eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
282 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
زمانی که دوقلوهای شیرینمان به دنیا آمدند، وقتی حسین آقا از سرکار که به خانه می آمد در امور خانه داری و بچه داری خیلی کمک می کرد.👌 گاهی اوقات از ترس اینکه برای نماز شب هایش از فرط خستگی نتواند بیدار شود کمی صبر می کرد، ساعت به اوقات نیمه شب شرعی که نزدیک می شد را می خواند تا ثواب این فریضه را از دست ندهد...☝️ یکی از همکاران حسین آقا(آقای عالیشاه) که از دوستان خانوادگیمان هستند می گفت: حسین در ماموریت ها برای اینکه نماز شبش را از دست ندهد، پست های سخت را قبول می کرد.❗️ ساعت هایی را برای خودش در نظر می گرفت که هرکسی دوست داشت آن ساعت را به رختخواب گرم و نرمش برود و بخوابد؛ ولی او نمی خواست فرصت هایش را از دست بدهد... به روایت همسر شهید @yousof_e_moghavemat
⚜هر كس شب را با گفتن تسبيحات حضرت فاطمه«سلام الله علیها» بخوابد ، از شمار مردان و زنانى است كه بسيار ياد خدا مى كنند. امام صادق علیه السلام بحار الأنوار ج۸۷ ص۱۷۴ @yousof_e_moghavemat
❣️ ❣️ 🤲السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْحُجَجِ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ. 💟سلام بر تو ای مولایی که همه فرستادگان خدایی. سلام بر تو و بر روزی که خواهی آمد ✔️و با اعجاز موسایی ✔️و دَم عیسایی ✔️و خُلق محمّدی ات، ☑️دلها را خواهی کرد. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص 117. @yousof_e_moghavemat
•|شهید علی غیوری زاده 🌹متولد: 1332/08/1 🌹شهادت: 1367/03/29 ☺️|خصوصیات اخلاقی : علی با قرآن و نماز خیلی مانوس بود.💫 علی در یکی از عملیات، شش واجب را با یک وضو یعنی از صبح تا صبح روز بعد با یک وضو خواند که در این باره زبانزد دوستان است. علی فوق العاده شجاع بود. از نظر ایمان، تقوا نمونه بود آخرین پیام علی مقاومت بود. @yousof_e_moghavemat
خورشید شو... و پنجره ها را بگشا... لبخند بزن... که روزمان تازه شود... @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🔶 🔶 ✔ ✅ ⁉️ 🔵 چنان که از قرائن و شواهد متعدد برمی آید، سوری ها خیال نداشتند از این نیروها بهرۀ نظامی ببرند؛ بلکه درصدد بودند تا صرفاً به عنوان از آنها استفاده کنند. از این وضعیت به هیچ وجه راضی به نظر نمی رسید. از این رو درصدد برآمد تا مراتبِ اعتراض خود را به مقامات سوری ابراز کند. محسن کاظمینی، از کادرهای می گوید: ... کاسه ی صبر نیروها لبریز شده بود. همه به احمد فشار می آوردند که ، چرا در سوریه زمینگیر شده ایم؟ پس کِی می گذارند وارد عمل شویم؟ کار به حدی بالا گرفت که هنگام بازدید رفعت اسد - برادر رئیس جمهور و مرد شمارۀ دو حکومت سوریه - از پادگان ، برای تعیین تکلیف بچه ها با او صحبت کرد. در آن دیدار، طرف سوری از مواجهه با اصل مطلب طفره می رفت و با یک سری تعارفات، از قبیل اینکه شما مهمان عزیز ما هستید و این قبیل تعارف ها، سعی داشتند ما را مجاب کنند. سرانجام طاقت نیاورد و به رفعت اسد گفت: ... ما برای میهمانی به سوریه نیامده ایم. شما بهتر می‌دانید که هنوز تکلیف جنگ ما با صدّام، یکسره نشده. اگر حاضر شده ایم به اینجا بیاییم برای این بود که ثابت کنیم اگر محور جهاد، اسلام باشد، بچه های ۱۵- ۱۶ سالۀ مسلمانِ سوری هم می توانند مثل شیر به ارتفاعات اشغالی جولان کشور شما حمله ببرند، گوش سرباز اسرائیلی را بگیرند و او را با خفّت بیاورند در خیابان های دمشق بچرخانند؛ مثل همان کاری که بسیجی های نوجوان ما در و بیت المقدس با کماندوهای صدّام کردند...تعارف بس است. تکلیف ما را مشخص کنید. اگر به هر علت قرار است حضور ما در سوریه صرفاً در حد وجه المصافحه و برگ برنده ای در مذاکرات سیاسی شما باشد، ما اهل آن نیستیم...! ✌ 👏 👍 📚 منبع : کتاب ارزشمند @yousof_e_moghavemat
📩 🌹شهــید علــۍ ماهانـــۍ: را ڪه انتخاب ڪردی دیگـــر مال خودت نیستی اگر قـــرار است درد بڪشی بڪـش ولی و ناله نڪن اگر آه و ناله ڪردی متعلق به دردی نه راه. @yousof_e_moghavemat
سیره شهید همیشه روی لبش لبخند بود نه از این بابت که مشکلے ندارد من خبردارم که او با کوهے از مشکلات دست و پنجه نرم میکرد... رفاقت با او هیچکس را خسته نمیکرد اما مواظب بود در شوخےهایش گناه نباشد... بار اولے که هادی را دیدم قبل از حرکتش به اردوی جهادی بود وارد مسجدشدم و دیدم جوانے سرش روی پای دیگری گذاشته و خوابیده... رفتم جلو و تذکر دادم که اینجا مسجد است بلند شو دیدم بلند شد و شروع کرد به صحبت کردن بامن... خیلے حالم گرفته شد چون بنده خدالال بود و با اَده اَده بامن صحبت میکرد. دلم برایش سوخت معذرت خواهے کردم و رفتم سراغ دیگر شهدا بچهای دیگر هم خندیدند. ساعتے بعد سوار اتوبوس شدیم و آماده‌ی حرکت یک نفر از انتهای ماشین با صدای بلند گفت: نابودی همه‌ی علمای اس.... بعد از لحظه ای سکوت ادامه داد: نابودی همه‌ی علمای اسرائیل صلوات... همه صلوات فرستادیم. وقتے برگشتم با تعجب دیدم که این همان جوان لال در مسجد بود... به دوستم گفتم مگه این جوان لال نبود؟ دوستم گفت فکر میکردی برای چه توی مسجد میخندیدیم این هادی ذوالفقاری از بچهای جدید مسجد ماست که خیلے پسرخوبیه،خیلی فعال و دلسوز و درعین حال و شوخ طبع و دوست داشتنے، شما رو سرکار گذاشته بود..... راوی: جمعے از دوستان شهید 📚برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش 🥀🕊 🍃ولادت: ۱۳/ ۱۱/ ۱۳۶۷ 🍂شهادت: ۲۶/ ۱۱/ ۱۳۹۳ @yousof_e_moghavemat
. ♡بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم♡ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ،وَبَرِحَ الْخَفاءُ،وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُواَنْتَ الْمُسْتَعانُ،وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباًكَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 @yousof_e_moghavemat