eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الْقَرْحُ ▪️ماده «قرح» در اصل دلالت دارد بر درد حاصل از جراحت و امور مشابه آن 📚(معجم المقاييس اللغة، ج5، ص82) ویا هر اثری از جراحت که بر بدن باقی بماند. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج9، ص230) ▪️فعل «قَرَح» دو مصدر دارد: قَرح و قُرح؛ ▫️برخی بر این باورند که «قَرْح» اثر حاصل از جراحتی است که از اصابت چیزی بیرون از بدن رخ دهد؛ و «قُرْح» زخمی است که از درون برخاسته مانند دمل و جوش. 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص665) ▫️و برخی هم گفته‌اند «قَرْح» خود زخم و جراحت است؛ ولی «قُرْح» درد حاصل از زخم و جراحت می‌باشد. 📚(مجمع البيان، ج2، ص842) 📿در قرآن کریم این ماده تنها در قالب همین کلمه و سه بار در قرآن کریم به کار رفته است. (دو مورد دیگر در آیه «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ» ؛ آل عمران/140) 📖اختلاف قرائت ▪️این کلمه در قرائت اهل مدینه (نافع) و مکه (ابن کثیر) و شام (عامر) و بصره (ابوالعلاء) به صورت «الْقَرْحُ» قرائت شده است؛ ▪️اما در قرائت اغلب اهل کوفه (یعنی قرائت حمزه و کسائی و روایت شعبه از عاصم) و خَلَف (از قراء عشرة) و اعمش (از قرائات اربعة عشر) به صورت «الْقُرْحُ» قرائت شده است. ▪️و در برخی قرائات غیرمشهور (ابو سمال و ابن سمیفع) به صورت «الْقَرَحُ» قرائت شده است؛ که این سومی را اختلاف لهجه دانسته‌اند. 📚مجمع البيان، ج2، ص842 ؛ البحر المحيط، ج3، ص354 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜شأن نزول در شأن نزول این آیات، 🔹غالبا بیان کرده‌اند که ابوسفيان و جماعت قريش از احد به طرف مكه مراجعت كردند، و ابوسفیان مورد شماتت قرار گرفت که نه محمد ص را کُشتی و نه ما را به کنیزکان رساندی! و نهایتا در منزلگاه «روحاء» پشيمان شده قصد مراجعت كردند رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلم از اين مطلب مطلع شد و امر فرمود که فقط آنهايى كه در جنگ احد حاضر بودند و مجروح شده‌اند، دوباره برای نبرد با ابوسفیان حرکت کنند. که ابوسفیان وقتی خبردار شد فرار کرد و ... (توضیحش در ضمن آیه بعد خواهد آمد؛ ان شاءالله.) 📚تفسير القمي، ج1، ص125 ؛ اسباب نزول القرآن، ص134 ؛ مجمع البيان، ج2، ص887 ✳️ ضمنا در نقل‌های متعددی از ابن‌عباس و دیگران (از جمله در کتب اهل سنت) و نیز از ائمه اطهار ع (که در قسمت احادیث خواهد آمد) چنین بیان شده است که پیامبر اکرم ص حضرت علی ع و جمعی را – که همگی از شرکت‌کنندگان در جنگ احد بوده و مجروح شده بودند – را پیشقراول فرستادند (و این جمع را برخی ده نفر و برخی هفتاد نفر گفته‌اند) و آنها منزل به منزل ابوسفیان تعقیب کردند؛ و در برخی نقل‌ها هست که آنها را تا منزلگاه حمراء الاسد تعقیب کردند تا پیامبر بدانان رسید (و از این جهت، این واقعه به «غزوه حمراء الاسد» معروف شده، که البته به درگیری‌ای منجر نشد) و ممکن است عبارت «منهم» در «للذین احسنوا منهم و اتقوا» ناظر به این گروه خاص بوده باشد. 📚مناقب آل أبي طالب، ج1، ص194 ؛ ج3، ص125 ؛ مجمع البيان، ج2، ص887 ؛ تفسير فرات الكوفي، ص99 🔹البته به نظر مجاهد و عکرمه و بر اساس روایتی از امام باقر ع چه‌بسا این واقعه مربوط به غزوه بدر صغری (که آن هم به درگیری‌ای منجر نشد) باشد. 📚مجمع البيان، ج2، ص888 @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که فرمودند: همانا رسول خدا ص حضرت علی ع را در آن ده نفری فرستاد «که دعوت خدا و رسول را اجابت کردند پس از آنکه زخم بدیشان رسیده بود» و همانا این مطلب که «برای کسانی که نیکی کردند از آنان، و تقوا پیشه نمودند، پاداشی عظیم است.» در مورد امیرالمومنین ع نازل شد. 📚تفسير العياشي، ج1، ص206؛ شواهد التنزيل، ج1، ص173 أَ بُو النَّضْرِ الْعَيَّاشِيُ قَالَ: [حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ أَحْمَدَ قَالَ: حَدَّثَنِي الْعَمْرَكِيُّ بْنُ عَلِيٍّ، وَ حَمْدَانُ بْنُ سُلَيْمَانَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَالِمٍ الْأَشَلِّ] عَنْ سَالِمِ بْنِ أَبِي مَرْيَمَ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص بَعَثَ عَلِيّاً فِي عَشَرَةٍ «اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ» [وَ قَوْلِهِ:] لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ إِنَّمَا أُنْزِلَتْ فِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع. ✳️اینکه این آیه در وصف امیرالمومنین ع نازل شده است مطلبی است که ابن عباس، ابورافع و دیگران نیز نقل کرده‌اند. 📚شواهد التنزيل، ج1، ص172 ؛ ما نزل من القرآن في علي ع (مرزبانی، م384)، ص43 @Yekaye
☀️2) از پیامبر اکرم ص روایت شده است: کسی که تقوای الهی پیشه کند قدرتمند زندگی کند و در سرزمین دشمنش هم ایمن باشد. 📚الدعوات (للراوندي)، ص292 قَالَ النَّبِيُّ ص: مَنِ اتَّقَى اللَّهَ عَاشَ قَوِيّاً وَ سَارَ فِي بِلَادِ عَدُوِّهِ آمِنا. @Yekaye
☀️3) از رسول الله ص روایت شده که فرمودند: هیچکس در راه خدا مجروح نمی‌شود – و خداوند آگاهتر است به هرکسی که در راه او مجروح شود – مگر اینکه روز قیامت می‌آید در حالی که [خونین است:] رنگ، رنگ خون است، اما بویش بوی مُشک است. 📚سنن سعيد بن منصور، ج2، ص261 حَدَّثَنَا سَعِيدٌ قَالَ: حدثنا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ أَبِي الزِّنَادِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ الْأَعْرَجِ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ [آله و] سَلَّمَ : «لَا يُكْلَمُ أَحَدٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَنْ يُكْلَمُ فِي سَبِيلِهِ إِلَّا جَاءَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، اللَّوْنُ لَوْنُ دَمٍ، وَالرِّيحُ رِيحُ مِسْكٍ» @Yekaye
☀️4) روایت شده است که هنگامی که در جنگ احد پیامبر اکرم ص مجروح شد، ابوسعید خدری محل جراحت را مکید تا پاک شد و سفیدی نمایان گشت. به او گفته شد: آنچه را مکیدی، تف کن! گفت: به خدا سوگند که هرگز آن را از دهانم بیرون نیندازم! سپس برخاست و دوباره به جهاد مشغول شد و رسول الله ص فرمود: هرکه می‌خواهد به مردی از اهل بهشت بنگرد، به این شخص بنگرد؛ و نهایتاً او به شهادت رسید. 📚سنن سعيد بن منصور، ج2، ص261، ح2573 حَدَّثَنَا سَعِيدٌ قَالَ: نا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ وَهْبٍ، قَالَ: أنا عَمْرُو بْنُ الْحَارِثِ، أَنَّ عُمَرَ بْنَ السَّائِبِ، حَدَّثَهُ أَنَّهُ بَلَغَهُ أَنَّ مَالِكًا أَبَا أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ لَمَّا جُرِحَ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ [آله و] سَلَّمَ يَوْمَ أُحُدٍ مَصَّ جُرْحَهُ حَتَّى أَنْقَاهُ وَلَاحَ أَبْيَضَ، فَقِيلَ لَهُ: مُجَّهُ، فَقَالَ: لَا وَاللَّهِ لَا أَمُجُّهُ أَبَدًا، ثُمَّ أَدْبَرَ يُقَاتِلُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ [آله و] سَلَّمَ : «مَنْ أَرَادَ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، فَلْيَنْظُرْ إِلَى هَذَا» فَاسْتُشْهِدَ. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 1⃣ «الْمُؤْمِنين؛ الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» خداوند در آیه قبل فرمود که اجر مومنان را ضایع نمی‌کند. در این آیه دارد این مومنان – که اجرشان ضایع نمی‌شود - را شرح می‌دهد؛ و از پاداش عظیم کسانی سخن می‌گوید که حتی وقتی زخم و جراحتی در راه دین به آنان می‌رسد باز دعوت خدا و رسولش را اجابت می‌کنند و با تقوا و احسان پیش می‌روند. 💢یعنی مومن واقعی نه‌تنها در حین سختی‌ها دست از پیامبر ص و دین برنمی‌دارد؛ بلکه بعد از پایان سختی‌ و پیش از التیام از مشکلاتِ پیش آمده، باز دعوت خدا و رسول را برای سختی بعدی اجابت می‌کند و در راه آرمان دین، ذره‌ای کم نمی‌گذارد.💢 💠برای تامل بیشتر چه بسا علت اینکه مومنان واقعی این گونه‌اند این است که رهبر و اسوه‌شان این گونه است، گویی در منطق مومن، راحتی و خستگی گرفتن جایی ندارد: چنانکه خداوند به پیامبرش می‌فرماید: همین که کاری را تمام کردی بلافاصله به کار بعدی مشغول شو: «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب» (انشراح/7) 📜حکایت📜 آخرین دست نوشته شهید چمران دقایقی قبل از شهادت، داخل ماشین و در حال رفتن به سوی دهلاویه نوشته شد. این دستنوشته بعد از شهادت از جیب پیراهنش بیرون آورده شد درحالی که خون آلود بود: «ای حیات! با تو وداع می‌کنم، با همه مظاهر و جبروتت. ای پاهای من! می‌دانم که فداکارید و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه‌وار به حرکت درمی‌آیید؛ اما من آرزویی بزرگتر دارم. به قدرت آهنینم محکم باشید؛ این پیکر کوچک ؛ ولی سنگین از آرزوها، نقشه ها و امیدها و مسئولیت‌ها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید. دراین لحظات آخر عمر، آبروی مرا حفظ کنید. شما سالهای دراز به من خدمت‌ها کرده‌اید. از شما آرزو می‌کنم که این آخرین لحظه را به بهترین وجه، ادا کنید. ای دست های من! قوی و دقیق باشید. ای چشمان من! تیزبین باشید. ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن. به شما قول می‌دهم که پس از چند لحظه همة شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید. من چند لحظه بعد به شما آرامش می‌دهم؛ آرامشی ابدی. چه، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد.» @Yekaye
. 2⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ» چرا به گفتن «استجابوا لله» بسنده نکرد و اجابت رسول را هم مطرح کرد؟ 🍃الف. چه‌بسا از این جهت که در جنگ احد هم خدا را عصیان کردند و هم رسول را؛ خدا را عصیان کردند از این جهت که از میدان جنگ گریختند و یا در میدان جنگ حاضر نشدند؛ و رسول را عصیان کردند هم آن تیراندازانی که علی‌رغم دستور حضرت موضعشان را ترک کردند و هم اینکه هنگامی که برای فرار از کوه بالا می‌رفتند و هرچه رسول آنان را می‌خواند جوابی نمی دادند (إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ في أُخْراكُم؛ ‌آل عمران/153) در واقع، چون می خواهد به آن دو گونه تمرد اشاره کند اینجا اجابت هر دو را آورد. 📚(الميزان، ج4، ص63) 🍃ب. با توجه به اینکه آیات قبل هم ناظر به منافقان بود، شاید می خواهد اصرار ورزد که اجابت خدا و رسول از هم جدایی ندارد؛ در برابر این منطق منافقان که اصرار داشتند که بگویند اگر مطلبی مطلب خداست پیروی می‌کنیم و اگر مطلب خود رسول است اجابت نمی‌کنیم. 📝نکته تخصصی: راه شناسایی یکی از ویژگی‌های منافقان این است که به گونه‌ای وانمود می‌کنند که می‌شود خدا را قبول داشت، اما از دستورات پیامبر تمرد کرد❗️ قرآن در جای دیگر می‌فرماید: وقتی آنان را به سوی خدا و رسول می‌خوانند آنان در مقابل دعوت به رسول – و نه دعوت به خدا - سنگ‌اندازی می‌کنند: «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ تَعالَوْا إِلى ما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ إِلَى الرَّسُولِ رَأَيْتَ الْمُنافِقينَ يَصُدُّونَ عَنْكَ صُدُوداً» (نساء/61) در واقع، منافقان – که خداوند آنها را در عمق وجود خویش به کافران ملحق می‌کند - می‌خواهند در ذهنیت مردم بین خدا و رسول تفاوت بگذارند: «إِنَّ الَّذينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ و يُريدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُريدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبيلا» (نساء/150) و در حقیقت بین اطاعت از خدا و اطاعت از رسول فرق بگذارند. 📝نکته تخصصی 🤔آیا تئوری که به بهانه‌هایی نظیر حفظ قداست دین، اصرار دارد که دین در همه عرصه‌ها حضور پیدا نکند؛ و به تعبیر دیگر، سخن دین در همه‌جا مورد اعتنا نباشد؛ و یا بسیاری از احکام شریعت را مربوط به پیامبر ص و زمانه او، و نه مربوط به اصل دین می‌شمرد، مصداق بارز پیروی از منطق نیست⁉️ 🍃ج. ... @Yekaye
. 3⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» بعد از تایید جوابگویی آنان به دعوت خدا و رسول، از احسان و تقوا نام برد و نفرمود «لهم اجر عظیم»، بلکه فرمود «برای کسانی که نیکی کردند از آنان، و تقوا پیشه نمودند، پاداشی عظیم است»! این نشان می‌دهد که اجابت دعوت خدا و رسول، یک عمل ظاهری است که ممکن است با حقیقت احسان و تقوا – که پاداش عظیم در حقیقت، در گروی اینهاست- همراه نباشد؛ و این از مراقبت‌های قرآن است که کسی در حد ظاهر عمل متوقف نشود و این تعبیر نشان می‌دهد که همه این مجروحانی که دعوت پیامبر را استجابت کردند، لزوما اخلاص نداشته‌اند بلکه در میان آنان کسانی هم بوده‌اند که واقعا درصدد نیکوکاری و تقوا نبوده‌اند 📚(الميزان، ج4، ص63) به تعبیر دیگر، حضور در جبهه و مجروح شدن، اگر همراه با تقوا نباشد بىارزش است! 📚(تفسیر نور، ج1، ص652) 💠برای تامل بیشتر برخی از مفسران تعجب کرده‌اند که کسی در راه خدا مجروح شود و باز دعوت پیامبر را لبیک گوید، با این حال، مشمول کسانی که اجر عظیم دارند نباشند؛ از این رو یا «مِن» در عبارت «للذین احسنوا منهم» را «مِن» بیانیه گرفته‌اند که در مقام بیان همه آنهاست (به معنای «اعم از همه آنان»)؛ نه «مِن» تبعیضیه، که فقط شامل برخی از آنان شود؛ و یا «منهم» را حال برای «احسنوا» قرار داده‌اند 📚(البحر المحیط، ج3، ص436) اما چنانکه دیگران تذکر داده‌اند این مطلب با سیاق آیه سازگار نیست 📚(الميزان، ج4، ص63) و به نظر می‌رسد مشکل اینها در آن بوده که درک درستی از «نفاق» در قرآن ندارند: 💢اگر کسی مفهوم منافق در قرآن را درست دریابد و بفهمد که منافق لزوما «کافرِ چهره‌پنهان کرده» نیست؛ بلکه بسیاری بوده‌اند که ابتدا مومن بوده و بعدا منافق شده‌اند: « إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلا؛ بَشِّرِ الْمُنافِقينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذاباً أَليماً» (نساء/137-138) 🔖تفصیل این توضیح درباره اینکه منافق با کافر چهره‌پوشیده متفاوت است، در جلسه 838، تدبر6 گذشت: http://yekaye.ir/ale-imran-3-167/ 💠ثمره اجتماعی بعید نیست که کسی جانباز جنگ تحمیلی باشد، اما بعد از جنگ و در کوران حوادث کم‌کم در مسیر باطل قرار گیرد و آخرتش را از دست بدهد و جزء کسانی که مشمول اجر عظیم خواهند شد، نشود‼️ @Yekaye
. 4⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا ...» آوردن کلمه «منهم» نشان می‌دهد: 💢برخى از اصحاب پيامبر ص كه در جبهه هم شركت كرده‌اند، از سلامت فكر و تقوا دور شدند. 📚(تفسیر نور، ج1، ص652) 💠نقدی بر نظریه اهل سنت هر مسلمانی که بعد از اسلام آوردنش پیامبر ص را دیده باشد «صحابه» می‌دانند و بر اساس جمله‌ «اصحابى كالنجوم بايهم اقتديتم اهتديتم: اصحاب من مانند ستارگان‌اند؛ به هر کدام اقتدا کنید هدایت می‌شوید!» که آن را حدیث نبوی می‌پندارند، به عدالت تمامی صحابه و جواز پیروی از تمامی آنان معتقدند. وقتی بر آنان اعتراض شود که «پس منافقان چطور؟» پاسخ می‌دهند که منافقان افراد کاملا شناخته شده‌ای (عبدالله بن اُبَیّ و یارانش) بودند و البته اینها صحابه محسوب نمی‌شوند؛ اما بقیه همگی صحابه‌اند. این روایت با بسیاری از آیات قرآن در تعارض است؛ و از این رو، مصداق بارز حدیث جعلی‌ای است که پیامبر ص فرمود حدیث مرا به قرآن عرضه کنید و اگر دروغ بود به دیوار بکوبید❗️ مثلا در بسیاری از آیات تصریح شده که «تو بسیاری از منافقان را نمی‌شناسی» (مثلا: توبه/101) در نتیجه بسیاری از کسانی که طبق ضابطه فوق مصداق صحابه می‌باشند، از نظر قرآن مصداق منافق‌اند. 🔹آیه کنونی نیز مصداقی از آیاتی است که آن برداشت را نفی می‌کند: در تاریخ واضح است که عبدالله بن ابی و دار و دسته‌اش در جنگ احد نیامدند؛ پس هیچیک از مجروحان جنگ احد، مصداق منافقان مذکور نیستند؛ با این حال، خداوند اینان که همه اینان که مجروح شده‌اند و دعوت بعدی پیامبر ص را هم اجابت گفتند، شایسته اجر عظیم نمی‌داند. @Yekaye
. 5⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا ... لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» در تدبر 3، چرایی افزودن دو عبارت «احسان» و «تقوا» بر استجابت بیان شد؛ 🔖https://eitaa.com/yekaye/3301 اکنون سوال این است که این دو تعبیر خودشان با هم چه تفاوتی دارند؟ 🍃الف. احسان به معنای نیکی کردن است و تقوا از ماده «وقی» به معنای خود را نگهداشتن؛ شاید با این دو تعبیر می‌خواهد نشان دهد که هم در کارهای خیر پیشتازند و هم در کارهای بد خودنگهدار؛ هم به واجبات اهتمام می‌ورزند و هم از گناهان و محرمات اجتناب می‌کنند. 🍃ب. ... @Yekaye
. 6⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا لِلَّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ» 🔺مومن اجابت رسول را کاملا در راستای اجابت خدا می‌بیند؛ و وقتی رسول، حتی بعد از آنکه وی جراحت و سختی دیده، از او دعوت می‌کند که باز برای کارزار بعدی آماده شود،‌ دعوت وی را اجابت می‌کند؛ 🔻اما منافق برای حفظ جان خود، از همان ابتدا هم در برابر دعوت پیامبر، و مفید بودن اقدام ایشان، تشکیک می‌کرد 🔖(آیه 167؛ جلسه بویژه تدبرهای 3 و 8 و 9 http://yekaye.ir/ale-imran-3-167/) @Yekaye
. 7⃣ «الَّذينَ اسْتَجابُوا ... لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» چرا «منهم» را بعد از کلمه «أحسنوا» آورد و نفرمود «للذین احسنوا و اتقوا منهم» (آن گونه که اغلب مترجمان ترجمه کرده‌اند که «برای کسانی از آنان که نیکی و تقوا پیشه کردند») 🍃الف. چه‌بسا می‌خواهد نشان دهد که «احسنوا» ناظر به استجابت آنان باشد ولی «اتقوا» ناظر به عرصه‌های بعدی زندگی‌شان؛ یعنی درست است که اجابت خدا و رسول پاداش دارد؛ اما بهره‌مندی از پاداش عظیم شرط و شروطی دارد؛ آنگاه همین جا نیز دو معنا قابل برداشت است که این دو عبارت را دو شرط مستقل ببینیم یا دو شرط در طول هم: 🌱الف.1. اجر عظیم برای کسانی است که اولا این اجابتشان را به بهترین وجه انجام دادند؛ و ثانیا در ادامه زندگی‌شان تقوا پیشه می‌کنند. 🌱الف.2. اجر عظیم برای دو گروه است: یکی کسانی از آنان که اجابت کردند، یعنی فقط کسانی که اجابتشان را به بهترین وجه انجام دادند؛ و یا کسانی که اگرچه اجابتشان نیکو نبود و مصداق «احسنوا منهم» نیستند؛ اما در ادامه زندگی‌شان تقوا پیشه کردند. 🍃ب. ... @Yekaye
. 8⃣ «لِلَّذينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظيمٌ» کسی که در دنیا نیکوکاری و تقوا پیشه کند، شاید به لحاظ محاسبات مادی اندکی ضرر کند، اما پاداشی عظیم در انتظار اوست. @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
844) 📖 الَّذينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكيلُ 📖 💢ترجمه همان کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم علیه شما گرد آمده‌اند؛ پس، از آنان بترسید! پس، به لحاظ ایمان فزونی یافتند و گفتند: خدا ما را بس است و چه نیکو وکیلی [کارسازی] است. سوره آل‌عمران (3) آیه 173 1397/7/30 12 صفر 1440 @Yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹فَاخْشَوْهُمْ قبلا بیان شد که ▪️ ماده «خشی» در اصل دلالت بر نوعی خوف و ترس می‌کند و البته با توجه به اینکه در برخی آیات در کنار «خوف» مطرح شده (لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى؛ طه/۷۷) به هر گونه ترسی گفته نمی‌شود: ▪️برخی «خشیت» را خوفی دانسته‌اند که همراه با نوعی تعظیم نسبت به امر مورد نظر باشد، ▪️اما دیگران با توجه به برخی از کاربردهای قرآنی این واژه مانند «فَخَشِينا أَنْ يُرْهِقَهُما طُغْياناً وَ كُفْراً» (کهف/۸۰) «تَخْشَوْنَ كَسادَها» (توبه/۲۴) «ذلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ منکم» (نساء/۲۵) «خَشْيَةَ إِمْلاقٍ» (اسراء/۳۱) و «خَشْيَةَ الْإِنْفاق» (اسراء/۱۰۰) با این تحلیل مخالفت کرده، و گفته‌اند که معنای این ماده «مراقبت و محافظت کردنی است که همراه با خوف باشد» و به لحاظ معنایی به ماده «خشع» نیز نزدیک است (خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه؛ حشر/۲۱) ▪️اگرچه مرحوم مصطفوی با توجه به نکات فوق، محور معنای خشیت را «مراقبت» قرار داده که البته همراه با ترس باشد، اما به نظر می‌رسد که این معنایی که ایشان مطرح کرده، معنای «اتقاء» است و به نظر می‌رسد تعبیر بهتر این است که بگوییم محور معنای «خشیت» خوف است، و البته خوفی است که شخص را به مراقبت و اجتناب وادارد. ▫️در واقع در هر دو کلمه «خشیت» و «اتقاء» دو معنای خوف و مراقبت وجود دارد اما در خشیت محور اصلی خوف است و در اتقاء محور اصلی مراقبت است. 🔖جلسه ۷۲۸ http://yekaye.ir/al-fater-35-28/ @Yekaye
🔹الْوَكيلُ قبلا بیان شد که ▪️ماده «وکل» در اصل دلالت دارد بر اعتماد و تکیه کردن به دیگری در کار خود؛ و «وکالت» (واگذاری کار به دیگری و وی را نایب خود کردن در انجام امری) کلمه‌ای است که در زبان فارسی هم با آن آشناییم. ▪️«وکیل» بر وزن فعیل و به معنای مفعول است؛ یعنی کسی که مورد وکالت قرار گرفته است. و لذا دغدغه اصلی وکیل این است که منافع موکلش رعایت شود. وکیل گاه انجام کار به نیابت از موکل را عهده‌دار می‌شود و گاه از کاری که موکلش انجام داده دفاع می‌کند و مسئولیت آن را توجیه می‌نماید. ▫️تعبیر «وکیل» ۲۴ بار در قرآن کریم آمده است که در تمامی آنها تاکید است که تنها و تنها خداست که «وکیل» حقیقیِ انسان است و نباید غیر خدا را وکیل گرفت، و حتی پیامبر ص را هم خدا فرستاده، به عنوان «وکیل» نفرستاده است. (وَ ما أَرْسَلْناكَ عَلَيْهِمْ وَكيلاً؛ اسراء/۵۴) و البته این به معنای آن است که غیر از خداوند متعال هیچکس نمی‌تواند مستقلا تکیه‌گاه و کارساز شخص دیگری باشد؛ وگرنه اگر توجه شود که همه کارها نهایتا به خداوند برمی‌گردد، اشکالی ندارد که بگوییم خداوند برخی را برای برخی از کارها وکیل می‌کند؛ چنانکه در آیات قرآن، مواردی از «توکیل» افراد توسط خداوند مطرح می‌شود: «فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرينَ» (انعام/۸۹) «يَتَوَفَّاكُمْ مَلَكُ الْمَوْتِ الَّذي وُكِّلَ بِكُمْ» (سجده/۱۱). 🔖جلسه 422 http://yekaye.ir/al-ahzab-33-3/ @Yekaye