یک آیه در روز
884) 📖 فصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ 📖 💢ترجمه پس بر آنان پروردگارت تازیانه عذاب را فرو
.
2⃣ «فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ»
مقصود از تعبیر «سوط عذاب» چیست و چرا برای عذاب آنان از این تعبیر استفاده کرد؟
🍃الف. مقصود تازیانه عذاب است؛ آنگاه وجه گره زدن مفهوم تازیانه به عذاب این است که:
🌱الف.1. «سوط» به معنای تازیانه، بدین سبب چنین نامیده شده که رشتههای نازک متعددی از چرم به هم بافته میشود و شاید میخواهد با این ترکیب، به درهمآمیخته شدن چند عذاب برای آنان اشاره کند.
(مفردات ألفاظ القرآن، ص434)
🌱الف.2. کیفر دنیوی نسبت به عذاب اخروی همچون تازیانه ای است که درد آن موقت و آثارش سطحی است و تنها بر پوست میماند.
(تفسیر نور، ج10، ص475)
🌱الف.3 شاید برای اشاره به نزول پیاپی عذاب است چنانکه در تازیانه زدن هم عموما تعدادی تازیانه پیاپی نواخته میشود.
🌱الف.4. ...
🍃ب. مقصود از «سوط» در این آیه، نصیب و بهرهای از عذاب است (توضیح در نکات ادبی)
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
884) 📖 فصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ 📖 💢ترجمه پس بر آنان پروردگارت تازیانه عذاب را فرو
.
3⃣ «فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ»
برای عذاب فرستادن از تعبیر «ربک» استفاده کرد، نه تعابیری مانند منتقم یا جبار. استفاده از این تعبیر چه نکته خاصی را میخواهد بگوید؟
🍃الف. عذاب کردن هم در راستای ربوبیت الهی است، نه اینکه وجود کسانی که به عذاب گرفتار میشوند حکایتگر اشتباهی باشد که از دست ربوبیت الهی در رفته باشد.
🍃ب. هشداری است به این کفار و معاندانی که در برابر تو ایستادهاند؛ که بدانند پروردگار توست که آن گذشتگان را عذاب کرد؛ و اگر بخواهد اینها را نیز عذاب میکند.
🍃ج. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
884) 📖 فصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ 📖 💢ترجمه پس بر آنان پروردگارت تازیانه عذاب را فرو
.
4⃣ «إِرَمَ ذاتِ الْعِمادِ؛ الَّتي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُها فِي الْبِلادِ؛ الَّذينَ طَغَوْا ... الْفَسادَ؛ فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ»
تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد، عامل سقوط و هلاکت است. (تفسیر نور، ج10، ص475)
@Yekaye
یک آیه در روز
884) 📖 فصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ 📖 💢ترجمه پس بر آنان پروردگارت تازیانه عذاب را فرو
.
5⃣ «الَّذينَ طَغَوْا فِي الْبِلادِ؛ فَأَكْثَرُوا فيهَا الْفَسادَ؛ فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ»
طغیان و فساد جز با قهر برطرف نمیشود. (تفسیر نور، ج10، ص475)
@Yekaye
885) 📖 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ 📖
💢ترجمه
بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است.
سوره فجر (89) آیه14
1397/11/13
26 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
🔹لَبِالْمِرْصادِ = لـ + بـ + المرصاد
▪️ماده «رصد» در اصل دلالت دارد بر آمادگی برای تحت نظر قرار دادن چیزی در وضعیتی که هست (معجم المقاييس اللغة، ج2، ص400) و به تعبیر دیگر، تحت نظر قرار دادن چیزی به منظور اینکه به اقتضای کاری که او انجام میدهد مقابله لازم را انجام دهد (مجمع البيان، ج10، ص735) که شاید نزدیکترین کلمه بدان در زبان فارسی «کمین کردن» باشد.
🔸به این مناسبت به کلماتی مانند «انتظار» و «رعایت» و «محافظت» و «مواظبت» و «ترقّب» و «مراقبت» و «حرس» (پاسبانی) و «مهیمن» نزدیک است. تفاوت ش با اینها در این است که:
▫️«انتظار» از «نظر» میآید و چون باب مطاوعه است برگزیدن و پذیرفتن و تحمل کردن در آن لحاظ شده و در واقع به مفهوم صبر کردن و چشم به راه بودن است؛
▫️«رعایت» از ماده «رعی» (چوپانی) نقطه مقابل اهمال است و عبارت است از این حدود چیزی را حفظ کردن و به لوازم آن توجه نمودن.
▫️«محافظت» ، «حفظ» و مطلقِ رعایت و نگهداری و در مقابل «اضاعه» (ضایع کردن) است.
▫️«مواظبت» مداومت در محافظت و همراهی با چیزی است؛
▫️و «مراقبت» (از ماده «رقب»، که «رقبه» به معنای گردن است) مواظبتی است که با تحقیق و تفتیش از حال و روز چیزی همراه باشد.
▫️«حرس» (پاسبانی) هم مراقبت و حفظ مستمر است و فقط در مورد موجودات دارای عقل به کار میرود.
▫️«مهیمن» (از ماده «همن») هم تدبیر چیزی را از بالا برعهده گرفتن و قائم بر چیزی بودن است.
🔸تفاوت «رصد» با اینها این است که نوعی انتظار کشیدن است که به قصد تحت نظر قرار دادن و تفتیش حال و روز شیء باشد.
(التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج4، ص143-144)
▪️مصدر این ماده «رَصَد» است: «فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً» (جن/27) (التحقیق، ج4، ص144)؛ که اتفاقا همین وزن علاوه بر مصدر، هم برای فرد یا جماعتی که در رصد دیگری نشستهاند ویا خودشان تحت رصد دیگری قرار دارند، به کار میرود و در آیه فوق همه اینها را احتمال دادهاند (مفردات ألفاظ القرآن، ص355) و البته همین وزن به صورت صفت (صیغه مبالغه یا صفت مشبهه) نیز به کار میرود؛ که در آیه «فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً» (جن/9) به معنای شهابی است که مترصد آن شخص است و در کمین او میباشد. (التحقیق، ج4، ص146)
▪️«مَرصَد» اسم مکان برای این ماده است، یعنی محل رصد کردن «وَ اقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ» (توبة/5) (مفردات ألفاظ القرآن، ص355؛ التحقیق، ج4، ص144)
و
▪️ «مرصاد» (إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ، فجر/14) را هم به همین معنای محل رصد دانستهاند (کمینگاه)؛ با این توضیح که برای مکانی به کار میرود که اساساً برای رصد کردن اختصاص یافته است (مفردات ألفاظ القرآن، ص355) و ظاهرا وجهش در این است که وزن مفعال در اصل برای اسم آلت بوده و دلالت دارد بر وسیلهای که با آن کار انجام میشود و چون این مکان خاص رصد قرار گرفته، گویی وسیله رصد کردن شده است. (التحقیق، ج4، ص144) و ظاهرا جهنم را بدین جهت «مرصاد» گفتهاند «إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً» (نبأ/21) که محل عبور همگان است چنانکه فرمود «وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلَّا وارِدُها» (مريم/71) (مفردات ألفاظ القرآن، ص355)
▪️این ماده وقتی به باب افعال برود متعدی میشود؛ پس «ارصاد» به معنای آن است که چیزی یا کسی را مامور رسد کس یا چیزی قرار دادن «وَ الَّذينَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِراراً وَ كُفْراً وَ تَفْريقاً بَيْنَ الْمُؤْمِنينَ وَ إِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ» (توبه/107) (التحقیق، ج4، ص145)
📿ماده «رصد» و مشتقات آن جمعا 6 بار در قرآن کریم به کار رفته است.
🔹إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ
شروع این سوره با چند قسم بود. این جمله راجواب قسمهای مذکور دانستهاند هرچند این احتمال هم هست که جواب قسمها محذوف باشد، یعنی عبارتی است مانند اینکه «حتما هر ظالمی را مجازات خواهیم کرد و انتقام مظلوم را از آن میگیریم» که ادامه سیاق برآن دلالت میکند: ببینید که با عاد و ثمود و فرعون چه کردیم.
(مجمع البيان، ج10، ص735)
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که درباره آیه «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است» فرمودند:
پلی است بر صراط، که بندهای که مظلمهای برعهدهاش باشد از آن رد نشود.
📚الكافي، ج2، ص331؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص272؛ مجمع البيان، ج10، ص739
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ [عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ] الْحَجَّالِ عَنْ غَالِبِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» قَالَ:
قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا يَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَةٍ.
@Yekaye
☀️2) از امیرالمومنین ع روایت شده است که امیرالمومنین ع درباره این آیه فرمودند:
معنایش آن است که پروردگارت تواناست بر اینکه اهل معصیت را به سزایشان سزا دهد.
📚مجمع البيان، ج10، ص739
«إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» ... وَ رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ:
مَعْنَاهُ إِنَّ رَبَّكَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يَجْزِيَ أَهْلَ الْمَعَاصِي جَزَاءَهُمْ.
@Yekaye
☀️3) از امیرالمؤمنین ع روایت شده است:
اگر خداوند ستمكار را مهلت داد هرگز گرفتن و بازخواست او را از دست نخواهد داد، بلكه بر گذرگاه او به کمین نشسته و همچون استخوان گلوگير، بر مسیر نایاش ایستاده.
📚نهجالبلاغه، خطبه 97
عن امیرالمؤمنین ع:
وَ لَئِنْ أَمْهَلَ اللَّهُ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِه.
@Yekaye
☀️4) از امام باقر ع روایت شده است که وقتی آیه «وَ جيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ...» (فجر/23) نازل شد، پیامبر اکرم ص توضیحاتی را از قول جبرئیل درباره آوردن جهنم در عرصه قیامت ارائه کردند که ان شاء الله در بحث از آیه مذکور اشاره خواهد شد. در فرازی از آن روایت، پیامبر اکرم ص به نقل از جبرئیل میفرمایند:
سپس بر روی جهنم صراط [= راه] قرار داده میشود که از لبه شمشیر تیزتر است (یا: از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است)
و روی آن سه پل است؛ بر روی اولی امانت و رَحِم [= خویشاوندی] (در نسخه دیگر: رحمت) است؛ بر روی دومی نماز است؛ و بر سومی عدل رب العالمین - که معبودی جز او نیست - میباشد؛
پس همه مکلف به عبور از آن میشوند؛
ابتدا رَحِم (یا: رحمت) و امانت آنان را نگه میدارد؛
اگر از آن دو نجات یافتند، نماز آنان را نگه میدارد؛
و اگر از آن هم نجات یافتند، نهایت کارشان به رب العالمین است و این همان سخن خداوند است که فرمود «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است.» (فجر/14)
و مردم بر صراطند؛ پس یکی به دست آویخته و قدمش لغزیده، و دیگری قدمش ثابت است و ...؛
و فرشتگان حول آن ندا می دهند: ای خدای بردبار ببخش و درگذر و با فضل خویش با آنان بنگر و سالم بدار و سالم بدار؛ ...
📚تفسير القمي، ج2، ص421؛ الكافي، ج8، ص312 ؛ الأمالي( للصدوق)، ص176-177
حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ [جَابِرٍ عَنْ] أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص، فَقَالَ بِذَلِكَ أَخْبَرَنِي الرُّوحُ الْأَمِينُ
... ثُمَّ يُوضَعُ عَلَيْهَا الصِّرَاطُ [صِرَاطٌ] أَدَقَّ مِنْ حَدِّ السَّيْفِ [أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ]، عَلَيْهَا [علیه] ثَلَاثُ قَنَاطِرَ فَأَمَّا وَاحِدَةٌ [الْأُولَى] فَعَلَيْهَا الْأَمَانَةُ وَ الرَّحِمُ [الرَّحْمَةُ]، وَ الثَّانِيَةُ فَعَلَيْهَا الصَّلَاةُ، وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَعَلَيْهَا عَدْلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ [عَلَيْهَا رَبُّ الْعَالَمِينَ] لَا إِلَهَ غَيْرُهُ فَيُكَلَّفُونَ بِالْمَمَرِّ عَلَيْهَا فَيَحْبِسُهُمُ الرَّحِمُ [الرَّحْمَةُ] وَ الْأَمَانَةُ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهُمَا حَبَسَتْهُمُ الصَّلَاةُ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا كَانَ الْمُنْتَهَى إِلَى رَبِّ الْعَالَمَينَ [جَلَّ ذِكْرُهُ] وَ هُوَ قَوْلُهُ [قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى] «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»؛ وَ النَّاسُ عَلَى الصِّرَاطِ فَمُتَعَلِّقٌ بِيَدٍ وَ تَزُولُ قَدَمٌ وَ مُسْتَمْسِكٌ بِقَدَمٍ [فَمُتَعَلِّقٌ تَزِلُّ قَدَمُهُ وَ تَثْبُتُ قَدَمُهُ/ فَمُتَعَلِّقٌ وَ قَدَمٌ تَزِلُّ وَ قَدَمٌ تَسْتَمْسِكُ] وَ الْمَلَائِكَةُ حَوْلَهَا [حَوْلَهُمْ] يُنَادُونَ [يَا كَرِيمُ] يَا حَلِيمُ اعْفُ [اغْفِرْ] وَ اصْفَحْ وَ عُدْ بِفَضْلِكَ وَ سَلِّمْ وَ سَلِّمْ، ...
@Yekaye
☀️5) پیامبر اکرم ص در غدیر خم خطبهای طولانی ایراد فرمودند و حضرت علی ع را به جانشینی خویش منصوب کردند. برخی از فرازهای این خطبه، در نقلهای مختلف گاه با عبارات متعددی نقل شده است، از جمله فراز ذیل که:
☀️الف. در نقلی از امام باقر ع چنین آمده است:
ای مردم! بر خداوند به خاطر اسلامتان منت نگذارید که خداوند بر شما خشم میگیرد و شما را به عذابی از جانب خویش مبتلا میسازد که «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است.» (فجر/14)
📚روضة الواعظين، ج1، ص95؛
📚العدد القوية لدفع المخاوف اليومية، ص176
رُوِيَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْمَدِينَةِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِيعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ مَا خَلَا الْحَجَّ وَ الْوَلَايَة ...
مَعَاشِرَ النَّاسِ لَا تَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِإِسْلَامِكُمْ فَيَسْخَطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَيُصِيبَكُمْ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ
☀️ب. این فراز در روایتی که با سند متصل به زید بن ارقم (یکی از افراد حاضر در آن روز) میرسد چنین نقل شده:
ای مردم! خدا را در مورد ما حاضر و ناظر بدانید در آنچه که خداوند به شما نداده است و [در صورت انجامش] بر شما خشم میگیرد و شما را به تازیانه عذاب گرفتار خواهد کرد که «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است.» (فجر/14)
[یعنی مبادا که درصدد چیزی برآیید که خداوند اجازهاش را به شما نداده، و ظاهرا هشداری است درباره غصب خلافت]
📚التحصين لأسرار ما زاد من كتاب اليقين، ص586؛
📚اليقين باختصاص مولانا علي ع بإمرة المؤمنين، ص354
أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ وَ هَارُونُ بْنُ عِيسَى بْنِ السِّكِّينِ الْبَلَدِيُّ قَالا حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ الرَّبِيعِ الْخَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ قَالَ حَدَّثَنَا نُوحُ بْنُ مُبَشِّرٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ بْنُ صَالِحٍ عَنِ ابْنِ امْرَأَةٍ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ وَ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: لَمَّا أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ حَجَّةِ الْوَدَاعِ جَاءَ حَتَّى نَزَلَ بِغَدِيرِ خُم ...
مَعَاشِرَ النَّاسِ عَلَى اللَّهِ فِينَا مَا لَا يُعْطِيَكُمُ اللَّهُ وَ يَسْخَطُ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيكُمْ بِسَوْطِ عَذَابٍ إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصاد ...
@Yekaye
یک آیه در روز
885) 📖 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ 📖 💢ترجمه بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است. سوره ف
.
1⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
خدا در دنیا به انسان اختیار داده است که خودش راه سعادت خود را بپیماید؛ و نهتنها اختیار داده، بلکه راه بدی و شقاوت را هم برای او باز گذاشته است؛ گاه بقدری افراد در بدی و تقلب و ظلم به دیگران غوطهور میشوند که گویی کار از دست خدا خارج شده است؛ اما کسی که مومن باشد میداند که چنین نیست؛ خداوند در کمین تمامی ظالمان و گناهکاران است و این مهلتی که داده، به هیچ عنوان به معنای بیاعتنایی به ظلم و گناه آنان نیست.
(حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/4387)
💠ثمره #اخلاقی
اگر کسی به در کمین بودن خداوند ایمان آورد، حتی اگر تمامی موقعیتهای دنیوی برای سوءاستفاده مهیا باشد، و بر اساس ظواهر دنیا کسی نتواند مچ او را بگیرد، باز هم به هیچ عنوان به تخطی از دستورات خدا اقدام نخواهد کرد.
🤔آیا ما این آیه را باور داریم؟
@Yekaye
یک آیه در روز
885) 📖 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ 📖 💢ترجمه بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است. سوره ف
.
2⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
مقصود از «بالمرصاد» بودن خداوند چیست؟
🍃الف. مسیر عبور بندگان تحت اشراف اوست و از این رو، هیچکس از دست او در نَرَود (کلبی و حسن و عکرمه، به نقل از مجمع البيان، ج10، ص739)؛
یعنی هیچیک از اعمال بندگان از خدا فروگذار نشود و او تمام گفتارها و کردارهای آنان را زیر نظر دارد همانند کسی که در کمینگاه نشسته و حرکات اشخاص مورد نظرش را تحت نظر گرفته است (مجمع البيان، ج10، ص739). به تعبیر دیگر، این یک استعاره تمثیلی است که تحت نظر خدا بودن بندگان به وضعیت کسی تمثیل شده که در کمینگاهی نشسته و احوال افراد را زیر نظر دارد در حالی که آنان از او بیخبرند. (المیزان، ج20، ص281)
🍃ب. یعنی خداوند بر اینکه جزای گناهکاران را آنچنان که در خور آنهاست بدهد تواناست.
🔖(حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/4386)
🍃ج. یعنی خداوند نمیگذارد از صراط کسی گذر کند که ظلمی بر بندگان بردوشش است.
🔖(حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/4385)
🍃د. اشارهای است به مواقفی در قیامت، که تا کسی حق آن موقف را ادا نکرده باشد، از آن گذر نتواند کرد.
🔖(حدیث 4 https://eitaa.com/yekaye/4388)
🍃ه. ...
@Yekaye
یک آیه در روز
885) 📖 إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ 📖 💢ترجمه بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است. سوره ف
.
3⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
چرا از تعبیر «ربک» استفاده کرد، نه تعابیری مانند منتقم یا جبار. با استفاده از این تعبیر چه نکته خاصی را میخواهد بگوید؟
🍃الف. [با توجه به حرف «ک»،] تلویحاً اشاره کند که سنت عذاب، که ناشی از در مرصاد بودن خداوند است، همان طور که در آن امتهای درگذشته پیاده شد، در امت تو (پیامبر اکرم ص) هم جاری است. (المیزان، ج20، ص282)
🍃ب. با توجه به تعبیر «رب»، نشان داده شده که در مرصاد بودن خداوند هم در راستای ربوبیت او است، نه اینکه صرفاً جنبه مچگیری و ... داشته باشد. یعنی تحقق ربوبیت کامل الهی، برای موجودی که خداوند به او اختیار داده است، این نیست که او را کاملا به حال خود رها کند و کاری به کار او نداشته باشد؛ بلکه همان ربّی که به انسان اختیار داده، در کمین او هم نشسته است که اگر از اختیار خود سوء استفاده کند، او را مجازات نماید.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
یکی از اشتباهات دنیای #مدرن (مشخصاً: #لیبرالیسم ) این است که به بهانه اختیار داشتن، مهمترین #حق خود را #حق_آزادی قلمداد میکنند؛ در حالی که قبلا به تفصیل بیان شد که این ادعا ناشی از خلط امر تکوینی و امر قراردادی و تشریعی است.
🔖(جلسه 863، تدبرهای 2 و 3 http://yekaye.ir/hood-11-76/)
اکنون می افزاییم که اساساً اقتضای ربوبیت خداوند برای موجود مختار، نهتنها رها کردن او به حال خود و #آزادی_مطلق او نیست، بلکه اقتضای ربوبیت خداوند این است که در عین حال که به او #اختیار و #آزادی داده، مراقب رفتارهای او باشد و در صورت لزوم، او را عذاب کند❗️
در واقع،
هدف از دادن #اختیار، صرفا #دادن_اختیار نبوده، بلکه این بوده که با این اختیار خودش راه سعادت و کمال را برگزیند؛
پس برای اینکه او اختیار خود را در مسیر درست قرار دهد، نمیتوان صرفاً به پاداش نیکو دادن به کسانی که مسیر درست را انتخب میکنند بسنده کرد، بلکه باید مواخذه و عذابی هم در کار باشد تا افراد، علاوه بر تشویق به رفتن در مسیر حق، نرفتن در مسیر باطل را هم جدی بگیرند.
🍃ج. ...
@Yekaye
886) 📖 فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ 📖
💢ترجمه
و اما انسان، هنگامی که پروردگارش او را بیازماید: به اینکه او را اکرام نماید و از نعمت برخوردارش کند، گوید پروردگارم مرا اکرام کرد؛
سوره فجر (89) آیه15
1397/11/14
27 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
🔹ابْتَلاهُ
قبلا بیان شد که
▪️ این کلمه از ماده «بلو» (ویا «بلی») میباشد.
به نظر میرسد ماده «بلو» در اصل به معنای «اختبار» (امتحان کردن به منظور خبر گرفتن و معلوم کردن یک وضعیت) است و «بلی» به معنای کهنه شدن و پوسیدن میباشد.
اینکه آیا واقعا اینها دو ماده مستقلند یا اینکه هردو به یکی برمیگردند، بین علمای لغت اختلاف است که این اختلاف در خصوص کلماتی مانند بلاء (که از کدام است) بیشتر آشکار میشود. تا حدی که برخی گفتهاند حروف «ب» و «ل» و حرف عله (ی یا و) دو اصل با دو معنا (امتحان کردن و پوسیدن) است و ظاهر سخن آنان این است که با اینکه به دو اصل معنایی برای مادهای که از «ب» و «ل» و حرف عله تشکیل شود باور دارند، اما این دو اصل معنایی را مرتبط به حرف و یا ی نمیدانند و ماده «بلو» و «بلی» از نظر آنان فرقی ندارد.
در مقابل،
دیگرانی هستند که همین دو اصل را هم به هم ارجاع دادهاند که اینها دو دستهاند:
▫️برخی اصل را بر معنای کهنه شدن و پوسیدن قرار داده، و گفتهاند به این جهت به معنای امتحان کردن (اختبار) به کار میرود که گویی از کثرت امتحان و خبر گرفتن از او، او را پوساندم! و بلاء را هم از این جهت بلا گفتهاند که جسم را میپوساند
▫️و برخی هم «ایجاد تحول به منظور رسیدن به نتیجه مطلوب» (که به معنای «امتحان کردن» نزدیکتر است) را معنای اصلی این ماده دانستهاند و آنگاه گفتهاند لفظ «بَلِیَ» به خاطر کسره در عینالفعل بر «تحول رو به سقوط» دلالت دارد و به همین جهت است که معنای پوسیدن میدهد.
🔖جلسه۹۵ http://yekaye.ir/al-anbiya-021-035/
🔹ابتلاء با اینکه به باب افتعال رفته اما معنای متعدی میدهد (وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ؛ بقره/124) و ابتلی را عموما به معنای امتحان کردن و به بلا انداختن دانستهاند.
(كتاب العين، ج8، ص340؛ معجم مقاييس اللغه، ج1، ص293)
@Yekaye
🔹فَأَكْرَمَهُ ؛ أَكْرَمَنِ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «کرم»، در اصل به معنای «بزرگواری» (شرافت در ذات شخص) و «بزرگمنشی» (شرافت در اعمال و رفتار) میباشد.
▪️اگرچه کاربرد ثلاثی مجرد این ماده در زبان عربی رایج است (مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُه؛ نهجالبلاغه، حکمت۴۴۹) اما این ماده به صورت فعل در قرآن کریم تنها در دو باب «اکرام» (فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ فجر/۱۵) و «تکریم» (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ؛ اسراء/۷۰) به کار رفته است که اینها متعدی و به معنای بزرگواری کردن در حق دیگران بدون هیچ چشمداشت، یا چیزی ارزشمند را به کسی بخشیدن میباشد
و اسم مفعولهای این دو به ترتیب عبارتند از «مُكْرَم» و «مُکَرَّم» یعنی کسی ویا چیزی که که مورد اکرام و تکریم قرار میگیرد، گرامی داشته میشود، و او را بزرگ و عزیز میدارند. (ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ: مهمانان مورد اکرامِ حضرت ابراهیم ع، ذاريات/۲۴؛ في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ: در صحیفههایی ارزشمند، عبس/۱۳)
🔖جلسه 352 http://yekaye.ir/al-alaq-96-3/
📖 اختلاف قرائت
🔹أَكْرَمَن
▪️در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) این کلمه با تصریح حرف «ی» قرائت شده: «أَكْرَمَنی»
▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) این کلمه در وصل با «ی» (أَكْرَمَنی) و در وقف، بدون «ی» (أَكْرَمَن) قرائت شده است (که طبیعتاً چون وقف بودن «ن» هم ساکن قرائت شده است.
▪️در قرائت اهل بصره (ابوعمرو) شخص بین باقی گذاشتن و حذف «ی» مخیر است.
▪️در بقیه قرائات سبعه (کوفه: عاصم و حمزه و کسائی؛ شام: ابنعامر) در وقف و وصل حرف «ی» حذف میشود (در وصل، با کسره ادا میشود: أَكْرَمَنِ)
📚البحر المحيط، ج10، ص474
@Yekaye