eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
عید قربان ، پر شکوهترین ایثار و زیباترین جلوه ی تعبد در برابر خالق یکتا ✨اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ✨ 😌😌😌 فرارسیدن عید سعید قربان را به همه ی شما شاد باش عرض میکنیم 😊😊😊 @yousof_e_moghavemat
گمنامےیعنۍدرد... دردےشیریݩ...✨ یعنےباعشـق‌💞یڪےشدن... یعنےاثباٺ‌اینکہ‌ازهمہ‌ معشـوقت گذشتے... یعنێ‌فقط‌ تعریف‌وتمجید‌مردم‌را🌱 گمنامےیعنۍاگر‌براێ‌خداست‌بگذار‌گمنام‌بمانمـ 🌞 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💣 💥 ☆ ☆ ☆ 💠 بالاخره بعد از گذشت دو مرحله از و اتمام امر سازماندهی گردان ها، ۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ تحت کنترل قرارگاه فتح در آمد تا در مرحله سوم عملیات وارد عمل شود. مهم ترین موضوع در آن مقطع، انتخاب فردی کارآمد و توانا به عنوان قائم مقام فرماندهی تیپ بود؛ کسی که بتواند در آن شرایط بحرانی، باری از دوش بردارد. در شب مرحله سوم، را که از زمان تاسیس تیپ به فرماندهی مامور شده بود، به عنوان قائم‌مقام تیپ معرفی کرد. ✔ حال، نگاهی می اندازیم به چارت فرماندهان رده ها پیش از آغاز مرحله سوم: ... فرمانده تیپ: قائم مقام فرماندهی: اسماعیل قهرمانی ستاد تیپ: علی ربیعی محور عملیاتی: مسئول قرارگاه: مصطفی خاکسار قهرودی اطلاعات - عملیات ، معاون: سعید قاسمی مخابرات: مسعود نیکبخت، معاون: رضا صفرزاده تخریب: جعفر جهروتی زاده مهندسی رزمی: سیف الله منتظری، معاون: محسن کاظمینی پرسنلی: محمد تجمّلیان بهداری رزمی: محمّد حسین مردی ممقانی تدارکات: مهدی صالحی، معاون: شفیعی توپخانه ذوالفقار: ، معاون: مینی کاتیوشا: محمدتقی پکوک پدافند هوایی: علی گچ کار تهرانی روابط عمومی: مهدی زمانیان نجف آبادی. 🔸️ ▪️ ✍ این نکته رو هم باید عرض کنم خدمت دوستان که به همین راحتی وارد عملیات رمضان نشد. اگر دقت داشته باشید، توی عملیات الی بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) بهترین و زبده ترین فرماندهان این تیپ شهید و زخمی شدند. اگر اسم ببرم: حسین قجه ای و محسن وزوایی شهید شد که در حد یه فرمانده لشکر بودند، قائم مقام این تیپ شهید شد یعنی محمود شهبازی، رضا چراغی زخمی شد احمد بابایی شهید شد عباس شعف شهید شد خود حاج احمدآقای متوسلیان اسیر شدند حاج کاظم نجفی رستگار و علی موحد هم که تو لبنان مونده بودند و.... یعنی دربه در دنبال فرمانده گردان می گشت تا گردان ها رو سازماندهی کنه. این بود که حاجی به عنوان فرمانده تیپ خیلی خیلی اذیت شد تا خودشو رسوند به مرحله سوم اونم به زور با ۷ تا گردان که تازه فقط چهارتاش آمادگی رزمی داشتند و سه تای دیگه تو احتیاط بودند تا سازمان دهیشون تموم شه... ▪︎ ▪︎ @yousof_e_moghavemat
🌹🌷 ♡ ☆ عید قربان زنده دارد یاد قربان‌گشتگان را پاسداران و اسیران و به خون آغشتگان را خیز و در این عیدقربان سوی قربانگاه رو کن معنی بیت و حرم را در شهادت جست‌ و جو کن 🦋 💕 ۱۳۹۹ 🌷💕🌷 🌸 ⚘ 📷 و - اواخر مهرماه ۱۳۶۰ ، مکه مکرمه ، مناسک حج. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💣 💥 ✔ 💠 🏷 ● سرانجام پس از تلاش‌های شبانه‌روزی و دیگر عناصر ۲۷ ، چهار گردان عملیاتی و سه گردان احتیاط تیپ، سازماندهی، تجهیز و آماده برای عملیات شدند. این گردان‌ها عبارت بودند از: ۱- گردان انصارالرسول (ص)؛ فرمانده: سیّد رحمت الله خالصی، معاون: محمود مرادی ۲- گردان حبیب بن مظاهر؛ فرمانده: سیّد اسماعیل محمدی، معاون: علی غنیمتی ۳- گردان حمزه سیدالشهدا (ع)؛ فرمانده: نصرت الله قریب، معاون: حسن زمانی، علی نیکوگفتار صفا ۴- گردان عمّار یاسر؛ فرمانده: علی اکبر حاجی پور، معاون: عباس هادیان. ⚠️ گردان های در احتیاط: ۱- گردان مقداد بن اسود؛ فرمانده: بهمن نجفی، معاون: مهدی خسروشاهی، سید محمد شریفی منش ۲- گردان میثم تمّار؛ فرمانده: صادق قاسم نژاد ۳- گردان ابوذر غفاری؛ فرمانده: محمّد نوری نژاد، معاون: هوشنگ امیری کِلاش. انجام مراحل اول و دوم نشان داده بود که این عملیات نبردی تعارف، در قواره های معمولی عملیات های قبل نیست. زمین صاف و بدون عارضه منطقه شرق بصره، با آن همه موانع ایجاد شده از طرف دشمن ایجاب می کرد که کلیه امکانات مهندسی نیروهای ایرانی بسیج شوند تا بتوانند این سد را بشکنند. غلبه بر دژهای مثلثی، خاکریزهای مُقَطَّع، خندق های چند جداره و ده‌ها موانع ایذایی دیگر، تدبیر می خواست و امکانات. از همین رو، به محض ورود نیروهای ۲۷ منطقه عملیاتی، واحد های مهندسی این یگان فعالیت خودشان را شروع کردند. ابتدا با احداث بُنِه صحرایی و بعد... یکی از اتفاقات جالب و ناگوار شب مرحله سوم عملیات، دیر رسیدن نفربر مرکز حامل پیام مخابرات تیپ نزد می باشد که در پستهای بعدی به آن خواهیم پرداخت.😍 🌸 🦋 📸 معرفی افراد حاضر در تصویر: ۱- ردیف بالا سمت راست: سردار نصرت الله قریب ۲- ردیف بالا سمت چپ: سردار ۳- ردیف پایین سمت راست: سردار ۴- ردیف پایین سمت چپ: سردار @yousof_e_moghavemat
♥️ 💠ظرف غذایش که دست نخورده میماندوحشت میکردیم.مطمئن میشدیم به گروه هایی دریک گوشه خط لشکرغذا نرسیده این طوری اعتراض میکرد به..... 🌷 @yousof_e_moghavemat
🌷🌙 مهتاب شهدای ایران مقام معظم رهبری: بگردید این شخصیت ها را پیدا کنید من کتابی خواندم مربوط به شهید ابراهیم هادی. این کتاب خیلی جالبه، خیلی جذابه. من کتاب (سلام بر ابراهیم) را خواندم و تا مدتها دلم نمی آمد از روی میز کارم بردارم و بگذارم توی کتابهایم. شخصیتی که در این کتاب معرفی شده خیلی جاذبه دارد… مثل انسان و جذب می کند. این شخصیت ها را پیدا کنید. از این قبیل شخصیت‌های برجسته که سردار هم . حتی فرمانده گردان هم . حکایت ها دارند… 📒کتاب ماه پاره کتابی که به تازگی منتشر شده پیرامون شهید نوجوانی که در عنفوان جوانی به چنان مقامی می رسد که خداوند یک جا او را می خرد و هیچ چیزی از آن صورت زیبا نمی ماند... 🌸کتابی کم نظیر برای و که صورت زیبا را دوست دارند... 🌷شهید عبدالحسین نوروزی نژاد ملقب به از آن ستارگان گمنام است که نه فرمانده است و نه معروف ولی الگویی کم نظیر است که رهبری می فرمایند و پیدایشان کنید خود جوانان گشتند و پیدایش کردند تا کتابش نگاشته شد این نیز خود دارد... نویسنده: مهدی تدینی طراح جلد: استاد نجابتی ناشر: نیلوفران 🔹قیمت کتاب: 30هزار تومان ✅شهیدی که همچون شهید هادی همچنان جاویدالاثر است 🔹برای خرید فوری مراجعه کنید:👇 🆔 @mohammadi1992 🆔 @Bd_book 🆔 @mz_book @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
💠 *نماز پشت به قبله*!! به حبیب گفتم وضع خط خوب نیست. گردان را ببر جلو آهسته گفت : بچه ها به خاطر خوردن کنسرو فاسد همه مسموم شدند . . . امکان برگرداندن آن ها به عقب نبود و بچه ها با همان حال خراب شش روز در حال دفاع بودند….. حبیب گفت : اگه می تونی یکی از بچه های مجروح را ببر بعد دیدم با احترام زیاد نوجوانی را صدا زد. ترکشی به سینه اش اصابت کرده بود و جای زخم را با دست فشار می داد. سوار شد تا حرکت کردم *صدای اذان از رادیو ماشین بلند شد.* تصمیم گرفتم کمی با این نوجوان حرف بزنم. گفتم برادر اسمت چیه؟ جواب نداد نگاهش کردم دیدم رنگ به رو نداشت، زیر لب چیزهای می گوید. فکر کردم لابد اولین بار جبهه آمده و زخمی شده کپ کرده برا همین دیگه سوال نکردم. مدتی بعد مودب و شمرده خودش را کامل معرفی کرد . گفتم چرا دفعه اول چیزی نگفتی؟ گفت نماز می خواندم . نگاهش کردم از زخمش خون می زد بیرون… گفتم ما که رو به قبله نیستیم، تازه پسرجون بدنت پاک نیست لباست هم که خونیه، نجسه. گفت حالا همین نماز را می خونیم تا بعد ببینیم چی میشه و ساکت شد. گفتم نماز عصر را هم خوندی ؟گفت بله گفتم خب صبر می کردی زخمت را ببندند بعد لباست را عوض می کردی آنوقت نماز می خوندی. گفت: معلوم نیست چقدر دیگه تو این دنیا باشم ، فعلا همین نماز را خوندم رد و قبولش با خدا. گفتم : بابا جون تو چیزیت نیست یک جراحت مختصره زود بر می گردی پیش رفیقات ، با خودم فکر کردم یک الف بچه احکام نماز را هم شاید درست بلد نیست و الّا بابدن خونی و نجس تو ماشین که معلوم نیست قبله کدوم طرفه نماز نمی خونه!!! دم اورژانس پیادش کردم و گفتم باز همدیگر را ببینیم بچه محل! گفت: تا خدا چی بخواد. با برانکارد آمدند ببرنش گفتم خودش می تونه بیاد زیاد زخمش جدی نیست فقط سریع بهش برسید… بیست دقیقه ای آن جا بودم، بعد خواستم برگردم رفتم اورژانس پرسیدم حال مجروح نوجوان چطوره؟ گفتند شهید شد... با آرامش خاصی چشم هایش را روی هم گذاشت ورفت….. تمام وجودم لرزید. بعدها درنواری از شهید آیت الله دستغیب شنیدم که پاییز ۶۰ در تجلیل از رزمندگان فرموده: *آهای بسیجی* *خوب گوش کن چه می گویم! * *من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این معامله سرت کلاه برود!* *من دستغیب* *حاضرم یکجا ثواب هفتاد سال* *نمازهای واجب و نوافل و روزه ها و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تو،* *و در عوض ثواب آن دو رکعت نمازی را که تو در میدان جنگ بدون وضو پشت به قبله با لباس خونی و بدن نجس خوانده ای را از تو بگیرم...* آیا تو حاضر به چنین معامله ای هستی...؟! 📚خاطرات سردار شهید حاج حسین همدانی @yousof_e_moghavemat
🗓 ۱۰ مرداد ۱۳۶۶ – سالروز عملیات نصر 6 این عملیات در منطقه میمک ایلام توسط ارتش اجرا گردید. دلاورمردان نیروی زمینی توانستند، ضمن شکستن خطوط دفاعی مستحکم دشمن، ضربات موثری بر پیکر یگان های سپاه چهارم عراق وارد آورند و متجاوزان را از منطقه بیرون برانند. در نتیجه بخش دیگری از ارتفاعات جانبی میمک آزاد شد و رزمندگان اسلام روی قله های آن مستقر شدند در این عملیات 1500 نفر از دشمن کشته یا زخمی و 102 نفر نیز اسیر شدند. @yousof_e_moghavemat