☀️1) از امام صادق ع روایت شده است که درباره آیه «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است» فرمودند:
پلی است بر صراط، که بندهای که مظلمهای برعهدهاش باشد از آن رد نشود.
📚الكافي، ج2، ص331؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص272؛ مجمع البيان، ج10، ص739
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ [عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ] الْحَجَّالِ عَنْ غَالِبِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» قَالَ:
قَنْطَرَةٌ عَلَى الصِّرَاطِ لَا يَجُوزُهَا عَبْدٌ بِمَظْلِمَةٍ.
@Yekaye
☀️2) از امیرالمومنین ع روایت شده است که امیرالمومنین ع درباره این آیه فرمودند:
معنایش آن است که پروردگارت تواناست بر اینکه اهل معصیت را به سزایشان سزا دهد.
📚مجمع البيان، ج10، ص739
«إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» ... وَ رُوِيَ عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ:
مَعْنَاهُ إِنَّ رَبَّكَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يَجْزِيَ أَهْلَ الْمَعَاصِي جَزَاءَهُمْ.
@Yekaye
☀️3) از امیرالمؤمنین ع روایت شده است:
اگر خداوند ستمكار را مهلت داد هرگز گرفتن و بازخواست او را از دست نخواهد داد، بلكه بر گذرگاه او به کمین نشسته و همچون استخوان گلوگير، بر مسیر نایاش ایستاده.
📚نهجالبلاغه، خطبه 97
عن امیرالمؤمنین ع:
وَ لَئِنْ أَمْهَلَ اللَّهُ الظَّالِمَ فَلَنْ يَفُوتَ أَخْذُهُ وَ هُوَ لَهُ بِالْمِرْصَادِ عَلَى مَجَازِ طَرِيقِهِ وَ بِمَوْضِعِ الشَّجَا مِنْ مَسَاغِ رِيقِه.
@Yekaye
☀️4) از امام باقر ع روایت شده است که وقتی آیه «وَ جيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ ...» (فجر/23) نازل شد، پیامبر اکرم ص توضیحاتی را از قول جبرئیل درباره آوردن جهنم در عرصه قیامت ارائه کردند که ان شاء الله در بحث از آیه مذکور اشاره خواهد شد. در فرازی از آن روایت، پیامبر اکرم ص به نقل از جبرئیل میفرمایند:
سپس بر روی جهنم صراط [= راه] قرار داده میشود که از لبه شمشیر تیزتر است (یا: از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر است)
و روی آن سه پل است؛ بر روی اولی امانت و رَحِم [= خویشاوندی] (در نسخه دیگر: رحمت) است؛ بر روی دومی نماز است؛ و بر سومی عدل رب العالمین - که معبودی جز او نیست - میباشد؛
پس همه مکلف به عبور از آن میشوند؛
ابتدا رَحِم (یا: رحمت) و امانت آنان را نگه میدارد؛
اگر از آن دو نجات یافتند، نماز آنان را نگه میدارد؛
و اگر از آن هم نجات یافتند، نهایت کارشان به رب العالمین است و این همان سخن خداوند است که فرمود «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است.» (فجر/14)
و مردم بر صراطند؛ پس یکی به دست آویخته و قدمش لغزیده، و دیگری قدمش ثابت است و ...؛
و فرشتگان حول آن ندا می دهند: ای خدای بردبار ببخش و درگذر و با فضل خویش با آنان بنگر و سالم بدار و سالم بدار؛ ...
📚تفسير القمي، ج2، ص421؛ الكافي، ج8، ص312 ؛ الأمالي( للصدوق)، ص176-177
حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ [جَابِرٍ عَنْ] أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ لَمَّا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص، فَقَالَ بِذَلِكَ أَخْبَرَنِي الرُّوحُ الْأَمِينُ
... ثُمَّ يُوضَعُ عَلَيْهَا الصِّرَاطُ [صِرَاطٌ] أَدَقَّ مِنْ حَدِّ السَّيْفِ [أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَ أَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ]، عَلَيْهَا [علیه] ثَلَاثُ قَنَاطِرَ فَأَمَّا وَاحِدَةٌ [الْأُولَى] فَعَلَيْهَا الْأَمَانَةُ وَ الرَّحِمُ [الرَّحْمَةُ]، وَ الثَّانِيَةُ فَعَلَيْهَا الصَّلَاةُ، وَ أَمَّا الثَّالِثَةُ فَعَلَيْهَا عَدْلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ [عَلَيْهَا رَبُّ الْعَالَمِينَ] لَا إِلَهَ غَيْرُهُ فَيُكَلَّفُونَ بِالْمَمَرِّ عَلَيْهَا فَيَحْبِسُهُمُ الرَّحِمُ [الرَّحْمَةُ] وَ الْأَمَانَةُ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهُمَا حَبَسَتْهُمُ الصَّلَاةُ فَإِنْ نَجَوْا مِنْهَا كَانَ الْمُنْتَهَى إِلَى رَبِّ الْعَالَمَينَ [جَلَّ ذِكْرُهُ] وَ هُوَ قَوْلُهُ [قَوْلُ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى] «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»؛ وَ النَّاسُ عَلَى الصِّرَاطِ فَمُتَعَلِّقٌ بِيَدٍ وَ تَزُولُ قَدَمٌ وَ مُسْتَمْسِكٌ بِقَدَمٍ [فَمُتَعَلِّقٌ تَزِلُّ قَدَمُهُ وَ تَثْبُتُ قَدَمُهُ/ فَمُتَعَلِّقٌ وَ قَدَمٌ تَزِلُّ وَ قَدَمٌ تَسْتَمْسِكُ] وَ الْمَلَائِكَةُ حَوْلَهَا [حَوْلَهُمْ] يُنَادُونَ [يَا كَرِيمُ] يَا حَلِيمُ اعْفُ [اغْفِرْ] وَ اصْفَحْ وَ عُدْ بِفَضْلِكَ وَ سَلِّمْ وَ سَلِّمْ، ...
@Yekaye
☀️5) پیامبر اکرم ص در غدیر خم خطبهای طولانی ایراد فرمودند و حضرت علی ع را به جانشینی خویش منصوب کردند. برخی از فرازهای این خطبه، در نقلهای مختلف گاه با عبارات متعددی نقل شده است، از جمله فراز ذیل که:
☀️الف. در نقلی از امام باقر ع چنین آمده است:
ای مردم! بر خداوند به خاطر اسلامتان منت نگذارید که خداوند بر شما خشم میگیرد و شما را به عذابی از جانب خویش مبتلا میسازد که «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است.» (فجر/14)
📚روضة الواعظين، ج1، ص95؛
📚العدد القوية لدفع المخاوف اليومية، ص176
رُوِيَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ: حَجَّ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنَ الْمَدِينَةِ وَ قَدْ بَلَّغَ جَمِيعَ الشَّرَائِعِ قَوْمَهُ مَا خَلَا الْحَجَّ وَ الْوَلَايَة ...
مَعَاشِرَ النَّاسِ لَا تَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِإِسْلَامِكُمْ فَيَسْخَطَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَيُصِيبَكُمْ بِعَذَابٍ مِنْ عِنْدِهِ إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ
☀️ب. این فراز در روایتی که با سند متصل به زید بن ارقم (یکی از افراد حاضر در آن روز) میرسد چنین نقل شده:
ای مردم! خدا را در مورد ما حاضر و ناظر بدانید در آنچه که خداوند به شما نداده است و [در صورت انجامش] بر شما خشم میگیرد و شما را به تازیانه عذاب گرفتار خواهد کرد که «بیتردید پروردگارت واقعاً به کمینگاه است.» (فجر/14)
[یعنی مبادا که درصدد چیزی برآیید که خداوند اجازهاش را به شما نداده، و ظاهرا هشداری است درباره غصب خلافت]
📚التحصين لأسرار ما زاد من كتاب اليقين، ص586؛
📚اليقين باختصاص مولانا علي ع بإمرة المؤمنين، ص354
أَبُو الْمُفَضَّلِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الشَّيْبَانِيُّ قَالَ أَخْبَرَنَا أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ جَرِيرٍ الطَّبَرِيُّ وَ هَارُونُ بْنُ عِيسَى بْنِ السِّكِّينِ الْبَلَدِيُّ قَالا حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ الرَّبِيعِ الْخَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنَا يَزِيدُ بْنُ هَارُونَ قَالَ حَدَّثَنَا نُوحُ بْنُ مُبَشِّرٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ بْنُ صَالِحٍ عَنِ ابْنِ امْرَأَةٍ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ وَ عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ: لَمَّا أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ حَجَّةِ الْوَدَاعِ جَاءَ حَتَّى نَزَلَ بِغَدِيرِ خُم ...
مَعَاشِرَ النَّاسِ عَلَى اللَّهِ فِينَا مَا لَا يُعْطِيَكُمُ اللَّهُ وَ يَسْخَطُ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيكُمْ بِسَوْطِ عَذَابٍ إِنَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصاد ...
@Yekaye
.
1⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
خدا در دنیا به انسان اختیار داده است که خودش راه سعادت خود را بپیماید؛ و نهتنها اختیار داده، بلکه راه بدی و شقاوت را هم برای او باز گذاشته است؛ گاه بقدری افراد در بدی و تقلب و ظلم به دیگران غوطهور میشوند که گویی کار از دست خدا خارج شده است؛ اما کسی که مومن باشد میداند که چنین نیست؛ خداوند در کمین تمامی ظالمان و گناهکاران است و این مهلتی که داده، به هیچ عنوان به معنای بیاعتنایی به ظلم و گناه آنان نیست.
(حدیث3 https://eitaa.com/yekaye/4387)
💠ثمره #اخلاقی
اگر کسی به در کمین بودن خداوند ایمان آورد، حتی اگر تمامی موقعیتهای دنیوی برای سوءاستفاده مهیا باشد، و بر اساس ظواهر دنیا کسی نتواند مچ او را بگیرد، باز هم به هیچ عنوان به تخطی از دستورات خدا اقدام نخواهد کرد.
🤔آیا ما این آیه را باور داریم؟
@Yekaye
.
2⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
مقصود از «بالمرصاد» بودن خداوند چیست؟
🍃الف. مسیر عبور بندگان تحت اشراف اوست و از این رو، هیچکس از دست او در نَرَود (کلبی و حسن و عکرمه، به نقل از مجمع البيان، ج10، ص739)؛
یعنی هیچیک از اعمال بندگان از خدا فروگذار نشود و او تمام گفتارها و کردارهای آنان را زیر نظر دارد همانند کسی که در کمینگاه نشسته و حرکات اشخاص مورد نظرش را تحت نظر گرفته است (مجمع البيان، ج10، ص739). به تعبیر دیگر، این یک استعاره تمثیلی است که تحت نظر خدا بودن بندگان به وضعیت کسی تمثیل شده که در کمینگاهی نشسته و احوال افراد را زیر نظر دارد در حالی که آنان از او بیخبرند. (المیزان، ج20، ص281)
🍃ب. یعنی خداوند بر اینکه جزای گناهکاران را آنچنان که در خور آنهاست بدهد تواناست.
🔖(حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/4386)
🍃ج. یعنی خداوند نمیگذارد از صراط کسی گذر کند که ظلمی بر بندگان بردوشش است.
🔖(حدیث1 https://eitaa.com/yekaye/4385)
🍃د. اشارهای است به مواقفی در قیامت، که تا کسی حق آن موقف را ادا نکرده باشد، از آن گذر نتواند کرد.
🔖(حدیث 4 https://eitaa.com/yekaye/4388)
🍃ه. ...
@Yekaye
.
3⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ»
چرا از تعبیر «ربک» استفاده کرد، نه تعابیری مانند منتقم یا جبار. با استفاده از این تعبیر چه نکته خاصی را میخواهد بگوید؟
🍃الف. [با توجه به حرف «ک»،] تلویحاً اشاره کند که سنت عذاب، که ناشی از در مرصاد بودن خداوند است، همان طور که در آن امتهای درگذشته پیاده شد، در امت تو (پیامبر اکرم ص) هم جاری است. (المیزان، ج20، ص282)
🍃ب. با توجه به تعبیر «رب»، نشان داده شده که در مرصاد بودن خداوند هم در راستای ربوبیت او است، نه اینکه صرفاً جنبه مچگیری و ... داشته باشد. یعنی تحقق ربوبیت کامل الهی، برای موجودی که خداوند به او اختیار داده است، این نیست که او را کاملا به حال خود رها کند و کاری به کار او نداشته باشد؛ بلکه همان ربّی که به انسان اختیار داده، در کمین او هم نشسته است که اگر از اختیار خود سوء استفاده کند، او را مجازات نماید.
📝نکته تخصصی #انسانشناسی
یکی از اشتباهات دنیای #مدرن (مشخصاً: #لیبرالیسم ) این است که به بهانه اختیار داشتن، مهمترین #حق خود را #حق_آزادی قلمداد میکنند؛ در حالی که قبلا به تفصیل بیان شد که این ادعا ناشی از خلط امر تکوینی و امر قراردادی و تشریعی است.
🔖(جلسه 863، تدبرهای 2 و 3 http://yekaye.ir/hood-11-76/)
اکنون می افزاییم که اساساً اقتضای ربوبیت خداوند برای موجود مختار، نهتنها رها کردن او به حال خود و #آزادی_مطلق او نیست، بلکه اقتضای ربوبیت خداوند این است که در عین حال که به او #اختیار و #آزادی داده، مراقب رفتارهای او باشد و در صورت لزوم، او را عذاب کند❗️
در واقع،
هدف از دادن #اختیار، صرفا #دادن_اختیار نبوده، بلکه این بوده که با این اختیار خودش راه سعادت و کمال را برگزیند؛
پس برای اینکه او اختیار خود را در مسیر درست قرار دهد، نمیتوان صرفاً به پاداش نیکو دادن به کسانی که مسیر درست را انتخب میکنند بسنده کرد، بلکه باید مواخذه و عذابی هم در کار باشد تا افراد، علاوه بر تشویق به رفتن در مسیر حق، نرفتن در مسیر باطل را هم جدی بگیرند.
🍃ج. ...
@Yekaye
886) 📖 فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ 📖
💢ترجمه
و اما انسان، هنگامی که پروردگارش او را بیازماید: به اینکه او را اکرام نماید و از نعمت برخوردارش کند، گوید پروردگارم مرا اکرام کرد؛
سوره فجر (89) آیه15
1397/11/14
27 جمادیالاولی 1440
@Yekaye
🔹ابْتَلاهُ
قبلا بیان شد که
▪️ این کلمه از ماده «بلو» (ویا «بلی») میباشد.
به نظر میرسد ماده «بلو» در اصل به معنای «اختبار» (امتحان کردن به منظور خبر گرفتن و معلوم کردن یک وضعیت) است و «بلی» به معنای کهنه شدن و پوسیدن میباشد.
اینکه آیا واقعا اینها دو ماده مستقلند یا اینکه هردو به یکی برمیگردند، بین علمای لغت اختلاف است که این اختلاف در خصوص کلماتی مانند بلاء (که از کدام است) بیشتر آشکار میشود. تا حدی که برخی گفتهاند حروف «ب» و «ل» و حرف عله (ی یا و) دو اصل با دو معنا (امتحان کردن و پوسیدن) است و ظاهر سخن آنان این است که با اینکه به دو اصل معنایی برای مادهای که از «ب» و «ل» و حرف عله تشکیل شود باور دارند، اما این دو اصل معنایی را مرتبط به حرف و یا ی نمیدانند و ماده «بلو» و «بلی» از نظر آنان فرقی ندارد.
در مقابل،
دیگرانی هستند که همین دو اصل را هم به هم ارجاع دادهاند که اینها دو دستهاند:
▫️برخی اصل را بر معنای کهنه شدن و پوسیدن قرار داده، و گفتهاند به این جهت به معنای امتحان کردن (اختبار) به کار میرود که گویی از کثرت امتحان و خبر گرفتن از او، او را پوساندم! و بلاء را هم از این جهت بلا گفتهاند که جسم را میپوساند
▫️و برخی هم «ایجاد تحول به منظور رسیدن به نتیجه مطلوب» (که به معنای «امتحان کردن» نزدیکتر است) را معنای اصلی این ماده دانستهاند و آنگاه گفتهاند لفظ «بَلِیَ» به خاطر کسره در عینالفعل بر «تحول رو به سقوط» دلالت دارد و به همین جهت است که معنای پوسیدن میدهد.
🔖جلسه۹۵ http://yekaye.ir/al-anbiya-021-035/
🔹ابتلاء با اینکه به باب افتعال رفته اما معنای متعدی میدهد (وَ إِذِ ابْتَلى إِبْراهيمَ رَبُّهُ بِكَلِماتٍ؛ بقره/124) و ابتلی را عموما به معنای امتحان کردن و به بلا انداختن دانستهاند.
(كتاب العين، ج8، ص340؛ معجم مقاييس اللغه، ج1، ص293)
@Yekaye
🔹فَأَكْرَمَهُ ؛ أَكْرَمَنِ
قبلا بیان شد که
▪️ماده «کرم»، در اصل به معنای «بزرگواری» (شرافت در ذات شخص) و «بزرگمنشی» (شرافت در اعمال و رفتار) میباشد.
▪️اگرچه کاربرد ثلاثی مجرد این ماده در زبان عربی رایج است (مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُه؛ نهجالبلاغه، حکمت۴۴۹) اما این ماده به صورت فعل در قرآن کریم تنها در دو باب «اکرام» (فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ؛ فجر/۱۵) و «تکریم» (وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ؛ اسراء/۷۰) به کار رفته است که اینها متعدی و به معنای بزرگواری کردن در حق دیگران بدون هیچ چشمداشت، یا چیزی ارزشمند را به کسی بخشیدن میباشد
و اسم مفعولهای این دو به ترتیب عبارتند از «مُكْرَم» و «مُکَرَّم» یعنی کسی ویا چیزی که که مورد اکرام و تکریم قرار میگیرد، گرامی داشته میشود، و او را بزرگ و عزیز میدارند. (ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ: مهمانان مورد اکرامِ حضرت ابراهیم ع، ذاريات/۲۴؛ في صُحُفٍ مُكَرَّمَةٍ: در صحیفههایی ارزشمند، عبس/۱۳)
🔖جلسه 352 http://yekaye.ir/al-alaq-96-3/
📖 اختلاف قرائت
🔹أَكْرَمَن
▪️در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) این کلمه با تصریح حرف «ی» قرائت شده: «أَكْرَمَنی»
▪️در قرائت اهل مدینه (نافع) این کلمه در وصل با «ی» (أَكْرَمَنی) و در وقف، بدون «ی» (أَكْرَمَن) قرائت شده است (که طبیعتاً چون وقف بودن «ن» هم ساکن قرائت شده است.
▪️در قرائت اهل بصره (ابوعمرو) شخص بین باقی گذاشتن و حذف «ی» مخیر است.
▪️در بقیه قرائات سبعه (کوفه: عاصم و حمزه و کسائی؛ شام: ابنعامر) در وقف و وصل حرف «ی» حذف میشود (در وصل، با کسره ادا میشود: أَكْرَمَنِ)
📚البحر المحيط، ج10، ص474
@Yekaye
☀️1) از امام صادق ع روایت شده است:
به هیچ بندهای از دنیا چیزی داده نشد مگر به عنوان عبرت؛ و از او گرفته نشد مگر از باب امتحان.
📚الكافي، ج2، ص261
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِد عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع:
مَا أُعْطِيَ عَبْدٌ مِنَ الدُّنْيَا إِلَّا اعْتِبَاراً وَ مَا زُوِيَ عَنْهُ إِلَّا اخْتِبَاراً.
@Yekaye
☀️2) از امیرالمومنین ع روایت شده است:
همانا خداوند را بندگانی است که نعمتهایی را به آنان اختصاص داده برای منافع بندگان؛ پس آن نعمتها در دستان آنان است مادامی که بذل و بخشش میکنند؛ اما همین که از دیگران دریغ کردند آن را از آنان میگیرد و به دیگری واگذار می کند.
📚مرآة العقول، ج9، ص372؛ كشف الغمة، ج2، ص347 ؛ بحار الأنوار، ج69، ص28
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع:
إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى عِبَاداً يَخُصُّهُمْ بِالنِّعَمِ لِمَنَافِعِ الْعِبَادِ فَيُقِرُّهَا فِي أَيْدِيهِمْ مَا بَذَلُوهَا فَإِذَا مَنَعُوهَا نَزَعَهَا مِنْهُمْ ثُمَّ حَوَّلَهَا إِلَى غَيْرِهِمْ.
@Yekaye
☀️3) از امام کاظم ع روایت شده است که خداوند عز و جل میفرماید:
همانا من نه ثروتمند را به دلیل اینکه نزد من گرامیتر است ثروتمند کردم و نه فقیر را به خاطر اینکه نزد من خوارتر است فقیر نمودم؛ بلکه ابتلائی است که ثروتمندان را به فقرا آزمودم؛ و اگر فقرا نبودند ثروتمندان مستوجب بهشت نمیشدند.
📚الكافي، ج2، ص265؛ التمحيص، ص47
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ مُبَارَكٍ غُلَامِ شُعَيْبٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَى ع يَقُولُ: إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ:
إِنِّي لَمْ أُغْنِ الْغَنِيَّ لِكَرَامَةٍ بِهِ عَلَيَّ وَ لَمْ أُفْقِرِ الْفَقِيرَ لِهَوَانٍ بِهِ عَلَيَّ وَ هُوَ مِمَّا ابْتَلَيْتُ بِهِ الْأَغْنِيَاءَ بِالْفُقَرَاءِ وَ لَوْ لَا الْفُقَرَاءُ لَمْ يَسْتَوْجِبِ الْأَغْنِيَاءُ الْجَنَّةَ.
@Yekaye
☀️4) از امام باقر ع روایت شده است که فرمودند:
همانا مومن در دنیا به اندازه دینش –یا فرمودند: به حَسَب دینش - مبتلا میشود.
📚الكافي، ج2، ص253
عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ الْحُرِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:
إِنَّمَا يُبْتَلَى الْمُؤْمِنُ فِي الدُّنْيَا عَلَى قَدْرِ دِينِهِ؛ أَوْ قَالَ: عَلَى حَسَبِ دِينِه.
@Yekaye
☀️5) کسی از امیرالمومنین ع درخواست موعظه کرد.
حضرت فرمود:
از کسانی نباش که ... هنگامی که مریض میشود پشیمان می گردد و هنگامی که سلامتش را بازمییابد در کمال بیخیالی به لهو مشغول میگردد؛ هنگامی که در عافیت است به خود مغرور میگردد و هنگامی که در ابتلایی واقع میشود ناامید میگردد؛ هنگامی که بلایی به او میرسد در حالت اضطرار دعا میکند و هنگامی که به خوشی میرسد مغرورانه روی برمی گرداند ... اگر بینیاز شود سر به طغیان برمیدارد و اگر فقیر شود ناامید و سست میگردد ...
📚نهجالبلاغه، حکمت150
وَ قَالَ ع لِرَجُلٍ سَأَلَهُ أَنْ يَعِظَهُ
لَا تَكُنْ مِمَّنْ ... إِنْ سَقِمَ ظَلَّ نَادِماً وَ إِنْ صَحَّ أَمِنَ لَاهِياً يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِيَ وَ يَقْنَطُ إِذَا ابْتُلِيَ وَ إِنْ أَصَابَهُ بَلَاءٌ دَعَا مُضْطَرّاً وَ إِنْ نَالَهُ رَخَاءٌ أَعْرَضَ مُغْتَرّاً ... إِنِ اسْتَغْنَى بَطِرَ وَ فُتِنَ وَ إِنِ افْتَقَرَ قَنِطَ وَ وَهَنَ ...
@Yekaye
.
1⃣ «فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ»
خداوند اگر برخی افراد را از نعمتهای دنیا بهرهمند میسازد برای آزمایش آنان است، نه نشانه اینکه خدا آنان را از دیگران گرامیتر داشته است.
💠ثمره #اخلاقی_اجتماعی
بسیاری از افراد هستند که برای ثروتمندان بیشتر از دیگران احترام میگذارند. گویی ثروتمندی ثروتمندان و فقر فقرا تنها عامل شناسایی و قضاوت درباره میزان عقل و درایت آنان است❗️
اگرچه تاثیر عقل و درایت را در کسب درآمد و صرف بهتر هزینهها نمیتوان انکار کرد، اما حقیقت این است که آن مقدار که عوامل دیگر، از وقایع بیرونی –حوادثی که شخص را یکدفعه به ثروت میرساند یا ثروت وی را از بین میبرد- گرفته، تا سوء استفادهها و ... – که ربطی به عقل و درایت ندارد - در ثروتمند یا فقیر شدن افراد موثر است، عقل و درایت شاید موثر نباشد.
بر این اساس،
برای یک انسان خداباور، تفاوت اصلی شخص ثروتمند و شخص فقیر در این است که اولی مسئولیت بیشتری در قبال دیگران دارد
🔖حدیث2 https://eitaa.com/yekaye/4404
🔖و حدیث https://eitaa.com/yekaye/44063
و تنها اگر به مسئولیت خود درست عمل کند شایسته احترام بیشتری است.
@Yekaye
.
2⃣ « إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَاد؛ فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ»
تعبیر «ف» در ابتدای آیه، نشاندهنده ربط این آیه با آیه [یا آیات] قبل است؛ آن ارتباط چیست؟
🍃الف. گویی میگوید انسان تحت رصد الهی است که آیا صلاح در پیش میگیرد یا فساد؛ و خدا در این مسیر او را به انواعی از ابتلائات میآزماید؛ اما انسان، به جای اینکه اینها را ابتلا و آزمایش ببیند با آمدن نعمت مغرور میشود وسر به طغیان برمیدارد؛ و وقتی بر او سخت گرفته میشود ناامید میگردد.
(الميزان، ج20، ص282)
🍃ب. گویی با اشاره به رصد الهی میخواهد بگوید خداوند از انسان جز اطاعت و تلاش برای حسن عاقبت نمیخواهد و از این روست که در کمین گناهکاران است؛ اما انسان فقط زندگی زودگذر او را به خود مشغول کرده، به جای اینکه نعمت و فقر را به عنوان ابتلائات الهی ببیند، نعمت دنیوی را دلیل بر کرامت خود و فقر را علامت رویگردانی خدا از خود میپندارد.
(الكشاف، ج4، ص749)
🍃ج. ...
@Yekaye
.
3⃣ «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَاد؛ فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ»
آزمایشهای الهی جلوهای از در کمین بودن پروردگار نسبت به انسان است.
(تفسیر نور، ج10، ص476)
@Yekaye