eitaa logo
یک آیه در روز
1.9هزار دنبال‌کننده
113 عکس
8 ویدیو
24 فایل
به عنوان یک مسلمان، لازم نیست که روزی حداقل در یک آیه قرآن تدبر کنیم؟! http://eitaa.com/joinchat/603193344C313f67a507 سایت www.yekaye.ir نویسنده (حسین سوزنچی) @souzanchi @HSouzanchi گزیده مطالب: @yekAaye توضیح درباره کانال https://eitaa.com/yekaye/917
مشاهده در ایتا
دانلود
. 2️⃣2️⃣ «وَ لا یغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ یحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ یأْكُلَ لَحْمَ أَخِیهِ» غیبت کردن به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه شده است. چرا برادر؟ 🌴الف. چون مومن برادر مومن است و همگی اعضای یک جامعه واحدند، پس لازم است که بینشان حداکثر ترحم و عطوفت باشد و خود تعبیر «بعضکم بعضا هم بر همین ارتباط متقابل شدید تاکید دارد 📚المیزان، ج‏18، ص324 ؛ التحقیق فی كلمات القرآن الكریم، ج‏10، ص196 به تعبیر دیگر، با این تعبیر دارد شدت منع را تقویت می‌کند. زیرا انسانهای عادی (نه افراد فوق‌العاده کینه‌ای مانند هند جگرخوار) حتی از تکه کردن و خوردن گوشت دشمنان خود نیز ابا دارند، چه رسد به افراد معمولی؛ و چه رسد به عزیزترین عزیزان همچون برادر خود (مفاتيح الغيب، ج‏28، ص 110 ) که باید اوج عطوفت و مهربانی را با هم داشته باشند. 🌴ب. شاید می‌خواهد نشان دهد که غیبت كردن، نوعی درّندگی است (تفسیر نور، ج‏9، ص194)؛ آن هم درنده‌ای که به گوشت برادر خود هم رحم نمی‌کند. 🌴ج. بسیاری از فقها و مفسران شیعه و سنی، از آمدن تعبیر «أخیه» استنباط کرده‌اند که حرمت شرعی غیبت ناظر به مسلمانان است، بویژه که در آیات قبل فرمود بین آنها رابطه برادری است؛ و بر این باورند که غیبت انسان کافر حرمت شرعی ندارد 📚مفاتيح الغيب، ج‏28، ص 110 ؛ المیزان، ج‏18، ص325 ✅تبصره 📝آيا بدون اشکال است؟ (تفکیک دو معنای ) بیان شد که از نظر بسیاری از فقها و مفسران غیبت انسان کافر ندارد. در اینجا باید روی کلمه درنگی داشت. ما دو گونه حرمت داریم: یکی ، که عقل بتنهایی آن را تشخیص می‌دهد؛ که در این زمینه اگر دستوری از جانب دین برسد حکم ارشادی می‌باشد؛ و دیگری ، که عقل به اصل آن ویا به حدود و ثغور دسترسی ندارد و از این رو نیازمند تعیین تکلیف از جانب شریعت است؛ که به آن حکم مولوی ویا حکم تعبدی هم می‌گویند. (توضیح بیشتر این دو در تدبر ۱۲ گذشت). مروری بر تدبرهای ۱۶ تا ۱۹ و احادیثی که در هریک مورد استفاده قرار گرفت (و نیز در ادامه تدبر ۲۵ و احادیث ۷۱ تا ۸۳) نشان می‌دهد که ظاهرا حدود و ثغور غیبت همچون مساله تجسس نیست که صرفا با یک حکم ارشادی مواجه باشیم. اما نکته قابل توجه این است که حکم مولوی دست کم در دو معنای متفاوت به کار می‌رود که بی‌توجهی به این دو کاربرد موجب خلط بحثهایی می‌شود؛ گاهی وقتی می‌گوییم یک حکم مولوی و حکم دیگر ارشادی است، مشخصا توضیحات فوق مد نظر است؛ یعنی اینکه عقل بتنهایی راهی به کشف آن دارد یا خیر. اما گاهی این دو تعبیر در زبان فقها و متکلمان از حیث مجازاتی که بر عمل مترتب می‌شود مد نظر است؛ ‌یعنی وقتی می‌گویند حکم مولوی، مقصودشان جایی است که مخالفت با آن مشخصا مصداق مخالفت با امر مولاست که مجازات مخالفت کردن دارد (اصطلاحا عذاب اخروی در پی دارد)؛ و در این فضا، حکم ارشادی مولا، یعنی حکمی که مولا صرفا به خاطر خود مخاطب مطرح کرده و می‌خواهد وی را متوجه برخی از مناقع یا ضررهای انجام آن کار بکند؛ و اگر شخصی آن حکم را عمل نکرد، معنای مخالفت با حکم مولا برداشت نمی‌شود بلکه ضرر دیدن خود شخص مد نظر است (عذاب اخروی در پی ندارد). 🤔این فقط در قوانین الهی نیست بلکه در دستورات بشری نیز می‌توان این دو را تفکیک کرد. مثلا قوانین مربوط به رانندگی از جنس حکم مولوی می‌باشد؛ مثلا عبور از چراغ قرمز، از اموری است که تخلف از آن جریمه دارد ولو که در وضعیت خلوت باشد و مزاحمتی برای کسی نداشته باشد (صرف مخالفت کردن تنبیه دارد). اما دستورات پزشک، از جنس حکم ارشادی است؛ یعنی اگر کسی از عمل به نسخه پزشک تخلف کرد صرفا به ضرر خودش کاری کرده است و این تخلفش از حیث مخالفت با پزشک هیچ اهمیتی ندارد. 👇ادامه مطلب👈 https://eitaa.com/yekaye/10173