آن زن شده باشد مرتكب نشدهاند، مهریهاش را به همسرش برگردانند و [آیا] بر مؤمنين لازم است که آنچه را كه شوهرش برایش خرج كرده از غنائمى كه مومنان بر آن دست یافتهاند بدهند؟
فرمودند: امام مسلمين آن را بر شوهر وی برمی گرداند، اعم از آنكه مسلمانان غنيمتى از كفّار به دست آورده يا به دست نياورده باشند؛ زيرا بر امام واجب است كه از آنچه در دست دارد نیاز اين مرد را برآورده سازد؛ و هنگامى كه وقت تقسیم غنائم رسید امام عليه السّلام اختیار دارد که پرداخت سهم هرکسی را که قبل از تقسیم، به نیابت از آنها برداشته بود مانع شود [یعنی از سهم افرادی که در واقع باید از سهم آنان حق آن مرد را پرداخت میکرد، آن مقداری را که پرداخت کرده بردارد] و اگر بعد از آن چيزى از غنائم باقى ماند بين آنها تقسيم نماید و در صورتى كه باقى نماند ديگر آنها نصيبى [از این غنایم جدید] ندارند.
📚علل الشرائع، ج2، ص517
☀️ب. شیخ طوسی نیز این حدیث را از امام صادق ع روایت کرده با این تفاوت که:
اولا: تعبیر حضرت در پاسخ معنای «العقوبة» بدین صورت است که «أَنْ يُعَقِّبَ الَّذِي ذَهَبَتِ امْرَأَتُهُ عَلَى امْرَأَةٍ غَيْرِهَا يَعْنِي يَتَزَوَّجُهَا بِعَقِبٍ: کسی که زنش رفته است تعقیب نماید آن را با زنی غیر از آن زن؛ یعنی در عقب وی با این زن ازدواج کند»؛
و ثانیا شروع پاسخ نهایی امام در تبیین چرای اینکه در هر صورت امام باید آن را به آن مرد پرداخت کند بدین صورت است که: «لِأَنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُجِيزَ جَمَاعَةً مِنْ تَحْتِ يَدِهِ: زيرا برعهده امام است كه جماعتی را که زیر دستش هستند اجازه نماید [یعنی از طرف آنها از بیت المال بدهد و بعدا از حقوق آنها کسر کند].
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص313
@yekaye
👇سند و متن احادیث👇
سند و متن حدیث ۲
☀️الف. حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ رَحِمَهُ اللَّهُ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ سَعِيدٍ وَ غَيْرِهِ مِنْ أَصْحَابِ يُونُسَ عَنْ يُونُسَ عَنْ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قُلْتُ: رَجُلٌ لَحِقَتِ امْرَأَتُهُ بِالْكُفَّارِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ: «وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا»؛ مَا مَعْنَى الْعُقُوبَةِ هَاهُنَا؟
قَالَ: إِنَّ الَّذِي ذَهَبَتِ امْرَأَتُهُ فَعَاقَبَ عَلَى امْرَأَةٍ أُخْرَى غَيْرِهَا يَعْنِي تَزَوَّجَهَا فَإِذَا هُوَ تَزَوَّجَ امْرَأَةً أُخْرَى غَيْرَهَا فَعَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُعْطِيَهُ مَهْرَ امْرَأَتِهِ الذَّاهِبَةِ.
فَسَأَلْتُهُ: فَكَيْفَ صَارَ الْمُؤْمِنُونَ يَرُدُّونَ عَلَى زَوْجِهَا الْمَهْرَ بِغَيْرِ فِعْلٍ مِنْهُمْ فِي ذَهَابِهَا وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَرُدُّوا عَلَى زَوْجِهَا مَا أَنْفَقَ عَلَيْهَا مِمَّا يُصِيبُ الْمُؤْمِنُونَ؟
قَالَ: يَرُدُّ الْإِمَامُ عَلَيْهِ أَصَابُوا مِنَ الْكُفَّارِ أَوْ لَمْ يُصِيبُوا لِأَنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُنْجِزَ حَاجَتَهُ مِنْ تَحْتِ يَدِهِ وَ إِنْ حَضَرَتِ الْقِسْمَةُ فَلَهُ أَنْ يَسُدَّ كُلَّ نَائِبَةٍ تَنُوبُهُ قَبْلَ الْقِسْمَةِ وَ إِنْ بَقِيَ بَعْدَ ذَلِكَ شَيْءٌ قَسَمَهُ بَيْنَهُمْ وَ إِنْ لَمْ يَبْقَ لَهُمْ شَيْءٌ فَلَا شَيْءَ لَهُمْ.
📚علل الشرائع، ج2، ص517
☀️ب. عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ يُونُسَ عَنِ ابْنِ أُذَيْنَةَ وَ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ لَحِقَتِ امْرَأَتُهُ بِالْكُفَّارِ وَ قَدْ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فِي كِتَابِهِ «وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا» مَا مَعْنَى الْعُقُوبَةِ هَاهُنَا؟
قَالَ: أَنْ يُعَقِّبَ الَّذِي ذَهَبَتِ امْرَأَتُهُ عَلَى امْرَأَةٍ غَيْرِهَا يَعْنِي يَتَزَوَّجُهَا بِعَقِبٍ فَإِذَا هُوَ تَزَوَّجَ امْرَأَةً أُخْرَى غَيْرَهَا فَإِنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُعْطِيَهُ مَهْرَهَا مَهْرَ امْرَأَتِهِ الذَّاهِبَةِ.
قُلْتُ: فَكَيْفَ صَارَ الْمُؤْمِنُونَ يَرُدُّونَ عَلَى زَوْجِهَا بِغَيْرِ فِعْلٍ مِنْهُمْ فِي ذَهَابِهَا وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَنْ يَرُدُّوا عَلَى زَوْجِهَا مَا أَنْفَقَ عَلَيْهَا مِمَّا يُصِيبُ الْمُؤْمِنِينَ؟
قَالَ: يَرُدُّ الْإِمَامُ عَلَيْهِ أَصَابُوا مِنَ الْكُفَّارِ أَوْ لَمْ يُصِيبُوا لِأَنَّ عَلَى الْإِمَامِ أَنْ يُجِيزَ جَمَاعَةً مِنْ تَحْتِ يَدِهِ وَ إِنْ حَضَرَتِ الْقِسْمَةُ فَلَهُ أَنْ يَسُدَّ كُلَّ نَائِبَةٍ تَنُوبُهُ قَبْلَ الْقِسْمَةِ وَ إِنْ بَقِيَ بَعْدَ ذَلِكَ شَيْءٌ يَقْسِمُهُ بَيْنَهُمْ وَ إِنْ لَمْ يَبْقَ شَيْءٌ لَهُمْ فَلَا شَيْءَ عَلَيْهِ.
📚تهذيب الأحكام، ج6، ص313
@yekaye
قبل از اینکه تدبرهای این آیه تقدیم شود نکتهای ناظر به آیه قبل به نظر رسید که ذیل تدبر 20 آیه قبل افزوده خواهد شد و اینک تقدیم شما میشود:
📝نکته تخصصی #انسانشناسی: محدوده کمّی #کرامت_انسان
در میان فقهای شیعه اختلاف است که آیا کرامتی که اسلام برای انسان قائل است، برای مطلق انسان است یا برای خصوص مومنان و مسلمانان است؟
▪️بسیاری از فقها بر این باورند که کافر هیچ گونه حرمت و کرامتی ندارد و در خصوص غیرمسلمان، اصل بر عدم کرامت است مگر دلیل خاصی اقامه شود.
▪️در مقابل برخی از فقهای شیعه بودهاند که ظاهرا معتقد بودهاند که مطلق انسان از نظر اسلام کرامت دارد؛ و این نفی کرامت است که دلیل خاص میخواهد. احتمالا آنان مواردی که اسلام دستور به قتل و اسیر کردن (هرگونه هتک حرمت کافران) داده را ناظر به وضعیت خاص میدانستهاند (مثلا ناظر به فضای جنگ است و در خصوص کافر حربی است که وارد جنگ با مسلمانان شده است) و از این رو، در شرایط عادی، اکرام غیرمسلمان را جایز و بلکه مستحب شمردهاند (البته این اکرام نباید به گونهای باشد که گمان شود بیدینی و کفرورزیدنش محترم است؛ چرا که قطعا خود کفر هیچ احترامی ندارد)؛ چنانکه مثلا شهید ثانی جواز وقف بر غیرمسلمانان (در غیر از مواردی که به تقویت دینی آنها بیانجامد ویا در مصارف حرام مثل شرابخواری و ... استفاده کنند) را با استناد به اینکه آنان هم از بنیآدم هستند که مورد اکرام واقع شدهاند بیان کرده است (الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، ج3، ص180).
🤔چهبسا کسی این آیه (با تأکید بر فرازهای «وَ آتُوهُمْ ما أَنْفَقُوا» و «وَ لْيَسْئَلُوا ما أَنْفَقُوا») را از مویدات عمومیت کرامت انسانها برشمرد؛
چرا که به حق شوهران کافری که زنشان از آنها جدا شده است توجه کرده؛ یعنی در عین حال که پیوند زناشویی آنها با مسلمانان را باطل میکند، اما در مقام جبران حقوقی که آنان برای این ازدواج متحمل شدهاند (خصوصا مهریه) برمیآید؛ در حالی که اگر هیچ کرامتی برای کافر قبول نداشت میتانست بگوید که چون وی کرامت ندارد حالا که متضرر شده اموالش هم هیچ حرمتی ندارد و هیچ حقی هم برای وی به رسمیت نمیشناسیم.
🤔اما در این مدعا میتوان مناقشه کرد که این حکم به نفع کافران، نه از باب قبول کرامت ایشان، بلکه صرفا از باب تنظیم روابط دنیوی متقابل باشد؛ که اگر این را به آنها ندهیم، توجیه فرامذهبی و بینالمللیای برای دریافت حق شوهرانی که زنانشان کافر و از آنها جدا شده، نداریم.
💢در واقع، به نظر میرسد انسان یک کرامت پیشینی و اعطایی از جانب خداوند (به اقتضای آیه «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلا»؛ اسراء/۷۰) دارد که تا قبل از اینکه به مرحله بلوغ عقلی و تصمیمگیری برسد اقتضای مورد اکرام و احترام واقع شدن دارد.
اما وقتی به این مرحله رسید باید خودش مسیر زندگی خودش را انتخاب کند و اگر مسیر کریمانه کمال و قرب الهی را برگزید کرامتش را حفظ کرده و بر دیگران اکرام وی لازم میگردد. اما اگر خودش مسیر کفرورزیدن و نفی کرامت خویش را برگزید دیگر کرامتی ندارد که نیاز به اکرام وی باشد. البته چه بسا در خصوص کسی که جاهل قاصر است و در حد درک فطری خویش اقتضاءات کرامت خویش را رعایت میکند نیز بتوان جواز و بلکه ضرورت این مورد اکرام شدن را ادعا کرد.
✳️لازم به ذکر است که بحث فوق ناظر به اصل اولیه در موضوع بود و غیر از فضای اقتضاءات ثانویای است که سهولت و گسترش ارتباطات و تعاملات ما با غیرمسلمانها (که اگر ما احترام نکنیم مورد بیاحترامی قرار خواهیم گرفت) پیش آورده است.
@yekaye
یک آیه در روز
۱۱۴۱) 📖 وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَی الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذينَ ذ
.
1️⃣ «إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَی الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذينَ ذَهَبَتْ أَزْواجُهُمْ مِثْلَ ما أَنْفَقُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ»
آیه قبل در مقام بیان وظیفه مسلمانان در حمایت از زنان مسلمانی بود که به مسلمانان پیوستند ولی شوهرانشان بر کفر باقی مانده بودند
و این آیه در مقام بیان وظیفه مسلمانان در حمایت از مردان مسلمانی است که زنانشان بر کفر باقی مانده یا به کفار پیوستهاند.
البته ظاهرا در آیه قبل، حکم کلی برای طرفین بیان شده بود؛ یعنی هم از مسلمانان خواسته شده بود که اگر زنی از کفار برگشت و به آنان پیوست نگذارند شوهر سابقش در خصوص هزینههایی که برای زندگی زناشوییشان (به طور خاص مهریهای) که متحمل شده، متضرر شود؛ و هم به کفار دستور داده بود که آنها هم همین اقدام را در خصوص زنانی که به کفار میپیوندند رعایت کنند؛
اما چنانکه در شأن نزول اشاره شد ظاهرا کفار به حالت دوم که به ضرر خودشان بود تن نمیدادند و ظاهرا در این فضا این آیه نازل شد که اکنون که آنان بدین امر تن نمیدهند اگر از اموال کفار به غنیمت به دست شما افتاد، از این غنایم، هزینههای آن مردان مسلمانی که متضرر شدهاند پرداخت کنید.
📚تفسير القمي، ج2، ص363 ؛ مجمع البيان، ج9، ص412 ؛ الدر المنثور، ج6، ص207-208 ؛ الميزان، ج19، ص241
البته مفسران با توجه به برخی کلمات آیه معانی دیگری هم از این آیه استفاده کردهاند که در ادامه تقدیم میشود.
@yekaye
#ممتحنه_11
یک آیه در روز
۱۱۴۱) 📖 وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَی الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذينَ ذ
.
2️⃣ «إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَی الْكُفَّارِ»
مقصود از عبارت «شیءای از زنانتان» چیست؟
🌴الف. مراد «أحَدٌ من أزواجكم: یکی از زنان شما» است (اغلب مترجمان این چنین ترجمه کردهاند). در این صورت، چرا این چنین تعبیر شده؟
🌿الف.۱. گفتن «شىء» بجاى «أحد» براى تحقير و كوچك داشتن زنى است كه كافر شده، نزد كفّار رود (ترجمه فیض الاسلام).
🌿الف.۲. ...
🌴ب. مراد مهریه و هزینههایی است که برای آن زن شده است (حجة التفاسير، ج6، ص368 ؛ ترجمههای رضایی و طاهری و یاسری )
🌴ج. چیزی از زنانتان از دست رفت، به همان معنای اصلیاش است یعنی بخشی از وجود زنتان از دست رفت و همین که او از اسلام بیرون شده از دست رفتن بخشی از وجود اوست.
🌴د. مراد «چیزی از بابت زنانتان» است که اعم از مهریه باشد؛ یعنی با رفتن این زنان به نزد کفار، از بابت این زنان چیزی (محبوبی یا ... ) از دست شما رفته است که داغش بر دل شما سنگینی میکند
🌴ه. ...
@yekaye
#ممتحنه_11
یک آیه در روز
۱۱۴۱) 📖 وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَی الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذينَ ذ
.
3️⃣ «إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَی الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ ...»
منظور از تعبیر «فعاقبتم» چیست؟
🌴الف. جمله خبری باشد؛ آنگاه معنایش این است که:
🌿الف.۱. عِقاب و مؤاخذهای کردید، انتقامی گرفتید، در مقام بازخواست برآمدید، و در یک کلام: در جنگ غنیمتی از کفار به دست آوردید و به جبران آن از کفار اقدام کردید (زهری، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص412 ؛ تفسير الصافي، ج5، ص165 ).
در واقع مقصود این است که «در آن جنگ عاقبت براى شما شد و غنيمتى به دست آورديد» (ترجمه یاسری) و این قول اغلب مفسران و مترجمان است و در تدبر ۱ گذشت.
🌿الف.۲. زن دیگری را جایگزین آنها کردید (مؤرج، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص412 )
یعنی بعد از آنها با زن دیگری ازدواج کردید، به این زن هم همانند مهریهای که به زن قبلتان – که از دستتان رفته- بدهید (تفسير الصافي، ج5، ص165 ).
🌿الف.۳. عاقب به معنای «فجاءت عقبتكم» باشد؛ یعنی اکنون نوبت مهریه دادن شما شد (به نقل از تفسير الصافي، ج5، ص165 )
یعنی به کسانی که زنانشان رفتهاند مانند آن مهریهای که پرداخت کرده بودند بدهید همان گونه که بر عهده آنهاست که برای کسانی از شما که زنانشان رفتهاند مانند آنچه شما پرداخت کردهاید به شما بدهند (علی بن عیسی، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص412 )
به تعبیر دیگر، میخواهد بفرماید: نوبت مهريه پرداختن شماست و حال كه مشركين آن را تأديه نمىكنند بر شما است كه معادل مهريهاى كه شوهران (به چنين زنان مرتد) پرداخته اندازه ما بين خودتان جمع آورى كرده به آنان بپردازيد (ترجمه نوبری).
🌿الف.۴. مقابله به مثلی کردید که زنان کفار در اختیار شما قرار گرفتند خواه به اینکه اسیر شما شدند یا اینکه ایمان آوردند و به سوی شما هجرت کردند (علی بن عیسی، به نقل از مجمع البيان، ج9، ص412 )
🌿الف.۵. ...
🌴ب. جمله خبری در معنای انشاء است؛ یعنی میخواهد بفرماید:
🌿ب.۱. آن گاه شما نيز در مقام انتقام و قصاص (عمل مقابله بمثل) برآئيد (ترجمه کاویانپور).
🌿ب.۲. وى را تعاقب نموده و از پى آن رويد اگر او بازگشت بشما ننمود بدانيد كه عاقبت ظفر از شما است، و از غنيمتى كه بدست آورديد بدهيد به كسانى كه زنهايشان رفتهاند (مخزن العرفان).
در واقع دستوری است به تعقیب کردن کفار و میخواهد بیان کند که «تعقيب كفّار براى حفظ اموال مسلمانان و جبران خسارت آنان جايز است» (تفسير نور، ج9، ص592).
🌿ب.۳. ...
@yekaye
#ممتحنه_11
یک آیه در روز
۱۱۴۱) 📖 وَ إِنْ فاتَكُمْ شَيْءٌ مِنْ أَزْواجِكُمْ إِلَی الْكُفَّارِ فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذينَ ذ
.
4️⃣ «إِنْ فاتَكُمْ ... فَعاقَبْتُمْ فَآتُوا ...مِثْلَ ما أَنْفَقُوا»
حق بايد به حقدار برسد، گرچه با تأخير باشد (تفسير نور، ج9، ص592).
@yekaye
#ممتحنه_11