☀️ 8) از امام صادق ع روایت شده است که رسول الله ص فرمودند:
حکایت زن حکایت استخوان خمیده است؛ اگر آن را به حال خود [در همین حالت خمیده] رهایش کنی، از آن بهرهمند میشوی؛ و اگر بخواهی راستش کنی، آن را خواهی شکست!
[اشاره است به اینکه انسان باید واقعیت همسرش را همان طور که هست، قبول کند؛ نه اینکه اصرار داشته باشد او کاملا مطابق با دلخواه خودش شود.]
📚الكافي، ج5، ص513
أَبُو عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِّ إِنْ تَرَكْتَهُ انْتَفَعْتَ بِهِ وَ إِنْ أَقَمْتَهُ كَسَرْتَهُ؛
وَ فِي حَدِيثٍ آخَرَ: اسْتَمْتَعْتَ بِهِ.
@yekaye
📖ه. فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً
☀️9) ستايش خداوندى را سزاست كه در مورد او حالی بر حال دیگری پيشى نگرفته تا اول بودنش پيش از آخر بودنش باشد اوّل است ویا ظاهر بودنش قبل از باطن بودنش باشد.
هر چیزی غیر از او که واحد نامیده میشود [واقعا واحد نیست بلکه صرفاً] قلیل و اندك است؛ و هر عزيزى جز او ذليل است؛ و هر نيرومندى جز او ضعيف و ناتوان است؛ هر مالكى جز او مملوک است؛ و هر عالمى جز او متعلم است؛ هر قدرتمندى جز او، گاهى توانا و زمانى ناتوان است؛ هر شنوندهاى جز او از شنيدن صداهاى ضعيف كر است و صداهاى قوى هم او کر میکند و صداهایی هم که از او دور است به او نمیرسد. هر بينندهاى جز خدا، از مشاهده رنگهاى ناپيدا و اجسام بسيار كوچك ناتوان است؛ هر ظاهرى غير از او [در واقع] باطن [=غیرآشکار] است؛ و هر باطنی جز او نیز غیر آشكار است.
مخلوقات را براى تقويت فرمانروايى، و يا براى ترس از اموری که در آينده پیش میآید، يا يارى گرفتن در مبارزه با همتاى خود، و يا با شريك مباهات کننده، و يا با مخالف ستيزه جو نيافريده است. بلكه همگی آفريدههاى تحت ربوبیت او هستند و بندگانى ذلیل. نه در چيزى قرار گرفته تا بتوان گفت در آن جاست؛ و نه از اشیاء دور است تا بتوان گفت از آنها جداست.
نه آفرينش آنچه آفرینشش را آغاز نمود، او را [از ادامه ربوبیت آن] ناتوان ساخت؛ و نه از تدبير پديدههاى آفريده شده درماند؛ نه اگر در کاری بازایستاد ناشی از عجز وی در قبال آفریدههایش بوده؛ و نه در آنچه فرمان داد و مقدّر ساخت دچار ترديد شد. بلكه فرمانش استوار، و علم او مستحكم، و كارش بى تزلزل است؛
خدايى كه در عین بلا و سختى به او اميدوار میرود؛ و در دل نعمتها باید همچنان از او ترسید.
📚نهج البلاغة، خطبه65
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَسْبِقْ لَهُ حَالٌ حَالًا فَيَكُونَ أَوَّلًا قَبْلَ أَنْ يَكُونَ آخِراً وَ يَكُونَ ظَاهِراً قَبْلَ أَنْ يَكُونَ بَاطِناً؛ كُلُّ مُسَمًّى بِالْوَحْدَةِ غَيْرَهُ قَلِيلٌ وَ كُلُّ عَزِيزٍ غَيْرَهُ ذَلِيلٌ وَ كُلُّ قَوِيٍّ غَيْرَهُ ضَعِيفٌ وَ كُلُّ مَالِكٍ غَيْرَهُ مَمْلُوكٌ وَ كُلُّ عَالِمٍ غَيْرَهُ مُتَعَلِّمٌ وَ كُلُّ قَادِرٍ غَيْرَهُ يَقْدِرُ وَ يَعْجِزُ وَ كُلُّ سَمِيعٍ غَيْرَهُ يَصَمُّ عَنْ لَطِيفِ الْأَصْوَاتِ وَ يُصِمُّهُ كَبِيرُهَا وَ يَذْهَبُ عَنْهُ مَا بَعُدَ مِنْهَا وَ كُلُّ بَصِيرٍ غَيْرَهُ يَعْمَى عَنْ خَفِيِّ الْأَلْوَانِ وَ لَطِيفِ الْأَجْسَامِ وَ كُلُّ ظَاهِرٍ غَيْرَهُ [غَيْرُ بَاطِنٍ] بَاطِنٌ وَ كُلُّ بَاطِنٍ غَيْرَهُ غَيْرُ ظَاهِرٍ؛ لَمْ يَخْلُقْ مَا خَلَقَهُ لِتَشْدِيدِ سُلْطَانٍ وَ لَا تَخَوُّفٍ مِنْ عَوَاقِبِ زَمَانٍ وَ لَا اسْتِعَانَةٍ عَلَى نِدٍّ مُثَاوِرٍ وَ لَا شَرِيكٍ مُكَاثِرٍ وَ لَا ضِدٍّ مُنَافِرٍ وَ لَكِنْ خَلَائِقُ مَرْبُوبُونَ وَ عِبَادٌ دَاخِرُونَ؛ لَمْ يَحْلُلْ فِي الْأَشْيَاءِ فَيُقَالَ هُوَ [فِيهَا] كَائِنٌ وَ لَمْ يَنْأَ عَنْهَا فَيُقَالَ هُوَ مِنْهَا بَائِنٌ؛ لَمْ يَؤُدْهُ خَلْقُ مَا ابْتَدَأَ وَ لَا تَدْبِيرُ مَا ذَرَأَ وَ لَا وَقَفَ بِهِ عَجْزٌ عَمَّا خَلَقَ وَ لَا وَلَجَتْ عَلَيْهِ شُبْهَةٌ فِيمَا قَضَى وَ قَدَّرَ؛ بَلْ قَضَاءٌ مُتْقَنٌ وَ عِلْمٌ مُحْكَمٌ وَ أَمْرٌ مُبْرَمٌ؛ الْمَأْمُولُ مَعَ النِّقَمِ الْمَرْهُوبُ مَعَ النِّعَمِ.
@yekaye
☀️10) از امام صادق ع از پدرشان حکایتی درباره همراهی فضل بن عباس با پیامبر ص روایت شده است که در فرازی از این حکایت پیامبر ص به ابنعباس فرمودند:
اگر مردم بکوشند که به تو نفعی رسانند در امری که خداوند آن را برای تو مقدر نفرموده، هرگز توان این کار را نخواهند داشت؛ و اگر بکوشند به تو ضرری زنند در چیزی که خداوند برایت مقدر نفرموده، بر این هم توانا نخواهند بود؛ پس اگر توانستی که کارت را با صبر همراه یقین انجام دهی که چنین کنی؛ و اگر هم نتوانستی [که چنان یقینی را در هنگام عمل داشته باشی] پس صبر را همچنان پیشه کن که همانا صبر بر آنچه ناخوش میداری خیر فراوان است؛ و بدان که پیروزی همراه با صبر است و گشایش در دل سختیهاست و «همانا با هر سختیای آسانی است؛ که همانا با هر سختیای آسانی است» (انشراح/5-6)
📚من لا يحضره الفقيه، ج4، ص413
وَ رَوَى أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَيْمُونٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ ع قَالَ قَالَ الْفَضْلُ بْنُ الْعَبَّاسِ أُهْدِيَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ.. ثم قال ص:
... فَلَوْ جَهَدَ النَّاسُ أَنْ يَنْفَعُوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ لَكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ وَ لَوْ جَهَدُوا أَنْ يَضُرُّوكَ بِأَمْرٍ لَمْ يَكْتُبْهُ اللَّهُ عَلَيْكَ لَمْ يَقْدِرُوا عَلَيْهِ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ بِالصَّبْرِ مَعَ الْيَقِينِ فَافْعَلْ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاصْبِرْ فَإِنَّ فِي الصَّبْرِ عَلَى مَا تَكْرَهُ خَيْراً كَثِيراً وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ وَ أَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْكَرْبِ وَ «أَنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً».
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
1️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
در آیات قبل ابتدا به بحثهای اقتصادی خانواده پرداخت و برخی از سنتهای جاهلیت بویژه در خصوص اجحاف در حق زنان و یتیمان، را زیر سوال برد؛ و سپس درباره محدود کردن روابط جنسی به زن و شوهر و پرهیز از حرکت به سمت فحشاء تذکراتی داد.
از این آیه به بعد، گویی این دو محور درهمتنیده عرضه میشود؛
یعنی در ادامه تخطئه سنتهای نادرست جاهلیت،
از طرفی برخی ناظر به رعایت حفظ حقوق اقتصادی همسران مورد تاکید قرار میگیرد؛
و از سوی دیگر، این حقوق گره میخورد با پاکدامنی افراد؛ گویی اگر کسی حریم پاکدامنی را در خانواده رعایت نکرد، نمیتواند انتظار داشته باشد که حقوقش در ساحت مسائل خانوادگی، بویژه حقوق و مزایای اقتصادیای که به تبع تشکیل خانواده از آن برخوردار شده، رعایت شود.
در عین حال، به مردان همچنین تذکر میدهد که اگرچه بنای خانواده بر پایه مودت و رحمت، و رسیدن به آرامش است؛ اما اگر این وضع حاصل نشد و زنان شما به نحوی نبودند که برای شما دلپسند باشند، شما از مدار معروف و تقوا خارج نشوید که خود همین رویه موجب میشود که خداوند متعال این وضع نامطلوب را به وضعیت بسیار مطلوب (خیر کثیر) تبدل کند.
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
2️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ ...»
ای مومنان بر شما حلال نیست؛ یعنی در دین شما مومنان چنین کاری روا نیست. (مجمع البيان، ج3، ص40)
کنار هم قرار گرفتن خطاب «یا ایها الذین آمنوا» در کنار «لا یحل لکم» بشدت این احتمال را تقویت میکند که مقام اصلی این توصیههایی که در ادامه میآید، مقام ارائه احکام شریعت برای تثبیت دینداری و زدودن احکام جاهلیت از امت اسلامی است.
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
3️⃣ «لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ»
این دو فراز اگرچه در ظاهر دو حکم است؛ اما این دو حکم به نظر میرسد کاملا در راستای همدیگرند؛
و در هر صورت، معانی متعددی برای این فراز نقل شده است؛ که ابتدا برخی معانی که جمله اول را میتواند کاملا مستقل در نظر بگیرد اشاره میشود و سپس معانیای که جمله دوم را صرفا شرح جمله اول میدانند:
🍃الف. شما حق ندارید وارث نکاح زنان، علیرغم میل آنان بشوید و اشاره است به نفی این سنت جاهلی، که وقتی شوهر زنی میمرد، وارثان وی (بویژه پسر او که از زن دیگری بود) خود را نهتنها وارث اموال، بلکه وارث نکاح این زن میدانستند؛ و برای آن زن حقی در تصمیمگیری برای ازدواج بعدیش قائل نبودند. (حدیث3 و نیز: مجمع البيان، ج3، ص40)
برخی در همین فضا این احتمال را هم مطرح کردهاند که مقصود ارث بردن اموال این زنان باشد؛ یعنی میفرماید شما حق ندارید برای اینکه ارث این زنان را ببرید مانع ازدواج آنان شوید؛ و منتظر باشید تا آنان بمیرند و ارثی که از شوهرشان بدانها رسیده را تصاحب کنید. (مفاتیح الغیب، فخر رازی، ج10، ص11)
🍃ب. ای مردانی که سرپرستی دختر یتیمی را برعهده دارید (و بلکه هرکس که ولایت دختری را به هر نحو در اختیار دارد)؛ حق ندارید مانع ازدواج کردن او میشود تا به خاطر این که آن دختر به شما نزدیک است حق نکاح با وی یا اموال وی را به ارث ببرید. (حدیث2)
🍃ج. شما حق ندارید که زنان را به طمع اینکه میراث آنان را تصاحب کنید، زندانیِ خود کنید؛ و اشاره است به نفی این سنت ظالمانه، که مردی از همسرش خوشش نمیآید و با او ارتباط زناشویی برقرار نمیکند و حق وی را ادا نمی نماید؛ در عین حال چون آن زن ثروتی دارد، او را طلاق نمیدهد به این امید که یا آن زن بناچار بخشی از اموالش را به وی بدهد و یا بمیرد و اموالش از طریق ارث به وی منتقل گردد. (حدیث2 و نیز: مجمع البيان، ج3، ص40)
🍃د. شما حق ندارید برای به دست آوردن اموال زنانتان با آنان بدرفتاری کنید تا اینکه آنان مجبور شوند اموالی که [به عنوان مهریه یا نفقه] به آنها دادهاید را علیرغم میل باطنیشان به شما پس بدهند تا جانشان را از شر شما نجات دهند. (مجمع البيان، ج3، ص40؛ المیزان، ج4، ص254)
🍃ه. وقتی مردی زنی را طلاق داد، حق ندارد همچنان خود را صاحب اختیار نکاح وی بداند و اشاره است به این سنت جاهلی، که گاه مردی با یک زن دارای جایگاه اجتماعی ازدواج میکرد و با هم به مشکل می خوردند و برای طلاق، مرد با زن شرط میکرد که ازدواج بعدی وی به دست این مرد باشد؛ و اگر خواستگاری برای آن زن میآمد، تا این مرد با در تنگنا قرار دادن زن پولی از او نمی گرفت و رضایت نمیداد، آن زن اجازه ازدواج نداشت. (مجمع البيان، ج3، ص40)
🍃و. ...
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
4️⃣ «لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ»
مقصود از «فاحشة مبینة» در این آیه چیست؟
🍃الف. مقصود زناکاری است، یعنی اگر مرد زنش را در بستر مردی دیگر یافت، حق دارد او را در تنگنا قرار دهد و مهریهاش را پس بگیرد و آنگاه وی را رها کند. (حسن، ابیقلابه، و سدی؛ به نقل از مجمع البيان، ج3، ص40)
🍃ب. مقصود نشور و سرپیچی زن از برقراری روابط جنسی با شوهرش است. (به نقل از مجمع البيان، ج3، ص40) و برخی قرائت ابیّ بن کعب به صورت «إلا أن يَفْحَشْنَ عليكم» بوده را مویدی بر این معا دانستهاند. (مفاتیح الغیب، ج10، ص11)
🍃ج. چهبسا بتوان آیه را بر هرگونه معصیت [کبیرهای] حمل کرد [یعنی اگر زنی اهل فسق و فجور آشکار بود و احکام الهی را رعایت نمیکرد، حرمتی برای خود باقی نگذاشته که شوهرش موظف به رعایت حرمت و حقوق وی باشد.] (ظاهرا روایتی از امام باقر ع در این مورد که منظور مطلق گناهان است، وجود داشته است؛ مجمع البيان، ج3، ص40)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
5️⃣ «لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ»
باز پسگرفتن مهريه با زور، و با تحت فشار قرار دادن همسر، حرام است.
(تفسير نور، ج2، ص261)
@yekaye
.
6️⃣ «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ»
تنها در صورتى كه زن در مسیر بىعفّتى باشد، مرد حقّ سختگيرى دارد.
(تفسير نور، ج2، ص261)
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
7️⃣«لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ»
استثنای «مگر اینکه مرتکب فاحشهای آشکار گردد»، ظاهرا استثنا از «در تنگنا قرار دادن برای گرفتن اموال» است؛ آنگاه مراد از آ این است که:
🍃الف. اگر زن مرتکب فاحشهای آشکار شد، شوهر میتواند وی را در تنگنا قرار دهد و مهریهاش را پس بگیرد. (این معروفترین تفسیر است؛ به نقل از مجمع البيان، ج3، ص40)
🍃ب. این حکمی قبل از آمدن حکم حد زناکاری بوده است؛ یعنی یکی از مجازاتهای زن زناکار، این بوده که شوهرش مقداری از اموال وی را مصادره کند؛ و با آمدن حکم حدود، این حکم نسخ شد (أصم، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص40)
🍃ج. این استثناء از حبس و زندانی کردن است؛ یعنی جوازِ در تنگنا قرار دادن زنی که مرتکب فحشاء شود، همان حکم «فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ» است که در آیات قبل گذشت. (جبائی و ابومسلم، به نقل از مجمع البيان، ج3، ص40)
🍃د. ...
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
8️⃣ «وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلاَّ أَنْ يَأْتينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ»
نفرمود مگر اینکه فحشایی مرتکب شوند، بلکه فرمود مگر فحشایی که «مبیّنة» باشد؛
یعنی تنها در صورتی مجاز است وی را تحت فشار قرار دهد که فحشایی که اثبات و قطعی شده در کار باشد نه صرف اینکه شخص احتمال فحشاء بدهد و یا شایعهای درباره زنش شنیده باشد و ... .
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
9️⃣ «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»
مبنای معاشرت با زنان باید بر اساس «معروف» باشد، نه بر اساس «تساوی محض» و نه بر اساس «تعصبهای سنتی»‼️
🔖بحث تخصصی #جامعهشناختی:
#تساوی زن و مرد
تضییع #حقوق_زنان در بسیاری از جوامع سنتی، و به طور خاص، تضییع فاحش حقوق زنان در غرب تا یک قرن گذشته، که حتی حق مالکیت و استقلال اقتصادی را برای آنان به رسمیت نمیشناختند، در کنار منافع نظام سرمایهداری برای استخدام زنان هم به عنوان کارگر ارزانقیمت، و هم استفاده از ابعاد جنسی او به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر کالا، و نیز به عنوان یک کالای قابل معامله، دست به دست هم داد تا نهضت احیای حقوق زن در غرب، با شعار تساوی زن و مرد، بیش از آنکه در مسیر احیای حقوق زن گام بردارد به سمت استثمار زن، و نابودی کانون خانواده قدم نهد. (نظام حقوق زن در اسلام، (مطهری)، ص12-23)
⛔️در مقابل این جریان،
🔹 برخی مانند شهید مطهری از همان کلمه «تساوی حقوق» استفاده کردند، اما آن را ذیل مفهوم عدالت بازتعریف نمودند؛ و توضیح دادند که تساوی، زمانی واقعا ارزش است که در راستای عدالت باشد. در واقع، اینان هشدار دادند که تساوی در جایی قابل دفاع است که تشابه در کار باشد: اگر بخواهیم ده عدد خودکار را بین دو نفر توزیع کنیم، اقتضای عدالت این است که به هریک 5 خودکار بدهیم؛ اما در جایی که با امور نامتشابه سر و کار داریم، تساوی به معنای عدالت، تنها زمانی میسر میشود که مساله را به عنوان سرجمع نهایی درنظر بگیریم نه تساوی جزئینگر: اگر 3 خودکار و 2 ماژیک و 1 رواننویس (که قیمت رواننویس سه برابر خودکار باشد) داشته باشیم، اقتضای عدالت این نیست که به هریک صرفا 3تا از اینها را بدهیم، بلکه یک رواننویس و یک ماژیکی که به یک نفر داده میشود معادل 3 خودکار و یک ماژیکی است که به نفر دوم داده میشود. اگر زن و مرد واقعا تفاوتهای جسمی، روانشناختی، و جامعهشناختیای دارند، اقتضای مساواتی که از جنس عدالت است، این است که حقوق آنان با لحاظ تفاوتهایی که بین آنان وجود دارد، طراحی شود.
🔹و برخی مانند علامه طباطبایی، از ابتدا در برابر کلمه «تساوی» ایستادند و به زبان حال گفتند: وقتی مساله اصلی ما عدالت است و عدالت لزوما به معنای تساوی نیست، بگوییم که احیای حقوق زن در گروی تساوی آنها نیست؛ بلکه در گروی آن است که در معیشت و معاشرت، آن گونه که واقعا پسندیده و معروف است عمل شود: انسانها در ابعادی از معیشتشان با هم مساویاند، طبیعی است که در این ابعاد از حقوق و جایگاه اجتماعی مساوی برخوردار باشند؛ اما در عین حال، جامعه به طبقات مختلفی تقسیم میشود که این طبقات در برخی از ابعاد واقعا با هم تفاوت دارند؛ و نباید اصل مشترک انسانیت را بهانهای برای نادیده گرفتن این تفاوتها قرار داد. این تفاوتها را در عرصههای مختلفی همچون قوت و ضعف، علم و جهل، بزرگی و کوچکی، ریاست و مرئوسیت، و ... می توان ملاحظه کرد که هریک اقتضائات خاصی دارد. طبقهبندی انسانها در طبقات مردان، زنان، کودکان، از جمله این دستهبندیهاست: اگر معامله کودکان خردسال ممنوع و غیرقانونی اعلام میشود، اقتضای عرفی این طبقه از جامعه است؛ و خطاست که خیال کنیم اقتضای عدالت و تساوی حقوق این است که هیچ فرقی بین افراد در هیچ زمینهای نماند. (الميزان، ج4، ص256) به همین ترتیب میتوان گفت اگر برخی از مشاغل اجتماعی صرفا باید به کسانی که در طبقه عالمان و متخصصان آن عرصه قرار دارند داده شود، به معنای تضییع حقوق دیگران نیست. ویا اینکه اگر کسی در مقام ریاست قرار گرفت امتیازات و امکاناتی باید در اختیارش قرار گیرد که در اختیار دیگران قرار نمی گیرد، ترجیح ظالمانه باشد. البته تردیدی نیست که تفاوت افراد در برخی طبقات بدین معنا نیست که آنها هیچ شباهتی با هم ندارند، اما اینکه به بهانه تساوی زن و مرد، همه تفاوتهای واقعی که عرف هر جامعهای میفهمد مورد انکار قرار گیرد، ظلمی مضاعف به زنان را در پی خواهد داشت.
@yekaye
👇ادامه مطلب👇
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
@yekaye
📝 تکمله مطلب فوق
در سال 1979 روانشناس اجتماعی فمینیست، رودا انگر اصطلاحی جدید به نام «جنسیت» «gender» وضع کرد در مقابل کلمه «جنس» «sex» بود. ادعای او این بود که اگرچه به لحاظ بیولوژیکی تفاوتهای غیرقابل انکاری بین زن و مرد وجود دارد (که اینها را در مقوله «sex» قرار میداد)، اما تفاوتهایی که به لحاظ اجتماعی بین زن و مرد وجود دارد و مولفههای مردانگی را متفاوت از مولفههای زنانگی میدانند تفاوتهایی غیراصیل است تحت تاثیر برساختهای فرهنگی و اجتماعی؛ و پیشنهاد کرد که تفاوتهای فرهنگی-اجتماعی زن و مرد تحت عنوان «gender» مورد توجه قرار گیرد که تا از واقعیت بیولوژیکی زن و مرد متمایز شود. با شدت گرفتن رويكردهاي فمينيستي در مطالعات روانشناسي، کمکم این دیدگاه گسترش یافت كه تمامی آنچه به اسم تفاوتهاي روحیات زنان و مردان معروف است، صرفا ناشي از تربيتهاي خارجي و القائات محيطي، و لذا اكتسابي است، و با تغيير الگوهاي تربيتي ميتوان بر اين تفاوتها فائق آمد. اما تحقیقاتی که بویژه در علوم شناختی (cognitive knowledges) از اوایل دهه 2010 انجام شد، با نشان دادن ارتباط شدید بین فیزیولوژی و ژنتیک با بسیاری از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی مردان و زنان، بار دیگر بر واقعی بودن بسیاری از این تفاوتها صحه گذاشت. (این بحث را به تفصیل در مقاله «همجنسگرایی: اختلال یا امر طبیعی» که بزودی منتشر خواهد شد توضیح دادهام.)
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
🔟 «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
حتی اگر از زنان بدتان میآید، باز با آنان بر اساس معروف معاشرت کنید! چرا که خوشایند و بدآیند شما معیار نیست❗️
💠نکته تخصصی #جامعهشناختی
معنایی که در نظر اول از تعبیر «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ» به ذهن میرسد این است که اگر از این زنان که همسرتان هستند خوشتان نمیآمد و تمایلی به ادامه زندگی مشترک با آنان نداشتید ...» که در این حالت کلمهای در تقدیر است؛ یعنی: اگر «باقی ماندن در نکاح با» آنان را خوش ندارید.
🤔اما
برخی از مفسران یک معنای دیگر هم برای این آیه مطرح کردهاند؛ و آن اینکه
هیچ کلمهای در تقدیر نگیریم و بد آمدنِ آنان مستقیما ناظر به خود زنان باشد، نه نکاح با آنان؛
که در این صورت اشاره است به تعصبی که در برخی از مردان در جاهلیت وجود داشت و هنوز در میان برخی از افراد وجود دارد که زنان را موجودی ناقص که هیچگاه به حد انسانیت نمیرسد و صرفا طفیلی وجود مرداناند قلمداد میکنند و به همین جهت هرگونه معاشرت و حضور آنان در جامعه را برنمیتابند و بر این باورند که زنان باید همواره تحت استیلا و اطاعت محض از مردان زندگی کنند.
🤔آنگاه قرآن کریم به تعبیر «عاشروهن بالمعروف» این تعصب را به چالش کشیده و از مردان خواسته که بر اساس معروف، (یعنی آنچه واقعا در عرف زندگی بشری شایسته است) با زنان معاشرت کنند؛ و اگر زنان را ناخوش میدارند، بدانند که معیار صرفا خوشایند و ناخوشایند آنان نیست؛ چهبسا چیزهایی که آنان ناخوشایند میدانند در حالی که خداوند خیر فراوانی در آن قرار داده است.
📚 (الميزان، ج4، ص257 )
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
⏸ ) «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»
ضابطه روابط بین زنان و مردان، باید «عرف جامعه دینی» باشد؛ نه «اختلاط بیضابطه»، و نه «محدودیت از روی تعصب»
💠نکته تخصصی #جامعهشناختی
غلبه فضای مدرنیته در کشور ما وضعیت را به گونهای درآورده که
🔻برای بسیاری از مردان و زنان، حتی مردان و زنان مذهبی، برقراری روابط با افراد نامحرم، حتی در حد اختلاط بسیار صمیمانه و عاطفی و شوخی و ...، به صورت امری کاملا عادی و بیاشکال درآمده است.
🔻در سوی دیگر برخی گمان میکنند که حد مجاز روابط زن و مرد نامحرم در اسلام، بسنده کردن به موارد اضطرار است؛ و هرگونه حتی گفتگو با یک زن نامحرم، در جایی که ضرورت این گفتگو به حد وجوب نرسیده باشد، دور شدن از تعالیم اسلام است.
🤔آن خطایی که در هردوی این نگاهها مشترک است، این است که به تفاوت موقعیت افراد با همدیگر بیتوجهاند و روابط بین افراد نامحرم در همه شرایط را با یک چوب میرانند.
در این آیه، ضابطه روابط و معاشرت بین زن و مرد را #معروف قرار داده است؛
یعنی معیار را در روابط زن و مرد روشی است که جامعه با در نظر گرفتن راهنمایی عقل و شرع و فطرت میپسندد و در #عرف جامعه مومنان قابل قبول است؛
و این عرف، در موقعیتهای مختلف، اقتضائات متعددی دارد:
مثلا بحث پر شور و حرارت یک ساعته یک دانشجوی دختر در راهروی دانشگاه با استاد خود خلاف عرف دینداران نیست
اما همین سبک گفتگوی همین دختر با همان استاد در داخل یک پاساژ میتواند خلاف عرف جامعه متدینان باشد.
🔖(این تحلیل را آقای امیرحسین بانکیپور در مقالات و سخنرانیهای خود به عنوان نظریه رابطه دختر و پسر بر اساس معروف، در مقابل رابطه بر اساس اختلاط ویا اضطرار مطرح کرده است.)
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
2️⃣1️⃣ «... وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ ... وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً ...»
خطاب آيه به مرد است. شاید بتوان نتیجه گرفت که مرد، سنگ زيرين آسياب زندگى است و بايد با خوشرفتارى، بر سختىها شكيبا باشد.
📚(تفسير نور، ج2، ص261)
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
3️⃣1️⃣ «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
بسيارى از خيرات، در لابلاى ناگوارىهاى زندگى است.
📚 (تفسير نور، ج2، ص261)
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
4️⃣1️⃣ «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. (تفسير نور، ج2، ص261)
💠نکته تخصصی #جامعهشناختی
تفاوت #ازدواج_در_اسلام_و_غرب
در مدرنیته تلقی افراط و تفریطیای از مساله ازدواج پدید آمد که در سست شدن بنیاد خانواده بسیار موثر بود:
⭕️از یکسو، عدهای ازدواج را کاملا به عنوان یک نهاد اجتماعیای قلمداد کردند که همچون عموم شرکتها و موسسات اجتماعی، قواعدش فقط به دلخواه و قرارداد موسسان آن وابسته است؛ یعنی صرف یک شراکت برای نفع بیشتر بردن؛ و از این رو، خانواده هیچ تقدسی ندارد، و برهمزدن آن همانند پایان دادن به کار هر موسسه و شرکتی است که صرفا به دلخواه موسسان آن وابسته است.
📛از سوی دیگر، با تاکید افراطی بر مفهوم عشق از سویی، و به خاطر تنگنایی که در حقوق کلیسایی وجود داشت (که اگر کسی ازدواج میکرد حق طلاقی در کار نبود و طرفین تا آخر عمر باید به پای هم میماندند و میسوختند) عدهای ازدواج را متوقف بر پیدایش عشق بین دو نفر قلمداد کردند
و به جای اینکه زن و مرد با تاسیس زندگی مشترک، بتدریج به افق عشق برسند، با برقراری روابطی با عنوان دوستدختر/ دوستپسر از تاسیس رسمی خانواده، تا پیش از اینکه به خیال خود به عشق برسند، خودداری نمودند؛
چنانکه امروزه حتی مردان و زنان فراوانی در جوامع غربی پیدا میشوند که از همدیگر بچهدار هم شدهاند اما هنوز به این نظر نرسیدهاند که برای هم مناسبند و هنوز رسما با هم ازدواج نکردهاند❗️
🕋اما در نگاه اسلامی،
🔺از طرفی پیوند ازدواج یک پیوند مقدس، و به تبع آن، خانواده متمایز از تمامی شرکتهای اجتماعی دلبخواهی است؛ پیوندی است که به همه انسانها توصیه شده که در آن درگیر شوند و خودداری از آن، اگر چه حرام نشده، اما بشدت مذمت شده است؛ چرا که تعالی و رشدی برای انسان دارد که در هیچ جای دیگری این نحوه رشد حاصل نمیشود (تعلیم و تربیت در اسلام، مطهری، ص165-169)
🔺و از سوی دیگر، اگرچه وضع مطلوب روابط خانوادگی را حصول آرامش و تحقق مودت و رحمت معرفی نموده: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَة» (روم/۲۱) و اگرچه راه طلاق را برای افرادی احساس میکنند نمی توانند به زندگی مشترک ادامه دهند باز گذاشته، اما این گونه نیست که اگر چنین فضایی همان ابتدا در خانواده شکل نگرفت، آن خانواده را نامطلوب قلمداد کند و ادامه آن را بیحاصل بشمارد؛ بلکه از طرفین میخواهد در برابر ناملایمات این مسیر و حتی ناخرسندی زن و شوهر از همدیگر صبر پیشه کنند که خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد.
🤔شاید این خیر فراوان آن باشد که با همین صبر و همراهی در سختیهاست که کمکم روح زن و مرد و افقهای معرفتی و احساسی آنها به هم نزدیک میشود و بتدریج عشق به همدیگر را در خود تجربه خواهند کرد.
در واقع،
💢اگرچه رسیدن به عشق یکی از آرمانهای خانواده مطلوب است، اما بسیار خطاست که شروع تشکیل خانواده را در گروی تحقق این آرمان قلمداد کنیم و نرسیدن به این آرمان در هر مرحلهای از زندگی مشترک را دلیل بر ناموفق بودن خانواده و بهانهای برای برهم زدن این کانون مقدس قرار دهیم.💢
🔖همچنین به تدبر 17 توجه کنید.
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
5️⃣1️⃣ «عسی أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
هميشه خير و شرّ ما مطابق با تمايلات ما نيست،
چه بسا چيزى را ناخوشايند داريم، ولى خداوند خير زياد در آن قرار داده باشد. زيرا انسان به همهى مصالح خويش آگاه نيست.
📚 (تفسير نور، ج2، ص261)
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
6️⃣1️⃣ «فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
در این فراز پایانی نمیفرماید که اگر آنان را خوش نداشتید چه کنید؛
بلکه میفرماید «پس اگر آنان را خوش نداشتید، پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار میدهد.»
💢ظاهر آیه این است که در مقام توصیه به صبر است؛ یعنی اگر آنان را خوش نداشتید ولی با این حال در قبال آنان صبر پیشه کردید، بدانید که چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار میدهد.
🔹اغلب مفسران این صبر را باقی ماندن بر ازدواج و تحمل وی قلمداد کردهاند،
🔖 اما از «أصم» نقل شده که گفته این ناظر به طلاق است، یعنی اگر طلاقشان دادید خداوند خیری در آن طلاق برای شما قرار میدهد و از این جهت مضمونش شبیه آیه «وَ إِنْ يَتَفَرَّقا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ» میباشد. (به نقل از مجمع البيان، ج3، ص41)
🔸بر او خرده گرفتهاند که این معنا بعید است
🔹 اما احتمال اینکه این هم یکی از معانی مورد نظر آیه باشد کاملا منتفی نیست؛
در واقع،
صبر در مسائل ازدواج،
▪️یکی صبر در ادامه بقای خانواده است؛
▪️یکی هم صبر در هنگام جدایی و طلاق است که شخص هنگام جدا شدن حریمها را نشکند و عدل و انصاف را زیر پا نگذارد؛
🤔 یعنی یک معنای آیه میتواند این باشد که اگر آنان را خوش نداشتید و مجبور به طلاق دادن شدید مضطرب و ناراحت نشوید که این چه زندگیای بود که من داشتم، زیرا چهبسا شما این روندی که برایتان رخ داد را دوست نمیداشتید اما در همین روند خداوند خیر فراوانی برای شما قرار داده بود که فعلا متوجهاش نیستید؛
مانند اینکه همین تجربه منفی باعث شود که وی در ازدواج بعدیاش چنان صمیمیتی را تجربه کند که اگر چنین تجربه بدی را قبلا نداشت هیچگاه به آن حد از صمیمیت و آرامش در ازدواج بعدیاش نمیرسید.
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
7️⃣1️⃣ «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
در جای دیگر فرمود «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» (بقره/216)
اینجا تعبیر را تغییر داد و حتی نفرمود «وَ هُوَ خَيْرٌ کثیرٌ لَكُمْ» یا اینکه «وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً»؛ بلکه هم بر این تاکید کرد که خداوند این خیر را در آن قرار می دهد ❗️
و هم بر کثیر بودنش اصرار ورزید‼️
🤔مسائل زندگی انسان پیچیدگیهایی دارد که بسیاری از اوقات در حسابهای ما و در حد فهم و تحلیل ما قابل محاسبه نیست؛
از این روست که خداوند فرمود «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ» (بقره/216).
اما
ظاهرا این آیه به امری فراتر از این اشاره میکند🤔
ا🤔
ا🤔
ا🤔
ا🤔
💢در عرصه خانواده وضعیت انسان به نحوی است که گاهی حتی اگر پیچیدهترین دستگاه محسباتی را هم داشته باشیم شاید خیری در برقراری این پیوند خانوادگی نیابیم، اما همین که طرفین زندگی مشترک را علیرغم ناخرسندیها ادامه دادند، خداوند در آن زندگی خیر فراوانی قرار میدهد.💢
این تعبیر «خدا در آن قرار میدهد» گویی اشاره است به اینکه این تفضلی اضافی از جانب خداست؛ نه صرفا اینکه در آن رابطه خیری بوده و شما نمیدانستهاید.
💠نکته تخصصی #جامعهشاختی
تقویت تدریجی #بنیان_خانواده
چنانکه در تدبر 14 اشاره شد پیوند ازدواج ماهیتی متفاوت با سایر شراکتهای اجتماعی دارد.
یکی دیگر از تفاوتهای آن این است که چون نیازی فطری و درونی و یک نحوه مکمل بودن زن و مرد را به سوی هم سوق داده است؛ مساله ماهیتی متفاوت پیدا کرده است.
عموم شراکتهای ما برای رفع نیازهای عادی فردیای است که آن نیاز در جمع سادهتر تامین میشود.
اما در پیوند ازدواج این گونه نیست که فقط یک نیاز فردی (حتی نیاز جنسی) عامل این پیوند باشد؛
چون یک نیاز روحی متقابل این پیوند را برقرار کرده، با خود ایجاد این پیوند، ارتقایی در زندگی و معرفت و عواطف طرفین حاصل میشود که وابستگی خاص و جدیدی را بین آنها رقم میزند و آنها را به تجربه عمیقتری از زندگی میرساند. 🤔
از این رو، یک ازدواج موفق، ازدواجی نیست که لزوما با عشق شروع شود❗️ اما ازدواجی است که حتی اگر در مقاطعی اختلاف و درگیریای بین زن و شوهر وجود دارد، بهتدریج به افقی وارد میشوند که روز به روز پیوند آنها عمیقتر میشود.🤔
شاید بدین جهت است که در روایات این اندازه بر صبر کردن و مدارا با همسر تاکید شده است:
🌹 گویی اگر کسی بتواند چند سال اول زندگی را با صبر و تحمل هم که شده سپری سازد، روحهای طرفین چنان سنخیتی مییابند که جدایی آنها دیگر از هم ناممکن میگردد.
🔅یک شاهد آن این است که هرچه سالهای تحقق پیوند بالاتر میرود، آمار طلاق کمتر میشود (آمار زوجینی که بعد از دو سال زندگی مشترک به طلاق رو میآؤرند بسیار بیشتر است از آمار کسانی که 5 سال به زندگی مشترک را ادامه دادهاند)
🔅شاهد دیگر بسیاری از پیرمرد و پیرزنهایی است که دائما از همدیگر ایراد میگیرند اما به محض اینکه به هر دلیلی (مسافرت، مریضی یا ...) برای مدتی بین آنها جدایی میافتد شدت وابستگیِ آنها به هم بر همگان آشکار میگردد.
🔅 و شاهد دیگر ...
@yekaye
یک آیه در روز
946) 📖 يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُ
.
8️⃣1️⃣ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا ... فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فيهِ خَيْراً كَثيراً»
ای مومنان! اگر آنان را خوش ندارید، پس چه بسا چیزی را خوش نمیدارید و خداوند در آن خیر فراوانی قرار میدهد.
🤔گاهی انسان از چیزی خوشش نمی آید و فعلا واقعا هم آن چیز خوشایند نیست؛
اما کسی که مومن است میداند نهتنها هر چیزی در عالم به دست خداست، بلکه اثر گذاشتن امور هم کاملا به دست خداست.
(این آب و غذا نیست که حقیقتا انسان را سیر و سیراب میکند؛ بلکه سیر و سیراب شدن انسان هم به عنایت خداست: «وَ الَّذي هُوَ يُطْعِمُني وَ يَسْقين» (شعراء/79).
پس
مومن به خاطر خدا اقدام می کند؛ و
خدا در همان چیزی که چهبسا واقعیتش ناخوشایندی بود خیر فراوان قرار می دهد‼️
@yekaye