eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
. 9⃣ «وَ ما كانَ جَوابَ قَوْمِهِ إِلاَّ أَنْ قالُوا ... إِنَّهُمْ أُناسٌ يَتَطَهَّرُونَ» طهارت‌پیشگی لوط و پیروانش را با فعل «يَتَطَهَّرُونَ» بیان کردند؛ و فعل مضارع نشان استمرار است. 🤔شاید می‌خواهد بفهماند که مهمتر از پاكی، پاك ماندن و مأيوس كردن نااهلان از اعمال نفوذ است. 📚(تفسير نور، ج4، ص111) @Yekaye
. 🔟 حضرت لوط ع اشکالی بر زمان خویش مطرح کرد که نشان می‌داد کار شما کاری آدمیان است: ایشان فرمود چرا به کاری روی آورده‌اید که در میان جهانیان سابقه نداشته است⁉️ چرا که خداوند اساساً را برای ارتباط با قرار داده است؛ شما چرا زنان را رها کرده و به مردان روی آورده‌اید⁉️ 🤔و شاهد بر اینکه منظور ایشان، اعتراض بر خلاف بودن رفتار آنها بود، این است که با عبارت «قوم مسرفون» عملا بیان کرد که کار شما‌ «خروج از حد صحیحِ» استفاده از غریزه جنسی است. استدلال وی جای هیچ پاسخی را برای آنان نگذاشت؛ از این رو، تنها جوابی که دادند این بود که وی را به بیرون کردن از شهر خود تهدید کردند❗️ 💢و با پاک معرفی کردن حضرت لوط ع، عملا به ناپاکی خود گواهی دادند. 📝نکته تخصصی ❌آیا استدلال حضرت لوط درباره بودن، ‌و از این رو، ناصواب بودنِ این رفتار قوم لوط، استدلال موجهی بود؟ مدافعان یکی از مهمترین ادله مخالفان همجنسگرایی را «غیرطبیعی بودن این رفتار» برشمرده‌؛ و کوشیده‌اند در آن مناقشه کنند. 🌀خلاصه مناقشه آنان این است که: 🔻اولا این رفتار لزوما نیست، چرا که موجه‌ترین معنای «غیرطبیعی» این است که چیزی «خلاف غایت طبیعی و کارکرد اصلی این اندام» باشد؛ و «تولید نسل» تنها یکی از کارکردهای است؛ و هم کارکرد دیگر این غریزه است؛ و هم درصدد استفاده از این کارکرد است؛ 🔻و ثانیاً غیرطبیعی بودن، دلیل بودن نمی‌شود؛ چرا که منطقاً از نمی‌توان به ‌رسید. ( ، ، ص 14-5) 🌀و نهایتا نتیجه گرفته‌اند اکنون که در ادله مخالفان همجنسگرایی مناقشه شد، پس [یا به تعبیر آنان، ] انسان‌هایی است که دلشان می‌خواهد چنین کنند❗️ ♻️اما حق این است که این مناقشات مبتنی بر درک ناصوابی از مفهوم و بنا شده است‼️ 🤔وقتی درباره سخن می‌گوییم، زمانی سخنمان است که برای بشر یک نحوه و خاصی باور داشته باشیم، تا آن کرامت و شرافت، برای او «حق»ی ایجاد کند که غیر او (مثلا ) این «حق» را ندارد. آنگاه بر مبنای به چنین کرامتی برای «انسان»، «حق» انسان‌های دیگر را محترم بشماریم. 👈در اینجاست که مساله به عنوان معنی و اهمیت پیدا می‌کند. یعنی تا معلوم نباشد چه چیزی در بشر هست که مایه کرامت وی شده، ‌صرف دلخواه وی، هیچ «حق»ی را برای او اثبات نمی‌کند: مثلا خود اینان قبول دارند که اگر کسی بخواهد به انسان دیگری تعدی کند (مثلا او را بیازارد یا بکُشد)، «حق» ندارد❗️ 🤔اما اگر صرفِ ، معیارِ باشد، چرا «حق ندارد»⁉️ اگر بگویند چون شخص مقابل هم یک است، سوال این است که معیار انسان بودن چیست که «آزادی مرا در تعدی کردن به او» محدود کند؟ اگر معیار انسان، صرفاً همین پوست و گوشت و این بدن ویا بهره‌مندی وی از حیات است، این بدن زنده چه مزیتی مثلا بر بدن زنده گوسفند و گیاه زنده هویج دارد که بین کشتن گوسفند و خوردن گوشت او ویا کندن هویج و خوردن آن، با کشتن انسان تفاوت می‌گذارید⁉️ و اگر این حق، ناشی از اوست، یعنی ویژگی منحصر به فردی که در انسان هست و در سایر موجودات زنده (حیوانات و گیاهان) نیست؛ 🤔پس 💢تنها و تنها چیزی می‌تواند «حق» شمرده شود که در راستای آن ویژگی منحصر به فرد باشد.💢 🚫حتی اگر «غیرطبیعی» ‌را صرفا به معنای «برخلاف روال طبیعیِ اندام‌های بدن» در نظر بگیریم، و انسان را در حد حیوان فروبکاهیم، باز نمیتوان مناقشه فوق را وارد دانست؛ و صرف لذت بردن برای این مقصود کافی نیست؛ چون: 🔹اولا جلوه دادن اینگونه لذت، سبب غایت طبیعی می‌شود، و در تعارض و تزاحم با آن است؛ 🔹ثانیا رسیدن از به ،تنها برای امثال هیوم که را تنها محصول می‌دانند، نشدنی است؛ وگرنه این انتقال بر یک مبنای بسیار دقیق منطقی استوار است (اگر کرامتی در انسان نداشته باشد، آیا اینکه «باید» را رعایت کرد، دلیلی خواهد داشت؟) 🔹علاوه بر اینکه - همانطور که گذشت - اگر # در عبارات فوق ‌را، نه در معنای «طبیعت»ی که در گیاه و حیوان هم هست، بلکه به معنای یعنی آنچه برخلاف اقتضای روح و حقیقت ملکوتی بشر است، بدانیم، آنگاه واضح است که صرف مجوز نمی‌شود. 🤔شاید به همین جهت بوده که قوم لوط، در مقابل اشکال حضرت لوط، دنبال چنین پاسخی برنیامدند، و عملا با پاسخی که دادند نشان دادند: کسانی که معیارش برای «حق داشتن» صرف «دلخواه»شان است، اگر دلشان بخواهد که کسی را صرفاً به خاطر پاک بودنش از شهر بیرون کند، این کار را هم می‌کنند‼️ @Yekaye 👇ادامه👇
👇ادامه از👆 در واقع، قوم لوط با این پاسخ خود نشان دادند که 💢 وقتی » هیچ ضابطه‌ای جز نداشته باشد، پس به دیگران چرا باشد⁉️ @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
854) 📖 فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ 📖 💢ترجمه پس او و خانواده‌اش را نجات دادیم؛ جز همسرش را که در زمره ماندگان بود. سوره اعراف (7) آیه83 1397/9/15 28 ربیع‌الاول 1440 @Yekaye
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
@Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹الْغابِرينَ ▪️در مورد ماده «غبر» برخی بر این باورند که در اصل بر دو معنای متغایر دلالت دارد: یکی باقی ماندن، و دیگری رنگ تیره؛ و «غبار» را هم به خاطر این رنگ تیره‌اش غبار نامیده‌اند 📚 (معجم المقاييس اللغة، ج4، ص408) ▫️اما بسیاری از اهل لغت، معنای اصلی این ماده را همان معنای اول می‌دانند و گفته‌اند وجه تسمیه «غبار» هم آن است که بعد از برخاستن گرد و خاک، بر روی اشیاء باقی می‌ماند؛ و به مناسبت رنگ تیره آن، برای اشاره به رنگ تیره هم به کار رفته است. 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص601؛ التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص190) ▪️بدین ترتیب معنای اصلی این ماده آن چیزی است که بعد از گذشتن و رفتن چیزهایی که همراهش است، برجای می‌ماند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص601) 🔸و تفاوتش با کلماتی مانند «بقاء» و «مکث» (= درنگ کردن) این است که دو شرط دارد: یکی اینکه از جمله و در زمره امور دیگری بوده باشد؛ و دوم اینکه از آن امورِ همراه خود بازمانده و جدا شده باشد. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص190) ▪️اسم فاعل این ماده «غابر» می‌باشد که در قرآن کریم 7 بار به صورت «الْغابِرينَ» به کار رفته و در تمامی موارد، در مورد زن حضرت لوط ع است که در میان قومش باقی ماند و با آنان به عذاب مبتلا شد. ▪️«غَبَرَة» از غُبار گرفته شده، به معنای غباری است که بر روی چیزی نشسته باشد ویا به معنای چیزی است که به رنگ غبار (رنگ تیره) در آمده باشد و در آیه «وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ» (عبس/40) برخی آن را کنایه از اینکه از شدت غم، رنگ رخسارشان تغییر کرده، دانسته؛ و آن را شبیه آیه «ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا» (نحل/58) قلمداد کرده‌اند 📚(مفردات ألفاظ القرآن، ص601) ▫️و برخی آن را همان باقی ماندن غبار بر رخسار آنان دانسته‌اند که منظور غبار تعلقات مادی و دنیوی است که باطنش در قیامت مجسم گردیده است؛ و این معنا مناسبت دارد با محجوب و ظلمانی بودن رخساره آنان؛ و تقابل آن با آیه «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ» (عبس/38) را مؤید این معنا دانسته‌اند. 📚(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج7، ص190) 💢ماده «غبر» در قرآن کریم فقط 8 بار آمده است. 🔹كانَتْ مِنَ الْغابِرينَ ▪️این جمله «صفت» ‌برای «امرأته» است. ▪️درباره اینکه علی‌رغم اینکه «إمرأة» به معنای «زن» است و فعل مربوطه هم به صورت مونث (کانت) آمده، چرا تعبیر «الغابرات» به کار نرفته، برخی گفته‌اند چون آیه اشاره به باقی ماندن او در میان مردان قوم لوط است که به عذاب گرفتار شدند (یعنی: او از زمره آن مردان باقی‌مانده بود) 📚(مجمع البيان، ج4، ص684)؛ ▫️و می‌تواند مذکر بودن تعبیر «الغابرین» از باب اینباشد که کل قوم لوط (اعم از زن و مرد) در عذاب ماندند؛ چرا که برای اشاره به جماعتی که اعم از زن و مرد هستند، صیغه جمع مذکر به کار می‌رود (یعنی: از زمره باقی‌ماندگان بود). @Yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند: از دنیا جز بلا و فتنه نماند؛ و نجات نیافت آن که نجات یافت جز به واقعاً پناهنده شدن [به خدا] . 📚مصباح الشريعة، ص113 قَالَ الصَّادِقُ ع قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لَمْ يَبْقَ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا بَلَاءٌ وَ فِتْنَةٌ وَ مَا نَجَا مَنْ نَجَا إِلَّا بِصِدْقِ الِالْتِجَاء. @Yekaye
☀️2) امام صادق ع وصایایی به محمد بن نعمان احول داشت. در فرازی از آن وصایا آمده است: قطعا نجات می‌یابد که خودداری‌اش از فحشاء طولانی شود و بر آزاری که در حکومت باطل می‌بیند صبر و استقامت پیشه کند؛ اینان اند نجیبان و برگزیده و اولیاء واقعی و اینان‌اند که مومن‌اند. 📚تحف العقول، ص309 قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ [محمد بن النعمان الأحول] قَالَ لِيَ الصَّادِقُ ع: إِنَّمَا يَنْجُو مَنْ أَطَالَ الصَّمْتَ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ صَبَرَ فِي دَوْلَةِ الْبَاطِلِ عَلَى الْأَذَى أُولَئِكَ النُّجَبَاءُ الْأَصْفِيَاءُ الْأَوْلِيَاءُ حَقّاً وَ هُمُ الْمُؤْمِنُون. @Yekaye