eitaa logo
یک آیه در روز
2هزار دنبال‌کننده
115 عکس
10 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 1️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ» انسان هر کاری کند آثارش به خودش برمی‌گردد؛ و چون انسان تعلق خاطر به نسل خود دارد، گاه آثار عمل انسان در نسل وی منعکس می‌گردد. 📝بحث تخصصی (گستره بازگشت عمل هرکس به خودش) مردم عموما می دانند که هرکس عمل نیک یا بدی انجام دهد، آثارش به خودش برمی گردد؛ و آیات فراوانی هم بدین مضمون دلالت دارد مانند «مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَيْها» (فصلت/46) یا «فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ» (زلزال/7-8) و ... . 🤔تصور اولیه ما این است که این بازگشت مستقیما به خود فرد است؛ اما آیات دیگری، از جمله آیه حاضر، نشان می دهد که مطلب گسترده تر از این است و گاه اثر عمل انسان در دودمان وی نیز ظاهر می‌شود که نمونه مثبتش داستان آن بچه‌های یتیم در جریان حضرت موسی و خضر ع بود: «وَ أَمَّا الْجِدارُ فَكانَ لِغُلامَيْنِ يَتِيمَيْنِ فِي الْمَدِينَةِ وَ كانَ تَحْتَهُ كَنْزٌ لَهُما وَ كانَ أَبُوهُما صالِحاً فَأَرادَ رَبُّكَ أَنْ يَبْلُغا أَشُدَّهُما وَ يَسْتَخْرِجا كَنزَهُما رَحْمَةً مِنْ رَبِّكَ» (كهف/82) 🤔تدبر در کلام خداوند - بویژه با توجه به آیاتی مانند «وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ» (بقره/186) ، «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ» (الرحمن/29) و «وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها» (ابراهیم/34) ما را به این حقیقت رهنمون می‌شود که هرچه به انسان می‌رسد بر اثر درخواست خود او بوده و خودش زمینه آن را مهیا کرده است. 👈و از زمره درخواست‌های انسان، هرکاری است که با هر انسان دیگری انجام می‌دهد که به زبان حال، انجام آن کار با خودش به عنوان یک انسان را تقاضا کرده است؛ از این رو، اگر در حق کسی ظلم و بدی‌ای انجام دهد با زبان حال، از خداوند درخواست کرده که در حق وی نیز ظلم و بدی‌ای انجام شود؛ و اگر با فرزندان و بازماندگان دیگران هم کاری کند عین همین را برای بازماندگان خویش طلب کرده است. 💢پس هرچه انسان با دیگران و یا با بازماندگان دیگران کند، بناچار به خودش و بازماندگانش برگشت خواهد کرد، مگر آنکه خدا بخواهد، و این استثنا (مگر آنکه خدا بخواهد) را بدین جهت افزودیم که عوامل موثر در عالم بسیار فراوان است و ممکن است برخی عوامل دیگر نیز دخیل باشد که مانع این بازگشت شود چنانکه خود فرمود «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثِيرٍ» (شورى/30) (المیزان، ج4، ص202-203) 📝بحث تخصصی : ❓این آیه بوضوح از اثر اعمال بد انسان بر نسل انسان سخن می‌گوید و از همان ابتدای اسلام، این سوال مطرح بوده است که اگر شخصی ظلم کرد، فرزندانش چه گناهی دارند که باید تقاص ظلم او را پس دهند؟ (حدیث 1) به نظر می‌رسد مساله این است که یک واقعه خارجی دو حیثیت مستقل دارد که سوال کننده به خاطر یک حیثیت، حیثیت دیگر را مورد غفلت قرار داده است و در نظام محاسباتی خداوند که همه حیثیات را ملاحظه می‌کند به کسی ظلم نمی‌شود. ⭕️چنانکه در توضیح بالا گذشت، مساله این آیه آن است که انسان هرکاری بکند به خودش برمی‌گردد؛ و چون نسبتی واقعی بین انسان و فرزندانش برقرار است و وی تعلق خاطری بدانها دارد، اثر کار بد وی در حق فرزندان دیگران، به فرزندان او هم برمی‌گردد؛ اما سویه دیگر این ماجرا خود آن فرزندان می‌باشد. این گونه نیست که اگر ثمره ظلم آباء و اجدادِ شخصی به او برگردد؛ او فقط مجازات شود و بس؛ بلکه هرکسی حساب ویژه خود را دارد: هرکسی در زندگی اش با سختی‌هایی مواجه می‌شود که اگر درست در مقابل آنها عمل کند همان سختی‌ها موجب رشد او می‌شود. در واقع، از این جهت که ظلم و سختی‌ای به فرزندان وی می‌رسد، مجازاتی برای والدین اوست (چون هیچ پدر و مادری دلش نمی‌خواهد فرزندش سختی ببیند)؛ اما از منظر خود فرزندان، آنان مانند هر انسان دیگری هستند که مورد ظلم و سختی قرار گرفته‌اند؛ اگر در این شرایط به وظیفه صحیح خود عمل کنند، همان امر موجب رشد و تعالیِ آنها خواهد شد؛ و اگر عمل نکنند مایه بدبختیِ آنان می‌شود. به تعبیر دیگر، 💢اقتضای عدالت خداوند این نیست که در دنیا کسی به دیگری ظلم نکند و هیچکس سختی‌ای نبیند، بلکه نظام دنیا نظام ابتلا و سختی دیدن است؛ آنگاه این آیه به یکی از عوامل وقوع ظلم و سختی در عالم اشاره می‌کند: 🔸 این ظلم در حق فرزندان ظالم، 🔻وقتی از سوی خود آن ظالم نگریسته شود، عقوبت آن ظالم است؛ و 🔺و قتی از سوی فرزندان آن ظالم نگریسته شود، امتحان و ابتلایی است برای آنان. @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 2️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ» درباره اینکه تهدید آیه ناظر به چه کسانی است دیدگاه‌های متعددی مطرح شده است: 🍃الف. خطاب به سرپرست مال یتیم است که در خصوص مال وی امانت‌داری را رعایت کند، که اگر ظلم کند منتظر باشد که به فرزندان او نیز پس از وی ظلم شود. (احادیث1-3؛ و ابن‌عباس، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص21) 🍃ب. در مورد کسی است که وصیت می‌کند تمام اموالش به دیگران داده شود و چیزی برای فرزندان خود باقی نمی‌گذارد و اطرافیان وی باید وی را از این کار بازدارند، و بچه‌های او را هم مانند بچه‌های خود ببینند؛ و هماتن طور که نمی‌خواهند بچه‌های خودشان بعد از مرگشان نیازمند شوند، مانع چنان وصیتی شوند که بچه‌های وی را محتاج دیگران خواهد کرد. (حدیث6) 🍃ج. ناظر به کسی است که به شخصی که می‌خواهد در مورد اموالش وصیت کند، توصیه‌هایی می‌کند که به فلانی و فلانی بده و ثمره‌اش این می‌شود که ورثه وی متضرر می‌شوند ابن عباس و سعيد بن جبير و حسن و قتاده و مجاهد و ضحاک و سدی، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص21؛ و البحر المحيط، ج3، ص528) 🍃د. این در مورد محروم کردن خویشاوندان است که کسی به شخص وصیت کننده بگوید همه اموالت را برای ورثه‌ات بگذار و به خویشاوندانت هیچ وصیتی نکن؛ و چنین شخصی بترسد که همان گونه که او باعث محرومیت عده‌ای می‌شود کسی هم باعث محرومیت فرزندان وی شود. (میثم، ‌به نقل از فقه القرآن، ج2، ص307 و مقسم و حضرمي، به نقل از البحر المحيط، ج3، ص528) 🍃ه. می‌تواند ناظر باشد به آیه قبل، یعنی هشداری است درباره یتیمانی که در مجلس تقسیم ارث حاضر می‌شوند؛ که در مجلس تقسیم ارث، این یتیمان و نیازمندان را از بخششی که در آیه قبل توصیه شد محروم نکنید و بترسید که یتیمان خود شما بعدا در چنین مجلسی حاضر شوند و دیگران آنان را محروم کنند. (الكشاف، ج1، ص478) 🍃و. می‌تواند خطاب به کل مردم باشد، یعنی از همگان می‌خواهد که ملاحظه یتیمان و بازماندگان دیگران را بکنید تا بعدا دیگران هم ملاحظه بازماندگان شما را بکنند. (به نقل از البحر المحيط، ج3، ص528) 🍃ز. ... @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 3️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ» بايد خود را جاى ديگران گذاشت، تا دردها را بهتر درك كرد. با يتيمان مردم چنان رفتار كنيم كه دوست داريم با يتيمان ما آنگونه رفتار شود. (حدیث4، تفسير نور، ج2، ص26) @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 4️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً» هركه آتشى روشن كند، دودش به چشم خودش مىرود. ظلم امروز به ايتام مردم، به صورت سنّت در جامعه در مى‌آيد و فردا دامن يتيمان ما را هم مى‌گيرد. (تفسير نور، ج2، ص26) @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 5️⃣ «لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ» در شيوه‌هاى تبليغى، بايد از عواطف هم استفاده كرد. (تفسير نور، ج2، ص26) @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 6️⃣ «وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديداً» اغلب مفسران توضیح داده‌اند که مقصود از اینکه به آنان قول سدید بگویید، اعم از گفتن و کار شایسته انجام دادن است؛ و علت اینکه چنین تعبیری آمده این است که سخن راست و استوار و مناسب گفتن، ساده‌ترین کاری است که هرکسی می‌تواند انجام دهد [یعنی حداقلی‌ترین کار ممکن را گفته تا افراد به تناسب خود بیش از این را هم انجام دهند] (البحر المحيط، ج3، ص530) و این گونه تعبیر کردن از کار، به سخن، به خاطر تلازمی که بین این دو است بسیار شایع است، چنانکه در جای دیگر فرمود «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» (بقرة/83) و بویژه اینکه آن را با وصف «سدید» و نه وصفی همچون «معروف» یا «نرم» و ... توصیف کرد، بیشتر موید این است که منظور مطلق کارهای شایسته و مناسب است؛ نه صرف سخن گفتن؛ یعنی هر کاری که موجب شود کرامت افراد حفظ شود. (الميزان، ج4، ص201) ❇️ و البته مفسران متناسب با دیدگاه‌هایی که در تدبر 2 گذشت، توضیحات دیگری هم داده‌اند؛ مثلا کسانی که این را ناظر به اطرافیان وصیت‌کننده ( و نه خود سرپرست یتیم یا خود وصیت کننده) دانسته‌اند، قول سدید را سخنی که سزاوار است به وصیت‌کننده گفته شود (سخن عادلانه، سخنی که اقتضای میانه‌روی داشته باشد؛ و ...) دانسته‌اند؛ و یا حتی برخی، با توجه به اینکه ناظر به اطرافیان شخص وصیت‌کننده دانسته‌اند، آن را شامل تلقین کردن شهادتین به محتضر نیز معرفی کرده‌اند. (البحر المحيط، ج3، ص530) @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 7️⃣ «وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديداً» ترتیب دستورات این آیه ظرافت زیبایی دارد: 🔹ابتدا توصیه به خشیت می‌کند که محلش دل است و آن عبارت است از خودداری کردن به اقتضای علم و به نحوی تقوا را در خود دارد؛ 🔹سپس توصیه به تقوا کرده است که حاصل این خشیت است، زیرا تقوی یعنی خود را نگهداشتن و کسی که از چیزی بترسد خود را از افتادن در آن حفظ و نگهداری می‌کند؛ و 🔹سپس توصیه به قول سدید کرده؛ که چنانکه گفته شد، مطلق کارهای سزاوار در این رابطه است: ♦️ابتدا خشیت در دل، سپس تقوا و خود را نگهداشتن از عمل ناروا، و سپس انجام سخن و عمل مناسب. (البحر المحيط، ج3، ص530) @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 8️⃣ «فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديداً» نه خيانت در اموال يتيمان، نه خشونت در گفتار با آنان. (تفسير نور، ج2، ص26) @yekaye
یک آیه در روز
934) 📖 وَ لْيَخْشَ الَّذينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْ
. 9️⃣ «فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلاً سَديداً» کسی که اهل تقوا باشد هر سخنی نمی‌گوید، بلکه تنها سخن محکم و راست و خلل‌ناپذیر بر زبان می‌آورد. @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
935) 📖 إِنَّ الَّذينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامی ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ في بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعيراً 📖 💢ترجمه در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند [لهیب آتشی را شعله‌ور کنند]. سوره نساء (4) آیه 10 1398/4/3 20 شوال 1440 @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹سيَصْلَوْنَ ▪️یصلون در اصل «یصلَیُون» بوده است که «یاء» آن حذف شده است. لذا از ماده «صلی» یا «صلو» می‌باشد و هر چه باشد، از ماده «وصل» نیست، زیرا اگر از ماده «وصل» بود به صورت «یَصِلون» خوانده می‌شد در حالی که در قرائات دیگری که برای این آیه وجود دارد چنین قرائتی روایت نشده است. ▪️در اینکه اصل و خاستگاه این ماده چیست، و آیا «صلو» و «صلی» دو ماده مستقلند یا به همدیگر برمی‌گردند، بین اهل لغت اختلاف است. 🔸در کاربردهای متعارف می‌توان از دو معنای مستقل برای «صلو» و «صلی» یاد کرد: 🔺 «صلو» در معنای دعا و نماز و عبادت؛ و 🔺«صلی» [به صورت اسم،] در معنای «آتش» و [به صورت فعل در معنای] «سوزاندن با آتش» یا «افتادن در آتش» به کار می‌رود (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۹۰)؛ و حتی برخی هم به طور مطلق گفته‌اند که وقتی حرف عله بعد از دو حرف «صل» بیاید (یعنی فرقی ندارد صلو باشد یا صلی) بر یکی از این دو معنا دلالت دارد (معجم المقاييس اللغة، ج۳، ص۳۰۰)؛ ▪️ اما برخی یکی از این دو را اصل قرار داده و سعی کرده‌اند دیگری را به آن برگردانند: ▫️خلیل اصل ماده با اشاره به اینکه «صلوات» جمع صلات است بحث خود را با «صلو» به معنای عبادت و نماز شروع کرده و بدون هیچ توضیحی در ذیل همین ماده سراغ معنای برافروختن و آتش زدن رفته است. (كتاب العين، ج7، ص153-155) ▫️راغب اصفهانی بعد از اینکه «صلاه» را در ذیل ماده «صلی: برافروختن آتش» آورده و می‌گوید «صلاه» به معنای دعا و عبادت است، به دیدگاهی اشاره می‌کند که معتقد است که «صلات» از «صلی» به معنای آتش گرفته شده از این جهت که نمازگزار با نماز خود را از آتش جهنم حفظ می‌کند (مفردات ألفاظ القرآن، ص۴۹۱) و خودش درباره اینکه این دیدگاه را قبول دارد، موضعی نمی گیرد؛ ویا فیومی به این قول اشاره می‌کند که «صلات» از «صلیتِ العود بالنار: عود را با آتش گرم و نرم کردم» گرفته شده از این جهت که نمازگزار با نمازش در مقابل خدا نرم و خاشع می گردد (المصباح المنير، ج۲، ص۳۴۶) ▫️مرحوم طبرسی ظاهرا اینها را دو اصل کاملا مستقل می‌داند چرا که در جایی اصل صلات [ماده «صلو»] را به معنای «دعا» دانسته و به این قول هم اشاره کرده که چه بسا اصل آن از «رفع الصلا (= استخوانی در پشت) في الركوع» باشد؛ و آنگاه اطلاق آن در خصوص نماز یا از باب حقیقت شرعیه است یا از باب استعمال عام در معنای خاص (مجمع البيان، ج1، ص121-122) و از سوی دیگر اصل «صلاء» [ماده «صلی»] را به معنای ملازمت و همراهی دانسته؛ و توضیح داده که «صلي الرجل النار» یعنی آن مرد ملازم آتش شد؛ و وقتی گفته می‌شود «صلي الأمر» یعنی حرارت و شدت کار بالا گرفت؛ و «شاة مصلية» به معنای «گوسفند بریان» است؛ منظور از «اصْلَوْهَا» در آیه «اصْلَوْهَا الْيَوْمَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ» (یس/64)، همنشین و ملازم آتش شدن است؛ و از ابومسلم نقل شده که منظور از «اصْلَوْهَا» ، «صيروا صلاها: ماده سوختنیِ آتش شوید، هیزمِ آتش شوید» است.” (مجمع البيان، ج3، ص20 و ج۸، ص۶۷۳) ▫️اما مرحوم مصطفوی بر این باور است که «صلی» ([به صورت اسم،] در معنای «آتش» و [به صورت فعل در معنای] «سوزاندن با آتش» یا «افتادن در آتش») در اصل از زبان عبری گرفته شده و به معنای آن است که چیزی را به طوری در مقابل آتش بگذارند که کباب شود؛ اما ماده «صلو» یک ریشه در زبانهای سریانی و آرامی دارد، که از آن زبان‌ها به زبان عبری هم منتقل شده و در همه این زبانها به معنای «یک عبادت مخصوص [= نماز]» بوده (و بر این اساس، در خصوص این نزاع بین اصولیون که آیا کلمه «صلاة» حقیقت شرعیه است یا خیر، صریحا مخالف حقیقت شرعیه بودنِ آن است و آن را معنای لغویِ این کلمه می‌داند و البته توضیح می‌دهد که ماده «صلو» ‌در خود زبان عربی (و نه لزوما در قالب «صلاة» که از عبری آمده) به معنای «ثناگویی» به کار رفته است؛ گویی در کاربردی «صلات» به معنای نماز، ظاهرا هر دو مولفه به هم پیوند خورده است؛ و از نظر ایشان، وقتی این کلمه با حرف «علی» می‌آید معنای دوم (مدح و ثنا) غلبه دارد؛ مثلا: «إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ» (احزاب/۵۶) «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ» (احزاب/۴۳) «صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم» (توبه/۱۰۳) که اگر بتوان این را یک قاعده کلی دانست، آنگاه آیه «وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَدا» (توبه/۸۴) نه به معنای نهی از «نماز خواندن بر منافق» بلکه به معنای نهی از «ثنا کردن بر منافق» [= بعد از مرگش از او بخوبی یاد کردن] می‌باشد. (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج۶، ص۲۷۲-۲۷۵) @yekaye 👇ادامه 👇
ادامه توضیح ماده «صلو» و «صلی» ▫️علامه طباطبایی نیز در معنای «صلی» صرفاً به آتش گرفتن اشاره کرده (المیزان، ج4، ص204) ولی در باره «صلوة» (از صلی) توضیح داده که معنای جامع آن نوعی «منعطف شدن برای توجه کردن» است که به فراخور موضوع متفاوت می‌شود و لذا گفته شده. وقتی از جانب خدا به ما باشد به معنای نزول رحمت می‌شود؛ وقتی از جانب فرشتگان به ما باشد به معنای استغفار آنها برای ماست و وقتی از جانب ما به خدا باشد به معنای دعا است؛ و در قرآن صلات خدا بر مومنان آن رحمت خاصه‌ای است که از جانب خدا شامل حال مومنان می‌شود و موید این مطلب ادامه همین آیه است که می‌فرماید تا شما را از ظلمت‌ها به نور درآورد و به مومنان همواره رحیم بوده است. (المیزان، ج۱۶، ص۳۲۹) ▪️اسم فاعل رایج از «صلو» غالبا در حالت ثلاثی مزید (باب تفعیل: صلّی، یصلّی) و به صورت «مُصَلّی» است: «قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ» (مدثر/43) که به معنای نمازگزار است؛ و از این ماده غیر از کاربرد آن به صورت فعل (نمازگزاردن) و مصدر (صلات) و فاعل (مُصَلِّی)، به صورت اسم مکان (مُصَلَّی) نیز در قرآن کریم به کار رفته است: (وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهيمَ مُصَلًّى؛ بقره/125) ▪️اما اسم فاعل رایج از «صلی» غالبا در حالت ثلاثی مجرد و به صورت «صالی» است، یعنی به معنای کسی که همنشنی آتش می‌شود و بدین سبب می‌سوزد: «إِلاَّ مَنْ هُوَ صالِ الْجَحيمِ» (صافات/163) [إِنَّهُمْ صالُوا النَّارِ؛ ص/59)] (مجمع البيان، ج8، ص720). کاربرد آن به صورت فعل در قرآن کریم نیز غالبا به صورت فعل ثلاثی مجرد بوده است؛ هرچند در باب افعال (فَسَوْفَ نُصْلِيهِ ناراً، نساء/30؛ إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بِآياتِنا سَوْفَ نُصْليهِمْ ناراً، نساء/56) و باب افتعال (آتيكُمْ بِشِهابٍ قَبَسٍ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ، نمل/7؛ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّكُمْ تَصْطَلُونَ، قصص/29) هم به کار رفته است. همچنین کاربرد آن به صورت اسم، علاوه بر اسم فاعل (صالی)، به صورت مصدر، هم بر وزن «فعول» (صِلیّ): «ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذينَ هُمْ أَوْلى بِها صِلِيًّاً» (مریم/70) (مجمع‌البیان، ج6، ص806) و هم بر وزن «تصلیة»: «وَ تَصْلِيَةُ جَحيمٍ» (واقعه/94) به کار رفته است. ▪️درباره ماده «صلی» دیدیم که برخی تذکر دادند که این به معنای نزدیک شدن و در کنار آتش قرار گرفتن است؛ ابوحیان در همین راستا به تفاوت دقیق بین «صلا» و «احراق» اشاره می‌کند: «صلا» آن حالت مجاورت در کنار آتش است که موجب حرارت دیدن، پخته شدن و ... می‌گردد؛ اما احراق آن است که مستقیما توسط آتش سوزانده و نابود شود؛ و چه‌بسا اینکه قرآن غالبا از تعبیر «صلا» برای عذاب استفاده می‌کند به طور غیرمستقیم اشاره دارد که قرار نیست در اثر حرارت آتش، آنان به طور کامل نیست و نابود شوند؛ چنانکه در جای دیگر فرمود: «كُلَّما نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَيْرَها لِيَذُوقُوا الْعَذابَ» (نساء/56) (البحر المحيط، ج3، ص531) 📿اگر دو ماده «صلو» و «صلی» را از هم متمایز بدانیم باید بگوییم ماده «صلو» و مشتقات آن ۹۸ بار و ماده «صلی» و مشتقات آن 25 بار در قرآن کریم به کار رفته است. 📖اختلاف قراءات ▪️این کلمه در اغلب قرائات مشهور به صورت فعل معلوم (سَيَصْلَوْنَ) قرائت شده است. ▪️در قرائت اهل شام (ابن عامر) و روایت شعبه از عاصم و برخی از قرائات غیرمهشور به صورت فعل مجهول (سَيُصْلَوْنَ)؛ ▪️و برای همین حالت مجهول، در برخی قرائات غیرمشهور دیگر به صورت‌های «سَيُصَلَّوْنَ» و «سَيُصْلُونَ» نیز قرائت شده است. و با توجه به اینکه این ماده هم در وزن ثلاثی مجرد و هم در باب افعال در قرآن کریم به کار رفته است، استفاده از آن در هر دو حالت معلوم و مجهول کاملا طبیعی است. 📚مجمع البيان، ج3، ص20 ؛ البحر المحيط، ج3، ص531 ؛ معجم القراءات، ج2، ص24-25 @yekaye
🔹سَعيراً ▪️ماده «سعر» را در اصل به معنای شعله‌ور شدن و برافروختن و بالا آمدن چیزی دانسته‌اند و این ماده عموما درباره آتش به کار می‌رود (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص75؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص411) و برخی آن را به معنای شدت حرارت همراه با التهاب آن دانسته‌اند (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج5، ص130) «وَ إِذَا الْجَحيمُ سُعِّرَتْ» (تکویر/12) ▫️ و این کلمه به معنای قیمت نیز به کار می‌رود: «سعر الطعام» و درباره وجه تسمیه‌اش گفته‌اند از باب تشبیه به آتش است از این جهت که همانند آتش سر می‌کشد و بالا می‌رود! (معجم المقاييس اللغة، ج3، ص76 ؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص411 ؛ مجمع البيان، ج3، ص20 ) و البته در این معنا ظاهرا در قرآن کریم به کار نرفته است. ▪️«سعیر» به معنای «مسعور» (چیزی که شعله‌ور شده باشد) است (مجمع البيان، ج3، ص20؛ مفردات ألفاظ القرآن، ص411) «كُلَّما خَبَتْ زِدْناهُمْ سَعيراً» (اسراء/97) «أَعْتَدْنا لِمَنْ كَذَّبَ بِالسَّاعَةِ سَعيراً» (فرقان/11) «عَذاب السَّعير» (حج/4؛ لقمان/21؛ سبأ/12؛ ملک/5) ▪️و این کلمه به صورت «سُعُر» جمع بسته می‌شود: «في ضَلالٍ وَ سُعُرٍ» (قمر/24 و47) 📿ماده «سعر» و مشتقات آن 19 بار در قرآن کریم به کار رفته است. 🔸درباره تفاوت کلمه «سعیر» با کلمات مشابه مانند «نار» و «حجیم» و «جهنم» و «حریق» در جلسه 904 توضح داده شد: http://yekaye.ir/ale-imran-3-181/ @yekaye
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️1) الف. از امام صادق ع روایت شده است که رسول خدا ص فرمود: هنگامی که مرا در معراج به آسمان بردند گروهی را دیدم که آتش در درونشان وارد می‌شد و از پشت‌شان بیرون می‌آمد. گفتم: جبرئیل اینها چه کسانی‌اند؟ گفت: اینها کسانی‌اند که اموال یتیمان را از روی ظلم می‌خوردند. 📚تفسير القمي، ج1، ص132 و ج2، ص7 📚این حدیث نبوی در کتب اهل سنت هم روایت شده است (البحر المحيط، ج3، ص531 ) ☀️ب. همچنین از امام باقر ع روایت شده است که: رسول الله ص فرمودند: روز قیامت مردمانی از قبرهایشان برانگیخته می‌شوند در حالی که آتش از دهانشان شعله می‌کشد. سوال شد: یا رسول الله! اینان کیستند؟ فرمودند: «کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند و بزودی لهیب آتشی را شعله‌ور کنند». (نساء/10) 📚تفسير العياشي، ج1، ص225 ☀️ج. و در روایتی طولانی از امام باقر ع درباره محکمات قرآن کریم آمده است: ... و خداوند درباره خوردن ظالمانه مال یتیم این آیه را نازل فرمود «در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند و بزودی لهیب آتشی را شعله‌ور کنند» و این بدان جهت است که خورنده مال یتیم در روز قیامت می‌آید در حالی که آتش در دلش زبانه می‌کشد تا حدی که شعله‌های آن از دهانش بیرون می‌زند، تا اینکه همه اهل محشر بدانند که او خورنده مال یتیم است. 📚الكافي، ج2، ص31-32 @yekaye 👇متن احادیث👇
☀️1) الف. حَدَّثَنِي أَبِي عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: لَمَّا أُسْرِيَ بِي إِلَى السَّمَاءِ رَأَيْتُ قَوْماً تُقْذَفُ فِي أَجْوَافِهِمُ النَّارُ وَ تَخْرُجُ مِنْ أَدْبَارِهِمْ، فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ يَا جَبْرَئِيلُ؟ فَقَالَ: هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً. 📚تفسير القمي، ج1، ص132 و ج2، ص7 📚این حدیث نبوی در کتب اهل سنت هم روایت شده است (البحر المحيط، ج3، ص531 ) ☀️ب. عن أبي الجارود عن أبي جعفر ع قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُبْعَثُ أنَاسٌ مِنْ قُبُورِهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ تَأَجَّجُ أَفْوَاهُهُمْ نَاراً. فَقِيلَ لَهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَنْ هَؤُلَاءِ؟ قال: «الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً». 📚تفسير العياشي، ج1، ص225 ج. عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ آدَمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ بْنِ مِهْرَانَ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّ [أُ]نَاساً تَكَلَّمُوا فِي هَذَا الْقُرْآنِ بِغَيْرِ عِلْم ... وَ أَنْزَلَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ مَنْ أَكَلَهُ ظُلْماً «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» وَ ذَلِكَ أَنَّ آكِلَ مَالِ الْيَتِيمِ يَجِيءُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ النَّارُ تَلْتَهِبُ فِي بَطْنِهِ حَتَّى يَخْرُجَ لَهَبُ النَّارِ مِنْ فِيهِ حَتَّى يَعْرِفَهُ كُلُّ أَهْلِ الْجَمْعِ أَنَّهُ آكِلُ مَالِ الْيَتِيم. 📚الكافي، ج2، ص31-32 @yekaye
☀️2) از امام صادق ع روایت شده که در کتاب علی بن ابی‌طالب ع آمده است: کسی که ظالمانه مال یتیم را می‌خورد، وبال این را در بازماندگان خودش می‌چشد و وبال کارش به او ملحق می‌شود؛ خواه در دنیا، که خداوند می‌فرماید: «و باید [از ستم بر یتیمان] بترسند آنان که، اگر پس از خود فرزندان ناتوانی بر جای گذارند» (نساء/9) و خواه در آخرت، که خداوند می‌فرماید: «در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند.» (نساء/10) 📚ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص233؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج3، ص173؛ 📚تفسير العياشي، ج1، ص223 أَبِي ره قَالَ حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْيَرِيُّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّ فِي كِتَابِ عَلِيٍّ ع أَنَّ آكِلَ مَالِ الْيَتَامَى ظُلْماً سَيُدْرِكُهُ وَبَالُ ذَلِكَ فِي عَقِبِهِ مِنْ بَعْدِهِ [وَ يَلْحَقُهُ؛ فَقَالَ: ذَلِكَ إِمَّا] فِي الدُّنْيَا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «وَ لْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعافاً خافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَ لْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيداً» وَ أَمَّا فِي الْآخِرَةِ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً». @yekaye
☀️3) عجلان می‌گوید: از امام صادق ع درباره خوردن مال یتیم سوال کردم، فرمودند: مطلب همان گونه است که خداوند عز و جل می‌فرماید: «در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند.» سپس بدون اینکه از ایشان سوالی کنم، فرمودند: کسی که سرپرستی یتیمی را عهده‌دار شود تا از یتیمی بیرون آید و یا اینکه بی‌نیاز شود خداوند عز و جل بهشت را بر او واجب می‌کند همان طور که آتش را بر کسی که مال یتیم را می‌خورد واجب کرده است. 📚الکافی، ج5، ص128؛ تفسير العياشي، ج1، ص224 عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عَجْلَانَ أَبِي صَالِحٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَكْلِ مَالِ الْيَتِيمِ؟ فَقَالَ هُوَ كَمَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» ثُمَّ قَالَ ع مِنْ غَيْرِ أَنْ أَسْأَلَهُ: مَنْ عَالَ يَتِيماً حَتَّى يَنْقَطِعَ يُتْمُهُ أَوْ يَسْتَغْنِيَ بِنَفْسِهِ أَوْجَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ الْجَنَّةَ كَمَا أَوْجَبَ النَّارَ لِمَنْ أَكَلَ مَالَ الْيَتِيمِ. @yekaye
☀️4) سماعه می‌گوید: از امام صادق ع پرسیدم: آیا کسی که مال یتیم بخورد راهی برای توبه دارد؟ فرمودند: این است که آن را به اهلش برگرداند؛ زیرا خداوند می‌فرماید: «در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند [لهیب آتشی را شعله‌ور کنند].» (نساء/10) و می‌فرماید: «همانا این گناهی بزرگ بوده است» (نساء/2) 📚تفسير العياشي، ج1، ص218و214 عَنْ سَمَاعَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ أَكَلَ مَالَ الْيَتِيمِ هَلْ لَهُ تَوْبَةٌ؟ فَقَالَ يُؤَدِّي إِلَى أَهْلِهِ؛ لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيراً» وَ قَالَ «إِنَّهُ كانَ حُوباً كَبِيراً». @yekaye
☀️5) حضرت عبدالعظیم حسنی می‌گوید: از امام جواد صلوات الله علیه شنیدم که فرمود: از پدرم شنیدم که او هم از پدرش امام کاظم ع شنیده بود که یکبار عمرو بن عبید بر امام صادق ع وارد شد. چون سلام کرد و نشست، این آیه که: «کسانی که از گناهان کبیره و امور شرم‌آور خودداری می‌کنند» () را قرائت کرد و ساکت شد. امام صادق ع فرمود: چرا ساکت شدی؟ گفت: دلم می‌خواهد گناهان کبیره را بر اساس کتاب الله بشناسم. امام صادق ع شروع به توضیح دادن کردند که: بزرگترین کبایر در قرآن کریم شرک است ... تا بدینجا رسیدند که: و خوردن مال یتیم، چرا که خداوند عز و جل می‌فرماید: «فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند و بزودی در آتشی افروخته درآيند [لهیب آتشی را شعله‌ور کنند].» (نساء/10) 📚الكافي، ج2، ص286؛ تفسير العياشي، ج1، ص225؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص563 عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عَبْدِ الْعَظِيمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيِّ قَالَ حَدَّثَنِي أَبُو جَعْفَرٍ ٍ الثَّانِي صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع يَقُولُ دَخَلَ عَمْرُو بْنُ عُبَيْدٍ عَلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَلَمَّا سَلَّمَ وَ جَلَسَ تَلَا هَذِهِ الْآيَةَ «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ» ثُمَّ أَمْسَكَ. فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع مَا أَسْكَتَكَ؟ قَالَ أُحِبُّ أَنْ أَعْرِفَ الْكَبَائِرَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. فَقَالَ نَعَمْ يَا عَمْرُو أَكْبَرُ الْكَبَائِرِ ... وَ أَكْلُ مَالِ الْيَتِيمِ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ «إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَيَصْلَوْنَ سَعِيرا» 📚درباره اینکه این کار در زمره گناهان کبیره است، روایات متعددی وارد شده است؛ ر.ک: ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص233 (و عیناً در: الخصال، ج1، ص273) و تحف العقول، ص422 @yekaye
☀️6) الف.از امام رضا ع درباره شخصی سوال می‌شود که اموال یتیمانی در دستش است و دست دراز می‌کند و از آن برمی‌دارد و البته قصد دارد که آن را برگرداند. فرمودند: سزاوار نیست از آن بخورد مگر با رعایت میانه‌روی؛ و زیاده‌روی نکند؛ اما اگر از در نیتش این باشد که به آنان برنگرداند در همان جایگاهی خواهد بود که خداوند عز و جل فرمود: «در حقیقت، کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند، فقط در شکم‌هایشان آتش می‌خورند» 📚الكافي، ج5، ص128؛ تهذيب الأحكام، ج6، ص339؛ تفسير العياشي، ج1، ص224 مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ ع عَنْ رَجُلٍ يَكُونُ فِي يَدِهِ مَالٌ لِأَيْتَامٍ فَيَحْتَاجُ إِلَيْهِ فَيَمُدُّ يَدَهُ فَيَأْخُذُهُ وَ يَنْوِي أَنْ يَرُدَّهُ. قَالَ لَا يَنْبَغِي لَهُ أَنْ يَأْكُلَ إِلَّا الْقَصْدَ وَ لَا يُسْرِفَ فَإِنْ كَانَ مِنْ نِيَّتِهِ أَنْ لَا يَرُدَّهُ إِلَيْهِمْ (علیهم) فَهُوَ بِالْمَنْزِلِ الَّذِي قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نارا» ☀️ب. از امام کاظم ع درباره شخصی سوال می‌شود که از شخص دیگری – خواه از باب خرید و فروش ،خواه قرض – مالی نزدش مانده بوده و آن شخص می‌میرد در حالی که وی مال او را به وی برنگردانده بود؛ و آن شخص یتیمان صغیری از خود برجای می‌گذارد و این آن مال را به آنها نمی‌دهد؛ آیا از کسانی می‌باشد که مال یتیم را به ظلم خورده است؟ فرمودند: اگر نیتش این است که آن را به آنها پس بدهد [یعنی فعلا چون به سن رشد نرسیده‌اند آن را به آنها نمی‌دهد] خیر. احول می‌گوید: از امام کاظم پرسیدم پس فقط منظور آیه از «کسانی که اموال یتیم را می‌خورند» کسی است که مال آنها را می‌خورد و قصد ندارد که به آنان ادا کند؟ فرمودند: بله. 📚تفسير العياشي، ج1، ص225 عن أبي إبراهيم قال سألته عن الرجل يكون للرجل عنده المال إما ببيع أو بقرض فيموت و لم يقضه إياه فيترك أيتاما صغارا فيبقى لهم عليه فلا يقضيهم، أ يكون ممن يأكل مال اليتيم ظلما؟ قال: إذا كان ينوي أن يؤدي إليهم فلا. فقال الأحول: سألت أبا الحسن موسى ع إنما هو الذي يأكله و لا يريد أداءه من الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى؟ قال: نعم. @yekaye
☀️7) الف. از امام رضا ع سوال می‌شود کمترین مقداری از مال یتیم که اگر شخص بخورد و قصد برگرداندن آن را نداشته باشد، در شکمش تبدیل به آتش می‌شود، چیست؟ فرمودند: کم و زیادش یکسان است؛ اگر قصد و نیت درونی‌اش این باشد که آن را به آنان برنگرداند. 📚تفسير العياشي، ج1، ص224؛ مجمع البيان، ج3، ص21 عن أحمد بن محمد قال سألت أبا الحسن ع ... قلت له: كم أدنى ما يكون من مال اليتيم إذا هو أكله و هو لا ينوي رده حتى يكون يأكل في بطنه نارا قال: قليله و كثيره واحد. إذا كان من نفسه و نيته أن لا يرده إليهم. ☀️ب. از امام باقرع یا امام صادق ع سوال شد که در چه مقدار از مال یتیم است که خوردنش شخص را مستحق آتش جهنم می‌کند؟ فرمود: حتی دو درهم. 📚تفسير العياشي، ج1، ص223 عن محمد بن مسلم عن أحدهما قال قلت في كم يجب لأكل مال اليتيم النار؟ قال: في درهمين. @yekaye